خطبه ۲۳۴ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==')
خط ۱: خط ۱:
{{نهج البلاغه/بالا}}{{امامت}}
{{نهج البلاغه/بالا}}{{امامت}}
==مقدمه==
==مقدمه==
*[[خطبه]] ۲۳۴ [[طولانی‌ترین خطبه نهج البلاغه]] است. این [[خطبه]] در [[نکوهش]] [[ابلیس]] و صفت [[کبر]] و [[سرنوشت]] [[تکبرپیشگان]] است. از منابع و شروح این‌گونه برداشت می‌شود که [[علت]] ایراد [[خطبه]] آن بود که جوان‌های [[کوفه]] حالت [[کبر]] و [[غرور]] پیدا کرده بودند و این امر موجب درگیری بین [[قبایل]] و [[اقوام]] را فراهم کرده بود و [[بیم]] آن می‌رفت که این [[روحیه]] و [[اخلاق]] ناپسند موجب [[فتنه]] و [[فساد]] شود. از آن‌جا که ریشه‌کن کردن [[مفاسد اجتماعی]] و [[اصلاح جامعه]] و ایجاد "[[اخوّت اسلامی]]" منوط به [[تهذیب]] و [[رشد فضایل]] و [[ترک رذایل]] است، [[امام]] در جهت [[اصلاح]] حال [[مردمان]]، این [[خطبه]] را ایراد فرمود. [[تاریخ]] ایراد [[خطبه]] با توجه به اشاره [[امام]] به [[ناکثین]]، [[قاسطین]] و [[مارقین]]، باید سال ۳۹ یا ۴۰ قمری باشد.
* [[خطبه]] ۲۳۴ [[طولانی‌ترین خطبه نهج البلاغه]] است. این [[خطبه]] در [[نکوهش]] [[ابلیس]] و صفت [[کبر]] و [[سرنوشت]] [[تکبرپیشگان]] است. از منابع و شروح این‌گونه برداشت می‌شود که [[علت]] ایراد [[خطبه]] آن بود که جوان‌های [[کوفه]] حالت [[کبر]] و [[غرور]] پیدا کرده بودند و این امر موجب درگیری بین [[قبایل]] و [[اقوام]] را فراهم کرده بود و [[بیم]] آن می‌رفت که این [[روحیه]] و [[اخلاق]] ناپسند موجب [[فتنه]] و [[فساد]] شود. از آن‌جا که ریشه‌کن کردن [[مفاسد اجتماعی]] و [[اصلاح جامعه]] و ایجاد "[[اخوّت اسلامی]]" منوط به [[تهذیب]] و [[رشد فضایل]] و [[ترک رذایل]] است، [[امام]] در جهت [[اصلاح]] حال [[مردمان]]، این [[خطبه]] را ایراد فرمود. [[تاریخ]] ایراد [[خطبه]] با توجه به اشاره [[امام]] به [[ناکثین]]، [[قاسطین]] و [[مارقین]]، باید سال ۳۹ یا ۴۰ قمری باشد.


==مطالب مهم [[خطبه]]==
==مطالب مهم [[خطبه]]==
#[[حمد]] و ثنای [[خداوند]]؛
# [[حمد]] و ثنای [[خداوند]]؛
#[[آزمایش الهی]] و اهداف آن؛
# [[آزمایش الهی]] و اهداف آن؛
#ویژگی‌های [[ابلیس]] ([[تعصب]] و [[تکبر]])؛
#ویژگی‌های [[ابلیس]] ([[تعصب]] و [[تکبر]])؛
#هشدار به [[مردمان]] از [[کید شیطان]]؛
#هشدار به [[مردمان]] از [[کید شیطان]]؛
#[[آفرینش]] و [[سرنوشت]] [[آدم]] {{ع}}؛
# [[آفرینش]] و [[سرنوشت]] [[آدم]] {{ع}}؛
#[[تواضع]] و [[فروتنی]] و نقش آن در [[پیروزی]] بر [[تکبر]]؛
# [[تواضع]] و [[فروتنی]] و نقش آن در [[پیروزی]] بر [[تکبر]]؛
#انگیزه ایجاد [[تعصب]]؛
#انگیزه ایجاد [[تعصب]]؛
#[[تعصب]] [[پسندیده]]؛
# [[تعصب]] [[پسندیده]]؛
#[[فرمانروایان]] [[متکبر]] و [[سرنوشت]] آن‌ها؛
# [[فرمانروایان]] [[متکبر]] و [[سرنوشت]] آن‌ها؛
#[[امر به معروف و نهی از منکر]]؛
# [[امر به معروف و نهی از منکر]]؛
#[[انجام وظیفه]] [[امام]] در برابر [[ناکثین]] و [[قاسطین]] و [[مارقین]]؛
# [[انجام وظیفه]] [[امام]] در برابر [[ناکثین]] و [[قاسطین]] و [[مارقین]]؛
#[[تبیین]] [[جایگاه امام]] نزد [[رسول خدا]]؛
# [[تبیین]] [[جایگاه امام]] نزد [[رسول خدا]]؛
#اشاره به [[معجزه]] [[پیامبر]] در فراخوانی درخت و آمدن آن.
#اشاره به [[معجزه]] [[پیامبر]] در فراخوانی درخت و آمدن آن.


==سبب نام‌گذاری [[خطبه]] به [[قاصعه]]==
==سبب نام‌گذاری [[خطبه]] به [[قاصعه]]==
*[[شارحان نهج البلاغه]] درباره نام‌گذاری این [[خطبه]] چند نکته ذکر کرده‌اند:
* [[شارحان نهج البلاغه]] درباره نام‌گذاری این [[خطبه]] چند نکته ذکر کرده‌اند:
#گویند وقتی [[امام]] {{ع}} این [[خطبه]] را ایراد می‌فرمود بر شتری سوار بود که علف می‌خورد و نشخوار می‌کرد. بنابراین وقتی [[راویان]] این [[خطبه]] را [[نقل]] می‌کردند اشاره به شرایط و زمان و مکان آن داشتند و می‌گفتند خطبه‌ای که روی "ناقه [[قاصعه]]" ایراد شده است. پس "[[قاصعه]]" از ریشه "قصع" و به‌معنای "بلعیدن" است.  
#گویند وقتی [[امام]] {{ع}} این [[خطبه]] را ایراد می‌فرمود بر شتری سوار بود که علف می‌خورد و نشخوار می‌کرد. بنابراین وقتی [[راویان]] این [[خطبه]] را [[نقل]] می‌کردند اشاره به شرایط و زمان و مکان آن داشتند و می‌گفتند خطبه‌ای که روی "ناقه [[قاصعه]]" ایراد شده است. پس "[[قاصعه]]" از ریشه "قصع" و به‌معنای "بلعیدن" است.  
#معنای دیگر [[قاصعه]] از ریشه "قصع القلمة" است، یعنی حشره موذی را کشت، چون این [[خطبه]] [[روح]] [[مبارزه با شیطان]] را تقویت می‌کند و [[انسان‌ها]] را از نظر [[اخلاقی]] و ایمانی قوی می‌سازد تا در برابر وسوسه‌های [[شیطان]] [[مقاومت]] کنند. از این‌رو راه [[پیروزی]] [[شیطان]] که مصداق بارز [[تکبر]] و [[غرور]] و سرمنشأ ایجاد [[کبر]] و [[نخوت]] است با ایراد این [[خطبه]] و عمل به رهیافت‌های آن، سدّ می‌شود. بنابراین "[[قاصعه]]" یعنی "قاتله" یعنی [[شیطان]] و پیروانش با این بیان کشته و مطرود می‌شوند.
#معنای دیگر [[قاصعه]] از ریشه "قصع القلمة" است، یعنی حشره موذی را کشت، چون این [[خطبه]] [[روح]] [[مبارزه با شیطان]] را تقویت می‌کند و [[انسان‌ها]] را از نظر [[اخلاقی]] و ایمانی قوی می‌سازد تا در برابر وسوسه‌های [[شیطان]] [[مقاومت]] کنند. از این‌رو راه [[پیروزی]] [[شیطان]] که مصداق بارز [[تکبر]] و [[غرور]] و سرمنشأ ایجاد [[کبر]] و [[نخوت]] است با ایراد این [[خطبه]] و عمل به رهیافت‌های آن، سدّ می‌شود. بنابراین "[[قاصعه]]" یعنی "قاتله" یعنی [[شیطان]] و پیروانش با این بیان کشته و مطرود می‌شوند.
#معنای دیگر [[قاصعه]]، "ذاهبه" (رونده) است. یعنی دقّت و توجه نسبت به این [[خطبه]]، ریشه [[تکبّر]] را می‌خشکاند و در واقع "[[کبر]]" می‌رود و "[[تواضع]]" می‌آید.
#معنای دیگر [[قاصعه]]، "ذاهبه" (رونده) است. یعنی دقّت و توجه نسبت به این [[خطبه]]، ریشه [[تکبّر]] را می‌خشکاند و در واقع "[[کبر]]" می‌رود و "[[تواضع]]" می‌آید.
#[[قاصعه]] به‌معنای تحقیرکننده هم آمده است. [[امام]] {{ع}} با ایراد این [[خطبه]] [[شیطان]] [[متکبّر]] را [[پست]] و بی‌مقدار کرده و [[حقارت]] او را نشان داده است.
# [[قاصعه]] به‌معنای تحقیرکننده هم آمده است. [[امام]] {{ع}} با ایراد این [[خطبه]] [[شیطان]] [[متکبّر]] را [[پست]] و بی‌مقدار کرده و [[حقارت]] او را نشان داده است.
*البته همه این معانی به یک معنا بازمی‌گردد و آن هشدار [[امام]] به [[مردم]] در مورد [[بیماری]] [[تکبّر]] و خطر [[ابتلا]] بدان و [[ضرورت]] معالجه آن است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 368-369.</ref>.
*البته همه این معانی به یک معنا بازمی‌گردد و آن هشدار [[امام]] به [[مردم]] در مورد [[بیماری]] [[تکبّر]] و خطر [[ابتلا]] بدان و [[ضرورت]] معالجه آن است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 368-369.</ref>.


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش