شناخت قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
جز
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==')
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = تمسک به قرآن
| موضوع مرتبط = تمسک به قرآن
خط ۱۱: خط ۱۰:
#می‌دانیم که معجزات سایر پیامبران آسمانی عموماً حسی بوده است. چنان‌که تبدیل‌شدن عصا به اژدها، [[معجزه]] موسی{{ع}} وزنده کردن مردگان، [[معجزه]] [[عیسی]]{{ع}} به شمار می‌رود. از سویی دیگر میان معجزات پیامبران با کتاب‌های آسمانی‌شان تفاوت و تمایز وجود دارد. به این معنا که به‌عنوان‌مثال پس از اثبات رسالت و پیامبری موسی{{ع}} او برای هدایت مردم تورات را از سوی خداوند عرضه کرد. و عیسی{{ع}} پس‌ازآنکه مردم از رهگذر معجزات حسی‌اش به رسالت و پیامبری‌اش ایمان آوردند، انجیل را به‌عنوان کتاب آسمانی و کتاب هدایت برای مردم عرضه کرد. بنابراین قرآن از دو جهت با سایر کتاب‌های آسمانی متفاوت است. اولاً، [[معجزه]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} معجزه عقلی به‌حساب می‌آید. یعنی خداوند قرآن را به‌عنوان یک متن عقلانی، معجزه جاوید رسالت [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] معرفی کرد و پیداست قرآن اعجاز خود را از رهگذر دعوت مردم به مبارزه‌طلبی با آوردن کتابی همسان با خود با آوردن ده سوره یا یک سوره نظیر سوره‌های قرآن، که کاملاً بر مبنای عقل و عقلانیت استوار است، بنیان نهاده است. البته باید دانست که [[پیامبر]] در کنار معجزه قرآنی از برخی دیگر از معجزات حسی برخوردار بوده است؛ نظیر سخن گفتن درخت با ایشان، تسبیح سنگ‌ریزه در دست [[پیامبر]]، پاره شدن ماه و ... اما آن معجزات بسان سایر معجزات حسی صرفاً به مخاطبان عصر نزول و دوره زمانی خاص اختصاص داشته است. به‌عکس قرآن که معجزه جاوید اسلام به شمار می‌رود. ثانیاً، قرآن افزون بر‌آنکه معجزه [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}} به شمار می‌رود کتاب شریعت و هدایت مردم نیز به شمار می‌رود یعنی اعجاز و شریعت در یکجا گردآمده است. این ویژگی منحصربه‌فرد قرآن است که آن را از سایر کتاب‌های آسمانی متمایز می‌سازد و شناخت این کتاب آسمانی را دوچندان ضرورت می‌بخشد. زیرا هر شخص در برابر قرآن از خود می‌پرسد که قرآن از چه ویژگی‌ها و امتیازاتی برخوردار است که این‌چنین جهانیان با به هم آوردی فراخوانده است. اینکه قرآن از مخاطبان خودخواسته که اگر در حقانیت و آسمانی بودن آن تردید دارند سوره‌ای نظیر آن بیاورند و آنگاه خود به عدم توان آنان در ارائه سوره‌ای نظیر سوره‌های قرآن تأکید کرده است،<ref>بقره، آیات ۲۳ و ۲۴</ref>درخواست بزرگ و تأثیرگذاری است مهر مخاطبی را به تفکر و تأمل فرامی‌خواند. به‌راستی این چه رازی در سوره‌های قرآن آن‌هم سوره‌هایی بسان سوره کوثر، عصر، اخلاص که کمتر از دو سطرند، وجود دارد که دیگران از آوردن گفتاری نظیر آن‌ها عاجزند؟ آیا مگر نه این است که این سوره‌ها از کلمات و حروف شناخته‌شده عربی و نوع ترکیب میان آن‌ها شکل‌گرفته است؟ در لابه‌لای آیات و سوره‌های قرآن چه اسرار و آموزه‌هایی منعکس‌شده که انس و جن قادر به عرضه گفتاری همسان با آن نیستند؟ پرسش‌هایی ازاین‌دست شناخت هرچه بیشتر و عمیق‌تر قرآن را ضروری می‌سازد.
#می‌دانیم که معجزات سایر پیامبران آسمانی عموماً حسی بوده است. چنان‌که تبدیل‌شدن عصا به اژدها، [[معجزه]] موسی{{ع}} وزنده کردن مردگان، [[معجزه]] [[عیسی]]{{ع}} به شمار می‌رود. از سویی دیگر میان معجزات پیامبران با کتاب‌های آسمانی‌شان تفاوت و تمایز وجود دارد. به این معنا که به‌عنوان‌مثال پس از اثبات رسالت و پیامبری موسی{{ع}} او برای هدایت مردم تورات را از سوی خداوند عرضه کرد. و عیسی{{ع}} پس‌ازآنکه مردم از رهگذر معجزات حسی‌اش به رسالت و پیامبری‌اش ایمان آوردند، انجیل را به‌عنوان کتاب آسمانی و کتاب هدایت برای مردم عرضه کرد. بنابراین قرآن از دو جهت با سایر کتاب‌های آسمانی متفاوت است. اولاً، [[معجزه]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} معجزه عقلی به‌حساب می‌آید. یعنی خداوند قرآن را به‌عنوان یک متن عقلانی، معجزه جاوید رسالت [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] معرفی کرد و پیداست قرآن اعجاز خود را از رهگذر دعوت مردم به مبارزه‌طلبی با آوردن کتابی همسان با خود با آوردن ده سوره یا یک سوره نظیر سوره‌های قرآن، که کاملاً بر مبنای عقل و عقلانیت استوار است، بنیان نهاده است. البته باید دانست که [[پیامبر]] در کنار معجزه قرآنی از برخی دیگر از معجزات حسی برخوردار بوده است؛ نظیر سخن گفتن درخت با ایشان، تسبیح سنگ‌ریزه در دست [[پیامبر]]، پاره شدن ماه و ... اما آن معجزات بسان سایر معجزات حسی صرفاً به مخاطبان عصر نزول و دوره زمانی خاص اختصاص داشته است. به‌عکس قرآن که معجزه جاوید اسلام به شمار می‌رود. ثانیاً، قرآن افزون بر‌آنکه معجزه [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}} به شمار می‌رود کتاب شریعت و هدایت مردم نیز به شمار می‌رود یعنی اعجاز و شریعت در یکجا گردآمده است. این ویژگی منحصربه‌فرد قرآن است که آن را از سایر کتاب‌های آسمانی متمایز می‌سازد و شناخت این کتاب آسمانی را دوچندان ضرورت می‌بخشد. زیرا هر شخص در برابر قرآن از خود می‌پرسد که قرآن از چه ویژگی‌ها و امتیازاتی برخوردار است که این‌چنین جهانیان با به هم آوردی فراخوانده است. اینکه قرآن از مخاطبان خودخواسته که اگر در حقانیت و آسمانی بودن آن تردید دارند سوره‌ای نظیر آن بیاورند و آنگاه خود به عدم توان آنان در ارائه سوره‌ای نظیر سوره‌های قرآن تأکید کرده است،<ref>بقره، آیات ۲۳ و ۲۴</ref>درخواست بزرگ و تأثیرگذاری است مهر مخاطبی را به تفکر و تأمل فرامی‌خواند. به‌راستی این چه رازی در سوره‌های قرآن آن‌هم سوره‌هایی بسان سوره کوثر، عصر، اخلاص که کمتر از دو سطرند، وجود دارد که دیگران از آوردن گفتاری نظیر آن‌ها عاجزند؟ آیا مگر نه این است که این سوره‌ها از کلمات و حروف شناخته‌شده عربی و نوع ترکیب میان آن‌ها شکل‌گرفته است؟ در لابه‌لای آیات و سوره‌های قرآن چه اسرار و آموزه‌هایی منعکس‌شده که انس و جن قادر به عرضه گفتاری همسان با آن نیستند؟ پرسش‌هایی ازاین‌دست شناخت هرچه بیشتر و عمیق‌تر قرآن را ضروری می‌سازد.
#ویژگی‌هایی که از زبان قرآن برای این کتاب بر‌شمرده شده حکایت از برخورداری قرآن از ماهیتی دیگر غیر از ظاهر الفاظ و عبارات آن دارد. از نگاه قرآن اگر این کتاب بر کوه فرود آید آن را درهم می‌شکند و فرومی‌پاشد<ref>حشر، آیه ۲۱</ref> و اگر بر زمین عرضه شود باعث پاره‌پاره شدن آن می‌شود و اگر بر مردگان ارائه شود آنان ارزنده خواهد کرد<ref>رعد، آیه ۳۱</ref> آیا صفت‌هایی همچون قول ثقیل بودن، شفا، عزیز بودن، حکمت، عظمت، کرامت، مجد،‌ شفا، مبارک، نور بودن قرآن با تحلیل آن تنها به‌عنوان مصحفی فرود آمده از خداوند سازگار است؟ به‌عنوان‌ مثال گفته می‌شود که قرآن نور<ref>اعراف، آیه ۱۵۷؛ تغابن، آیه ۸</ref> شفاء <ref>اسراء، آیه ۸۲</ref> برکت<ref>عام، آیات ۹۲ و ۱۵۵</ref> رحمت<ref>انعام، آیه ۱۵۷؛ یونس، آیه ۵۷</ref> و... است. یا آنکه هماره تازه است و تازگی آن هرگز به پایان نمی‌رسد، یا آنکه باعث ملال و خستگی خواننده نمی‌شود<ref>برای آگاهی بیشتر ازاین‌دست روایت‌ها ر.ک. محمدرضا حکیمی، الحیاة، ج ۲ صص ۶۷ و ۱۸۴، باب ششم. فاتحه، آیه ۳. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۱۸۸</ref> در برخی از روایت‌ها آمده است که قرآن در روز [[قیامت]] با چهره‌ای زیبا حاضر می‌شود<ref>بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۲۳۳</ref> و نیز در برخی دیگر از روایت‌ها از شفاعت قرآن نسبت به قاریان، حافظان، عالمان آن<ref>کافی، جلد ۲، ص ۶۱۲؛ وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۲۰۲</ref> یا از شکایت قرآن از کسانی که به آن بی‌اعتنا بوده یا به تحریف معنوی آن پرداخته‌اند، سخن به میان آمده است.
#ویژگی‌هایی که از زبان قرآن برای این کتاب بر‌شمرده شده حکایت از برخورداری قرآن از ماهیتی دیگر غیر از ظاهر الفاظ و عبارات آن دارد. از نگاه قرآن اگر این کتاب بر کوه فرود آید آن را درهم می‌شکند و فرومی‌پاشد<ref>حشر، آیه ۲۱</ref> و اگر بر زمین عرضه شود باعث پاره‌پاره شدن آن می‌شود و اگر بر مردگان ارائه شود آنان ارزنده خواهد کرد<ref>رعد، آیه ۳۱</ref> آیا صفت‌هایی همچون قول ثقیل بودن، شفا، عزیز بودن، حکمت، عظمت، کرامت، مجد،‌ شفا، مبارک، نور بودن قرآن با تحلیل آن تنها به‌عنوان مصحفی فرود آمده از خداوند سازگار است؟ به‌عنوان‌ مثال گفته می‌شود که قرآن نور<ref>اعراف، آیه ۱۵۷؛ تغابن، آیه ۸</ref> شفاء <ref>اسراء، آیه ۸۲</ref> برکت<ref>عام، آیات ۹۲ و ۱۵۵</ref> رحمت<ref>انعام، آیه ۱۵۷؛ یونس، آیه ۵۷</ref> و... است. یا آنکه هماره تازه است و تازگی آن هرگز به پایان نمی‌رسد، یا آنکه باعث ملال و خستگی خواننده نمی‌شود<ref>برای آگاهی بیشتر ازاین‌دست روایت‌ها ر.ک. محمدرضا حکیمی، الحیاة، ج ۲ صص ۶۷ و ۱۸۴، باب ششم. فاتحه، آیه ۳. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۱۸۸</ref> در برخی از روایت‌ها آمده است که قرآن در روز [[قیامت]] با چهره‌ای زیبا حاضر می‌شود<ref>بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۲۳۳</ref> و نیز در برخی دیگر از روایت‌ها از شفاعت قرآن نسبت به قاریان، حافظان، عالمان آن<ref>کافی، جلد ۲، ص ۶۱۲؛ وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۲۰۲</ref> یا از شکایت قرآن از کسانی که به آن بی‌اعتنا بوده یا به تحریف معنوی آن پرداخته‌اند، سخن به میان آمده است.
#[[قرآن]] خود را کتاب هدایت، نور، حکمت و... معرفی کرده است. به عبارت روشن‌تر، قرآن کامل‌ترین و جامع‌ترین نسخه سعادت و نجات انسان‌ها است. به‌ویژه آنکه می‌دانیم در میان کتاب‌های ادیان آسمانی موجود، هیچ کتابی از دستبرد تحریف به کاستی و فزونی مصون نمانده و درستی و کژی و سره و ناسره در آن‌ها درهم‌آمیخته است. آیا حتی پیروان ادیان آسمانی موجود می‌توانند با اطمینان خاطر به دنیا بگویند که در کتاب‌های مقدس موردادعای آنان ‌همچون تورات و انجیل، هیچ آموزه ناصوابی راه نیافته و تمام مباحث آنان از سوی خداوند به مردم ابلاغ‌شده است؟ حاصل سخن آنکه در زیر آسمان باوجود میلیون‌‌ها جلد کتاب که به زبان‌ها و فرهنگ‌های مختلف در عرصه‌های گوناگون فراهم آمده، تنها یک کتاب است که با تمام قاطعیت و مستند به ده‌ها شاهد و برهان می‌توان گفت که سراسر آن سخن خداوند است و گفتارغیرالهی حتی در حد یک حرف و کلمه، در آن راه نیافته است. قرآن به خاطر برخورداری از چنین ویژگی منحصربه‌فرد تنها کتابی است که می‌توان به هزاران پرسش در عرصه‌های خداشناسی، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، راهنما شناسی و معادشناسی پاسخ دهد. بنابراین قرآن افزون بر آنکه تنها نسخه پیراسته هدایت و سعادت انسان‌ها است، حاوی آموزه‌های بلندی در عرصه‌های دین‌شناسی است که هیچ نظیر و همسانی ندارد. آیا باوجود چنین امتیازهایی می‌توان از کنار قر‌آن به‌سادگی گذشت؟ ازاین‌جهت به نظر می‌رسد که شناخت هرچه بیشتر قرآن ضرورت پیدا می‌کند.
# [[قرآن]] خود را کتاب هدایت، نور، حکمت و... معرفی کرده است. به عبارت روشن‌تر، قرآن کامل‌ترین و جامع‌ترین نسخه سعادت و نجات انسان‌ها است. به‌ویژه آنکه می‌دانیم در میان کتاب‌های ادیان آسمانی موجود، هیچ کتابی از دستبرد تحریف به کاستی و فزونی مصون نمانده و درستی و کژی و سره و ناسره در آن‌ها درهم‌آمیخته است. آیا حتی پیروان ادیان آسمانی موجود می‌توانند با اطمینان خاطر به دنیا بگویند که در کتاب‌های مقدس موردادعای آنان ‌همچون تورات و انجیل، هیچ آموزه ناصوابی راه نیافته و تمام مباحث آنان از سوی خداوند به مردم ابلاغ‌شده است؟ حاصل سخن آنکه در زیر آسمان باوجود میلیون‌‌ها جلد کتاب که به زبان‌ها و فرهنگ‌های مختلف در عرصه‌های گوناگون فراهم آمده، تنها یک کتاب است که با تمام قاطعیت و مستند به ده‌ها شاهد و برهان می‌توان گفت که سراسر آن سخن خداوند است و گفتارغیرالهی حتی در حد یک حرف و کلمه، در آن راه نیافته است. قرآن به خاطر برخورداری از چنین ویژگی منحصربه‌فرد تنها کتابی است که می‌توان به هزاران پرسش در عرصه‌های خداشناسی، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، راهنما شناسی و معادشناسی پاسخ دهد. بنابراین قرآن افزون بر آنکه تنها نسخه پیراسته هدایت و سعادت انسان‌ها است، حاوی آموزه‌های بلندی در عرصه‌های دین‌شناسی است که هیچ نظیر و همسانی ندارد. آیا باوجود چنین امتیازهایی می‌توان از کنار قر‌آن به‌سادگی گذشت؟ ازاین‌جهت به نظر می‌رسد که شناخت هرچه بیشتر قرآن ضرورت پیدا می‌کند.
#افزون بر نکات پیشین، قرآن خود به‌ضرورت شناخت و تدبر در خود تأکید کرده است آنجا که می‌گوید: {{متن قرآن|أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا}}<ref>محمد، آیه ۲۴</ref> آیا به آیات قرآن نمی‌اندیشند؟ یا{مگر} بر دل‌هایشان قفل‌هایی نهاده شده است؟ چنان‌که در جای دیگر آورده است: {{متن قرآن|أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلافًا كَثِيرًا}}<ref>نساء، آیه ۸۲</ref>آیا در {معانی}قرآن نمی‌اندیشند؟ اگر از جانب غیر خدا بود قطعاً در آن اختلاف بسیاری می‌یافتند.
#افزون بر نکات پیشین، قرآن خود به‌ضرورت شناخت و تدبر در خود تأکید کرده است آنجا که می‌گوید: {{متن قرآن|أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا}}<ref>محمد، آیه ۲۴</ref> آیا به آیات قرآن نمی‌اندیشند؟ یا{مگر} بر دل‌هایشان قفل‌هایی نهاده شده است؟ چنان‌که در جای دیگر آورده است: {{متن قرآن|أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلافًا كَثِيرًا}}<ref>نساء، آیه ۸۲</ref>آیا در {معانی}قرآن نمی‌اندیشند؟ اگر از جانب غیر خدا بود قطعاً در آن اختلاف بسیاری می‌یافتند.


خط ۴۲: خط ۴۱:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:شناخت قرآن]]
[[رده:شناخت قرآن]]
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش