بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
عبیدالله بن حر جعفی، از مردان [[شجاع]] و [[اشراف کوفه]] بود و از [[شعر]] هم بیبهره نبود، [[خانواده]] او نیز از تبار [[شیعه]] و علاقهمندان به [[خاندان رسالت]] بودند و به [[نقل]] [[نجاشی]] [[فرزندان]] [[عبیدالله بن حر جعفی|عبیدالله]] به نامهای اُدیم، [[زکریا]] و ایوب از [[اصحاب امام صادق]]{{ع}} بودند و از آن حضرت [[نقل حدیث]] کردهاند<ref>ر.ک: رجال نجاشی، ص۱۰۶ و ۱۷۶ و ۲۵۶.</ref>. | |||
اگرچه [[عبیدالله بن حر جعفی|عبیدالله]] در [[کوفه]] و از [[شیعیان]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بود، اما چون [[دل]] در گرو [[عثمان بن عفان]] داشت به بهانه [[دفاع]] از [[خون عثمان]] به [[معاویه]] پیوست و در [[جنگ صفین]] در [[سپاه شام]] قرار گرفت، و پس از پایان [[جنگ صفین]] مدت طولانی به [[کوفه]] نیامد و در [[شام]] میزیست<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۹۴۵-۹۴۶.</ref>. | اگرچه [[عبیدالله بن حر جعفی|عبیدالله]] در [[کوفه]] و از [[شیعیان]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بود، اما چون [[دل]] در گرو [[عثمان بن عفان]] داشت به بهانه [[دفاع]] از [[خون عثمان]] به [[معاویه]] پیوست و در [[جنگ صفین]] در [[سپاه شام]] قرار گرفت، و پس از پایان [[جنگ صفین]] مدت طولانی به [[کوفه]] نیامد و در [[شام]] میزیست<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۹۴۵-۹۴۶.</ref>. | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
== [[امام حسین]]{{ع}} و [[عبیدالله بن حر جعفی|عبیدالله]] در [[منزل]] بنی مقاتل == | == [[امام حسین]]{{ع}} و [[عبیدالله بن حر جعفی|عبیدالله]] در [[منزل]] بنی مقاتل == | ||
هنگامی که [[کاروان امام حسین]]{{ع}} از [[روز]] چهارشنبه اول ماه [[محرم]] ۶۱ ه.ق در بین راه به منزلی به نام [[قصر بنی مقاتل]]<ref>قصر بنی مقاتل، منسوب است به مقاتل بن حسان بن ثعلبه و آن موضعی است بین عین التمر و قطقطانیة، و در فاصله یک منزلی نینوا، نزدیک کربلاست. در همین قصر بنی مقاتل امام حسین روی اسب خود خواب دید که هاتفی گفت، این قوم میروند و مرگ آنها را تعقیب میکند و علی اکبر{{ع}} عرضه داشت: ما از مرگ باکی نداریم.</ref> رسید و در آنجا فرود آمد. یاران امام{{ع}} خیمهها را برافراشتند. حضرت خیمهای را [[مشاهده]] کرد که در کنار آن اسبی ایستاده است، پرسید این [[خیمه]] از آن کیست؟ گفتند: خیمه | هنگامی که [[کاروان امام حسین]]{{ع}} از [[روز]] چهارشنبه اول ماه [[محرم]] ۶۱ ه.ق در بین راه به منزلی به نام [[قصر بنی مقاتل]]<ref>قصر بنی مقاتل، منسوب است به مقاتل بن حسان بن ثعلبه و آن موضعی است بین عین التمر و قطقطانیة، و در فاصله یک منزلی نینوا، نزدیک کربلاست. در همین قصر بنی مقاتل امام حسین روی اسب خود خواب دید که هاتفی گفت، این قوم میروند و مرگ آنها را تعقیب میکند و علی اکبر{{ع}} عرضه داشت: ما از مرگ باکی نداریم.</ref> رسید و در آنجا فرود آمد. یاران امام{{ع}} خیمهها را برافراشتند. حضرت خیمهای را [[مشاهده]] کرد که در کنار آن اسبی ایستاده است، پرسید این [[خیمه]] از آن کیست؟ گفتند: خیمه عبیدالله بن حر جعفی است. | ||
[[امام]]{{ع}} [[حجاج بن مسروق جعفی]] از [[شیعیان]] [[مخلص]] و [[صحابی]] با وفای خود را نزد او فرستاد، تا وی را به خیمه خود [[دعوت]] نماید. عبیدالله وقتی [[حجاج]] را دید، پرسید: چه پیامی آوردهای؟ | [[امام]]{{ع}} [[حجاج بن مسروق جعفی]] از [[شیعیان]] [[مخلص]] و [[صحابی]] با وفای خود را نزد او فرستاد، تا وی را به خیمه خود [[دعوت]] نماید. عبیدالله وقتی [[حجاج]] را دید، پرسید: چه پیامی آوردهای؟ |