ضرورت امامت در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۹: خط ۲۹:
====بخش دوم====
====بخش دوم====
* نمونهٔ بخش دوم از این دسته روایات كه بر ضرورت تكوینی طبیعی وجود پیروانی برای [[امام]] و حاكم الهی كه از دستور او تبعیت نموده و او را به عنوان حاكم و آمر و ناهی از سوی خدا اطاعت كنند نیز در ذیل می‌آید<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>:
* نمونهٔ بخش دوم از این دسته روایات كه بر ضرورت تكوینی طبیعی وجود پیروانی برای [[امام]] و حاكم الهی كه از دستور او تبعیت نموده و او را به عنوان حاكم و آمر و ناهی از سوی خدا اطاعت كنند نیز در ذیل می‌آید<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>:
*۱. [[کلینی]] به سند صحیح از [[امام صادق]]{{ع}} روایت می‌كند كه در ضمن روایتی فرمود:"همانا برای هر چیزی امامی وجود دارد، و [[امام]] زمین‌ها زمینی است که شیعیان در آن سکونت دارند، به خدا سوگند، اگر جمع شما در زمین نمی‌بود، هیچگاه گیاهی در این زمین به چشم نمی‌دیدی، به خدا سوگند اگر نبود جمع شما روی زمین خداوند نعمتش را بر مخالفان شما فرو نمی‌فرستاد، و هرگز خوشی و نعمتی نصیب آنها نمی‌شد"<ref>{{عربی|اندازه=150%|" أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِ‏ شَيْ‏ءٍ إِمَاماً وَ إِمَامُ‏ الْأَرْضِ‏ أَرْضٌ‏ تَسْكُنُهَا الشِّيعَةُ وَ اللَّهِ لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنْكُمْ مَا رَأَيْتَ بِعَيْنٍ عُشْباً أَبَداً وَ اللَّهِ لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنْكُمْ مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَى أَهْلِ خِلَافِكُمْ وَ لَا أَصَابُوا الطَّيِّبَات‏‏"}}؛ اصول کافی، ج۸، ص:۲۱۲.</ref><ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>.
#[[کلینی]] به سند صحیح از [[امام صادق]]{{ع}} روایت می‌كند كه در ضمن روایتی فرمود:"همانا برای هر چیزی امامی وجود دارد، و [[امام]] زمین‌ها زمینی است که شیعیان در آن سکونت دارند، به خدا سوگند، اگر جمع شما در زمین نمی‌بود، هیچگاه گیاهی در این زمین به چشم نمی‌دیدی، به خدا سوگند اگر نبود جمع شما روی زمین خداوند نعمتش را بر مخالفان شما فرو نمی‌فرستاد، و هرگز خوشی و نعمتی نصیب آنها نمی‌شد"<ref>{{عربی|اندازه=150%|" أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِ‏ شَيْ‏ءٍ إِمَاماً وَ إِمَامُ‏ الْأَرْضِ‏ أَرْضٌ‏ تَسْكُنُهَا الشِّيعَةُ وَ اللَّهِ لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنْكُمْ مَا رَأَيْتَ بِعَيْنٍ عُشْباً أَبَداً وَ اللَّهِ لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنْكُمْ مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَى أَهْلِ خِلَافِكُمْ وَ لَا أَصَابُوا الطَّيِّبَات‏‏"}}؛ اصول کافی، ج۸، ص:۲۱۲.</ref>. این روایت رویش گیاه از زمین و هر نعمت الهی را در گرو وجود كسانی روی زمین می‌داند كه [[امام]] الهی را شناخته و از وی اطاعت كرده‌اند كه از آنان به "شیعه" تعبیر شده است. این مضمون در روایات فراوان دیگر نیز آمده است و آیات قرآن نیز این مضمون را تأیید می‌كنند؛ نظیر:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُواْ وَاتَّقَوْا لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلأدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِم مِّن رَّبِّهِمْ لأَكَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ سَاء مَا يَعْمَلُونَ}}﴾}}<ref> و اگر اهل کتاب ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند از گناهان آنان در می‌گذشتیم و آنان را به بوستان‌های پرنعمت در می‌آوردیم.و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا می‌داشتند از نعمت‌های آسمانی و زمینی برخوردار می‌شدند؛ برخی از ایشان امتی میانه‌رو هستند و بسیاری از آنان آنچه انجام می‌دهند زشت است؛ سوره مائده، آیه: ۶۵- ۶۶.</ref>. به ضمیمهٔ آیه‌ای دیگر:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِينَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُواْ عَلَيْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلاً وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ}}﴾}}<ref> ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (تورات‌شناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری می‌کردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند؛ سوره مائده، آیه:۴۴.</ref><ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>.
*این روایت رویش گیاه از زمین و هر نعمت الهی را در گرو وجود كسانی روی زمین می‌داند كه [[امام]] الهی را شناخته و از وی اطاعت كرده‌اند كه از آنان به "شیعه" تعبیر شده است. این مضمون در روایات فراوان دیگر نیز آمده است و آیات قرآن نیز این مضمون را تأیید می‌كنند؛ نظیر:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُواْ وَاتَّقَوْا لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلأدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِم مِّن رَّبِّهِمْ لأَكَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ سَاء مَا يَعْمَلُونَ}}﴾}}<ref> و اگر اهل کتاب ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند از گناهان آنان در می‌گذشتیم و آنان را به بوستان‌های پرنعمت در می‌آوردیم.و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا می‌داشتند از نعمت‌های آسمانی و زمینی برخوردار می‌شدند؛ برخی از ایشان امتی میانه‌رو هستند و بسیاری از آنان آنچه انجام می‌دهند زشت است؛ سوره مائده، آیه: ۶۵- ۶۶.</ref><ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>.
#[[كشی]] در رجال به سندش از [[امام باقر]]{{ع}} روایت می‌كند:"فرمود: زمین را هفت تن پُر کرده‌اند که به سبب آنان روزی به شما رسد، و به سبب آنان یاری می‌شوید، و به سبب آنان آسمان بر شما می‌بارد. از میان آنان:[[سلمان فارسی]]، [[مقداد]]، [[ابوذر]]، [[عمار]] و [[حذیفه]]"رحمة الله علیهم" و [[امام علی]]{{ع}} می‌فرمود: و من [[امام]] آنان می‌باشم"<ref>{{عربی|اندازه=1۲0%|"عَنْ أَبِیهِ، عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ {{ع}}، قَالَ: ضَاقَتِ الْأَرْضُ‌ ‌بِسَبْعَةٍ بِهِمْ تُرْزَقُونَ وَ بِهِمْ تُنْصَرُونَ، وَ بِهِمْ تُمْطَرُونَ، مِنْهُمْ سَلْمَانُ الْفَارِسِی وَالْمِقْدَادُ وَأَبُو ذَرٍّ وَعَمَّارٌ وَ حُذَیفَةُ "رَحْمَةُ اللهِ عَلَیهِمْ"وَ كَانَ عَلِی{{ع}} یقُولُ: وَ أَنَا إِمَامُهُمْ‏‏"}}؛ رجال کشی، ص:۶.</ref><ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>.
*به ضمیمهٔ آیه‌ای دیگر:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِينَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُواْ عَلَيْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلاً وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ}}﴾}}<ref> ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (تورات‌شناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری می‌کردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند؛ سوره مائده، آیه:۴۴.</ref><ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>.
#همچنین [[كشی]] در رجال به سندش از [[امام صادق]]{{ع}} روایت می‌كند كه دربارهٔ چند تن از اصحاب پدرش و نیز خودش فرمود:"پدرم آنان را امانتداران حلال و حرام خدا برگزید، و آنان گنجینه دانش او بودند، آنان نزد من نیز این چنین‌اند. آنان رازداران من می‌باشند یاران راستین پدرم می‌باشند؛ اگر خداوند بخواهد بر مردم زمین بلایی نازل کند به سبب اینان آن بلا را دفع می‌کند، اینان ستارگان شیعیان من‌اند زندگان و مردگانشان، یاد پدرم را زنده نگه می‌دارند، به سبب آنان خداوند هر بدعتی را برکنار می‌کند، اینان آنچه را باطل مسلکان به دین می‌آویزند، و آنچه افراط‌گرایان توجیه و تأویل می‌کنند، از دین می‌پالایند و می‌شویند. سپس حضرت {{ع}} گریست. گفتم: اینان چه کسانی می‌باشند؟ فرمود: آنانکه صلوات و رحمت خدا در زندگی و پس از مرگ بر آنان باد، [[بُرید عِجلی]]، و [[زرارة]]، و [[ابو بصیر]]، و [[محمد بن مسلم]]... ."<ref>{{عربی|اندازه=120%|" كَانَ أَبِي {{ع}} ائْتَمَنَهُمْ‏ عَلَى‏ حَلَالِ‏ اللَّهِ‏ وَ حَرَامِهِ‏ وَ كَانُوا عَيْبَةَ عِلْمِهِ‏ وَ كَذَلِكَ الْيَوْمَ هُمْ عِنْدِي مُسْتَوْدَعُ سِرِّي وَ أَصْحَابُ أَبِي حَقّاً إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِأَهْلِ الْأَرْضِ سُوءاً صَرَفَ بِهِمْ عَنْهُمُ السُّوءَ هُمْ نُجُومُ شِيعَتِي أَحْيَاءً وَ أَمْوَاتاً (هُمُ الَّذِينَ أَحْيَوْا) ذِكْرَ أَبِي {{ع}} بِهِمْ يَكْشِفُ اللَّهُ كُلَّ بِدْعَةٍ يَنْفُونَ عَنْ هَذَا الدِّينِ انْتِحَالَ الْمُبْطِلِينَ وَ تَأْوِيلَ الْغَالِينَ ثُمَّ بَكَى فَقُلْتُ مَنْ هُمْ فَقَالَ مَنْ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ (وَ عَلَيْهِمْ رَحْمَتُهُ) أَحْيَاءً وَ أَمْوَاتاً بُرَيْدٌ الْعِجْلِيُّ وَ أَبُو بَصِيرٍ وَ زُرَارَةُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ‏‏"}}؛ رجال کشی، ص:۱۳۷.</ref><ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>.
*۲. [[كشی]] در رجال به سندش از [[امام باقر]]{{ع}} روایت می‌كند:"فرمود: زمین را هفت تن پُر کرده‌اند که به سبب آنان روزی به شما رسد، و به سبب آنان یاری می‌شوید، و به سبب آنان آسمان بر شما می‌بارد. از میان آنان:[[سلمان فارسی]]، [[مقداد]]، [[ابوذر]]، [[عمار]] و [[حذیفه]]"رحمة الله علیهم" و [[امام علی]]{{ع}} می‌فرمود: و من [[امام]] آنان می‌باشم"<ref>{{عربی|اندازه=1۲0%|"عَنْ أَبِیهِ، عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ {{ع}}، قَالَ: ضَاقَتِ الْأَرْضُ‌ ‌بِسَبْعَةٍ بِهِمْ تُرْزَقُونَ وَ بِهِمْ تُنْصَرُونَ، وَ بِهِمْ تُمْطَرُونَ، مِنْهُمْ سَلْمَانُ الْفَارِسِی وَالْمِقْدَادُ وَأَبُو ذَرٍّ وَعَمَّارٌ وَ حُذَیفَةُ "رَحْمَةُ اللهِ عَلَیهِمْ"وَ كَانَ عَلِی{{ع}} یقُولُ: وَ أَنَا إِمَامُهُمْ‏‏"}}؛ رجال کشی، ص:۶.</ref><ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>.
#[[علامه مجلسی]] در بحار الانوار از کتاب بشارة المصطفی لشیعة المرتضی به نقل از [[شیخ صدوق]] به سند صحیح از [[امام صادق]]{{ع}} روایت می‌كند:"[[رسول خدا]]{{صل}} بر فراز منبر به [[امام علی|علی]]{{ع}} فرمود: ای [[امام علی|علی]] همانا خداوند عزوجل محبت مساکین و مستضعفین زمین را نسبت به تو، به تو بخشیده است تو نیز آنان را به برادری پسندیدی و آنان نیز تو را به [[امامت]] خویش پسندیدند... ای [[امام علی|علی]]! تو امیر مؤمنان، و راهبر پیشانی‌سپیدان استوارپای هستی. ای [[امام علی|علی]]! شیعیان تو برگزیدگانند. هر آینه اگر نبودید تو و شیعیان تو، دینی برای خدا عزوجل برپا نمی‌شد، و اگر نبود کسانی از شما، در زمین آسمان هرگز بارانش را فرو نمی‌فرستاد"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} عَلَى مِنْبَرِهِ يَا عَلِيُ‏ إِنَ‏ اللَّهَ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَهَبَ‏ لَكَ‏ حُبَ‏ الْمَسَاكِينِ‏ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ‏ فِي الْأَرْضِ فَرَضِيتَ بِهِمْ إِخْوَاناً وَ رَضُوا بِكَ إِمَاماً ... يَا عَلِيُ‏ أَنْتَ‏ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ‏ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ‏ يَا عَلِيُّ شِيعَتُكَ الْمُنْتَجَبُونَ وَ لَوْ لَا أَنْتَ وَ شِيعَتُكَ مَا قَامَ لِلَّهِ دِينٌ وَ لَوْ لَا مَنْ فِي الْأَرْضِ مِنْهُمْ مَا أَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَةً"}}؛ بحار الانوار، ج۶۵، ص:۴۵ و ۴۶.</ref>. این روایت را [[فضل الله بن محمود فارسی]] نیز به سندش از [[امام صادق]]{{ع}} روایت كرده است <ref>بحار الانوار، ج۶۵، ص:۴۰ و ۴۱.</ref><ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>.
*۳. همچنین [[كشی]] در رجال به سندش از [[امام صادق]]{{ع}} روایت می‌كند كه دربارهٔ چند تن از اصحاب پدرش و نیز خودش فرمود:"پدرم آنان را امانتداران حلال و حرام خدا برگزید، و آنان گنجینه دانش او بودند، آنان نزد من نیز این چنین‌اند. آنان رازداران من می‌باشند یاران راستین پدرم می‌باشند؛ اگر خداوند بخواهد بر مردم زمین بلایی نازل کند به سبب اینان آن بلا را دفع می‌کند، اینان ستارگان شیعیان من‌اند زندگان و مردگانشان، یاد پدرم را زنده نگه می‌دارند، به سبب آنان خداوند هر بدعتی را برکنار می‌کند، اینان آنچه را باطل مسلکان به دین می‌آویزند، و آنچه افراط‌گرایان توجیه و تأویل می‌کنند، از دین می‌پالایند و می‌شویند. سپس حضرت {{ع}} گریست. گفتم: اینان چه کسانی می‌باشند؟ فرمود: آنانکه صلوات و رحمت خدا در زندگی و پس از مرگ بر آنان باد، [[بُرید عِجلی]]، و [[زرارة]]، و [[ابو بصیر]]، و [[محمد بن مسلم]]... ."<ref>{{عربی|اندازه=120%|" كَانَ أَبِي {{ع}} ائْتَمَنَهُمْ‏ عَلَى‏ حَلَالِ‏ اللَّهِ‏ وَ حَرَامِهِ‏ وَ كَانُوا عَيْبَةَ عِلْمِهِ‏ وَ كَذَلِكَ الْيَوْمَ هُمْ عِنْدِي مُسْتَوْدَعُ سِرِّي وَ أَصْحَابُ أَبِي حَقّاً إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِأَهْلِ الْأَرْضِ سُوءاً صَرَفَ بِهِمْ عَنْهُمُ السُّوءَ هُمْ نُجُومُ شِيعَتِي أَحْيَاءً وَ أَمْوَاتاً (هُمُ الَّذِينَ أَحْيَوْا) ذِكْرَ أَبِي {{ع}} بِهِمْ يَكْشِفُ اللَّهُ كُلَّ بِدْعَةٍ يَنْفُونَ عَنْ هَذَا الدِّينِ انْتِحَالَ الْمُبْطِلِينَ وَ تَأْوِيلَ الْغَالِينَ ثُمَّ بَكَى فَقُلْتُ مَنْ هُمْ فَقَالَ مَنْ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ (وَ عَلَيْهِمْ رَحْمَتُهُ) أَحْيَاءً وَ أَمْوَاتاً بُرَيْدٌ الْعِجْلِيُّ وَ أَبُو بَصِيرٍ وَ زُرَارَةُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ‏‏"}}؛ رجال کشی، ص:۱۳۷.</ref><ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>.
#[[ شیخ طوسی]] در امالی به سندش از [[امام صادق]]{{ع}} نقل می‌كند كه در ضمن روایتی دربارهٔ شیعیان به [[مهزم بن أبی برده]] فرمود:"نعمتی که مخالفان شما از آن برخوردارند به سبب مجاورت با شماست، و اگر شیعیان [[امام علی|علی]]{{ع}} روی زمین نبودند هیچگاه چشم تو روی باران را در این زمین نمی‌دید"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" إِنَّهُ‏ لَيُنْعَمُ‏ عَلَى‏ أَهْلِ‏ خِلَافِكُمْ‏ بِجِوَارِكُمْ‏ إِيَّاهُمْ‏، وَ لَوْ لَا مَا عَلَى‏ الْأَرْضِ‏ مِنْ‏ شِيعَةِ عَلِيٍّ مَا نَظَرْتَ إِلَى غَيْثٍ أَبَداً، إِنَّ أَحَدَكُمْ لَيَخْرُجُ وَ مَا فِي صَحِيفَتِهِ حَسَنَةٌ، فَيَمْلَؤُهَا اللَّهُ لَهُ حَسَنَاتٍ قَبْلَ أَنْ يَنْصَرِفَ، وَ ذَلِكَ أَنَّهُ يَمُرُّ بِالْمَجْلِسِ وَ هُمْ يَشْتُمُونَنَا، فَيُقَالُ: اسْكُتُوا هَذَا مِنَ الْفُلَانِيَّةِ، فَإِذَا مَضَى عَنْهُمْ شَتَمُوهُ فِينَا"}}؛ بحار الانوار، ج۶۵، ص: ۷۵.</ref><ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>.
*۴. [[علامه مجلسی]] در بحار الانوار از کتاب بشارة المصطفی لشیعة المرتضی به نقل از [[شیخ صدوق]] به سند صحیح از [[امام صادق]]{{ع}} روایت می‌كند:"[[رسول خدا]]{{صل}} بر فراز منبر به [[امام علی|علی]]{{ع}} فرمود: ای [[امام علی|علی]] همانا خداوند عزوجل محبت مساکین و مستضعفین زمین را نسبت به تو، به تو بخشیده است تو نیز آنان را به برادری پسندیدی و آنان نیز تو را به [[امامت]] خویش پسندیدند... ای [[امام علی|علی]]! تو امیر مؤمنان، و راهبر پیشانی‌سپیدان استوارپای هستی. ای [[امام علی|علی]]! شیعیان تو برگزیدگانند. هر آینه اگر نبودید تو و شیعیان تو، دینی برای خدا عزوجل برپا نمی‌شد، و اگر نبود کسانی از شما، در زمین آسمان هرگز بارانش را فرو نمی‌فرستاد"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} عَلَى مِنْبَرِهِ يَا عَلِيُ‏ إِنَ‏ اللَّهَ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَهَبَ‏ لَكَ‏ حُبَ‏ الْمَسَاكِينِ‏ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ‏ فِي الْأَرْضِ فَرَضِيتَ بِهِمْ إِخْوَاناً وَ رَضُوا بِكَ إِمَاماً ... يَا عَلِيُ‏ أَنْتَ‏ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ‏ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ‏ يَا عَلِيُّ شِيعَتُكَ الْمُنْتَجَبُونَ وَ لَوْ لَا أَنْتَ وَ شِيعَتُكَ مَا قَامَ لِلَّهِ دِينٌ وَ لَوْ لَا مَنْ فِي الْأَرْضِ مِنْهُمْ مَا أَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَةً"}}؛ بحار الانوار، ج۶۵، ص:۴۵ و ۴۶.</ref><ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>.
#[[حسن بن علی بن الحسین بن شعبهٔ حرّانی]] در تحف العقول از [[امام صادق]]{{ع}} روایت می‌كند: "مردی بر [[امام صادق]]{{ع}} وارد شد حضرت خطاب به او فرمود: از چه کسانی هستی؟ گفت: از دوستان و اهل ولایت شما هستم، پس [[امام صادق]]{{ع}} به او فرمود: خداوند بنده‌ای دوست نمی‌دارد مگر آنکه او را به ولایت خویش بپذیرد و کسی را به ولایت خویش نمی‌پذیرد مگر آنکه به بهشت وارد کند. سپس حضرت به او فرمود: از کدام دوستان ما هستی؟ آن مرد سکوت کرد، پس سدیر به حضرت گفت: دوستان شما چه مقدارند؟ حضرت فرمود: سه دسته‌اند: دسته‌ای ما را در آشکار دوست دارند، لکن در نهان ما را دوست ندارند، و دسته‌ای ما را در نهان دوست دارند، لکن در آشکار دوست ندارند، و دسته‌ای ما را در آشکار و نهان دوست دارند، اینان آن گروه برترند که از زلال شیرین نوشیده‌اند، و از دانش تأویل کتاب و سخن تبیین کنندهٔ حقّ ناب و معرفت سبب الاسباب بهره‌مند شده‌اند پس اینان گروه برترند تا آنجا که فرمود: به سبب اینان خداوند بیمار را شفا می‌بخشد، و تهی‌دست را توانگری می‌دهد، و به سبب اینان یاری می‌شوید، و به سبب اینان باران بر شما می‌بارد، و به سبب اینان به شما روزی می‌دهند، اینان همانهایند که در شمار کمترین‌اند، و نزد خداوند از نظر قدر و جایگاه برترین‌اند"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" دَخَلَ عَلَى الصَّادِقِ {{ع}} رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ مِمَّنِ الرَّجُلُ فَقَالَ مِنْ مُحِبِّيكُمْ وَ مَوَالِيكُمْ فَقَالَ لَهُ جَعْفَرٌ لَا يُحِبُّ اللَّهُ عَبْداً حَتَّى يَتَوَلَّاهُ وَ لَا يَتَوَلَّاهُ حَتَّى يُوجِبَ لَهُ الْجَنَّةَ ثُمَّ قَالَ لَهُ مِنْ أَيِّ مُحِبِّينَا أَنْتَ فَسَكَتَ الرَّجُلُ فَقَالَ لَهُ سَدِيرٌ وَ كَمْ مُحِبُّوكُمْ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ عَلَى ثَلَاثِ طَبَقَاتٍ طَبَقَةٌ أَحَبُّونَا فِي الْعَلَانِيَةِ وَ لَمْ يُحِبُّونَا فِي السِّرِّ وَ طَبَقَةٌ يُحِبُّونَنَا فِي السِّرِّ وَ لَمْ يُحِبُّونَا فِي الْعَلَانِيَةِ وَ طَبَقَةٌ يُحِبُّونَنَا فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَةِ هُمُ النَّمَطُ الْأَعْلَى شَرِبُوا مِنَ الْعَذْبِ الْفُرَاتِ وَ عَلِمُوا تَأْوِيلَ الْكِتَابِ وَ فَصْلَ الْخِطَابِ وَ سَبَبَ الْأَسْبَابِ فَهُمُ النَّمَطُ الْأَعْلَى الْفَقْرُ وَ الْفَاقَةُ وَ أَنْوَاعُ الْبَلَاءِ أَسْرَعُ إِلَيْهِمْ مِنْ رَكْضِ الْخَيْلِ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا وَ فُتِنُوا فَمِنْ بَيْنِ مَجْرُوحٍ وَ مَذْبُوحٍ مُتَفَرِّقِينَ فِي كُلِّ بِلَادٍ قَاصِيَةٍ بِهِمْ‏ يَشْفِي‏ اللَّهُ‏ السَّقِيمَ‏ وَ يُغْنِي‏ الْعَدِيمَ‏ وَ بِهِمْ‏ تُنْصَرُونَ‏ وَ بِهِمْ تُمْطَرُونَ وَ بِهِمْ تُرْزَقُونَ وَ هُمُ الْأَقَلُّونَ عَدَداً الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً وَ خَطَراً ..."}}؛ تحف العقول، ص:۲۴۱.</ref><ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>.
*این روایت را [[فضل الله بن محمود فارسی]] نیز به سندش از [[امام صادق]]{{ع}} روایت كرده است <ref>بحار الانوار، ج۶۵، ص:۴۰ و ۴۱.</ref><ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>.
*۵.[[ شیخ طوسی]] در امالی به سندش از [[امام صادق]]{{ع}} نقل می‌كند كه در ضمن روایتی دربارهٔ شیعیان به [[مهزم بن أبی برده]] فرمود:"نعمتی که مخالفان شما از آن برخوردارند به سبب مجاورت با شماست، و اگر شیعیان [[امام علی|علی]]{{ع}} روی زمین نبودند هیچگاه چشم تو روی باران را در این زمین نمی‌دید"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" إِنَّهُ‏ لَيُنْعَمُ‏ عَلَى‏ أَهْلِ‏ خِلَافِكُمْ‏ بِجِوَارِكُمْ‏ إِيَّاهُمْ‏، وَ لَوْ لَا مَا عَلَى‏ الْأَرْضِ‏ مِنْ‏ شِيعَةِ عَلِيٍّ مَا نَظَرْتَ إِلَى غَيْثٍ أَبَداً، إِنَّ أَحَدَكُمْ لَيَخْرُجُ وَ مَا فِي صَحِيفَتِهِ حَسَنَةٌ، فَيَمْلَؤُهَا اللَّهُ لَهُ حَسَنَاتٍ قَبْلَ أَنْ يَنْصَرِفَ، وَ ذَلِكَ أَنَّهُ يَمُرُّ بِالْمَجْلِسِ وَ هُمْ يَشْتُمُونَنَا، فَيُقَالُ: اسْكُتُوا هَذَا مِنَ الْفُلَانِيَّةِ، فَإِذَا مَضَى عَنْهُمْ شَتَمُوهُ فِينَا"}}؛ بحار الانوار، ج۶۵، ص: ۷۵.</ref><ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>.
*۶. [[حسن بن علی بن الحسین بن شعبهٔ حرّانی]] در تحف العقول از [[امام صادق]]{{ع}} روایت می‌كند: "مردی بر [[امام صادق]]{{ع}} وارد شد حضرت خطاب به او فرمود: از چه کسانی هستی؟ گفت: از دوستان و اهل ولایت شما هستم، پس [[امام صادق]]{{ع}} به او فرمود: خداوند بنده‌ای دوست نمی‌دارد مگر آنکه او را به ولایت خویش بپذیرد و کسی را به ولایت خویش نمی‌پذیرد مگر آنکه به بهشت وارد کند. سپس حضرت به او فرمود: از کدام دوستان ما هستی؟ آن مرد سکوت کرد، پس سدیر به حضرت گفت: دوستان شما چه مقدارند؟ حضرت فرمود: سه دسته‌اند: دسته‌ای ما را در آشکار دوست دارند، لکن در نهان ما را دوست ندارند، و دسته‌ای ما را در نهان دوست دارند، لکن در آشکار دوست ندارند، و دسته‌ای ما را در آشکار و نهان دوست دارند، اینان آن گروه برترند که از زلال شیرین نوشیده‌اند، و از دانش تأویل کتاب و سخن تبیین کنندهٔ حقّ ناب و معرفت سبب الاسباب بهره‌مند شده‌اند پس اینان گروه برترند تا آنجا که فرمود: به سبب اینان خداوند بیمار را شفا می‌بخشد، و تهی‌دست را توانگری می‌دهد، و به سبب اینان یاری می‌شوید، و به سبب اینان باران بر شما می‌بارد، و به سبب اینان به شما روزی می‌دهند، اینان همانهایند که در شمار کمترین‌اند، و نزد خداوند از نظر قدر و جایگاه برترین‌اند"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" دَخَلَ عَلَى الصَّادِقِ {{ع}} رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ مِمَّنِ الرَّجُلُ فَقَالَ مِنْ مُحِبِّيكُمْ وَ مَوَالِيكُمْ فَقَالَ لَهُ جَعْفَرٌ لَا يُحِبُّ اللَّهُ عَبْداً حَتَّى يَتَوَلَّاهُ وَ لَا يَتَوَلَّاهُ حَتَّى يُوجِبَ لَهُ الْجَنَّةَ ثُمَّ قَالَ لَهُ مِنْ أَيِّ مُحِبِّينَا أَنْتَ فَسَكَتَ الرَّجُلُ فَقَالَ لَهُ سَدِيرٌ وَ كَمْ مُحِبُّوكُمْ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ عَلَى ثَلَاثِ طَبَقَاتٍ طَبَقَةٌ أَحَبُّونَا فِي الْعَلَانِيَةِ وَ لَمْ يُحِبُّونَا فِي السِّرِّ وَ طَبَقَةٌ يُحِبُّونَنَا فِي السِّرِّ وَ لَمْ يُحِبُّونَا فِي الْعَلَانِيَةِ وَ طَبَقَةٌ يُحِبُّونَنَا فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَةِ هُمُ النَّمَطُ الْأَعْلَى شَرِبُوا مِنَ الْعَذْبِ الْفُرَاتِ وَ عَلِمُوا تَأْوِيلَ الْكِتَابِ وَ فَصْلَ الْخِطَابِ وَ سَبَبَ الْأَسْبَابِ فَهُمُ النَّمَطُ الْأَعْلَى الْفَقْرُ وَ الْفَاقَةُ وَ أَنْوَاعُ الْبَلَاءِ أَسْرَعُ إِلَيْهِمْ مِنْ رَكْضِ الْخَيْلِ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا وَ فُتِنُوا فَمِنْ بَيْنِ مَجْرُوحٍ وَ مَذْبُوحٍ مُتَفَرِّقِينَ فِي كُلِّ بِلَادٍ قَاصِيَةٍ بِهِمْ‏ يَشْفِي‏ اللَّهُ‏ السَّقِيمَ‏ وَ يُغْنِي‏ الْعَدِيمَ‏ وَ بِهِمْ‏ تُنْصَرُونَ‏ وَ بِهِمْ تُمْطَرُونَ وَ بِهِمْ تُرْزَقُونَ وَ هُمُ الْأَقَلُّونَ عَدَداً الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً وَ خَطَراً ..."}}؛ تحف العقول، ص:۲۴۱.</ref><ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>.
*روایات بدین مضمون فراوان است، در اینجا به همین مقدار اكتفا می‌كنیم<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>.
*روایات بدین مضمون فراوان است، در اینجا به همین مقدار اكتفا می‌كنیم<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>.
*از آنچه در روایات دستهٔ اول ملاحظه شد نتیجه می‌گیریم: بر اساس آنچه در این روایات آمده است یكی از سنّت‌های تكوینی الهی این است كه همواره در روی كره زمین امامی كه حاكم عدل است وجود داشته باشد، و پیروانی اگرچه اندک نیز همراه او باشند كه امر و نهی او را اطاعت كنند، و حکمرانی او را پذیرفته و به فرمان او عمل كنند؛ بنابراین وجود حكومت حاكمی معصوم در روی زمین هر چند در خفا و در دایره‌ای محدود یكی از سنّت‌های تخلف ناپذیر الهی است، و به واسطهٔ وجود چنین حكومتی است كه نظام حاكم بر هستی وجود جامعهٔ انسانی را روی كرهٔ زمین می‌پذیرد، و نیازهای او را پاسخ داده و  ازاو پذیرایی  نموده و اورا برخوردار از ناز و نعمت می‌كند<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>.
*از آنچه در روایات دستهٔ اول ملاحظه شد نتیجه می‌گیریم: بر اساس آنچه در این روایات آمده است یكی از سنّت‌های تكوینی الهی این است كه همواره در روی كره زمین امامی كه حاكم عدل است وجود داشته باشد، و پیروانی اگرچه اندک نیز همراه او باشند كه امر و نهی او را اطاعت كنند، و حکمرانی او را پذیرفته و به فرمان او عمل كنند؛ بنابراین وجود حكومت حاكمی معصوم در روی زمین هر چند در خفا و در دایره‌ای محدود یكی از سنّت‌های تخلف ناپذیر الهی است، و به واسطهٔ وجود چنین حكومتی است كه نظام حاكم بر هستی وجود جامعهٔ انسانی را روی كرهٔ زمین می‌پذیرد، و نیازهای او را پاسخ داده و  ازاو پذیرایی  نموده و اورا برخوردار از ناز و نعمت می‌كند<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص:۵۵ - ۸۱.</ref>.
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش