جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
*به تعبیری دیگر، گاه [[انسان]] بهخاطر [[غلبه]] برخی از شهوات به [[نافرمانی]] [[حضرت حق]] میپردازد، امّا چون آن [[شهوت]]، آرام شده [[هیجان]] آن از نفس دور شد، [[آدمی]] نسبت به آنچه انجام داده پشیمان میشود، و خود را بر آن [[سرزنش]] میکند. امّا گاه بر پایه ملکه [[گناهکاری]] به [[عصیان]] میپردازد، و از این رو بعد از فراغت از [[گناه]]، هیچ احساس پشیمانیای برای او حاصل نمیگردد؛ | *به تعبیری دیگر، گاه [[انسان]] بهخاطر [[غلبه]] برخی از شهوات به [[نافرمانی]] [[حضرت حق]] میپردازد، امّا چون آن [[شهوت]]، آرام شده [[هیجان]] آن از نفس دور شد، [[آدمی]] نسبت به آنچه انجام داده پشیمان میشود، و خود را بر آن [[سرزنش]] میکند. امّا گاه بر پایه ملکه [[گناهکاری]] به [[عصیان]] میپردازد، و از این رو بعد از فراغت از [[گناه]]، هیچ احساس پشیمانیای برای او حاصل نمیگردد؛ | ||
*بلکه اگر از او سؤال شود که: "چرا خویشتن را به این [[گناه]] آلوده کردی؟"، علّتی برای آن مییابد، تا خود را از [[پشیمانی]] وارهاند. | *بلکه اگر از او سؤال شود که: "چرا خویشتن را به این [[گناه]] آلوده کردی؟"، علّتی برای آن مییابد، تا خود را از [[پشیمانی]] وارهاند. | ||
*[[جهل]] مرکّب او، و یا سرکشی بیش از اندازهاش، او را در این مسیر [[یاری]] میرساند. | * [[جهل]] مرکّب او، و یا سرکشی بیش از اندازهاش، او را در این مسیر [[یاری]] میرساند. | ||
*در این موارد، [[اصرار]] بر انجام [[گناه]]، [[نفس]] لوّامه را [[سرکوب]] کرده، ملکه [[نافرمانی]] را در [[جان]] [[انسان]] تقویت مینماید؛ و پر واضح است که ثمره این ملکه، چیزی تلختر از حَنْظَل و زهر مارهای سمّی خواهد بود!<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۳۹.</ref>. | *در این موارد، [[اصرار]] بر انجام [[گناه]]، [[نفس]] لوّامه را [[سرکوب]] کرده، ملکه [[نافرمانی]] را در [[جان]] [[انسان]] تقویت مینماید؛ و پر واضح است که ثمره این ملکه، چیزی تلختر از حَنْظَل و زهر مارهای سمّی خواهد بود!<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۳۹.</ref>. | ||
*[[گناه]] خود در شمار [[مصائب]] بزرگی است، که [[آدمی]] را از خیرات [[دنیا]] و [[آخرت]] [[محروم]] میسازد؛ این در حالی است که [[گناه]] در شمار [[گناهان]] کوچک باشد، و [[آدمی]] به [[گناهان کبیره]] آلوده نگردد؛ در این صورت تنها [[توبه]] واقعی است که میتواند [[انسان]] را از مهلکههای [[دنیوی]] و [[اخروی]] [[نجات]] دهد، [[حضرت حق]] درباره [[آدم]] [[ابوالبشر]]{{ع}} فرمود: {{متن قرآن|وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى}}<ref>«و آدم با پروردگارش نافرمانی کرد و بیراه شد» سوره طه، آیه ۱۲۱.</ref>. [[آدم]] بهواسطه انجام آن [[معصیت]]- که برای [[مقام]] او [[معصیت]] شمرده میشد-، تاج [[کرامت]] را از دست داد و از [[مقام]] خود فرو افتاد، زینتهایی که بدنش را بدان میپوشانید از او سلب، و خود را در فاصلهای بسیار دور از [[بهشت]] یافت؛ و کوتاه سخن آنکه تمامی [[مقام]] خود را از دست بداد!. | * [[گناه]] خود در شمار [[مصائب]] بزرگی است، که [[آدمی]] را از خیرات [[دنیا]] و [[آخرت]] [[محروم]] میسازد؛ این در حالی است که [[گناه]] در شمار [[گناهان]] کوچک باشد، و [[آدمی]] به [[گناهان کبیره]] آلوده نگردد؛ در این صورت تنها [[توبه]] واقعی است که میتواند [[انسان]] را از مهلکههای [[دنیوی]] و [[اخروی]] [[نجات]] دهد، [[حضرت حق]] درباره [[آدم]] [[ابوالبشر]]{{ع}} فرمود: {{متن قرآن|وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى}}<ref>«و آدم با پروردگارش نافرمانی کرد و بیراه شد» سوره طه، آیه ۱۲۱.</ref>. [[آدم]] بهواسطه انجام آن [[معصیت]]- که برای [[مقام]] او [[معصیت]] شمرده میشد-، تاج [[کرامت]] را از دست داد و از [[مقام]] خود فرو افتاد، زینتهایی که بدنش را بدان میپوشانید از او سلب، و خود را در فاصلهای بسیار دور از [[بهشت]] یافت؛ و کوتاه سخن آنکه تمامی [[مقام]] خود را از دست بداد!. | ||
*اگر برای [[گناه]]، تهدیدی جز از این [[آیه شریفه]] به چشم نمیآمد، کافی بود تا [[آدمی]] دست از [[گناه]] باز شوید، و هرگز حتّی در حالت [[طغیان]] [[نفْس]] نیز، خود را بدان نیالاید؛ امّا اگر حالت [[عصیان]] دائمی بر [[آدمی]] [[غلبه]] یافته ملکه آن در جانش جوانه زند، به مرتبهای فرو خواهد افتاد، که حتّی حیوانات نیز از آن برترند. آیا هیچ حیوانی با [[آگاهی]] از آنکه [[پیامبران]]{{عم}} واسطههای میان [[مردم]] و [[حضرت]] حقّند، و از تمامی معایب پیراسته بوده [[مردم]] را به سوی [[هدایت]] رهنمون میشوند، دست به [[قتل]] آنان دراز میکند؟؛ | *اگر برای [[گناه]]، تهدیدی جز از این [[آیه شریفه]] به چشم نمیآمد، کافی بود تا [[آدمی]] دست از [[گناه]] باز شوید، و هرگز حتّی در حالت [[طغیان]] [[نفْس]] نیز، خود را بدان نیالاید؛ امّا اگر حالت [[عصیان]] دائمی بر [[آدمی]] [[غلبه]] یافته ملکه آن در جانش جوانه زند، به مرتبهای فرو خواهد افتاد، که حتّی حیوانات نیز از آن برترند. آیا هیچ حیوانی با [[آگاهی]] از آنکه [[پیامبران]]{{عم}} واسطههای میان [[مردم]] و [[حضرت]] حقّند، و از تمامی معایب پیراسته بوده [[مردم]] را به سوی [[هدایت]] رهنمون میشوند، دست به [[قتل]] آنان دراز میکند؟؛ | ||
*آری! مرتبه [[آدمی]] از [[مرتبت]] حیوان نیز پستتر میشود، تا خود به [[قتل]] [[پیامبران]]{{عم}} بپردازد: {{متن قرآن|ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ}}<ref>«مهر خواری و تهیدستی بر آنان زده شد و سزاوار خشم خداوند شدند زیرا نشانههای خداوند را انکار میکردند و پیامبران را ناحقّ میکشتند؛ این بدان روی بود که سرکشی ورزیدند و از اندازه، میگذشتند» سوره بقره، آیه ۶۱.</ref> . | *آری! مرتبه [[آدمی]] از [[مرتبت]] حیوان نیز پستتر میشود، تا خود به [[قتل]] [[پیامبران]]{{عم}} بپردازد: {{متن قرآن|ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ}}<ref>«مهر خواری و تهیدستی بر آنان زده شد و سزاوار خشم خداوند شدند زیرا نشانههای خداوند را انکار میکردند و پیامبران را ناحقّ میکشتند؛ این بدان روی بود که سرکشی ورزیدند و از اندازه، میگذشتند» سوره بقره، آیه ۶۱.</ref> . | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
*کوتاه سخن آنکه مرتبه میانه این [[رذیلت]]، تسلّط ملکه [[نافرمانی]] بر [[قلب]] است بههمراه توجیه [[گناه]]، به گونهای که [[گناهکار]] از انجام آن [[راضی]] باشد و خود را به ملامت نگرفته از آن پشیمان نشود. [[خداوند]] در حکایت [[اصحاب]] سَبْت، متّصفان به این [[رذیلت]] را به تهدید گرفته به آنان یادآوری میکند که پیشینیان آنان را به خوک و میمون تبدیل کرده است: {{متن قرآن|فَلَمَّا عَتَوْا عَنْ مَا نُهُوا عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ}}<ref>«و چون از (ترک) آنچه از آن باز داشته شده بودند سرپیچیدند به آنان فرمودیم:» سوره اعراف، آیه ۱۶۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۴.</ref>. | *کوتاه سخن آنکه مرتبه میانه این [[رذیلت]]، تسلّط ملکه [[نافرمانی]] بر [[قلب]] است بههمراه توجیه [[گناه]]، به گونهای که [[گناهکار]] از انجام آن [[راضی]] باشد و خود را به ملامت نگرفته از آن پشیمان نشود. [[خداوند]] در حکایت [[اصحاب]] سَبْت، متّصفان به این [[رذیلت]] را به تهدید گرفته به آنان یادآوری میکند که پیشینیان آنان را به خوک و میمون تبدیل کرده است: {{متن قرآن|فَلَمَّا عَتَوْا عَنْ مَا نُهُوا عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ}}<ref>«و چون از (ترک) آنچه از آن باز داشته شده بودند سرپیچیدند به آنان فرمودیم:» سوره اعراف، آیه ۱۶۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۴.</ref>. | ||
===مرتبه سوّم=== | ===مرتبه سوّم=== | ||
*این مرتبه - که شدیدترین مراتب ملکه [[نافرمانی]] در مقابل [[حضرت حق]] است-، عبارت از آن است که [[گناهکار]]، [[گناه]] را نزد خود بهگونهای جلوه دهد، که از انجام آن لذّت برده آن را [[نیکو]] شمارد؛ [[خداوند متعال]] از این مرتبه اینگونه یاد کرده است: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا }}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ * آنان که کوششهایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان میبرند که | *این مرتبه - که شدیدترین مراتب ملکه [[نافرمانی]] در مقابل [[حضرت حق]] است-، عبارت از آن است که [[گناهکار]]، [[گناه]] را نزد خود بهگونهای جلوه دهد، که از انجام آن لذّت برده آن را [[نیکو]] شمارد؛ [[خداوند متعال]] از این مرتبه اینگونه یاد کرده است: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا }}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ * آنان که کوششهایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان میبرند که نیکوکارند» سوره کهف، آیه ۱۰۳.</ref>. | ||
*[[بدبختی]] این دسته، بدانجا میرسد که برای [[تقرّب]] به درگاه [[الهی]]، [[ولیّ]] [[خدا]] را میکشند!، در [[اموال]] [[مردم]] تصرّف ناشایست میکنند، و سرانجام در مقابل خود او میایستند، تا گامی به او نزدیک شوند!. در مراحل شدید این مرتبه، [[روح]] و [[جان]] [[آدمی]] [[مسخ]] شده از گرگ و شیر نیز درّندهتر میشود، از مورچه طمّاعتر و از خوک پستتر!: {{متن قرآن|إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«بدترین جنبندگان نزد خداوند ناشنوایانی گنگند که خرد نمیورزند» سوره انفال، آیه ۲۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۴-۳۴۵.</ref>. | * [[بدبختی]] این دسته، بدانجا میرسد که برای [[تقرّب]] به درگاه [[الهی]]، [[ولیّ]] [[خدا]] را میکشند!، در [[اموال]] [[مردم]] تصرّف ناشایست میکنند، و سرانجام در مقابل خود او میایستند، تا گامی به او نزدیک شوند!. در مراحل شدید این مرتبه، [[روح]] و [[جان]] [[آدمی]] [[مسخ]] شده از گرگ و شیر نیز درّندهتر میشود، از مورچه طمّاعتر و از خوک پستتر!: {{متن قرآن|إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«بدترین جنبندگان نزد خداوند ناشنوایانی گنگند که خرد نمیورزند» سوره انفال، آیه ۲۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۴-۳۴۵.</ref>. | ||
*[[گمان]] نمیکنم که این [[آیه]] برای تقبیح [[گناه]] کاران و [[تشبیه]] آنان به حیوانات نازل شده باشد، بلکه از مطلبی عینی و واقعی خبر میدهد؛ چه بر اساس آنچه [[گذشت]]، دیدیم که [[هویّت]] و ماهیّت این افراد به صورت حیوانات در آمده، تنها صورت - و نه [[سیرت]]- آنان بمانند [[انسان]] مانده است. این مطلب هرچند امروزه تنها برای [[اولیاء الهی]] قابل مشاهده است، امّا در [[قیامت]] برای همه [[آشکار]] خواهد شد: {{متن قرآن|فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ}}<ref>«پس ما پرده را از (پیش چشم) تو کنار زدیم و امروز چشمت تیزنگر است» سوره ق، آیه ۲۲.</ref>. اینان در [[قرآن کریم]] به نام "[[طاغوت]]" خوانده میشوند، کسانی که به پائینترین مراتب سقوط کرده بدترین صفات را بهدست آوردهاند، و تنها و تنها در پی آن هستند که [[جامعه]] را به [[تباهی]] کشیده [[مردمان]] و دسترنج آنان را از مسیر [[هدایت]] دور دارند: {{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بیگمان [[فرعون]] در [[زمین]] ([[مصر]]) گردنکشی ورزید و [[مردم]] آنجا را دستهدسته کرد. | * [[گمان]] نمیکنم که این [[آیه]] برای تقبیح [[گناه]] کاران و [[تشبیه]] آنان به حیوانات نازل شده باشد، بلکه از مطلبی عینی و واقعی خبر میدهد؛ چه بر اساس آنچه [[گذشت]]، دیدیم که [[هویّت]] و ماهیّت این افراد به صورت حیوانات در آمده، تنها صورت - و نه [[سیرت]]- آنان بمانند [[انسان]] مانده است. این مطلب هرچند امروزه تنها برای [[اولیاء الهی]] قابل مشاهده است، امّا در [[قیامت]] برای همه [[آشکار]] خواهد شد: {{متن قرآن|فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ}}<ref>«پس ما پرده را از (پیش چشم) تو کنار زدیم و امروز چشمت تیزنگر است» سوره ق، آیه ۲۲.</ref>. اینان در [[قرآن کریم]] به نام "[[طاغوت]]" خوانده میشوند، کسانی که به پائینترین مراتب سقوط کرده بدترین صفات را بهدست آوردهاند، و تنها و تنها در پی آن هستند که [[جامعه]] را به [[تباهی]] کشیده [[مردمان]] و دسترنج آنان را از مسیر [[هدایت]] دور دارند: {{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بیگمان [[فرعون]] در [[زمین]] ([[مصر]]) گردنکشی ورزید و [[مردم]] آنجا را دستهدسته کرد. | ||
*دستهای از آنان را به [[ناتوانی]] میکشاند، پسرانشان را سر میبرید و زنانشان را زنده وا مینهاد، به [[یقین]] او از [[تبهکاران]] بود» [[سوره]] قصص، [[آیه]] ۴.</ref> | *دستهای از آنان را به [[ناتوانی]] میکشاند، پسرانشان را سر میبرید و زنانشان را زنده وا مینهاد، به [[یقین]] او از [[تبهکاران]] بود» [[سوره]] قصص، [[آیه]] ۴.</ref> | ||
*در شماری دیگر از [[آیات قرآن کریم]]، اینان "مُفسِد" و "[[طغیان]] کننده" خوانده شدهاند: {{متن قرآن|اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى}}<ref>«به سوی فرعون روان شو که او سرکشی کرده است» سوره طه، آیه ۲۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۵.</ref>. | *در شماری دیگر از [[آیات قرآن کریم]]، اینان "مُفسِد" و "[[طغیان]] کننده" خوانده شدهاند: {{متن قرآن|اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى}}<ref>«به سوی فرعون روان شو که او سرکشی کرده است» سوره طه، آیه ۲۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۵.</ref>. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
*و باز میفرماید: {{متن قرآن|كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا * إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا * فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْيَاهَا * فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا * وَلَا يَخَافُ عُقْبَاهَا}}<ref>«قوم "ثمود" با سرکشی خود (پیامبران را) دروغ انگاشتند * آنگاه که سنگدلترین آنان برانگیخته شد * پیامبر خداوند به آنان گفت: شتر خداوند را با آبشخور آن وانهید * اما آنان او را دروغزن شمردند و آن (شتر) را پی کردند؛ خداوند هم آنان را به گناهشان یکسره نابود ساخت و (با خاک) یکسان کرد * و از سرانجام آن باکی ندارد» سوره شمس، آیه ۱۱-۱۵.</ref>. | *و باز میفرماید: {{متن قرآن|كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا * إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا * فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْيَاهَا * فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا * وَلَا يَخَافُ عُقْبَاهَا}}<ref>«قوم "ثمود" با سرکشی خود (پیامبران را) دروغ انگاشتند * آنگاه که سنگدلترین آنان برانگیخته شد * پیامبر خداوند به آنان گفت: شتر خداوند را با آبشخور آن وانهید * اما آنان او را دروغزن شمردند و آن (شتر) را پی کردند؛ خداوند هم آنان را به گناهشان یکسره نابود ساخت و (با خاک) یکسان کرد * و از سرانجام آن باکی ندارد» سوره شمس، آیه ۱۱-۱۵.</ref>. | ||
*و باز به [[شهادت]] همین [[کتاب الهی]]، اینان در [[قیامت]] نیز به [[احتجاج]] با [[حضرت حق]] بر میخیزند، و نه تنها سخن او را در عرصه [[آشکار]] [[قیامت]] نمیپذیرند، که حتّی در آنجا نیز دست در کار دروغزنی میکنند!. *این صفت [[شیطان]] است و آنان با [[شیطان]] یکسانند؛ به این دو [[آیه]] که روش [[شیطان]] و روش آنان را به مقابله گرفته است، بنگرید: {{متن قرآن|قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«گفت: به ارجمندی تو سوگند که همگی آنان را گمراه خواهم کرد * بجز از میان آنان بندگان نابت را» سوره ص، آیه ۸۲-۸۳. </ref>؛ {{متن قرآن|يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ}}<ref>«روزی که خداوند همه آنان را برانگیزد، و برای او سوگند میخورند- همان گونه که برای شما سوگند میخورند- و گمان دارند که ارزشی دارند ، آگاه باشید آنانند که دروغگویند» سوره مجادله، آیه ۱۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۶.</ref>. | *و باز به [[شهادت]] همین [[کتاب الهی]]، اینان در [[قیامت]] نیز به [[احتجاج]] با [[حضرت حق]] بر میخیزند، و نه تنها سخن او را در عرصه [[آشکار]] [[قیامت]] نمیپذیرند، که حتّی در آنجا نیز دست در کار دروغزنی میکنند!. *این صفت [[شیطان]] است و آنان با [[شیطان]] یکسانند؛ به این دو [[آیه]] که روش [[شیطان]] و روش آنان را به مقابله گرفته است، بنگرید: {{متن قرآن|قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«گفت: به ارجمندی تو سوگند که همگی آنان را گمراه خواهم کرد * بجز از میان آنان بندگان نابت را» سوره ص، آیه ۸۲-۸۳. </ref>؛ {{متن قرآن|يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ}}<ref>«روزی که خداوند همه آنان را برانگیزد، و برای او سوگند میخورند- همان گونه که برای شما سوگند میخورند- و گمان دارند که ارزشی دارند ، آگاه باشید آنانند که دروغگویند» سوره مجادله، آیه ۱۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۶.</ref>. | ||
*[[آدمی]] اگر به مرتبه [[طاغوت]] تنزّل یافت، همچون عقرب میشود که طبیعتش برای [[مردمان]] ضرر آفرین است؛ نه عقرب در گزیدن دیگران ارادهای از خود دارد، و نه اینان در ضرر رسانیدن [[اراده]] دارند؛ چه طبیعتشان همچون عقرب شده که خواه ناخواه به دیگران آسیب وارد میسازند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۷.</ref>. | * [[آدمی]] اگر به مرتبه [[طاغوت]] تنزّل یافت، همچون عقرب میشود که طبیعتش برای [[مردمان]] ضرر آفرین است؛ نه عقرب در گزیدن دیگران ارادهای از خود دارد، و نه اینان در ضرر رسانیدن [[اراده]] دارند؛ چه طبیعتشان همچون عقرب شده که خواه ناخواه به دیگران آسیب وارد میسازند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۷.</ref>. | ||
==آثار ملکه [[عصیان]]== | ==آثار ملکه [[عصیان]]== | ||
*این ملکه، آثاری دردناک برای [[صاحب]] خود، و نیز برای [[نزدیکان]] و حتّی اهالی [[جامعه]] او در پی خواهد داشت. شماری از آن آثار عبارتند از: | *این ملکه، آثاری دردناک برای [[صاحب]] خود، و نیز برای [[نزدیکان]] و حتّی اهالی [[جامعه]] او در پی خواهد داشت. شماری از آن آثار عبارتند از: | ||
===تولید [[ناراحتی]] و [[اندوه]] === | ===تولید [[ناراحتی]] و [[اندوه]] === | ||
*[[گناه]] همواره [[غم]]، [[اندوه]]، [[ترس]]، [[ اضطراب]]، [[ذلّت]] و دیگر مشکلات فردی و [[اجتماعی]] را در پی خواهد داشت. به تعبیر [[قرآن کریم]]، [[زندگی]] تنگ و دردناک از نتایج عملی [[گناه]] است: {{متن قرآن|وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا}}<ref>«و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref>؛ {{متن قرآن|فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«پس اگر دانایید کدامیک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟ * آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند» سوره انعام، آیه ۸۱-۸۲. </ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۷.</ref>. | * [[گناه]] همواره [[غم]]، [[اندوه]]، [[ترس]]، [[اضطراب]]، [[ذلّت]] و دیگر مشکلات فردی و [[اجتماعی]] را در پی خواهد داشت. به تعبیر [[قرآن کریم]]، [[زندگی]] تنگ و دردناک از نتایج عملی [[گناه]] است: {{متن قرآن|وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا}}<ref>«و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref>؛ {{متن قرآن|فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«پس اگر دانایید کدامیک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟ * آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند» سوره انعام، آیه ۸۱-۸۲. </ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۷.</ref>. | ||
*نمونه این دو [[آیه]]، به فراوانی در [[قرآن کریم]] آمده؛ و از شماری از آنها این چنین برداشت میشود، که [[گناه]] حتّی [[جامعه]] را به [[زندگی]] ناشادمان [[مبتلا]] میسازد؛ چه اندک اندک از [[گناهکار]] سرایت کرده تمامی [[جامعه]] را در خود فرو میبرد: {{متن قرآن|لَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا تُصِيبُهُمْ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِنْ دَارِهِمْ}}<ref>«به کافران همواره برای کارهایی که کردهاند بلایی سخت میرسد یا آنکه (بلا) نزدیک خانهشان وارد میشود» سوره رعد، آیه ۳۱.</ref>؛ {{متن قرآن|ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ}}<ref>«برای کارهایی که مردم کردهاند در خشکی و دریا تباهی به چشم میخورد» سوره روم، آیه ۴۱.</ref>. | *نمونه این دو [[آیه]]، به فراوانی در [[قرآن کریم]] آمده؛ و از شماری از آنها این چنین برداشت میشود، که [[گناه]] حتّی [[جامعه]] را به [[زندگی]] ناشادمان [[مبتلا]] میسازد؛ چه اندک اندک از [[گناهکار]] سرایت کرده تمامی [[جامعه]] را در خود فرو میبرد: {{متن قرآن|لَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا تُصِيبُهُمْ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِنْ دَارِهِمْ}}<ref>«به کافران همواره برای کارهایی که کردهاند بلایی سخت میرسد یا آنکه (بلا) نزدیک خانهشان وارد میشود» سوره رعد، آیه ۳۱.</ref>؛ {{متن قرآن|ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ}}<ref>«برای کارهایی که مردم کردهاند در خشکی و دریا تباهی به چشم میخورد» سوره روم، آیه ۴۱.</ref>. | ||
*پُر واضح است که این مسأله بهمعنای سرایت [[ظلم]] از [[ظالم]] به دیگران نبوده، بدان معنا است که [[ظالم]] آتشی میافروزد، که خواه ناخواه دیگران را نیز در کام خود فرو میکشد. این در شمار آثار وضعی [[آتش]] است که هیچ گریزی از آن نیست. از این رو بر [[نزدیکان]]، [[دوستان]] و سرانجام جامعهای که [[انسان]] [[گناهکار]] در آن میزید، [[واجب]] است که او را از برافروختن [[آتش]] [[گناه]] بازدارند، تا سرانجام خود به همراه او نسوزند. | *پُر واضح است که این مسأله بهمعنای سرایت [[ظلم]] از [[ظالم]] به دیگران نبوده، بدان معنا است که [[ظالم]] آتشی میافروزد، که خواه ناخواه دیگران را نیز در کام خود فرو میکشد. این در شمار آثار وضعی [[آتش]] است که هیچ گریزی از آن نیست. از این رو بر [[نزدیکان]]، [[دوستان]] و سرانجام جامعهای که [[انسان]] [[گناهکار]] در آن میزید، [[واجب]] است که او را از برافروختن [[آتش]] [[گناه]] بازدارند، تا سرانجام خود به همراه او نسوزند. | ||
*آری! [[حضرت حق]] [[مظلومان]] را در این میان مورد [[ستم]] قرار نمیدهد، چه آنچه از پی چنین آتشافروزیای نصیب آنان خواهد شد، در [[آخرت]] در شمار ثوابهایی برای آنان ظاهر شده شماری از [[گناهان]] آنان را محو خواهد ساخت؛ او - جلَّ وعلا! ۔ خود میفرماید: {{متن قرآن|وَلَيَحْمِلُنَّ أَثْقَالَهُمْ وَأَثْقَالًا مَعَ أَثْقَالِهِمْ}}<ref>«و به یقین، بار (گناه) های خویش و بار (گناه) هایی دیگر را روی بار (گناه) های خویش، برمیدارند» سوره عنکبوت، آیه ۱۳.</ref>. | *آری! [[حضرت حق]] [[مظلومان]] را در این میان مورد [[ستم]] قرار نمیدهد، چه آنچه از پی چنین آتشافروزیای نصیب آنان خواهد شد، در [[آخرت]] در شمار ثوابهایی برای آنان ظاهر شده شماری از [[گناهان]] آنان را محو خواهد ساخت؛ او - جلَّ وعلا! ۔ خود میفرماید: {{متن قرآن|وَلَيَحْمِلُنَّ أَثْقَالَهُمْ وَأَثْقَالًا مَعَ أَثْقَالِهِمْ}}<ref>«و به یقین، بار (گناه) های خویش و بار (گناه) هایی دیگر را روی بار (گناه) های خویش، برمیدارند» سوره عنکبوت، آیه ۱۳.</ref>. | ||
===[[عذاب اخروی]]=== | ===[[عذاب اخروی]]=== | ||
*[[گناه]] در این [[دنیا]] موجب [[غم]] و [[اندوه]]، و در [[آخرت]] موجب [[عذاب]] خواهد شد؛ [[آیات]] بسیاری بر این مطلب دلالت مینماید، به این [[آیات]] بنگرید: {{متن قرآن|ْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِنْ نَارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ * يُصْهَرُ بِهِ مَا فِي بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ * وَلَهُمْ مَقَامِعُ مِنْ حَدِيدٍ * كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ}}<ref>«اینان دو گروه دشمنند که درباره پروردگارشان با هم به دشمنی برخاستند، پس بر (تن) آنان که کفر ورزیدند جامهای از آتش بریدهاند، از فراز سرشان آب جوش میریزند * هر چه در اندرون آنان است و (نیز) پوستها (شان) از آن میگدازد * و گرزهایی آهنین برای (عذاب) آنان (آماده) است * هر بار که از دلتنگی و اندوه بخواهند از آن (دوزخ) بیرون روند بازشان میگردانند و (به آنان میگویند) عذاب آتش سوزان را بچشید!» سوره حج، آیه ۱۹-۲۲.</ref> | * [[گناه]] در این [[دنیا]] موجب [[غم]] و [[اندوه]]، و در [[آخرت]] موجب [[عذاب]] خواهد شد؛ [[آیات]] بسیاری بر این مطلب دلالت مینماید، به این [[آیات]] بنگرید: {{متن قرآن|ْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِنْ نَارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ * يُصْهَرُ بِهِ مَا فِي بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ * وَلَهُمْ مَقَامِعُ مِنْ حَدِيدٍ * كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ}}<ref>«اینان دو گروه دشمنند که درباره پروردگارشان با هم به دشمنی برخاستند، پس بر (تن) آنان که کفر ورزیدند جامهای از آتش بریدهاند، از فراز سرشان آب جوش میریزند * هر چه در اندرون آنان است و (نیز) پوستها (شان) از آن میگدازد * و گرزهایی آهنین برای (عذاب) آنان (آماده) است * هر بار که از دلتنگی و اندوه بخواهند از آن (دوزخ) بیرون روند بازشان میگردانند و (به آنان میگویند) عذاب آتش سوزان را بچشید!» سوره حج، آیه ۱۹-۲۲.</ref> | ||
*از شماری از این [[آیات]] چنین دانسته میشود، که تمامی این عذابهای اُخروی تنها همان گناهانی هستند که [[آدمی]] در [[دنیا]] انجام داده است. این [[گناهان]] در [[دنیا]] به صورت خود و در [[آخرت]] به صورت عذابهایی سهمگین ظاهر میگردد؛ [[آتش]] و رنجهای آن سراسرْ اعمالی است که [[آدمی]] خود در این [[دنیا]] بهدست خود تهیّه دیده است؛ به [[شهادت]] [[قرآن کریم]] در این زمینه بنگرید: {{متن قرآن|ذَلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ}}<ref>«این برای کارهایی است که کردهاید و (بدانید) که خداوند با بندگان، ستمگر نیست» سوره آل عمران، آیه ۱۸۲.</ref>. | *از شماری از این [[آیات]] چنین دانسته میشود، که تمامی این عذابهای اُخروی تنها همان گناهانی هستند که [[آدمی]] در [[دنیا]] انجام داده است. این [[گناهان]] در [[دنیا]] به صورت خود و در [[آخرت]] به صورت عذابهایی سهمگین ظاهر میگردد؛ [[آتش]] و رنجهای آن سراسرْ اعمالی است که [[آدمی]] خود در این [[دنیا]] بهدست خود تهیّه دیده است؛ به [[شهادت]] [[قرآن کریم]] در این زمینه بنگرید: {{متن قرآن|ذَلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ}}<ref>«این برای کارهایی است که کردهاید و (بدانید) که خداوند با بندگان، ستمگر نیست» سوره آل عمران، آیه ۱۸۲.</ref>. | ||
*همانگونه که از آیاتی دیگر، اینگونه استفاده میشود که مشکلات [[دنیوی]] نیز همچون [[مصائب]] [[اخروی]]، خود [[گناهان]] [[انسان]] است که به صورت مشکل ظاهر شده پایبند [[انسان]] خواهد شد: {{متن قرآن|وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِهَا وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ إِذَا هُمْ يَقْنَطُونَ}}<ref>«و چون به مردم بخشایشی بچشانیم بدان شادمان میگردند و اگر برای کارهایی که کردهاند بلایی به آنان برسد ناگاه نومید میگردند» سوره روم، آیه ۳۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۹.</ref>. | *همانگونه که از آیاتی دیگر، اینگونه استفاده میشود که مشکلات [[دنیوی]] نیز همچون [[مصائب]] [[اخروی]]، خود [[گناهان]] [[انسان]] است که به صورت مشکل ظاهر شده پایبند [[انسان]] خواهد شد: {{متن قرآن|وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِهَا وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ إِذَا هُمْ يَقْنَطُونَ}}<ref>«و چون به مردم بخشایشی بچشانیم بدان شادمان میگردند و اگر برای کارهایی که کردهاند بلایی به آنان برسد ناگاه نومید میگردند» سوره روم، آیه ۳۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۹.</ref>. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:نافرمانی از امام]] | [[رده:نافرمانی از امام]] | ||
[[رده:مدخل دانش اخلاق اسلامی]] | [[رده:مدخل دانش اخلاق اسلامی]] |