جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
نامش [[عبدالله بن حارث]]<ref>ابن قانع، ج۲، ص۹۳؛ بنوی، ج۴، ص۲۲۰.</ref> و از تیره بنو مالک بن اعصر از قبیله قیس بن عیلان است. نسبت باهلی وی از آن روست که فرزندان مالک بن اعصر به نام مادرشان، باهله، به باهلی معروفاند <ref>ابن حزم، ص۲۴۵.</ref>. مستند صحابی بودن او، حدیثی است که دخترش مجیبه باهلی از پدرش (ابومجیبه) یا عمویش <ref>عبد بن حمید، ص۱۵۳؛ نسایی، ج۲، ص۱۳۹.</ref> از رسول خدا{{صل}} درباره روزههای مستحبی نقل کرده است. بر پایه این حدیث، حضرت، ابومجیبه یا (برادرش) را که همه روزهای سال را روزه گرفته بود، سرزنش کردند و در برابر اصرار او، فقط روزه ماههای حرام و سه روز از هر ماه را اجازه دادند<ref>ابوداود، ج۱، ص۵۴۳؛ طبرانی، ج۲۲، ص۳۵۸.</ref>. بر این اساس، ابومجیبه را تنها در صورتی که راوی این حدیث خود وی و نه برادرش باشد، میتوان صحابی دانست<ref>ر. ک: ابن حبان، ج۳، ص۴۵۶؛ خلیفة بن خیاط، ص۹۴.</ref>. با این حال، ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۱۵.</ref> هر چند نام ابومجیبه را در شمار صحابه آورده، میگوید: هیچ حدیثی را نمیشناسم که او روایت کرده باشد! | نامش [[عبدالله بن حارث]]<ref>ابن قانع، ج۲، ص۹۳؛ بنوی، ج۴، ص۲۲۰.</ref> و از تیره بنو مالک بن اعصر از قبیله قیس بن عیلان است. نسبت باهلی وی از آن روست که فرزندان مالک بن اعصر به نام مادرشان، باهله، به باهلی معروفاند <ref>ابن حزم، ص۲۴۵.</ref>. مستند صحابی بودن او، حدیثی است که دخترش مجیبه باهلی از پدرش (ابومجیبه) یا عمویش <ref>عبد بن حمید، ص۱۵۳؛ نسایی، ج۲، ص۱۳۹.</ref> از رسول خدا {{صل}} درباره روزههای مستحبی نقل کرده است. بر پایه این حدیث، حضرت، ابومجیبه یا (برادرش) را که همه روزهای سال را روزه گرفته بود، سرزنش کردند و در برابر اصرار او، فقط روزه ماههای حرام و سه روز از هر ماه را اجازه دادند<ref>ابوداود، ج۱، ص۵۴۳؛ طبرانی، ج۲۲، ص۳۵۸.</ref>. بر این اساس، ابومجیبه را تنها در صورتی که راوی این حدیث خود وی و نه برادرش باشد، میتوان صحابی دانست<ref>ر. ک: ابن حبان، ج۳، ص۴۵۶؛ خلیفة بن خیاط، ص۹۴.</ref>. با این حال، ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۱۵.</ref> هر چند نام ابومجیبه را در شمار صحابه آورده، میگوید: هیچ حدیثی را نمیشناسم که او روایت کرده باشد! | ||
در بعضی از منابع<ref>ابن ماجه، ج۱، ص۵۵۴؛ ابن ابی عاصم، ج۲، ص۴۵۴.</ref> نیز در سند این حدیث به جای "مجیبه"، نام "ابومجیبه" را آوردهاند. در نتیجه، راوی اصلی این حدیث را پدر ابومجیبه یا عموی او دانستهاند، که با توجه به اینکه در منابع دیگر به زن بودن مجیبه تصریح شده<ref>ابن سعد، ج۷، ص۵۷؛ ابن اثیر، ج۶، ص۳۴۵؛ ابن حجر، ج۷، ص۲۹۸.</ref>، نمیتوان این سخن را پذیرفت. نکته دیگر اینکه شبیه این قضیه را یکی دیگر از صحابه به نام "کَهمَس هِلالی" برای خود روایت کرده است<ref>بخاری، ج۷، ص۲۳۹؛ ابن ابی عاصم، ج۴، ص۴۵۳.</ref>. با توجه به نسبت قبیلگی او (هلالی) و نسبت قبیلگی ابومجیبه (باهلی)، نمیتوان کَهمَس و ابومجیبه را یکی دانست؛ هر چند احتمال تصحیف وجود دارد.<ref>[[رسول قلیچ|قلیچ، رسول]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابومجیبه باهلی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۹۸-۴۹۹.</ref> | در بعضی از منابع<ref>ابن ماجه، ج۱، ص۵۵۴؛ ابن ابی عاصم، ج۲، ص۴۵۴.</ref> نیز در سند این حدیث به جای "مجیبه"، نام "ابومجیبه" را آوردهاند. در نتیجه، راوی اصلی این حدیث را پدر ابومجیبه یا عموی او دانستهاند، که با توجه به اینکه در منابع دیگر به زن بودن مجیبه تصریح شده<ref>ابن سعد، ج۷، ص۵۷؛ ابن اثیر، ج۶، ص۳۴۵؛ ابن حجر، ج۷، ص۲۹۸.</ref>، نمیتوان این سخن را پذیرفت. نکته دیگر اینکه شبیه این قضیه را یکی دیگر از صحابه به نام "کَهمَس هِلالی" برای خود روایت کرده است<ref>بخاری، ج۷، ص۲۳۹؛ ابن ابی عاصم، ج۴، ص۴۵۳.</ref>. با توجه به نسبت قبیلگی او (هلالی) و نسبت قبیلگی ابومجیبه (باهلی)، نمیتوان کَهمَس و ابومجیبه را یکی دانست؛ هر چند احتمال تصحیف وجود دارد.<ref>[[رسول قلیچ|قلیچ، رسول]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابومجیبه باهلی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۹۸-۴۹۹.</ref> |