مقدمه

معرفت و شناخت حضرت زهرا (س) دو گونه است:

  1. قسم اول: شناخت اسم، رسم، حسب و نسب اجمالی از حالات آن بزرگوار است که برای ما میسر است. امام صادق (ع) فرمود: «وَ هِيَ الصِّدِّيقَةُ الْكُبْرَى، وَ عَلَى مَعْرِفَتِهَا دَارَتِ الْقُرُونُ الْأُوَلَی»[۱]؛ «او راستگوترین بانوی جهان است و بر شناخت او قرن‌های گذشته اداره شده است». این گونه شناخت، یک نوع معرفت اجمالی است. نتیجه آن، این است که مردم بدانند با روح و قلب و پاره تن رسول الله همان‌گونه عمل کنند که با وجود مبارک پیامبر عمل می‌کنند؛ زیرا حرمت پاره تن و جان رسول اکرم حرمت و احترام و بزرگداشت خود آن حضرت است.
  2. قسم دوم از معرفت این است که انسان به حقیقت و ذات صدیقه کبری (س) شناخت پیدا کند. تمام کمالات و فضیلت‌ها، مقامات و حالات روحی و معنوی کوثر پیامبر را درک کند و بشناسد. این نوع شناخت برای هیچ کس ممکن نیست مگر پیامبر و امیرالمؤمنین؛ زیرا آن قدر اوصاف و حالات دختر پیامبر متنوع و زیاد است که برای انسان ناقص و دور از کمال مطلق، ممکن نیست که به ژرفای شخصیت او پی ببرد. از این رو هر چه موصوف دارای صفات بیشتر و عمیق‌تری باشد، قدر و منزلتش بیشتر است و در نتیجه شناخت او مشکل‌تر خواهد بود[۲].[۳]

منابع

پانویس

  1. بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج۴۳، ص۱۰۵.
  2. ریاحین الشریعة، شیخ ذبیح الله محلاتی، ج۱، ص۴۴ و ۴۵.
  3. اسحاقی، سید حسین، فرهنگنامه فاطمی ج۱، ص ۲۰۳.