جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[تشکیل خانواده]] در [[سنت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} اعتبار و ارزشی ویژه دارد. تلقی آن [[حضرت]] از [[خانواده]] و اینکه این بنیاد چگونه بنیادی است و با آن چگونه باید [[رفتار]] کرد، موجب [[شگفتی]] است. تعابیر [[رسول خدا]]{{صل}} در اهمیت این بنیاد و جایگاه آن، والاترین تعابیر است، به گونهای که هیچچیز با آن قابل [[قیاس]] نیست، چنانکه از آن حضرت [[روایت]] شده است که فرمود: {{متن حدیث|مَا بُنِيَ فِي الْإِسْلَامِ بِنَاءٌ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَعَزُّ مِنَ التَّزْوِيجِ}}<ref>«هیچ بنایی در [[اسلام]] پایهگذاری نشده است که در پیشگاه خدای عز و جل محبوبتر و ارجمندتر از تشکیل خانواده باشد.» محمد باقر المجلسی، بحار الانوار الجامعة لعلوم الأئمة الأطهار، الطبعة الثالثة، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ ق. ج۱۰۳، ص۲۲۲؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۲-۱۵۳.</ref> | [[تشکیل خانواده]] در [[سنت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} اعتبار و ارزشی ویژه دارد. تلقی آن [[حضرت]] از [[خانواده]] و اینکه این بنیاد چگونه بنیادی است و با آن چگونه باید [[رفتار]] کرد، موجب [[شگفتی]] است. تعابیر [[رسول خدا]]{{صل}} در اهمیت این بنیاد و جایگاه آن، والاترین تعابیر است، به گونهای که هیچچیز با آن قابل [[قیاس]] نیست، چنانکه از آن حضرت [[روایت]] شده است که فرمود: {{متن حدیث|مَا بُنِيَ فِي الْإِسْلَامِ بِنَاءٌ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَعَزُّ مِنَ التَّزْوِيجِ}}<ref>«هیچ بنایی در [[اسلام]] پایهگذاری نشده است که در پیشگاه خدای عز و جل محبوبتر و ارجمندتر از تشکیل خانواده باشد.» محمد باقر المجلسی، بحار الانوار الجامعة لعلوم الأئمة الأطهار، الطبعة الثالثة، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ ق. ج۱۰۳، ص۲۲۲؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۲-۱۵۳.</ref> | ||
در میان همه بنیادها، بنیادی نیست که این اندازه [[محبوب]] و [[مرضی]] [[خداوند]] باشد؛ و خانواده زیباترین و رو به کمالترین مجموعهای است که در هستی وجود دارد. [[صفوان بن مهران]]<ref>صفوان بن مهران جمال از اصحاب امام صادق و امام کاظم{{عم}} و از شخصیتهای برجسته و مورد اعتماد بوده است، چنانکه شیخ مفید در کتاب الارشاد در فصل نص بر امامت امام کاظم{{ع}} از جانب امام صادق{{ع}}، آورده است که او از جمله شیوخ اصحاب حضرت صادق{{ع}} و از خواص اصحاب و از موثقان فقها و صالحان درگاه آن حضرت بوده است. ر.ک: أبو عبدالله محمد بن النعمان البغدادی الملقب بالمفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، صححه و أخرجه السید کاظم الموسوی المیاموی، دارالکتب الاسلامیة، طهران، ۱۳۷۷ ق. ص۲۷۰؛ أبوالعباس احمد بن علی بن العباس النجاشی، رجال النجاشی، تحقیق السید موسی الشبیری الزنجانی، الطبعة الاولی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۷ ق. ص۱۹۸؛ أبوجعفر محمد بن الحسن الطوسی، الفهرست، به کوشش محمود رامیار، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱ ش. ص۱۷۱؛ همو، اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)، صححه و علق علیه و قدم له حسن المصطفوی، انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ ش. ص۴۴۰-۴۴۱؛ زکی الدین المولی عنایة الله بن علی القهپائی، مجمع الرجال، الطبعة الثانیة، مؤسسة مطبوعاتی اسماعیلیان، قم، ۱۳۶۴ ش. ج۳، ص۲۱۵-۲۱۶؛ السید أبوالقاسم الموسوی الخوئی، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، دار الزهراء، بیروت، ۱۴۰۳ ق. ج۹، ص۱۲۱-۱۲۳؛ أبوطالب التجلیل التبریزی، معجم الثقات و ترتیب الطبقات، الطبعة الاولی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۴ ق. ص۶۵.</ref> از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده است که آن [[حضرت]] گفت: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَا مِنْ شَيْءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ بَيْتٍ يُعْمَرُ فِي الْإِسْلَامِ بِالنِّكَاحِ}}<ref>«هیچچیز نزد خدای عز و جل محبوبتر از خانهای نیست که با [[ازدواج]] آباد گردد.» أبوجعفر محمد بن یعقوب الکلینی، الکافی، صححه و علق علیه علی اکبر الغفاری، دارالکتب الاسلامیة، طهران، ۱۳۸۸ ق. ج۵، ص۳۲۸؛ احمد بن فهد الحلی، المهذب البارع، تحقیق آقا مجتبی العراقی، الطبعة الاولی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۱۱ ق. ج۳، ص۱۶۳؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۵؛ احمد بن محمد مهدی النراقی، مستند الشیعة، الطبعة الاولی، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، بیروت، ۱۴۱۹ ق. ج۱۶، ص۱۲.</ref>. | در میان همه بنیادها، بنیادی نیست که این اندازه [[محبوب]] و [[مرضی]] [[خداوند]] باشد؛ و خانواده زیباترین و رو به کمالترین مجموعهای است که در هستی وجود دارد. [[صفوان بن مهران]]<ref>صفوان بن مهران جمال از اصحاب امام صادق و امام کاظم{{عم}} و از شخصیتهای برجسته و مورد اعتماد بوده است، چنانکه شیخ مفید در کتاب الارشاد در فصل نص بر امامت امام کاظم{{ع}} از جانب امام صادق{{ع}}، آورده است که او از جمله شیوخ اصحاب حضرت صادق{{ع}} و از خواص اصحاب و از موثقان فقها و صالحان درگاه آن حضرت بوده است. ر. ک: أبو عبدالله محمد بن النعمان البغدادی الملقب بالمفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، صححه و أخرجه السید کاظم الموسوی المیاموی، دارالکتب الاسلامیة، طهران، ۱۳۷۷ ق. ص۲۷۰؛ أبوالعباس احمد بن علی بن العباس النجاشی، رجال النجاشی، تحقیق السید موسی الشبیری الزنجانی، الطبعة الاولی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۷ ق. ص۱۹۸؛ أبوجعفر محمد بن الحسن الطوسی، الفهرست، به کوشش محمود رامیار، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱ ش. ص۱۷۱؛ همو، اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)، صححه و علق علیه و قدم له حسن المصطفوی، انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ ش. ص۴۴۰-۴۴۱؛ زکی الدین المولی عنایة الله بن علی القهپائی، مجمع الرجال، الطبعة الثانیة، مؤسسة مطبوعاتی اسماعیلیان، قم، ۱۳۶۴ ش. ج۳، ص۲۱۵-۲۱۶؛ السید أبوالقاسم الموسوی الخوئی، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، دار الزهراء، بیروت، ۱۴۰۳ ق. ج۹، ص۱۲۱-۱۲۳؛ أبوطالب التجلیل التبریزی، معجم الثقات و ترتیب الطبقات، الطبعة الاولی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۴ ق. ص۶۵.</ref> از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده است که آن [[حضرت]] گفت: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَا مِنْ شَيْءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ بَيْتٍ يُعْمَرُ فِي الْإِسْلَامِ بِالنِّكَاحِ}}<ref>«هیچچیز نزد خدای عز و جل محبوبتر از خانهای نیست که با [[ازدواج]] آباد گردد.» أبوجعفر محمد بن یعقوب الکلینی، الکافی، صححه و علق علیه علی اکبر الغفاری، دارالکتب الاسلامیة، طهران، ۱۳۸۸ ق. ج۵، ص۳۲۸؛ احمد بن فهد الحلی، المهذب البارع، تحقیق آقا مجتبی العراقی، الطبعة الاولی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۱۱ ق. ج۳، ص۱۶۳؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۵؛ احمد بن محمد مهدی النراقی، مستند الشیعة، الطبعة الاولی، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، بیروت، ۱۴۱۹ ق. ج۱۶، ص۱۲.</ref>. | ||
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} جایگاه [[خانواده]] را چنین معرفی کرده است تا به [[درستی]] مشخص شود که هیچ بنیانی در هستی - از نظر ارزشی - با آن [[برابری]] نمیکند. دراینباره از [[امام باقر]]{{ع}} چنین روایت شده است: {{متن حدیث|لَيْسَ شَيْءٌ مُبَاحٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنَ النِّكَاحِ}}<ref>«هیچچیز مباحی در پیشگاه [[خداوند]] محبوبتر از ازدواج نیست.» مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۴؛ السید حسین الطباطبائی البروجردی، جامع أحادیث الشیعة، الطبعة الاولی، قم، ۱۴۰۹ ق. ج۲۰، ص۶.</ref>. | [[پیامبر اکرم]]{{صل}} جایگاه [[خانواده]] را چنین معرفی کرده است تا به [[درستی]] مشخص شود که هیچ بنیانی در هستی - از نظر ارزشی - با آن [[برابری]] نمیکند. دراینباره از [[امام باقر]]{{ع}} چنین روایت شده است: {{متن حدیث|لَيْسَ شَيْءٌ مُبَاحٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنَ النِّكَاحِ}}<ref>«هیچچیز مباحی در پیشگاه [[خداوند]] محبوبتر از ازدواج نیست.» مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۴؛ السید حسین الطباطبائی البروجردی، جامع أحادیث الشیعة، الطبعة الاولی، قم، ۱۴۰۹ ق. ج۲۰، ص۶.</ref>. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
از این تعبیر استفاده میشود که بنیان خانواده از چنان جایگاهی در هستی برخوردار است که با [[تزلزل]] آن گویا [[عرش الهی]] میلرزد؛ و این سخن بیانگر اهمیت ویژه این بنیان در [[نظام هستی]] است.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۱۷-۲۱.</ref> | از این تعبیر استفاده میشود که بنیان خانواده از چنان جایگاهی در هستی برخوردار است که با [[تزلزل]] آن گویا [[عرش الهی]] میلرزد؛ و این سخن بیانگر اهمیت ویژه این بنیان در [[نظام هستی]] است.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۱۷-۲۱.</ref> | ||
==[[تحکیم روابط زناشویی]]== | == [[تحکیم روابط زناشویی]] == | ||
===[[عفو و گذشت]]<ref>مجله طوبی، ش۸، ص۱۴۶ - ۱۵۲ با تلخیص.</ref>=== | === [[عفو و گذشت]]<ref>مجله طوبی، ش۸، ص۱۴۶ - ۱۵۲ با تلخیص.</ref>=== | ||
[[انسانها]] کم و بیش [[اهل]] لغزشند و بهترینشان کسانی هستند که از اشتباههای دیگران چشم بپوشند و عیبهای همدیگر را بزرگ جلوه ندهند که این خود، به خوشیها و [[زیبایی]] [[زندگی]] میافزاید. این صفت [[نیکو]]، در زندگی [[زناشویی]] اهمیت ویژهای مییابد؛ زیرا [[زن]] و شوهر در کنار هم زندگی میکنند و در صورت چشم نپوشیدن از لغزشهای طرف مقابل، وجودشان برای همدیگر تحملناپذیر خواهد بود. | [[انسانها]] کم و بیش [[اهل]] لغزشند و بهترینشان کسانی هستند که از اشتباههای دیگران چشم بپوشند و عیبهای همدیگر را بزرگ جلوه ندهند که این خود، به خوشیها و [[زیبایی]] [[زندگی]] میافزاید. این صفت [[نیکو]]، در زندگی [[زناشویی]] اهمیت ویژهای مییابد؛ زیرا [[زن]] و شوهر در کنار هم زندگی میکنند و در صورت چشم نپوشیدن از لغزشهای طرف مقابل، وجودشان برای همدیگر تحملناپذیر خواهد بود. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
هرگاه اختلافی میان [[همسران]] پدید آید، [[شایسته]] است هر کدام چند لحظه با خود [[خلوت]] کنند و ازخود بپرسند: آیا اشتباه از من نبود؟ و وقتی به پاسخ مثبت رسیدند، با کمال [[شهامت]]، از [[همسر]] خود عذرخواهی کنند و بدانند با این کار، هرگز کوچک نخواهند شد؛ چون به [[دستور خدا]] عمل میکنند. طرف مقابل نیز باید بدون [[منتگذاری]]، پذیرای [[پوزش]] او باشد تا بدین ترتیب، [[صفا]] و [[صمیمیت]] بر [[خانه]] حکمفرما و [[نشاط]] و [[شادابی]] آن [[حفظ]] شود..<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|کانون محبت]] ص ۲۶.</ref> | هرگاه اختلافی میان [[همسران]] پدید آید، [[شایسته]] است هر کدام چند لحظه با خود [[خلوت]] کنند و ازخود بپرسند: آیا اشتباه از من نبود؟ و وقتی به پاسخ مثبت رسیدند، با کمال [[شهامت]]، از [[همسر]] خود عذرخواهی کنند و بدانند با این کار، هرگز کوچک نخواهند شد؛ چون به [[دستور خدا]] عمل میکنند. طرف مقابل نیز باید بدون [[منتگذاری]]، پذیرای [[پوزش]] او باشد تا بدین ترتیب، [[صفا]] و [[صمیمیت]] بر [[خانه]] حکمفرما و [[نشاط]] و [[شادابی]] آن [[حفظ]] شود..<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|کانون محبت]] ص ۲۶.</ref> | ||
===نشان دادن علاقه=== | === نشان دادن علاقه === | ||
بنای [[خانواده]] بر پایه [[محبت]] [[استوار]] است. با مهر و [[دوستی]]، بسیاری از [[کاستیها]] جبران میشود و بدون آن، بسیاری از [[خصلتهای پسندیده]] دیگر [[درک]] نمیشود. در زندگی زناشویی، [[الفت]] و [[مهربانی]]، [[دلها]] را به هم نزدیک میسازد و [[امید]] و [[اطمینان]] را در وجود [[همسر]] مینشاند. [[محبت زن]] و شوهر نسبت به یکدیگر میتواند به وسیله زبان یا با روشهای مختلف در عمل و در موقعیتهای گوناگون بیان شود. اظهار [[دوستی]] نیز باید با بیان کلماتی صریح و عاشقانه شکل بگیرد تا [[روح]] غبار گرفته در مسیر [[زندگی]] به [[پاکی]] بدل شود و [[نشاط]] و [[شادابی]] در رگهای زندگی جریان یابد. | بنای [[خانواده]] بر پایه [[محبت]] [[استوار]] است. با مهر و [[دوستی]]، بسیاری از [[کاستیها]] جبران میشود و بدون آن، بسیاری از [[خصلتهای پسندیده]] دیگر [[درک]] نمیشود. در زندگی زناشویی، [[الفت]] و [[مهربانی]]، [[دلها]] را به هم نزدیک میسازد و [[امید]] و [[اطمینان]] را در وجود [[همسر]] مینشاند. [[محبت زن]] و شوهر نسبت به یکدیگر میتواند به وسیله زبان یا با روشهای مختلف در عمل و در موقعیتهای گوناگون بیان شود. اظهار [[دوستی]] نیز باید با بیان کلماتی صریح و عاشقانه شکل بگیرد تا [[روح]] غبار گرفته در مسیر [[زندگی]] به [[پاکی]] بدل شود و [[نشاط]] و [[شادابی]] در رگهای زندگی جریان یابد. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
از [[رسول گرامی اسلام]] روایت است: «هر چه [[ایمان]] [[انسان]] کاملتر باشد، به همسرش بیشتر اظهار محبت میکند»<ref>بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۸.</ref><ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|کانون محبت]] ص ۲۷.</ref> | از [[رسول گرامی اسلام]] روایت است: «هر چه [[ایمان]] [[انسان]] کاملتر باشد، به همسرش بیشتر اظهار محبت میکند»<ref>بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۸.</ref><ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|کانون محبت]] ص ۲۷.</ref> | ||
===[[پرهیز]] از چشم و همچشمی=== | === [[پرهیز]] از چشم و همچشمی === | ||
یکی از موضوعهای مهمی که از آغاز زندگی مشترک میتواند بنیان [[خانواده]] را برهم زند، توقعهای نامحدود و [[حاکم]] شدن روح [[تجملگرایی]] و [[رقابت]] مادی است. | یکی از موضوعهای مهمی که از آغاز زندگی مشترک میتواند بنیان [[خانواده]] را برهم زند، توقعهای نامحدود و [[حاکم]] شدن روح [[تجملگرایی]] و [[رقابت]] مادی است. | ||
[[زنان]] خانهدار اگر [[مدیریت]] امور [[خانه]] را بر محور [[قناعت]] و پرهیز از خرجهای [[بیهوده]] و تشریفاتی تنظیم نکنند و از شوهر خود انتظارهای بیجا و خارج از توان [[مالی]] او داشته باشند، باید در [[انتظار]] رخ دادن تنش باشند؛ زیرا یا همسرشان به خواستههای افزونطلبانه آنان بیتوجهی میکند که این کار به بگومگو و درگیری میانجامد یا به دنبال برآوردن خواستههای بیحساب آنان میرود. در صورت دوم، افزون بر آنکه باید بسیاری از [[گرفتاریها]] را [[تحمل]] کند، امکان دارد زندگیشان به [[حرام]] نیز [[آلوده]] شود. | [[زنان]] خانهدار اگر [[مدیریت]] امور [[خانه]] را بر محور [[قناعت]] و پرهیز از خرجهای [[بیهوده]] و تشریفاتی تنظیم نکنند و از شوهر خود انتظارهای بیجا و خارج از توان [[مالی]] او داشته باشند، باید در [[انتظار]] رخ دادن تنش باشند؛ زیرا یا همسرشان به خواستههای افزونطلبانه آنان بیتوجهی میکند که این کار به بگومگو و درگیری میانجامد یا به دنبال برآوردن خواستههای بیحساب آنان میرود. در صورت دوم، افزون بر آنکه باید بسیاری از [[گرفتاریها]] را [[تحمل]] کند، امکان دارد زندگیشان به [[حرام]] نیز [[آلوده]] شود. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
هر زنی که با شوهرش سازگار نباشد و او را به چیزهایی وادار کند که بیش از [[توانایی]] اوست، اعمالش به درگاه [[خدا]] پذیرفته نمیشود و در [[قیامت]] به [[غضب]] [[پروردگار]] [[جهان]] گرفتار میآید<ref>بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۴۴.</ref><ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|کانون محبت]] ص ۲۸.</ref> | هر زنی که با شوهرش سازگار نباشد و او را به چیزهایی وادار کند که بیش از [[توانایی]] اوست، اعمالش به درگاه [[خدا]] پذیرفته نمیشود و در [[قیامت]] به [[غضب]] [[پروردگار]] [[جهان]] گرفتار میآید<ref>بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۴۴.</ref><ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|کانون محبت]] ص ۲۸.</ref> | ||
==[[همسرگزینی]]== | == [[همسرگزینی]] == | ||
[[ازدواج]] یک کمال است و در [[دین مبین اسلام]] [[ارزش]] و جایگاه والایی دارد. [[اسلام]] این بنای [[ارزشمند]] را از [[بهترین]] بنیانها معرفی میکند، [[پیامبر اسلام]] میفرماید: | [[ازدواج]] یک کمال است و در [[دین مبین اسلام]] [[ارزش]] و جایگاه والایی دارد. [[اسلام]] این بنای [[ارزشمند]] را از [[بهترین]] بنیانها معرفی میکند، [[پیامبر اسلام]] میفرماید: | ||
{{متن حدیث|مَا بُنِيَ بِنَاءٌ فِي الْإِسْلَامِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ التَّزْوِيجِ}}<ref>«هیچ بنیادی در اسلام نزد خداوند محبوبتر از ازدواج نیست». وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۳.</ref>. | {{متن حدیث|مَا بُنِيَ بِنَاءٌ فِي الْإِسْلَامِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ التَّزْوِيجِ}}<ref>«هیچ بنیادی در اسلام نزد خداوند محبوبتر از ازدواج نیست». وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۳.</ref>. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
پس [[زیاد بن لبید]] دست جویبر را گرفت و او را به میان بزرگان [[قوم]] خود آورد و ذلفا را به [[ازدواج]] او درآورد. مهریه و جهیزیه عروس را نیز برعهده گرفت و به دلیل تنگ دستی داماد، خودش، خانهای با وسایل [[زندگی]] تهیه کرد و به وی اختصاص داد. بدینگونه ذلفا به همسری جویبر درآمد<ref>کافی، ج۵، ص۳۳۹.</ref><ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[نگین رسالت (کتاب)|نگین رسالت]] ص ۵۲.</ref> | پس [[زیاد بن لبید]] دست جویبر را گرفت و او را به میان بزرگان [[قوم]] خود آورد و ذلفا را به [[ازدواج]] او درآورد. مهریه و جهیزیه عروس را نیز برعهده گرفت و به دلیل تنگ دستی داماد، خودش، خانهای با وسایل [[زندگی]] تهیه کرد و به وی اختصاص داد. بدینگونه ذلفا به همسری جویبر درآمد<ref>کافی، ج۵، ص۳۳۹.</ref><ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[نگین رسالت (کتاب)|نگین رسالت]] ص ۵۲.</ref> | ||
==تبیین گزارشهای مرتبط با [[ازدواج]] [[مقداد]] و زید<ref>به قلم فاضل ارجمند، جناب آقای عبد الهادی مسعودی.</ref>== | == تبیین گزارشهای مرتبط با [[ازدواج]] [[مقداد]] و زید<ref>به قلم فاضل ارجمند، جناب آقای عبد الهادی مسعودی.</ref>== | ||
چند [[حدیث]] اخیر، حاکی از برخی تلاشهای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} برای آسان کردن ازدواج است. [[پیامبر]]{{صل}} برای تثبیت همسانی مرد و [[زن]] با [[ایمان]]، زنانی از خانوادههای [[ثروتمند]] و دارای [[حسب و نسب]] را به ازدواج مردانی [[فقیر]] و فرودست، اما [[دیندار]] و با [[اخلاق]] در آوردهاند. یک نمونه، [[خواستگاری]] از ذَلفا دختر [[زیاد بن لبید]]، از بزرگان [[انصار]]، برای مردی [[بینوا]] از [[اصحاب]] صفّه<ref>مقصود، آن دسته از مهاجران فقیری هستند که در مدینه جایی و پناهی جز مسجد و پیامبر اکرم{{صل}} نداشتند.</ref> به نام جُوَیبر است. نمونه دیگر، خواستگاری از ضباعه دختر [[زبیر]] برای مقداد است. مقداد اگر چه فقیر نبوده<ref>در برخی منابع آمده که مقداد در جنگ بدر، از معدود جنگاوران صاحب اسب بوده است. این به معنای فقیر نبودن و همسانی تقریبی او با خاندان ضباعه از نظر مالی است. ر.ک: تاریخ الطبری، ج۲، ص۴۲۷ و ۴۷۸.</ref>، اما از نظر [[نسب]] و تبار با ضباعه همگونی نداشته است. وی پسر [[عمرو]] از حضرم و پدرش، همپیمان [[قبیله کنده]] در [[یمن]] و آنها همپیمان [[بنی زهره]] بودهاند. فردی مکّی به نام [[اسود بن عبد یغوث زهری]]، او را به پسرخواندگی میگیرد و بدینگونه به بنی زهره ملحق میشود<ref>ر.ک: رجال الطوسی، ص۸۱، ش۷۹۷؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۴۸۰، ش۲۵۶۱؛ الجرح والتعدیل، ج۸، ص۴۲۷، ش۱۹۴۲.</ref>. این، در حالی است که ضباعه فرزند زبیر و او فرزند [[عبد المطلب]]، بزرگ [[قریش]]، بوده است. نزد [[عرب جاهلی]]، این دو نسب، برابر نبودند و پیامبر اکرم{{صل}} برای از بین بردن همین نگاه نادرست، این دو تن را به ازدواج یکدیگر در آورد. از این نظر میتوان ازدواج این دو را به ازدواج [[تمیم داری]] با زنی از [[بنی هاشم]]<ref>ر.ک: دعائم الإسلام، ج۲، ص۱۹۹، ح۷۳۱.</ref> و یا [[زید بن حارثه]] با [[زینب بنت جحش]] مانند کرد؛ چراکه زید از [[یمن]] و پسرخوانده [[پیامبر]]{{صل}} و منتسب به [[قریش]]، ولی [[زینب]] زاده [[جحش]]، از قریش و دختر عمّه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بوده است<ref>الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۱۴.</ref>. | چند [[حدیث]] اخیر، حاکی از برخی تلاشهای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} برای آسان کردن ازدواج است. [[پیامبر]]{{صل}} برای تثبیت همسانی مرد و [[زن]] با [[ایمان]]، زنانی از خانوادههای [[ثروتمند]] و دارای [[حسب و نسب]] را به ازدواج مردانی [[فقیر]] و فرودست، اما [[دیندار]] و با [[اخلاق]] در آوردهاند. یک نمونه، [[خواستگاری]] از ذَلفا دختر [[زیاد بن لبید]]، از بزرگان [[انصار]]، برای مردی [[بینوا]] از [[اصحاب]] صفّه<ref>مقصود، آن دسته از مهاجران فقیری هستند که در مدینه جایی و پناهی جز مسجد و پیامبر اکرم{{صل}} نداشتند.</ref> به نام جُوَیبر است. نمونه دیگر، خواستگاری از ضباعه دختر [[زبیر]] برای مقداد است. مقداد اگر چه فقیر نبوده<ref>در برخی منابع آمده که مقداد در جنگ بدر، از معدود جنگاوران صاحب اسب بوده است. این به معنای فقیر نبودن و همسانی تقریبی او با خاندان ضباعه از نظر مالی است. ر. ک: تاریخ الطبری، ج۲، ص۴۲۷ و ۴۷۸.</ref>، اما از نظر [[نسب]] و تبار با ضباعه همگونی نداشته است. وی پسر [[عمرو]] از حضرم و پدرش، همپیمان [[قبیله کنده]] در [[یمن]] و آنها همپیمان [[بنی زهره]] بودهاند. فردی مکّی به نام [[اسود بن عبد یغوث زهری]]، او را به پسرخواندگی میگیرد و بدینگونه به بنی زهره ملحق میشود<ref>ر. ک: رجال الطوسی، ص۸۱، ش۷۹۷؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۴۸۰، ش۲۵۶۱؛ الجرح والتعدیل، ج۸، ص۴۲۷، ش۱۹۴۲.</ref>. این، در حالی است که ضباعه فرزند زبیر و او فرزند [[عبد المطلب]]، بزرگ [[قریش]]، بوده است. نزد [[عرب جاهلی]]، این دو نسب، برابر نبودند و پیامبر اکرم{{صل}} برای از بین بردن همین نگاه نادرست، این دو تن را به ازدواج یکدیگر در آورد. از این نظر میتوان ازدواج این دو را به ازدواج [[تمیم داری]] با زنی از [[بنی هاشم]]<ref>ر. ک: دعائم الإسلام، ج۲، ص۱۹۹، ح۷۳۱.</ref> و یا [[زید بن حارثه]] با [[زینب بنت جحش]] مانند کرد؛ چراکه زید از [[یمن]] و پسرخوانده [[پیامبر]]{{صل}} و منتسب به [[قریش]]، ولی [[زینب]] زاده [[جحش]]، از قریش و دختر عمّه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بوده است<ref>الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۱۴.</ref>. | ||
نتیجه سخن آنکه پیامبر اکرم{{صل}} با اقدامات یاد شده، در پی آن بودند که [[ایمان]] و [[اخلاق]] را شرط اساسی [[ازدواج]] کنند و آن را به جای [[ثروت]] و [[جاه]] و تبار بنشانند، همان نکتهای که خطاب به زیاد، [[پدر]] ذلفا، فرمود: | نتیجه سخن آنکه پیامبر اکرم{{صل}} با اقدامات یاد شده، در پی آن بودند که [[ایمان]] و [[اخلاق]] را شرط اساسی [[ازدواج]] کنند و آن را به جای [[ثروت]] و [[جاه]] و تبار بنشانند، همان نکتهای که خطاب به زیاد، [[پدر]] ذلفا، فرمود: | ||
{{متن حدیث|الْمُؤْمِنُ كُفْوٌ لِلْمُؤْمِنَةِ وَ الْمُسْلِمُ كُفْوٌ لِلْمُسْلِمَةِ}}<ref>ر.ک: سیره پیامبر خاتم، ج۴، ص۳۹۴، ح۲۷۱۱ (زواج جویبر).</ref>؛ | {{متن حدیث|الْمُؤْمِنُ كُفْوٌ لِلْمُؤْمِنَةِ وَ الْمُسْلِمُ كُفْوٌ لِلْمُسْلِمَةِ}}<ref>ر. ک: سیره پیامبر خاتم، ج۴، ص۳۹۴، ح۲۷۱۱ (زواج جویبر).</ref>؛ | ||
«مرد با ایمان، همتای [[زن]] با ایمان و [[مرد]] [[مسلمان]]، همتای زن مسلمان است».<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۴ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم ج۴]]، ص ۴۰۴.</ref>. | «مرد با ایمان، همتای [[زن]] با ایمان و [[مرد]] [[مسلمان]]، همتای زن مسلمان است».<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۴ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم ج۴]]، ص ۴۰۴.</ref>. | ||
==ازدواج در شیوههای مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی== | == ازدواج در شیوههای مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی == | ||
[[رسول اکرم]]{{صل}} با تبیین [[آیات قرآن]]، [[اقدام]] به [[اصلاح]] [[روابط خانوادگی]] نمود و یک [[نظام]] [[انسانی]] برای [[زن]] و مرد در [[خانواده]] ایجاد کرد. | [[رسول اکرم]]{{صل}} با تبیین [[آیات قرآن]]، [[اقدام]] به [[اصلاح]] [[روابط خانوادگی]] نمود و یک [[نظام]] [[انسانی]] برای [[زن]] و مرد در [[خانواده]] ایجاد کرد. | ||
===[[تعالیم آسمانی]] [[قرآن]] در امر [[ازدواج]]=== | === [[تعالیم آسمانی]] [[قرآن]] در امر [[ازدواج]] === | ||
[[سرشت]] و [[طبیعت]] [[مخلوقات]] در این [[جهان]]، [[همسرگزینی]] و ازدواج است. همسریابی همراه با وجود یافتن و هستی [[انسان]] شروع میشود<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا}} «ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند و از خداوند- که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست میکنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بیگمان خداوند چشم بر شما دارد» سوره نساء، آیه ۱.</ref>. | [[سرشت]] و [[طبیعت]] [[مخلوقات]] در این [[جهان]]، [[همسرگزینی]] و ازدواج است. همسریابی همراه با وجود یافتن و هستی [[انسان]] شروع میشود<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا}} «ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند و از خداوند- که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست میکنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بیگمان خداوند چشم بر شما دارد» سوره نساء، آیه ۱.</ref>. | ||