جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>این\sمدخل\sاز\sچند\sمنظر\sمتفاوت\،\sبررسی\sمیشود\:<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\...) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = | ||
خط ۱۰: | خط ۹: | ||
* [[زیارت]]، خود را به محک زدن است، [[زیارت]]، خود را با [[الگو]] و مدل سنجیدن است و این گامی برای [[رشد دادن]] به خود و معنویتهای خود و کاستن از نقایص و [[عیوب]] است. وقتی ما در برابر یک [[معصوم]] و [[امام]] [[شهید]] قرار میگیریم و در [[مزار]] [[پیشوایان دین]]، با [[شناخت]] و [[بصیرت]] حضور مییابیم و میدانیم که اینان، کمال مجسم و عینیتِ [[فضیلت]] و جلوهای از [[نور]] [[خدا]] و چشمهای از [[فیض]] [[رب]]، و تبلوری از [[ایمان]] و [[خلوص]] و [[عبودیت]] و پاکیاند، در این صورت، عظمتِ آنان، ما را متوجه نقائص مان میکند، و [[پاکی]] آنان، ما را به آلودگیهایمان آشنا میسازد، [[معنویت]] و [[روحانیت]] آنان، ما را به [[مادیت]] و [[دنیاگرایی]] مان واقف میگرداند، طاعتِ آنان، [[معصیت]] ما را روشن مینماید، [[نورانیت]] آنان، تیره جانی و تاریک دلی ما را، صفای آنان، غل و [[غش]] ما را، [[خدا]] ترسی آنان، هواپرستیِ ما را، تعالی [[روح]] و رتبه والایشان، تنزل [[مقام]] و [[پستی]] منزل ما را. حضور در [[مزار]] [[امامان]] [[پاک]] ما را [[آگاه]] میکند که: اگر آنان در قلّهاند، ما هنوز به «دامنه» هم نرسیدهایم، اگر آنان مطهّراند، ما هنوز در [[فکر]] [[طهارت]] هم نیستیم، اگر آنان معصوماند، ما گرفتار معصیتیم، اگر آنان [[برگزیده]] خدایند، ما هنوز در دام [[ابلیس]] و [[هوای نفس]]، اسیریم، اگر آنان در اوج [[معراج]] معنویاند، ما در «[[هبوط]] [[مادّی]]» مانده ایم، اگر آنان [[بنده]] خدایند، ما در بندِ خودیم<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۴۸، ۴۹.</ref>. | * [[زیارت]]، خود را به محک زدن است، [[زیارت]]، خود را با [[الگو]] و مدل سنجیدن است و این گامی برای [[رشد دادن]] به خود و معنویتهای خود و کاستن از نقایص و [[عیوب]] است. وقتی ما در برابر یک [[معصوم]] و [[امام]] [[شهید]] قرار میگیریم و در [[مزار]] [[پیشوایان دین]]، با [[شناخت]] و [[بصیرت]] حضور مییابیم و میدانیم که اینان، کمال مجسم و عینیتِ [[فضیلت]] و جلوهای از [[نور]] [[خدا]] و چشمهای از [[فیض]] [[رب]]، و تبلوری از [[ایمان]] و [[خلوص]] و [[عبودیت]] و پاکیاند، در این صورت، عظمتِ آنان، ما را متوجه نقائص مان میکند، و [[پاکی]] آنان، ما را به آلودگیهایمان آشنا میسازد، [[معنویت]] و [[روحانیت]] آنان، ما را به [[مادیت]] و [[دنیاگرایی]] مان واقف میگرداند، طاعتِ آنان، [[معصیت]] ما را روشن مینماید، [[نورانیت]] آنان، تیره جانی و تاریک دلی ما را، صفای آنان، غل و [[غش]] ما را، [[خدا]] ترسی آنان، هواپرستیِ ما را، تعالی [[روح]] و رتبه والایشان، تنزل [[مقام]] و [[پستی]] منزل ما را. حضور در [[مزار]] [[امامان]] [[پاک]] ما را [[آگاه]] میکند که: اگر آنان در قلّهاند، ما هنوز به «دامنه» هم نرسیدهایم، اگر آنان مطهّراند، ما هنوز در [[فکر]] [[طهارت]] هم نیستیم، اگر آنان معصوماند، ما گرفتار معصیتیم، اگر آنان [[برگزیده]] خدایند، ما هنوز در دام [[ابلیس]] و [[هوای نفس]]، اسیریم، اگر آنان در اوج [[معراج]] معنویاند، ما در «[[هبوط]] [[مادّی]]» مانده ایم، اگر آنان [[بنده]] خدایند، ما در بندِ خودیم<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۴۸، ۴۹.</ref>. | ||
* [[زیارت]]، [[زمینهساز]] این [[تقابل]] و تقارن و مقایسه و [[محاسبه]] است و تا این سنجش انجام نگیرد، به کاستیهای [[اخلاقی]] و ضعفهای [[معنوی]] خود واقف نخواهیم شد. این است که [[زیارت]] را قرار گرفتن در برابر آینه میدانیم، [[شناخت]] درد، نیمی از درمان است. [[شناخت]] [[نقص]] هم گامی برای جبران است. وقتی [[ائمه]]، [[امام]] و [[الگو]] و [[اسوه]] مایند، با [[زیارت]] آگاهانه و از روی [[معرفت]]، میتوان دریافت که چه اندازه به آنان، [[اقتدا]] و تأسّی کردهایم؟ اگر آنان اماماند، آیا ما هم «[[امت]]» و پیرویم؟<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۴۸، ۴۹.</ref>. | * [[زیارت]]، [[زمینهساز]] این [[تقابل]] و تقارن و مقایسه و [[محاسبه]] است و تا این سنجش انجام نگیرد، به کاستیهای [[اخلاقی]] و ضعفهای [[معنوی]] خود واقف نخواهیم شد. این است که [[زیارت]] را قرار گرفتن در برابر آینه میدانیم، [[شناخت]] درد، نیمی از درمان است. [[شناخت]] [[نقص]] هم گامی برای جبران است. وقتی [[ائمه]]، [[امام]] و [[الگو]] و [[اسوه]] مایند، با [[زیارت]] آگاهانه و از روی [[معرفت]]، میتوان دریافت که چه اندازه به آنان، [[اقتدا]] و تأسّی کردهایم؟ اگر آنان اماماند، آیا ما هم «[[امت]]» و پیرویم؟<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۴۸، ۴۹.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |