عصمت پیامبر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:


===شبهه [[عصمت]] [[پیامبر خاتم]]===
===شبهه [[عصمت]] [[پیامبر خاتم]]===
*آیه ۲ سوره فتح {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا}}﴾}}، درصدد بیان گناه پیامبر نیست، زیرا در آیه پیشین می‌فرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا}}﴾}} به فرموده [[امام رضا]]، یعنی ازنظر مشرکان مکه، پیامبر گناه‌کار شمرده می‌شد. آیه ۴۳ مریم {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا}}﴾}} نیز از باب {{عربی|اندازه=150%|"ایاک أعنی و اسمعی یا جاره"}} است و مخاطب اصلی آیه، امت پیامبر است. علاوه بر این، مفاد آیه دربردارنده مدح لطیفی است و آن اوج رأفت نبوی است. و مراد از "ضال" در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ وَجَدَكَ ضَالاًّ فَهَدى‏}}﴾}}  این است که: شما در میان مردم ناشناخته بودی و... خداوند مردم را به‌سوی تو راهنمایی کرد طبق فرمایش [[امام رضا]].  
*آیه ۲ سوره فتح {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا}}﴾}}، درصدد بیان گناه پیامبر نیست، زیرا در آیه پیشین می‌فرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا}}﴾}} به فرموده [[امام رضا]]، یعنی ازنظر مشرکان مکه، پیامبر گناه‌کار شمرده می‌شد. آیه ۴۳ مریم {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا}}﴾}} نیز از باب {{عربی|اندازه=150%|"ایاک أعنی و اسمعی یا جاره"}} است و مخاطب اصلی آیه، امت پیامبر است. علاوه بر این، مفاد آیه دربردارنده مدح لطیفی است و آن اوج رأفت نبوی است. و مراد از "ضال" در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ وَجَدَكَ ضَالاًّ فَهَدى‏}}﴾}}  این است که: شما در میان مردم ناشناخته بودی و... خداوند مردم را به‌سوی تو راهنمایی کرد طبق فرمایش [[امام رضا]]. و ۱۰ آیه اول سوره عبس {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عَبَسَ وَ تَوَلَّى * أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى‏ * وَ ما يُدْريكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى * أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْرى‏ * أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى‏ * فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى * وَ ما عَلَيْكَ أَلاَّ يَزَّكَّى * وَ أَمَّا مَنْ جاءَكَ يَسْعى‏ * وَ هُوَ يَخْشى‏ * فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى‏‏}}﴾}}، به فرموده [[امام صادق]] درباره فردی از [[بنی امیه]] بود که در محضر پیامبر به مرد نابینایی بی‌اعتنایی و بی‌توجهی کرد. در مورد آیه ۵۳ حج {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِّلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ‏}}﴾}} نیز باید دانست که قرآن صریحاً می‌فرماید که شیطان در [[پیامبران]] که انسان‌های مخلصی هستند نفوذی ندارد، پس مقصود، تلاش شیطان در وسوسه نسبت به پذیرش دعوت پیامبران است تا پیامبران الهی به آرزویشان "هدایت مردم" دست نیابند<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۲۲-۲۲۸.</ref>.
و ۱۰ آیه اول سوره عبس {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عَبَسَ وَ تَوَلَّى * أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى‏ * وَ ما يُدْريكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى * أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْرى‏ * أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى‏ * فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى * وَ ما عَلَيْكَ أَلاَّ يَزَّكَّى * وَ أَمَّا مَنْ جاءَكَ يَسْعى‏ * وَ هُوَ يَخْشى‏ * فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى‏‏}}﴾}}، به فرموده [[امام صادق]] درباره فردی از [[بنی امیه]] بود که در محضر پیامبر به مرد نابینایی بی‌اعتنایی و بی‌توجهی کرد. در مورد آیه ۵۳ حج {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِّلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ‏}}﴾}} نیز باید دانست که قرآن صریحاً می‌فرماید که شیطان در [[پیامبران]] که انسان‌های مخلصی هستند نفوذی ندارد، پس مقصود، تلاش شیطان در وسوسه نسبت به پذیرش دعوت پیامبران است تا پیامبران الهی به آرزویشان "هدایت مردم" دست نیابند<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۲۲-۲۲۸.</ref>.
*جواب کلی به نسبت‌های گناهی که در آیات و روایات به پیامبران داده شده است: '''پاسخ''': نسبت گناه به [[پیامبران]] از قبیل نسبت گناه به انسان‌های عادی نیست، یعنی ارتکاب کارهایی که برای افراد عادی مجاز شناخته شده، از [[انبیا]] مورد توقع نیست. لذا آنان در برابر خداوند، اظهار قصور و تقصیر می‌کنند. صاحب مواقف درباره خطاهای پیامبران در کتب تاریخ گفته است: نسبت خطا به راویان، آسان‌تر است از نسبت خطا به پیامبران؛ و [[عصمت]] [[انبیا]] به تواتر اثبات شده است. پس یا [[ترک اولی]] بوده و یا اینکه خواسته‌اند در پیشگاه الهی شکسته‌نفسی کنند تا ؟؟؟؟ الهی را جلب نمایند. باید میان دلایل عقلی بر عصمت [[پیامبران]] و آیاتی که بر تعظیم پیامبران دلالت می‌کنند و میان ظواهر نقلی، جمع شود. از طرفی این عتاب‌ها در دنیاست و توجه پیامبران را به درگاه الهی بیشتر می‌نماید<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ص ۱۰۱-۱۰۳.</ref>.
*جواب کلی به نسبت‌های گناهی که در آیات و روایات به پیامبران داده شده است: '''پاسخ''': نسبت گناه به [[پیامبران]] از قبیل نسبت گناه به انسان‌های عادی نیست، یعنی ارتکاب کارهایی که برای افراد عادی مجاز شناخته شده، از [[انبیا]] مورد توقع نیست. لذا آنان در برابر خداوند، اظهار قصور و تقصیر می‌کنند. صاحب مواقف درباره خطاهای پیامبران در کتب تاریخ گفته است: نسبت خطا به راویان، آسان‌تر است از نسبت خطا به پیامبران؛ و [[عصمت]] [[انبیا]] به تواتر اثبات شده است. پس یا [[ترک اولی]] بوده و یا اینکه خواسته‌اند در پیشگاه الهی شکسته‌نفسی کنند تا ؟؟؟؟ الهی را جلب نمایند. باید میان دلایل عقلی بر عصمت [[پیامبران]] و آیاتی که بر تعظیم پیامبران دلالت می‌کنند و میان ظواهر نقلی، جمع شود. از طرفی این عتاب‌ها در دنیاست و توجه پیامبران را به درگاه الهی بیشتر می‌نماید<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ص ۱۰۱-۱۰۳.</ref>.


۷٬۵۴۱

ویرایش