جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[مرد در قرآن]] - [[مرد در حدیث]] - [[مرد در کلام اسلامی]]| پرسش مرتبط = مرد (پرسش)}} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[مرد در قرآن]] - [[مرد در حدیث]] - [[مرد در کلام اسلامی]]| پرسش مرتبط = مرد (پرسش)}} | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
منظور از این مدخل آیاتی است که درباره [[پیامبر]] با واژه [[رجل]] - [[مرد ]]- یاد میشود، و به عنوان روشی کنایی به کار رفته است. از این [[آیات]] استفاده میشود که [[مخالفان پیامبر]] گاه نمیخواستهاند، از او نام ببرند، یا او را به این وسیله [[تحقیر]] کنند. | منظور از این مدخل آیاتی است که درباره [[پیامبر]] با واژه [[رجل]] - [[مرد]]- یاد میشود، و به عنوان روشی کنایی به کار رفته است. از این [[آیات]] استفاده میشود که [[مخالفان پیامبر]] گاه نمیخواستهاند، از او نام ببرند، یا او را به این وسیله [[تحقیر]] کنند. | ||
#{{متن قرآن|الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ * أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِينٌ}}<ref>«الف، لام، را؛ این آیات کتاب حکیم است * آیا برای مردم شگرف است به مردی از آنان وحی کنیم که به مردم هشدار بده و مؤمنان را آگاه ساز که نزد پروردگارشان پایگاهی راستین دارند؛ کافران میگویند: بیگمان این جادوگری آشکار است» سوره یونس، آیه ۱-۲.</ref>؛ | #{{متن قرآن|الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ * أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِينٌ}}<ref>«الف، لام، را؛ این آیات کتاب حکیم است * آیا برای مردم شگرف است به مردی از آنان وحی کنیم که به مردم هشدار بده و مؤمنان را آگاه ساز که نزد پروردگارشان پایگاهی راستین دارند؛ کافران میگویند: بیگمان این جادوگری آشکار است» سوره یونس، آیه ۱-۲.</ref>؛ | ||
#{{متن قرآن|مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین پیامبران است و خداوند به هر چیزی داناست» سوره احزاب، آیه ۴۰.</ref>؛ '''نکته''': {{متن قرآن|مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ...}} شکی نیست که این [[آیه شریفه]] در [[مقام]] بیان اعتراضی است که برخی از [[مردم]] به [[رسول خدا]]{{صل}} کردند که چرا [[همسر]] پسر خواندهاش را گرفته است؟ جواب آن این است که [[رسول]] گرامی خود نمیخواست با عادتی مانند [[ازدواج]] نکردن با پسرخواندگی [[مبارزه]] کند و این [[اصرار]] صاحب [[وحی]] بود که اگر تو پیشقدم نشوی کسی دیگر جرئت به آن نخواهد کرد و لذا [[استدلال]] میشود که [[پیامبر]] نمیتواند [[پدر]] خوانده کسی باشد و [[نفی]] پدری، [[نفی]] [[تکوینی]] است، یعنی هیچ یک از مردان شما از صلب او متولد نشدهاند، نه [[نفی]] [[تشریعی]]، و جمله مورد بحث، هیچ بویی از [[تشریع]] ندارد. و معنایش این است که [[محمد]] [[پدر]] احدی از این مردان که همان مردان شما باشند نیست، تا آنکه ازدواجش با [[همسر]] یکی از آنان، بعد از جدایی، [[ازدواج]] با [[همسر]] فرزندش باشد، و [[زید بن حارثه]] هم یکی از همین مردان شماست. | #{{متن قرآن|مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین پیامبران است و خداوند به هر چیزی داناست» سوره احزاب، آیه ۴۰.</ref>؛ '''نکته''': {{متن قرآن|مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ...}} شکی نیست که این [[آیه شریفه]] در [[مقام]] بیان اعتراضی است که برخی از [[مردم]] به [[رسول خدا]]{{صل}} کردند که چرا [[همسر]] پسر خواندهاش را گرفته است؟ جواب آن این است که [[رسول]] گرامی خود نمیخواست با عادتی مانند [[ازدواج]] نکردن با پسرخواندگی [[مبارزه]] کند و این [[اصرار]] صاحب [[وحی]] بود که اگر تو پیشقدم نشوی کسی دیگر جرئت به آن نخواهد کرد و لذا [[استدلال]] میشود که [[پیامبر]] نمیتواند [[پدر]] خوانده کسی باشد و [[نفی]] پدری، [[نفی]] [[تکوینی]] است، یعنی هیچ یک از مردان شما از صلب او متولد نشدهاند، نه [[نفی]] [[تشریعی]]، و جمله مورد بحث، هیچ بویی از [[تشریع]] ندارد. و معنایش این است که [[محمد]] [[پدر]] احدی از این مردان که همان مردان شما باشند نیست، تا آنکه ازدواجش با [[همسر]] یکی از آنان، بعد از جدایی، [[ازدواج]] با [[همسر]] فرزندش باشد، و [[زید بن حارثه]] هم یکی از همین مردان شماست. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
#اظهار شگفتی و ناباوری [[مشرکان]] [[مکه]] نسبت به [[نزول وحی]]، بر مردی معمولی و غیراشرافی: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ}}؛ | #اظهار شگفتی و ناباوری [[مشرکان]] [[مکه]] نسبت به [[نزول وحی]]، بر مردی معمولی و غیراشرافی: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ}}؛ | ||
# [[پیامبران خدا]] به [[دلیل]] واقعیات آن روز که زمینه [[پذیرش]] قبول [[رسالت]] از [[زنان]] وجود نداشت از صنف مردان بودند، هر چند افرادی از [[زنان]] صاحب [[وحی]] بودند، مانند [[حضرت مریم]]<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۶۷۴.</ref>. | # [[پیامبران خدا]] به [[دلیل]] واقعیات آن روز که زمینه [[پذیرش]] قبول [[رسالت]] از [[زنان]] وجود نداشت از صنف مردان بودند، هر چند افرادی از [[زنان]] صاحب [[وحی]] بودند، مانند [[حضرت مریم]]<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۶۷۴.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۴: | خط ۳۲: | ||
[[رده:مرد]] | [[رده:مرد]] | ||