جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = عباسیان | | موضوع مرتبط = عباسیان | ||
خط ۱۴: | خط ۱۳: | ||
نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که [[ترکان]] در زمان مکتفی نیز، همچون دوران [[معتضد]] و [[معتمد]]، اقتدار کمی داشتند و بیشتر خدمتگزار [[دستگاه خلافت]] بودند؛ زیرا اقتدار نسبی این سه تن مانع دخالت [[سرداران]] ترک در کارهای مهم بود. اما با [[مرگ]] مکتفی به [[سال ۲۹۵ ق]].، راه برای [[سلطه]] [[مجدد]] ترکان و تاختوتازهای آنان هموار گردید؛ از اینرو چون [[وزیران]] و سرداران ترک دریافتند که با وجود خلفای [[قدرتمندی]] مانند معتضد یا مکتفی نخواهند توانست بر امور مسلط باشند، بدین نتیجه رسیدند که برای [[تجدید]] اقتدار [[سیاسی]] خود باید خلافت را به افرادی [[ضعیف]] و بیاراده بسپارند. چنانکه عباس بن حسن، [[وزیر]] [[قدرتمند]] مکتفی، بنا به توصیه ابن [[فرات]]، خلافت را پس از وی به المقتدر داد؛ زیرا ابن فرات که یکی از دبیران بانفوذ [[عباسی]] بود بدو گفت که «در این شرایط باید خلافت را به کسی داد که از [[کاخ]] و باغ و [[مال]] و [[ثروت]] بیاطلاع و در [[امور سیاسی]] و [[اقتصادی]] نا [[آگاه]] باشد»<ref>تجارت الأمم، ج۱، ص۲-۳؛ متز، آدام، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ج۱، ص۱۲.</ref>. بنابراین، با وجود آنکه افراد شایستهای چون [[عبدالله بن معتز]] نیز نامزد [[خلافت]] بودند، عباس به دستیاری [[سرداران]] ترک، [[مقتدر]] سیزده ساله را به خلافت برداشت.<ref>[[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه]] ص ۱۴۲.</ref>. | نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که [[ترکان]] در زمان مکتفی نیز، همچون دوران [[معتضد]] و [[معتمد]]، اقتدار کمی داشتند و بیشتر خدمتگزار [[دستگاه خلافت]] بودند؛ زیرا اقتدار نسبی این سه تن مانع دخالت [[سرداران]] ترک در کارهای مهم بود. اما با [[مرگ]] مکتفی به [[سال ۲۹۵ ق]].، راه برای [[سلطه]] [[مجدد]] ترکان و تاختوتازهای آنان هموار گردید؛ از اینرو چون [[وزیران]] و سرداران ترک دریافتند که با وجود خلفای [[قدرتمندی]] مانند معتضد یا مکتفی نخواهند توانست بر امور مسلط باشند، بدین نتیجه رسیدند که برای [[تجدید]] اقتدار [[سیاسی]] خود باید خلافت را به افرادی [[ضعیف]] و بیاراده بسپارند. چنانکه عباس بن حسن، [[وزیر]] [[قدرتمند]] مکتفی، بنا به توصیه ابن [[فرات]]، خلافت را پس از وی به المقتدر داد؛ زیرا ابن فرات که یکی از دبیران بانفوذ [[عباسی]] بود بدو گفت که «در این شرایط باید خلافت را به کسی داد که از [[کاخ]] و باغ و [[مال]] و [[ثروت]] بیاطلاع و در [[امور سیاسی]] و [[اقتصادی]] نا [[آگاه]] باشد»<ref>تجارت الأمم، ج۱، ص۲-۳؛ متز، آدام، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ج۱، ص۱۲.</ref>. بنابراین، با وجود آنکه افراد شایستهای چون [[عبدالله بن معتز]] نیز نامزد [[خلافت]] بودند، عباس به دستیاری [[سرداران]] ترک، [[مقتدر]] سیزده ساله را به خلافت برداشت.<ref>[[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه]] ص ۱۴۲.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
خط ۲۶: | خط ۲۳: | ||
[[رده:مکتفی عباسی]] | [[رده:مکتفی عباسی]] | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] |