جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، مرحله دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵، مرحله دوم) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{نهج البلاغه/بالا}} | {{نهج البلاغه/بالا}}== مقدمه == | ||
== مقدمه == | |||
[[خطبه]] ۲۷ - معروف به خطبۀ جهادیه - از خطبههای مشهور [[نهج البلاغه]] است. سبب صدور [[خطبه]]، حمله [[سفیان بن عوف غامدی]] به شهر [[انبار (شهر)|انبار]] و کشتن [[کارگزار]] [[امام]]، [[حسّان بن حسّان]] و ترساندن و [[غارت]] اهالی شهر است.که در گزارشی که عدهای از اهالی شهر به [[امام]] دادند خبر از باز کردن خلخال از پای [[زن]] [[یهودی]] آمده بود. [[امام]] در قسمتی از این [[خطبه]] ضمن اظهار [[تأسف]] در این خصوص فرمود: شنیدهام که یکی از آنها بر [[زن]] مسلمانی داخل شده و دیگری بر زنی از [[اهل ذمّه]] و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشوارهاش را ربوده و آن [[زن]] جز آنکه «إنّا لله» گوید و از او ترحم جوید چارهای نداشته است. آنها پیروزمندانه، با [[غنایم]]، بیآنکه زخمی بردارند یا قطرهای از خونشان ریخته شود، بازگشتهاند. اگر مرد مسلمانی پس از این رسوایی از [[اندوه]] بمیرد، نهتنها نباید ملامتش کرد، بلکه [[مرگ]] را سزاوارتر است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۷: {{متن حدیث|وَ لَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ كَانَ يَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ وَ الْأُخْرَى الْمُعَاهِدَةِ، فَيَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلُبَهَا وَ قَلَائِدَهَا وَ رُعُثَهَا مَا تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلَّا بِالاسْتِرْجَاعِ وَ الِاسْتِرْحَامِ، ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِينَ مَا نَالَ رَجُلًا مِنْهُمْ كَلْمٌ وَ لَا أُرِيقَ لَهُمْ دَمٌ. فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا كَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ كَانَ بِهِ عِنْدِي جَدِيراً}}</ref>. | [[خطبه]] ۲۷ - معروف به خطبۀ جهادیه - از خطبههای مشهور [[نهج البلاغه]] است. سبب صدور [[خطبه]]، حمله [[سفیان بن عوف غامدی]] به شهر [[انبار (شهر)|انبار]] و کشتن [[کارگزار]] [[امام]]، [[حسّان بن حسّان]] و ترساندن و [[غارت]] اهالی شهر است.که در گزارشی که عدهای از اهالی شهر به [[امام]] دادند خبر از باز کردن خلخال از پای [[زن]] [[یهودی]] آمده بود. [[امام]] در قسمتی از این [[خطبه]] ضمن اظهار [[تأسف]] در این خصوص فرمود: شنیدهام که یکی از آنها بر [[زن]] مسلمانی داخل شده و دیگری بر زنی از [[اهل ذمّه]] و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشوارهاش را ربوده و آن [[زن]] جز آنکه «إنّا لله» گوید و از او ترحم جوید چارهای نداشته است. آنها پیروزمندانه، با [[غنایم]]، بیآنکه زخمی بردارند یا قطرهای از خونشان ریخته شود، بازگشتهاند. اگر مرد مسلمانی پس از این رسوایی از [[اندوه]] بمیرد، نهتنها نباید ملامتش کرد، بلکه [[مرگ]] را سزاوارتر است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۷: {{متن حدیث|وَ لَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ كَانَ يَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ وَ الْأُخْرَى الْمُعَاهِدَةِ، فَيَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلُبَهَا وَ قَلَائِدَهَا وَ رُعُثَهَا مَا تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلَّا بِالاسْتِرْجَاعِ وَ الِاسْتِرْحَامِ، ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِينَ مَا نَالَ رَجُلًا مِنْهُمْ كَلْمٌ وَ لَا أُرِيقَ لَهُمْ دَمٌ. فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا كَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ كَانَ بِهِ عِنْدِي جَدِيراً}}</ref>. | ||