جایگاه و اهمیت عدالت اجتماعی در اسلام چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سلسله' به 'سلسله'
جز (جایگزینی متن - 'سلسله' به 'سلسله')
خط ۳۱: خط ۳۱:
دین و [[احکام دین]] و [[شریعت]] بدون عدالت فاقد [[روح]] است. عدالت جان شریعت است، جان دین است. دین فارغ از عدالت، دین نیست. دین منهای عدالت، وسیله‌ای است برای به بند کشیدن [[انسان‌ها]] در رفتنشان به سوی [[حق]]. [[عدالت]] اصلی بنیادین است که [[ملاک تشخیص حق]] و [[باطل]]، و مقیاس سنجش همه چیز، از جمله «[[دین]]» است.
دین و [[احکام دین]] و [[شریعت]] بدون عدالت فاقد [[روح]] است. عدالت جان شریعت است، جان دین است. دین فارغ از عدالت، دین نیست. دین منهای عدالت، وسیله‌ای است برای به بند کشیدن [[انسان‌ها]] در رفتنشان به سوی [[حق]]. [[عدالت]] اصلی بنیادین است که [[ملاک تشخیص حق]] و [[باطل]]، و مقیاس سنجش همه چیز، از جمله «[[دین]]» است.


«اصل عدالت از مقیاس‌های [[اسلام]] است، که باید دید چه چیز بر او منطبق می‌شود. عدالت در [[سلسله]] [[علل احکام]] است، نه در سلسله معلولات. نه این است که آن چه دین گفت [[عدل]] است، بلکه آن چه عدل است دین می‌گوید. این معنای مقیاس بودن عدالت است برای دین. پس باید بحث کرد که آیا دین مقیاس عدالت است یا عدالت مقیاس دین. مقدسی اقتضا می‌کند که بگوییم دین مقیاس عدالت است، اما [[حقیقت]] این طور نیست؛ این نظیر آن چیزی است که در باب [[حسن و قبح عقلی]] میان [[متکلمین]] رایج شد و [[شیعه]] و [[معتزله]] [[عدلیه]] شدند، یعنی عدل را مقیاس دین شمردند، نه دین را مقیاس عدل. به همین دلیل، [[عقل]] یکی از [[ادله]] شرعیه قرار گرفت تا آنجا که گفتند: {{متن حدیث|الْعَدْلُ‏ وَ التَّوْحِيدُ عَلَوِیَّان وَالْجَبْرُ وَ التَّشْبِیهُ أُمَوِیَّان}}.
«اصل عدالت از مقیاس‌های [[اسلام]] است، که باید دید چه چیز بر او منطبق می‌شود. عدالت در سلسله [[علل احکام]] است، نه در سلسله معلولات. نه این است که آن چه دین گفت [[عدل]] است، بلکه آن چه عدل است دین می‌گوید. این معنای مقیاس بودن عدالت است برای دین. پس باید بحث کرد که آیا دین مقیاس عدالت است یا عدالت مقیاس دین. مقدسی اقتضا می‌کند که بگوییم دین مقیاس عدالت است، اما [[حقیقت]] این طور نیست؛ این نظیر آن چیزی است که در باب [[حسن و قبح عقلی]] میان [[متکلمین]] رایج شد و [[شیعه]] و [[معتزله]] [[عدلیه]] شدند، یعنی عدل را مقیاس دین شمردند، نه دین را مقیاس عدل. به همین دلیل، [[عقل]] یکی از [[ادله]] شرعیه قرار گرفت تا آنجا که گفتند: {{متن حدیث|الْعَدْلُ‏ وَ التَّوْحِيدُ عَلَوِیَّان وَالْجَبْرُ وَ التَّشْبِیهُ أُمَوِیَّان}}.


[[قسط]] به معنای عدالت است<ref>لسان العرب، ج۱۱، ص۱۵۹.</ref>، به معنای [[میانه‌روی]] و [[اعتدال]] در امور و از [[افراط]] و [[تفریط]] دور بودن است<ref>تفسیر المیزان، ج۸، ص۷۳.</ref>. قسط به معنای نصف و [[انصاف]] آمده است که بهره عادلانه را گویند<ref>المفردات، ص۴۰۳.</ref>، و این است که سهم و بهره هر صاحب حقی داده شود و هر کس به حق خویش برسد.
[[قسط]] به معنای عدالت است<ref>لسان العرب، ج۱۱، ص۱۵۹.</ref>، به معنای [[میانه‌روی]] و [[اعتدال]] در امور و از [[افراط]] و [[تفریط]] دور بودن است<ref>تفسیر المیزان، ج۸، ص۷۳.</ref>. قسط به معنای نصف و [[انصاف]] آمده است که بهره عادلانه را گویند<ref>المفردات، ص۴۰۳.</ref>، و این است که سهم و بهره هر صاحب حقی داده شود و هر کس به حق خویش برسد.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش