جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==[[آداب]] [[تشکیل خانواده]]== | == [[آداب]] [[تشکیل خانواده]] == | ||
چنانچه تشکیل خانواده بر اساس آدابی درست صورت گیرد، بسیاری از مشکلاتی که در [[خانوادهها]] رخ مینماید، ظهور نمیکند، و یا [[مشکلات]] پدید آمده - که در مواردی طبیعی است - به [[راحتی]] حل و فصل میگردد. آنچه در تشکیل خانواده مهم و اساسی است، خوب [[ازدواج]] کردن است<ref>در ضرب المثلی لهستانی و آلمانی آمده است: | چنانچه تشکیل خانواده بر اساس آدابی درست صورت گیرد، بسیاری از مشکلاتی که در [[خانوادهها]] رخ مینماید، ظهور نمیکند، و یا [[مشکلات]] پدید آمده - که در مواردی طبیعی است - به [[راحتی]] حل و فصل میگردد. آنچه در تشکیل خانواده مهم و اساسی است، خوب [[ازدواج]] کردن است<ref>در ضرب المثلی لهستانی و آلمانی آمده است: | ||
“Wer heiratet, handelt gut, und wer es nicht tut, handelt besser” | “Wer heiratet, handelt gut, und wer es nicht tut, handelt besser” | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
Herausgeben von karl Rauch, dritte Auflage, sprichworter der volker, Deutscher Taschenbuch verlag GmbH & co. KG, Munchen, Berlin, ۱۹۷۹, p۱۱۲.</ref>؛ و دراینباره، [[آزادی]] و [[اختیار]] در [[انتخاب همسر]]، نوع نگاه به ازدواج و [[زندگی خانوادگی]]، جهتگیری درست، ازدواج کردن با معیارهای روشن و صحیح، [[پرهیز]] از تشریفاتگرایی، و داشتن برنامه و [[تدبیر]] زندگی اموری حیاتی است.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۳۷.</ref> | Herausgeben von karl Rauch, dritte Auflage, sprichworter der volker, Deutscher Taschenbuch verlag GmbH & co. KG, Munchen, Berlin, ۱۹۷۹, p۱۱۲.</ref>؛ و دراینباره، [[آزادی]] و [[اختیار]] در [[انتخاب همسر]]، نوع نگاه به ازدواج و [[زندگی خانوادگی]]، جهتگیری درست، ازدواج کردن با معیارهای روشن و صحیح، [[پرهیز]] از تشریفاتگرایی، و داشتن برنامه و [[تدبیر]] زندگی اموری حیاتی است.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۳۷.</ref> | ||
==آزادی و اختیار در انتخاب همسر== | == آزادی و اختیار در انتخاب همسر == | ||
تشکیل خانواده جز بر آزادی و اختیار طرفینی بیمعناست و ازدواج اجباری و تحمیلی در [[منطق]] [[دین]] ملغا و [[باطل]] است. [[راه و رسم پیامبر]]{{صل}} دراینباره کاملاً گویاست. [[رسول خدا]]{{صل}} درباره دختر گرامی خود، زهرا{{س}} چنین عمل کرد. او خواستگاران بسیار داشت، و هرکس که او را از [[پیامبر]]{{صل}} [[خواستگاری]] میکرد، رسول خدا{{صل}} به زهرا{{س}} مراجعه میکرد و خواستگاری آنها را مطرح مینمود و زهرا{{س}} با روی برگرداندن خویش، مؤدبانه [[مخالفت]] خود را ابراز میکرد تا زمانی که [[علی]]{{ع}} از زهرا{{س}} خواستگاری کرد و او سر خود را پایین انداخت و [[سکوت]] کرد، و اینگونه [[رضایت]] خود را اعلام نمود، و رسول خدا{{صل}} نیز با [[خرسندی]] آن وصلت [[مبارک]] را [[تأیید]] کرد<ref>نک: أبوعبد الله محمد بن سعد، الطبقات الکبری، دار بیروت للطباعة و النشر، بیروت، ۱۴۰۵ ق. ج۸، ص۱۹-۲۰.</ref>. [[شیخ طوسی]] به اسناد خود از قول [[ضحاک بن مزاحم]] آورده است که گفت: از [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} شنیدم که میگفت: [[ابو بکر]] و [[عمر]] نزد من آمدند و گفتند: نزد [[رسول خدا]]{{صل}} برو و [[فاطمه]] را از او [[خواستگاری]] کن. پس من نزد [[پیامبر]] رفتم و آن [[حضرت]] با رویی گشاده با من روبهرو شد و فرمود: {{متن حدیث|مَا جَاءَ بِكَ يَا أَبَا الْحَسَنِ حَاجَتَكَ}} چه نیازی تو را نزد من آورده است؟ گفتم: {{متن حدیث|يَا رَسُولَ اللَّهِ، فَاطِمَةَ تُزَوِّجُنِيهَا}} آیا فاطمه را به [[ازدواج]] من درمیآوری؟ پس پیامبر{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ، إِنَّهُ قَدْ ذَكَرَهَا قَبْلَكَ رِجَالٌ، فَذَكَرْتُ ذَلِكَ لَهَا، فَرَأَيْتُ الْكَرَاهَةَ فِي وَجْهِهَا، وَ لَكِنْ عَلَى رِسْلِكَ حَتَّى أَخْرُجَ إِلَيْكَ}}. ای [[علی]]، پیش از تو کسان دیگری نیز فاطمه را از من خواستگاری کردهاند و من خواست آنان را با فاطمه در میان گذاشتهام و ناخواهی را در چهره او دیدهام. ولی [[صبر]] کن تا بازگردم. | تشکیل خانواده جز بر آزادی و اختیار طرفینی بیمعناست و ازدواج اجباری و تحمیلی در [[منطق]] [[دین]] ملغا و [[باطل]] است. [[راه و رسم پیامبر]]{{صل}} دراینباره کاملاً گویاست. [[رسول خدا]]{{صل}} درباره دختر گرامی خود، زهرا{{س}} چنین عمل کرد. او خواستگاران بسیار داشت، و هرکس که او را از [[پیامبر]]{{صل}} [[خواستگاری]] میکرد، رسول خدا{{صل}} به زهرا{{س}} مراجعه میکرد و خواستگاری آنها را مطرح مینمود و زهرا{{س}} با روی برگرداندن خویش، مؤدبانه [[مخالفت]] خود را ابراز میکرد تا زمانی که [[علی]]{{ع}} از زهرا{{س}} خواستگاری کرد و او سر خود را پایین انداخت و [[سکوت]] کرد، و اینگونه [[رضایت]] خود را اعلام نمود، و رسول خدا{{صل}} نیز با [[خرسندی]] آن وصلت [[مبارک]] را [[تأیید]] کرد<ref>نک: أبوعبد الله محمد بن سعد، الطبقات الکبری، دار بیروت للطباعة و النشر، بیروت، ۱۴۰۵ ق. ج۸، ص۱۹-۲۰.</ref>. [[شیخ طوسی]] به اسناد خود از قول [[ضحاک بن مزاحم]] آورده است که گفت: از [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} شنیدم که میگفت: [[ابو بکر]] و [[عمر]] نزد من آمدند و گفتند: نزد [[رسول خدا]]{{صل}} برو و [[فاطمه]] را از او [[خواستگاری]] کن. پس من نزد [[پیامبر]] رفتم و آن [[حضرت]] با رویی گشاده با من روبهرو شد و فرمود: {{متن حدیث|مَا جَاءَ بِكَ يَا أَبَا الْحَسَنِ حَاجَتَكَ}} چه نیازی تو را نزد من آورده است؟ گفتم: {{متن حدیث|يَا رَسُولَ اللَّهِ، فَاطِمَةَ تُزَوِّجُنِيهَا}} آیا فاطمه را به [[ازدواج]] من درمیآوری؟ پس پیامبر{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ، إِنَّهُ قَدْ ذَكَرَهَا قَبْلَكَ رِجَالٌ، فَذَكَرْتُ ذَلِكَ لَهَا، فَرَأَيْتُ الْكَرَاهَةَ فِي وَجْهِهَا، وَ لَكِنْ عَلَى رِسْلِكَ حَتَّى أَخْرُجَ إِلَيْكَ}}. ای [[علی]]، پیش از تو کسان دیگری نیز فاطمه را از من خواستگاری کردهاند و من خواست آنان را با فاطمه در میان گذاشتهام و ناخواهی را در چهره او دیدهام. ولی [[صبر]] کن تا بازگردم. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[سنت]] ازدواج تحمیلی را که سنتی [[جاهلی]] بود زیر پا گذاشت و نشان داد که نخستین شرط ازدواج [[آزادی]] و [[اختیار]] طرفین است. ابن ابی [[یعفور]] گوید به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: “من خواهان آنم که با زنی ازدواج کنم و پدر و مادرم خواهان آنند که من با شخصی دیگر ازدواج کنم”. [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|تَزَوَّجِ الَّتِي هَوِيتَ وَ دَعِ الَّتِي يَهْوَى أَبَوَاكَ}}<ref>«با آنکه خود بدو [[تمایل]] داری ازدواج کن و آن را که پدر و مادرت میخواهند رها کن.» الکافی، ج۵، ص۴۰۱؛ المقنع، ص۳۲۵ [{{متن حدیث|وَ إِذَا أَحْبَبْتَ تَزْوِيجَ امْرَأَةٍ وَ أَبَوَاكَ أَرَادَا غَيْرَهَا فَتَزَوَّجِ الَّتِي هَوَيْتَ وَ دَعِ الَّتِي هَوَاهَا أَبَوَاكَ}}] تهذیب الاحکام، ج۷، ص۳۹۲؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۲۲۰؛ یوسف بن احمد البحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، حققه و علق محمد تقی الایروانی، الطبعة الاولی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۳۶۳ ش. ج۲۳، ص۲۳۴.</ref><ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۳۸.</ref> | [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[سنت]] ازدواج تحمیلی را که سنتی [[جاهلی]] بود زیر پا گذاشت و نشان داد که نخستین شرط ازدواج [[آزادی]] و [[اختیار]] طرفین است. ابن ابی [[یعفور]] گوید به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: “من خواهان آنم که با زنی ازدواج کنم و پدر و مادرم خواهان آنند که من با شخصی دیگر ازدواج کنم”. [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|تَزَوَّجِ الَّتِي هَوِيتَ وَ دَعِ الَّتِي يَهْوَى أَبَوَاكَ}}<ref>«با آنکه خود بدو [[تمایل]] داری ازدواج کن و آن را که پدر و مادرت میخواهند رها کن.» الکافی، ج۵، ص۴۰۱؛ المقنع، ص۳۲۵ [{{متن حدیث|وَ إِذَا أَحْبَبْتَ تَزْوِيجَ امْرَأَةٍ وَ أَبَوَاكَ أَرَادَا غَيْرَهَا فَتَزَوَّجِ الَّتِي هَوَيْتَ وَ دَعِ الَّتِي هَوَاهَا أَبَوَاكَ}}] تهذیب الاحکام، ج۷، ص۳۹۲؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۲۲۰؛ یوسف بن احمد البحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، حققه و علق محمد تقی الایروانی، الطبعة الاولی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۳۶۳ ش. ج۲۳، ص۲۳۴.</ref><ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۳۸.</ref> | ||
==نگاه به ازدواج و [[زندگی خانوادگی]]== | == نگاه به ازدواج و [[زندگی خانوادگی]] == | ||
نوع نگاه [[انسان]] به ازدواج و زندگی خانوادگی، و تلقی [[آدمی]] از امور [[زناشویی]] در نوع [[رفتار]] و مناسبات زن و مرد در درون [[خانواده]]، و نیز در [[رفتار اجتماعی]] آنان به شدت مؤثر است. هرچه این نگاه مثبتتر، واقعیتر، لطیفتر و متعالیتر باشد، رفتارها مناسبتر خواهد بود. | نوع نگاه [[انسان]] به ازدواج و زندگی خانوادگی، و تلقی [[آدمی]] از امور [[زناشویی]] در نوع [[رفتار]] و مناسبات زن و مرد در درون [[خانواده]]، و نیز در [[رفتار اجتماعی]] آنان به شدت مؤثر است. هرچه این نگاه مثبتتر، واقعیتر، لطیفتر و متعالیتر باشد، رفتارها مناسبتر خواهد بود. | ||
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} تلاش میکرد تا نوع نگاه [[پیروان]] خود را به [[زندگی خانوادگی]]، به [[زن]]، و به [[روابط]] [[زناشویی]] تصحیح کند. تا نگاه و [[فهم]] و دریافت [[انسان]] از امور [[اصلاح]] نشود، [[رفتار]] [[آدمی]] اصلاح نخواهد شد. ازاینروست که [[رسول خدا]]{{صل}} در آموزههای لطیف خویش به تصحیح نگاه پیروان خود به زن و زندگی خانوادگی و [[ازدواج]] و روابط زناشویی پرداخته و لطایف بسیار دراینباره فرموده است. آن پیامآور [[خوبیها]] و زیباییها چنان نگاه لطیفی به زن و [[خانواده]] داشت که موجب [[شگفتی]] است. [[حدیث مشهور]] [[نبوی]] بیانگر این [[حقیقت]] است: {{متن حدیث|حُبِّبَ إِلَيَ مِنَ الدُّنْيَا النِّسَاءُ وَ الطِّيبُ وَ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ}}<ref>«از [[دنیا]] [[زن]] و بوی خوش [[محبوب]] من قرار دادهشده و [[نور]] چشم من در [[نماز]] است.» مصنف عبدالرزاق، ج۴، ص۳۲۱ [بدون {{متن حدیث|مِنَ الدُّنْيَا}}]؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۹۸؛ مسند احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۲۸؛ سنن النسائی، ج۷، ص۶۱؛ أبو یعلی احمد بن علی بن المثنی التمیمی الموصلی، مسند أبی یعلی الموصلی، حققه و خرج أحادیثه حسین سلیم اسد، الطبعة الثانیة، دار المأمون للتراث، دمشق.۱۴۱۰ ق. ج۶، ص۲۳۷؛ أبو محمد عبد الرحمن بن أبی حاتم الرازی، تفسیر ابن أبی حاتم، تحقیق اسعد محمد الطیب، الطبعة الاولی، المکتبة العصریة، صیدا، ج۲، ص۶۰۷؛ أبو القاسم سلیمان بن احمد الطبرانی، المعجم الاوسط، تحقیق ابراهیم الحسینی، الطبعة الاولی، دار الحرمین، ۱۴۱۵ ق. ج۵، ص۲۴۱؛ الخصال، ج۱، ص۱۶۵؛ أبو عبد الله محمد بن عبد الله الحاکم النیسابوری، المستدرک علی الصحیحین، دار المعرفة، بیروت، ج۲، ص۱۶۰ [بدون {{متن حدیث|مِنَ الدُّنْيَا}}]؛ السنن الکبری، ج۷، ص۷۸ [{{متن حدیث|مِنْ دُنْيَاكُمْ}} آمده است]؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۶۰، ص۴۵۴ [بدون {{متن حدیث|مِنَ الدُّنْيَا}}]؛ شمس الدین أبو عبد الله محمد بن احمد بن عثمان الذهبی، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، تحقیق علی محمد البجاوی، دار الفکر، بیروت، ج۲، ص۱۷۷؛ أبو الفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقی، البدایة و النهایة، تحقیق علی شیری، الطبعة الاولی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۸ ق. ج۶، ص۳۰؛ وسائل الشیعة، ج۱، ص۴۴۲.</ref>. | [[پیامبر اکرم]]{{صل}} تلاش میکرد تا نوع نگاه [[پیروان]] خود را به [[زندگی خانوادگی]]، به [[زن]]، و به [[روابط]] [[زناشویی]] تصحیح کند. تا نگاه و [[فهم]] و دریافت [[انسان]] از امور [[اصلاح]] نشود، [[رفتار]] [[آدمی]] اصلاح نخواهد شد. ازاینروست که [[رسول خدا]]{{صل}} در آموزههای لطیف خویش به تصحیح نگاه پیروان خود به زن و زندگی خانوادگی و [[ازدواج]] و روابط زناشویی پرداخته و لطایف بسیار دراینباره فرموده است. آن پیامآور [[خوبیها]] و زیباییها چنان نگاه لطیفی به زن و [[خانواده]] داشت که موجب [[شگفتی]] است. [[حدیث مشهور]] [[نبوی]] بیانگر این [[حقیقت]] است: {{متن حدیث|حُبِّبَ إِلَيَ مِنَ الدُّنْيَا النِّسَاءُ وَ الطِّيبُ وَ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ}}<ref>«از [[دنیا]] [[زن]] و بوی خوش [[محبوب]] من قرار دادهشده و [[نور]] چشم من در [[نماز]] است.» مصنف عبدالرزاق، ج۴، ص۳۲۱ [بدون {{متن حدیث|مِنَ الدُّنْيَا}}]؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۹۸؛ مسند احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۲۸؛ سنن النسائی، ج۷، ص۶۱؛ أبو یعلی احمد بن علی بن المثنی التمیمی الموصلی، مسند أبی یعلی الموصلی، حققه و خرج أحادیثه حسین سلیم اسد، الطبعة الثانیة، دار المأمون للتراث، دمشق. ۱۴۱۰ ق. ج۶، ص۲۳۷؛ أبو محمد عبد الرحمن بن أبی حاتم الرازی، تفسیر ابن أبی حاتم، تحقیق اسعد محمد الطیب، الطبعة الاولی، المکتبة العصریة، صیدا، ج۲، ص۶۰۷؛ أبو القاسم سلیمان بن احمد الطبرانی، المعجم الاوسط، تحقیق ابراهیم الحسینی، الطبعة الاولی، دار الحرمین، ۱۴۱۵ ق. ج۵، ص۲۴۱؛ الخصال، ج۱، ص۱۶۵؛ أبو عبد الله محمد بن عبد الله الحاکم النیسابوری، المستدرک علی الصحیحین، دار المعرفة، بیروت، ج۲، ص۱۶۰ [بدون {{متن حدیث|مِنَ الدُّنْيَا}}]؛ السنن الکبری، ج۷، ص۷۸ [{{متن حدیث|مِنْ دُنْيَاكُمْ}} آمده است]؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۶۰، ص۴۵۴ [بدون {{متن حدیث|مِنَ الدُّنْيَا}}]؛ شمس الدین أبو عبد الله محمد بن احمد بن عثمان الذهبی، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، تحقیق علی محمد البجاوی، دار الفکر، بیروت، ج۲، ص۱۷۷؛ أبو الفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقی، البدایة و النهایة، تحقیق علی شیری، الطبعة الاولی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۸ ق. ج۶، ص۳۰؛ وسائل الشیعة، ج۱، ص۴۴۲.</ref>. | ||
نگاه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به زن و [[همسر]] نگاهی اینگونه لطیف و [[معنوی]] است. آن [[حضرت]] زن و همسر را چون بوی خوش نگریسته و در کنار نماز دیده و چنین محبوب معرفی کرده است. | نگاه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به زن و [[همسر]] نگاهی اینگونه لطیف و [[معنوی]] است. آن [[حضرت]] زن و همسر را چون بوی خوش نگریسته و در کنار نماز دیده و چنین محبوب معرفی کرده است. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
در نگاه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[زندگی خانوادگی]] و [[روابط]] [[زناشویی]] چنان والا و [[زیبا]]، و شیرین و کمالآفرین دیده شده است که مبتنی بر آن تعابیری اینگونه آمده است: {{متن حدیث|جُلُوسُ الْمَرْءِ عِنْدَ عِيَالِهِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنِ اعْتِكَافٍ فِي مَسْجِدِي هَذَا}}<ref>«نشستن مرد در کنار همسرش، نزد [[خدای متعال]] از [[اعتکاف]] او در این [[مسجد]] من محبوبتر است.» أبوالحسین ورام بن أبی فراس المالکی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعة ورام)، دار صعب، دار التعارف، بیروت، ج۲، ص۱۲۱؛ محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمة، ترجمه حمید رضا شیخی، چاپ هفتم، سازمان چاپ و نشر دار الحدیث، ۱۳۸۶ ش. ج۵، ص۱۰۱.</ref>.[[رسول خدا]]{{صل}} به [[روابط]] [[زناشویی]] اینگونه لطیف و [[معنوی]] مینگریست و روابط صحیح [[خانوادگی]] را [[آخرتی]] میدید و بدان سفارش میفرمود.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۴۲.</ref>. | در نگاه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[زندگی خانوادگی]] و [[روابط]] [[زناشویی]] چنان والا و [[زیبا]]، و شیرین و کمالآفرین دیده شده است که مبتنی بر آن تعابیری اینگونه آمده است: {{متن حدیث|جُلُوسُ الْمَرْءِ عِنْدَ عِيَالِهِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنِ اعْتِكَافٍ فِي مَسْجِدِي هَذَا}}<ref>«نشستن مرد در کنار همسرش، نزد [[خدای متعال]] از [[اعتکاف]] او در این [[مسجد]] من محبوبتر است.» أبوالحسین ورام بن أبی فراس المالکی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعة ورام)، دار صعب، دار التعارف، بیروت، ج۲، ص۱۲۱؛ محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمة، ترجمه حمید رضا شیخی، چاپ هفتم، سازمان چاپ و نشر دار الحدیث، ۱۳۸۶ ش. ج۵، ص۱۰۱.</ref>.[[رسول خدا]]{{صل}} به [[روابط]] [[زناشویی]] اینگونه لطیف و [[معنوی]] مینگریست و روابط صحیح [[خانوادگی]] را [[آخرتی]] میدید و بدان سفارش میفرمود.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۴۲.</ref>. | ||
==جهتگیری درست== | == جهتگیری درست == | ||
جهتگیری درست برای [[زندگی]] مشترک از [[آداب]] اساسی در [[ازدواج]] است. اینکه [[انسان]] با چه جهتگیریای ازدواج کند و [[خانواده]] را در کدام سمت و سو ببیند در روابط خانوادگی نقشی کلیدی دارد. | جهتگیری درست برای [[زندگی]] مشترک از [[آداب]] اساسی در [[ازدواج]] است. اینکه [[انسان]] با چه جهتگیریای ازدواج کند و [[خانواده]] را در کدام سمت و سو ببیند در روابط خانوادگی نقشی کلیدی دارد. | ||
در آموزههای [[نبوی]] [[تشکیل خانواده]] با جهتگیری ظاهربینانه، مالدوستانه و شهوتپرستانه سخت [[پرهیز]] داده شده است که بنا کردن بنیان مهمترین پایگاه [[انسانی]] و کمالی بر این امور ساختن [[خانه]] بر آب است. از رسول خدا{{صل}} [[روایت]] شده است که فرمود: {{متن حدیث|مَنْ تَزَوَّجَ امْرَأَةً لَا يَتَزَوَّجُهَا إِلَّا لِجَمَالِهَا لَمْ يَرَ فِيهَا مَا يُحِبُّ وَ مَنْ تَزَوَّجَهَا لِمَالِهَا لَا يَتَزَوَّجُهَا إِلَّا لَهُ وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ فَعَلَيْكُمْ بِذَاتِ الدِّينِ}}<ref>«هرکه با زنی تنها به خاطر [[زیبایی]] او ازدواج کند، آنچه را که [[دوست]] دارد در او نمییابد، و هرکه با زنی فقط به خاطر [[دارایی]] او ازدواج کند، [[خدا]] او را به همان وامیگذارد. پس بر شما باد که به [[دینداری]] توجه کنید.» تهذیب الاحکام، ج۷، ص۳۹۹؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۳۱.</ref>. | در آموزههای [[نبوی]] [[تشکیل خانواده]] با جهتگیری ظاهربینانه، مالدوستانه و شهوتپرستانه سخت [[پرهیز]] داده شده است که بنا کردن بنیان مهمترین پایگاه [[انسانی]] و کمالی بر این امور ساختن [[خانه]] بر آب است. از رسول خدا{{صل}} [[روایت]] شده است که فرمود: {{متن حدیث|مَنْ تَزَوَّجَ امْرَأَةً لَا يَتَزَوَّجُهَا إِلَّا لِجَمَالِهَا لَمْ يَرَ فِيهَا مَا يُحِبُّ وَ مَنْ تَزَوَّجَهَا لِمَالِهَا لَا يَتَزَوَّجُهَا إِلَّا لَهُ وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ فَعَلَيْكُمْ بِذَاتِ الدِّينِ}}<ref>«هرکه با زنی تنها به خاطر [[زیبایی]] او ازدواج کند، آنچه را که [[دوست]] دارد در او نمییابد، و هرکه با زنی فقط به خاطر [[دارایی]] او ازدواج کند، [[خدا]] او را به همان وامیگذارد. پس بر شما باد که به [[دینداری]] توجه کنید.» تهذیب الاحکام، ج۷، ص۳۹۹؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۳۱.</ref>. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
اصل قرار گرفتن ظاهر اشخاص و [[غفلت]] از معیارهای اساسی برای زندگی خانوادگی زمینه [[اشتباهات]] بزرگ در تشکیل خانواده را فراهم میکند. امور ظاهری اصل نیست، زیرا به شدت در معرض آسیب و دگرگونی است و چنانچه بنای زندگی بر اموری لرزان قرار گیرد، خانواده پیوسته در معرض [[فروپاشی]] واقع میشود. رسول خدا{{صل}} در رهنمودی دراینباره فرموده است: {{متن حدیث|لَا تَزَوَّجُوا النِّسَاءَ لِحُسْنِهِنَّ، فَعَسَى حُسْنُهُنَّ أَنْ يُرْدِيَهُنَّ، وَلَا تَزَوَّجُوهُنَّ لِأَمْوَالِهِنَّ، فَعَسَى أَمْوَالُهُنَّ أَنْ تُطْغِيَهُنَّ، وَلَكِنْ تَزَوَّجُوهُنَّ عَلَى الدِّينِ}}<ref>«با [[زنان]] صرفاً به خاطر [[زیبایی]] آنان [[ازدواج]] نکنید که چه بسا زیبایی آنان هلاکشان سازد، و با آنان به [[جهت]] ثروتشان ازدواج نکنید که چه بسا [[ثروت]] آنان سبب طغیانشان شود. با زنان به خاطر [[دین]] و [[ایمان]] آنان ازدواج کنید.» سنن ابن ماجة، ج۱، ص۵۹۷؛ الجامع لاحکام القرآن، ج۴، ص۲۹؛ کنز العمال، ج۱۶، ص۳۰۴.</ref><ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۴۵.</ref>. | اصل قرار گرفتن ظاهر اشخاص و [[غفلت]] از معیارهای اساسی برای زندگی خانوادگی زمینه [[اشتباهات]] بزرگ در تشکیل خانواده را فراهم میکند. امور ظاهری اصل نیست، زیرا به شدت در معرض آسیب و دگرگونی است و چنانچه بنای زندگی بر اموری لرزان قرار گیرد، خانواده پیوسته در معرض [[فروپاشی]] واقع میشود. رسول خدا{{صل}} در رهنمودی دراینباره فرموده است: {{متن حدیث|لَا تَزَوَّجُوا النِّسَاءَ لِحُسْنِهِنَّ، فَعَسَى حُسْنُهُنَّ أَنْ يُرْدِيَهُنَّ، وَلَا تَزَوَّجُوهُنَّ لِأَمْوَالِهِنَّ، فَعَسَى أَمْوَالُهُنَّ أَنْ تُطْغِيَهُنَّ، وَلَكِنْ تَزَوَّجُوهُنَّ عَلَى الدِّينِ}}<ref>«با [[زنان]] صرفاً به خاطر [[زیبایی]] آنان [[ازدواج]] نکنید که چه بسا زیبایی آنان هلاکشان سازد، و با آنان به [[جهت]] ثروتشان ازدواج نکنید که چه بسا [[ثروت]] آنان سبب طغیانشان شود. با زنان به خاطر [[دین]] و [[ایمان]] آنان ازدواج کنید.» سنن ابن ماجة، ج۱، ص۵۹۷؛ الجامع لاحکام القرآن، ج۴، ص۲۹؛ کنز العمال، ج۱۶، ص۳۰۴.</ref><ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۴۵.</ref>. | ||
==معیارهای روشن و صحیح== | == معیارهای روشن و صحیح == | ||
هرچه معیارهای [[تشکیل خانواده]] بهتر ساماندهی شود، [[خانواده]] سامان بهتری مییابد. تناسب و همتایی دو فرد با یکدیگر (کفویت) و توجه به مؤلفههای این تناسب و همتایی در تشکیل خانواده امری ضروری است. | هرچه معیارهای [[تشکیل خانواده]] بهتر ساماندهی شود، [[خانواده]] سامان بهتری مییابد. تناسب و همتایی دو فرد با یکدیگر (کفویت) و توجه به مؤلفههای این تناسب و همتایی در تشکیل خانواده امری ضروری است. | ||
جفت باید بر مثالِ همدگر در دو جفتِ کَفْش و موزه درنگر<ref>مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت ۲۳۰۹.</ref> | جفت باید بر مثالِ همدگر در دو جفتِ کَفْش و موزه درنگر<ref>مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت ۲۳۰۹.</ref> | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
کسانی را که همتا و متناسب یکدیگرند به ازدواج باهم درآورید و از کسانی که همتا و متناسب شمایند [[همسر]] گزینید. | کسانی را که همتا و متناسب یکدیگرند به ازدواج باهم درآورید و از کسانی که همتا و متناسب شمایند [[همسر]] گزینید. | ||
مردی از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پرسید با چه کسانی ازدواج کنیم؟ حضرت فرمود: {{متن حدیث|الْأَكْفَاءَ}} (با کسانی که متناسب و همتای شما باشند). پرسید: “متناسب و همتا چه | مردی از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پرسید با چه کسانی ازدواج کنیم؟ حضرت فرمود: {{متن حدیث|الْأَكْفَاءَ}} (با کسانی که متناسب و همتای شما باشند). پرسید: “متناسب و همتا چه کسانیاند؟ ” فرمود: {{متن حدیث|الْمُؤْمِنُونَ بَعْضُهُمْ أَكْفَاءُ بَعْضٍ}}<ref>«[[مؤمنان]] متناسب و همتای یکدیگرند.» الکافی، ج۵، ص۳۳۷؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۹۳؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۴۹.</ref>. | ||
از چند طریق نقل شده است که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|إِذَا جَاءَكُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ دِينَهُ وَ خُلُقَهُ فَزَوِّجُوهُ [فَانْكِحُوه}}<ref>«هرگاه کسی نزد شما آمد که [[دینداری]] و اخلاقمندیاش را میپسندید به او [[همسر]] دهید.» سنن الترمذی، ج۳، ص۳۹۵؛ الکافی، ج۵، ص۳۴۷؛ المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۳۰۰؛ احکام القرآن الجصاص، ج۱، ص۴۸۷، ج۳، ص۴۱۳؛ السنن الکبری، ج۷، ص۸۲؛ تهذیب الاحکام، ج۷، ص۳۹۴؛ الجامع لاحکام القرآن، ج۸، ص۵۷؛ شمس الدین أبو عبد الله محمد بن احمد بن عثمان الذهبی، سیر أعلام النبلاء، اشرف علی تحقیق الکتاب و خرج أحادیثه شعیب الأرنؤوط، الطبعة الثامنة، مؤسسة الرسالة، بیروت، ۱۴۱۲ ق. ج۱۶، ص۱۱۸؛ محمد بن یوسف الصالحی الشامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، تحقیق عادل احمد عبد الموجود، علی محمد معوض، الطبعة الاولی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۴ ق. ج۹، ص۴۷ [{{متن حدیث|إِذَا خَطَبَ إِلَيْكُمْ}}].</ref>. | از چند طریق نقل شده است که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|إِذَا جَاءَكُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ دِينَهُ وَ خُلُقَهُ فَزَوِّجُوهُ [فَانْكِحُوه}}<ref>«هرگاه کسی نزد شما آمد که [[دینداری]] و اخلاقمندیاش را میپسندید به او [[همسر]] دهید.» سنن الترمذی، ج۳، ص۳۹۵؛ الکافی، ج۵، ص۳۴۷؛ المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۳۰۰؛ احکام القرآن الجصاص، ج۱، ص۴۸۷، ج۳، ص۴۱۳؛ السنن الکبری، ج۷، ص۸۲؛ تهذیب الاحکام، ج۷، ص۳۹۴؛ الجامع لاحکام القرآن، ج۸، ص۵۷؛ شمس الدین أبو عبد الله محمد بن احمد بن عثمان الذهبی، سیر أعلام النبلاء، اشرف علی تحقیق الکتاب و خرج أحادیثه شعیب الأرنؤوط، الطبعة الثامنة، مؤسسة الرسالة، بیروت، ۱۴۱۲ ق. ج۱۶، ص۱۱۸؛ محمد بن یوسف الصالحی الشامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، تحقیق عادل احمد عبد الموجود، علی محمد معوض، الطبعة الاولی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۴ ق. ج۹، ص۴۷ [{{متن حدیث|إِذَا خَطَبَ إِلَيْكُمْ}}].</ref>. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
دینداری، امانتداری و اخلاقمندی زمینهای را فراهم میکند که [[همسرداری]] در مسیری درست قرار گیرد و تداوم یابد. آنکه چنین ویژگیهایی را داراست به [[درستی]] همسرداری میکند و [[حقوق همسر]] را رعایت مینماید و [[با تدبیر]] [[زندگی]] را اداره مینماید و [[حریمها]] را پاس میدارد و هیچگونه [[تعدی]] بر [[خانواده]] روا نمیدارد. | دینداری، امانتداری و اخلاقمندی زمینهای را فراهم میکند که [[همسرداری]] در مسیری درست قرار گیرد و تداوم یابد. آنکه چنین ویژگیهایی را داراست به [[درستی]] همسرداری میکند و [[حقوق همسر]] را رعایت مینماید و [[با تدبیر]] [[زندگی]] را اداره مینماید و [[حریمها]] را پاس میدارد و هیچگونه [[تعدی]] بر [[خانواده]] روا نمیدارد. | ||
مردی به [[حسن]]{{ع}} عرض کرد: “دختری دارم، به نظر شما او را به [[ازدواج]] چه کسی | مردی به [[حسن]]{{ع}} عرض کرد: “دختری دارم، به نظر شما او را به [[ازدواج]] چه کسی درآورم؟ ” [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|زَوِّجْهَا مِنْ رَجُلٍ تَقِيٍّ فَإِنَّهُ إِنْ أَحَبَّهَا أَكْرَمَهَا وَ إِنْ أَبْغَضَهَا لَمْ يَظْلِمْهَا}}<ref>«او را به ازدواج کسی در آور که پرواپیشه باشد. پس اگر او را [[دوست]] بدارد کرامتش نماید، و اگر دشمنش دارد به او [[ستم]] نورزد.» مکارم الاخلاق، ص۲۰۴؛ شهاب الدین محمد بن احمد الابشیهی، المستطرف فی کل فن مستظرف، دار الندوة الجدیدة، بیروت، ج۲، ص۲۱۸ [{{متن حدیث|ممن یتقی الله عز و جل فإن}} آمده است]؛ السید السابق، فقه السنة، الطبعة الرابعة، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۳ ق. ج۲، ص۲۰ [{{متن حدیث|ممن یتقی الله فإن}} آمده است]؛ میزان الحکمة، ج۵، ص۸۹.</ref>. | ||
[[حسین بن بشار واسطی]]<ref>از راویان ثقه است، ر.ک: رجال الکشی، ص۴۱۵، ۴۴۹-۴۵۰، ۵۵۳؛ رجال الطوسی، ص۳۳۴؛ معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۲۰۲.</ref> گوید: نامهای به [[امام باقر]]{{ع}} نوشتم و از او دربارهٔ [معیارهای]ازدواج [[پرسش]] نمودم. در پاسخ من چنین نوشت: {{متن حدیث|مَنْ خَطَبَ إِلَيْكُمْ، فَرَضِيتُمْ دِينَهُ وَ أَمَانَتَهُ، فَزَوِّجُوهُ}}<ref>«هرکه برای [[خواستگاری]] نزد شما آمد و [[دینداری]] و امانتورزی او را دریافتید و پسندیدید بدو [[همسر]] دهید.» الکافی، ج۵، ص۳۴۷؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۹۳؛ تهذیب الاحکام، ج۷، ص۳۹۶؛ مکارم الاخلاق، ص۲۰۴؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۵۱؛ عبد علی بن جمعة العروسی الحویزی، تفسیر نور الثقلین، صححه و علق علیه و اشرف علی طبعه هاشم الرسولی المحلاتی، دار الکتب العلمیة، قم، ج۲، ص۱۷۰.</ref>. | [[حسین بن بشار واسطی]]<ref>از راویان ثقه است، ر. ک: رجال الکشی، ص۴۱۵، ۴۴۹-۴۵۰، ۵۵۳؛ رجال الطوسی، ص۳۳۴؛ معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۲۰۲.</ref> گوید: نامهای به [[امام باقر]]{{ع}} نوشتم و از او دربارهٔ [معیارهای]ازدواج [[پرسش]] نمودم. در پاسخ من چنین نوشت: {{متن حدیث|مَنْ خَطَبَ إِلَيْكُمْ، فَرَضِيتُمْ دِينَهُ وَ أَمَانَتَهُ، فَزَوِّجُوهُ}}<ref>«هرکه برای [[خواستگاری]] نزد شما آمد و [[دینداری]] و امانتورزی او را دریافتید و پسندیدید بدو [[همسر]] دهید.» الکافی، ج۵، ص۳۴۷؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۹۳؛ تهذیب الاحکام، ج۷، ص۳۹۶؛ مکارم الاخلاق، ص۲۰۴؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۵۱؛ عبد علی بن جمعة العروسی الحویزی، تفسیر نور الثقلین، صححه و علق علیه و اشرف علی طبعه هاشم الرسولی المحلاتی، دار الکتب العلمیة، قم، ج۲، ص۱۷۰.</ref>. | ||
همچنین از [[امام صادق]]{{ع}} درباره معیار تناسب و همتایی [[روایت]] شده است که فرمود: {{متن حدیث|الْكُفْوُ أَنْ يَكُونَ عَفِيفاً وَ [يَكُونَ] عِنْدَهُ يَسَارٌ}}<ref>«متناسب و همتا بدین معناست که پاکدامن باشد و [[زندگی]] با او همراه با [[آسایش]] باشد.» تهذیب الاحکام، ج۷، ص۳۹۴؛ جمال الدین الحسن بن یوسف المطهر (العلامة الحلی)، تذکرة الفقهاء، الطبعة الاولی، المکتبة المرتضویة، ج۲، ص۶۰۳؛ مختلف الشیعة، ج۷، ص۳۰۰؛ عوالی اللآلی، ج۳، ص۳۳۸.</ref>. | همچنین از [[امام صادق]]{{ع}} درباره معیار تناسب و همتایی [[روایت]] شده است که فرمود: {{متن حدیث|الْكُفْوُ أَنْ يَكُونَ عَفِيفاً وَ [يَكُونَ] عِنْدَهُ يَسَارٌ}}<ref>«متناسب و همتا بدین معناست که پاکدامن باشد و [[زندگی]] با او همراه با [[آسایش]] باشد.» تهذیب الاحکام، ج۷، ص۳۹۴؛ جمال الدین الحسن بن یوسف المطهر (العلامة الحلی)، تذکرة الفقهاء، الطبعة الاولی، المکتبة المرتضویة، ج۲، ص۶۰۳؛ مختلف الشیعة، ج۷، ص۳۰۰؛ عوالی اللآلی، ج۳، ص۳۳۸.</ref>. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
رسول خدا{{صل}} در آموزهای لطیف در جمع پیروان خود فرمود: {{متن حدیث|إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ}}<ref>.بپرهیزید از سبزه روییده در مزبله</ref>. | رسول خدا{{صل}} در آموزهای لطیف در جمع پیروان خود فرمود: {{متن حدیث|إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ}}<ref>.بپرهیزید از سبزه روییده در مزبله</ref>. | ||
پرسیدند: “سبزه روییده در مزبله | پرسیدند: “سبزه روییده در مزبله چیست؟ ” فرمود: {{متن حدیث|الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ سُوءٍ لمَنْبِتِ السَّوْءِ مَنْبِتِ السَّوْءِ}}<ref>دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۹۷؛ الجعفریات، ص۹۲؛ ترتیب نوادر الراوندی، ۱۱۷. و از امیر مؤمنان علی{{ع}}: الکافی، ج۵، ص۳۵۴؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۵۶.</ref>. [[زن]] [[زیبا]] که بد [[تربیت یافته]] باشد<ref>عوامل مؤثر در تربیت آدمی بسیار است، ولی میتوان آنها را در شش عامل دستهبندی نمود: وراثت، محیط (محیط خانه و خانواده، محیط رفاقت و معاشرت، محیط جامعه، محیط جغرافیایی و طبیعی، محیط مدرسه و آموزش و...)، سختیها و شداید، کار، عوامل ماورای طبیعت (مانند نقش فرشتگان و شیاطین)، و اراده انسان. این عوامل به نحو اقتضا، و نه به نحو علت تامه در تربیت نقش دارند و در این میان اراده انسان از همه قویتر و مؤثرتر است. ر. ک: مصطفی دلشاد تهرانی، سیری در تربیت اسلامی، چاپ دوازدهم، انتشارات دریا، ۱۳۸۵ ش. ص۱۰۸-۱۵۰.</ref>. | ||
علاوه بر اینها [[رسول خدا]]{{صل}} درباره برخی ازدواجها هشدار داده است تا از عوارض و پیامدهای منفی و زیانبار آنها [[پیشگیری]] شود، چنانکه آن [[حضرت]] از ازدواجهای فامیلی [[مسلمانان]] را برحذر میداشت و میفرمود: {{متن حدیث|لَا تَنْكِحُوا القَرابَةَ القَرِيبَة فإِنَّ الوَلَد يُخْلَقُ ضَاوِيّاً}}<ref>«با [[خویشاوندان]] بسیار نزدیک [[ازدواج]] نکنید، زیرا فرزند نحیف و [[ناتوان]] به [[دنیا]] میآید.» مجد الدین أبوالسعادات المبارک بن محمد المعروف بابن الاثیر الجزری، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، تحقیق طاهر احمد الزاوی، محمود محمد الطناحی، چاپ چهارم، افست انتشارات اسماعیلیان، قم، ۱۳۶۴ ش. ج۳، ص۱۰۶؛ لسان العرب، ج۱۴، ص۴۸۹؛ شمس الدین محمد بن احمد الشربینی، مغنی المحتاج، الطبعة الاولی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۳۷۷ ق. ج۳، ص۱۲۷؛ محمد بن المرتضی المدعو ملا محسن الفیض الکاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، صححه و علق علیه علی اکبر الغفاری، الطبعة الثانیة، دفتر انتشارات اسلامی، ج۳، ص۹۴؛ علی بن ابراهیم بن محمد الشروانی، حواشی الشروانی، الطبعة الاولی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج۷، ص۱۸۹؛ الحدائق الناضرة، ج۲۳، ص۱۷.</ref>. | علاوه بر اینها [[رسول خدا]]{{صل}} درباره برخی ازدواجها هشدار داده است تا از عوارض و پیامدهای منفی و زیانبار آنها [[پیشگیری]] شود، چنانکه آن [[حضرت]] از ازدواجهای فامیلی [[مسلمانان]] را برحذر میداشت و میفرمود: {{متن حدیث|لَا تَنْكِحُوا القَرابَةَ القَرِيبَة فإِنَّ الوَلَد يُخْلَقُ ضَاوِيّاً}}<ref>«با [[خویشاوندان]] بسیار نزدیک [[ازدواج]] نکنید، زیرا فرزند نحیف و [[ناتوان]] به [[دنیا]] میآید.» مجد الدین أبوالسعادات المبارک بن محمد المعروف بابن الاثیر الجزری، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، تحقیق طاهر احمد الزاوی، محمود محمد الطناحی، چاپ چهارم، افست انتشارات اسماعیلیان، قم، ۱۳۶۴ ش. ج۳، ص۱۰۶؛ لسان العرب، ج۱۴، ص۴۸۹؛ شمس الدین محمد بن احمد الشربینی، مغنی المحتاج، الطبعة الاولی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۳۷۷ ق. ج۳، ص۱۲۷؛ محمد بن المرتضی المدعو ملا محسن الفیض الکاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، صححه و علق علیه علی اکبر الغفاری، الطبعة الثانیة، دفتر انتشارات اسلامی، ج۳، ص۹۴؛ علی بن ابراهیم بن محمد الشروانی، حواشی الشروانی، الطبعة الاولی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج۷، ص۱۸۹؛ الحدائق الناضرة، ج۲۳، ص۱۷.</ref>. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
{{متن حدیث|يَا جُوَيْبِرُ إِنَّ اللَّهَ قَدْ وَضَعَ بِالْإِسْلَامِ مَنْ كَانَ فِي الْجَاهِلِيَّةِ شَرِيفاً وَ شَرَّفَ بِالْإِسْلَامِ مَنْ كَانَ فِي الْجَاهِلِيَّةِ وَضِيعاً وَ أَعَزَّ بِالْإِسْلَامِ مَنْ كَانَ فِي الْجَاهِلِيَّةِ ذَلِيلًا وَ أَذْهَبَ بِالْإِسْلَامِ مَا كَانَ مِنْ نَخْوَةِ الْجَاهِلِيَّةِ وَ تَفَاخُرِهَا بِعَشَائِرِهَا وَ بَاسِقِ أَنْسَابِهَا فَالنَّاسُ الْيَوْمَ كُلُّهُمْ أَبْيَضُهُمْ وَ أَسْوَدُهُمْ وَ قُرَشِيُّهُمْ وَ عَرَبِيُّهُمْ وَ عَجَمِيُّهُمْ مِنْ آدَمَ وَ إِنَّ آدَمَ خَلَقَهُ اللَّهُ مِنْ طِينٍ وَ إِنَّ أَحَبَّ النَّاسِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَطْوَعُهُمْ لَهُ وَ أَتْقَاهُمْ}}<ref>ای جویبر! [[خداوند]] به وسیله [[اسلام]] [بسیاری از] آنان را که در [[جاهلیت]] محترم و [[شریف]] بودند پایین آورد و [بسیاری از]آنان را که [[خوار]] و بیمقدار بودند بالا آورد. خداوند به وسیله اسلام نخوتهای [[جاهلی]] و [[افتخار]] به حسب و نسب و خاندانهای بالا را [[منسوخ]] کرد. اکنون همه [[مردم]] از سفید و سیاه و قرشی [و غیر قرشی]و [[عرب]] و [[عجم]] یکسانند که همه از آدمند و [[آدم]] از گل [[آفریده]] شده است، و بیگمان محبوبترین [[مردمان]] نزد خدای عز و جل در [[روز قیامت]]، فرمانبردارترین آنان نسبت به [[خدا]] و باتقواترینشان است.</ref>. | {{متن حدیث|يَا جُوَيْبِرُ إِنَّ اللَّهَ قَدْ وَضَعَ بِالْإِسْلَامِ مَنْ كَانَ فِي الْجَاهِلِيَّةِ شَرِيفاً وَ شَرَّفَ بِالْإِسْلَامِ مَنْ كَانَ فِي الْجَاهِلِيَّةِ وَضِيعاً وَ أَعَزَّ بِالْإِسْلَامِ مَنْ كَانَ فِي الْجَاهِلِيَّةِ ذَلِيلًا وَ أَذْهَبَ بِالْإِسْلَامِ مَا كَانَ مِنْ نَخْوَةِ الْجَاهِلِيَّةِ وَ تَفَاخُرِهَا بِعَشَائِرِهَا وَ بَاسِقِ أَنْسَابِهَا فَالنَّاسُ الْيَوْمَ كُلُّهُمْ أَبْيَضُهُمْ وَ أَسْوَدُهُمْ وَ قُرَشِيُّهُمْ وَ عَرَبِيُّهُمْ وَ عَجَمِيُّهُمْ مِنْ آدَمَ وَ إِنَّ آدَمَ خَلَقَهُ اللَّهُ مِنْ طِينٍ وَ إِنَّ أَحَبَّ النَّاسِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَطْوَعُهُمْ لَهُ وَ أَتْقَاهُمْ}}<ref>ای جویبر! [[خداوند]] به وسیله [[اسلام]] [بسیاری از] آنان را که در [[جاهلیت]] محترم و [[شریف]] بودند پایین آورد و [بسیاری از]آنان را که [[خوار]] و بیمقدار بودند بالا آورد. خداوند به وسیله اسلام نخوتهای [[جاهلی]] و [[افتخار]] به حسب و نسب و خاندانهای بالا را [[منسوخ]] کرد. اکنون همه [[مردم]] از سفید و سیاه و قرشی [و غیر قرشی]و [[عرب]] و [[عجم]] یکسانند که همه از آدمند و [[آدم]] از گل [[آفریده]] شده است، و بیگمان محبوبترین [[مردمان]] نزد خدای عز و جل در [[روز قیامت]]، فرمانبردارترین آنان نسبت به [[خدا]] و باتقواترینشان است.</ref>. | ||
آنگاه [[پیامبر]] اضافه کرد: “ای جویبر، من در میان [[مسلمانان]]، تنها کسی را از تو [[برتر]] میدانم که [[تقوا]] و اطاعتش از خدا بیشتر باشد، پس بیدرنگ نزد [[زیاد بن لبید]] از محترمان و بزرگان [[قبیله]] [[بنی بیاضه]] (یکی از [[قبایل]] [[انصار]]) برو و به او بگو که مرا [[رسول خدا]] به سوی تو فرستاده است تا از دخترت ذَلْفا برای خود [[خواستگاری]] کنم”. پس جویبر به [[فرمان]] رسول خدا نزد زیاد بن لَبید رفت درحالیکه گروهی از بستگان و افراد قبیله وی در منزلش بودند. اجازه خواست و داخل شد و [[سلام]] کرد. سپس گفت: “ای زیاد، من از طرف پیامبر برای تو پیامی دارم؛ محرمانه بگویم یا فاش بیان | آنگاه [[پیامبر]] اضافه کرد: “ای جویبر، من در میان [[مسلمانان]]، تنها کسی را از تو [[برتر]] میدانم که [[تقوا]] و اطاعتش از خدا بیشتر باشد، پس بیدرنگ نزد [[زیاد بن لبید]] از محترمان و بزرگان [[قبیله]] [[بنی بیاضه]] (یکی از [[قبایل]] [[انصار]]) برو و به او بگو که مرا [[رسول خدا]] به سوی تو فرستاده است تا از دخترت ذَلْفا برای خود [[خواستگاری]] کنم”. پس جویبر به [[فرمان]] رسول خدا نزد زیاد بن لَبید رفت درحالیکه گروهی از بستگان و افراد قبیله وی در منزلش بودند. اجازه خواست و داخل شد و [[سلام]] کرد. سپس گفت: “ای زیاد، من از طرف پیامبر برای تو پیامی دارم؛ محرمانه بگویم یا فاش بیان کنم؟ ” زیاد گفت: “پیام پیامبر برای من مایه [[افتخار]] و [[شرافت]] است، البته فاش بیان کن”. جویبر گفت: “پیامبر مرا فرستاده است تا دخترت ذلفا را برای خود خواستگاری کنم”. زیاد پرسید: “آیا رسول خدا خود تو را بدین منظور فرستاده است؟ ” جویبر گفت: “آری، من کسی نیستم که از قول رسول خدا [[دروغ]] بگویم”. زیاد گفت: “رسم ما نیست که دخترانمان را جز به همشأنهای خود از انصار دهیم. تو برو تا من خود رسول خدا را [[ملاقات]] کنم و دلیل عدم موافقت خویش را به او بگویم”. جویبر به [[راه]] افتاد درحالیکه با خود میگفت: “به خدا [[سوگند]] [[قرآن]] چنین رسمی نازل نکرده است و آنچه [[نبوت]] [[محمد]]{{صل}} برای آن است جز این است”. ذلفا این سخن را شنید، پس نزد [[پدر]] شتافت و گفت: “منظور جویبر از سخنی که بر زبان میآورد چیست؟ ” زیاد گفت: “او میگوید رسول خدا وی را برای خواستگاری از تو فرستاده است”. ذلفا گفت: “به خدا سوگند او در محضر پیامبر به آن [[حضرت]] دروغ نمیبندد. زود کسی را بفرست تا جویبر را بازگرداند”. زیاد چنین کرد و با [[احترام]] از جویبر خواست تا در [[خانه]] بماند تا او بازگردد؛ و با [[شتاب]] نزد [[رسول خدا]] رفت و عرض کرد: “جویبر از سوی شما پیامی آورده است که من دختر خود را به [[ازدواج]] او درآورم و من به او پاسخ مثبت ندادم و برای کسب [[تکلیف]] [[خدمت]] شما آمدم. [[واقعیت]] این است که ما [[دختران]] خود را جز به همشأنهای خود از [[انصار]] نمیدهیم”. [[پیامبر]] فرمود: {{متن حدیث|يَا زِيَادُ، جُوَيْبِرٌ مُؤْمِنٌ وَ الْمُؤْمِنُ كُفْوٌ لِلْمُؤْمِنَةِ وَ الْمُسْلِمُ كُفْوٌ لِلْمُسْلِمَةِ فَزَوِّجْهُ يَا زِيَادُ وَ لَا تَرْغَبْ عَنْهُ}}<ref>«ای زیاد، جویبر [[مؤمن]] است، و مرد مؤمن [[شایسته]] و همتای [[زن]] مؤمن است، و [[مرد]] [[مسلمان]] شایسته و همتای زن مسلمان است. پس با این ازدواج موافقت کن و [[مخالفت]] نکن.» الکافی، ج۵، ص۳۴۰-۳۴۳؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۴۴.</ref>. | ||
زیاد به [[خانه]] برگشت و آنچه از رسول خدا شنیده بود برای دخترش بازگو کرد. ذَلفا نیز با این ازدواج موافقت کرد. زیاد مهر او را از [[مال]] خود قرار داد و جهیزیه مناسبی نیز [[تدارک]] دید و چون جویبر خانه و اثاثی نداشت، برای وی خانه و اثاث کامل و [[لباس]] نیز تهیه کرد. بدین ترتیب با شکسته شدن [[رسوم]] [[نادرست]] [[اجتماعی]]، این ازدواج صورت گرفت و آن دو باهم [[زندگی]] خوب و [[خوشی]] را آغاز کردند، و چنین بود تا که جویبر در یکی از [[غزوات]] در کنار رسول خدا به [[شهادت]] رسید. پس از شهادت جویبر هیچ زنی در انصار به اندازه ذلفا مورد [[احترام]] نبود و به اندازه او خواستگار نداشت<ref>الکافی، ج۵، ص۳۴۳.</ref>. | زیاد به [[خانه]] برگشت و آنچه از رسول خدا شنیده بود برای دخترش بازگو کرد. ذَلفا نیز با این ازدواج موافقت کرد. زیاد مهر او را از [[مال]] خود قرار داد و جهیزیه مناسبی نیز [[تدارک]] دید و چون جویبر خانه و اثاثی نداشت، برای وی خانه و اثاث کامل و [[لباس]] نیز تهیه کرد. بدین ترتیب با شکسته شدن [[رسوم]] [[نادرست]] [[اجتماعی]]، این ازدواج صورت گرفت و آن دو باهم [[زندگی]] خوب و [[خوشی]] را آغاز کردند، و چنین بود تا که جویبر در یکی از [[غزوات]] در کنار رسول خدا به [[شهادت]] رسید. پس از شهادت جویبر هیچ زنی در انصار به اندازه ذلفا مورد [[احترام]] نبود و به اندازه او خواستگار نداشت<ref>الکافی، ج۵، ص۳۴۳.</ref>. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
[[امام سجاد]]{{ع}} در [[نامه]] خود شرافتهای [[جاهلی]] را که [[عبد]] الملک سخت پایبند آنها بود، کوبید و اعلام کرد که تنها ملاک [[شرافت]] در [[بندگی خدا]] و [[پیروی]] از [[تعالیم اسلام]] و [[تقوای الهی]] است و اگر او با [[کنیز]] آزادشده خود ازدواج کرده است، به [[سنت نبوی]] [[تأسی]] کرده است و این عمل نه تنها [[نقص]] نیست که کمال است. در همین [[جهت]] است که [[مادر]] برخی [[پیشوایان معصوم]] کنیزهای آزاد شده بودهاند، زیرا شرافت [[انسانها]] به جایگاه طبقاتی و نژاد آنها نیست، بلکه به [[کمالات انسانی]] آنان است.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۴۶-۵۷.</ref>. | [[امام سجاد]]{{ع}} در [[نامه]] خود شرافتهای [[جاهلی]] را که [[عبد]] الملک سخت پایبند آنها بود، کوبید و اعلام کرد که تنها ملاک [[شرافت]] در [[بندگی خدا]] و [[پیروی]] از [[تعالیم اسلام]] و [[تقوای الهی]] است و اگر او با [[کنیز]] آزادشده خود ازدواج کرده است، به [[سنت نبوی]] [[تأسی]] کرده است و این عمل نه تنها [[نقص]] نیست که کمال است. در همین [[جهت]] است که [[مادر]] برخی [[پیشوایان معصوم]] کنیزهای آزاد شده بودهاند، زیرا شرافت [[انسانها]] به جایگاه طبقاتی و نژاد آنها نیست، بلکه به [[کمالات انسانی]] آنان است.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۴۶-۵۷.</ref>. | ||
==[[پرهیز]] از تشریفاتگرایی== | == [[پرهیز]] از تشریفاتگرایی == | ||
[[تشکیل خانواده]] در [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} مبتنی بر [[سادگی]] و بیپیرایگی و به دور از تشریفاتگرایی است که پشت کردن به این امر، لطیفترین پیوند [[انسانی]] را به کاری پردردسر، آزاردهنده و سراسر تنش تبدیل میسازد و خود مانعی برای تشکیل خانواده سالم میگردد. در سنت نبوی، [[خواستگاری]]، مهریه، [[مراسم]] ازدواج و تشکیل خانواده بیپیرایه و عاری از تشریفاتزدگی است. در [[حدیث مشهور]] [[پیامبر]]{{صل}} آمده است: | [[تشکیل خانواده]] در [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} مبتنی بر [[سادگی]] و بیپیرایگی و به دور از تشریفاتگرایی است که پشت کردن به این امر، لطیفترین پیوند [[انسانی]] را به کاری پردردسر، آزاردهنده و سراسر تنش تبدیل میسازد و خود مانعی برای تشکیل خانواده سالم میگردد. در سنت نبوی، [[خواستگاری]]، مهریه، [[مراسم]] ازدواج و تشکیل خانواده بیپیرایه و عاری از تشریفاتزدگی است. در [[حدیث مشهور]] [[پیامبر]]{{صل}} آمده است: | ||
{{متن حدیث|أَفْضَلُ نِسَاءِ أُمَّتِي أَصْبَحُهُنَّ وَجْهاً وَ أَقَلُّهُنَّ مَهْراً}}<ref>«[[برترین]] [[زنان]] [[امت]] من نیکورویترین آنان و کممهریهترینشان است.» الکافی، ج۵، ص۳۲۴؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۶؛ دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۹۷؛ تهذیب الاحکام، ج۷، ص۴۰۴؛ أبوعلی محمد بن الفتال النیسابوری، روضة الواعظین، الطبعة الاولی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۶ ق. ص۴۱۱؛ ترتیب نوادر الراوندی، ص۱۱۷؛ مکارم الاخلاق، ص۱۹۸، ۲۰۱.</ref>. | {{متن حدیث|أَفْضَلُ نِسَاءِ أُمَّتِي أَصْبَحُهُنَّ وَجْهاً وَ أَقَلُّهُنَّ مَهْراً}}<ref>«[[برترین]] [[زنان]] [[امت]] من نیکورویترین آنان و کممهریهترینشان است.» الکافی، ج۵، ص۳۲۴؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۶؛ دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۹۷؛ تهذیب الاحکام، ج۷، ص۴۰۴؛ أبوعلی محمد بن الفتال النیسابوری، روضة الواعظین، الطبعة الاولی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۶ ق. ص۴۱۱؛ ترتیب نوادر الراوندی، ص۱۱۷؛ مکارم الاخلاق، ص۱۹۸، ۲۰۱.</ref>. | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
چنانچه [[خانواده]] با [[آداب]] یادشده شکل گیرد و بنا شود، زمینه لازم برای [[زندگی]] سالم، پرنشاط و رو به کمال فراهم میگردد.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۵۷.</ref>. | چنانچه [[خانواده]] با [[آداب]] یادشده شکل گیرد و بنا شود، زمینه لازم برای [[زندگی]] سالم، پرنشاط و رو به کمال فراهم میگردد.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۵۷.</ref>. | ||
==پرسش مستقیم== | == پرسش مستقیم == | ||
== منابع == | == منابع == |