مخالفان امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = امام علی
| موضوع مرتبط = امام علی
خط ۲۰: خط ۱۹:
# '''[[نفاق]]:''' [[نفاق]]، بارزترین مشخصۀ [[معاویه]] و طرفداران او بود که بخش مهمی از [[مخالفان]] [[امام علی]]{{ع}} را تشکیل می‌دادند و [[امام علی|علی]]{{ع}} سالیان متمادی مشغول [[مبارزه]] با آنها بود. مشکل‌ترین مبارزه‌ها [[مبارزه]] با [[نفاق]] است. [[مبارزه]] با زیرک‌هایی که احمق‌ها را وسیلۀ خود قرار می‌دهند. این [[پیکار]] چون [[مبارزه]] با جریان پنهان است از [[مبارزه]] با [[کفر]] دشوارتر است. [[نفاق]] دو رو دارد: روی ظاهر که [[اسلام]] است و چهرۀ [[باطن]] که [[کفر]] و [[شیطنت]] است و [[درک]] آن برای [[مردم]] عادی بسیار دشوار و گاهی ناممکن است؛ چون [[درک]] توده‌ها از ظاهر فراتر نمی‌رود. [[پیامبر]]{{صل}} فرمودند: من بر امتم از [[مؤمن]] و [[مشرک]] نمی‌ترسم، بلکه از [[منافق]] دانای زمان می‌ترسم که آنچه را می‌پسندد، می‌گوید و آنچه را ناشایست می‌داند، می‌کند. هر [[قدر]] در جامعه‌ای افراد احمق و [[جاهل]] بیشتر باشد بازار [[نفاق]] داغ‌تر است، زیرا [[جاهل]] ابزار [[دست]] [[منافق]] است<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[جاذبه و دافعه علی (کتاب)|جاذبه و دافعه علی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۳۳۸.</ref> [[تاریخ اسلام]] [[گواه]] این مطلب است که هرگاه [[مسلمانان]] با [[کفر]] روبه‌رو شده‌اند [[پیروز]] گشته و هر زمان در مقابل جبهۀ [[نفاق]] قرار گرفته‌اند مغلوب شده‌اند؛ زیرا [[شناخت]] و [[مبارزه]] با جبهۀ [[کفر]] آسان و تشخیص خط [[نفاق]] بسیار مشکل است<ref>آشنایی با قرآن، ج ۱، ص ۱۶۶.</ref> در میان [[دشمنان]] [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} از سرکردۀ [[جبهه]] [[نفاق]] [[معاویه]] بود. او در هر زمان برای [[حفظ حکومت]] خود از ترفندی سود می‌جست. هنگامی که [[عثمان]] در اثر انحرافاتش در [[محاصره]] [[مخالفان]] و [[نیازمند]] [[حمایت]] بود، [[معاویه]] هیچ کمکی به او نکرد؛ زیرا او به خوبی دریافته بود که در چنین شرایطی [[مرده]] [[عثمان]] بیشتر از زنده او مفید است؛ از این‌رو با وقت‌کشی زمینه را برای [[قتل]] او فراهم ساخت. بلافاصله پس از [[کشته‌شدن عثمان]]، [[معاویه]] جاسوسان خود را گسیل داشت تا [[لباس]] خون‌آلود و انگشت بريدۀ [[عثمان]] را به [[شام]] آوردند. او نیز پیراهن خلیفۀ سوم را بر سر دروازه [[شام]] یا [[مسجد]] [[جامع دمشق]] آویزان کرد و در خطبه‌ای عوام‌فریبانه در [[غم]] کشته شدن خلیفۀ [[مظلوم]] به شدت گریست و [[مردم]] را به انتقام‌جویی و [[خون‌خواهی]] تحریک کرد. [[مردم]] که از [[قتل]] مظلومانۀ [[عثمان]] به شدت ناراحت بوده و [[امام علی]]{{ع}} را [[قاتل]] او می‌دانستند، برای [[خون‌خواهی عثمان]] حاضر به [[جنگ]] با [[امام علی|علی]]{{ع}} شدند<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[نبرد حق و باطل (کتاب)|نبرد حق و باطل]]، مجموعه آثار، ج ۳، ص ۴۴۵.</ref> اکثر [[مردم]] دوره‌های پیشین [[باور]] نمی‌کردند که [[معاویه]] در [[قتل عثمان]] [[دست]] داشته و یا حداقل در [[دفاع]] از او کوتاهی کرده باشد، زیرا هر دو [[اموی]] بوده، پیوند قبیله‌ای بسیار محکمی داشتند. [[معاویه]] بارها از [[حمایت]] و [[محبت]] [[عثمان]] بهره‌مند بود. اما [[امام علی]]{{ع}} با تیزبینی توانست تشخیص دهد که [[معاویه]] برای [[قتل عثمان]] [[زمینه‌چینی]] کرده و در لحظاتی که کاملاً [[قادر]] به [[حمایت]] بود، او را تنها گذاشت. [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} در [[نامه]] ۲۸ و ۳۷ [[نهج البلاغه]] این نکته را به [[معاویه]] گوشزد کرده‌اند: تو بسیار مسئله [[عثمان]] و [[قاتلان]] او را مطرح می‌کنی، در حالی که تا جایی که [[یاری]] او به سود تو بود وی را [[حمایت]] کردی، ولی آنجا که [[یاری]] تو به سود [[عثمان]] بود وی را تنها گذاشتی و با وقت‌کشی زمینه [[مرگ]] او را فراهم آوردی<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۷۸.</ref> [[معاویه]] در [[خون‌خواهی عثمان]]، هم بهانه‌ای برای [[مبارزه]] با [[امام علی]]{{ع}} پیدا کرد و هم توانست خود را در نظر [[عوام]] [[مردم]] به ابزار [[دین]] مجهز کند. [[امویان]] پس از [[حکومت عثمان]]، بر [[بیت‌المال]] و [[مناصب]] [[حکومتی]] [[دست]] یافتند. تنها عامل [[نیرومندی]] که کسر داشتند [[دیانت]] بود. او پس از [[قتل عثمان]] خود را [[مؤمن]] و مدافع [[خون]] ریخته شدۀ خليفۀ [[مظلوم]] جلوه داد و با زبردستی این عامل را نیز استخدام کرد. او با سر دادن [[آیه]] ۳۳ [[سوره اسراء]] {{متن قرآن|وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا}}؛ هرکس مظلومانه کشته شود ما برای ولی او حقی قرار داده‌ایم توانست سپاهی به نام [[دین]] ضد [[امام علی]]{{ع}} [[تجهیز]] کند. [[معاویه]] پس از این ماجرا با اجیر کردن روحانی‌نمایان پول‌پرستی همچون [[ابوهریره]]، عامل [[روحانیت]] را نیز در [[اختیار]] گرفت<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[حماسه حسینی (کتاب)|حماسه حسینی]]، مجموعه آثار، ج ۱۷، ص ۴۳۳.</ref> او در [[جنگ صفین]] نیز هنگامی که خود را در آستانه [[شکست]] می‌دید منافقانه [[دستور]] داد قرآنها را بر سر نیزه‌ها کردند و به [[سپاه]] [[امام علی]]{{ع}} گفت: [[قرآن]] در میان ما و شما [[حاکم]] است. در حالی که او نه [[اهل]] [[قرآن]] بود و نه [[اعتقادی]] به آن داشت. او برای رسیدن به هدف‌های خود از [[تظاهر]] به هر عقیده‌ای بهره می‌برد<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[اسلام و نیازهای زمان (کتاب)|اسلام ونیازهای زمان]]، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص ۸۸.</ref> [[معاویه]] حتی پس از [[شهادت]] [[امام علی]]{{ع}} [[دست]] از [[دشمنی]] با وی بر نداشت. او پس از [[مشاهده]] تأثیر روش و [[اندیشه]] [[امام علی]]{{ع}} بر [[جان‌ها]]، [[دستور]] داد بر ایشان در [[منابر]] و خطابه‌ها [[لعن]] کنند. طرفداران [[امام علی]]{{ع}} را به هر بهانه‌ای هرچند به ناروا دستگیر می‌کرد و با هزینه‌های [[مالی]] فراوان برخی را به [[جعل حدیث]] ضد [[امام علی]]{{ع}} و به نفع [[امویان]] [[تشویق]] می‌کرد. این [[سنت]] [[سوء]] تا سال‌ها پس از [[مرگ]] [[معاویه]] نیز ادامه داشت<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[حماسه حسینی (کتاب)|حماسه حسینی]]، مجموعه آثار، ج ۱۷، ص ۴۳۸.</ref>  
# '''[[نفاق]]:''' [[نفاق]]، بارزترین مشخصۀ [[معاویه]] و طرفداران او بود که بخش مهمی از [[مخالفان]] [[امام علی]]{{ع}} را تشکیل می‌دادند و [[امام علی|علی]]{{ع}} سالیان متمادی مشغول [[مبارزه]] با آنها بود. مشکل‌ترین مبارزه‌ها [[مبارزه]] با [[نفاق]] است. [[مبارزه]] با زیرک‌هایی که احمق‌ها را وسیلۀ خود قرار می‌دهند. این [[پیکار]] چون [[مبارزه]] با جریان پنهان است از [[مبارزه]] با [[کفر]] دشوارتر است. [[نفاق]] دو رو دارد: روی ظاهر که [[اسلام]] است و چهرۀ [[باطن]] که [[کفر]] و [[شیطنت]] است و [[درک]] آن برای [[مردم]] عادی بسیار دشوار و گاهی ناممکن است؛ چون [[درک]] توده‌ها از ظاهر فراتر نمی‌رود. [[پیامبر]]{{صل}} فرمودند: من بر امتم از [[مؤمن]] و [[مشرک]] نمی‌ترسم، بلکه از [[منافق]] دانای زمان می‌ترسم که آنچه را می‌پسندد، می‌گوید و آنچه را ناشایست می‌داند، می‌کند. هر [[قدر]] در جامعه‌ای افراد احمق و [[جاهل]] بیشتر باشد بازار [[نفاق]] داغ‌تر است، زیرا [[جاهل]] ابزار [[دست]] [[منافق]] است<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[جاذبه و دافعه علی (کتاب)|جاذبه و دافعه علی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۳۳۸.</ref> [[تاریخ اسلام]] [[گواه]] این مطلب است که هرگاه [[مسلمانان]] با [[کفر]] روبه‌رو شده‌اند [[پیروز]] گشته و هر زمان در مقابل جبهۀ [[نفاق]] قرار گرفته‌اند مغلوب شده‌اند؛ زیرا [[شناخت]] و [[مبارزه]] با جبهۀ [[کفر]] آسان و تشخیص خط [[نفاق]] بسیار مشکل است<ref>آشنایی با قرآن، ج ۱، ص ۱۶۶.</ref> در میان [[دشمنان]] [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} از سرکردۀ [[جبهه]] [[نفاق]] [[معاویه]] بود. او در هر زمان برای [[حفظ حکومت]] خود از ترفندی سود می‌جست. هنگامی که [[عثمان]] در اثر انحرافاتش در [[محاصره]] [[مخالفان]] و [[نیازمند]] [[حمایت]] بود، [[معاویه]] هیچ کمکی به او نکرد؛ زیرا او به خوبی دریافته بود که در چنین شرایطی [[مرده]] [[عثمان]] بیشتر از زنده او مفید است؛ از این‌رو با وقت‌کشی زمینه را برای [[قتل]] او فراهم ساخت. بلافاصله پس از [[کشته‌شدن عثمان]]، [[معاویه]] جاسوسان خود را گسیل داشت تا [[لباس]] خون‌آلود و انگشت بريدۀ [[عثمان]] را به [[شام]] آوردند. او نیز پیراهن خلیفۀ سوم را بر سر دروازه [[شام]] یا [[مسجد]] [[جامع دمشق]] آویزان کرد و در خطبه‌ای عوام‌فریبانه در [[غم]] کشته شدن خلیفۀ [[مظلوم]] به شدت گریست و [[مردم]] را به انتقام‌جویی و [[خون‌خواهی]] تحریک کرد. [[مردم]] که از [[قتل]] مظلومانۀ [[عثمان]] به شدت ناراحت بوده و [[امام علی]]{{ع}} را [[قاتل]] او می‌دانستند، برای [[خون‌خواهی عثمان]] حاضر به [[جنگ]] با [[امام علی|علی]]{{ع}} شدند<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[نبرد حق و باطل (کتاب)|نبرد حق و باطل]]، مجموعه آثار، ج ۳، ص ۴۴۵.</ref> اکثر [[مردم]] دوره‌های پیشین [[باور]] نمی‌کردند که [[معاویه]] در [[قتل عثمان]] [[دست]] داشته و یا حداقل در [[دفاع]] از او کوتاهی کرده باشد، زیرا هر دو [[اموی]] بوده، پیوند قبیله‌ای بسیار محکمی داشتند. [[معاویه]] بارها از [[حمایت]] و [[محبت]] [[عثمان]] بهره‌مند بود. اما [[امام علی]]{{ع}} با تیزبینی توانست تشخیص دهد که [[معاویه]] برای [[قتل عثمان]] [[زمینه‌چینی]] کرده و در لحظاتی که کاملاً [[قادر]] به [[حمایت]] بود، او را تنها گذاشت. [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} در [[نامه]] ۲۸ و ۳۷ [[نهج البلاغه]] این نکته را به [[معاویه]] گوشزد کرده‌اند: تو بسیار مسئله [[عثمان]] و [[قاتلان]] او را مطرح می‌کنی، در حالی که تا جایی که [[یاری]] او به سود تو بود وی را [[حمایت]] کردی، ولی آنجا که [[یاری]] تو به سود [[عثمان]] بود وی را تنها گذاشتی و با وقت‌کشی زمینه [[مرگ]] او را فراهم آوردی<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۷۸.</ref> [[معاویه]] در [[خون‌خواهی عثمان]]، هم بهانه‌ای برای [[مبارزه]] با [[امام علی]]{{ع}} پیدا کرد و هم توانست خود را در نظر [[عوام]] [[مردم]] به ابزار [[دین]] مجهز کند. [[امویان]] پس از [[حکومت عثمان]]، بر [[بیت‌المال]] و [[مناصب]] [[حکومتی]] [[دست]] یافتند. تنها عامل [[نیرومندی]] که کسر داشتند [[دیانت]] بود. او پس از [[قتل عثمان]] خود را [[مؤمن]] و مدافع [[خون]] ریخته شدۀ خليفۀ [[مظلوم]] جلوه داد و با زبردستی این عامل را نیز استخدام کرد. او با سر دادن [[آیه]] ۳۳ [[سوره اسراء]] {{متن قرآن|وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا}}؛ هرکس مظلومانه کشته شود ما برای ولی او حقی قرار داده‌ایم توانست سپاهی به نام [[دین]] ضد [[امام علی]]{{ع}} [[تجهیز]] کند. [[معاویه]] پس از این ماجرا با اجیر کردن روحانی‌نمایان پول‌پرستی همچون [[ابوهریره]]، عامل [[روحانیت]] را نیز در [[اختیار]] گرفت<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[حماسه حسینی (کتاب)|حماسه حسینی]]، مجموعه آثار، ج ۱۷، ص ۴۳۳.</ref> او در [[جنگ صفین]] نیز هنگامی که خود را در آستانه [[شکست]] می‌دید منافقانه [[دستور]] داد قرآنها را بر سر نیزه‌ها کردند و به [[سپاه]] [[امام علی]]{{ع}} گفت: [[قرآن]] در میان ما و شما [[حاکم]] است. در حالی که او نه [[اهل]] [[قرآن]] بود و نه [[اعتقادی]] به آن داشت. او برای رسیدن به هدف‌های خود از [[تظاهر]] به هر عقیده‌ای بهره می‌برد<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[اسلام و نیازهای زمان (کتاب)|اسلام ونیازهای زمان]]، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص ۸۸.</ref> [[معاویه]] حتی پس از [[شهادت]] [[امام علی]]{{ع}} [[دست]] از [[دشمنی]] با وی بر نداشت. او پس از [[مشاهده]] تأثیر روش و [[اندیشه]] [[امام علی]]{{ع}} بر [[جان‌ها]]، [[دستور]] داد بر ایشان در [[منابر]] و خطابه‌ها [[لعن]] کنند. طرفداران [[امام علی]]{{ع}} را به هر بهانه‌ای هرچند به ناروا دستگیر می‌کرد و با هزینه‌های [[مالی]] فراوان برخی را به [[جعل حدیث]] ضد [[امام علی]]{{ع}} و به نفع [[امویان]] [[تشویق]] می‌کرد. این [[سنت]] [[سوء]] تا سال‌ها پس از [[مرگ]] [[معاویه]] نیز ادامه داشت<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[حماسه حسینی (کتاب)|حماسه حسینی]]، مجموعه آثار، ج ۱۷، ص ۴۳۸.</ref>  
# '''[[تعصب باطل]]:''' یکی از ویژگی‌های برخی [[دشمنان]] [[امام علی]]{{ع}} [[جمود]] و [[تعصب]] [[باطل]] بود که بیش از همه در میان [[خوارج]] دیده می‌شد و می‌توان گفت [[خوارج]] نخستین جریان [[جمود]] [[فکری]] و [[تعصب]] [[باطل]] در دنیای [[اسلام]] هستند. ایشان [[عقل]] و [[منطق]] را در [[اجرای دین]] به کار نبرده و سرسختانه بر ظاهر تأكيد می‌کردند. ظاهربینی آنان ضربه‌های [[سختی]] به [[جامعه اسلامی]] وارد آورد. [[جمود]] و [[جهالت]] ایشان به قدری بود که [[توطئه]] [[قتل]] [[امام علی]]{{ع}} را در [[شب]] نوزدهم [[رمضان]] ترتیب دادند تا [[اجر]] بیشتری از این [[عبادت]] ببرند.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[اسلام و نیازهای زمان (کتاب)|اسلام ونیازهای زمان]]، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص ۹۲.</ref> از آنجا که [[خوارج]] مهم‌ترین [[دشمنان]] [[امام علی]]{{ع}} بودند، ایشان را به‌طور جداگانه بررسی می‌نماییم.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص ۹۳ تا۱۰۶.</ref>
# '''[[تعصب باطل]]:''' یکی از ویژگی‌های برخی [[دشمنان]] [[امام علی]]{{ع}} [[جمود]] و [[تعصب]] [[باطل]] بود که بیش از همه در میان [[خوارج]] دیده می‌شد و می‌توان گفت [[خوارج]] نخستین جریان [[جمود]] [[فکری]] و [[تعصب]] [[باطل]] در دنیای [[اسلام]] هستند. ایشان [[عقل]] و [[منطق]] را در [[اجرای دین]] به کار نبرده و سرسختانه بر ظاهر تأكيد می‌کردند. ظاهربینی آنان ضربه‌های [[سختی]] به [[جامعه اسلامی]] وارد آورد. [[جمود]] و [[جهالت]] ایشان به قدری بود که [[توطئه]] [[قتل]] [[امام علی]]{{ع}} را در [[شب]] نوزدهم [[رمضان]] ترتیب دادند تا [[اجر]] بیشتری از این [[عبادت]] ببرند.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[اسلام و نیازهای زمان (کتاب)|اسلام ونیازهای زمان]]، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص ۹۲.</ref> از آنجا که [[خوارج]] مهم‌ترین [[دشمنان]] [[امام علی]]{{ع}} بودند، ایشان را به‌طور جداگانه بررسی می‌نماییم.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص ۹۳ تا۱۰۶.</ref>
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۳: خط ۳۰:
{{امام علی}}
{{امام علی}}
{{مخالفان امام علی}}
{{مخالفان امام علی}}
[[رده:امام علی]]
[[رده:امام علی]]
[[رده:مخالفان امام علی]]
[[رده:مخالفان امام علی]]
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش