←در مکه
(صفحهای تازه حاوی «{{نبوت}} {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = امام حسین | عنوان مدخل = یاریخواهی امام حسین | مداخل مرتبط = یاریخواهی امام حسین در تاریخ اسلامی | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== {{متن قرآن|فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←در مکه) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
===در [[مکه]]=== | ===در [[مکه]]=== | ||
امام حسین{{ع}} نامهای به سران پنج ناحیه [[بصره]]: [[مالک بن مسمع بکری]]، [[احنف بن قیس]]، [[منذر بن جارود]]، [[مسعود بن عمرو]]، [[قیس بن هیثم]] و [[عمرو بن عبیدالله بن معمر]] نوشت و آن را به وسیله یکی از غلامانش به نام [[سلیمان]]<ref>در تاریخ طبری، چنین آمده است، لیک در اللهوف (ص ۲۱) کنیه این شخص ابورزین است. در مثیر الاحزان (ص ۱۲) نیز آمده است: آن را به دست ذراع سه و سی فرستاد».</ref> فرستاد. آن [[نامه]] چنین بود: | امام حسین{{ع}} نامهای به سران پنج ناحیه [[بصره]]: [[مالک بن مسمع بکری]]، [[احنف بن قیس]]، [[منذر بن جارود]]، [[مسعود بن عمرو]]، [[قیس بن هیثم]] و [[عمرو بن عبیدالله بن معمر]] نوشت و آن را به وسیله یکی از غلامانش به نام [[سلیمان ابی رزین|سلیمان]]<ref>در تاریخ طبری، چنین آمده است، لیک در اللهوف (ص ۲۱) کنیه این شخص ابورزین است. در مثیر الاحزان (ص ۱۲) نیز آمده است: آن را به دست ذراع سه و سی فرستاد».</ref> فرستاد. آن [[نامه]] چنین بود: | ||
«اما بعد، خدای، محمد{{صل}} را از میان [[آفریدگان]] خویش برگزید و به [[نبوت]] خویش گرامیاش داشت و به [[رسالت]] خویش انتخابش نمود و آنگاه وی را به سوی خود برد او [[اندرز]] [[بندگان]] گفته و رسالت خویش را رسانیده بود. ما [[خاندان]]، [[دوستان]]، [[جانشینان]] و [[وارثان]] وی بودیم و از همه [[مردم]] به جای وی در میان مردم شایستهتر. اما [[قوم]] ما دیگران را بر ما [[برتری]] دادند که [[رضایت]] دادیم و [[تفرقه]] را خوش نداشتیم و [[سلامت]] را [[دوست]] داشتیم در صورتی که میدانستیم [[حق]] ما نسبت به این کار از کسانی که عهدهدار آن شدند، بیشتر بود. اینک فرستاده خویش را با این نامه سوی شما روانه کردم و شما را به [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]] او [[دعوت]] میکنم؛ زیرا که [[سنت]] را میراندهاند و [[بدعت]] را زنده کردهاند. اگر گفتار مرا بشنوید شما را به [[راه راست]] [[هدایت]] میکنم»<ref>طبری، محمد، تاریخ طبری، ج۶، ص۲۰۰.</ref>. | «اما بعد، خدای، محمد{{صل}} را از میان [[آفریدگان]] خویش برگزید و به [[نبوت]] خویش گرامیاش داشت و به [[رسالت]] خویش انتخابش نمود و آنگاه وی را به سوی خود برد او [[اندرز]] [[بندگان]] گفته و رسالت خویش را رسانیده بود. ما [[خاندان]]، [[دوستان]]، [[جانشینان]] و [[وارثان]] وی بودیم و از همه [[مردم]] به جای وی در میان مردم شایستهتر. اما [[قوم]] ما دیگران را بر ما [[برتری]] دادند که [[رضایت]] دادیم و [[تفرقه]] را خوش نداشتیم و [[سلامت]] را [[دوست]] داشتیم در صورتی که میدانستیم [[حق]] ما نسبت به این کار از کسانی که عهدهدار آن شدند، بیشتر بود. اینک فرستاده خویش را با این نامه سوی شما روانه کردم و شما را به [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]] او [[دعوت]] میکنم؛ زیرا که [[سنت]] را میراندهاند و [[بدعت]] را زنده کردهاند. اگر گفتار مرا بشنوید شما را به [[راه راست]] [[هدایت]] میکنم»<ref>طبری، محمد، تاریخ طبری، ج۶، ص۲۰۰.</ref>. | ||