جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[کتاب زرد در تاریخ اسلامی]] - [[کتاب زرد در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[کتاب زرد در تاریخ اسلامی]] - [[کتاب زرد در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
خط ۸: | خط ۷: | ||
در آن کتاب، [[دانش]] [[پرچمهای سیاه خراسان]]، نشانههای آن، [[زمان]] و چگونگی برآمدن آنها، و این که کدام یک از [[قبایل عرب]] [[یاران]] آنند و نیز نام و اوصاف [[رهبران]] [[قیام]] و اوصاف [[سرداران]] و [[پیروان]] آنها، به شرح آمده بود. [[امام علی]]{{ع}}، [[ابن عباس]] را کمی از جریان [[آگاه]] کرده بود، ولی محمد بن حنفیه با دست یافتن به کتاب، پرده از ماجرا بر داشت و [[حقیقت]] امر را به تفصیل به [[بنی امیه]] و ابن عباس خبر داد<ref>شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۱۴۸-۱۴۹.</ref>. بنابراین، کتاب زرد یا [[صحیفه]] صفراء، «منشأ [[علم]] و [[آگاهی]] [[خلفای اموی]] و [[خلفای عباسی]]» بود و آن را «کتاب [[دولت]]» نامیده بودند. کتاب دست به دست میچرخید تا این که به دست [[ابراهیم امام]] افتاد. چون ابراهیم امام دستگیر شد و [[عباسیان]] خواستند از حمیمه فرار کنند، کتاب دولت را در صندوق مسین کوچکی نهادند و در زیر درختان زیتون، در [[شراة]] [[دفن]] کردند و چون به [[حکومت]] رسیدند در پی دست یافتن دوباره به کتاب برآمدند و [[محل دفن]] کتاب را کندند، ولی کتاب را نیافتند؛ پس اطراف را به مقدار یک جریب آن قدر کندند که به آب رسید، ولی کتاب را نیافتند<ref>شرح نهج البلاغه، ص۱۴۹.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۵۸۷.</ref> | در آن کتاب، [[دانش]] [[پرچمهای سیاه خراسان]]، نشانههای آن، [[زمان]] و چگونگی برآمدن آنها، و این که کدام یک از [[قبایل عرب]] [[یاران]] آنند و نیز نام و اوصاف [[رهبران]] [[قیام]] و اوصاف [[سرداران]] و [[پیروان]] آنها، به شرح آمده بود. [[امام علی]]{{ع}}، [[ابن عباس]] را کمی از جریان [[آگاه]] کرده بود، ولی محمد بن حنفیه با دست یافتن به کتاب، پرده از ماجرا بر داشت و [[حقیقت]] امر را به تفصیل به [[بنی امیه]] و ابن عباس خبر داد<ref>شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۱۴۸-۱۴۹.</ref>. بنابراین، کتاب زرد یا [[صحیفه]] صفراء، «منشأ [[علم]] و [[آگاهی]] [[خلفای اموی]] و [[خلفای عباسی]]» بود و آن را «کتاب [[دولت]]» نامیده بودند. کتاب دست به دست میچرخید تا این که به دست [[ابراهیم امام]] افتاد. چون ابراهیم امام دستگیر شد و [[عباسیان]] خواستند از حمیمه فرار کنند، کتاب دولت را در صندوق مسین کوچکی نهادند و در زیر درختان زیتون، در [[شراة]] [[دفن]] کردند و چون به [[حکومت]] رسیدند در پی دست یافتن دوباره به کتاب برآمدند و [[محل دفن]] کتاب را کندند، ولی کتاب را نیافتند؛ پس اطراف را به مقدار یک جریب آن قدر کندند که به آب رسید، ولی کتاب را نیافتند<ref>شرح نهج البلاغه، ص۱۴۹.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۵۸۷.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۲۰: | خط ۱۷: | ||
[[رده:کتاب زرد]] | [[رده:کتاب زرد]] | ||