جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - 'جلیل القدر' به 'جلیلالقدر') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = کوفه | | موضوع مرتبط = کوفه | ||
خط ۳۲: | خط ۳۱: | ||
* [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: [[حضرت قائم]]{{ع}} به [[کوفه]] خواهد رفت. زمانی که [[حضرت]] به [[کوفه]] میرسد، سه گروه در آن [[شهر]] به [[نزاع]] مشغولند. [[لشکر]] [[یمنی]] و [[حسنی]] و [[سفیانی]]. [[جنگ]] میان این سه [[لشکر]] پایان میپذیرد (یعنی [[سفیانی]] کشته میشود و [[یمانی]] و [[حسنی]] نیز با [[حضرت]] [[بیعت]] میکنند) [[حضرت]] در [[کوفه]] به [[منبر]] رفته و شروع به [[خطبه]] [[خواندن]] مینماید، اما [[مردم]] از شدت [[گریه]] متوجه سخنان [[حضرت]] نمیشوند. در [[جمعه]] دوم [[مردم]] نزد [[حضرت]] میآیند و میگویند ما [[دوست]] داریم همگی پشت سر شما [[نماز]] بخوانیم، زیرا [[اقتدا]] به شما مانند [[نماز خواندن]] پشت سر [[رسول خدا]]{{صل}} است، اما این [[مسجد]] ([[کوفه]] کوچک است و) گنجایش تعداد ما را ندارد [[حضرت]] میفرماید: برای آن تدبیری اندیشیدهام؛ آنگاه به سوی [[نجف]] میرود و مسجدی در آن میسازد که هزار درب دارد تا تمام [[مردم]] را بتواند در خود جا دهد. سپس از کنار [[قبر امام حسین]]{{ع}} در [[کربلا]] نهری حفر میکند تا آب [[شهر]] [[کوفه]] و [[نجف]] را از آن تأمین نماید و در میان راه [[نجف]] تا [[کربلا]] بر روی این نهر پلهای متعدد و آسیاهای زیادی خواهد ساخت. گویا هماکنون میبینیم که پیر زنی یک زنبیل گندم بر روی سر نهاده و به سوی [[کربلا]] میرود تا آن را آرد نماید!<ref>غیبت طوسی: ص ۲۸۱ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۶۹۸.</ref> <ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۵۲۱-۵۲۲-۵۲۳-۵۲۴.</ref>. | * [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: [[حضرت قائم]]{{ع}} به [[کوفه]] خواهد رفت. زمانی که [[حضرت]] به [[کوفه]] میرسد، سه گروه در آن [[شهر]] به [[نزاع]] مشغولند. [[لشکر]] [[یمنی]] و [[حسنی]] و [[سفیانی]]. [[جنگ]] میان این سه [[لشکر]] پایان میپذیرد (یعنی [[سفیانی]] کشته میشود و [[یمانی]] و [[حسنی]] نیز با [[حضرت]] [[بیعت]] میکنند) [[حضرت]] در [[کوفه]] به [[منبر]] رفته و شروع به [[خطبه]] [[خواندن]] مینماید، اما [[مردم]] از شدت [[گریه]] متوجه سخنان [[حضرت]] نمیشوند. در [[جمعه]] دوم [[مردم]] نزد [[حضرت]] میآیند و میگویند ما [[دوست]] داریم همگی پشت سر شما [[نماز]] بخوانیم، زیرا [[اقتدا]] به شما مانند [[نماز خواندن]] پشت سر [[رسول خدا]]{{صل}} است، اما این [[مسجد]] ([[کوفه]] کوچک است و) گنجایش تعداد ما را ندارد [[حضرت]] میفرماید: برای آن تدبیری اندیشیدهام؛ آنگاه به سوی [[نجف]] میرود و مسجدی در آن میسازد که هزار درب دارد تا تمام [[مردم]] را بتواند در خود جا دهد. سپس از کنار [[قبر امام حسین]]{{ع}} در [[کربلا]] نهری حفر میکند تا آب [[شهر]] [[کوفه]] و [[نجف]] را از آن تأمین نماید و در میان راه [[نجف]] تا [[کربلا]] بر روی این نهر پلهای متعدد و آسیاهای زیادی خواهد ساخت. گویا هماکنون میبینیم که پیر زنی یک زنبیل گندم بر روی سر نهاده و به سوی [[کربلا]] میرود تا آن را آرد نماید!<ref>غیبت طوسی: ص ۲۸۱ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۶۹۸.</ref> <ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۵۲۱-۵۲۲-۵۲۳-۵۲۴.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{:فرهنگنامه مهدویت (نمایه)}} | {{:فرهنگنامه مهدویت (نمایه)}} | ||
خط ۴۶: | خط ۴۴: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:کوفه]] | [[رده:کوفه]] | ||
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]] | [[رده:مدخل فرهنگ غدیر]] |