←تشبیه و تعطیل
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
[[انسان]] از نیروهای [[عقلی]] و فطری و ابزارهای درونی [[شناخت خداوند]] بهرهمند است و از آن سو نیز [[پیامبران الهی]] او را در این راه مدد میرسانند و بدین کار وامیدارند. این [[بهترین]] [[دلیل]] برای امکان [[شناخت]] [[خدا]] است. با این همه، وجود [[خدای متعال]] را حد و مرزی نیست و بدین روی، دست ادراکات بشری از احاطه به او کوتاه است. [[انسان]] را [[توان]] آن نیست که به کنه ذات و [[صفات]] [[خداوند]] راه یابد و برخی [[روایات]] بزرگان [[معصوم]] {{ع}} نیز بدین [[حقیقت]] اشارت بردهاند؛ همانند روایتی که [[پیامبر اسلام]] {{صل}} میفرماید: "خداوندا! آن سان که میشاید، تو را نشناختم و به [[عبادت]] تو نپرداختم"<ref>مرآة العقول، ۸/ ۱۴۶.</ref>. نیز از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] است: "خِرَدهای [[آدمیان]] از راه یافتن به کنه [[جمال]] تو ناتواناند"<ref>میزان الحکمة، ۳/ ۱۸۹۳.</ref>. اما چنین هم نیست که [[خداوند]] راه [[شناخت]] خویش را بر [[انسان]] بسته باشد؛ چنان که در روایتی از [[امام علی]] {{ع}} آمده است که [[خداوند متعال]]، [[عقل]] [[آدمی]] را بر نهایت اوصاف خویش [[آگاه]] نساخته است؛ اما او را چنان نیز از آن [[محروم]] نساخته است که راه به [[خوشبختی]] [[نبرد]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۱۱-۳۱۲.</ref>. | [[انسان]] از نیروهای [[عقلی]] و فطری و ابزارهای درونی [[شناخت خداوند]] بهرهمند است و از آن سو نیز [[پیامبران الهی]] او را در این راه مدد میرسانند و بدین کار وامیدارند. این [[بهترین]] [[دلیل]] برای امکان [[شناخت]] [[خدا]] است. با این همه، وجود [[خدای متعال]] را حد و مرزی نیست و بدین روی، دست ادراکات بشری از احاطه به او کوتاه است. [[انسان]] را [[توان]] آن نیست که به کنه ذات و [[صفات]] [[خداوند]] راه یابد و برخی [[روایات]] بزرگان [[معصوم]] {{ع}} نیز بدین [[حقیقت]] اشارت بردهاند؛ همانند روایتی که [[پیامبر اسلام]] {{صل}} میفرماید: "خداوندا! آن سان که میشاید، تو را نشناختم و به [[عبادت]] تو نپرداختم"<ref>مرآة العقول، ۸/ ۱۴۶.</ref>. نیز از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] است: "خِرَدهای [[آدمیان]] از راه یافتن به کنه [[جمال]] تو ناتواناند"<ref>میزان الحکمة، ۳/ ۱۸۹۳.</ref>. اما چنین هم نیست که [[خداوند]] راه [[شناخت]] خویش را بر [[انسان]] بسته باشد؛ چنان که در روایتی از [[امام علی]] {{ع}} آمده است که [[خداوند متعال]]، [[عقل]] [[آدمی]] را بر نهایت اوصاف خویش [[آگاه]] نساخته است؛ اما او را چنان نیز از آن [[محروم]] نساخته است که راه به [[خوشبختی]] [[نبرد]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۱۱-۳۱۲.</ref>. | ||
== | ==تشبیه و تعطیل== | ||
{{اصلی|تشبیه|تعطیل}} | |||
برخی فرقههای [[مسلمانان]] برای [[شناخت]] [[خدا]]، [[ظواهر]] [[آیات قرآن کریم]] را برگرفته و او را به موجودات مادی شبیه کردهاند و برای [[خداوند متعال]]، صفات جسمانی پنداشتهاند. اینان را "مشَبهَه" یا "مُجَسمَه" نام نهادهاند. در برابر این گروه، برخی دیگر برای اینکه به وادی [[تشبیه]] و تجسیم نغلطند، به کلی امکان [[شناخت خداوند]] را رد کردهاند و بر آن رفتهاند که [[عقل]] [[آدمی]] را [[توان]] دستیابی به هیچ گونه شناختی از ذات و [[صفات]] [[خداوند]] نیست و بدین سان [[عقل]] را در [[شناخت]] [[خدا]] تعطیل کردهاند. بنابراین دیدگاه، درباره [[خداوند]]، تنها باید سر [[تسلیم]] و [[تعبد]] فرود آورد و به تحقیق و [[تفکر]] پشت کرد و حتی پرسیدن در این عرصه، [[گناه]] و [[بدعت]] و [[حرام]] است. [[اشاعره]] و [[حنابله]]- که خود را "[[اهل حدیث]]" میخوانند- هواخواه این نظریهاند<ref>مجموعه آثار استاد مطهری، ۶/ ۸۷۹؛ محاضرات فی الالهیات، ۱۰۰.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۱۲.</ref>. | برخی فرقههای [[مسلمانان]] برای [[شناخت]] [[خدا]]، [[ظواهر]] [[آیات قرآن کریم]] را برگرفته و او را به موجودات مادی شبیه کردهاند و برای [[خداوند متعال]]، صفات جسمانی پنداشتهاند. اینان را "مشَبهَه" یا "مُجَسمَه" نام نهادهاند. در برابر این گروه، برخی دیگر برای اینکه به وادی [[تشبیه]] و تجسیم نغلطند، به کلی امکان [[شناخت خداوند]] را رد کردهاند و بر آن رفتهاند که [[عقل]] [[آدمی]] را [[توان]] دستیابی به هیچ گونه شناختی از ذات و [[صفات]] [[خداوند]] نیست و بدین سان [[عقل]] را در [[شناخت]] [[خدا]] تعطیل کردهاند. بنابراین دیدگاه، درباره [[خداوند]]، تنها باید سر [[تسلیم]] و [[تعبد]] فرود آورد و به تحقیق و [[تفکر]] پشت کرد و حتی پرسیدن در این عرصه، [[گناه]] و [[بدعت]] و [[حرام]] است. [[اشاعره]] و [[حنابله]]- که خود را "[[اهل حدیث]]" میخوانند- هواخواه این نظریهاند<ref>مجموعه آثار استاد مطهری، ۶/ ۸۷۹؛ محاضرات فی الالهیات، ۱۰۰.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۱۲.</ref>. | ||