ابر در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
 
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[ابر]] در [[سخنان امام رضا]]{{ع}}، قطر قطراتی که ابر را تشکیل می‌دهند، از ۰۰۱ / ۰ تا ۱۲ / ۰ میلی‌متر می‌تواند باشد<ref>دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۶.</ref>. این قطرات موجب انعکاس [[نور]] هستند، اما به رغم کم بودن آنها، در مجموع، [[حاجب]] نور به نظر می‌رسند<ref>دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۶.</ref>. ابرها با توجه به تأثیری که در سرسبزی [[زمین]] و تولید مواد غذایی برای [[بشر]] دارند، همواره مورد توجه [[انسان‌ها]] بوده‌اند. [[دانش]] هر زمانه به این موضوع توجه داشته است. [[ادبیات]] [[دینی]] نیز به این مقوله پرداخته و [[ادیان]] درباره آن سخن گفته‌اند. در [[اسلام]] نیز، در [[قرآن]] و در [[احادیث]]، [[فلسفه]] طبیعی و گاه حتی در مباحث [[کلامی]] مطالبی درباره ابرها وجود دارد. از این پدیده در [[ادبیات عرب]] با تعابیر گوناگونی یاد شده و برخی از این تعبیرات در احادیث و قرآن نیز آمده است. در مباحث طبیعی در نگرش دینی توجه به این نکته لازم است که این پدیده‌ها به طور عمده به عنوان [[آیه]] و نشان [[قدرت الهی]] مورد توجه است و به عنوان پدیده [[علمی]] و موضوع بحث علمی مورد توجه نیست. دست‌کم می‌توان گفت این جنبه آن کمرنگ است و [[هدف]] عمده نیست. این توجه کمک می‌کند تا [[انسان]] به پدیده‌های طبیعی مطرح شده در [[زبان دین]] از همین زاویه بنگرد و نه به عنوان پدیده صرف علمی. در نتیجه نباید توقع داشت فرضیات و یا داده‌های علمی مو به مو مطابق با منقولات باشد. به ویژه آنکه در منقولات عوامل بسیاری تأثیر گذارند که از جمله آنها می‌توان به [[باور]] ناقلان در این گونه امور اشاره کرد. این [[باورها]] در نقل به معناها تأثیر بسیار دارد. باور ناقلان نیز تحت تأثیر نگرش زمانه شکل می‌گیرد و باورهای علمی متداول در هر [[زمان]] به عنوان حقایق و تفسیرهای درست تلقی می‌گردد.
[[ابر]] در [[سخنان امام رضا]] {{ع}}، قطر قطراتی که ابر را تشکیل می‌دهند، از ۰۰۱ / ۰ تا ۱۲ / ۰ میلی‌متر می‌تواند باشد<ref>دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۶.</ref>. این قطرات موجب انعکاس [[نور]] هستند، اما به رغم کم بودن آنها، در مجموع، [[حاجب]] نور به نظر می‌رسند<ref>دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۶.</ref>. ابرها با توجه به تأثیری که در سرسبزی [[زمین]] و تولید مواد غذایی برای [[بشر]] دارند، همواره مورد توجه [[انسان‌ها]] بوده‌اند. [[دانش]] هر زمانه به این موضوع توجه داشته است. [[ادبیات]] [[دینی]] نیز به این مقوله پرداخته و [[ادیان]] درباره آن سخن گفته‌اند. در [[اسلام]] نیز، در [[قرآن]] و در [[احادیث]]، [[فلسفه]] طبیعی و گاه حتی در مباحث [[کلامی]] مطالبی درباره ابرها وجود دارد. از این پدیده در [[ادبیات عرب]] با تعابیر گوناگونی یاد شده و برخی از این تعبیرات در احادیث و قرآن نیز آمده است. در مباحث طبیعی در نگرش دینی توجه به این نکته لازم است که این پدیده‌ها به طور عمده به عنوان [[آیه]] و نشان [[قدرت الهی]] مورد توجه است و به عنوان پدیده [[علمی]] و موضوع بحث علمی مورد توجه نیست. دست‌کم می‌توان گفت این جنبه آن کمرنگ است و [[هدف]] عمده نیست. این توجه کمک می‌کند تا [[انسان]] به پدیده‌های طبیعی مطرح شده در [[زبان دین]] از همین زاویه بنگرد و نه به عنوان پدیده صرف علمی. در نتیجه نباید توقع داشت فرضیات و یا داده‌های علمی مو به مو مطابق با منقولات باشد. به ویژه آنکه در منقولات عوامل بسیاری تأثیر گذارند که از جمله آنها می‌توان به [[باور]] ناقلان در این گونه امور اشاره کرد. این [[باورها]] در نقل به معناها تأثیر بسیار دارد. باور ناقلان نیز تحت تأثیر نگرش زمانه شکل می‌گیرد و باورهای علمی متداول در هر [[زمان]] به عنوان حقایق و تفسیرهای درست تلقی می‌گردد.


منقولاتی که از [[امام رضا]]{{ع}} در دست داریم در مواردی به مقوله ابر پرداخته است. از جمله، در ذیل [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاءً ثَجَّاجًا}}<ref>«و از ابرهای فشرده آبی ریزان فرو فرستادیم» سوره نبأ، آیه ۱۴.</ref> که از تعبیر «معصرات» استفاده شده، [[امام رضا]]{{ع}} آن را به [[ابر]] [[تفسیر]] کرده است<ref>مسند الإمام الرضا{{ع}}، ج۱، ص۳۸۰.</ref>. در تفسیر «معصرات» از [[اهل سنت]] چندین قول نقل شده است. از [[ابن‌عباس]]<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۷.</ref>، [[عکرمه]]<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۷.</ref>، [[مجاهد]]<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۷.</ref>، [[قتاده]]<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۷.</ref> و ابن‌زید<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۷.</ref> نقل شده که اینان معصرات را به معنای باد گرفته‌اند که به موقع وزیدن با فشار می‌وزد. بعضی دیگر از قبیل [[سفیان]] ثوری<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۷-۸.</ref> و ابن‌عباس در نقل دیگری<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۷.</ref>، آن را به معنای ابر گرفته‌اند و مقصودشان ابری است که در بردارنده [[باران]] و آماده باریدن است. شمار دیگری از [[مفسران]] آن را به معنای [[آسمان]] دانسته‌اند، از قبیل [[حسن بصری]]<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۷.</ref> و قتاده در نقل دیگری از وی<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۷.</ref>. این دیدگاه‌ها را [[طبری]] در تفسیر خود می‌آورد و خود معنای ابر را ترجیح می‌دهد. دلیل وی این است که باد از خود بارانی ندارد، بلکه ابزاری برای تحت فشار قرار دادن ابر برای باریدن است<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۷.</ref>. [[سمرقندی]] دلیل نامیدن ابر به «معصر» را به سبب حمل باران به وسیله آن دانسته است<ref>تفسیر السمرقندی، ج۳، ص۵۱۵.</ref>. دیدگاه سه گانه یاد شده در معنای معصرات را بسیاری از مفسران نقل کرده‌اند<ref>زاد المسیر، ج۸، ص۱۶۲.</ref>. در مناظره‌ای که بین ابن‌عباس و ابن‌ازرق نقل شده است، ابن‌عباس نه تنها معصرات را به ابر تفسیر می‌کند، بلکه دلیل آن را هم فشرده شدن دو ابر بر هم و آمدن باران از بین دو ابر می‌داند و به کاربرد این تعبیر در [[شعر]] [[عرب جاهلی]] هم اشاره می‌کند<ref>مواقف الشیعة، ج۲، ص۳۴۹.</ref>. در [[تفاسیر شیعی]] معصرات به معنای ابر گرفته شده است<ref>التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۴۰۵.</ref>. [[طبرسی]] نیز آن را به معنای [[ابر]] گرفته است و در چرایی نامگذاری آن یادآور می‌شود که ابرها [[باران]] را با خود حمل می‌کنند و گویی که این ابرها به وسیله بادها تحت فشار قرار می‌گیرند و باران می‌بارد<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۳۸.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} هم، چنان که گذشت، معصرات را به معنای ابر دانسته است.
منقولاتی که از [[امام رضا]] {{ع}} در دست داریم در مواردی به مقوله ابر پرداخته است. از جمله، در ذیل [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاءً ثَجَّاجًا}}<ref>«و از ابرهای فشرده آبی ریزان فرو فرستادیم» سوره نبأ، آیه ۱۴.</ref> که از تعبیر «معصرات» استفاده شده، [[امام رضا]] {{ع}} آن را به [[ابر]] [[تفسیر]] کرده است<ref>مسند الإمام الرضا {{ع}}، ج۱، ص۳۸۰.</ref>. در تفسیر «معصرات» از [[اهل سنت]] چندین قول نقل شده است. از [[ابن‌عباس]]<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۷.</ref>، [[عکرمه]]<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۷.</ref>، [[مجاهد]]<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۷.</ref>، [[قتاده]]<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۷.</ref> و ابن‌زید<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۷.</ref> نقل شده که اینان معصرات را به معنای باد گرفته‌اند که به موقع وزیدن با فشار می‌وزد. بعضی دیگر از قبیل [[سفیان]] ثوری<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۷-۸.</ref> و ابن‌عباس در نقل دیگری<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۷.</ref>، آن را به معنای ابر گرفته‌اند و مقصودشان ابری است که در بردارنده [[باران]] و آماده باریدن است. شمار دیگری از [[مفسران]] آن را به معنای [[آسمان]] دانسته‌اند، از قبیل [[حسن بصری]]<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۷.</ref> و قتاده در نقل دیگری از وی<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۷.</ref>. این دیدگاه‌ها را [[طبری]] در تفسیر خود می‌آورد و خود معنای ابر را ترجیح می‌دهد. دلیل وی این است که باد از خود بارانی ندارد، بلکه ابزاری برای تحت فشار قرار دادن ابر برای باریدن است<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۷.</ref>. [[سمرقندی]] دلیل نامیدن ابر به «معصر» را به سبب حمل باران به وسیله آن دانسته است<ref>تفسیر السمرقندی، ج۳، ص۵۱۵.</ref>. دیدگاه سه گانه یاد شده در معنای معصرات را بسیاری از مفسران نقل کرده‌اند<ref>زاد المسیر، ج۸، ص۱۶۲.</ref>. در مناظره‌ای که بین ابن‌عباس و ابن‌ازرق نقل شده است، ابن‌عباس نه تنها معصرات را به ابر تفسیر می‌کند، بلکه دلیل آن را هم فشرده شدن دو ابر بر هم و آمدن باران از بین دو ابر می‌داند و به کاربرد این تعبیر در [[شعر]] [[عرب جاهلی]] هم اشاره می‌کند<ref>مواقف الشیعة، ج۲، ص۳۴۹.</ref>. در [[تفاسیر شیعی]] معصرات به معنای ابر گرفته شده است<ref>التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۴۰۵.</ref>. [[طبرسی]] نیز آن را به معنای [[ابر]] گرفته است و در چرایی نامگذاری آن یادآور می‌شود که ابرها [[باران]] را با خود حمل می‌کنند و گویی که این ابرها به وسیله بادها تحت فشار قرار می‌گیرند و باران می‌بارد<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۳۸.</ref>. [[امام رضا]] {{ع}} هم، چنان که گذشت، معصرات را به معنای ابر دانسته است.


اشاره دیگر امام رضا{{ع}} به مقوله ابر در [[مناظره]] با یکی از زندیق‌هاست. در این مناظره، [[امام]] در پاسخ [[پرسش]] کننده که از دلیل بر وجود [[خدا]] می‌پرسد، علاوه بر توجه به بنیان وجودی [[انسان]]، به دَوَران [[فلک]] و ایجاد ابرها و گردش بادها و جریان [[خورشید و ماه]] و [[ستارگان]] و دیگر [[آیات]] شگفت و [[استوار]] [[الهی]] اشاره می‌کند که همگی دلالت بر وجود آفریننده و موجد دارند<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۲۰.</ref>. در این سخن توجه اصلی به پدید آمدن ابر است و اشاره‌ای به چگونگی تشکیل ابر نشده است. اما از اشاره به این چند [[آیه]] و نشانه الهی شاید بتوان پنداشت که امام توجهی هم به [[ارتباط]] این عوامل یعنی باد و [[خورشید]] و امثال آن در تشکیل ابر داشته است. مورد دیگری که امام رضا{{ع}} از تعبیر ابر بهره گرفته است در [[سخنرانی]] در [[مسجد]] [[مرو]] است که در آن به تبیین [[جایگاه امام]] در نگرش [[دینی]] می‌پردازد و در آن امام را به ابر بارنده [[تشبیه]] می‌کند<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۹۷.</ref>. در [[روایت]] دیگری منسوب به امام رضا{{ع}} به مقوله ابر به عنوان یکی از پدیده‌هایی که به وسیله [[امام دوازدهم]] به [[تسخیر]] و تحت [[فرمان]] آورده می‌شود اشاره شده است. امام در این روایت، خطاب [[خداوند]] به [[پیامبر]]{{صل}} را یادآور می‌شود که فرموده: «به وسیله آخرین اوصیای تو دینم را آشکار خواهم کرد و سخنم را [[برتری]] خواهم بخشید و [[زمین]] را از دشمنانم [[پاک]] خواهم کرد، [[مشرق]] و [[مغرب]] زمینم را در [[اختیار]] وی قرار خواهم داد، باد را به تسخیر وی درخواهم آورد و ابرهای [[سرکش]] را در برابر وی [[خوار]] خواهم کرد.»..<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۳۸.</ref>. معنای خوار ساختن ابرها معلوم نیست، اما احتمال آن وجود دارد که مقصود فقط [[اثبات]] [[توانایی]] وی بر [[تصرف]] در پاره‌ای از پدیده‌های طبیعی باشد. در واقع اشاره‌ای به مثال معروف برای بیان [[قدرت]] فرد است که در پیوند با قدرت [[حضرت سلیمان]] [[علی]] مطرح می‌گردد. نیز احتمال آن وجود دارد که واقعاً قدرت وی به مقداری باشد که بادها و ابرها را در [[اختیار]] خویش گیرد. پیدایش قدرت و امکان باروری ابرها توسط [[بشر]]، پذیرش و امکان در اختیار گرفتن [[ابر]] به وسیله [[انسان]] و یا دست‌کم انسان‌های خاص را آسان می‌کند.
اشاره دیگر امام رضا {{ع}} به مقوله ابر در [[مناظره]] با یکی از زندیق‌هاست. در این مناظره، [[امام]] در پاسخ [[پرسش]] کننده که از دلیل بر وجود [[خدا]] می‌پرسد، علاوه بر توجه به بنیان وجودی [[انسان]]، به دَوَران [[فلک]] و ایجاد ابرها و گردش بادها و جریان [[خورشید و ماه]] و [[ستارگان]] و دیگر [[آیات]] شگفت و [[استوار]] [[الهی]] اشاره می‌کند که همگی دلالت بر وجود آفریننده و موجد دارند<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۲۰.</ref>. در این سخن توجه اصلی به پدید آمدن ابر است و اشاره‌ای به چگونگی تشکیل ابر نشده است. اما از اشاره به این چند [[آیه]] و نشانه الهی شاید بتوان پنداشت که امام توجهی هم به [[ارتباط]] این عوامل یعنی باد و [[خورشید]] و امثال آن در تشکیل ابر داشته است. مورد دیگری که امام رضا {{ع}} از تعبیر ابر بهره گرفته است در [[سخنرانی]] در [[مسجد]] [[مرو]] است که در آن به تبیین [[جایگاه امام]] در نگرش [[دینی]] می‌پردازد و در آن امام را به ابر بارنده [[تشبیه]] می‌کند<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۹۷.</ref>. در [[روایت]] دیگری منسوب به امام رضا {{ع}} به مقوله ابر به عنوان یکی از پدیده‌هایی که به وسیله [[امام دوازدهم]] به [[تسخیر]] و تحت [[فرمان]] آورده می‌شود اشاره شده است. امام در این روایت، خطاب [[خداوند]] به [[پیامبر]] {{صل}} را یادآور می‌شود که فرموده: «به وسیله آخرین اوصیای تو دینم را آشکار خواهم کرد و سخنم را [[برتری]] خواهم بخشید و [[زمین]] را از دشمنانم [[پاک]] خواهم کرد، [[مشرق]] و [[مغرب]] زمینم را در [[اختیار]] وی قرار خواهم داد، باد را به تسخیر وی درخواهم آورد و ابرهای [[سرکش]] را در برابر وی [[خوار]] خواهم کرد.»..<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۲۳۸.</ref>. معنای خوار ساختن ابرها معلوم نیست، اما احتمال آن وجود دارد که مقصود فقط [[اثبات]] [[توانایی]] وی بر [[تصرف]] در پاره‌ای از پدیده‌های طبیعی باشد. در واقع اشاره‌ای به مثال معروف برای بیان [[قدرت]] فرد است که در پیوند با قدرت [[حضرت سلیمان]] [[علی]] مطرح می‌گردد. نیز احتمال آن وجود دارد که واقعاً قدرت وی به مقداری باشد که بادها و ابرها را در [[اختیار]] خویش گیرد. پیدایش قدرت و امکان باروری ابرها توسط [[بشر]]، پذیرش و امکان در اختیار گرفتن [[ابر]] به وسیله [[انسان]] و یا دست‌کم انسان‌های خاص را آسان می‌کند.


یکی از موارد مطرح شدن ابر در [[زندگی]] [[امام رضا]]{{ع}} جریان [[نماز]] [[باران]] است. طبق نقل [[صدوق]] از [[امام حسن عسکری]]{{ع}} از پدرانش آمده است: وقتی امام رضا{{ع}} به [[ولایت‌عهدی]] [[منصوب]] شد زمانی بود که باران نمی‌بارید و [[خشکسالی]] پیش آمده بود. عده‌ای از افراد این جریان را به موضوع [[انتخاب امام]] به ولایت‌عهدی ربط دادند و نزد [[مأمون]] به [[سخن‌چینی]] پرداختند. مأمون از [[امام]] خواست تا برای باران [[دعا]] کند. در خواست مأمون در [[روز جمعه]] بود. امام در پاسخ فرمود: تا [[روز]] [[دوشنبه]] [[صبر]] کنید. در روز دوشنبه امام به همراه [[مردم]] به بیابان رفتند و برای باریدن باران دعا کردند. ناگهان بادی وزید و ابری را در [[آسمان]] به حرکت در آورد. مردم با دیدن آن [[فکر]] کردند این ابری است که برای [[سرزمین]] آنان فرستاده شده است اما امام فرمود: این برای فلان سرزمین است. این موضوع چندین بار تکرار شد و امام در هر بار گفتند این ابر [[مال]] جای دیگر است. در نهایت ابری در آسمان ظاهر شد، اما بارانی نبارید و مردم به سوی خانه‌هایشان برگشتند. وقتی به نزدیک خانه‌های خود رسیدند باران [[سختی]] باریدن گرفت و همه جا پر آب شد. مردم آن را از [[کرامت]] [[امام]] دانستند و شماری از اطرافیان [[مأمون]] آن را امری عادی تلقی کردند و حتی عده‌ای آن را نوعی [[سحر]] شمردند<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۷۹.</ref>. [[ظهور]] [[ابر]] در [[آسمان]] و باریدن [[باران]] به وسیله [[دعا]] شاید از نظر [[علمی]] به [[سختی]] توجیه شود، اما در [[واقعیت]] [[زندگی]] [[انسان‌ها]] اتفاق افتاده است و امری [[تجربی]] است. استسقا و [[طلب]] باران به عنوان موضوعی [[فقهی]] در [[کتب فقهی]] مطرح شده است و برای آن نمازی با [[آداب و سنن]] خاص وجود دارد.<ref>منابع: قرآن کریم؛ التبیان فی تفسیر القرآن، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۴۲ق؛ تفسیر السمرقندی، نصر بن محمد سمرقندی (۳۸۳ق)، تحقیق: محمود مطر جی، بیروت، دار الفکر، بی تا؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن، محمد بن جریر طبری (۳۱۰ق)، تحقیق: صدقی جمیل عطار، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۵ق؛ دایرة المعارف فارسی، زیر نظر: غلام حسین مصاحب، بی جا، بینا، ۱۳۴۵ش؛ زاد المسیر فی علم التفسیر، عبدالرحمن بن علی معروف به ابن جوزی (۵۹۷ق)، تحقیق: محمد عبدالرحمن، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۰۷ق؛ عیون أخبار الرضا، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: حسین اعلمی، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۰۴ق؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن معروف به طبرسی (۵۴۸ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۱۵ق؛ مسند الإمام الرضاع، عزیز الله بن محمد عطاردی قوچانی (معاصر)، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضاه اول، ۱۴۰۶ق؛ مواقف الشیعة، علی بن حسینعلی احمدی میانجی (۱۴۲۱ق)، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، اول، ۱۴۱۶ق.</ref><ref>[[محمد علی سلطانی|سلطانی، محمد علی]]، [[ابر - سلطانی (مقاله)|مقاله «ابر»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ص ۳۰۰.</ref>
یکی از موارد مطرح شدن ابر در [[زندگی]] [[امام رضا]] {{ع}} جریان [[نماز]] [[باران]] است. طبق نقل [[صدوق]] از [[امام حسن عسکری]] {{ع}} از پدرانش آمده است: وقتی امام رضا {{ع}} به [[ولایت‌عهدی]] [[منصوب]] شد زمانی بود که باران نمی‌بارید و [[خشکسالی]] پیش آمده بود. عده‌ای از افراد این جریان را به موضوع [[انتخاب امام]] به ولایت‌عهدی ربط دادند و نزد [[مأمون]] به [[سخن‌چینی]] پرداختند. مأمون از [[امام]] خواست تا برای باران [[دعا]] کند. در خواست مأمون در [[روز جمعه]] بود. امام در پاسخ فرمود: تا [[روز]] [[دوشنبه]] [[صبر]] کنید. در روز دوشنبه امام به همراه [[مردم]] به بیابان رفتند و برای باریدن باران دعا کردند. ناگهان بادی وزید و ابری را در [[آسمان]] به حرکت در آورد. مردم با دیدن آن [[فکر]] کردند این ابری است که برای [[سرزمین]] آنان فرستاده شده است اما امام فرمود: این برای فلان سرزمین است. این موضوع چندین بار تکرار شد و امام در هر بار گفتند این ابر [[مال]] جای دیگر است. در نهایت ابری در آسمان ظاهر شد، اما بارانی نبارید و مردم به سوی خانه‌هایشان برگشتند. وقتی به نزدیک خانه‌های خود رسیدند باران [[سختی]] باریدن گرفت و همه جا پر آب شد. مردم آن را از [[کرامت]] [[امام]] دانستند و شماری از اطرافیان [[مأمون]] آن را امری عادی تلقی کردند و حتی عده‌ای آن را نوعی [[سحر]] شمردند<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۷۹.</ref>. [[ظهور]] [[ابر]] در [[آسمان]] و باریدن [[باران]] به وسیله [[دعا]] شاید از نظر [[علمی]] به [[سختی]] توجیه شود، اما در [[واقعیت]] [[زندگی]] [[انسان‌ها]] اتفاق افتاده است و امری [[تجربی]] است. استسقا و [[طلب]] باران به عنوان موضوعی [[فقهی]] در [[کتب فقهی]] مطرح شده است و برای آن نمازی با [[آداب و سنن]] خاص وجود دارد.<ref>منابع: قرآن کریم؛ التبیان فی تفسیر القرآن، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۴۲ق؛ تفسیر السمرقندی، نصر بن محمد سمرقندی (۳۸۳ق)، تحقیق: محمود مطر جی، بیروت، دار الفکر، بی تا؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن، محمد بن جریر طبری (۳۱۰ق)، تحقیق: صدقی جمیل عطار، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۵ق؛ دایرة المعارف فارسی، زیر نظر: غلام حسین مصاحب، بی جا، بینا، ۱۳۴۵ش؛ زاد المسیر فی علم التفسیر، عبدالرحمن بن علی معروف به ابن جوزی (۵۹۷ق)، تحقیق: محمد عبدالرحمن، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۰۷ق؛ عیون أخبار الرضا، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: حسین اعلمی، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۰۴ق؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن معروف به طبرسی (۵۴۸ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۱۵ق؛ مسند الإمام الرضاع، عزیز الله بن محمد عطاردی قوچانی (معاصر)، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضاه اول، ۱۴۰۶ق؛ مواقف الشیعة، علی بن حسینعلی احمدی میانجی (۱۴۲۱ق)، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، اول، ۱۴۱۶ق.</ref><ref>[[محمد علی سلطانی|سلطانی، محمد علی]]، [[ابر - سلطانی (مقاله)|مقاله «ابر»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ص ۳۰۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش