جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
(←پانویس) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = نظام سیاسی | | موضوع مرتبط = نظام سیاسی | ||
خط ۲۳: | خط ۲۲: | ||
مؤلف کتاب “حکومت دینی” اقدامات کلی را که آن [[حضرت]] انجام دادند و مبین [[نظام حکومتی]] تام و تمامی است که تأسیس نمودند؛ چنین بر میشمارد: | مؤلف کتاب “حکومت دینی” اقدامات کلی را که آن [[حضرت]] انجام دادند و مبین [[نظام حکومتی]] تام و تمامی است که تأسیس نمودند؛ چنین بر میشمارد: | ||
#میان [[قبایل]] پراکنده [[عرب]]، [[وحدت]] ایجاد کرد؛ البته این وحدت صرفاً دینی نبود؛ بلکه در کنار گستراندن [[اعتقادات]] و [[تعالیم]] مشترک دینی، وحدتی سیاسی نیز به وجود آورد. قبایل مستقل و [[متخاصم]] به [[برکت]] این وحدت سیاسی، دارای [[منافع]] و علایق مشترک شدند؛ بالاترین نمود و جلوه این وحدت سیاسی، هم [[سرنوشت]] شدن این قبایل [[مسلمان]] در [[جنگ]] و [[صلح]] با دیگر قبایل غیرمسلمان است. | #میان [[قبایل]] پراکنده [[عرب]]، [[وحدت]] ایجاد کرد؛ البته این وحدت صرفاً دینی نبود؛ بلکه در کنار گستراندن [[اعتقادات]] و [[تعالیم]] مشترک دینی، وحدتی سیاسی نیز به وجود آورد. قبایل مستقل و [[متخاصم]] به [[برکت]] این وحدت سیاسی، دارای [[منافع]] و علایق مشترک شدند؛ بالاترین نمود و جلوه این وحدت سیاسی، هم [[سرنوشت]] شدن این قبایل [[مسلمان]] در [[جنگ]] و [[صلح]] با دیگر قبایل غیرمسلمان است. | ||
#[[پیامبر]]، مدینه را [[مرکز حکومت]] خویش قرار داد و از آنجا، [[حکام]] و والیانی را به مناطق مسلماننشین میفرستاد. [[طبری]] در [[تاریخ]] خویش، نام عدهای از [[صحابه رسول الله]]{{صل}} را که به انجام این امر گماشته شدند، ذکر میکند؛ البته برخی از این افراد، عهدهدار [[تعلیم]] [[واجبات]] دینی نیز بودند و برخی دیگر تنها در انجام [[امور اداری]] و [[مالی]] آن مناطق، [[نمایندگی]] داشتند و انجام امور مذهبی، نظیر: اقامه [[جماعت]]، [[تعلیم]] [[قرآن]] و [[آداب]] [[شریعت]]، به عهده شخص دیگری بود. در عهدنامهای که [[پیامبر]]{{صل}} خطاب به عمروبنحزم، هنگام فرستادن او به سوی [[یمن]] نوشتند از وی خواستند تا در امور [[حق]] با [[مردم]] به [[نرمی]] و [[مدارا]] [[رفتار]] نماید؛ ولی در مقابل [[ظالمان]]، [[شدت عمل]] به [[خرج]] دهد؛ همچنین [[خمس]] [[غنایم]] را بگیرد و [[زکات]] [[اموال]] را به ترتیبی که در متن همین [[عهدنامه]] آمده<ref>متن کامل این عهدنامه را میتوانید، در کتاب: “مجموعة الوثائق السیاسیة” تألیف محمد حمیدالله ص۱۳۷- ۱۴۳ ملاحظه نمایید.</ref>، از آنها وصول نماید؛ بنابراین واضح است که تنها [[حاکم]] و [[والی]] میتواند به انجام چنین اموری مبادرت ورزد. | # [[پیامبر]]، مدینه را [[مرکز حکومت]] خویش قرار داد و از آنجا، [[حکام]] و والیانی را به مناطق مسلماننشین میفرستاد. [[طبری]] در [[تاریخ]] خویش، نام عدهای از [[صحابه رسول الله]]{{صل}} را که به انجام این امر گماشته شدند، ذکر میکند؛ البته برخی از این افراد، عهدهدار [[تعلیم]] [[واجبات]] دینی نیز بودند و برخی دیگر تنها در انجام [[امور اداری]] و [[مالی]] آن مناطق، [[نمایندگی]] داشتند و انجام امور مذهبی، نظیر: اقامه [[جماعت]]، [[تعلیم]] [[قرآن]] و [[آداب]] [[شریعت]]، به عهده شخص دیگری بود. در عهدنامهای که [[پیامبر]]{{صل}} خطاب به عمروبنحزم، هنگام فرستادن او به سوی [[یمن]] نوشتند از وی خواستند تا در امور [[حق]] با [[مردم]] به [[نرمی]] و [[مدارا]] [[رفتار]] نماید؛ ولی در مقابل [[ظالمان]]، [[شدت عمل]] به [[خرج]] دهد؛ همچنین [[خمس]] [[غنایم]] را بگیرد و [[زکات]] [[اموال]] را به ترتیبی که در متن همین [[عهدنامه]] آمده<ref>متن کامل این عهدنامه را میتوانید، در کتاب: “مجموعة الوثائق السیاسیة” تألیف محمد حمیدالله ص۱۳۷- ۱۴۳ ملاحظه نمایید.</ref>، از آنها وصول نماید؛ بنابراین واضح است که تنها [[حاکم]] و [[والی]] میتواند به انجام چنین اموری مبادرت ورزد. | ||
#پیامبر{{صل}} تنها به [[عقاب]] [[اخروی]] اکتفا نمیکردند؛ بلکه برای متخلفان، بزهکاران و نیز کسانی که برخی [[قوانین]] [[تشریعی]] [[اسلام]] را زیر پا مینهادند، کیفرهای جزایی وضع نمودند؛ بنابراین [[اقامه حدود الهی]] و [[اعمال]] [[مجازات]] افراد [[خاطی]] از [[شؤون]] [[دولت]] و [[حکومت]] است. | #پیامبر{{صل}} تنها به [[عقاب]] [[اخروی]] اکتفا نمیکردند؛ بلکه برای متخلفان، بزهکاران و نیز کسانی که برخی [[قوانین]] [[تشریعی]] [[اسلام]] را زیر پا مینهادند، کیفرهای جزایی وضع نمودند؛ بنابراین [[اقامه حدود الهی]] و [[اعمال]] [[مجازات]] افراد [[خاطی]] از [[شؤون]] [[دولت]] و [[حکومت]] است. | ||
#حکومت، [[تصدی]] و [[سلطه]] [[سیاسی]]، در [[زبان قرآن]] و نیز [[مؤمنان]] [[صدر اسلام]] به کلمه “الامر” تعبیر میشده است: {{متن قرآن|وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ}}<ref>«و با آنها در کار، رایزنی کن» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>، {{متن قرآن|أَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ}}<ref>«و کارشان رایزنی میان همدیگر است» سوره شوری، آیه ۳۸.</ref> تعبیرات [[قرآنی]] است و (الامر) یا [[زعامت]] و [[رهبری]] [[رسول خدا]]{{صل}} اگر تنها [[زعامت دینی]] باشد، [[دعوت]] به [[مشورت]] و نظرخواهی در [[امور دینی]] و [[ابلاغ رسالت الهی]]، معنا ندارد. بنابراین به [[تدبیر]] و [[تصمیم]] سیاسی اشاره دارد. [[اصحاب]] [[رسول]] نیز علاوه بر [[پیامبری]]، [[شأن امامت]] و [[ولایت سیاسی]] برای او قائل بودند؛ از این روست که پس از [[وفات پیامبر]]{{صل}} ولایت سیاسی او را که از آن به “الامر” تعبیر میکردند، قابل [[نیابت]] و تصدی میدانستند؛ چنانچه اگر زعامت او صرفاً منصبی [[الهی]] و [[دینی]] بود، دیگر قابل نیابت و [[منازعه]] برای تصدی، در سطح [[صحابه]] نبود<ref>واعظی، احمد، حکومت دینی، ص۱۲۸-۱۳۱.</ref>. | #حکومت، [[تصدی]] و [[سلطه]] [[سیاسی]]، در [[زبان قرآن]] و نیز [[مؤمنان]] [[صدر اسلام]] به کلمه “الامر” تعبیر میشده است: {{متن قرآن|وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ}}<ref>«و با آنها در کار، رایزنی کن» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>، {{متن قرآن|أَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ}}<ref>«و کارشان رایزنی میان همدیگر است» سوره شوری، آیه ۳۸.</ref> تعبیرات [[قرآنی]] است و (الامر) یا [[زعامت]] و [[رهبری]] [[رسول خدا]]{{صل}} اگر تنها [[زعامت دینی]] باشد، [[دعوت]] به [[مشورت]] و نظرخواهی در [[امور دینی]] و [[ابلاغ رسالت الهی]]، معنا ندارد. بنابراین به [[تدبیر]] و [[تصمیم]] سیاسی اشاره دارد. [[اصحاب]] [[رسول]] نیز علاوه بر [[پیامبری]]، [[شأن امامت]] و [[ولایت سیاسی]] برای او قائل بودند؛ از این روست که پس از [[وفات پیامبر]]{{صل}} ولایت سیاسی او را که از آن به “الامر” تعبیر میکردند، قابل [[نیابت]] و تصدی میدانستند؛ چنانچه اگر زعامت او صرفاً منصبی [[الهی]] و [[دینی]] بود، دیگر قابل نیابت و [[منازعه]] برای تصدی، در سطح [[صحابه]] نبود<ref>واعظی، احمد، حکومت دینی، ص۱۲۸-۱۳۱.</ref>. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۸: | ||
===[[ویژگیهای امام]]=== | ===[[ویژگیهای امام]]=== | ||
امام، به عنوان محور و عامل اصلی [[هدایت]] و سرپرستی جامعه به سوی [[سعادت]] و [[تکامل]]، واجد ویژگیها و امتیازات منحصر به فردی است که او را سرآمد و مقتدای جامعه قرار میدهد؛ مهمترین ویژگیهای امام عبارتند از: | امام، به عنوان محور و عامل اصلی [[هدایت]] و سرپرستی جامعه به سوی [[سعادت]] و [[تکامل]]، واجد ویژگیها و امتیازات منحصر به فردی است که او را سرآمد و مقتدای جامعه قرار میدهد؛ مهمترین ویژگیهای امام عبارتند از: | ||
#[[عصمت]] و [[عدالت]]: یکی از [[اختصاصات امام]]{{ع}} [[مصونیت]] و عصمت اوست که [[امام علی]]{{ع}} در [[تبیین]] آن فرموده است: {{متن حدیث|فَمِنْهَا أَنْ يُعْلَمَ أَنَّهُ مَعْصُومٌ مِنَ الذُّنُوبِ كُلِّهَا صَغِيرِهَا وَ كَبِيرِهَا لَا يَزِلُّ فِي الْفُتْيَا وَ لَا يُخْطِئُ فِي الْجَوَابِ وَ لَا يَسْهُو وَ لَا يَنْسَى وَ لَا يَلْهُو بِشَيْءٍ مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا}}<ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۶۴.</ref>؛ یکی از [[نشانههای امام]] آن است که معلوم شود از [[گناهان]]؛ چه کوچک و چه بزرگ، [[معصوم]] و مصون است، در [[فتوا]] دادن دچار [[لغزش]] نمیشود؛ در [[پاسخ گفتن]] به هرگونه سؤالی [[خطا]] نمیکند، [[فراموشی]] ندارد و به [[امور دنیا]] سرگرم نمیشود؛ [که او را از [[خدا]] و وظیفهاش [[غافل]] نماید]. [[عصمت]] با اصطلاح [[عدالت]] نیز بیان میشود؛ چون [[عدل]] به معنای رعایت جایگاه [[واقعی]] امور است؛ چنانچه امیرالمؤمنین علی{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا}}<ref>نهجالبلاغه، حکمت ۴۳۷.</ref>؛ عدالت، امور را در جایگاه [[شایسته]] خود قرار میدهد و وقتی میگوییم: “امام، [[عادل]] است”؛ یعنی هر فعلی که از او صادر میشود، عین صواب است و در نوع خود، [[بهترین]] و عالیترین موضعگیری است. | # [[عصمت]] و [[عدالت]]: یکی از [[اختصاصات امام]]{{ع}} [[مصونیت]] و عصمت اوست که [[امام علی]]{{ع}} در [[تبیین]] آن فرموده است: {{متن حدیث|فَمِنْهَا أَنْ يُعْلَمَ أَنَّهُ مَعْصُومٌ مِنَ الذُّنُوبِ كُلِّهَا صَغِيرِهَا وَ كَبِيرِهَا لَا يَزِلُّ فِي الْفُتْيَا وَ لَا يُخْطِئُ فِي الْجَوَابِ وَ لَا يَسْهُو وَ لَا يَنْسَى وَ لَا يَلْهُو بِشَيْءٍ مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا}}<ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۶۴.</ref>؛ یکی از [[نشانههای امام]] آن است که معلوم شود از [[گناهان]]؛ چه کوچک و چه بزرگ، [[معصوم]] و مصون است، در [[فتوا]] دادن دچار [[لغزش]] نمیشود؛ در [[پاسخ گفتن]] به هرگونه سؤالی [[خطا]] نمیکند، [[فراموشی]] ندارد و به [[امور دنیا]] سرگرم نمیشود؛ [که او را از [[خدا]] و وظیفهاش [[غافل]] نماید]. [[عصمت]] با اصطلاح [[عدالت]] نیز بیان میشود؛ چون [[عدل]] به معنای رعایت جایگاه [[واقعی]] امور است؛ چنانچه امیرالمؤمنین علی{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا}}<ref>نهجالبلاغه، حکمت ۴۳۷.</ref>؛ عدالت، امور را در جایگاه [[شایسته]] خود قرار میدهد و وقتی میگوییم: “امام، [[عادل]] است”؛ یعنی هر فعلی که از او صادر میشود، عین صواب است و در نوع خود، [[بهترین]] و عالیترین موضعگیری است. | ||
#[[علم]]: یکی دیگر از [[ویژگیهای امام]] معصوم، علم اوست، علاوه بر اینکه [[امامت]] [[تکوینی]] اقتضا میکند که [[امام]] [[دانا]] به حقایق عالم [[تکوین]] باشد، در [[تشریع]] و [[اداره جامعه]] نیز باید از [[علم به قوانین الهی]] و [[دانش]] اداره صحیح [[جامعه]] به سوی [[مصالح]] و اهداف برخوردار باشد؛ در حدی که اولاً: معصوم از خطا و [[اشتباه]] در [[مرتبه علم]] و [[شناخت]] باشد و ثانیاً: از این نظر، بر کلیه افراد [[زمان]] خود [[برتری]] داشته باشد؛ چنانچه [[امام علی]]{{ع}} در ادامه [[حدیث]] فوق میفرماید: {{متن حدیث|وَ الثَّانِي أَنْ يَكُونَ أَعْلَمَ النَّاسِ بِحَلَالِ اللَّهِ وَ حَرَامِهِ وَ ضُرُوبِ أَحْكَامِهِ وَ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ جَمِيعِ مَا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ النَّاسُ فَيَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَيْهِ وَ يَسْتَغْنِي عَنْهُمْ}}؛ دومین [[نشانه امامت]] آن است که نسبت به [[حلال و حرام]] [[الهی]] و انواع [[احکام]]، [[اوامر و نواهی]] [[خداوند]]، تمامی آنچه را که [[انسانها]] به آن نیاز دارند، [[داناترین]] [[مردم]] باشد و در علم و دانش از دیگران [[بینیاز]] باشد”<ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۶۴.</ref>. | # [[علم]]: یکی دیگر از [[ویژگیهای امام]] معصوم، علم اوست، علاوه بر اینکه [[امامت]] [[تکوینی]] اقتضا میکند که [[امام]] [[دانا]] به حقایق عالم [[تکوین]] باشد، در [[تشریع]] و [[اداره جامعه]] نیز باید از [[علم به قوانین الهی]] و [[دانش]] اداره صحیح [[جامعه]] به سوی [[مصالح]] و اهداف برخوردار باشد؛ در حدی که اولاً: معصوم از خطا و [[اشتباه]] در [[مرتبه علم]] و [[شناخت]] باشد و ثانیاً: از این نظر، بر کلیه افراد [[زمان]] خود [[برتری]] داشته باشد؛ چنانچه [[امام علی]]{{ع}} در ادامه [[حدیث]] فوق میفرماید: {{متن حدیث|وَ الثَّانِي أَنْ يَكُونَ أَعْلَمَ النَّاسِ بِحَلَالِ اللَّهِ وَ حَرَامِهِ وَ ضُرُوبِ أَحْكَامِهِ وَ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ جَمِيعِ مَا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ النَّاسُ فَيَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَيْهِ وَ يَسْتَغْنِي عَنْهُمْ}}؛ دومین [[نشانه امامت]] آن است که نسبت به [[حلال و حرام]] [[الهی]] و انواع [[احکام]]، [[اوامر و نواهی]] [[خداوند]]، تمامی آنچه را که [[انسانها]] به آن نیاز دارند، [[داناترین]] [[مردم]] باشد و در علم و دانش از دیگران [[بینیاز]] باشد”<ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۶۴.</ref>. | ||
#کفایت: [[امام]]، برای ایفای نقش [[هدایتگری]] خود، باید علاوه بر [[علم]] و [[عصمت]] [[توانایی]] [[اداره حکومت]] را داشته و در این خصوص نیز [[شایستهترین]] [[مردمان]]؛ به عبارتی، {{عربی|اکفأ الناس}}، باشد. [[امام علی]]{{ع}} در همان [[حدیث]]، {{متن حدیث|أَشْجَعِ النَّاسِ}} و {{متن حدیث|أَسْخَى النَّاسِ}} را از [[صفات امام]] بر میشمارد که این صفات، نشانههایی از کفایت و توانایی امام در [[اداره امور]] [[جامعه]] و [[حکومت]] محصوب میشود.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۷۷.</ref> | #کفایت: [[امام]]، برای ایفای نقش [[هدایتگری]] خود، باید علاوه بر [[علم]] و [[عصمت]] [[توانایی]] [[اداره حکومت]] را داشته و در این خصوص نیز [[شایستهترین]] [[مردمان]]؛ به عبارتی، {{عربی|اکفأ الناس}}، باشد. [[امام علی]]{{ع}} در همان [[حدیث]]، {{متن حدیث|أَشْجَعِ النَّاسِ}} و {{متن حدیث|أَسْخَى النَّاسِ}} را از [[صفات امام]] بر میشمارد که این صفات، نشانههایی از کفایت و توانایی امام در [[اداره امور]] [[جامعه]] و [[حکومت]] محصوب میشود.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۷۷.</ref> | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۸: | ||
[[رده:نظام سیاسی]] | [[رده:نظام سیاسی]] | ||
[[رده:نظام]] | [[رده:نظام]] | ||