جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = منبر پیامبر خاتم | | موضوع مرتبط = منبر پیامبر خاتم | ||
خط ۹: | خط ۸: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*یکی از [[مکانهای مقدس]] و قابل [[احترام]] در [[مسجد النبی]]، محل [[منبر]] [[رسول خدا]]{{صل}} است. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} ابتدا به هنگام [[سخنرانی]] در [[مسجد]] [[مدینه]] به نیم تنهای از درخت خرما تکیه میداد و به ایراد سخن میپرداخت. سپس به عللی که به آنها اشاره میشود، منبری برای ایشان ساخته شد<ref>در اینکه چه کسی منبر را برای پیامبر اکرم{{صل}} ساخته است، اختلاف است. تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۱۰، ص۹۵-۹۶.</ref>. | *یکی از [[مکانهای مقدس]] و قابل [[احترام]] در [[مسجد النبی]]، محل [[منبر]] [[رسول خدا]]{{صل}} است. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} ابتدا به هنگام [[سخنرانی]] در [[مسجد]] [[مدینه]] به نیم تنهای از درخت خرما تکیه میداد و به ایراد سخن میپرداخت. سپس به عللی که به آنها اشاره میشود، منبری برای ایشان ساخته شد<ref>در اینکه چه کسی منبر را برای پیامبر اکرم{{صل}} ساخته است، اختلاف است. تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۱۰، ص۹۵-۹۶.</ref>. | ||
*[[پیامبر]]{{صل}} روزهای [[جمعه]]، کنار ستونی در [[مسجد]] [[ایستاده]] [[خطبه]] میخواند، چون ایستادن برای [[حضرت]] مشکل بود، یکی از [[اصحاب]] گفت: "آیا برای شما منبری آنگونه که در [[شام]] دیدهام، بسازم؟"[[پیامبر]]{{صل}} پس از [[مشورت]] با [[مسلمانان]] به این کار [[راضی]] شد. [[عباس بن عبدالمطلب]] پیشنهاد کرد غلامش که در این کار مهارت دارد، آن را بسازد. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "به او بگو بسازد". غلامِ [[عباس بن عبدالمطلب]]، [[منبر]] را ساخت. این [[منبر]]، دو پله و جایگاهی برای نشستن داشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۲.</ref>. | * [[پیامبر]]{{صل}} روزهای [[جمعه]]، کنار ستونی در [[مسجد]] [[ایستاده]] [[خطبه]] میخواند، چون ایستادن برای [[حضرت]] مشکل بود، یکی از [[اصحاب]] گفت: "آیا برای شما منبری آنگونه که در [[شام]] دیدهام، بسازم؟"[[پیامبر]]{{صل}} پس از [[مشورت]] با [[مسلمانان]] به این کار [[راضی]] شد. [[عباس بن عبدالمطلب]] پیشنهاد کرد غلامش که در این کار مهارت دارد، آن را بسازد. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "به او بگو بسازد". غلامِ [[عباس بن عبدالمطلب]]، [[منبر]] را ساخت. این [[منبر]]، دو پله و جایگاهی برای نشستن داشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۲.</ref>. | ||
*از [[سهل بن سعد]] [[نقل]] شده است که [[پیامبر]]{{صل}} به سراغ یکی از [[بانوان]] فرستاد و فرمود به خدمتکارت که نجّار است [[دستور]] بده برای من از چوب وسیلهای بسازد تا هنگام [[گفتگو]] با [[مردم]] بر آن بنشینم. او [[دستور]] داد و خدمتکارش، [[منبر]] را ساخت. [[پیامبر]]{{صل}} [[دستور]] فرمود تا [[منبر]] را در محلش بگذارند، روی به [[مردم]] کرد و فرمود: "ای [[مردم]]! این [[منبر]] را ساختم که متوجه من باشید و کیفیت نمازگزاردن را فرا بگیرید"<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۵۴.</ref>. | *از [[سهل بن سعد]] [[نقل]] شده است که [[پیامبر]]{{صل}} به سراغ یکی از [[بانوان]] فرستاد و فرمود به خدمتکارت که نجّار است [[دستور]] بده برای من از چوب وسیلهای بسازد تا هنگام [[گفتگو]] با [[مردم]] بر آن بنشینم. او [[دستور]] داد و خدمتکارش، [[منبر]] را ساخت. [[پیامبر]]{{صل}} [[دستور]] فرمود تا [[منبر]] را در محلش بگذارند، روی به [[مردم]] کرد و فرمود: "ای [[مردم]]! این [[منبر]] را ساختم که متوجه من باشید و کیفیت نمازگزاردن را فرا بگیرید"<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۵۴.</ref>. | ||
*[[انس بن مالک]] این [[روایت]] را چنین آورده است که روزهای [[جمعه]]، [[پیامبر]]{{صل}} معمولاً به تنه خرمایی که در [[مسجد]] [[نصب]] کرده بودند، تکیه میداد و [[خطبه]] ایراد میفرمود. مردی رومی پیش آن [[حضرت]] آمد و گفت: "آیا اجازه میدهید که برای شما چیزی تهیه کنم که بر آن بنشینید و مثل اینکه [[ایستاده]] باشید [[سخنرانی]] کنید؟" او پس از اجازه، منبری ساخت که دو پله داشت خاص و آن [[حضرت]] در مرتبه سوم آن مینشستند <ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۵۸.</ref>. | * [[انس بن مالک]] این [[روایت]] را چنین آورده است که روزهای [[جمعه]]، [[پیامبر]]{{صل}} معمولاً به تنه خرمایی که در [[مسجد]] [[نصب]] کرده بودند، تکیه میداد و [[خطبه]] ایراد میفرمود. مردی رومی پیش آن [[حضرت]] آمد و گفت: "آیا اجازه میدهید که برای شما چیزی تهیه کنم که بر آن بنشینید و مثل اینکه [[ایستاده]] باشید [[سخنرانی]] کنید؟" او پس از اجازه، منبری ساخت که دو پله داشت خاص و آن [[حضرت]] در مرتبه سوم آن مینشستند <ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۵۸.</ref>. | ||
*[[تجلیل]] خاص [[قرآن]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} باعث شد که بعضی از اطرافیان و [[اصحاب]] آن [[حضرت]] به ایشان پیشنهاد کنند که به علت زیاد بودن جمعیت [[مسلمانان]] و اینکه آنها [[دوست]] دارند هنگام [[سخنرانی]]، ایشان را ببینند، منبری ساخته شود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۳؛ حسین علی عربی، تاریخ تحقیقی اسلام، ج۴، ص۱۲۵.</ref> و این کار انجام شد<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[منبر و محراب (مقاله)|منبر و محراب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۳۸-۳۳۹.</ref>. | * [[تجلیل]] خاص [[قرآن]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} باعث شد که بعضی از اطرافیان و [[اصحاب]] آن [[حضرت]] به ایشان پیشنهاد کنند که به علت زیاد بودن جمعیت [[مسلمانان]] و اینکه آنها [[دوست]] دارند هنگام [[سخنرانی]]، ایشان را ببینند، منبری ساخته شود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۳؛ حسین علی عربی، تاریخ تحقیقی اسلام، ج۴، ص۱۲۵.</ref> و این کار انجام شد<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[منبر و محراب (مقاله)|منبر و محراب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۳۸-۳۳۹.</ref>. | ||
==زمان ساختن [[منبر]]== | ==زمان ساختن [[منبر]]== | ||
*از [[طبری]] [[نقل]] شده است که [[منبر]] [[پیامبر]] در [[سال هفتم هجری]] ساخته شده است. در این سال، [[منبر]] [[پیامبر]]{{صل}} که از آنجا برای [[مردم]] [[سخنرانی]] میکردند ساخته شد که دو پله و جایی برای نشستن داشت. به قولی، [[منبر]] در در [[سال هشتم هجری]] ساخته شد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۲۲.</ref>. | *از [[طبری]] [[نقل]] شده است که [[منبر]] [[پیامبر]] در [[سال هفتم هجری]] ساخته شده است. در این سال، [[منبر]] [[پیامبر]]{{صل}} که از آنجا برای [[مردم]] [[سخنرانی]] میکردند ساخته شد که دو پله و جایی برای نشستن داشت. به قولی، [[منبر]] در در [[سال هشتم هجری]] ساخته شد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۲۲.</ref>. | ||
*در [[نقلی]] دیگر آمده است: "[[منبر]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در سال هشتم و به [[نقلی]] هفتم [[هجری]] ساخته شد"<ref>تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۱۰، ص۹۵.</ref>. | *در [[نقلی]] دیگر آمده است: "[[منبر]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در سال هشتم و به [[نقلی]] هفتم [[هجری]] ساخته شد"<ref>تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۱۰، ص۹۵.</ref>. | ||
*[[منبر]] [[رسول خدا]]{{صل}}، [[روز جمعه]]، اوایل سال هشتم به [[مسجد]] آورده شد<ref>حسین علی عربی، تاریخ تحقیقی اسلام، ج۴، ص۱۲۵.</ref><ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[منبر و محراب (مقاله)|منبر و محراب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۳۹.</ref>. | * [[منبر]] [[رسول خدا]]{{صل}}، [[روز جمعه]]، اوایل سال هشتم به [[مسجد]] آورده شد<ref>حسین علی عربی، تاریخ تحقیقی اسلام، ج۴، ص۱۲۵.</ref><ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[منبر و محراب (مقاله)|منبر و محراب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۳۹.</ref>. | ||
==ستون حنانه== | ==ستون حنانه== | ||
*پس از ساخت [[منبر]]، ستونی که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} هنگام ایراد [[سخنرانی]] به آن تکیه میکرد، نالهای سر داد که نشان از [[ناراحتی]] آن [[منبر]] از [[فراق]] [[رسول خدا]]{{صل}} بوده است. در منابع آمده است: ستونی که [[پیامبر]]{{صل}} به آن تکیه میکرد صدای نالهای سر داد، به طوری که تمام [[مسجد]] به لرزه در آمد. [[رسول اکرم]]{{صل}} از [[منبر]] پایین آمد و خود را به ستون چسباند و ستون آرام گرفت. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "[[سوگند]] به کسی که [[جان]] من در دست اوست! اگر خود را به او نمیرساندم، تا [[روز قیامت]]، همچنان بانگ [[اندوه]] او ادامه داشت". سپس امر فرمود که ستون را [[دفن]] کردند<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۵۸.</ref>. این ستون به ستون "حنانه" [[شهرت]] یافته است. | *پس از ساخت [[منبر]]، ستونی که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} هنگام ایراد [[سخنرانی]] به آن تکیه میکرد، نالهای سر داد که نشان از [[ناراحتی]] آن [[منبر]] از [[فراق]] [[رسول خدا]]{{صل}} بوده است. در منابع آمده است: ستونی که [[پیامبر]]{{صل}} به آن تکیه میکرد صدای نالهای سر داد، به طوری که تمام [[مسجد]] به لرزه در آمد. [[رسول اکرم]]{{صل}} از [[منبر]] پایین آمد و خود را به ستون چسباند و ستون آرام گرفت. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "[[سوگند]] به کسی که [[جان]] من در دست اوست! اگر خود را به او نمیرساندم، تا [[روز قیامت]]، همچنان بانگ [[اندوه]] او ادامه داشت". سپس امر فرمود که ستون را [[دفن]] کردند<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۵۸.</ref>. این ستون به ستون "حنانه" [[شهرت]] یافته است. | ||
*[[ابنعمر]] میگوید: "[[پیامبر]]{{صل}} هنگام [[سخنرانی]] و ایراد [[خطبه]] به پایهای که از تنه درخت خرما بود، تکیه میداد، وقتی [[منبر]] آماده شد و [[حضرت]] برای [[خطبه]] به آن سو رفتند، آن ستون نالید. [[پیامبر]] بازگشت و به آن دست کشید"<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۵۷-۵۵۸.</ref>. | * [[ابنعمر]] میگوید: "[[پیامبر]]{{صل}} هنگام [[سخنرانی]] و ایراد [[خطبه]] به پایهای که از تنه درخت خرما بود، تکیه میداد، وقتی [[منبر]] آماده شد و [[حضرت]] برای [[خطبه]] به آن سو رفتند، آن ستون نالید. [[پیامبر]] بازگشت و به آن دست کشید"<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۵۷-۵۵۸.</ref>. | ||
*[[شیخ مفید]]، ناله این ستون را یکی از [[معجزات]] آن [[حضرت]] دانسته است<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۴۳ به ستونی که در محل تنه این درخت ساخته شده ستون حنانه گفتند. این ستون امروزه موجود است.</ref><ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[منبر و محراب (مقاله)|منبر و محراب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۳۹-۳۴۰.</ref>. | * [[شیخ مفید]]، ناله این ستون را یکی از [[معجزات]] آن [[حضرت]] دانسته است<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۴۳ به ستونی که در محل تنه این درخت ساخته شده ستون حنانه گفتند. این ستون امروزه موجود است.</ref><ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[منبر و محراب (مقاله)|منبر و محراب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۳۹-۳۴۰.</ref>. | ||
==[[فضیلت]] [[منبر]] [[پیامبر]]{{صل}}== | ==[[فضیلت]] [[منبر]] [[پیامبر]]{{صل}}== | ||
*پس از ساخت [[منبر]]، [[پیامبر]]{{صل}} روی آن ایستاد و فرمود: "این [[منبر]] من در کنار جویباری از جویبارهای [[بهشت]] قرار دارد و پایههایش در [[بهشت]] [[استوار]] است، [[منبر]] در کنار [[حوض]] من قرار خواهد داشت و میان [[منبر]] و [[خانه]] من [[باغی]] از باغهای [[بهشت]] است"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۲.</ref>. از [[امسلمه]]، [[همسر گرامی پیامبر]]{{صل}} [[روایت]] شده است که [[حضرت]] میفرمود: "پایههای منبرم در [[بهشت]] هم، برافراشته است و در آنجا [[استوار]] خواهد بود"<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۶۴.</ref>. | *پس از ساخت [[منبر]]، [[پیامبر]]{{صل}} روی آن ایستاد و فرمود: "این [[منبر]] من در کنار جویباری از جویبارهای [[بهشت]] قرار دارد و پایههایش در [[بهشت]] [[استوار]] است، [[منبر]] در کنار [[حوض]] من قرار خواهد داشت و میان [[منبر]] و [[خانه]] من [[باغی]] از باغهای [[بهشت]] است"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۲.</ref>. از [[امسلمه]]، [[همسر گرامی پیامبر]]{{صل}} [[روایت]] شده است که [[حضرت]] میفرمود: "پایههای منبرم در [[بهشت]] هم، برافراشته است و در آنجا [[استوار]] خواهد بود"<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۶۴.</ref>. | ||
*[[رسول خدا]]{{صل}} [[دستور]] داده بود مراسم [[سوگند]] خوردن در موارد [[حقوقی]]، کنار [[منبر]] انجام شود و میفرمود: "هر کس کنار منبرم [[سوگند]] دروغی بخورد، هر چند برای یک چوب [[مسواک]] باشد، [[جایگاه]] او در [[آتش]] خواهد بود"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۲و تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۱۰، ص۱۰۹.</ref><ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[منبر و محراب (مقاله)|منبر و محراب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۴۰.</ref>. | * [[رسول خدا]]{{صل}} [[دستور]] داده بود مراسم [[سوگند]] خوردن در موارد [[حقوقی]]، کنار [[منبر]] انجام شود و میفرمود: "هر کس کنار منبرم [[سوگند]] دروغی بخورد، هر چند برای یک چوب [[مسواک]] باشد، [[جایگاه]] او در [[آتش]] خواهد بود"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۲و تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۱۰، ص۱۰۹.</ref><ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[منبر و محراب (مقاله)|منبر و محراب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۴۰.</ref>. | ||
==[[حاکمان]] [[اموی]] و انتقال [[منبر]] از [[مدینه]] به [[شام]]== | ==[[حاکمان]] [[اموی]] و انتقال [[منبر]] از [[مدینه]] به [[شام]]== | ||
*در برخی از نقلها به تلاش بیثمر [[معاویه]] و برخی دیگر از [[حاکمان]] [[اموی]] برای انتقال [[منبر]] [[پیامبر]]{{صل}} از [[مدینه]] به [[شام]]، مطالبی ذکر شده است. [[طبری]] به [[نقل]] از [[سعید بن دینار]] آورده که [[معاویه]] گفته است: "به نظر من [[منبر]] [[پیغمبر]] [[خدا]]{{صل}} نباید در [[مدینه]] بماند؛ زیرا [[مردم]] آنجا [[قاتلان]] و [[دشمنان]] [[امیرمؤمنان]] [[عثمان]] بودهاند". [[ابوهریره]] و [[جابر بن عبدالله]] پیش [[معاویه]] آمدند و او را از این کار باز داشتند. [[معاویه]] کوتاه آمد و شش پله بر [[منبر]] افزود که اکنون (زمان [[طبری]]) هشت پله دارد و به سبب کاری که کرده بود از [[مردم]] عذر خواست<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۲۳۹؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۱۰، ص۱۰۸.</ref>. [[عبدالملک]] و [[ولید]]، قصد این کار را داشتند؛ ولی به عللی منصرف شدند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵ ص۲۳۹؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۱۰، ص۱۰۹.</ref><ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[منبر و محراب (مقاله)|منبر و محراب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۴۱.</ref>. | *در برخی از نقلها به تلاش بیثمر [[معاویه]] و برخی دیگر از [[حاکمان]] [[اموی]] برای انتقال [[منبر]] [[پیامبر]]{{صل}} از [[مدینه]] به [[شام]]، مطالبی ذکر شده است. [[طبری]] به [[نقل]] از [[سعید بن دینار]] آورده که [[معاویه]] گفته است: "به نظر من [[منبر]] [[پیغمبر]] [[خدا]]{{صل}} نباید در [[مدینه]] بماند؛ زیرا [[مردم]] آنجا [[قاتلان]] و [[دشمنان]] [[امیرمؤمنان]] [[عثمان]] بودهاند". [[ابوهریره]] و [[جابر بن عبدالله]] پیش [[معاویه]] آمدند و او را از این کار باز داشتند. [[معاویه]] کوتاه آمد و شش پله بر [[منبر]] افزود که اکنون (زمان [[طبری]]) هشت پله دارد و به سبب کاری که کرده بود از [[مردم]] عذر خواست<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۲۳۹؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۱۰، ص۱۰۸.</ref>. [[عبدالملک]] و [[ولید]]، قصد این کار را داشتند؛ ولی به عللی منصرف شدند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵ ص۲۳۹؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۱۰، ص۱۰۹.</ref><ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[منبر و محراب (مقاله)|منبر و محراب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۴۱.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۴۱: | خط ۳۸: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:منبر]] | [[رده:منبر]] |