جز
جایگزینی متن - 'سلسله' به 'سلسله'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
جز (جایگزینی متن - 'سلسله' به 'سلسله') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
[[کتاب آسمانی]] [[قرآن]]، [[اجبار]] در [[پذیرش دین]] را [[نفی]] کرده است؛ [[خداوند متعال]] در [[سوره بقره]]، [[آیه]] ۲۵۷ میفرماید: | [[کتاب آسمانی]] [[قرآن]]، [[اجبار]] در [[پذیرش دین]] را [[نفی]] کرده است؛ [[خداوند متعال]] در [[سوره بقره]]، [[آیه]] ۲۵۷ میفرماید: | ||
{{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>. | {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>. | ||
[[علامه طباطبایی]] درباره این آیه میگوید: «این یکی از آیاتی است که دلالت دارد که [[اسلام]] مبتنی بر [[شمشیر]] و [[زور]] و اجبار نیست»<ref>تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۴۳.</ref>. بنابراین، از نظر اسلام، در پذیرش دین هیچگونه اکراهی نیست؛ زیرا [[دین]] عبارت از یک | [[علامه طباطبایی]] درباره این آیه میگوید: «این یکی از آیاتی است که دلالت دارد که [[اسلام]] مبتنی بر [[شمشیر]] و [[زور]] و اجبار نیست»<ref>تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۴۳.</ref>. بنابراین، از نظر اسلام، در پذیرش دین هیچگونه اکراهی نیست؛ زیرا [[دین]] عبارت از یک سلسله [[اعتقادات]] است و [[اعتقاد]] هم از [[امور قلبی]] و [[باطنی]] است نه ظاهری، و مسلّم است که [[اکراه]] و اجبار تاثیری در امور قلبی نمیتواند داشته باشد. روزی مردی از [[انصار]] به نام [[حصین]] که از [[قبیله]] [[بنی سالم بن عوف]] بود به نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و گفت: یا [[رسول الله]]{{صل}} من مسلمانم و دو پسرانم [[نصرانی]] هستند و هیچ [[تمایل]] به اسلام ندارند. آیا با اکراه و اجبار وادارشان کنم که اسلام آورند؟ آیه مذکور درباره وی نازل شد و [[پیامبر خدا]] با توجه به این آیه به او اجازه چنین کاری را نداد<ref>تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۴۷.</ref>. | ||
مرحوم علامه طباطبایی در [[تفسیر المیزان]] ذیل [[آیه شریفه]] ۲۸ [[سوره هود]] گفته است: | مرحوم علامه طباطبایی در [[تفسیر المیزان]] ذیل [[آیه شریفه]] ۲۸ [[سوره هود]] گفته است: |