بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{خرد}} | |||
{{علم معصوم}} | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | |||
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | |||
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ابرار در قرآن]] | [[ابرار در حدیث]] | [[ابرار در کلام اسلامی]] | [[ابرار در فلسفه اسلامی]] | [[ابرار در عرفان اسلامی]]</div> | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | |||
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[ابرار (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | |||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | |||
*ابرار: نیکان و نیکوکاران، اهل مرتبه عالی ایمان، دارای منزلتی برتر از أولواالألباب "خردمندان" و نازلتر از مقرّبان | *ابرار: نیکان و نیکوکاران، اهل مرتبه عالی ایمان، دارای منزلتی برتر از أولواالألباب "خردمندان" و نازلتر از مقرّبان | ||
==واژهشناسی لغوی== | |||
*واژه "ابرار" به گفته راغب، جمع "بارّ" (اسم فاعل از بِرّ)<ref>مفردات، ص۱۱۴، «برّ».</ref> و به گفته برخی مفسّران<ref>جامعالبیان، مج۳، ج۴، ص۲۸۲؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۹۰۸؛ قرطبی، ج۱۹، ص۸۱.</ref> و بسیاری از لغویان<ref>القاموس المحیط، ج۱، ص۴۹۸، «برّ»؛ الصحاح، ج۲، ص۵۸۸، «برر»؛ لسانالعرب، ج۱، ص۳۷۱، «برّ».</ref>، جمع "بَرّ" (بر وزن صَعْب، صفت مشبهه از بِرّ) است؛ امّا بیشتر مفسّران، آن را جمع "بَرّ" و "بارّ" هر دو یاد کردهاند<ref>الکشّاف، ج۱، ص۴۵۵؛ التبیان، ج۳، ص۹۲؛ التفسیرالکبیر، ج۹، ص۱۴۶.</ref>. واژه "بِرّ"<ref>اخلاق در قرآن، ج ۱، ص ۶۹.</ref> با مشتقّاتش، در مجموع بیست بار در قرآن (ابرار شش بار، بَرّ سه بار، بِرّ هشت بار و بَرَرَة یک بار) به کار رفته است. | *واژه "ابرار" به گفته راغب، جمع "بارّ" (اسم فاعل از بِرّ)<ref>مفردات، ص۱۱۴، «برّ».</ref> و به گفته برخی مفسّران<ref>جامعالبیان، مج۳، ج۴، ص۲۸۲؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۹۰۸؛ قرطبی، ج۱۹، ص۸۱.</ref> و بسیاری از لغویان<ref>القاموس المحیط، ج۱، ص۴۹۸، «برّ»؛ الصحاح، ج۲، ص۵۸۸، «برر»؛ لسانالعرب، ج۱، ص۳۷۱، «برّ».</ref>، جمع "بَرّ" (بر وزن صَعْب، صفت مشبهه از بِرّ) است؛ امّا بیشتر مفسّران، آن را جمع "بَرّ" و "بارّ" هر دو یاد کردهاند<ref>الکشّاف، ج۱، ص۴۵۵؛ التبیان، ج۳، ص۹۲؛ التفسیرالکبیر، ج۹، ص۱۴۶.</ref>. واژه "بِرّ"<ref>اخلاق در قرآن، ج ۱، ص ۶۹.</ref> با مشتقّاتش، در مجموع بیست بار در قرآن (ابرار شش بار، بَرّ سه بار، بِرّ هشت بار و بَرَرَة یک بار) به کار رفته است. | ||
*بِرّ به "گستردگی خیر و معروف" معنا شده است<ref>الکشّاف، ج۱، ص۱۳۳.</ref>. برخی لغویان نیز این واژه را برگرفته از بَرّ یعنی بیابان (مقابل بَحْر) میدانند و چون در بَرّ وسعت لحاظ شده، بِرّ را نیز به "توسّع در کارنیک" معنامیکنند<ref>مفردات، ص۱۱۴، «برّ».</ref>. برخی این سخن را تکلّفآمیز دانسته و گفتهاند: بِرّ با بَرّ که کلمهای جامد و به معنای خشکی است، هیچ پیوندی ندارد؛ بلکه در حکمِ مشترک لفظی است<ref>اخلاق در قرآن، ج۱، ص۷۰.</ref>. برخی برآنند که مفهوم محوری واژه بِرّ "نیکوبودن کار در برابر غیر" است و این معنا، باتوجّه به اختلاف اشخاص، موضوعات و موارد، تفاوت دارد؛ چنان که بِرّ خدا درباره بندگان، لطف و احسان به آنان و در گذشتن از لغزشهایشان است و بِرّ بنده در پیشگاه خدا، پیروی و عمل به وظایف بندگی است. بِرّ پدر به فرزندان، تربیت و تأمین آنان و برآوردن نیازهایشان و بِرّ فرزند به پدر؛ خدمت، خضوع و رحمت است، و بِرّ در سخن گفتن، راستگویی، و در عبادت، منطبق بودن آن با شرایط ویژه عبادت است. وی اطلاق "بَرّ" بر قطعههای زمین و "بُرّ" بر گندم را نیز از همین باب میداند<ref>التحقیق، ج۱، ص۲۴۹، «برّ».</ref>. برخی نیز جامعترین معنای بِرّ را خیر دانستهاند<ref>لسانالعرب، ج۱، ص۳۷۰، «برّ».</ref>؛ با این که این دو واژه مترادف نیستند؛ زیرا بِرّ، خیری است که با "قصد" و "توجّه" توأم باشد؛ ولی در خیر، "قصد" شرط نیست؛ بلکه گاهی با "سهو" همراه است؛ از اینرو "خیر" معنایی عامدارد<ref>الفروق اللغویه، ص۹۵؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۷۹۲.</ref>. | *بِرّ به "گستردگی خیر و معروف" معنا شده است<ref>الکشّاف، ج۱، ص۱۳۳.</ref>. برخی لغویان نیز این واژه را برگرفته از بَرّ یعنی بیابان (مقابل بَحْر) میدانند و چون در بَرّ وسعت لحاظ شده، بِرّ را نیز به "توسّع در کارنیک" معنامیکنند<ref>مفردات، ص۱۱۴، «برّ».</ref>. برخی این سخن را تکلّفآمیز دانسته و گفتهاند: بِرّ با بَرّ که کلمهای جامد و به معنای خشکی است، هیچ پیوندی ندارد؛ بلکه در حکمِ مشترک لفظی است<ref>اخلاق در قرآن، ج۱، ص۷۰.</ref>. برخی برآنند که مفهوم محوری واژه بِرّ "نیکوبودن کار در برابر غیر" است و این معنا، باتوجّه به اختلاف اشخاص، موضوعات و موارد، تفاوت دارد؛ چنان که بِرّ خدا درباره بندگان، لطف و احسان به آنان و در گذشتن از لغزشهایشان است و بِرّ بنده در پیشگاه خدا، پیروی و عمل به وظایف بندگی است. بِرّ پدر به فرزندان، تربیت و تأمین آنان و برآوردن نیازهایشان و بِرّ فرزند به پدر؛ خدمت، خضوع و رحمت است، و بِرّ در سخن گفتن، راستگویی، و در عبادت، منطبق بودن آن با شرایط ویژه عبادت است. وی اطلاق "بَرّ" بر قطعههای زمین و "بُرّ" بر گندم را نیز از همین باب میداند<ref>التحقیق، ج۱، ص۲۴۹، «برّ».</ref>. برخی نیز جامعترین معنای بِرّ را خیر دانستهاند<ref>لسانالعرب، ج۱، ص۳۷۰، «برّ».</ref>؛ با این که این دو واژه مترادف نیستند؛ زیرا بِرّ، خیری است که با "قصد" و "توجّه" توأم باشد؛ ولی در خیر، "قصد" شرط نیست؛ بلکه گاهی با "سهو" همراه است؛ از اینرو "خیر" معنایی عامدارد<ref>الفروق اللغویه، ص۹۵؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۷۹۲.</ref>. | ||
==ابرار در قرآن== | |||
*مفهوم بِرّ در فرهنگ قرآن، عامترین مفهوم در زمینه افعال اخلاقی و ویژه "افعال اختیاری" است<ref>اخلاق در قرآن، ج۱، ص۶۷.</ref>. مفهوم قرآنی بِرّ و به تعبیر دقیقتر، اَبرار در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}﴾}}<ref> نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> به تفصیل بیان شده است. اوصاف ابرار در این آیه، در بر دارنده مراتب سه گانه اعتقاد، اخلاق و عمل است<ref>المیزان، ج۱، ص۴۲۸.</ref> بِرّ همان احسان، وتحقّق آن چنین است که آدمی کار خودرا نیکو کند و کار نیک را برای نیک بودن آن یا از این رو که خیر دیگران در آن است، انجامدهد، نه برای پاداش یا تشکر، ودر این راه، بر تلخی مخالفتِ با نفس، صبور باشد<ref>المیزان، ج۲۰، ص۱۲۴.</ref>. خدای سبحان، بِرّ را در کلام خود{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}﴾}}<ref> نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> به ایمان و احسان در عبادتها و معاملهها تفسیرکرده است<ref>المیزان، ج۵، ص۱۶۳.</ref>. به گفته برخی، بِرّ حقیقی همانعمل صالح راستین است؛ امّا تظاهر به نیکویی عمل و بَر خود بستن پاکی، ورع و پیروی از آنها و تظاهر به آنها بِرّ نیست<ref>التحقیق، ج۱، ص۲۵۰، «برّ».</ref>. بهگفته دیگر، طبق اجماع مفسّران، هرگونه اطاعتِ خدا بِرّ نامیده میشود<ref>جامعالبیان، مج۱، ج۱، ص۳۶۷.</ref> و به نظری، بِرّ، هر چیزی از خیر و احسان و کار مورد رضایت خدا است که عامل نزدیکی به خدا باشد<ref>مواهبالرحمن، ج۶، ص۱۳۲.</ref>. در تفسیر بِرّ، در کلام دیگر مفسّران اموری ذکر شده که بیشتر از سنخ مصداق است؛ چون طاعت<ref>آلاءالرحمن، ج۱، ص۲۸۵؛ روحالمعانی، مج۱، ج۱، ص۳۹۳.</ref>، صدق<ref>آلاءالرحمن، ج۱، ص۲۸۵.</ref>، ثواب یا بهشت<ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۷۹۲؛ الکشّاف، ج۱، ص۳۸۴.</ref>، صله رحم یا پیوند<ref>مجمعالبیان، ج۹، ص۴۰۸.</ref>، تقوا<ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۷۹۲.</ref>، اعمال مقبول<ref>التفسیر الکبیر، ج۹، ص۱۴۶.</ref>، مهربانی، احسان<ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۴۷۳.</ref>، و صدقه<ref>الکشّاف، ج۱، ص۱۳۳.</ref>. با این که مفسّران در برخی موارد، بر اساس شأن نزولِ آیات، مقصود از بِرّ را مصادیقی خاص از "خیر" یا دیگر معانی بِرّ ذکر کردهاند، حمل این واژه را بر مفهوم عام و اصلی آن ترجیح دادهاند<ref>الکشّاف، ج۱، ص۱۳۳ و ۲۱۷؛ مجمعالبیان، ج۳، ص۲۴۰؛ روحالمعانی، مج ۱، ج۱، ص۳۹۳.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} در پاسخ پرسشی درباره بِرّ، آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}﴾}}<ref> نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> را که در بر دارنده برخی عقاید و اعمال واجب و مستحب است، تلاوت کرد<ref>مفردات، ص۱۱۴، «برّ».</ref>. | *مفهوم بِرّ در فرهنگ قرآن، عامترین مفهوم در زمینه افعال اخلاقی و ویژه "افعال اختیاری" است<ref>اخلاق در قرآن، ج۱، ص۶۷.</ref>. مفهوم قرآنی بِرّ و به تعبیر دقیقتر، اَبرار در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}﴾}}<ref> نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> به تفصیل بیان شده است. اوصاف ابرار در این آیه، در بر دارنده مراتب سه گانه اعتقاد، اخلاق و عمل است<ref>المیزان، ج۱، ص۴۲۸.</ref> بِرّ همان احسان، وتحقّق آن چنین است که آدمی کار خودرا نیکو کند و کار نیک را برای نیک بودن آن یا از این رو که خیر دیگران در آن است، انجامدهد، نه برای پاداش یا تشکر، ودر این راه، بر تلخی مخالفتِ با نفس، صبور باشد<ref>المیزان، ج۲۰، ص۱۲۴.</ref>. خدای سبحان، بِرّ را در کلام خود{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}﴾}}<ref> نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> به ایمان و احسان در عبادتها و معاملهها تفسیرکرده است<ref>المیزان، ج۵، ص۱۶۳.</ref>. به گفته برخی، بِرّ حقیقی همانعمل صالح راستین است؛ امّا تظاهر به نیکویی عمل و بَر خود بستن پاکی، ورع و پیروی از آنها و تظاهر به آنها بِرّ نیست<ref>التحقیق، ج۱، ص۲۵۰، «برّ».</ref>. بهگفته دیگر، طبق اجماع مفسّران، هرگونه اطاعتِ خدا بِرّ نامیده میشود<ref>جامعالبیان، مج۱، ج۱، ص۳۶۷.</ref> و به نظری، بِرّ، هر چیزی از خیر و احسان و کار مورد رضایت خدا است که عامل نزدیکی به خدا باشد<ref>مواهبالرحمن، ج۶، ص۱۳۲.</ref>. در تفسیر بِرّ، در کلام دیگر مفسّران اموری ذکر شده که بیشتر از سنخ مصداق است؛ چون طاعت<ref>آلاءالرحمن، ج۱، ص۲۸۵؛ روحالمعانی، مج۱، ج۱، ص۳۹۳.</ref>، صدق<ref>آلاءالرحمن، ج۱، ص۲۸۵.</ref>، ثواب یا بهشت<ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۷۹۲؛ الکشّاف، ج۱، ص۳۸۴.</ref>، صله رحم یا پیوند<ref>مجمعالبیان، ج۹، ص۴۰۸.</ref>، تقوا<ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۷۹۲.</ref>، اعمال مقبول<ref>التفسیر الکبیر، ج۹، ص۱۴۶.</ref>، مهربانی، احسان<ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۴۷۳.</ref>، و صدقه<ref>الکشّاف، ج۱، ص۱۳۳.</ref>. با این که مفسّران در برخی موارد، بر اساس شأن نزولِ آیات، مقصود از بِرّ را مصادیقی خاص از "خیر" یا دیگر معانی بِرّ ذکر کردهاند، حمل این واژه را بر مفهوم عام و اصلی آن ترجیح دادهاند<ref>الکشّاف، ج۱، ص۱۳۳ و ۲۱۷؛ مجمعالبیان، ج۳، ص۲۴۰؛ روحالمعانی، مج ۱، ج۱، ص۳۹۳.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} در پاسخ پرسشی درباره بِرّ، آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}﴾}}<ref> نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> را که در بر دارنده برخی عقاید و اعمال واجب و مستحب است، تلاوت کرد<ref>مفردات، ص۱۱۴، «برّ».</ref>. | ||
*مفسّران، در تفسیر ابرار، تعریفها یا تعبیرهای گوناگونی دارند؛ مانند: کسانی که طاعت خدا را به طور کامل به جای آرند و او را از خود خشنود سازند<ref>جامعالبیان، مج۳، ج۴، ص۲۸۲؛ التبیان، ج۳، ص۸۵؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۹۰۸.</ref> و از گناهان بپرهیزند<ref>کشفالأسرار، ج۱۰، ص۴۰۶؛ جامعالبیان، مج۱۴، ج۲۹، ص۲۵۷.</ref>. آنان که به خدا، [[پیامبر]]{{صل}} و روز بازپسین ایمانی از روی رشد و بصیرت دارند<ref>المیزان، ج۲۰، ص۱۲۴.</ref>. مؤمنانی که در ایمان خود صادقند<ref>کشفالأسرار، ج۱۰ ص۳۱۸.</ref>. نیکوکارانی که کار نیک را فقط برای رضای خدا انجام میدهند؛ بیآن که اغراض ناپسندی را در نظر داشته باشند<ref>التبیان، ج۱۰، ص۳۰۲.</ref>. برخی در تفسیر آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلإِيمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأَبْرَارِ }}﴾}}<ref> پروردگارا! ما شنیدیم فرا خوانندهای به ایمان فرا میخواند که به پروردگار خود ایمان آورید! و ایمان آوردیم؛ پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و از بدیهای ما چشم بپوش و ما را با نیکان بمیران؛ سوره آل عمران، آیه:۱۹۳.</ref> مقصود از ابرار را [[انبیا]] و اولیا دانستهاند<ref>کشفالاسرار، ج۲، ص۳۸۸.</ref>. | *مفسّران، در تفسیر ابرار، تعریفها یا تعبیرهای گوناگونی دارند؛ مانند: کسانی که طاعت خدا را به طور کامل به جای آرند و او را از خود خشنود سازند<ref>جامعالبیان، مج۳، ج۴، ص۲۸۲؛ التبیان، ج۳، ص۸۵؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۹۰۸.</ref> و از گناهان بپرهیزند<ref>کشفالأسرار، ج۱۰، ص۴۰۶؛ جامعالبیان، مج۱۴، ج۲۹، ص۲۵۷.</ref>. آنان که به خدا، [[پیامبر]]{{صل}} و روز بازپسین ایمانی از روی رشد و بصیرت دارند<ref>المیزان، ج۲۰، ص۱۲۴.</ref>. مؤمنانی که در ایمان خود صادقند<ref>کشفالأسرار، ج۱۰ ص۳۱۸.</ref>. نیکوکارانی که کار نیک را فقط برای رضای خدا انجام میدهند؛ بیآن که اغراض ناپسندی را در نظر داشته باشند<ref>التبیان، ج۱۰، ص۳۰۲.</ref>. برخی در تفسیر آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلإِيمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأَبْرَارِ }}﴾}}<ref> پروردگارا! ما شنیدیم فرا خوانندهای به ایمان فرا میخواند که به پروردگار خود ایمان آورید! و ایمان آوردیم؛ پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و از بدیهای ما چشم بپوش و ما را با نیکان بمیران؛ سوره آل عمران، آیه:۱۹۳.</ref> مقصود از ابرار را [[انبیا]] و اولیا دانستهاند<ref>کشفالاسرار، ج۲، ص۳۸۸.</ref>. | ||
خط ۲۶: | خط ۴۰: | ||
#'''[[ایمان]] به رسالت و کتابهای آسمانی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ }}﴾}} مقصود از [[ایمان]] به کتاب و نبیین، [[ایمان]] به رسالت همه پیامبران الهی و کتابهای آسمانی آنان، و [[ایمان]] به آنان، مستلزم پیروی از هدایتشان است و سِرّ این که مؤمنان و پارسایان، به ویژه ابرار، به همه رسولان و همه کتابهای آسمانی ایمان دارند، این است که همه شرایع، در اصول و خطوط کلّی معارف "مبدأ، معاد، عمل صالح" یکسانند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ}}﴾}}<ref> بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است؛ سوره آل عمران، آیه:۱۹.</ref> از این رو پیامبران الهی، هر یک مُصدِّق رسولان پیشین و مبشّر پیامبران پس از خود بودهاند<ref>تسنیم، ج۲، ص۱۹۵.</ref>. | #'''[[ایمان]] به رسالت و کتابهای آسمانی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ }}﴾}} مقصود از [[ایمان]] به کتاب و نبیین، [[ایمان]] به رسالت همه پیامبران الهی و کتابهای آسمانی آنان، و [[ایمان]] به آنان، مستلزم پیروی از هدایتشان است و سِرّ این که مؤمنان و پارسایان، به ویژه ابرار، به همه رسولان و همه کتابهای آسمانی ایمان دارند، این است که همه شرایع، در اصول و خطوط کلّی معارف "مبدأ، معاد، عمل صالح" یکسانند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ}}﴾}}<ref> بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است؛ سوره آل عمران، آیه:۱۹.</ref> از این رو پیامبران الهی، هر یک مُصدِّق رسولان پیشین و مبشّر پیامبران پس از خود بودهاند<ref>تسنیم، ج۲، ص۱۹۵.</ref>. | ||
*[[علامه طباطبایی]] میگوید: موارد پیش گفته، جامع همه معارف حقّی است که خدای سبحان، [[ایمان]] به آنها را از بندگانش خواسته و مقصود از [[ایمان]]، [[ایمان]] کاملی است که در قلب آدمی مستقر شود و شک، اعتراض و اضطراب بدان راه نیابد و در قلمرو اخلاق و رفتار نیز بیاثر نباشد. جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا }}﴾}} در ذیل آیه ۱۷۷ سوره بقره که پس از شمردن اوصاف ابرار قرار گرفته و در آن، صدق مطلق آمده و به اعمال قلبی یا جوارحی مقید نشده، نشانه ایمان صادقانه ابرار است...؛ بنابراین، ابرار دارای مرتبه عالی ایمانند؛ چنانکه قرآن میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ }}﴾}}<ref> آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند؛ سوره انعام، آیه:۸۲.</ref><ref>المیزان، ج۱، ص۴۲۹ و ۴۳۰.</ref> | *[[علامه طباطبایی]] میگوید: موارد پیش گفته، جامع همه معارف حقّی است که خدای سبحان، [[ایمان]] به آنها را از بندگانش خواسته و مقصود از [[ایمان]]، [[ایمان]] کاملی است که در قلب آدمی مستقر شود و شک، اعتراض و اضطراب بدان راه نیابد و در قلمرو اخلاق و رفتار نیز بیاثر نباشد. جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا }}﴾}} در ذیل آیه ۱۷۷ سوره بقره که پس از شمردن اوصاف ابرار قرار گرفته و در آن، صدق مطلق آمده و به اعمال قلبی یا جوارحی مقید نشده، نشانه ایمان صادقانه ابرار است...؛ بنابراین، ابرار دارای مرتبه عالی ایمانند؛ چنانکه قرآن میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ }}﴾}}<ref> آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند؛ سوره انعام، آیه:۸۲.</ref><ref>المیزان، ج۱، ص۴۲۹ و ۴۳۰.</ref> | ||
==اخلاق ابرار== | |||
#'''صداقت:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا }}﴾}} ابرار که به اصول پنجگانه اعتقادی، ایمانی راسخ دارند و در موارد شش گانه مذکور [در آیه]انفاق میکنند و بر پا دارندگان نماز و پرداخت کنندگان زکاتاند و به پیمانهای سه گانه وفا میکنند و در موارد سه گانه صبر (= بأساء، ضرّاء، حینالبأس) شکیبا و پایدارند، اینان در ایمان خود صادقند، نه کسانی که ایمان را با زبان اظهار میکنند؛ ولی دلهایشان ایمان نیاورده است<ref>المنار، ج۲، ص۱۲۲.</ref>. حصر در جمله{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا }}﴾}} تأکیدی بر تعریف و بیان حدّ و بدین معنا است که اگر برجستگان از اهل صدق و صداقت را میجویی، آنان همان ابرارند<ref>المیزان، ج۱، ص۴۲۹.</ref>. | |||
#'''پارسایی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}﴾}}<ref> آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> ابرار که ابعاد اعتقادی دین را باور دارند، از داراییهای خود برای دستگیری از مستمندان بهره میگیرند؛ وظایف عبادی و اجتماعی خویش را انجام میدهند و در نبرد با دشمنانِ دین، استقامت میورزند، تقوا پیشگان حقیقیاند<ref>راهنما، ج۱، ص۵۶۷.</ref>. حصر در جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}﴾}} بیانگر کمال [[تقوا]] است؛ زیرا اگر برّ و صدق به مرحله تمام نرسد، [[تقوا]] نیز کامل نخواهد شد<ref>المیزان، ج۱، ص۴۲۹.</ref> | |||
#'''وفاداری:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ }}﴾}}<ref>و وفاداران به پیمان خویش، چون پیمان بندند؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> گرچه وفای به عهد در این آیه مطلق است و هر پیمان و التزام و عقدی را شامل میشود، به قرینه جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِذَا عَاهَدُواْ}}﴾}} شامل ایمان و التزام به احکام آن نمیشود؛ زیرا التزام به [[ایمان]] و لوازم آن، به زمانی خاص مقید نیست<ref>المیزان، ج۱، ص۴۲۹.</ref>. در سوره انسان در وصف ابرار آمده است که به نذر خود وفا میکنند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا }}﴾}}<ref> به پیمان خود وفا میکنند و از روزی میهراسند که شرّ آن همهگیر است؛ سوره انسان، آیه:۷.</ref> در برخی روایات، وفا به نذر، بر پایبندی به ولایت [[اهل بیت]]{{عم}} که در موطن میثاقگیری "عالم ذر" از آنان گرفته شده، تطبیق شده است<ref>البرهان، ج۵، ص۵۵۳.</ref>. شایان ذکر است که شأن نزول این آیه، شکیبایی وصفناپذیر [[امام علی|علی بن ابی طالب]]، [[حضرت زهرا|حضرت فاطمه زهرا]] و [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} است<ref>الغدیر، ج۳، ص۱۰۷ ـ ۱۱۱.</ref> | |||
#'''شکیبایی:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ }}﴾}}<ref>و شکیبایان در سختی و تنگدستی و در زیان و هنگام کارزار؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> دو خُلقِ وفا و صبر که یکی صبر مقتضایش سکون است و دیگری وفا به حرکت تعلّق میگیرد، دربر دارنده همه اخلاق نیک نیست؛ امّا هرگاه این دو تحقّق یابد، دیگر خلقهای نیکو نیز محقّق میشود<ref>المیزان، ج۱، ص۴۲۹.</ref>. پایداری، پایه اصیل هر طاعت و پاکی است؛ ازاینرو از عوامل راه یافتن ابرار، به بهشت شمرده شده:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا }}﴾}}<ref> و به آنان برای شکیبی که ورزیدهاند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش میدهد؛ سوره انسان، آیه:۱۲.</ref> و هنگام ورود بهشتیان به بهشت، فرشتگان در خوشامدگویی به آنان از پایداریشان در دنیا یاد میکنند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|سَلامٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ }}﴾}}<ref> درود بر شما به شکیبی که ورزیدهاید که فرجام آن سرای، نیکوست!؛ سوره رعد، آیه:۲۴.</ref>. | |||
#'''هراس از معاد:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا }}﴾}}<ref> به پیمان خود وفا میکنند و از روزی میهراسند که شرّ آن همهگیر است؛ سوره انسان، آیه:۷.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا }}﴾}}<ref> بیگمان ما از پروردگارمان، روزی که تیره و بسیار سخت است میهراسیم؛ سوره انسان، آیه:۱۰.</ref> خداوند در دو آیه یاد شده، ابرار را بر اثر داشتن هراسِ قیامت میستاید. | |||
#'''اخلاص:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا }}﴾}}<ref> با خود میگویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک میدهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی؛ سوره انسان، آیه:۹.</ref> رمز اخلاص ابرار، آن است که به خدا، رسالت و معاد، ایمانی از روی رشد و بصیرت دارند و خود را بنده مملوک پروردگار دانسته، خود را مالک هیچ نفع و ضرری نمیدانند. آنان جز آنچه را خدا خواسته و بدان خشنود است، چیزی نمیخواهند و به چیزی خشنود نیستند؛ پس اراده خدا را بر اراده خود مقدّم داشته و بر مخالفت با نفس و دشواری طاعت، صبر پیشه کردهاند<ref>المیزان، ج۲۰، ص۱۲۵.</ref> در برخی روایات و نیز از سعیدبن جبیر و مجاهد نقل شده است<ref>جوامعالجامع، ج۲، ص۷۴۸.</ref>. [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} که این آیات درباره وی نازل شده هرگز {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ}}﴾}} را بر زبان نیاورد؛ بلکه خداوند از دل وی خبر داد<ref>البرهان، ج۵، ص۵۴۸.</ref>. | |||
==رفتار ابرار== | |||
#'''انفاق محبوب:''' در برخی آیات آمده کهدستیابی به برّ، جز از راه انفاق محبوب، ممکن نیست:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بیگمان خداوند آن را میداند؛ سوره آل عمران، آیه:۹۲.</ref> انفاق مال، یکی از ارکان برّ است که تحقّق آن جز با اجتماع آنها انجام نمیپذیرد و این که انفاق را در این آیه، غایتی برای دستیابی به بِرّ قرار داده، نشانه عنایت و اهتمام بیشتری به رکن مذکور (انفاق) است و این بدان جهت است که وابستگی قلبی به مالی که انسان اندوخته، از غرایز آدمیاست؛ به گونهای که گویا مال، جزئی از جان او است و با دادن مال، گویی بخشی از جان خود را میدهد؛ برخلاف دیگر عبادتها و اعمال که در آنها فوت، زوال و کمبود چشمگیر نیست<ref>المیزان، ج۳، ص۳۴۴.</ref>. در آیه ۱۷۷ سوره بقره نیز دادن مال محبوب به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان و خواهندگان و در راهآزادی بردگان، از مصادیق بِرّ شمرده شده است؛ بدین معنا که علاقه به مال، نیکان را از صَرف آن در راه رهایی مستمندان باز نمیدارد<ref>راهنما، ج ۱، ص ۵۶۶.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} در پاسخ پرسشی درباره {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَآتَى الْمَالَ }}﴾}} فرمود: مقصود این است که مال خود را در راه خدا میدهی؛ در حالی که نَفْست تو را از عمر دراز و فقر میترساند<ref>الدرّالمنثور، ج۱، ص۴۱۴.</ref>. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ }}﴾}} از مهمترین مظاهر [[ایمان]] و عمل صالح، انفاق در راه خدا است. انفاق، معیار جدایی ایمان راستین و ادّعایی است<ref>مواهب الرحمن، ج۶، ص۱۳۱.</ref>. گرچه تعبیر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|آتَى الْمَالَ }}﴾}} در این آیه، شامل صدقات مستحب و واجب هر دو میشود، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|آتَى الزَّكَاةَ}}﴾}} در پایان آیه شاهد است که زکات واجب از آن ارادهنشده است<ref>المنیر، ج۲، ص۱۰۰.</ref> به گفته برخی مفسّران، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|آتَى الْمَالَ }}﴾}} اعمّ از انفاق است؛ زیرا شامل قرض نیز میشود؛ چنان که هبه معوّضه و هدیه نیز از مصادیق آن به شمار میآیند<ref>الفرقان، ج۱ ـ ۲، ص۲۹۴.</ref>. ابرار در سوره انسان نیز بر اثرِ اطعام و بخشیدن طعام مورد علاقه و نیاز خویش ستوده شده و عمل آنان از مصادیق روشن انفاق محبوب به شمار آمده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}﴾}}<ref> و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند؛ سوره انسان، آیه:۸.</ref> از [[امام رضا]]{{ع}} درباره این آیه پرسیده شد: حبّ خدا یا دوستی مال؟ فرمود: دوستی طعام<ref>البرهان، ج۵، ص۵۴۸.</ref> | |||
{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}﴾}}<ref> نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> | |||
ضمیر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| عَلَى حُبِّهِ }}﴾}} در آیه ۱۷۷ سوره بقره نیز میتواند به {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|اللَّهِ}}﴾}} یا به {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|آتَى الْمَالَ}}﴾}} باز گردد. اگر به {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|آتَى الْمَالَ}}﴾}} برگردد، یعنی مال را با میل و رغبت به مستمندان میپردازند؛ همچنین ضمیر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|حُبِّهِ }}﴾}} در آیه ۸ سوره انسان میتواند به {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|اللَّهِ}}﴾}} برگردد<ref>التبیان، ج۱۰، ص۲۱۰؛ اعراب القرآن، درویش، ج۱۰، ص۳۱۶.</ref>. انفاق محبوبها در راه خدا، از بزرگترین ابزارهای ارزیابی و آزمایش ایمان درست از ایمان فاسد است؛ زیرا در چنین انفاقی، دوستی با خدا که باید بر دوستی مال و غیر آن چیره شود، ظهور و بروز مییابد<ref>مواهب الرحمن، ج۶، ص۱۳۳.</ref>. مسلمانان صدر اسلام با الهام از این آیات میکوشیدند تا از محبوبترین اموال خود انفاق کنند؛ چنان که [[ابوذر غفاری]] از مهمان خود خواست تا از شتران وی، برترین آنها را برای خود برگزیند. او شتر لاغری آورد. [[ابوذر غفاری]] گفت: به من خیانت کردی. او گفت: بهترین شتر را یافتم؛ ولی آن را برای روز نیازتان واگذاشتم. [[ابوذر غفاری]] گفت: روز نیاز من هنگامی است که در خانه قبر قرار گیرم. خداوند میگوید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بیگمان خداوند آن را میداند؛ سوره آل عمران، آیه:۹۲.</ref> این شتر، مالِ محبوب من بود و دوست داشتم آن را برای خود پیش فرستم<ref>مجمعالبیان، ج ۲، ص ۷۹۳.</ref>. برخی گفتهاند: خداوند در قرآن خیراتی را مصادیق بِرّ میشمارد و در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بیگمان خداوند آن را میداند؛ سوره آل عمران، آیه:۹۲.</ref> میفرماید: اگر همه این خیرات را نیز بیاورید، به فضیلت برّ نمیرسید، مگر این که از آن چه دوست دارید، انفاق کنید<ref>البحر المحیط، ج۳، ص۲۶۰؛ التفسیرالکبیر، ج۸، ص۱۴۲.</ref> و معنای آن این است که انفاقِ محبوب، برترین طاعتها است<ref>التفسیر الکبیر، ج۸، ص۱۴۲.</ref>. | |||
#'''اقامه نماز:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَأَقَامَ الصَّلاةَ}}﴾}}<ref>و نماز به پا دارد؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref>. ابرار، هم اهل نمازند و هم حقیقت آن را به پا میدارند. به پا داشتن نماز راستین، به معنای توفیق یافتن ابرار در دستیابی به آثار و برکاتی است که قرآن برای نماز بر میشمرد؛ مانند ذکر و یاد خدا: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي}}﴾}}<ref> بیگمان این منم خداوند که هیچ خدایی جز من نیست، مرا بپرست و نماز را برای یادکرد من بپا دار؛ سوره طه، آیه:۱۴.</ref> و بازداشتن فرد و جامعه از فحشا و منکر:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ}}﴾}}<ref> آنچه از این کتاب بر تو وحی شده است بخوان و نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز میدارد و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگتر است و خداوند میداند که چه انجام میدهید؛ سوره عنکبوت، آیه:۴۵.</ref> و نجاتِ انسان از بیقراری هنگام سختی و نداری و از انحصارطلبی و بخل هنگام توانگری:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا إِلاَّ الْمُصَلِّينَ }}﴾}}<ref> بیگمان انسان را آزمندی بیشکیب آفریدهاند.چون شرّی بدو رسد بیتاب است.و چون خیری بدو رسد بازدارنده است.جز نمازگزاران؛ سوره معارج، آیه:۱۹ - ۲۲.</ref> | |||
#'''پرداخت زکات:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|آتَى الزَّكَاةَ}}﴾}}<ref> زکات پردازد؛ سوره بقره، آیه:۱۷۷.</ref> فعل {عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|آتَى}}﴾}} و ذکر زکات در کنار نماز، قرینه بر انفاق "مالی" است، نه زکات به معنای تطهیر نفس و ازاله رذایل اخلاقی از آن<ref>المیزان، ج۱۵، ص۹.</ref>. افزون بر اوصافی که به یکی از شؤون سهگانه عقاید، اخلاق و رفتار ابرار باز میگردد، در قرآن اوصاف جامعی مانند وصف {{عربی|اندازه=150%|" عباد اللّه"}} (بندگان خدا) برای برخی از آنان ذکر شده است. در سوره انسان پس از تبیین نعمتهای بهشتی ابرار، از آنان با وصف {{عربی|اندازه=150%|" عباد اللّه"}} یاد میکند. ذکر این وصف، بر اثر آراستگی آنان به زیور بندگی و پرداختن آنان به لوازم بندگی است <ref>المیزان، ج۲۰، ص۱۲۵.</ref>. | |||
==ابرار، مظهر إسم برّ الهی== | |||
*یکی از اسمای حسنای خداوند، بَرّ (نیکوکار) است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ }}﴾}}<ref> نیکوکار بخشاینده است؛ سوره طور، آیه:۲۸.</ref> بر پایه توحید افعالی به تبیین حکیمان و عارفان همه کارهای نیک نیکوکاران جز ظهور و تجلّی نیکوکاری خداوند نیست؛ ازاینرو فقط ذات اقدس او نیکوکار اصیل و بالذّات جهان هستی است. | |||
==منابع== | |||
==پانویس== | |||
{{یادآوری پانویس}} | |||
{{پانویس2}} | |||
[[رده:مدخلهای درجه دو دانشنامه]] | |||
[[رده:ابرار]] |