دولت حمیریان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...)
خط ۹: خط ۹:
==[[قبیله حمیر]]==
==[[قبیله حمیر]]==
==دولت حمیریان==
==دولت حمیریان==
*[[یمن]]، [[سال]] ۱۱۵ قبل از میلاد، [[شاهد]] تشکیل دولتی بود که بعدها به نام [[دولت]] "[[حمیریان]]" خوانده شد<ref>پیگل لوسکایا، اعراب حدود مرزهای شرقی و ایران در سده‌های چهارم-ششم میلادی، ص۲۳۷.</ref>. [[حمیر]] از مهم‌ترین [[قبایل عرب]] در جنوب [[عربستان]] به شمار می‌آمد که مناطق وسیعی از سواحل دریای سرخ را تا حضرموت در [[اختیار]] داشت.
* [[یمن]]، [[سال]] ۱۱۵ قبل از میلاد، [[شاهد]] تشکیل دولتی بود که بعدها به نام [[دولت]] "[[حمیریان]]" خوانده شد<ref>پیگل لوسکایا، اعراب حدود مرزهای شرقی و ایران در سده‌های چهارم-ششم میلادی، ص۲۳۷.</ref>. [[حمیر]] از مهم‌ترین [[قبایل عرب]] در جنوب [[عربستان]] به شمار می‌آمد که مناطق وسیعی از سواحل دریای سرخ را تا حضرموت در [[اختیار]] داشت.
*در ابتدا سرزمین [[حمیر]]، جزئی از سرزمین قتبان به شمار می‌آمد و به آنها [[جزیه]] می‌پرداخت. سبئیون به آنها "[[ولداله عم]]" و "[[ملت عم]]" می‌گفتند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۵۱۸.</ref>. در ابتدا سرزمینشان به سرزمین "رشای" و "حبان" در شمال‌، "حضرموت" در [[شرق]] و سرزمین "[[ذبیب]]" در [[غرب]] بود. آنان رفته‌رفته سرزمین‌های دیگری همچون "[[رعین]]" و "[[عرش]]" را نیز [[تصرف]] کردند و "ظفار" را پایتخت خود قرار دادند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۵۱۸.</ref> و هنگامی که "مارب" به تصرفشان در آمد ۔ مانند [[ملوک]] سبئی - [[لقب]] رسمی "ذوریدان" را برگزیدند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۵۱۸.</ref>.
*در ابتدا سرزمین [[حمیر]]، جزئی از سرزمین قتبان به شمار می‌آمد و به آنها [[جزیه]] می‌پرداخت. سبئیون به آنها "[[ولداله عم]]" و "[[ملت عم]]" می‌گفتند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۵۱۸.</ref>. در ابتدا سرزمینشان به سرزمین "رشای" و "حبان" در شمال‌، "حضرموت" در [[شرق]] و سرزمین "[[ذبیب]]" در [[غرب]] بود. آنان رفته‌رفته سرزمین‌های دیگری همچون "[[رعین]]" و "[[عرش]]" را نیز [[تصرف]] کردند و "ظفار" را پایتخت خود قرار دادند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۵۱۸.</ref> و هنگامی که "مارب" به تصرفشان در آمد ۔ مانند [[ملوک]] سبئی - [[لقب]] رسمی "ذوریدان" را برگزیدند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۵۱۸.</ref>.
*آغازگر [[حکومت حمیری]]، "[[یاسر یهصدق]]" بود که در حوالی سال ۷۵ میلادی به [[حکومت]] پرداخت<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۵۲۱.</ref>. [[حمیریان]]، [[خویشاوند]] سبئیان به شمار می‌رفتند؛ اما چون شاخه کوچک‌تر [[خاندان]] بودند، [[وارث]] [[فرهنگی]] و بازرگانی معینی - سبئی شدند. زبانشان همان زبان معینی – سبئی بود و بیشتر درآمدشان از راه [[تجارت]]، به ویژه [[تجارت]] کندر و بخور تأمین می‌شد<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۷۱.</ref>.
*آغازگر [[حکومت حمیری]]، "[[یاسر یهصدق]]" بود که در حوالی سال ۷۵ میلادی به [[حکومت]] پرداخت<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۵۲۱.</ref>. [[حمیریان]]، [[خویشاوند]] سبئیان به شمار می‌رفتند؛ اما چون شاخه کوچک‌تر [[خاندان]] بودند، [[وارث]] [[فرهنگی]] و بازرگانی معینی - سبئی شدند. زبانشان همان زبان معینی – سبئی بود و بیشتر درآمدشان از راه [[تجارت]]، به ویژه [[تجارت]] کندر و بخور تأمین می‌شد<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۷۱.</ref>.
*شکوه تجاری [[حمیریان]] در قبل از میلاد به حدی رسید که "اغسطوس" [[قیصر روم]] را برای حمله به [[یمن]] و به دست آوردن اموالشان تحریک کرد. این حمله در سال ۲۴ ق. م ناکام ماند<ref>عمر فروخ، تاریخ الجاهلیه، ص۶۶.</ref>؛ اما رفته‌ رفته [[حمیریان]]، [[اختیار]] بازرگانی را در دریای سرخ - که روزگاری مختص آنان بود - از دست دادند<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۷۴.</ref>. [[رومیان]] در اواخر دوران بطلمیوسی موفق شدند بر جریان‌های موسمی دریا فائق آیند و دارچین و فلفل را از [[هند]] به [[روم]] برسانند. این جریان به منزله آغازی برای سقوط [[دولت]] تجاری [[حمیریان]] بود<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۷۶.</ref>. [[حمیریان]] در سال ۳۰۰ م، با [[خروج]] از این حالت خمودگی و رکود، [[حکومت]] جدیدی را پایه‌ریزی کردند. آنها حضرموت، شحر و [[شرق]] یمامه را نیز به قلمرو خود افزودند و امیرانشان به "شاه سبأ"، "ذوریدان"، "حضرموت"، "یمنات"<ref>عمر فروخ، تاریخ الجاهلیه، ص۶۷.</ref> و "تبع"<ref>دینوری، اخبار الطوال، ص۴۶؛ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۸۸.</ref> ملقب شدند.
*شکوه تجاری [[حمیریان]] در قبل از میلاد به حدی رسید که "اغسطوس" [[قیصر روم]] را برای حمله به [[یمن]] و به دست آوردن اموالشان تحریک کرد. این حمله در سال ۲۴ ق. م ناکام ماند<ref>عمر فروخ، تاریخ الجاهلیه، ص۶۶.</ref>؛ اما رفته‌ رفته [[حمیریان]]، [[اختیار]] بازرگانی را در دریای سرخ - که روزگاری مختص آنان بود - از دست دادند<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۷۴.</ref>. [[رومیان]] در اواخر دوران بطلمیوسی موفق شدند بر جریان‌های موسمی دریا فائق آیند و دارچین و فلفل را از [[هند]] به [[روم]] برسانند. این جریان به منزله آغازی برای سقوط [[دولت]] تجاری [[حمیریان]] بود<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۷۶.</ref>. [[حمیریان]] در سال ۳۰۰ م، با [[خروج]] از این حالت خمودگی و رکود، [[حکومت]] جدیدی را پایه‌ریزی کردند. آنها حضرموت، شحر و [[شرق]] یمامه را نیز به قلمرو خود افزودند و امیرانشان به "شاه سبأ"، "ذوریدان"، "حضرموت"، "یمنات"<ref>عمر فروخ، تاریخ الجاهلیه، ص۶۷.</ref> و "تبع"<ref>دینوری، اخبار الطوال، ص۴۶؛ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۸۸.</ref> ملقب شدند.
*بر اساس [[روایات]] [[تاریخی]]، قبیله‌های پراکنده [[حمیری]] که در قلمرو [[پادشاهی]] سبأ و حضرموت بودند در زمان نیای بزرگ تبابعه، "[[حارث]] رائش" متحد شدند و به [[فرمان]] او در آمدند. او با [[جنگاوری]]، [[غنایم]] بسیاری را برای یمنیان به ارمغان آورد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۹۵–۹۶.</ref>. *افسانه‌های زیادی درباره کشورگشایی‌های تابعه در کتب [[عربی]] ذکر شده است<ref>زکریا بن محمد قزوینی، آثار البلاد و اخبار العباد، ص۵۳۵؛ ابن قتیبه، المعارف، ص۶۳۰؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۲۴۷؛ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۸۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۹۷؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۴۲۱.</ref>. بعد از "تبع بن حسان"، [[خاندان]] "عبید کلال" به [[ریاست]] "مرثد بن عبید کلال" [[قدرت]] یافتند<ref>ابن قتیبه، المعارف، ص۶۳۵ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۵۱؛ مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۳، ص۱۸۱.</ref>. آنها با [[تفرقه‌افکنی]] بین [[امیران]] [[حمیری]]، این [[دولت]] را به [[ضعف]] کشاندند تا اینکه قوای وحشی، بعد از [[قتل]] "ذونواس" آخرین شاه [[حمیری]] - بساط این [[حکومت]] را در ۵۲۴ م برچیدند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۱-۳۷؛ خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۳، ص۸.</ref>.
*بر اساس [[روایات]] [[تاریخی]]، قبیله‌های پراکنده [[حمیری]] که در قلمرو [[پادشاهی]] سبأ و حضرموت بودند در زمان نیای بزرگ تبابعه، "[[حارث]] رائش" متحد شدند و به [[فرمان]] او در آمدند. او با [[جنگاوری]]، [[غنایم]] بسیاری را برای یمنیان به ارمغان آورد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۹۵–۹۶.</ref>. *افسانه‌های زیادی درباره کشورگشایی‌های تابعه در کتب [[عربی]] ذکر شده است<ref>زکریا بن محمد قزوینی، آثار البلاد و اخبار العباد، ص۵۳۵؛ ابن قتیبه، المعارف، ص۶۳۰؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۲۴۷؛ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۸۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۹۷؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۴۲۱.</ref>. بعد از "تبع بن حسان"، [[خاندان]] "عبید کلال" به [[ریاست]] "مرثد بن عبید کلال" [[قدرت]] یافتند<ref>ابن قتیبه، المعارف، ص۶۳۵ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۵۱؛ مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۳، ص۱۸۱.</ref>. آنها با [[تفرقه‌افکنی]] بین [[امیران]] [[حمیری]]، این [[دولت]] را به [[ضعف]] کشاندند تا اینکه قوای وحشی، بعد از [[قتل]] "ذونواس" آخرین شاه [[حمیری]] - بساط این [[حکومت]] را در ۵۲۴ م برچیدند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۱-۳۷؛ خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۳، ص۸.</ref>.
*[[اعراب]]، [[دینداری]] و [[عزت]] خود را مرهون [[حمیریان]] می‌دانستند؛ از این رو [[امیران]] [[حمیری]]، [[جایگاه]] ویژه‌ای میان آنها داشتند<ref>همدانی، تاریخ همدانی، ص۵۹.</ref>. نیز در ابتدا [[بت‌پرست]] بوده، "[[الهه]] نسر" را می‌پرستیدند<ref>ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۱.</ref> و برای آن [[قربانی]] می‌کردند؛ اما در اشعار [[جاهلی]] [[عرب]] و شعرای [[حمیری]]، نامی از [[الهه]] نسر وجود ندارد<ref>ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۱.</ref>.
* [[اعراب]]، [[دینداری]] و [[عزت]] خود را مرهون [[حمیریان]] می‌دانستند؛ از این رو [[امیران]] [[حمیری]]، [[جایگاه]] ویژه‌ای میان آنها داشتند<ref>همدانی، تاریخ همدانی، ص۵۹.</ref>. نیز در ابتدا [[بت‌پرست]] بوده، "[[الهه]] نسر" را می‌پرستیدند<ref>ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۱.</ref> و برای آن [[قربانی]] می‌کردند؛ اما در اشعار [[جاهلی]] [[عرب]] و شعرای [[حمیری]]، نامی از [[الهه]] نسر وجود ندارد<ref>ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۱.</ref>.
*گفته شده آنان در [[صنعا]] بت‌خانه‌ای به نام "رئام" داشتند<ref>ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۱.</ref>. تا اینکه در زمان حسان بن تبع از [[پرستش]] [[بت‌ها]] [[دست]] کشیدند و به [[آیین یهود]] گرویدند<ref>ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۱؛ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۵۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[دولت‌های عرب جاهلی ۲ (مقاله)|دولت‌های عرب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۶۹-۳۷۱.</ref>.
*گفته شده آنان در [[صنعا]] بت‌خانه‌ای به نام "رئام" داشتند<ref>ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۱.</ref>. تا اینکه در زمان حسان بن تبع از [[پرستش]] [[بت‌ها]] [[دست]] کشیدند و به [[آیین یهود]] گرویدند<ref>ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۱؛ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۵۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[دولت‌های عرب جاهلی ۲ (مقاله)|دولت‌های عرب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۶۹-۳۷۱.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌ وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
* [[دولت‌های عرب جاهلی]]
* [[دولت‌های عرب جاهلی]]
* [[سبأ]]
* [[سبأ]]
خط ۳۱: خط ۳۱:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:حکومت‌های عصر جاهلیت]]
[[رده:حکومت‌های عصر جاهلیت]]


{{قبایل عرب}}
{{قبایل عرب}}
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش