جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
از [[راویان امام رضا]]{{ع}}. [[عبدالله بن ابراهیم بن ابی عمرو غفاری]]، [[انصاری]]، [[مزنی]]، مکنی به [[ابو محمد]]، [[مدنی]]، [[محدث امامی]]<ref>خلاصة الأقوال، ص۳۷۳؛ الکامل فی الضعفاء، ج۴، ص۱۸۹؛ تهذیب التهذیب، ج۵، ص۱۲۰.</ref> و از جمله افرادی است که با [[امام رضا]]{{ع}} [[ارتباط]] داشته است. وی [[روایات]] بسیاری با واسطه یا مستقیماً از [[امام صادق]]{{ع}} دارد، همچنین روایاتی با واسطه از [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام باقر]]{{ع}} نقل کرده است<ref>الکافی، ج۴، ص۱۲؛ ج۵، ص۲۵۱؛ ج۶، ص۵۲۹.</ref>. در این میان روایتی درباره رابطهاش با امام رضا{{ع}} دارد که تنها خبر وی از آن [[حضرت]] است. این [[روایت]] از یک سو، نوع نگاه وی به [[امام]] و علاقهمندیاش به او را میرساند و از دیگر سو حاکی از [[علم]] فراطبیعی امام است. او میگوید: زمانی مشکلی [[مالی]] برایم پیش آمد و در تنگنای بدهی [[درمانده]] بودم. با خود اندیشیدم چه کسی جز [[سرور]] و مولای من [[علی بن موسی الرضا]]{{ع}} میتواند آن را برطرف سازد. از این رو، نزد وی رفتم و [[اذن دخول]] خواستم. وقتی داخل شدم، فرمود: ای ابامحمد، ما نیاز تو را دانستیم و بر ماست که آن را برآورده سازیم. چون شب شد غذایی آورد و پس از خوردن آن فرمود: آیا در اینجا میخوابی یا میروی؟ گفتم: اگر حاجتم را بر آوری، رفتن برایم [[دوست]] داشتنیتر است. امام از زیر فرش دینارهایی بیرون آورد و به من داد و من آن را گرفتم و وقتی به [[خانه]] رسیدم، آن را نگریستم، روی یکی از آنان نوشته بود: ای ابامحمد! دینارها پنجاه عدد است، ۲۶ [[دینار]] آن برای پرداخت [[دین]] تو و ۲۴ دینار دیگر برای مخارج [[زندگی]] توست. صبح که برای پرداخت حاجتم آن دینارها را برداشتم، آن یک را ندیدم، بیآنکه از شمار دینارها کاسته شده باشد<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۱۸؛ مدینة المعاجز، ج۷، ص۸۱.</ref>. | از [[راویان امام رضا]] {{ع}}. [[عبدالله بن ابراهیم بن ابی عمرو غفاری]]، [[انصاری]]، [[مزنی]]، مکنی به [[ابو محمد]]، [[مدنی]]، [[محدث امامی]]<ref>خلاصة الأقوال، ص۳۷۳؛ الکامل فی الضعفاء، ج۴، ص۱۸۹؛ تهذیب التهذیب، ج۵، ص۱۲۰.</ref> و از جمله افرادی است که با [[امام رضا]] {{ع}} [[ارتباط]] داشته است. وی [[روایات]] بسیاری با واسطه یا مستقیماً از [[امام صادق]] {{ع}} دارد، همچنین روایاتی با واسطه از [[پیامبر]] {{صل}} و [[امام باقر]] {{ع}} نقل کرده است<ref>الکافی، ج۴، ص۱۲؛ ج۵، ص۲۵۱؛ ج۶، ص۵۲۹.</ref>. در این میان روایتی درباره رابطهاش با امام رضا {{ع}} دارد که تنها خبر وی از آن [[حضرت]] است. این [[روایت]] از یک سو، نوع نگاه وی به [[امام]] و علاقهمندیاش به او را میرساند و از دیگر سو حاکی از [[علم]] فراطبیعی امام است. او میگوید: زمانی مشکلی [[مالی]] برایم پیش آمد و در تنگنای بدهی [[درمانده]] بودم. با خود اندیشیدم چه کسی جز [[سرور]] و مولای من [[علی بن موسی الرضا]] {{ع}} میتواند آن را برطرف سازد. از این رو، نزد وی رفتم و [[اذن دخول]] خواستم. وقتی داخل شدم، فرمود: ای ابامحمد، ما نیاز تو را دانستیم و بر ماست که آن را برآورده سازیم. چون شب شد غذایی آورد و پس از خوردن آن فرمود: آیا در اینجا میخوابی یا میروی؟ گفتم: اگر حاجتم را بر آوری، رفتن برایم [[دوست]] داشتنیتر است. امام از زیر فرش دینارهایی بیرون آورد و به من داد و من آن را گرفتم و وقتی به [[خانه]] رسیدم، آن را نگریستم، روی یکی از آنان نوشته بود: ای ابامحمد! دینارها پنجاه عدد است، ۲۶ [[دینار]] آن برای پرداخت [[دین]] تو و ۲۴ دینار دیگر برای مخارج [[زندگی]] توست. صبح که برای پرداخت حاجتم آن دینارها را برداشتم، آن یک را ندیدم، بیآنکه از شمار دینارها کاسته شده باشد<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۲۱۸؛ مدینة المعاجز، ج۷، ص۸۱.</ref>. | ||
[[عبدالله]] هم [[پیمان]] (حلیف) [[انصار]] بوده که در [[سرزمین]] مُزَینه، نزدیک [[مدینه]] میزیسته است<ref>رجال النجاشی، ص۲۲۵؛ نقد الرجال، ج۳، ص۷۷.</ref>. از نسبت وی به غِفاری به نظر میرسد که به [[غفار بن ملیل بن ضمرة بن بکر بن عبدمناة بن کنانه]] منتسب باشد<ref>الکافی، ج۵، ص۳۱۱؛ اللباب، ج۲، ص۳۸۷؛ إکمال تهذیب الکمال، ج۷، ص۲۲۷.</ref>، اما در عین حال [[روایت]] پیشگفته را ابنحمزه از [[مالک بن نوبخت]] نقل میکند که بر اساس داده او منقول از جدش ابومحمد [[غفاری]] است<ref>الثاقب فی المناقب، ص۴۷۷.</ref>. اگر این انتساب صحیح باشد، نسبتی [[ایرانی]] را برای او رقم میزند، مگر این نسبت از سوی [[مادری]] باشد. به هر حال، به [[آسانی]] نمیتوان درباره [[نسب]] وی سخن گفت، چنان که در منابع مشخصات شناسنامهای وی به شکلهای مختلفی آمده است: [[عبدالله بن ابراهیم]]، [[عبدالله بن ابراهیم غفاری]]، [[عبدالله بن ابراهیم انصاری]]، [[عبدالله بن ابراهیم بن ابی عمرو غفاری]]. [[شیخ طوسی]] از او با عنوان عبدالله بن ابراهیم در زمره [[اصحاب امام رضا]]{{ع}} یاد کرده و او را مجهول دانسته است<ref>رجال الطوسی، ص۳۶۲؛ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۷۰</ref>. [[علامه حلی]] در ابتدا نام وی را در زمره ضعفای کتاب [[رجال]] خود آورده، ولی در سال ۷۰۷ق با تألیف کتاب ایضاح الاشتباه بار دیگر نام او را همراه مطلبی که [[نجاشی]] در مورد وی نوشته، ذکر کرده است<ref>خلاصة الأقوال، ص۳۷۳؛ إیضاح الاشتباه، ص۲۳۷.</ref>. اما اکثر [[منابع اهل سنت]]، ابومحمد را [[ضعیف]] دانسته و احادیثی را که وی نقل میکند جعلی و منکر شمردهاند<ref>سنن أبی داود، ج۴، ص۴۱۲؛ خلاصة التذهیب، ص۱۹۰؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۷۴.</ref> و شخص [[عبدالله]] را [[راوی]] [[ضعفا]] و [[احادیث]] موضوعه دانستهاند<ref>المدخل إلی الصحیح، ص۱۵۱.</ref>. ابنعدی در مورد احادیث وی میگوید: بیشتر آنچه روایت میکند، از سوی افراد [[ثقه]] [[تبعیت]] نمیشود<ref>الکامل فی الضعفاء، ج۴، ص۱۹۲.</ref> و عقیلی اغلب احادیث وی را [[سست]] میداند<ref>کتاب الضعفاء الکبیر، ج۲، ص۲۳۳.</ref>. البته این داوریها با ملاکهایی است که لزوماً با ملاکهای رجالی [[شیعه]] همسو نیست. | [[عبدالله]] هم [[پیمان]] (حلیف) [[انصار]] بوده که در [[سرزمین]] مُزَینه، نزدیک [[مدینه]] میزیسته است<ref>رجال النجاشی، ص۲۲۵؛ نقد الرجال، ج۳، ص۷۷.</ref>. از نسبت وی به غِفاری به نظر میرسد که به [[غفار بن ملیل بن ضمرة بن بکر بن عبدمناة بن کنانه]] منتسب باشد<ref>الکافی، ج۵، ص۳۱۱؛ اللباب، ج۲، ص۳۸۷؛ إکمال تهذیب الکمال، ج۷، ص۲۲۷.</ref>، اما در عین حال [[روایت]] پیشگفته را ابنحمزه از [[مالک بن نوبخت]] نقل میکند که بر اساس داده او منقول از جدش ابومحمد [[غفاری]] است<ref>الثاقب فی المناقب، ص۴۷۷.</ref>. اگر این انتساب صحیح باشد، نسبتی [[ایرانی]] را برای او رقم میزند، مگر این نسبت از سوی [[مادری]] باشد. به هر حال، به [[آسانی]] نمیتوان درباره [[نسب]] وی سخن گفت، چنان که در منابع مشخصات شناسنامهای وی به شکلهای مختلفی آمده است: [[عبدالله بن ابراهیم]]، [[عبدالله بن ابراهیم غفاری]]، [[عبدالله بن ابراهیم انصاری]]، [[عبدالله بن ابراهیم بن ابی عمرو غفاری]]. [[شیخ طوسی]] از او با عنوان عبدالله بن ابراهیم در زمره [[اصحاب امام رضا]] {{ع}} یاد کرده و او را مجهول دانسته است<ref>رجال الطوسی، ص۳۶۲؛ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۷۰</ref>. [[علامه حلی]] در ابتدا نام وی را در زمره ضعفای کتاب [[رجال]] خود آورده، ولی در سال ۷۰۷ق با تألیف کتاب ایضاح الاشتباه بار دیگر نام او را همراه مطلبی که [[نجاشی]] در مورد وی نوشته، ذکر کرده است<ref>خلاصة الأقوال، ص۳۷۳؛ إیضاح الاشتباه، ص۲۳۷.</ref>. اما اکثر [[منابع اهل سنت]]، ابومحمد را [[ضعیف]] دانسته و احادیثی را که وی نقل میکند جعلی و منکر شمردهاند<ref>سنن أبی داود، ج۴، ص۴۱۲؛ خلاصة التذهیب، ص۱۹۰؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۷۴.</ref> و شخص [[عبدالله]] را [[راوی]] [[ضعفا]] و [[احادیث]] موضوعه دانستهاند<ref>المدخل إلی الصحیح، ص۱۵۱.</ref>. ابنعدی در مورد احادیث وی میگوید: بیشتر آنچه روایت میکند، از سوی افراد [[ثقه]] [[تبعیت]] نمیشود<ref>الکامل فی الضعفاء، ج۴، ص۱۹۲.</ref> و عقیلی اغلب احادیث وی را [[سست]] میداند<ref>کتاب الضعفاء الکبیر، ج۲، ص۲۳۳.</ref>. البته این داوریها با ملاکهایی است که لزوماً با ملاکهای رجالی [[شیعه]] همسو نیست. | ||
وی از نظر برخی دیگر از رجالیون [[عامه]]، متهم و متروک است<ref>دیوان الضعفاء والمتروکین، ص۲۱۱؛ المغنی فی الضعفاء، ج۱، ص۵۲۳؛ تحفة الأحوذی، ج۷، ص۱۶۵؛ تقریب التهذیب، ج۱، ص۴۷۶.</ref>. حتی ابنحبان به [[عبدالله]] نسبت وضع [[حدیث]] داده و وی را در شمار مجروحین آورده است<ref>کتاب المجروحین، ج۲، ص۳۷؛ تنزیه الشریعة، ج۱، ص۷۱.</ref>. در عین حال در متون [[اهل سنت]] روایاتی از او وجود دارد<ref>المعجم الأوسط، ج۷، ص۱۶۱؛ مسند الشهاب، ج۲، ص۱۱۷- ۱۱۸.</ref>. ابنغضائری [[راویان]] وی را [[فاسد]] میداند، ولی شبستری وی را از [[محدثان]] [[نیکو]] معرفی کرده است، هر چند باقی اقوال را نیز آورده، اما به نظر میرسد آنها را قبول ندارد<ref>الرجال، ابنغضائری، ص۷۵؛ کتاب الرجال، ابن داود، ص۴۶۶؛ الفائق فی رواة و أصحاب الإمام الصادق{{ع}}، ج۲، ص۲۵۱.</ref>. | وی از نظر برخی دیگر از رجالیون [[عامه]]، متهم و متروک است<ref>دیوان الضعفاء والمتروکین، ص۲۱۱؛ المغنی فی الضعفاء، ج۱، ص۵۲۳؛ تحفة الأحوذی، ج۷، ص۱۶۵؛ تقریب التهذیب، ج۱، ص۴۷۶.</ref>. حتی ابنحبان به [[عبدالله]] نسبت وضع [[حدیث]] داده و وی را در شمار مجروحین آورده است<ref>کتاب المجروحین، ج۲، ص۳۷؛ تنزیه الشریعة، ج۱، ص۷۱.</ref>. در عین حال در متون [[اهل سنت]] روایاتی از او وجود دارد<ref>المعجم الأوسط، ج۷، ص۱۶۱؛ مسند الشهاب، ج۲، ص۱۱۷- ۱۱۸.</ref>. ابنغضائری [[راویان]] وی را [[فاسد]] میداند، ولی شبستری وی را از [[محدثان]] [[نیکو]] معرفی کرده است، هر چند باقی اقوال را نیز آورده، اما به نظر میرسد آنها را قبول ندارد<ref>الرجال، ابنغضائری، ص۷۵؛ کتاب الرجال، ابن داود، ص۴۶۶؛ الفائق فی رواة و أصحاب الإمام الصادق {{ع}}، ج۲، ص۲۵۱.</ref>. | ||
به هر حال، وی از عده زیادی چون پدرش [[ابراهیم بن ابیعمرو غفاری]]، [[ابراهیم بن مسلم صنعانی]]، [[ابراهیم بن مهاجر بن مسمار]]، [[اسحاق بن محمد انصاری]]، [[جابر بن سلیم زرقی انصاری]]، [[زید بن عبدالرحمن بن ابینعیم مدنی]] [[برادر]] [[نافع بن عبدالرحمن بن ابینعیم]]، [[سعید بن سفیان اسلمی]]، [[عبدالله بن ابیبکر بن منکدر]]، [[مالک بن انس]]، [[محمد بن عمارة بن غزیة انصاری]]<ref>تهذیب الکمال، ج۱۴، ص۲۷۴- ۲۷۵؛ تهذیب التهذیب، ج۵، ص۱۲۱؛ تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۵، ص۹۷.</ref> و [[عبدالرحمن بن حماد کوفی]]، [[محمد بن عباس مصری]]، [[محمد بن سنان]]، [[یعقوب بن یزید]]<ref>المحاسن، ج۱، ص۱۳۸؛ کفایة الأثر، ص۱۷۵؛ کتاب الغیبة، نعمانی، ص۲۸؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص۲۲۸.</ref> و دیگران حدیث نقل کرده است. عده کثیری چون [[ابراهیم بن صباح دقاق]]، [[احمد بن عبدالرحمن بن مفضل کزبرانی]]، [[ابوسعید احمد بن عیسی خراز صوفی]]، [[یحیی بن زکریا بن شباب]]، [[یحیی بن معلی بن منصور رازی]]، [[یزید بن سنان بصری]]<ref>تهذیب الکمال، ج۱۴، ص۲۷۴- ۲۷۵؛ تهذیب التهذیب، ج۵، ص۱۲۱.</ref> و... از وی [[روایت]] نقل کردهاند. | به هر حال، وی از عده زیادی چون پدرش [[ابراهیم بن ابیعمرو غفاری]]، [[ابراهیم بن مسلم صنعانی]]، [[ابراهیم بن مهاجر بن مسمار]]، [[اسحاق بن محمد انصاری]]، [[جابر بن سلیم زرقی انصاری]]، [[زید بن عبدالرحمن بن ابینعیم مدنی]] [[برادر]] [[نافع بن عبدالرحمن بن ابینعیم]]، [[سعید بن سفیان اسلمی]]، [[عبدالله بن ابیبکر بن منکدر]]، [[مالک بن انس]]، [[محمد بن عمارة بن غزیة انصاری]]<ref>تهذیب الکمال، ج۱۴، ص۲۷۴- ۲۷۵؛ تهذیب التهذیب، ج۵، ص۱۲۱؛ تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۵، ص۹۷.</ref> و [[عبدالرحمن بن حماد کوفی]]، [[محمد بن عباس مصری]]، [[محمد بن سنان]]، [[یعقوب بن یزید]]<ref>المحاسن، ج۱، ص۱۳۸؛ کفایة الأثر، ص۱۷۵؛ کتاب الغیبة، نعمانی، ص۲۸؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص۲۲۸.</ref> و دیگران حدیث نقل کرده است. عده کثیری چون [[ابراهیم بن صباح دقاق]]، [[احمد بن عبدالرحمن بن مفضل کزبرانی]]، [[ابوسعید احمد بن عیسی خراز صوفی]]، [[یحیی بن زکریا بن شباب]]، [[یحیی بن معلی بن منصور رازی]]، [[یزید بن سنان بصری]]<ref>تهذیب الکمال، ج۱۴، ص۲۷۴- ۲۷۵؛ تهذیب التهذیب، ج۵، ص۱۲۱.</ref> و... از وی [[روایت]] نقل کردهاند. |