جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*[[حرص]] از نظر معنا در مقابل [[قناعت]] قرار دارد؛ ما پیش از این - در ابتدای مبحث [[قناعت]] - به معنای [[حرص]] نیز اشاره کرده، و گفتیم که [[حرص]] ملکهای نفسانی است، که موجب [[زیادهروی]] در خواستههای [[انسان]] میگردد. | * [[حرص]] از نظر معنا در مقابل [[قناعت]] قرار دارد؛ ما پیش از این - در ابتدای مبحث [[قناعت]] - به معنای [[حرص]] نیز اشاره کرده، و گفتیم که [[حرص]] ملکهای نفسانی است، که موجب [[زیادهروی]] در خواستههای [[انسان]] میگردد. | ||
*به عبارت دیگر، [[حرص]] [[گرسنگی]] و اشتهای بیش از حدّ [[روح]] است؛ چه حریص مانند کسی که به [[بیماری]] استسقاء [[مبتلا]] شده، از اشتهائی بیش از حد برخوردار میشود؛ چه همانگونه که مبتلایان به استسقاء، اگر آن اندازه [[آب]] نوشند که موجب [[مرگ]] آنان شود بازهم تشنه خواهند بود، [[انسان]] حریص نیز اگر تمام [[عمر]] در برآورده کردن خواستههای تنها یکی از غرائزش بکوشد، باز موفّق به برآورده کردن آن [[خواستهها]] نخواهد شد!. | *به عبارت دیگر، [[حرص]] [[گرسنگی]] و اشتهای بیش از حدّ [[روح]] است؛ چه حریص مانند کسی که به [[بیماری]] استسقاء [[مبتلا]] شده، از اشتهائی بیش از حد برخوردار میشود؛ چه همانگونه که مبتلایان به استسقاء، اگر آن اندازه [[آب]] نوشند که موجب [[مرگ]] آنان شود بازهم تشنه خواهند بود، [[انسان]] حریص نیز اگر تمام [[عمر]] در برآورده کردن خواستههای تنها یکی از غرائزش بکوشد، باز موفّق به برآورده کردن آن [[خواستهها]] نخواهد شد!. | ||
*این ملکه [[رذیلت]]، در مرتبه نخست تمامیِ [[غرائز]] [[آدمی]] را در بر میگیرد، امّا [[دانشمندان]] اخلاقپژوه آن را ویژه [[رذیلت]] [[مال]] و مقامدوستی داشته، و گه گاه نیز بهمعنای [[دنیادوستی]] به کار بردهاند. | *این ملکه [[رذیلت]]، در مرتبه نخست تمامیِ [[غرائز]] [[آدمی]] را در بر میگیرد، امّا [[دانشمندان]] اخلاقپژوه آن را ویژه [[رذیلت]] [[مال]] و مقامدوستی داشته، و گه گاه نیز بهمعنای [[دنیادوستی]] به کار بردهاند. | ||
*به هر روی این [[رذیلت]] [[صاحب]] خود را همچون جهنّم میگرداند، که هیچگاه سیری نیافته دائماً در پی طعمهای [[جدید]] است!؛ | *به هر روی این [[رذیلت]] [[صاحب]] خود را همچون جهنّم میگرداند، که هیچگاه سیری نیافته دائماً در پی طعمهای [[جدید]] است!؛ | ||
*افسوس آنکه هر [[قدر]] بر [[عمر]] [[انسان]] حریص افزوده شود، بر [[حرص]] او نیز افزوده میشود. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این زمینه میفرمایند: "آدمیزاد پیر میشود امّا دو صفت در او [[جوان]] و فعّال میماند: [[حرص]] و [[آرزو]] داشتن" <ref>{{متن حدیث| يَهْرَمُ ابْنُ آدَمَ وَ تَشِبُّ مِنْهُ اثْنَتَانِ الْحِرْصُ وَ الْأَمَلُ}}؛ تحف العقول، ص۴۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۸۹.</ref>. | *افسوس آنکه هر [[قدر]] بر [[عمر]] [[انسان]] حریص افزوده شود، بر [[حرص]] او نیز افزوده میشود. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این زمینه میفرمایند: "آدمیزاد پیر میشود امّا دو صفت در او [[جوان]] و فعّال میماند: [[حرص]] و [[آرزو]] داشتن" <ref>{{متن حدیث| يَهْرَمُ ابْنُ آدَمَ وَ تَشِبُّ مِنْهُ اثْنَتَانِ الْحِرْصُ وَ الْأَمَلُ}}؛ تحف العقول، ص۴۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۸۹.</ref>. | ||
*[[محقق نراقی]] دوّم در این زمینه حکایتی سخت تأمّل برانگیز و شگفتیآور آورده است. بنا بر این حکایت، پیرمردی فرتوت که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را دیده بود و تا زمان [[خلیفه عباسی]] [[هارون]] همچنان زنده بود را، به محضر [[هارون]] آوردند. [[خلیفه]] از آن پیرمرد- که بر روی تختْ خوابیده و به همان حالت حرکتش میدادند -، درخواست کرد که [[حدیثی]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را که خود از ایشان شنیده باشد، برایش بازگوید؛ پیرمرد نیز همین حدیثِ [[جوان]] شدن [[آرزوها]] در [[قلب]] [[پیران]] را برایش بازگفت. [[هارون]] نیز [[دستور]] داد تا یکصد هزار درهم بهعنوان [[پاداش]] به او دهند. در این لحظه، حاملان تخت آن پیرمرد به حرکت درآمدند و او را بیرون بردند، امّا لحظاتی نگذشته بود که پیرمرد [[دستور]] داد تا او را به مجلس [[خلیفه]] برگردانند؛ [[هارون]] نخست پنداشت که پیرمرد [[حدیثی]] دیگر به یاد آورده است، امّا با تعجّب دریافت علّت بازگشت پیرمرد آن است که بپرسد: "این هدیه فقط مخصوص امسال است یا هر سال تکرار خواهد شد؟"؛ [[هارون]] با دیدن [[حرص]] پیرمرد به خنده درآمد و گفت: [[پیامبر اکرم]]{{صل}} چه درست فرمود! آنگاه [[وعده]] داد که این هدیه را هر سال به او پرداخت نمایند. پیرمرد نیز [[دستور]] داد تا او را خارج کنند؛ و عجیب آنکه هنوز لحظاتی از خروجش نگذشته بود که بانگ و غوغای همراهانش، [[خلیفه]] را از [[مرگ]] او مطّلع ساخت!<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۹۰.</ref>. | * [[محقق نراقی]] دوّم در این زمینه حکایتی سخت تأمّل برانگیز و شگفتیآور آورده است. بنا بر این حکایت، پیرمردی فرتوت که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را دیده بود و تا زمان [[خلیفه عباسی]] [[هارون]] همچنان زنده بود را، به محضر [[هارون]] آوردند. [[خلیفه]] از آن پیرمرد- که بر روی تختْ خوابیده و به همان حالت حرکتش میدادند -، درخواست کرد که [[حدیثی]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را که خود از ایشان شنیده باشد، برایش بازگوید؛ پیرمرد نیز همین حدیثِ [[جوان]] شدن [[آرزوها]] در [[قلب]] [[پیران]] را برایش بازگفت. [[هارون]] نیز [[دستور]] داد تا یکصد هزار درهم بهعنوان [[پاداش]] به او دهند. در این لحظه، حاملان تخت آن پیرمرد به حرکت درآمدند و او را بیرون بردند، امّا لحظاتی نگذشته بود که پیرمرد [[دستور]] داد تا او را به مجلس [[خلیفه]] برگردانند؛ [[هارون]] نخست پنداشت که پیرمرد [[حدیثی]] دیگر به یاد آورده است، امّا با تعجّب دریافت علّت بازگشت پیرمرد آن است که بپرسد: "این هدیه فقط مخصوص امسال است یا هر سال تکرار خواهد شد؟"؛ [[هارون]] با دیدن [[حرص]] پیرمرد به خنده درآمد و گفت: [[پیامبر اکرم]]{{صل}} چه درست فرمود! آنگاه [[وعده]] داد که این هدیه را هر سال به او پرداخت نمایند. پیرمرد نیز [[دستور]] داد تا او را خارج کنند؛ و عجیب آنکه هنوز لحظاتی از خروجش نگذشته بود که بانگ و غوغای همراهانش، [[خلیفه]] را از [[مرگ]] او مطّلع ساخت!<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۹۰.</ref>. | ||
*عجیب آن که گاه حریص محبّتی از [[دنیا]] نیز در [[دل]] ندارد، امّا نسبت به آن [[حرص]] میورزد. از این رو، به نظر ما سخن مشهور در میان اخلاقیان که: "[[حرص]] بر [[دنیا]] از مصادیق [[محبّت]] آن است"، صحیح نمینماید؛ چه میبینیم که کسانی که اهتمامی به [[دنیا]] نمینمایند و یا حتّی قدرتی بر اهتمام به آن ندارند نیز، گه گاه سخت بر آن [[حرص]] میورزند؛ حریص تنها به جمعآوری [[ثروت]] و یا بهدست آوردن [[قدرت]] و [[مقام]] میاندیشد، هر چند سرانجام از حفظ آن [[ناتوان]] باشد. تجربه نیز این سخن را تأیید مینماید؛ از این رو، حریص تنها مانند مورچه است که جمع دانه میکند و یا مانند جهنّم است که هر لحظه طعمهای [[جدید]] میطلبد. | *عجیب آن که گاه حریص محبّتی از [[دنیا]] نیز در [[دل]] ندارد، امّا نسبت به آن [[حرص]] میورزد. از این رو، به نظر ما سخن مشهور در میان اخلاقیان که: "[[حرص]] بر [[دنیا]] از مصادیق [[محبّت]] آن است"، صحیح نمینماید؛ چه میبینیم که کسانی که اهتمامی به [[دنیا]] نمینمایند و یا حتّی قدرتی بر اهتمام به آن ندارند نیز، گه گاه سخت بر آن [[حرص]] میورزند؛ حریص تنها به جمعآوری [[ثروت]] و یا بهدست آوردن [[قدرت]] و [[مقام]] میاندیشد، هر چند سرانجام از حفظ آن [[ناتوان]] باشد. تجربه نیز این سخن را تأیید مینماید؛ از این رو، حریص تنها مانند مورچه است که جمع دانه میکند و یا مانند جهنّم است که هر لحظه طعمهای [[جدید]] میطلبد. | ||
*[[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه میفرمایند: "اگر آدمیزاد را دو وادی باشد که طلا و نقره از آن به جریان میافتد، وادی سوّمی نیز در کنار آن دو میطلبد... تنها [[خاک]] است که [[آدمی]] را از طلب باز میدارد" <ref>{{متن حدیث| لَوْ أَنَّ لِابْنِ آدَمَ وَادِيَيْنِ يَسِيلَانِ ذَهَباً وَ فِضَّةً لَابْتَغَى إِلَيْهِمَا ثَالِثاً ... لَا يَمْلَأُهُ شَيْءٌ إِلَّا التُّرَابُ}}؛ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۰۰.</ref>. | * [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه میفرمایند: "اگر آدمیزاد را دو وادی باشد که طلا و نقره از آن به جریان میافتد، وادی سوّمی نیز در کنار آن دو میطلبد... تنها [[خاک]] است که [[آدمی]] را از طلب باز میدارد" <ref>{{متن حدیث| لَوْ أَنَّ لِابْنِ آدَمَ وَادِيَيْنِ يَسِيلَانِ ذَهَباً وَ فِضَّةً لَابْتَغَى إِلَيْهِمَا ثَالِثاً ... لَا يَمْلَأُهُ شَيْءٌ إِلَّا التُّرَابُ}}؛ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۰۰.</ref>. | ||
*مفاسدی بس بزرگ از پی [[رذیلت اخلاقی]] [[حرص]] پدید میآید، که هریک به تنهائی برای نابودی [[صاحب]] خود [[کفایت]] میکند. ما در اینجا به برخی از این [[مفاسد]] اشاره میکنیم. | *مفاسدی بس بزرگ از پی [[رذیلت اخلاقی]] [[حرص]] پدید میآید، که هریک به تنهائی برای نابودی [[صاحب]] خود [[کفایت]] میکند. ما در اینجا به برخی از این [[مفاسد]] اشاره میکنیم. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
*از آنجا که [[پناه]] بردن [[مسلمانان]] به [[کافران]] و [[برگزیدن]] ایشان بهعنوان [[حاکمان]] [[جامعه اسلامی]]، به تضعیف دولتهای [[اسلامی]] و در نتیجه تضعیف [[اسلام]] میانجامد؛ [[خداوند]] این عبارت را در [[وصف]] چنین عملی بهکار برده است. از این رو میتوان دریافت که مورد استفاده مشابه این عبارت در [[حدیث نبوی]] نیز، جائی است که به [[ضعف]] [[اسلام]] در [[قلب]] [[مسلمانان]] میانجامد، و سرانجام آنان را از دائره مسلمانی خارج میسازد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۹۳.</ref>. | *از آنجا که [[پناه]] بردن [[مسلمانان]] به [[کافران]] و [[برگزیدن]] ایشان بهعنوان [[حاکمان]] [[جامعه اسلامی]]، به تضعیف دولتهای [[اسلامی]] و در نتیجه تضعیف [[اسلام]] میانجامد؛ [[خداوند]] این عبارت را در [[وصف]] چنین عملی بهکار برده است. از این رو میتوان دریافت که مورد استفاده مشابه این عبارت در [[حدیث نبوی]] نیز، جائی است که به [[ضعف]] [[اسلام]] در [[قلب]] [[مسلمانان]] میانجامد، و سرانجام آنان را از دائره مسلمانی خارج میسازد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۹۳.</ref>. | ||
===[[اندوه]] و [[غم]] دائمی=== | ===[[اندوه]] و [[غم]] دائمی=== | ||
*[[انسان]] حریص همیشه در حالت [[اندوه]]، [[غم]]، [[اضطراب]] و [[ترس]] به سر میبرد؛ چراکه هیچگاه به آنچه در سر میپروراند نخواهد رسید؛ از این رو [[اندوه]] و [[غم]] حاصل از محرومیّت، هیچگاه او را رها نخواهد ساخت. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز به همین نکته در [[حدیث]] شریفی که هم اکنون [[نقل]] کردیم، اشاره فرمودند: "اندوهی که هیچگاه از او جدا نخواهد شد"<ref>{{متن حدیث| هَمّاً لَا يَنْقَطِعُ عَنْهُ أَبَداً}}</ref> به عبارت دیگر، این چنین کس هیچگاه به [[آرامش]] روحی نخواهد رسید؛ این حالت در شمار بدترین حالات نفسانی [[انسان]] است، چه تنها [[دوزخیان]] از آن برخوردار میباشند: {{متن قرآن|كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا}}<ref>«هر بار که از دلتنگی و اندوه بخواهند از آن (دوزخ) بیرون روند بازشان میگردانند» سوره حج، آیه ۲۲.</ref>. | * [[انسان]] حریص همیشه در حالت [[اندوه]]، [[غم]]، [[اضطراب]] و [[ترس]] به سر میبرد؛ چراکه هیچگاه به آنچه در سر میپروراند نخواهد رسید؛ از این رو [[اندوه]] و [[غم]] حاصل از محرومیّت، هیچگاه او را رها نخواهد ساخت. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز به همین نکته در [[حدیث]] شریفی که هم اکنون [[نقل]] کردیم، اشاره فرمودند: "اندوهی که هیچگاه از او جدا نخواهد شد"<ref>{{متن حدیث| هَمّاً لَا يَنْقَطِعُ عَنْهُ أَبَداً}}</ref> به عبارت دیگر، این چنین کس هیچگاه به [[آرامش]] روحی نخواهد رسید؛ این حالت در شمار بدترین حالات نفسانی [[انسان]] است، چه تنها [[دوزخیان]] از آن برخوردار میباشند: {{متن قرآن|كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا}}<ref>«هر بار که از دلتنگی و اندوه بخواهند از آن (دوزخ) بیرون روند بازشان میگردانند» سوره حج، آیه ۲۲.</ref>. | ||
*همانگونه که حالت [[آرامش]] روحی در شمار [[بهترین]] حالات روحی [[انسان]] است، که تنها [[بهشتیان]] از آن بهرهمند میشوند: {{متن قرآن|وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«و میگویند: سپاس خداوند را که اندوه را از (دل) ما برد؛ بیگمان پروردگار ما آمرزندهای سپاسپذیر است» سوره فاطر، آیه ۳۴.</ref> | *همانگونه که حالت [[آرامش]] روحی در شمار [[بهترین]] حالات روحی [[انسان]] است، که تنها [[بهشتیان]] از آن بهرهمند میشوند: {{متن قرآن|وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«و میگویند: سپاس خداوند را که اندوه را از (دل) ما برد؛ بیگمان پروردگار ما آمرزندهای سپاسپذیر است» سوره فاطر، آیه ۳۴.</ref> | ||
*این حالت در این [[دنیا]] نیز نصیب [[اولیاء]] [[حضرت حق]] خواهد بود، نه آنان که با اتّصاف به [[رذیلت]] [[حرص]] جانی آلوده دارند: {{متن قرآن|وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«و میگویند: سپاس خداوند را که اندوه را از (دل) ما برد؛ بیگمان پروردگار ما آمرزندهای سپاسپذیر است» سوره فاطر، آیه ۳۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۹۴.</ref>. | *این حالت در این [[دنیا]] نیز نصیب [[اولیاء]] [[حضرت حق]] خواهد بود، نه آنان که با اتّصاف به [[رذیلت]] [[حرص]] جانی آلوده دارند: {{متن قرآن|وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«و میگویند: سپاس خداوند را که اندوه را از (دل) ما برد؛ بیگمان پروردگار ما آمرزندهای سپاسپذیر است» سوره فاطر، آیه ۳۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۹۴.</ref>. | ||
*[[قرآن کریم]] در بسیاری از [[آیات]] خود، [[گواهی]] داده است که [[غم]] و [[وحشت]] و عدم [[آرامش]] نفسانی از [[کفار]] و بدکاران جدا نخواهد شد: {{متن قرآن|وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا تُصِيبُهُمْ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِنْ دَارِهِمْ}}<ref>«و اگر قرآنی بود که کوهساران بدان به جنبش میافتاد یا زمین با آن پاره پاره میشد یا با آن مردگان به سخن آورده میشدند (باز ایمان نمیآوردند و کار ایمانشان با شما نیست)؛ بلکه تمام کارها از آن خداوند است؛ آیا مؤمنان درنیافتهاند که اگر خداوند بخواهد | * [[قرآن کریم]] در بسیاری از [[آیات]] خود، [[گواهی]] داده است که [[غم]] و [[وحشت]] و عدم [[آرامش]] نفسانی از [[کفار]] و بدکاران جدا نخواهد شد: {{متن قرآن|وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا تُصِيبُهُمْ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِنْ دَارِهِمْ}}<ref>«و اگر قرآنی بود که کوهساران بدان به جنبش میافتاد یا زمین با آن پاره پاره میشد یا با آن مردگان به سخن آورده میشدند (باز ایمان نمیآوردند و کار ایمانشان با شما نیست)؛ بلکه تمام کارها از آن خداوند است؛ آیا مؤمنان درنیافتهاند که اگر خداوند بخواهد همه» سوره رعد، آیه ۳۱.</ref>. | ||
*گویا از [[سنن]] ثابت [[الهی]] است که [[آرامش]] روحی از آن [[مؤمنان]]، واضطراب نصیب [[کافران]] و بدکاران باشد. {{متن قرآن|فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«پس اگر دانایید کدامیک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟ * آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و | *گویا از [[سنن]] ثابت [[الهی]] است که [[آرامش]] روحی از آن [[مؤمنان]]، واضطراب نصیب [[کافران]] و بدکاران باشد. {{متن قرآن|فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«پس اگر دانایید کدامیک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟ * آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند» سوره انعام، آیه ۸۱-۸۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۹۵.</ref>. | ||
===اشتغال به [[دنیا]]=== | ===اشتغال به [[دنیا]]=== | ||
*حریصان در تمامی لحظات به دنیای بیارزش مادّی اشتغال خواهند داشت؛ ازاین رو از [[آخرت]]، [[سعادت]] اُخروی و [[پروردگار]] عالم غافل خواهند بود. گویا آنان در حالت [[بیداری]] نیز در [[خواب]] غفلتند، و تنها [[مرگ]] است که آنان را به [[بیداری]] رهنمون میشود!: {{متن قرآن|أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ * حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ }}<ref>«زیادهخواهی شما را سرگرم داشت، * تا با گورها دیدار | *حریصان در تمامی لحظات به دنیای بیارزش مادّی اشتغال خواهند داشت؛ ازاین رو از [[آخرت]]، [[سعادت]] اُخروی و [[پروردگار]] عالم غافل خواهند بود. گویا آنان در حالت [[بیداری]] نیز در [[خواب]] غفلتند، و تنها [[مرگ]] است که آنان را به [[بیداری]] رهنمون میشود!: {{متن قرآن|أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ * حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ }}<ref>«زیادهخواهی شما را سرگرم داشت، * تا با گورها دیدار کردید» سوره تکاثر، آیه ۱-۲.</ref>. | ||
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز فرمودهاند: "[[مردمان]] خوابند و چون بمیرند [[آگاه]] و بیدار میشوند" <ref>{{متن حدیث| النَّاسُ نِيَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا}}؛ بحار الأنوار، ج۵۰، ص۱۳۴.</ref>. این حالت روحی حریصان نیز در [[حدیث]] اشاره شده آمده است: {{متن حدیث| و شغلا لایفرغ عنه أبدا}}؛ "و مشغولیّتی که هیچگاه از آن فارغ نشود". | * [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز فرمودهاند: "[[مردمان]] خوابند و چون بمیرند [[آگاه]] و بیدار میشوند" <ref>{{متن حدیث| النَّاسُ نِيَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا}}؛ بحار الأنوار، ج۵۰، ص۱۳۴.</ref>. این حالت روحی حریصان نیز در [[حدیث]] اشاره شده آمده است: {{متن حدیث| و شغلا لایفرغ عنه أبدا}}؛ "و مشغولیّتی که هیچگاه از آن فارغ نشود". | ||
*[[امام باقر]]{{ع}} نیز در تشبیهی بسیار لطیف، حریص را به [[کرم]] ابریشم [[تشبیه]] فرمودهاند، که هرچه در این [[دنیا]] میزید، بیشتر به [[دنیا]] گرفتار میشود، تا آنگاه که نمیتواند خود را از آن [[نجات]] بخشد:"مثال [[انسان]] حریص در این [[دنیا]]، مثال [[کرم]] ابریشم است، که هر چه بیشتر بر خود بتند [[خروج]] از پیله برای او دشوارتر میشود، تا آنگاه که از شدت [[اندوه]] بمیرد!"<ref>{{متن حدیث| مَثَلُ الْحَرِيصِ عَلَى الدُّنْيَا مَثَلُ دُودَةِ الْقَزِّ كُلَّمَا ازْدَادَتْ مِنَ الْقَزِّ عَلَى نَفْسِهَا لَفّاً كَانَ أَبْعَدَ لَهَا مِنَ الْخُرُوجِ حَتَّى تَمُوتَ غَمّاً}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۱۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۹۵-۲۹۶.</ref>. | * [[امام باقر]]{{ع}} نیز در تشبیهی بسیار لطیف، حریص را به [[کرم]] ابریشم [[تشبیه]] فرمودهاند، که هرچه در این [[دنیا]] میزید، بیشتر به [[دنیا]] گرفتار میشود، تا آنگاه که نمیتواند خود را از آن [[نجات]] بخشد:"مثال [[انسان]] حریص در این [[دنیا]]، مثال [[کرم]] ابریشم است، که هر چه بیشتر بر خود بتند [[خروج]] از پیله برای او دشوارتر میشود، تا آنگاه که از شدت [[اندوه]] بمیرد!"<ref>{{متن حدیث| مَثَلُ الْحَرِيصِ عَلَى الدُّنْيَا مَثَلُ دُودَةِ الْقَزِّ كُلَّمَا ازْدَادَتْ مِنَ الْقَزِّ عَلَى نَفْسِهَا لَفّاً كَانَ أَبْعَدَ لَهَا مِنَ الْخُرُوجِ حَتَّى تَمُوتَ غَمّاً}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۱۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۹۵-۲۹۶.</ref>. | ||
===[[فقر]] دائمی=== | ===[[فقر]] دائمی=== | ||
*[[حرص]] [[فقر]] است و حریص [[فقیر]]، هر چند سخت ثروتمند باشد و از دارائیای بیش از دیگران بهره ببرد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۹۶.</ref>. | * [[حرص]] [[فقر]] است و حریص [[فقیر]]، هر چند سخت ثروتمند باشد و از دارائیای بیش از دیگران بهره ببرد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۹۶.</ref>. | ||
===[[آرزو]] پردازی=== | ===[[آرزو]] پردازی=== | ||
*حریصان همیشه [[آرزو]] پردازند؛ و این صفت از رذائلی است که [[اهل دل]]، همواره از آن ترسیدهاند. از همین روست که در [[روایات]] مربوط به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه هدی]]{{عم}}، [[مؤمنان]] را بهشدّت از آن برحذر داشتهاند: "ترسناکترین چیزی که بر شما از آن میترسم دو چیز است: تبعیّت از هوی و [[هوس]]، و دور و دراز کردن [[آرزو]]" <ref>{{متن حدیث| إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمْ خَلَّتَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ}}؛ کافی، ج۸، ص۵۸.</ref>. | *حریصان همیشه [[آرزو]] پردازند؛ و این صفت از رذائلی است که [[اهل دل]]، همواره از آن ترسیدهاند. از همین روست که در [[روایات]] مربوط به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه هدی]]{{عم}}، [[مؤمنان]] را بهشدّت از آن برحذر داشتهاند: "ترسناکترین چیزی که بر شما از آن میترسم دو چیز است: تبعیّت از هوی و [[هوس]]، و دور و دراز کردن [[آرزو]]" <ref>{{متن حدیث| إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمْ خَلَّتَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ}}؛ کافی، ج۸، ص۵۸.</ref>. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
===تنگی معیشت=== | ===تنگی معیشت=== | ||
*حریصان همیشه از تفرّق امور و تنگیِ معیشت در عذابند. بنا بر آنچه از برخی [[روایات]] استفاده میشود، گویا [[حضرت حق]] امور اینان را از آسودگی به تفرّق سوق میدهد، و تنگی معیشت را نصیبشان میسازد. از این رو به هر کاری که روی کنند تنها با بیتوفیقی و [[شکست]] مواجه خواهند شد؛ [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه میفرمایند: "هر کس در گردش روزگار، [[دنیا]] بزرگترین و مهمترین مقصدش باشد، [[خداوند متعال]] او را [[فقیر]] ساخته از آسودگی بیبهرهاش میسازد" <ref>{{متن حدیث| مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ الدُّنْيَا أَكْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَى الْفَقْرَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ شَتَّتَ أَمْرَهُ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۱۹.</ref>. | *حریصان همیشه از تفرّق امور و تنگیِ معیشت در عذابند. بنا بر آنچه از برخی [[روایات]] استفاده میشود، گویا [[حضرت حق]] امور اینان را از آسودگی به تفرّق سوق میدهد، و تنگی معیشت را نصیبشان میسازد. از این رو به هر کاری که روی کنند تنها با بیتوفیقی و [[شکست]] مواجه خواهند شد؛ [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه میفرمایند: "هر کس در گردش روزگار، [[دنیا]] بزرگترین و مهمترین مقصدش باشد، [[خداوند متعال]] او را [[فقیر]] ساخته از آسودگی بیبهرهاش میسازد" <ref>{{متن حدیث| مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ الدُّنْيَا أَكْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَى الْفَقْرَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ شَتَّتَ أَمْرَهُ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۱۹.</ref>. | ||
*سِرّ این مطلب، در آن است که حریص از ذکر [[حضرت حق]] روی گردان است، و هرکس اینچنین باشد به چنان عاقبتی دچار خواهد شد: {{متن قرآن|وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا}}<ref>«و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد | *سِرّ این مطلب، در آن است که حریص از ذکر [[حضرت حق]] روی گردان است، و هرکس اینچنین باشد به چنان عاقبتی دچار خواهد شد: {{متن قرآن|وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا}}<ref>«و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۹۷.</ref>. | ||
==تفاوت [[قناعت]] با [[حرص]]== | ==تفاوت [[قناعت]] با [[حرص]]== | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
*در این زمینه روایتی زیبا، در کتاب "مصباح الشَّریعة" آمده است. از آنجا که [[روایات]] ما سراسر [[نور]] است، و این [[روایت]] نیز میتواند در شمار درخشانترین [[احادیث]] قرار گیرد<ref>پر واضح است که این سخن، ارتباطی با صحّت اسناد کتاب "مصباح الشّریعه" به [[امام صادق]]{{ع}} و یا عدم صحّت آن اسناد نخواهد داشت؛ چه در هر حال گویا عارفی آن را از احادیث و یا مضامین احادیث امام صادق{{ع}} نقل کرده است.</ref>، ما در اینجا به [[نقل]] تمامی آن [[حدیث]] پرداخته، زان پس آفات و نتائجی که در آن برای [[حرص]] ذکر شده است را، بر میشماریم: [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: حریص مباش به چیزی که اگر آن را ترک کرده و تعقیب نکنی، هرآینه به تو رسیده و در پیشگاه [[خداوند متعال]] در [[خوشی]] و [[آسایش]] [[فکری]] بوده و مورد توجّه و [[لطف]] او قرار خواهی گرفت؛ و در صورتی که از خود [[حرص]] نشان دادی، از سه جهت نزد [[خداوند متعال]] مورد مؤاخذه خواهی شد: شتاب کردن و [[حرص]] داشتن در تحصیل چیزی که نباید شتاب کرد؛ در موردی که باید به [[خدا]] واگذاشت ترک [[توکل]] کردن؛ به قسمت و داده [[خدا]] [[راضی]] نشدن. و متوجّه باش که [[دنیا]] به منزله سایه تو است، و همین طوری که سایه پیوسته در پیرو و تبع تو بوده و خواه و ناخواه از تو جدا نگشته و نباید تو تابع و در پی او باشی، [[زندگی]] و معیشت [[دنیوی]] نیز چنین است. [[رسول اکرم]]{{صل}} فرمود: "شخص حریص بالأخره [[محروم]] میشود". آری! [[آدمی]] که حریص است گذشته از آنکه با محرومیّت به سر میبرد، نزد [[پروردگار متعال]] نیز در هر موردی صورت گیرد مذموم و [[ناپسند]] است؛ زیرا این [[آدم]] از قرار و [[پیمان الهی]] [[تجاوز]] کرده و برخلاف فرموده [[خدا]] [[رفتار]] میکند. [[خداوند متعال]] میفرماید: {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ}}<ref>«خداوند همان است که شما را آفرید سپس به شما روزی داد آنگاه شما را میمیراند پس از آن زنده میگرداند» سوره روم، آیه ۴۰.</ref>. | *در این زمینه روایتی زیبا، در کتاب "مصباح الشَّریعة" آمده است. از آنجا که [[روایات]] ما سراسر [[نور]] است، و این [[روایت]] نیز میتواند در شمار درخشانترین [[احادیث]] قرار گیرد<ref>پر واضح است که این سخن، ارتباطی با صحّت اسناد کتاب "مصباح الشّریعه" به [[امام صادق]]{{ع}} و یا عدم صحّت آن اسناد نخواهد داشت؛ چه در هر حال گویا عارفی آن را از احادیث و یا مضامین احادیث امام صادق{{ع}} نقل کرده است.</ref>، ما در اینجا به [[نقل]] تمامی آن [[حدیث]] پرداخته، زان پس آفات و نتائجی که در آن برای [[حرص]] ذکر شده است را، بر میشماریم: [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: حریص مباش به چیزی که اگر آن را ترک کرده و تعقیب نکنی، هرآینه به تو رسیده و در پیشگاه [[خداوند متعال]] در [[خوشی]] و [[آسایش]] [[فکری]] بوده و مورد توجّه و [[لطف]] او قرار خواهی گرفت؛ و در صورتی که از خود [[حرص]] نشان دادی، از سه جهت نزد [[خداوند متعال]] مورد مؤاخذه خواهی شد: شتاب کردن و [[حرص]] داشتن در تحصیل چیزی که نباید شتاب کرد؛ در موردی که باید به [[خدا]] واگذاشت ترک [[توکل]] کردن؛ به قسمت و داده [[خدا]] [[راضی]] نشدن. و متوجّه باش که [[دنیا]] به منزله سایه تو است، و همین طوری که سایه پیوسته در پیرو و تبع تو بوده و خواه و ناخواه از تو جدا نگشته و نباید تو تابع و در پی او باشی، [[زندگی]] و معیشت [[دنیوی]] نیز چنین است. [[رسول اکرم]]{{صل}} فرمود: "شخص حریص بالأخره [[محروم]] میشود". آری! [[آدمی]] که حریص است گذشته از آنکه با محرومیّت به سر میبرد، نزد [[پروردگار متعال]] نیز در هر موردی صورت گیرد مذموم و [[ناپسند]] است؛ زیرا این [[آدم]] از قرار و [[پیمان الهی]] [[تجاوز]] کرده و برخلاف فرموده [[خدا]] [[رفتار]] میکند. [[خداوند متعال]] میفرماید: {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ}}<ref>«خداوند همان است که شما را آفرید سپس به شما روزی داد آنگاه شما را میمیراند پس از آن زنده میگرداند» سوره روم، آیه ۴۰.</ref>. | ||
*شخص حریص در مقابل هفت آفت و گرفتاری نگران است: | *شخص حریص در مقابل هفت آفت و گرفتاری نگران است: | ||
#[[حرص]] پیوسته موجب [[اندیشه]] و فکرهای گوناگون است، که سبب [[ناراحتی]] و زحمت و صدمه [[بدن]] میشود؛ | # [[حرص]] پیوسته موجب [[اندیشه]] و فکرهای گوناگون است، که سبب [[ناراحتی]] و زحمت و صدمه [[بدن]] میشود؛ | ||
#شخص حریص برای همیشه در [[ناراحتی]] [[فکری]] و غصه و [[خیال]] است؛ | #شخص حریص برای همیشه در [[ناراحتی]] [[فکری]] و غصه و [[خیال]] است؛ | ||
#شخص حریص هرگز [[خوشی]] و [[آسایش]] نداشته و همیشه در زحمت و فعّالیّت است، و از زحمت و مشقّت خلاص نخواهد شد مگر هنگام [[مرگ]]؛ | #شخص حریص هرگز [[خوشی]] و [[آسایش]] نداشته و همیشه در زحمت و فعّالیّت است، و از زحمت و مشقّت خلاص نخواهد شد مگر هنگام [[مرگ]]؛ | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
*از این [[روایت]] [[شریف]]، میتوان تبعاتی درشت و پیامدهائی هلاکتبار برای [[حرص]] استخراج نمود. ما با رعایت گزیدهگویی، به مهمترین این پیامدها اشاره میکنیم: | *از این [[روایت]] [[شریف]]، میتوان تبعاتی درشت و پیامدهائی هلاکتبار برای [[حرص]] استخراج نمود. ما با رعایت گزیدهگویی، به مهمترین این پیامدها اشاره میکنیم: | ||
#حریص در پیشگاه [[الهی]] ناپسندیده است؛ | #حریص در پیشگاه [[الهی]] ناپسندیده است؛ | ||
#[[حرص]] بر خلاف [[توکّل]] میباشد؛ | # [[حرص]] بر خلاف [[توکّل]] میباشد؛ | ||
#[[حرص]] با [[رضایت]] از دادههای [[الهی]] در منافات است؛ | # [[حرص]] با [[رضایت]] از دادههای [[الهی]] در منافات است؛ | ||
#حریص [[بنده]] [[دنیا]] و تابع آن است، همانگونه که سایه همیشه بهدنبال [[انسان]] میباشد؛ | #حریص [[بنده]] [[دنیا]] و تابع آن است، همانگونه که سایه همیشه بهدنبال [[انسان]] میباشد؛ | ||
#حریص از [[فیض]] [[حضرت حق]] [[محروم]] است؛ | #حریص از [[فیض]] [[حضرت حق]] [[محروم]] است؛ | ||
#حریص از [[عهد]] [[حضرت حق]] گریزان است؛ | #حریص از [[عهد]] [[حضرت حق]] گریزان است؛ | ||
#حریص در عمل به [[مخالفت]] با [[قرآن]] پرداخته است؛ | #حریص در عمل به [[مخالفت]] با [[قرآن]] پرداخته است؛ | ||
#[[اندیشه]] حریص به [[دین]] او ضرر میرساند؛ | # [[اندیشه]] حریص به [[دین]] او ضرر میرساند؛ | ||
#حریص همیشه در [[اندوه]] است، و [[اندوه]] او را پایانی نیست؛ | #حریص همیشه در [[اندوه]] است، و [[اندوه]] او را پایانی نیست؛ | ||
#حریص تا به آستانه [[مرگ]] رسد، همیشه در سختی و مشقّت است؛ | #حریص تا به آستانه [[مرگ]] رسد، همیشه در سختی و مشقّت است؛ | ||
#حریص همیشه هراسان است، و عجیب آنکه با همان مواجه میشود که از آن میهراسد؛ | #حریص همیشه هراسان است، و عجیب آنکه با همان مواجه میشود که از آن میهراسد؛ | ||
#[[حرص]] موجب تلخی زندگیِ حریصان میشود؛ | # [[حرص]] موجب تلخی زندگیِ حریصان میشود؛ | ||
#حریص در [[قیامت]] نیز از حسابی سخت برخوردار میشود، و زان پس از مواقفی دردناک؛ | #حریص در [[قیامت]] نیز از حسابی سخت برخوردار میشود، و زان پس از مواقفی دردناک؛ | ||
#حریص در [[قیامت]] به عذابی جانکاه [[مبتلا]] خواهد شد، چراکه [[حرص]] در [[دنیا]] نمیتواند از محرّمات [[الهی]] برکنار باشد؛ از این رو در [[قیامت]] نیز عذابهای گوناگون را در پی خواهد داشت؛ | #حریص در [[قیامت]] به عذابی جانکاه [[مبتلا]] خواهد شد، چراکه [[حرص]] در [[دنیا]] نمیتواند از محرّمات [[الهی]] برکنار باشد؛ از این رو در [[قیامت]] نیز عذابهای گوناگون را در پی خواهد داشت؛ | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
*بیباکی در انجام [[گناهان]] نیز در شمار همین عواقب است. حریص از دستدرازی به [[اموال]] [[مردم]] و بالاتر از آن، [[شرافت]] و آبروی آنان اِبائی نخواهد داشت؛ آری! اینان برای برآوردن آرزوهای حریصانه خود، از درافتادن در [[چاه]] ظلمانی [[کفر]] نیز پروائی ندارند؛ تا [[تکلیف]] [[جان]] و [[مال]] [[مردمان]] در این میانه چه باشد!.[[طمع]] نیز در همین شمار است، و -همانگونه که پس از این خواهیم دید.- [[رذیلت اخلاقی]] [[طمع]]، خود دهها [[رذیلت]] دیگر را از پی خواهد آورد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۰۳.</ref>. | *بیباکی در انجام [[گناهان]] نیز در شمار همین عواقب است. حریص از دستدرازی به [[اموال]] [[مردم]] و بالاتر از آن، [[شرافت]] و آبروی آنان اِبائی نخواهد داشت؛ آری! اینان برای برآوردن آرزوهای حریصانه خود، از درافتادن در [[چاه]] ظلمانی [[کفر]] نیز پروائی ندارند؛ تا [[تکلیف]] [[جان]] و [[مال]] [[مردمان]] در این میانه چه باشد!.[[طمع]] نیز در همین شمار است، و -همانگونه که پس از این خواهیم دید.- [[رذیلت اخلاقی]] [[طمع]]، خود دهها [[رذیلت]] دیگر را از پی خواهد آورد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۰۳.</ref>. | ||
*فریبکاری و [[حیله]]گری - که از مشخصههای بارز [[شیطان]] است، و [[نفاق]] از [[دل]] آن زاده میشود-، نیز در همین شمار است. از همین روست که حریصان به [[نفاق]] نیز [[مبتلا]] شده، همچون [[شیطان]] از ظاهری دیگر و [[باطنی]] دیگر برخوردار میشوند. | *فریبکاری و [[حیله]]گری - که از مشخصههای بارز [[شیطان]] است، و [[نفاق]] از [[دل]] آن زاده میشود-، نیز در همین شمار است. از همین روست که حریصان به [[نفاق]] نیز [[مبتلا]] شده، همچون [[شیطان]] از ظاهری دیگر و [[باطنی]] دیگر برخوردار میشوند. | ||
*[[شجاعت]] بیهوده و [[ترس]] بیسبب نیز در همین شمار است. حریص از سوئی برای برآوردن غریزۀ [[حرص]]، دست به [[شجاعت]] بیهوده میزند؛ و از سوئی دیگر سخت بر آنچه در دست دارد ترسان است و خوفناک، از این رو یا به تهوّر [[پناه]] میبرد تا بر آنچه دارد بیفزاید، و یا به [[ترس]] چنگ میزند تا آنچه را دارد نگاه دارد. | * [[شجاعت]] بیهوده و [[ترس]] بیسبب نیز در همین شمار است. حریص از سوئی برای برآوردن غریزۀ [[حرص]]، دست به [[شجاعت]] بیهوده میزند؛ و از سوئی دیگر سخت بر آنچه در دست دارد ترسان است و خوفناک، از این رو یا به تهوّر [[پناه]] میبرد تا بر آنچه دارد بیفزاید، و یا به [[ترس]] چنگ میزند تا آنچه را دارد نگاه دارد. | ||
*پستهمّتی و بیغیرتی نیز در همین شمارند؛ چه بسا حریصانِ متشخّصِ نامبردار که برای برآوردن غریزۀ خویش تن به بیهمّتیای میدهند، که پستترین [[مردمان]] از آن اجتناب میورزند. | *پستهمّتی و بیغیرتی نیز در همین شمارند؛ چه بسا حریصانِ متشخّصِ نامبردار که برای برآوردن غریزۀ خویش تن به بیهمّتیای میدهند، که پستترین [[مردمان]] از آن اجتناب میورزند. | ||
*بیبهره ماندن از [[توبه]] نیز همینگونه است؛ چه حریص تنها در صورتی موفّق به [[توبه]] میشود که دست از آن [[رذیلت]] باز شوید؛ امّا بدیهی است که چنین توفیقی را هیچگاه بهدست نخواهد آورد، چرا که هرگاه [[توبه]] کند باز همان [[حرص]] او را در گناهی دیگر میافکند، و باز [[توبه]] اش شکسته میشود. سخن در توبههای بعدی نیز همینگونه است و از عاقبتی همینسان برخوردار!. از همین رو است که در [[حدیث]] پیشین، [[امام صادق]]{{ع}} حریص را غوطهور در [[غضب الهی]] دانستند. | *بیبهره ماندن از [[توبه]] نیز همینگونه است؛ چه حریص تنها در صورتی موفّق به [[توبه]] میشود که دست از آن [[رذیلت]] باز شوید؛ امّا بدیهی است که چنین توفیقی را هیچگاه بهدست نخواهد آورد، چرا که هرگاه [[توبه]] کند باز همان [[حرص]] او را در گناهی دیگر میافکند، و باز [[توبه]] اش شکسته میشود. سخن در توبههای بعدی نیز همینگونه است و از عاقبتی همینسان برخوردار!. از همین رو است که در [[حدیث]] پیشین، [[امام صادق]]{{ع}} حریص را غوطهور در [[غضب الهی]] دانستند. | ||
*[[عجله]] نیز از دیگر رذائلی است که حریصان بدان [[مبتلا]] میشوند؛ چرا که [[حرص]] و [[عجله]] همچون دو نوزاد همزاد، بهوسیله [[شیطان]] پدید میآیند و همواره یکدیگر را [[همراهی]] میکنند.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۰۴.</ref>. | * [[عجله]] نیز از دیگر رذائلی است که حریصان بدان [[مبتلا]] میشوند؛ چرا که [[حرص]] و [[عجله]] همچون دو نوزاد همزاد، بهوسیله [[شیطان]] پدید میآیند و همواره یکدیگر را [[همراهی]] میکنند.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۰۴.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |