جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابوزعنه شاعر در تراجم و رجال]] - [[ابوزعنه شاعر در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابوزعنه شاعر در تراجم و رجال]] - [[ابوزعنه شاعر در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
وی از تیره جُشَم از [[قبیله خزرج]] است<ref>ابن هشام، ج۳، ص۱۷۴.</ref>. ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۵.</ref> ابوزعبه، ابن منظور<ref>ابن منظور، ج۱۲، ص۱۳۹.</ref>، ابوغبه، و [[ابن جوزی]] <ref>۲۱۳ براساس نظر [[دارقطنی]].</ref> ابوزعمه آوردهاند. ولی ابن ماکولا<ref>ابن ماکولا، ج۴، ص۸۲.</ref> و دیگران<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۱۸؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۲۹.</ref> ابوزعنه گفتهاند و [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۱۸.</ref> نظر ابن ماکولا را صحیح دانسته است. نام او را به [[اختلاف]] چنین گفتهاند: [[عامر بن کعب بن عمرو بن خدیج]]<ref>و نه حدی که در انصار فقط خدیج است؛ ر.ک: ابن ماکولا، ج۲، ص۳۹۹.</ref>، [[کعب بن عامر]] یا [[کعب بن عمرو]] و یا [[عبد الله بن عمرو بن خدیج خزرجی انصاری]]<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۵؛ ابن جوزی، ص۲۱۴؛ ابن ماکولا، ج۴، ص۸۲؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۱۸؛ ذهبی، ج۲، ص۱۶۸؛ ابن حجر، ج۳، ص۴۸۳ و ج۵، ص۴۵۴ و ج۷، ص۱۲۹.</ref>. ابن اسحاق<ref>ابن هشام، ج۳، ص۱۷۴.</ref> او را [[ابوزعنة بن عبدالله بن عمرو بن عتبه]] گفته است. به هر حال وی به کثیه مشهور است. واقدی<ref>ج۱، ص۲۳۳.</ref> و ابن هشام<ref>ابن هشام، ج۳، ص۱۷۴.</ref> به حضور او در [[جنگ]] [[أحد]] اشاره کردهاند. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۲۹.</ref> بر اساس گفته ابن عبدالبر، نقل میکند که [[طبری]]، ابوزعنه را از بدریها شمرده است. البته ابن حجر [[اشتباه]] کرده؛ زیرا در متن موجود الاستیعاب، طبری او را از احدیها دانسته و [[ذهبی]]<ref>ذهبی، ج۲، ص۱۶۸.</ref> نیز بر اساس همان بیان ابن عبدالبر، نقل کرده که طبری او را از شرکت کنندگان در [[احد]] نام برده است. | وی از تیره جُشَم از [[قبیله خزرج]] است<ref>ابن هشام، ج۳، ص۱۷۴.</ref>. ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۵.</ref> ابوزعبه، ابن منظور<ref>ابن منظور، ج۱۲، ص۱۳۹.</ref>، ابوغبه، و [[ابن جوزی]] <ref>۲۱۳ براساس نظر [[دارقطنی]].</ref> ابوزعمه آوردهاند. ولی ابن ماکولا<ref>ابن ماکولا، ج۴، ص۸۲.</ref> و دیگران<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۱۸؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۲۹.</ref> ابوزعنه گفتهاند و [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۱۸.</ref> نظر ابن ماکولا را صحیح دانسته است. نام او را به [[اختلاف]] چنین گفتهاند: [[عامر بن کعب بن عمرو بن خدیج]]<ref>و نه حدی که در انصار فقط خدیج است؛ ر. ک: ابن ماکولا، ج۲، ص۳۹۹.</ref>، [[کعب بن عامر]] یا [[کعب بن عمرو]] و یا [[عبد الله بن عمرو بن خدیج خزرجی انصاری]]<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۵؛ ابن جوزی، ص۲۱۴؛ ابن ماکولا، ج۴، ص۸۲؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۱۸؛ ذهبی، ج۲، ص۱۶۸؛ ابن حجر، ج۳، ص۴۸۳ و ج۵، ص۴۵۴ و ج۷، ص۱۲۹.</ref>. ابن اسحاق<ref>ابن هشام، ج۳، ص۱۷۴.</ref> او را [[ابوزعنة بن عبدالله بن عمرو بن عتبه]] گفته است. به هر حال وی به کثیه مشهور است. واقدی<ref>ج۱، ص۲۳۳.</ref> و ابن هشام<ref>ابن هشام، ج۳، ص۱۷۴.</ref> به حضور او در [[جنگ]] [[أحد]] اشاره کردهاند. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۲۹.</ref> بر اساس گفته ابن عبدالبر، نقل میکند که [[طبری]]، ابوزعنه را از بدریها شمرده است. البته ابن حجر [[اشتباه]] کرده؛ زیرا در متن موجود الاستیعاب، طبری او را از احدیها دانسته و [[ذهبی]]<ref>ذهبی، ج۲، ص۱۶۸.</ref> نیز بر اساس همان بیان ابن عبدالبر، نقل کرده که طبری او را از شرکت کنندگان در [[احد]] نام برده است. | ||
ابوزعنه شاعر بود و در [[جنگ احد]] سوار بر اسبش که هرم (یا هزم) نام داشت<ref>فیروز آبادی، ج۴، ص۱۸۹.</ref> چنین میسرود: "من ابوزعنهام که با (اسبم) هزم میتازم و مرا چیزی که موجب رسواییام شود جلودار نیست، مگر درد و ألّم. همانا این (ابوزعنه) خزرجی است که از [[شرافت]] تیرة جشم [[حمایت]] میکند". | ابوزعنه شاعر بود و در [[جنگ احد]] سوار بر اسبش که هرم (یا هزم) نام داشت<ref>فیروز آبادی، ج۴، ص۱۸۹.</ref> چنین میسرود: "من ابوزعنهام که با (اسبم) هزم میتازم و مرا چیزی که موجب رسواییام شود جلودار نیست، مگر درد و ألّم. همانا این (ابوزعنه) خزرجی است که از [[شرافت]] تیرة جشم [[حمایت]] میکند". | ||
ابن منظور<ref>ابن منظور، ج۱۲، ص۱۳۹.</ref> مصرعی دیگر بر این سه مصرع افزوده است. وقتی [[مسلمانان]] در [[احد]] [[شکست]] خوردند، به علت [[ترس]] و به هم ریختگی اوضاع، گاه بدون توجه به روی یکدیگر [[شمشیر]] میکشیدند. در این میان، ابوزعنه دو زخم بر [[ابوبرده]] وارد کرد و گفت: بگیر که من ابوزعنهام. از آن پس هرگاه ابوبرده با ابوزعنه روبه رو میشد به او میگفت: ببین با من چه کردی؟ او میگفت: تو خود نیز بدون توجه، [[اسید بن حضیر]] را مجروح ساختی و به هر حال این زخمها در [[راه خدا]] بوده است. این موضوع به [[پیامبر]]{{صل}} رسید و فرمود: "ای ابوبرده! این در راه خدا بوده و [[اجر]] تو با خداست. مثل آن است که از [[مشرکان]] کسی تو را زخمی کرده باشد و هر کس چنین کشته شود [[شهید]] است"<ref>واقدی، ج۱، ص۲۳۳.</ref><ref>[[محمد رضا هدایتپناه|هدایتپناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوزعنه شاعر»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۱۱-۳۱۲.</ref> | ابن منظور<ref>ابن منظور، ج۱۲، ص۱۳۹.</ref> مصرعی دیگر بر این سه مصرع افزوده است. وقتی [[مسلمانان]] در [[احد]] [[شکست]] خوردند، به علت [[ترس]] و به هم ریختگی اوضاع، گاه بدون توجه به روی یکدیگر [[شمشیر]] میکشیدند. در این میان، ابوزعنه دو زخم بر [[ابوبرده]] وارد کرد و گفت: بگیر که من ابوزعنهام. از آن پس هرگاه ابوبرده با ابوزعنه روبه رو میشد به او میگفت: ببین با من چه کردی؟ او میگفت: تو خود نیز بدون توجه، [[اسید بن حضیر]] را مجروح ساختی و به هر حال این زخمها در [[راه خدا]] بوده است. این موضوع به [[پیامبر]] {{صل}} رسید و فرمود: "ای ابوبرده! این در راه خدا بوده و [[اجر]] تو با خداست. مثل آن است که از [[مشرکان]] کسی تو را زخمی کرده باشد و هر کس چنین کشته شود [[شهید]] است"<ref>واقدی، ج۱، ص۲۳۳.</ref><ref>[[محمد رضا هدایتپناه|هدایتپناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوزعنه شاعر»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۱۱-۳۱۲.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |