←پانویس
(صفحهای تازه حاوی «==مقدمه== {{متن حدیث|اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَوَّلَ قَتِيلٍ مِنْ نَسْلِ خَي...» ایجاد کرد) |
(←پانویس) |
||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۶: | ||
[[مدفن]] [[مطهر]] [[علی اکبر]]{{ع}} به [[روایت]] [[امام صادق]]{{ع}}<ref>منتخب الأدعیة والزیارات، ص۲۹۰، به نقل از: فروع کافی.</ref> همان طوری که مورد توجه [[عام و خاص]] است، در پایین پای [[مرقد مطهر]] [[پدر]] بزرگوارش [[اباعبدالله الحسین]]{{ع}} میباشد.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۲۲۶-۲۲۷.</ref> | [[مدفن]] [[مطهر]] [[علی اکبر]]{{ع}} به [[روایت]] [[امام صادق]]{{ع}}<ref>منتخب الأدعیة والزیارات، ص۲۹۰، به نقل از: فروع کافی.</ref> همان طوری که مورد توجه [[عام و خاص]] است، در پایین پای [[مرقد مطهر]] [[پدر]] بزرگوارش [[اباعبدالله الحسین]]{{ع}} میباشد.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۲۲۶-۲۲۷.</ref> | ||
==[[شهادت]] [[علی بن حسین]]{{ع}} [[علی اکبر]]== | |||
اولین کسی که از میان [[فرزندان]] ابیطالب آن [[روز]] کشته شد، علی اکبر فرزند [[حسین بن علی]]{{ع}} بود. مادرش [[لیلی]] دختر [[ابی مرة بن عروة بن مسعود ثقفی]] بود. علی اکبر [[حمله]] به [[سپاه]] [[دشمن]] را آغاز کرد و در آن حال با [[شعر]] میگفت: | |||
من [[علی بن حسین بن علی]] هستم، به [[پروردگار]] [[خانه کعبه]] قسم، که ما به [[جانشینی پیامبر]] از دیگران سزاوارتریم، به [[خدا]] قسم، آن زنازاده نخواهد توانست بر ما [[حکومت]] کند. پس از آنکه چندین بار به دشمن حمله برد و این اشعار را تکرار کرد، [[مرة بن منقذ بن نعمان عبدی]] وی را دید، گفت: همه [[گناهان]] [[عرب]] به پای من، اگر این بار این [[نوجوان]] از کنارم بگذرد و همان عمل گذشته را تکرار کند و پدرش را به عزایش ننشانم! | |||
بنابراین این بار که علی اکبر از میدان میگذشت و با شمشیرش به [[مردم]] حمله میبرد مرة بن مُنقذ با وی درگیر شد و با نیزه او را زد، علی اکبر به [[زمین]] افتاد مردم دورش را گرفته با شمشیرهایشان او را قطعه قطعه کردند<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۶، به نقل از زهیر بن عبدالرحمن بن زهیر خثعمی؛ ارشاد، ج۲، ص۱۰۶، با کمی تغییر و حذف؛ مقاتل الطالبیین، ص۷۶، به نقل از مدائنی از ابی مخنف از عبدالرحمن بن یزید بن جابر از حمید بن مسلم و به نقل از عمر بن سعد بصری از ابی مخنف از زهیر بن عبدالله خثعمی، با کمی تغییر.</ref>. | |||
[[حسین]]{{ع}} بالای سرش آمد، در حالی که میفرمود: خدا بکشد ملتی را که تو را کشت، ای پسرم! چه چیز آنها را به [[جسارت]] در برابر [[خدای رحمان]] و [[هتک حرمت]] [[رسول الله]]{{صل}} واداشته! بعد از تو [[خاک]] بر سر [[دنیا]] و [[زندگی دنیا]]. در همین حال زنی با [[شتاب]] به میدان آمده در حالی که فریاد میکشید: آی برادرم! ای برادرزادهام! خود را روی [[بدن]] [[علی اکبر]] انداخت! [[حسین]]{{ع}} نزدش آمده، دستش را گرفته به [[خیمه]] بازگرداند، و نزد جوانانش آمد، فرمود: برادرتان را حمل کنید، آنها علی اکبر را از جایی که بر [[زمین]] افتاده بود برداشتند و پیشاپیش خیمهای که جلویش میجنگیدند قرار دادند<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۶-۴۴۷، به نقل از ابی مخنف از سلیمان بن ابی راشد از حمید بن مسلم ازدی با کمی تفاوت؛ ارشاد، ج۲، ۱۰۶-۱۰۷، با اندکی تغییر؛ مقاتل الطالبیین، ص۷۶-۷۷، به نقل از ابی مخنف از سلیمان بن راشد از حمید بن مسلم، با اندکی تغییر.</ref>.<ref>[[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، [[سوگنامه کربلا (مقاله)|مقاله «سوگنامه کربلا»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص۸۶.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |