مدعیان بابیت چه کسانی هستند؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۵۵
، ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲وظیفهٔ شمارهٔ ۳
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۳) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | ||
| موضوع فرعی | | موضوع فرعی = مدعیان بابیت چه کسانی هستند؟ | ||
| تصویر | | تصویر = 7626626268.jpg | ||
| اندازه تصویر | | اندازه تصویر = 200px | ||
| مدخل بالاتر | | مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[آشنایی با معارف مهدویت]] / [[کلیاتی از مهدویت]] / [[مدعیان دروغین مهدویت]] | ||
| مدخل اصلی | | مدخل اصلی = | ||
| مدخل وابسته | | مدخل وابسته = | ||
| پاسخدهنده | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخدهندگان | | پاسخدهندگان = 2 پاسخ | ||
}} | }} | ||
'''مدعیان بابیت چه کسانی هستند؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''مدعیان بابیت چه کسانی هستند؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
«در طول [[تاریخ]] افراد مغرض، سودجو و ساده [[لوح]] بسیارند که آلت دست [[دشمنان]] گردیده و به [[دروغ]] [[ادعای نیابت]] [[ائمه اطهار]]{{عم}} کرده اند. ناگفته پیداست، [[خداوند]] [[دین]] خود را حفظ و [[حجت]] را بر [[مردم]] تمام کرده است، ولی [[آیین]] [[وحی]] و [[مؤمنان]] از این گروه کژاندیش آسیب بسیاری دیدهاند. این ادعاها در زمان [[ائمه]] پیشینه نیز وجود داشت؛ برای مثال، فردی به [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} چنان نوشت که: "[[علی بن حسکة قمی]] خود را "باب" شما میخواند؛ مراد از [[نماز]]، [[زکات]]، [[حج]] و [[روزه]] را [[شناخت]] شما و خود ([[علی بن حسکه]])، که ادعای "[[بابیت]]" و [[نبوت]] دارد، میداند و مدعی است هر کس این را بشناسد، دینش کامل است. بر ما منت گذارید و [[پاسخ]] دهید". [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} از چنین [[پاسخ]] داد: [[خداوند]] ابن حسکه را [[لعنت]] کند که چنین [[دروغ]] میگوید! به [[خدا]] [[سوگند]]، [[محمد]] و همه [[انبیای پیشین]]{{عم}} به جز به [[نماز]]، روزه، [[زکات]]، [[حج]] و [[ولایت]] [[مبعوث]] نشدند و [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[مردم]] را جز به [[پرستش]] خدای یگانه [[دعوت]] نکرد و ما که اوصیای آن [[حضرت]] هستیم، [[بنده]] خداییم؛ اگر او را [[اطاعت]] کنیم، با ترم روبه رو میشویم و اگر به سرکشی و [[گناه]] روی آوریم، ما را [[عذاب]] میکند. من از گفتار وی به [[خدا]] [[پناه]] میبرم و انکارش میکنم. شما نیز از آنان دوری جویید.<ref>[[شیخ طوسی]]، اختيار محرفة الرجال، تصحيح حسن مصطفوی، ص ۵۱۸ - ۵۱۹.</ref> این [[روایت]] نشان میدهد، ادعاهای [[دروغ]] [[بابیت]] و نسبتهای ناروا به [[امامان]]{{عم}} در آن زمان نیز وجود داشته است. برخی کسانی که به [[دروغ]] خود را باب [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} معرفی کردند و نیز بازتاب کردارشان به اختصار چنین است: | «در طول [[تاریخ]] افراد مغرض، سودجو و ساده [[لوح]] بسیارند که آلت دست [[دشمنان]] گردیده و به [[دروغ]] [[ادعای نیابت]] [[ائمه اطهار]]{{عم}} کرده اند. ناگفته پیداست، [[خداوند]] [[دین]] خود را حفظ و [[حجت]] را بر [[مردم]] تمام کرده است، ولی [[آیین]] [[وحی]] و [[مؤمنان]] از این گروه کژاندیش آسیب بسیاری دیدهاند. این ادعاها در زمان [[ائمه]] پیشینه نیز وجود داشت؛ برای مثال، فردی به [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} چنان نوشت که: "[[علی بن حسکة قمی]] خود را "باب" شما میخواند؛ مراد از [[نماز]]، [[زکات]]، [[حج]] و [[روزه]] را [[شناخت]] شما و خود ([[علی بن حسکه]])، که ادعای "[[بابیت]]" و [[نبوت]] دارد، میداند و مدعی است هر کس این را بشناسد، دینش کامل است. بر ما منت گذارید و [[پاسخ]] دهید". [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} از چنین [[پاسخ]] داد: [[خداوند]] ابن حسکه را [[لعنت]] کند که چنین [[دروغ]] میگوید! به [[خدا]] [[سوگند]]، [[محمد]] و همه [[انبیای پیشین]]{{عم}} به جز به [[نماز]]، روزه، [[زکات]]، [[حج]] و [[ولایت]] [[مبعوث]] نشدند و [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[مردم]] را جز به [[پرستش]] خدای یگانه [[دعوت]] نکرد و ما که اوصیای آن [[حضرت]] هستیم، [[بنده]] خداییم؛ اگر او را [[اطاعت]] کنیم، با ترم روبه رو میشویم و اگر به سرکشی و [[گناه]] روی آوریم، ما را [[عذاب]] میکند. من از گفتار وی به [[خدا]] [[پناه]] میبرم و انکارش میکنم. شما نیز از آنان دوری جویید.<ref>[[شیخ طوسی]]، اختيار محرفة الرجال، تصحيح حسن مصطفوی، ص ۵۱۸ - ۵۱۹.</ref> این [[روایت]] نشان میدهد، ادعاهای [[دروغ]] [[بابیت]] و نسبتهای ناروا به [[امامان]]{{عم}} در آن زمان نیز وجود داشته است. برخی کسانی که به [[دروغ]] خود را باب [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} معرفی کردند و نیز بازتاب کردارشان به اختصار چنین است: | ||
# '''[[ابو محمد حسن شریعی]]:''' [[ابو محمد]] از [[اصحاب]] [[امام هادی]] و [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{عم}} بود و نخستین مدعی [[بابیت]] و [[نیابت خاص]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} به شمار میآید.<ref>[[شیخ طوسی]]، الغیبه، ص ۲۴۴ </ref> وی پس از [[ادعای نیابت]]، به [[غلو]] درباره [[ائمه]]{{عم}} روی آورد و سرانجام [[کافر]] شد.[[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} وی را [[لعنت]] کرد و [[شیعیان]] را به بیزاری از او [[فرمان]] داد. [[شیعیان]] نیز او را [[لعنت]] و طرد کردند.<ref> سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۴۹؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص۳۶۷؛ محمد صدر، تاریخ الغيبة الصغری، ص ۲۹۷ و اسماعیل طبرسی نوری، كفاية الموحدین، ج ۳، ص ۳۵۰ </ref> | # '''[[ابو محمد حسن شریعی]]:''' [[ابو محمد]] از [[اصحاب]] [[امام هادی]] و [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{عم}} بود و نخستین مدعی [[بابیت]] و [[نیابت خاص]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} به شمار میآید.<ref>[[شیخ طوسی]]، الغیبه، ص ۲۴۴ </ref> وی پس از [[ادعای نیابت]]، به [[غلو]] درباره [[ائمه]]{{عم}} روی آورد و سرانجام [[کافر]] شد.[[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} وی را [[لعنت]] کرد و [[شیعیان]] را به بیزاری از او [[فرمان]] داد. [[شیعیان]] نیز او را [[لعنت]] و طرد کردند.<ref> سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۴۹؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص۳۶۷؛ محمد صدر، تاریخ الغيبة الصغری، ص ۲۹۷ و اسماعیل طبرسی نوری، كفاية الموحدین، ج ۳، ص ۳۵۰ </ref> | ||
# '''[[محمد بن نصیر نمیری]]:''' او پس از [[شریعی]]، به [[ادعای نیابت]] خاص [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} روی آورد. این تصیر از [[اصحاب]] [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} بود و چون هنگام [[انحراف]] از نام [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} استفاده میکرد، [[امام]] نامهای درباره او و "ابن بابای قمی" نگاشت و آنان را [[لعنت]] و طرد کرد. در بخشی از این [[نامه]] میخوانیم: اینان میخواهند با نسبت دادن خود به ما سوء استفاده کرده، [[اموال]] [[مردم]] را به ناحق بخورند.<ref>[[شیخ طوسی]]، اختیار معرفة الرجال (معروف به رجال کشی)، ص ۵۲۰</ref> پس از این [[نامه]]، نمیری به ادعای [[ربوبیت]] [[امام هادی]]{{ع}} روی آورد و خود را [[پیامبر]] خواند. او [[تناسخ]] را [[باور]] داشت، [[ازدواج]] با [[محارم]] را جایز میدانست و لواط را نیکو میشمرد.<ref> برای توضیح بیشتر ر ک: شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۰۵؛ اسماعيل طبرسی نوری، كفاية الموحدین، ج ۱، ص ۳۵۱ و محمد حیدر، تاریخ الغيبية الصغری، ص ۵۰۰.</ref> [[محمد بن نُصیر نمیری]] ( فهری) در روزگار [[نیابت]] [[محمد بن عثمان بن سعید]] زندگی میکرد و متاسفانه جمعی را، که "[[فرقه]] نمیریه" شناخته میشوند، به [[گمراهی]] کشاند. پس از [[مرگ]] وی، طرفدارانش به سه [[فرقه]] مختلف تقسیم شدند. [[سیاست]] مداران [[بنی عباس]] که وجود [[مدعیان دروغین]] و [[تفرقه]] [[پیروان]] [[اهل بیت]]{{عم}} ما را میپسندیدند، در [[ظهور]] و رشد این سرکشان نقش مؤثری داشتند و [[پیروان]] آنان را به مقامهای والای دولتی [[منصوب]] میکردند. [[انتصاب]] [[علی بن محمد بن موسی فرات]] به [[وزارت]]، بر درستی این سخن گواهی میدهد.<ref> محمد صدر، تاریخ الغيبة الصغری، ص ۴۹۹ </ref> | # '''[[محمد بن نصیر نمیری]]:''' او پس از [[شریعی]]، به [[ادعای نیابت]] خاص [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} روی آورد. این تصیر از [[اصحاب]] [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} بود و چون هنگام [[انحراف]] از نام [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} استفاده میکرد، [[امام]] نامهای درباره او و "ابن بابای قمی" نگاشت و آنان را [[لعنت]] و طرد کرد. در بخشی از این [[نامه]] میخوانیم: اینان میخواهند با نسبت دادن خود به ما سوء استفاده کرده، [[اموال]] [[مردم]] را به ناحق بخورند.<ref>[[شیخ طوسی]]، اختیار معرفة الرجال (معروف به رجال کشی)، ص ۵۲۰</ref> پس از این [[نامه]]، نمیری به ادعای [[ربوبیت]] [[امام هادی]]{{ع}} روی آورد و خود را [[پیامبر]] خواند. او [[تناسخ]] را [[باور]] داشت، [[ازدواج]] با [[محارم]] را جایز میدانست و لواط را نیکو میشمرد.<ref> برای توضیح بیشتر ر ک: شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۰۵؛ اسماعيل طبرسی نوری، كفاية الموحدین، ج ۱، ص ۳۵۱ و محمد حیدر، تاریخ الغيبية الصغری، ص ۵۰۰.</ref> [[محمد بن نُصیر نمیری]] (فهری) در روزگار [[نیابت]] [[محمد بن عثمان بن سعید]] زندگی میکرد و متاسفانه جمعی را، که "[[فرقه]] نمیریه" شناخته میشوند، به [[گمراهی]] کشاند. پس از [[مرگ]] وی، طرفدارانش به سه [[فرقه]] مختلف تقسیم شدند. [[سیاست]] مداران [[بنی عباس]] که وجود [[مدعیان دروغین]] و [[تفرقه]] [[پیروان]] [[اهل بیت]]{{عم}} ما را میپسندیدند، در [[ظهور]] و رشد این سرکشان نقش مؤثری داشتند و [[پیروان]] آنان را به مقامهای والای دولتی [[منصوب]] میکردند. [[انتصاب]] [[علی بن محمد بن موسی فرات]] به [[وزارت]]، بر درستی این سخن گواهی میدهد.<ref> محمد صدر، تاریخ الغيبة الصغری، ص ۴۹۹ </ref> | ||
# '''[[ابوطاهر محمد بن علی بن بلال بن راشته]]:''' ابوطاهر از [[اصحاب]] [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} از شمرده میشد و مقداری از [[اموال]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} نزدش گرد آمده بود. [[محمد بن عثمان بن سعید]] از او خواست [[وجوه شرعی]] را به او دهد، تا به [[امام]]{{ع}} برساند. [[محمد بن علی بن بلال]] خود را [[وکیل]] و باب [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} خواند و از تحویل [[اموال]] خودداری کرد. [[محمد بن عثمان]] بارها برای [[راهنمایی]] وی به خانهاش مراجعه کرد، ولی ناکام ماند. او حتی در برابر جمعی از طرفداران ابوطاهر به او گفت:{{عربی|"يَا أَبَا طَاهِرٍ نَشَدْتُكَ اللَّهَ أَوْ نَشَدْتُكَ بِاللَّهِ أَ لَمْ يَأْمُرْكَ صَاحِبُ الزَّمَانِ{{ع}} بِحَمْلِ مَا عِنْدَكَ مِنَ الْمَالِ إِلَيَّ فَقَالَ اللَّهُمَّ نَعَمْ"}}<ref>ابو طاهر! تو را به خداوند سوگند می دهم، آیا حضرت صاحب الزمان{{ع}} به تو نفرمود اموالی که نزد توست به من تحویل دهی؟ ابن بلال پاسخ داد: آری؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۰۰</ref>. برخی از دانشوران [[رجال]]، مانند [[محقق اردبیلی]]، درباره [[روایات]] ابوطاهر توقف کردهاند.<ref> الغیبه، ص ۳۵۰، ۳۵۱، ۳۸۷ و ۴۰۰؛ محمد بن علی بن عیسی اربلی، جامع الرواة، ج ۲، ص۱۵۳؛ محمد صدر،تاریخ الغيبة الصغرى، ص ۵۰۲؛ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۴۲۷ و سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۴۸.</ref> | # '''[[ابوطاهر محمد بن علی بن بلال بن راشته]]:''' ابوطاهر از [[اصحاب]] [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} از شمرده میشد و مقداری از [[اموال]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} نزدش گرد آمده بود. [[محمد بن عثمان بن سعید]] از او خواست [[وجوه شرعی]] را به او دهد، تا به [[امام]]{{ع}} برساند. [[محمد بن علی بن بلال]] خود را [[وکیل]] و باب [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} خواند و از تحویل [[اموال]] خودداری کرد. [[محمد بن عثمان]] بارها برای [[راهنمایی]] وی به خانهاش مراجعه کرد، ولی ناکام ماند. او حتی در برابر جمعی از طرفداران ابوطاهر به او گفت:{{عربی|"يَا أَبَا طَاهِرٍ نَشَدْتُكَ اللَّهَ أَوْ نَشَدْتُكَ بِاللَّهِ أَ لَمْ يَأْمُرْكَ صَاحِبُ الزَّمَانِ{{ع}} بِحَمْلِ مَا عِنْدَكَ مِنَ الْمَالِ إِلَيَّ فَقَالَ اللَّهُمَّ نَعَمْ"}}<ref>ابو طاهر! تو را به خداوند سوگند می دهم، آیا حضرت صاحب الزمان{{ع}} به تو نفرمود اموالی که نزد توست به من تحویل دهی؟ ابن بلال پاسخ داد: آری؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۰۰</ref>. برخی از دانشوران [[رجال]]، مانند [[محقق اردبیلی]]، درباره [[روایات]] ابوطاهر توقف کردهاند.<ref> الغیبه، ص ۳۵۰، ۳۵۱، ۳۸۷ و ۴۰۰؛ محمد بن علی بن عیسی اربلی، جامع الرواة، ج ۲، ص۱۵۳؛ محمد صدر،تاریخ الغيبة الصغرى، ص ۵۰۲؛ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۴۲۷ و سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۴۸.</ref> | ||
# '''[[احمد بن هلال عبرتایی بغدادی]]:''' ابن هلال در ۲۶۷هجری قمری به سرای [[داوری]] شتافت و تنها هفت سال از [[غیبت صغرا]] را [[درک]] کرد. او که نخست از سوی [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} [[وکالت]] داشت، دانشوری گران مایه بود و [[مردم]] به روایاتش [[اعتماد]] می کردند. وقتی [[عثمان بن سعید]] [[وفات]] یافت، ابن هلال از پذیرش نمایندگی [[محمد بن عثمان]] سر باز زد و گفت: "دلیلی بر [[نیابت]] وی نداریم". [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} در توقیعی او را نابودگر [[ایمان]] خویش و دور از [[رحمت]] [[خداوند]] خواند و چنین نگاشت: {{عربی|" لَا عُذْرَ لِأَحَدٍ مِنْ مَوَالِينَا فِي التَّشْكِيكِ فِيمَا يُؤَدِّيهِ عَنَّا ثِقَاتُنَا "}}<ref>هیچ یک از شیعیان ما معذور نیست در آنچه افراد مورد اعتماد ما از ما باز می گویند، تردید کند؛ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۱۶ </ref><ref> ابن هلال روایاتی که افراد مورد اعتماد درباره نیابت محمد بن عثمان نقل می کردند، نادیده گرفت. مقصود این بود که اگر احمد بن هلال می گوید: من نشنیده ام که محمد بن عثمان بن سعيد وكالت و نیابت از طرف [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} دارد، ولی او روایاتی را که افراد ثقه و مورد اعتماد درباره نیابت محمد بن عثمان نقل کرده اند، شنیده است و نباید در آنها تردید کند.</ref>. پس از آنکه [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} ابن هلال را از وکالت [[عزل]] کرد، او در [[مقام]] [[نایب]]، [[حضرت]] به کار خویش ادامه داد. [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} به [[مردم]] چنین نگاشت: "از آن شخص صوفی [[احمد بن هلال]] بر حذر باشید" <ref>[[شیخ طوسی]]، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۴۰۹ </ref>. ابن هلال، با آنکه در تقدس و [[تعبد]] جایگاهی والا داشت و ۴۵ بار [[حج]] گزارد که ۲۵ بار آن پیاده بود، سرانجام در گرداب [[گمراهی]] فرو غلتید. پس از [[مرگ]] وی، [[حضرت مهدی]] {{ع}} در توقیعی چنین فرمود: "[[خدا]] از [[فرزند]] هلال نگذرد که بدون اجازه و [[رضایت]] ما در کار ما مداخله و تنها به میل خود عمل میکرد، تا آنکه [[پروردگار]] با نفرین ما زندگیاش را به انجام رساند! اما در زمان حیاتش نیز انحرافش را به [[خواص]] [[شیعیان]] خود اعلام کردیم. این را به هر که درباره او میپرسد، برسانید. هیچ یک از [[شیعیان]] ما معذور نیست در آنچه افراد مورد [[اعتماد]] از ما [[نقل]] میکنند، [[تردید]] کند، زیرا میدانند ما [[اسرار]] خود را با آنان میگوییم.<ref>[[شیخ طوسی]]، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۱۶</ref> آن [[حضرت]] در [[توقیعی]] دیگر فرمود: "ابن هلال [[ایمان]] خود را پایدار نداشت و با آن که مدتی طولانی [[خدمت]] کرد، به دست خود ایمانش را به [[کفر]] دگرگون ساخت و [[خدا]] نیز او را [[کیفر]] داد.<ref> برای شرح حال و توقیعات درباره او و بیان انحرافات این شخص ر.ک: شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، اص۵۳۵؛ همو، الغیبه، ص۲۴۵؛ همو، الفهرست، ص۳۶؛ نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۴۸؛ محمد صدر، تاریخ الغيبة الصغری، ص ۵۰۰؛ سید محسن امین، اعیان ال[[شیعه]] ، ج ۲، ص ۴۹ و اسماعیل طبرسی نوری، كفاية الموحدین، ج ۳، ص ۳۵۰</ref> | # '''[[احمد بن هلال عبرتایی بغدادی]]:''' ابن هلال در ۲۶۷هجری قمری به سرای [[داوری]] شتافت و تنها هفت سال از [[غیبت صغرا]] را [[درک]] کرد. او که نخست از سوی [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} [[وکالت]] داشت، دانشوری گران مایه بود و [[مردم]] به روایاتش [[اعتماد]] می کردند. وقتی [[عثمان بن سعید]] [[وفات]] یافت، ابن هلال از پذیرش نمایندگی [[محمد بن عثمان]] سر باز زد و گفت: "دلیلی بر [[نیابت]] وی نداریم". [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} در توقیعی او را نابودگر [[ایمان]] خویش و دور از [[رحمت]] [[خداوند]] خواند و چنین نگاشت: {{عربی|" لَا عُذْرَ لِأَحَدٍ مِنْ مَوَالِينَا فِي التَّشْكِيكِ فِيمَا يُؤَدِّيهِ عَنَّا ثِقَاتُنَا "}}<ref>هیچ یک از شیعیان ما معذور نیست در آنچه افراد مورد اعتماد ما از ما باز می گویند، تردید کند؛ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۱۶ </ref><ref> ابن هلال روایاتی که افراد مورد اعتماد درباره نیابت محمد بن عثمان نقل می کردند، نادیده گرفت. مقصود این بود که اگر احمد بن هلال می گوید: من نشنیده ام که محمد بن عثمان بن سعيد وكالت و نیابت از طرف [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} دارد، ولی او روایاتی را که افراد ثقه و مورد اعتماد درباره نیابت محمد بن عثمان نقل کرده اند، شنیده است و نباید در آنها تردید کند.</ref>. پس از آنکه [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} ابن هلال را از وکالت [[عزل]] کرد، او در [[مقام]] [[نایب]]، [[حضرت]] به کار خویش ادامه داد. [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} به [[مردم]] چنین نگاشت: "از آن شخص صوفی [[احمد بن هلال]] بر حذر باشید" <ref>[[شیخ طوسی]]، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۴۰۹ </ref>. ابن هلال، با آنکه در تقدس و [[تعبد]] جایگاهی والا داشت و ۴۵ بار [[حج]] گزارد که ۲۵ بار آن پیاده بود، سرانجام در گرداب [[گمراهی]] فرو غلتید. پس از [[مرگ]] وی، [[حضرت مهدی]] {{ع}} در توقیعی چنین فرمود: "[[خدا]] از [[فرزند]] هلال نگذرد که بدون اجازه و [[رضایت]] ما در کار ما مداخله و تنها به میل خود عمل میکرد، تا آنکه [[پروردگار]] با نفرین ما زندگیاش را به انجام رساند! اما در زمان حیاتش نیز انحرافش را به [[خواص]] [[شیعیان]] خود اعلام کردیم. این را به هر که درباره او میپرسد، برسانید. هیچ یک از [[شیعیان]] ما معذور نیست در آنچه افراد مورد [[اعتماد]] از ما [[نقل]] میکنند، [[تردید]] کند، زیرا میدانند ما [[اسرار]] خود را با آنان میگوییم.<ref>[[شیخ طوسی]]، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۱۶</ref> آن [[حضرت]] در [[توقیعی]] دیگر فرمود: "ابن هلال [[ایمان]] خود را پایدار نداشت و با آن که مدتی طولانی [[خدمت]] کرد، به دست خود ایمانش را به [[کفر]] دگرگون ساخت و [[خدا]] نیز او را [[کیفر]] داد.<ref> برای شرح حال و توقیعات درباره او و بیان انحرافات این شخص ر.ک: شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، اص۵۳۵؛ همو، الغیبه، ص۲۴۵؛ همو، الفهرست، ص۳۶؛ نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۴۸؛ محمد صدر، تاریخ الغيبة الصغری، ص ۵۰۰؛ سید محسن امین، اعیان ال[[شیعه]] ، ج ۲، ص ۴۹ و اسماعیل طبرسی نوری، كفاية الموحدین، ج ۳، ص ۳۵۰</ref> |