ولایت در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۰: خط ۲۰:


بنابراین، سایر معانی که در واژه ولایت گفته شده، با توجّه به معنای اصلی، یعنی شدّت [[قرابت]] و نزدیکی، باید ترجمه شود<ref>مفردات الفاظ القرآن (ط. دارالقلم - الدار الشامیه، ۱۴۱۲ ه.ق.)، ص۸۸۵.</ref>. هنگامی که این واژه درباره [[روابط]] [[انسانی]] و [[امور اجتماعی]] به کار می‌رود، بیانگر [[تدبیر]] و ولایت [[ولی امر]] بر مولَّی‌علیه خود است. چنان‌که ابن‌اثیر، معنای اصلی ولایت را مقیّد به سه قید می‌نماید که اگر با هم جمع نشوند، معنای ولایت محقّق نمی‌گردد؛ آن سه شرط عبارتنداز: [[تدبیر]]، [[قدرت]] بر [[اعمال]] [[تدبیر]] و فعلیّت آن<ref>النهایه فی غریب الحدیث و الاثر (ط. مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۶۷ ه.ش.)، ج۵، ص۲۲۷.</ref>. همچنین  آنچه با [[ذات اقدس حق]] تناسب دارد معنای [[مالکیت]] [[ امر]] و [[سلطنت]] و [[صاحب اختیار]] بودن است و بر این اساس، واژه «ولایت» - به کسر یا فتح - مصدر و واژگان «ولیّ» و «مولا» به یک معناست. شاید توجه به همین نکته موجب شده تا برخی "[[ولیّ]]" را به معنای مدبّر و [[متصرّف]] درامور عالم بدانند. <ref>{{عربی|ولي: في أَسماء اللَّه تعالى: الْوَلِيُّ: هو الناصِرُ، و قيل: الُمَتَوَلِّي لأُمور العالم و الخلائق القائمُ بها}}لسان العرب (ط. دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع - دار صادر، ۱۴۱۴ ه.ق.)، ج۱۵، ص۴۰۷.</ref>.
بنابراین، سایر معانی که در واژه ولایت گفته شده، با توجّه به معنای اصلی، یعنی شدّت [[قرابت]] و نزدیکی، باید ترجمه شود<ref>مفردات الفاظ القرآن (ط. دارالقلم - الدار الشامیه، ۱۴۱۲ ه.ق.)، ص۸۸۵.</ref>. هنگامی که این واژه درباره [[روابط]] [[انسانی]] و [[امور اجتماعی]] به کار می‌رود، بیانگر [[تدبیر]] و ولایت [[ولی امر]] بر مولَّی‌علیه خود است. چنان‌که ابن‌اثیر، معنای اصلی ولایت را مقیّد به سه قید می‌نماید که اگر با هم جمع نشوند، معنای ولایت محقّق نمی‌گردد؛ آن سه شرط عبارتنداز: [[تدبیر]]، [[قدرت]] بر [[اعمال]] [[تدبیر]] و فعلیّت آن<ref>النهایه فی غریب الحدیث و الاثر (ط. مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۶۷ ه.ش.)، ج۵، ص۲۲۷.</ref>. همچنین  آنچه با [[ذات اقدس حق]] تناسب دارد معنای [[مالکیت]] [[ امر]] و [[سلطنت]] و [[صاحب اختیار]] بودن است و بر این اساس، واژه «ولایت» - به کسر یا فتح - مصدر و واژگان «ولیّ» و «مولا» به یک معناست. شاید توجه به همین نکته موجب شده تا برخی "[[ولیّ]]" را به معنای مدبّر و [[متصرّف]] درامور عالم بدانند. <ref>{{عربی|ولي: في أَسماء اللَّه تعالى: الْوَلِيُّ: هو الناصِرُ، و قيل: الُمَتَوَلِّي لأُمور العالم و الخلائق القائمُ بها}}لسان العرب (ط. دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع - دار صادر، ۱۴۱۴ ه.ق.)، ج۱۵، ص۴۰۷.</ref>.
ولی، از [[اسماء]] [[خدای متعال]] است، [[ولیّ]] به معنای [[یاور]]، و گفته‌اند: به معنای عهده‌دار امور [[جهان]] و خلایق و انجام‌دهنده آن است.


نتیجه آنکه: واژه ولایت، با وجود معانی فراوانی که برای آن ذکر شده، یک معنای اصلی دارد که سایر معانی به آن باز می‌گردد و آن "شدّت [[قرابت]]" میان دوشیء است؛ به گونه‌ای که چیزی میان آن دو حائل نباشد؛ و الا او ولی خواهد بود<ref>المیزان فی تفسیر القرآن (ط. جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ق)، ج۱۰، صص ۸۸ و ۸۹ و ج۱۳، صص ۳۱۷ و ۳۱۸.</ref>. سایر معانی ولایت، با قرائن دیگر بر آن می‌شود؛ از جمله: [[ولاء]] [[حبّ]]، [[ولاء]] عتق، [[نصرت]]، [[قرابت]]، [[سلطنت]] و [[تدبیر]]<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۴۵۲.</ref>.
نتیجه آنکه: واژه ولایت، با وجود معانی فراوانی که برای آن ذکر شده، یک معنای اصلی دارد که سایر معانی به آن باز می‌گردد و آن "شدّت [[قرابت]]" میان دوشیء است؛ به گونه‌ای که چیزی میان آن دو حائل نباشد؛ و الا او ولی خواهد بود<ref>المیزان فی تفسیر القرآن (ط. جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ق)، ج۱۰، صص ۸۸ و ۸۹ و ج۱۳، صص ۳۱۷ و ۳۱۸.</ref>. سایر معانی ولایت، با قرائن دیگر بر آن می‌شود؛ از جمله: [[ولاء]] [[حبّ]]، [[ولاء]] عتق، [[نصرت]]، [[قرابت]]، [[سلطنت]] و [[تدبیر]]<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۴۵۲.</ref>.
۱۰٬۶۲۰

ویرایش