اختلاف در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱۹: خط ۱۹:
گروهی از [[انسان‌ها]] به رغم پذیرش [[ضرورت]] وجود آفریننده [[حکیم]]، [[وحدانیّت]] او را در مرحله اصل [[آفرینش]] یا [[تدبیر]] هستی، [[انکار]] می‌کنند. از این دسته در اصطلاح قرآن با عنوان مشرکان یاد ‌شده است. گروهی از مشرکان به دو مبدأ در اصل آفرینش قائل بوده،<ref>تاریخ جامع ادیان، ص۴۴۹‌ـ‌۴۸۴؛ اغاثة اللهفان، ج۲، ص‌۲۹۶‌ـ‌۳۰۰.</ref> و گروهی نیز چون [[بت‌پرستان]]، به نیروهای طبیعی و [[غیبی]] متعدّدی از قبیل [[فرشتگان]]، [[خورشید]]، [[ستارگان]]، ماه و‌... [[گرایش]] یافته‌اند.<ref> المیزان، ج۷، ص۱۷۳، ۱۸۷ و۲۳۶‌ـ‌۲۴۰ و ج۱۰، ص۲۷۸‌ـ‌۲۷۹؛ اغاثة‌اللهفان، ج۲، ص۲۵۲‌ـ‌۳۰۰.</ref>
گروهی از [[انسان‌ها]] به رغم پذیرش [[ضرورت]] وجود آفریننده [[حکیم]]، [[وحدانیّت]] او را در مرحله اصل [[آفرینش]] یا [[تدبیر]] هستی، [[انکار]] می‌کنند. از این دسته در اصطلاح قرآن با عنوان مشرکان یاد ‌شده است. گروهی از مشرکان به دو مبدأ در اصل آفرینش قائل بوده،<ref>تاریخ جامع ادیان، ص۴۴۹‌ـ‌۴۸۴؛ اغاثة اللهفان، ج۲، ص‌۲۹۶‌ـ‌۳۰۰.</ref> و گروهی نیز چون [[بت‌پرستان]]، به نیروهای طبیعی و [[غیبی]] متعدّدی از قبیل [[فرشتگان]]، [[خورشید]]، [[ستارگان]]، ماه و‌... [[گرایش]] یافته‌اند.<ref> المیزان، ج۷، ص۱۷۳، ۱۸۷ و۲۳۶‌ـ‌۲۴۰ و ج۱۰، ص۲۷۸‌ـ‌۲۷۹؛ اغاثة‌اللهفان، ج۲، ص۲۵۲‌ـ‌۳۰۰.</ref>


[[قرآن کریم]] [[عقاید]] آنان را با براهینی مانند: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref>«اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی می‌بودند، هر دو تباه می‌شدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف می‌کنند» سوره انبیاء، آیه ۲۲.</ref> و [[برهان]] [[حضرت ابراهیم]]: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ }}<ref>«و چون شب بر او چادر افکند ستاره‌ای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمی‌دارم آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بی‌گمان از گروه گمراهان خواهم بود. هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگ‌تر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار می‌دهید بیزارم» سوره انعام، آیه ۷۶-۷۸.</ref>، تخطئه کرده و [[روز قیامت]] را [[روز]] فیصله و روز [[کیفر]] سخت مشرکان دانسته است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«خداوند میان کسانی که ایمان دارند و کسانی که یهودی‌اند و صابئان و مسیحیان و زرتشتیان و کسانی که شرک می‌ورزند در روز رستخیز داوری می‌کند، بی‌گمان خداوند بر هر چیزی گواه است» سوره حج، آیه ۱۷.</ref> [[اختلاف]] [[دینی]] میان [[ادیان]] نیز یکی دیگر از موارد اختلاف عقیدتی است. همه [[ادیان آسمانی]] بر اصل [[پرستش]] [[خداوند]] در جای‌گاه یگانه آفریننده هستی و مدبّر آن اتّفاق نظر دارند. آن‌چه بیش‌تر میان ایشان جدایی انداخته، نوع [[اعتقاد]] به [[رسالت]] [[پیامبران]] است؛ زیرا براساس [[سنّت الهی]] [[پیروان]] هر [[پیامبر]] آسمانی موظّف بوده‌اند به استناد [[بشارت پیامبر]] خود مبنی بر آمدن [[پیامبر جدید]] و ارائه [[معجزه]] از سوی او، به [[آیین]] وی تن دهند؛ امّا از میان پیروان برخی از پیامبران گروهی که [[منافع]] خود را در خطر می‌دیدند، از روی [[ستم]] و [[طغیان]]، همه [[بشارت‌ها]] را نادیده انگاشته به [[مخالفت با پیامبر]] نوظهور برمی‌خاستند؛ به‌طور مثال، [[یهود]] با آمدن [[عیسی]]{{ع}} به [[آیین مسیحیت]] تن ندادند؛ چنان‌که بسیاری از [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] با آمدن [[پیامبر اسلام]]{{صل}} از روی [[تعصّب]] و [[دشمنی]]، هم‌چنان بر [[عقاید]] گذشته خود [[ثابت]] ماندند <ref> مجمع‌البیان، ج۱، ص۳۱۱ وج۲، ص‌۷۷۲؛ المیزان، ج۱، ص۲۲۳ و ج۵، ص‌۲۴۳؛ الملل والنحل، شهرستانی، ج۱، ص‌۲۰۹‌ـ‌۲۱۰.</ref> و بدین ترتیب، [[اختلاف]] [[دینی]] میان [[پیروان ادیان آسمانی]] پدیدار شد.
[[قرآن کریم]] [[عقاید]] آنان را با براهینی مانند: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref>«اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی می‌بودند، هر دو تباه می‌شدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف می‌کنند» سوره انبیاء، آیه ۲۲.</ref> و [[برهان]] [[حضرت ابراهیم]]: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ }}<ref>«و چون شب بر او چادر افکند ستاره‌ای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمی‌دارم آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بی‌گمان از گروه گمراهان خواهم بود. هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگ‌تر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار می‌دهید بیزارم» سوره انعام، آیه ۷۶-۷۸.</ref>، تخطئه کرده و [[روز قیامت]] را [[روز]] فیصله و روز [[کیفر]] سخت مشرکان دانسته است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«خداوند میان کسانی که ایمان دارند و کسانی که یهودی‌اند و صابئان و مسیحیان و زرتشتیان و کسانی که شرک می‌ورزند در روز رستخیز داوری می‌کند، بی‌گمان خداوند بر هر چیزی گواه است» سوره حج، آیه ۱۷.</ref> [[اختلاف]] [[دینی]] میان [[ادیان]] نیز یکی دیگر از موارد اختلاف عقیدتی است. همه [[ادیان آسمانی]] بر اصل [[پرستش]] [[خداوند]] در جای‌گاه یگانه آفریننده هستی و مدبّر آن اتّفاق نظر دارند. آن‌چه بیش‌تر میان ایشان جدایی انداخته، نوع [[اعتقاد]] به [[رسالت]] [[پیامبران]] است؛ زیرا براساس [[سنّت الهی]] [[پیروان]] هر [[پیامبر]] آسمانی موظّف بوده‌اند به استناد [[بشارت پیامبر]] خود مبنی بر آمدن [[پیامبر جدید]] و ارائه [[معجزه]] از سوی او، به [[آیین]] وی تن دهند؛ امّا از میان پیروان برخی از پیامبران گروهی که [[منافع]] خود را در خطر می‌دیدند، از روی [[ستم]] و [[طغیان]]، همه [[بشارت‌ها]] را نادیده انگاشته به [[مخالفت با پیامبر]] نوظهور برمی‌خاستند؛ به‌طور مثال، [[یهود]] با آمدن [[عیسی]] {{ع}} به [[آیین مسیحیت]] تن ندادند؛ چنان‌که بسیاری از [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] با آمدن [[پیامبر اسلام]] {{صل}} از روی [[تعصّب]] و [[دشمنی]]، هم‌چنان بر [[عقاید]] گذشته خود [[ثابت]] ماندند <ref> مجمع‌البیان، ج۱، ص۳۱۱ وج۲، ص‌۷۷۲؛ المیزان، ج۱، ص۲۲۳ و ج۵، ص‌۲۴۳؛ الملل والنحل، شهرستانی، ج۱، ص‌۲۰۹‌ـ‌۲۱۰.</ref> و بدین ترتیب، [[اختلاف]] [[دینی]] میان [[پیروان ادیان آسمانی]] پدیدار شد.


بخش قابل توجّهی از [[آیات قرآن]] که پیروان ادیان آسمانی به‌ویژه یهود و [[نصارا]] را خطاب کرده و از آنان خواسته تا به [[اسلام]] بگروند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا}}<ref>«ای اهل کتاب! به آنچه فرستاده‌ایم که کتاب آسمانی نزد شما را راست می‌شمارد ایمان بیاورید، پیش از آنکه چهره‌هایی را ناپدید سازیم و آنان را واپس گردانیم یا آنان را لعنت کنیم چنان که «اصحاب سبت» را لعنت کردیم و فرمان خداوند، انجام یافتنی است» سوره نساء، آیه ۴۷.</ref>، و از عقاید [[باطل]] خود همچون [[تثلیث]] {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انْتَهُوا خَيْرًا لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا}}<ref>«ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سه‌گانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بی‌گمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمان‌ها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۱۷۱.</ref> و فرزند و [[محبوب]] [[خدا]] بودن: {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«و یهودیان و مسیحیان گفتند: ما فرزندان خداوند و دوستان اوییم؛ بگو: پس چرا شما را برای گناهانتان عذاب می‌کند؟ خیر، شما نیز بشری هستید از همان کسان که آفریده است، هر که را بخواهد می‌بخشاید و هر که را بخواهد عذاب می‌کند و فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین و آنچه در میان آنهاست از آن خداوند است و بازگشت (همگان) به سوی اوست» سوره مائده، آیه ۱۸.</ref> [[دست]] برداشته یا دست کم بر محور اصول مشترک با [[مسلمانان]] هم‌صدا شوند {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>، به این نوع [[اختلاف]] ناظر است. برای [[پرهیز]] مسلمانان از چنین اختلافی، از آنان خواسته شده که به رسالت تمام پیامبران و آسمانی بودن کتاب‌هایشان [[ایمان]] آورده، میانشان جدایی نیندازند. {{متن قرآن|آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ}}<ref>«این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستاده‌اند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و می‌گویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم و می‌گویند: شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش» سوره بقره، آیه ۲۸۵.</ref> گاهی به رغم برخورداری پیروان یک [[دین]] از عقاید مشترک، در اثر گذشت [[زمان]] و [[ظهور]] [[شبهات]] نوپدید، برخورد با فرهنگ‌های متفاوت و‌... شکاف‌های مذهبی میان پیروان یک دین رخ‌نُموده که باعث ظهور فرقه‌های گوناگون درون دینی می‌شود؛ چنان‌که به‌سبب نوع [[تفسیر]] از تثلیث و چگونگی [[حلول]] [[الهی]] در [[عیسی]]{{ع}} فرقه‌های گوناگونی هم‌چون: ملکانیّه، نسطوریّه، [[یعقوبیّه]] و‌... میان [[مسیحیان]] ایجاد شده است.<ref>الملل والنحل، شهرستانی، ج‌۱، ص‌۲۲۰‌ـ‌۲۲۸.</ref> بر این اساس، [[قرآن]] از [[مسلمانان]] خواسته است به سان [[یهود]] و [[نصارا]] دچار [[تفرقه]] [[دینی]] نشوند: {{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.</ref> عموم [[مفسّران]]، تفرقه یهود و نصارا و دسته ‌دسته شدنشان را انشعاب مذهبی و پیدایش فرقه‌های گوناگون دانسته‌اند.<ref>التبیان، ج‌۲، ص‌۹۳؛ الدر‌المنثور، ج‌۲، ص‌۲۸۹‌ـ‌۲۹۰.</ref> قرآن، در کنار [[دعوت]] اکید مسلمانان به [[اتّحاد]] و [[همبستگی]] و چنگ زدن به [[ریسمان الهی]]: {{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}<ref>«و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید و نعمت‌های خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دل‌های شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدین‌گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن می‌گوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>، از آنان خواسته شده تا به‌سان [[پیروان ادیان]] پیشین که به پراکندگی فرقه‌ای دچار شده‌اند، پراکنده ‌نشوند {{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.</ref>. این امر نشان می‌دهد که [[قرآن کریم]]، [[ظهور]] چنین پراکندگی را [[پیش‌بینی]] کرده و به‌سبب خطرآفرینی، به شدّت درباره آن هشدار داده است.
بخش قابل توجّهی از [[آیات قرآن]] که پیروان ادیان آسمانی به‌ویژه یهود و [[نصارا]] را خطاب کرده و از آنان خواسته تا به [[اسلام]] بگروند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا}}<ref>«ای اهل کتاب! به آنچه فرستاده‌ایم که کتاب آسمانی نزد شما را راست می‌شمارد ایمان بیاورید، پیش از آنکه چهره‌هایی را ناپدید سازیم و آنان را واپس گردانیم یا آنان را لعنت کنیم چنان که «اصحاب سبت» را لعنت کردیم و فرمان خداوند، انجام یافتنی است» سوره نساء، آیه ۴۷.</ref>، و از عقاید [[باطل]] خود همچون [[تثلیث]] {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انْتَهُوا خَيْرًا لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا}}<ref>«ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سه‌گانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بی‌گمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمان‌ها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۱۷۱.</ref> و فرزند و [[محبوب]] [[خدا]] بودن: {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«و یهودیان و مسیحیان گفتند: ما فرزندان خداوند و دوستان اوییم؛ بگو: پس چرا شما را برای گناهانتان عذاب می‌کند؟ خیر، شما نیز بشری هستید از همان کسان که آفریده است، هر که را بخواهد می‌بخشاید و هر که را بخواهد عذاب می‌کند و فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین و آنچه در میان آنهاست از آن خداوند است و بازگشت (همگان) به سوی اوست» سوره مائده، آیه ۱۸.</ref> [[دست]] برداشته یا دست کم بر محور اصول مشترک با [[مسلمانان]] هم‌صدا شوند {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>، به این نوع [[اختلاف]] ناظر است. برای [[پرهیز]] مسلمانان از چنین اختلافی، از آنان خواسته شده که به رسالت تمام پیامبران و آسمانی بودن کتاب‌هایشان [[ایمان]] آورده، میانشان جدایی نیندازند. {{متن قرآن|آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ}}<ref>«این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستاده‌اند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و می‌گویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم و می‌گویند: شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش» سوره بقره، آیه ۲۸۵.</ref> گاهی به رغم برخورداری پیروان یک [[دین]] از عقاید مشترک، در اثر گذشت [[زمان]] و [[ظهور]] [[شبهات]] نوپدید، برخورد با فرهنگ‌های متفاوت و‌... شکاف‌های مذهبی میان پیروان یک دین رخ‌نُموده که باعث ظهور فرقه‌های گوناگون درون دینی می‌شود؛ چنان‌که به‌سبب نوع [[تفسیر]] از تثلیث و چگونگی [[حلول]] [[الهی]] در [[عیسی]] {{ع}} فرقه‌های گوناگونی هم‌چون: ملکانیّه، نسطوریّه، [[یعقوبیّه]] و‌... میان [[مسیحیان]] ایجاد شده است.<ref>الملل والنحل، شهرستانی، ج‌۱، ص‌۲۲۰‌ـ‌۲۲۸.</ref> بر این اساس، [[قرآن]] از [[مسلمانان]] خواسته است به سان [[یهود]] و [[نصارا]] دچار [[تفرقه]] [[دینی]] نشوند: {{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.</ref> عموم [[مفسّران]]، تفرقه یهود و نصارا و دسته ‌دسته شدنشان را انشعاب مذهبی و پیدایش فرقه‌های گوناگون دانسته‌اند.<ref>التبیان، ج‌۲، ص‌۹۳؛ الدر‌المنثور، ج‌۲، ص‌۲۸۹‌ـ‌۲۹۰.</ref> قرآن، در کنار [[دعوت]] اکید مسلمانان به [[اتّحاد]] و [[همبستگی]] و چنگ زدن به [[ریسمان الهی]]: {{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}<ref>«و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید و نعمت‌های خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دل‌های شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدین‌گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن می‌گوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>، از آنان خواسته شده تا به‌سان [[پیروان ادیان]] پیشین که به پراکندگی فرقه‌ای دچار شده‌اند، پراکنده ‌نشوند {{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.</ref>. این امر نشان می‌دهد که [[قرآن کریم]]، [[ظهور]] چنین پراکندگی را [[پیش‌بینی]] کرده و به‌سبب خطرآفرینی، به شدّت درباره آن هشدار داده است.


[[علامه طباطبایی]] [[معتقد]] است: تأکید قرآن بر اتّحاد و [[پرهیز]] از [[اختلاف]] به‌سبب پیش‌بینی وقوع اختلاف در [[امّت]] [[اسلامی]] است؛ چنان‌که شیوه قرآن در مواردی از این دست، همین است.<ref>المیزان، ج‌۳، ص‌۳۷۴.</ref> بیش‌تر مفسّران، ذیل این دسته از [[آیات]] [[روایت]] مشهوری از [[پیامبراکرم]]{{صل}} را آورده‌اند <ref>کشف‌الاسرار، ج‌۲، ص‌۵۵۶؛ التفسیرالکبیر، ج‌۸‌، ص‌۱۷۴؛ تفسیر قرطبی، ج‌۴، ص‌۱۰۳.</ref> که در آن آمده است: یهود به ۷۱ [[فرقه]]، و نصارا به ۷۲ فرقه پراکنده شدند، و امّت من به ۷۳ فرقه پراکنده خواهند شد و همه آنان از بین می‌روند، به استثنای یک فرقه که [[رهایی]] خواهند یافت.<ref>المستدرک، ج۱، ص۴۷؛ الامالی، ص‌۵۲۳‌ـ‌۵۲۴؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۴.</ref> درباره مضمون این روایت و اینکه یگانه فرقه [[نجات یافته]] کدام است، [[محدّثان]] و [[متکلّمان]] [[اختلاف]] دارند.<ref>الملل والنحل، سبحانی، ج‌۱، ص‌۲۷‌ـ‌۳۰.</ref> [[عالمان شیعه]] معتقدند: پیامبراکرم{{صل}} پس از بیان این جمله، بر شانه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[دست]] گذاشت و او و پیروانش را مصداق فرقه نجات یافته دانست.<ref>کتاب سلیم‌بن قیس، ص‌۴۳۳‌ـ‌۴۳۴.</ref> پیدا است که [[عصمت اهل‌بیت]] با استناد به [[آیه تطهیر]] {{متن قرآن|ُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> و نیز یاد ‌کرد آنان با عنوان [[ثقل اصغر]] در کنار [[قرآن]] که مانع [[گمراهی]] امّتند، در [[حدیث ثقلین]] که از‌جمله [[احادیث متواتر]] نزد [[فریقین]] است،<ref> کنزالعمال، ج‌۱، ص‌۱۷۲‌ـ‌۱۷۳؛ مسند احمد، ج‌۶‌، ص‌۲۳۲‌ـ‌۲۴۴؛ المستدرک، ج‌۳، ص‌۱۶۱؛ کتاب سلیم‌بن قیس، ص‌۲۰۱.</ref> دیدگاه [[عالمان شیعه]] را تقویت می‌کند. گروهی از محقّقان چون [[ابن‌حزم]] و [[شهرستانی]] کوشیده‌اند با برشمردن فرقه‌های [[مسلمانان]]، شمار آنان را به ۷۳ [[فرقه]] رسانده،<ref>الملل و النحل، شهرستانی، ج‌۱، ص‌۱۳.</ref> [[عقاید]] اختصاصی هر یک از آنان را مشخّص سازند. صرف نظر از این دیدگاه‌ها، وجود [[اختلاف]] میان مسلمانان و پیدایش [[فرقه‌های کلامی]] چون اهلِ [[حدیث]]، [[مرجئه]]، [[خوارج]]، [[اشاعره]]، [[معتزله]]، مجسّمه و‌... و نیز پیدایش فرقه‌های [[فقهی]] مانند [[شافعی]]، [[حنبلی]]، [[مالکی]] و‌... از واقعیّت‌های انکارناپذیر [[تاریخ]] مسلمانان است که همچنان به‌صورت چالشی جان‌کاه، مانع [[یگانگی]] همه جانبه آنان شده و نتایج تلخی چون [[سیطره]] [[بیگانگان]] بر آنان را به همراه داشته است.<ref>المنار، ج‌۳، ص‌۱۰‌ـ‌۱۱.</ref>
[[علامه طباطبایی]] [[معتقد]] است: تأکید قرآن بر اتّحاد و [[پرهیز]] از [[اختلاف]] به‌سبب پیش‌بینی وقوع اختلاف در [[امّت]] [[اسلامی]] است؛ چنان‌که شیوه قرآن در مواردی از این دست، همین است.<ref>المیزان، ج‌۳، ص‌۳۷۴.</ref> بیش‌تر مفسّران، ذیل این دسته از [[آیات]] [[روایت]] مشهوری از [[پیامبراکرم]] {{صل}} را آورده‌اند <ref>کشف‌الاسرار، ج‌۲، ص‌۵۵۶؛ التفسیرالکبیر، ج‌۸‌، ص‌۱۷۴؛ تفسیر قرطبی، ج‌۴، ص‌۱۰۳.</ref> که در آن آمده است: یهود به ۷۱ [[فرقه]]، و نصارا به ۷۲ فرقه پراکنده شدند، و امّت من به ۷۳ فرقه پراکنده خواهند شد و همه آنان از بین می‌روند، به استثنای یک فرقه که [[رهایی]] خواهند یافت.<ref>المستدرک، ج۱، ص۴۷؛ الامالی، ص‌۵۲۳‌ـ‌۵۲۴؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۴.</ref> درباره مضمون این روایت و اینکه یگانه فرقه [[نجات یافته]] کدام است، [[محدّثان]] و [[متکلّمان]] [[اختلاف]] دارند.<ref>الملل والنحل، سبحانی، ج‌۱، ص‌۲۷‌ـ‌۳۰.</ref> [[عالمان شیعه]] معتقدند: پیامبراکرم {{صل}} پس از بیان این جمله، بر شانه [[امیرمؤمنان]] {{ع}} [[دست]] گذاشت و او و پیروانش را مصداق فرقه نجات یافته دانست.<ref>کتاب سلیم‌بن قیس، ص‌۴۳۳‌ـ‌۴۳۴.</ref> پیدا است که [[عصمت اهل‌بیت]] با استناد به [[آیه تطهیر]] {{متن قرآن|ُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> و نیز یاد ‌کرد آنان با عنوان [[ثقل اصغر]] در کنار [[قرآن]] که مانع [[گمراهی]] امّتند، در [[حدیث ثقلین]] که از‌جمله [[احادیث متواتر]] نزد [[فریقین]] است،<ref> کنزالعمال، ج‌۱، ص‌۱۷۲‌ـ‌۱۷۳؛ مسند احمد، ج‌۶‌، ص‌۲۳۲‌ـ‌۲۴۴؛ المستدرک، ج‌۳، ص‌۱۶۱؛ کتاب سلیم‌بن قیس، ص‌۲۰۱.</ref> دیدگاه [[عالمان شیعه]] را تقویت می‌کند. گروهی از محقّقان چون [[ابن‌حزم]] و [[شهرستانی]] کوشیده‌اند با برشمردن فرقه‌های [[مسلمانان]]، شمار آنان را به ۷۳ [[فرقه]] رسانده،<ref>الملل و النحل، شهرستانی، ج‌۱، ص‌۱۳.</ref> [[عقاید]] اختصاصی هر یک از آنان را مشخّص سازند. صرف نظر از این دیدگاه‌ها، وجود [[اختلاف]] میان مسلمانان و پیدایش [[فرقه‌های کلامی]] چون اهلِ [[حدیث]]، [[مرجئه]]، [[خوارج]]، [[اشاعره]]، [[معتزله]]، مجسّمه و‌... و نیز پیدایش فرقه‌های [[فقهی]] مانند [[شافعی]]، [[حنبلی]]، [[مالکی]] و‌... از واقعیّت‌های انکارناپذیر [[تاریخ]] مسلمانان است که همچنان به‌صورت چالشی جان‌کاه، مانع [[یگانگی]] همه جانبه آنان شده و نتایج تلخی چون [[سیطره]] [[بیگانگان]] بر آنان را به همراه داشته است.<ref>المنار، ج‌۳، ص‌۱۰‌ـ‌۱۱.</ref>


گذشته از انواع [[اختلافات]] [[دینی]] که از نگاه قرآن، امری [[نکوهیده]] تلقّی شده است، قرآن تفاوت [[شریعت‌ها]] و [[قوانین]] هر یک از [[ادیان]] را به [[خداوند]] نسبت داده است {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}<ref>«و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستاده‌ایم که کتاب پیش از خود را راست می‌شمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی داده‌ایم و اگر خداوند می‌خواست شما را امّتی یگانه می‌گردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچه‌تان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref><ref>جامع‌البیان، مج‌۴، ج‌۶‌، ص‌۳۶۸؛ تفسیر قرطبی، ج‌۶‌، ص‌۱۳۷.</ref>؛ البتّه از نگاه قرآن فقط یک [[دین]] وجود دارد: {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ}}<ref>«بی‌گمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.</ref> نیز {{متن قرآن|شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ}}<ref>«از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان می‌خوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره شوری، آیه ۱۳.</ref> و یگانه دین پذیرفته شده نزد خداوند همان است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمی‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵.</ref>؛ امّا به‌سبب مقتضیات هر عصر، و تعالی تدریجی [[اندیشه‌ها]] همگام با گذر [[زمان]]، متناسب با هر عصر و سطح نیازهای [[مردم]] همان دوران، شرایعی [[پیش‌بینی]] شده: {{متن قرآن|لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا}}، و با آمدن دورانی جدید [[شریعت]] پیشین [[نسخ]] می‌شده است؛<ref>المیزان، ج۳، ص۱۲۰ـ۱۲۱ و ج۵، ص۳۵۱ـ۳۵۳؛ المنار، ج‌۲، ص‌۲۸۳‌ـ‌۲۸۴.</ref> با آمدن [[اسلام]] و گام نهادن [[بشر]] در واپسین پلّکان [[رشد]] و تعالی، [[آخرین شریعت آسمانی]] و [[کامل‌ترین]] آنها بر [[مردم]] عرضه شد {{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیم‌خور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کرده‌اید- و آنچه بر روی سنگ‌های مقدّس (برای بت‌ها) قربانی شود و آنچه با تیرهای بخت‌آزمایی قسمت کنید (خوردن گوشت همه اینها) بر شما حرام و آنها (همه) گناه است؛ امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس، هر که در قحطی و گرسنگی ناگزیر (از خوردن گوشت حرام) شود بی‌آنکه گراینده به گناه باشد بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳.</ref>، و با [[رسالت]] پیامبر ‌اسلام، [[نبوّت]] نیز خاتمه یافت {{متن قرآن|مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین پیامبران است و خداوند به هر چیزی داناست» سوره احزاب، آیه ۴۰.</ref><ref>المیزان، ج‌۵، ص‌۱۷۱‌ـ‌۱۸۲؛ نمونه، ج‌۱۷، ص‌۳۳۷‌ـ‌۳۵۰.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
گذشته از انواع [[اختلافات]] [[دینی]] که از نگاه قرآن، امری [[نکوهیده]] تلقّی شده است، قرآن تفاوت [[شریعت‌ها]] و [[قوانین]] هر یک از [[ادیان]] را به [[خداوند]] نسبت داده است {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}<ref>«و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستاده‌ایم که کتاب پیش از خود را راست می‌شمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی داده‌ایم و اگر خداوند می‌خواست شما را امّتی یگانه می‌گردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچه‌تان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref><ref>جامع‌البیان، مج‌۴، ج‌۶‌، ص‌۳۶۸؛ تفسیر قرطبی، ج‌۶‌، ص‌۱۳۷.</ref>؛ البتّه از نگاه قرآن فقط یک [[دین]] وجود دارد: {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ}}<ref>«بی‌گمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.</ref> نیز {{متن قرآن|شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ}}<ref>«از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان می‌خوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره شوری، آیه ۱۳.</ref> و یگانه دین پذیرفته شده نزد خداوند همان است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمی‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵.</ref>؛ امّا به‌سبب مقتضیات هر عصر، و تعالی تدریجی [[اندیشه‌ها]] همگام با گذر [[زمان]]، متناسب با هر عصر و سطح نیازهای [[مردم]] همان دوران، شرایعی [[پیش‌بینی]] شده: {{متن قرآن|لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا}}، و با آمدن دورانی جدید [[شریعت]] پیشین [[نسخ]] می‌شده است؛<ref>المیزان، ج۳، ص۱۲۰ـ۱۲۱ و ج۵، ص۳۵۱ـ۳۵۳؛ المنار، ج‌۲، ص‌۲۸۳‌ـ‌۲۸۴.</ref> با آمدن [[اسلام]] و گام نهادن [[بشر]] در واپسین پلّکان [[رشد]] و تعالی، [[آخرین شریعت آسمانی]] و [[کامل‌ترین]] آنها بر [[مردم]] عرضه شد {{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیم‌خور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کرده‌اید- و آنچه بر روی سنگ‌های مقدّس (برای بت‌ها) قربانی شود و آنچه با تیرهای بخت‌آزمایی قسمت کنید (خوردن گوشت همه اینها) بر شما حرام و آنها (همه) گناه است؛ امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس، هر که در قحطی و گرسنگی ناگزیر (از خوردن گوشت حرام) شود بی‌آنکه گراینده به گناه باشد بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳.</ref>، و با [[رسالت]] پیامبر ‌اسلام، [[نبوّت]] نیز خاتمه یافت {{متن قرآن|مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین پیامبران است و خداوند به هر چیزی داناست» سوره احزاب، آیه ۴۰.</ref><ref>المیزان، ج‌۵، ص‌۱۷۱‌ـ‌۱۸۲؛ نمونه، ج‌۱۷، ص‌۳۳۷‌ـ‌۳۵۰.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
خط ۳۲: خط ۳۲:
گروهی از [[مفسّران]]، [[آیه]] {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref> را با [[الهام]] از این نگرش [[تفسیر]] کرده‌اند. از نظر آنان، [[انسان‌ها]] در آغاز زندگی [[بدوی]] و ساده‌ای داشته و به‌سبب محدود بودن اجتماع‌های بشری و پیچیده نبودن [[روابط اجتماعی]]، با [[اختلافات]] و [[منازعات]] دامنه‌داری روبه‌رو نبوده‌اند؛ امّا بعدها با پیچیده‌تر شدن [[زندگی اجتماعی]] و پیدایش [[اختلاف‌ها]]، ارسال پیامبران به همراه شریعت‌های آسمانی برای [[رفع اختلاف]] ضرورت یافت.<ref>نمونه، ج۲، ص۹۵؛ راهنما، ج۲، ص۵۹؛ المیزان، ج۲، ص۱۳۰‌ـ‌۱۳۱.</ref>
گروهی از [[مفسّران]]، [[آیه]] {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref> را با [[الهام]] از این نگرش [[تفسیر]] کرده‌اند. از نظر آنان، [[انسان‌ها]] در آغاز زندگی [[بدوی]] و ساده‌ای داشته و به‌سبب محدود بودن اجتماع‌های بشری و پیچیده نبودن [[روابط اجتماعی]]، با [[اختلافات]] و [[منازعات]] دامنه‌داری روبه‌رو نبوده‌اند؛ امّا بعدها با پیچیده‌تر شدن [[زندگی اجتماعی]] و پیدایش [[اختلاف‌ها]]، ارسال پیامبران به همراه شریعت‌های آسمانی برای [[رفع اختلاف]] ضرورت یافت.<ref>نمونه، ج۲، ص۹۵؛ راهنما، ج۲، ص۵۹؛ المیزان، ج۲، ص۱۳۰‌ـ‌۱۳۱.</ref>


[[پیش‌بینی]] [[قوانین]] [[قضایی]] و [[احکام]] مربوط به مرافعات در [[اسلام]] برای رفع این دسته از اختلافات اجتماعی است. [[قرآن]]، یکی از منصب‌ها و [[وظایف]] [[پیامبران]] را [[داوری]] میان مردم و رفع مشاجرات آنان دانسته است: {{متن قرآن|وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ}}؛ چنان‌که درباره [[داوود]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ}}<ref>«ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن و از هوا و هوس پیروی مکن که تو را از راه خداوند گمراه کند؛ به راستی آن کسان که از راه خداوند گمراه گردند، چون روز حساب را فراموش کرده‌اند، عذابی سخت خواهند داشت» سوره ص، آیه ۲۶.</ref> و داستان داوری او را میان دو [[فرشته]] که به‌صورت دو [[برادر]] تمثّل یافته بودند، باز ‌گفته است {{متن قرآن| وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُم بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاء الصِّرَاطِ إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنْ الْخُلَطَاء لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَّا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ }}<ref>«و آیا خبر آن دادخواهان به تو رسیده است که از دیوار نمازگاه فرا رفتند؟ آنگاه که بر داود وارد شدند و او از ایشان ترسید؛ گفتند: نترس! ما دو داد خواهیم که یکی بر دیگری ستم کرده است، میان ما به درستی داوری کن و ستم مکن و ما را به راه میانه راهنما باش! این برادر من است که نود و نه میش دارد و من یک میش دارم، و می‌گوید آن را (هم) به من واگذار و در گفتار بر من چیرگی دارد. (داود) گفت: بی‌گمان او با خواستن میش تو برای افزودن به میش‌های خویش، به تو ستم کرده است و بسیاری از همکاران بر یکدیگر ستم روا می‌دارند جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و آنان اندکند؛ و داود دانست که ما او را آزموده‌ایم و از پروردگار خویش آمرزش خواست و به سجده درافتاد و (به سوی ما) بازگشت» سوره ص، آیه ۲۱-۲۴.</ref><ref>جوامع‌الجامع، ج۶، ص۱۸ـ۱۹؛ منهج‌الصادقین، ج‌۸‌، ص‌۴۳‌ـ‌۴۴؛ مجمع‌البیان، ج‌۸‌، ص‌۷۳۴‌ـ‌۷۳۶.</ref>
[[پیش‌بینی]] [[قوانین]] [[قضایی]] و [[احکام]] مربوط به مرافعات در [[اسلام]] برای رفع این دسته از اختلافات اجتماعی است. [[قرآن]]، یکی از منصب‌ها و [[وظایف]] [[پیامبران]] را [[داوری]] میان مردم و رفع مشاجرات آنان دانسته است: {{متن قرآن|وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ}}؛ چنان‌که درباره [[داوود]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ}}<ref>«ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن و از هوا و هوس پیروی مکن که تو را از راه خداوند گمراه کند؛ به راستی آن کسان که از راه خداوند گمراه گردند، چون روز حساب را فراموش کرده‌اند، عذابی سخت خواهند داشت» سوره ص، آیه ۲۶.</ref> و داستان داوری او را میان دو [[فرشته]] که به‌صورت دو [[برادر]] تمثّل یافته بودند، باز ‌گفته است {{متن قرآن| وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُم بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاء الصِّرَاطِ إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنْ الْخُلَطَاء لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَّا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ }}<ref>«و آیا خبر آن دادخواهان به تو رسیده است که از دیوار نمازگاه فرا رفتند؟ آنگاه که بر داود وارد شدند و او از ایشان ترسید؛ گفتند: نترس! ما دو داد خواهیم که یکی بر دیگری ستم کرده است، میان ما به درستی داوری کن و ستم مکن و ما را به راه میانه راهنما باش! این برادر من است که نود و نه میش دارد و من یک میش دارم، و می‌گوید آن را (هم) به من واگذار و در گفتار بر من چیرگی دارد. (داود) گفت: بی‌گمان او با خواستن میش تو برای افزودن به میش‌های خویش، به تو ستم کرده است و بسیاری از همکاران بر یکدیگر ستم روا می‌دارند جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و آنان اندکند؛ و داود دانست که ما او را آزموده‌ایم و از پروردگار خویش آمرزش خواست و به سجده درافتاد و (به سوی ما) بازگشت» سوره ص، آیه ۲۱-۲۴.</ref><ref>جوامع‌الجامع، ج۶، ص۱۸ـ۱۹؛ منهج‌الصادقین، ج‌۸‌، ص‌۴۳‌ـ‌۴۴؛ مجمع‌البیان، ج‌۸‌، ص‌۷۳۴‌ـ‌۷۳۶.</ref>


در برخی [[آیات]]، از [[داوری]] [[پیامبر]]{{صل}} میان [[مردم]] سخن به‌میان آمده است {{متن قرآن|وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و چون به سوی خداوند و پیامبرش فرا خوانده می‌شوند تا (پیامبر) میان آنان داوری کند ناگاه گروهی از آنان رو می‌گردانند» سوره نور، آیه ۴۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«جز این نیست که گفتار مؤمنان چون به سوی خداوند و پیامبرش فرا خوانده شوند تا (پیامبر) میان آنان داوری کند این است که می‌گویند: شنیدیم و فرمان بردیم و آنانند که رستگارند» سوره نور، آیه ۵۱.</ref>، و کسانی را [[مؤمنان راستین]] می‌شناسد که برای داوری نزد پیامبر{{صل}} آمده، پس از داوری [[حضرت]]، دغدغه‌ای در [[دل]] نداشته باشند: {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref>، و داوری بردن نزد [[حاکمان جور]] را مورد [[عتاب]] قرار داده است: {{متن قرآن| يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ }}<ref>«بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند» سوره نساء، آیه ۶۰.</ref> [[متکلّمان]] [[مسلمان]] با توسعه [[فلسفه رسالت]]، یکی از [[مناصب]] [[جانشینان پیامبر]]{{صل}} را نیز داوری برای رفع مشاجرات دانسته‌اند؛ چنان‌که [[فقیهان]] [[شیعه]] یکی از [[وظایف]] [[فقیه جامع الشرائط]] در [[دوران غیبت]] [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} را همین امر دانسته‌اند.<ref>المکاسب، ص‌۱۵۳.</ref> [[اختلاف]] میان [[زن]] و شوهر را می‌توان از این دسته [[اختلافات]] [[اجتماعی]] برشمرد؛ زیرا گاه هماهنگی کامل [[فکری]] و [[رفتاری]] میان [[همسران]] وجود ندارد و [[اختلاف]] پدید می‌آید. در چنین مواردی که هنوز مشاجرات ریشه دار نشده، باید داوری از [[خانواده]] [[زن]] و داوری از خانواده [[مرد]] [[برگزیده]] شوند و اختلاف را برطرف سازند: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>«و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی اصلاح باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref><ref>الصافی، ج‌۱، ص‌۴۴۹؛ المیزان، ج‌۴، ص‌۳۴۶.</ref> هم‌چنین [[خداوند]] استفاده مردم از [[سحر]] را برای جدایی انداختن میان زن و شوهر [[نکوهیده]] است: {{متن قرآن|فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«(مردم) از آن دو چیزی را می‌آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می‌افکنند- در حالی که جز به اذن خداوند به کسی زیان نمی‌رساندند- چیزی را می‌آموختند که به آنان زیان می‌رسانید و برای آنها سودی نداشت و خوب می‌دانستند که هر کس خریدار آن باشد در جهان واپسین بهره‌ای ندارد و خود را به بد چیزی فروختند، اگر می‌دانستند» سوره بقره، آیه ۱۰۲.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
در برخی [[آیات]]، از [[داوری]] [[پیامبر]] {{صل}} میان [[مردم]] سخن به‌میان آمده است {{متن قرآن|وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و چون به سوی خداوند و پیامبرش فرا خوانده می‌شوند تا (پیامبر) میان آنان داوری کند ناگاه گروهی از آنان رو می‌گردانند» سوره نور، آیه ۴۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«جز این نیست که گفتار مؤمنان چون به سوی خداوند و پیامبرش فرا خوانده شوند تا (پیامبر) میان آنان داوری کند این است که می‌گویند: شنیدیم و فرمان بردیم و آنانند که رستگارند» سوره نور، آیه ۵۱.</ref>، و کسانی را [[مؤمنان راستین]] می‌شناسد که برای داوری نزد پیامبر {{صل}} آمده، پس از داوری [[حضرت]]، دغدغه‌ای در [[دل]] نداشته باشند: {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref>، و داوری بردن نزد [[حاکمان جور]] را مورد [[عتاب]] قرار داده است: {{متن قرآن| يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ }}<ref>«بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند» سوره نساء، آیه ۶۰.</ref> [[متکلّمان]] [[مسلمان]] با توسعه [[فلسفه رسالت]]، یکی از [[مناصب]] [[جانشینان پیامبر]] {{صل}} را نیز داوری برای رفع مشاجرات دانسته‌اند؛ چنان‌که [[فقیهان]] [[شیعه]] یکی از [[وظایف]] [[فقیه جامع الشرائط]] در [[دوران غیبت]] [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} را همین امر دانسته‌اند.<ref>المکاسب، ص‌۱۵۳.</ref> [[اختلاف]] میان [[زن]] و شوهر را می‌توان از این دسته [[اختلافات]] [[اجتماعی]] برشمرد؛ زیرا گاه هماهنگی کامل [[فکری]] و [[رفتاری]] میان [[همسران]] وجود ندارد و [[اختلاف]] پدید می‌آید. در چنین مواردی که هنوز مشاجرات ریشه دار نشده، باید داوری از [[خانواده]] [[زن]] و داوری از خانواده [[مرد]] [[برگزیده]] شوند و اختلاف را برطرف سازند: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>«و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی اصلاح باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref><ref>الصافی، ج‌۱، ص‌۴۴۹؛ المیزان، ج‌۴، ص‌۳۴۶.</ref> هم‌چنین [[خداوند]] استفاده مردم از [[سحر]] را برای جدایی انداختن میان زن و شوهر [[نکوهیده]] است: {{متن قرآن|فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«(مردم) از آن دو چیزی را می‌آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می‌افکنند- در حالی که جز به اذن خداوند به کسی زیان نمی‌رساندند- چیزی را می‌آموختند که به آنان زیان می‌رسانید و برای آنها سودی نداشت و خوب می‌دانستند که هر کس خریدار آن باشد در جهان واپسین بهره‌ای ندارد و خود را به بد چیزی فروختند، اگر می‌دانستند» سوره بقره، آیه ۱۰۲.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


== ریشه‌های اختلاف ==
== ریشه‌های اختلاف ==
اختلاف [[عقیدتی]] و اجتماعی، امری عارضی و ناخواسته است و مردم در سایه آموزه‌های [[الهی]] می‌توانند خود را از آن برهانند؛ ازاین‌رو، این دسته از [[اختلاف‌ها]] را می‌توان برخاسته از ریشه‌ها و عواملی دانست که بخشی از آن، اختلاف عقیدتی را به دنبال می‌آورند و بخشی نیز اختلاف اجتماعی را سبب می‌شوند.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
اختلاف [[عقیدتی]] و اجتماعی، امری عارضی و ناخواسته است و مردم در سایه آموزه‌های [[الهی]] می‌توانند خود را از آن برهانند؛ ازاین‌رو، این دسته از [[اختلاف‌ها]] را می‌توان برخاسته از ریشه‌ها و عواملی دانست که بخشی از آن، اختلاف عقیدتی را به دنبال می‌آورند و بخشی نیز اختلاف اجتماعی را سبب می‌شوند.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
=== [[جهل و نادانی]] ===
=== [[جهل و نادانی]] ===
بخشی از اختلاف عقیدتی برون [[دینی]] و درون دینی، از [[جهل]] [[مردم]] به حقایق ناشی شده است؛ به‌گونه‌ای که اگر [[حقیقت]] به‌صورت روشن بر آنان آشکار شود به [[راحتی]] [[تسلیم]] آن خواهند شد و دامنه [[اختلاف]]، برچیده خواهد شد. در مقابل، بخشی از جهل‌ها بر اثر کوتاهی بوده، در کنار [[نکوهیده]] بودن، [[عقوبت الهی]] را در پی دارد؛ چنان‌که [[بنی‌اسرائیل]] به‌سبب چنین جهلی پس از گذشتن از [[رود نیل]] و با دیدن [[بت‌پرستان]]، از [[موسی]]{{ع}} تقاضای [[بت‌پرستی]] کردند {{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ}}<ref>«و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بت‌هایی که داشتند رو آورده بودند، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.</ref>، و بر اثر همین [[جهل]] در دوران ۴۰ [[روز]] [[غیبت موسی]]{{ع}} با [[نیرنگ]] [[سامری]] به گوساله‌پرستی روی آورده، باعث پراکندگی شدند {{متن قرآن|وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ}}<ref>«و قوم موسی در نبود او، از زیورهای (زراندود) خود گوساله‌ای ساختند، پیکری که بانگی داشت، آیا ندیدند که با آنان سخن نمی‌گوید و راهی به آنان نمی‌نماید؟ آن را (به پرستش) گرفتند و ستمکار بودند» سوره اعراف، آیه ۱۴۸.</ref>؛ چنان‌که [[مشرکان]]، به‌سبب [[ناآگاهی]]، به ورطه اختلاف افتادند: {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ}}<ref>«و یهودیان گفتند: مسیحیان هیچ بر حق نیستند و مسیحیان گفتند: یهودیان هیچ بر حق نیستند با آنکه (همه) آنان کتاب (آسمانی) را می‌خوانند، کسانی که چیزی نمی‌دانند (نیز) همانند گفتار آنان را گفتند؛ باری، خداوند میان آنها در آنچه اختلاف می‌داشتند، روز رستخیز داوری خواهد کرد» سوره بقره، آیه ۱۱۳.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
بخشی از اختلاف عقیدتی برون [[دینی]] و درون دینی، از [[جهل]] [[مردم]] به حقایق ناشی شده است؛ به‌گونه‌ای که اگر [[حقیقت]] به‌صورت روشن بر آنان آشکار شود به [[راحتی]] [[تسلیم]] آن خواهند شد و دامنه [[اختلاف]]، برچیده خواهد شد. در مقابل، بخشی از جهل‌ها بر اثر کوتاهی بوده، در کنار [[نکوهیده]] بودن، [[عقوبت الهی]] را در پی دارد؛ چنان‌که [[بنی‌اسرائیل]] به‌سبب چنین جهلی پس از گذشتن از [[رود نیل]] و با دیدن [[بت‌پرستان]]، از [[موسی]] {{ع}} تقاضای [[بت‌پرستی]] کردند {{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ}}<ref>«و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بت‌هایی که داشتند رو آورده بودند، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.</ref>، و بر اثر همین [[جهل]] در دوران ۴۰ [[روز]] [[غیبت موسی]] {{ع}} با [[نیرنگ]] [[سامری]] به گوساله‌پرستی روی آورده، باعث پراکندگی شدند {{متن قرآن|وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ}}<ref>«و قوم موسی در نبود او، از زیورهای (زراندود) خود گوساله‌ای ساختند، پیکری که بانگی داشت، آیا ندیدند که با آنان سخن نمی‌گوید و راهی به آنان نمی‌نماید؟ آن را (به پرستش) گرفتند و ستمکار بودند» سوره اعراف، آیه ۱۴۸.</ref>؛ چنان‌که [[مشرکان]]، به‌سبب [[ناآگاهی]]، به ورطه اختلاف افتادند: {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ}}<ref>«و یهودیان گفتند: مسیحیان هیچ بر حق نیستند و مسیحیان گفتند: یهودیان هیچ بر حق نیستند با آنکه (همه) آنان کتاب (آسمانی) را می‌خوانند، کسانی که چیزی نمی‌دانند (نیز) همانند گفتار آنان را گفتند؛ باری، خداوند میان آنها در آنچه اختلاف می‌داشتند، روز رستخیز داوری خواهد کرد» سوره بقره، آیه ۱۱۳.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
=== [[تعصبات جاهلی]] ===
=== [[تعصبات جاهلی]] ===
برخی از صف آرایی‌ها در برابر [[دعوت]] [[پیامبران]] که باعث ایجاد شکاف‌های [[عقیدتی]] میان مردم می‌شده، بر اثر تعصّبات جاهلانه‌ای بوده که آنان را گاه تا کام [[مرگ]] کشانده است. [[مقاومت]] بت‌پرستان از این دست بوده است؛ زیرا آنان هماره اعلام می‌کردند که نمی‌توانیم از [[آیین]] [[پدران]] خود دست بشوییم. [[خداوند]] در [[آیات]] بسیاری، آنان را نکوهیده و در برابر این [[پرسش]] قرار داده است که آیا اگر نیاکانشان از روی [[نادانی]] [[بت]] می‌پرستیده‌اند، کار آنان جای [[پیروی]] دارد! {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید می‌گویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافته‌ایم پیروی می‌کنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمی‌یافته و راه به جایی نمی‌برده‌اند، (باز از پدرانشان پیروی می‌کنند؟)» سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref> برخی از [[منازعات]] میان [[مسلمانان]]، هم‌چون [[ستیز]] میان [[اوس]] و [[خزرج]]، در [[تعصّبات جاهلی]] و [[برتر]] دانستن هر یک بر دیگری ریشه داشته‌است<ref>المیزان، ج‌۱۵، ص‌۹۹؛ الصافی، ج‌۵، ص‌۱۷۸.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
برخی از صف آرایی‌ها در برابر [[دعوت]] [[پیامبران]] که باعث ایجاد شکاف‌های [[عقیدتی]] میان مردم می‌شده، بر اثر تعصّبات جاهلانه‌ای بوده که آنان را گاه تا کام [[مرگ]] کشانده است. [[مقاومت]] بت‌پرستان از این دست بوده است؛ زیرا آنان هماره اعلام می‌کردند که نمی‌توانیم از [[آیین]] [[پدران]] خود دست بشوییم. [[خداوند]] در [[آیات]] بسیاری، آنان را نکوهیده و در برابر این [[پرسش]] قرار داده است که آیا اگر نیاکانشان از روی [[نادانی]] [[بت]] می‌پرستیده‌اند، کار آنان جای [[پیروی]] دارد! {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید می‌گویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافته‌ایم پیروی می‌کنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمی‌یافته و راه به جایی نمی‌برده‌اند، (باز از پدرانشان پیروی می‌کنند؟)» سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref> برخی از [[منازعات]] میان [[مسلمانان]]، هم‌چون [[ستیز]] میان [[اوس]] و [[خزرج]]، در [[تعصّبات جاهلی]] و [[برتر]] دانستن هر یک بر دیگری ریشه داشته‌است<ref>المیزان، ج‌۱۵، ص‌۹۹؛ الصافی، ج‌۵، ص‌۱۷۸.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
خط ۴۵: خط ۴۵:
در شماری از آیات تصریح شده که اختلاف [[امّت‌ها]] به‌ویژه [[یهود]] و [[نصارا]] پس از [[آگاهی]] و دست‌یابی به [[براهین]] روشن بوده و این اختلاف برخاسته از [[دنیاطلبی]] آنان بوده است: {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ}}<ref>«بی‌گمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref> عموم [[مفسّران]]، [[بغی]] را به‌معنای [[حسدورزی]] و [[ستیز]] با یک‌دیگر در [[طلب]] [[دنیا]] و [[گردن‌کشی]] در ‌برابر [[حق]] دانسته‌اند؛<ref>التبیان، ج‌۲، ص‌۴۱۹؛ المیزان، ج‌۲، ص‌۱۱۱؛ جامع‌البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۴۵۹.</ref> زیرا روشن است که گروهی در سایه [[حمایت]] و نشر یک [[آیین]] میان [[مردم]]، به [[مناصب]] [[اجتماعی]] مهمّی دست یافته، در سایه آن [[اهداف]] [[دنیایی]] خود را پی می‌گیرند. در نتیجه دست‌کشیدن از آیین پیشین و [[تسلیم]] در برابر [[آیین جدید]] ـ‌هرچند حقّانیّت آن را [[باور]] داشته باشند‌ـ به‌معنای از دست دادن تمام موقعیّت‌های اجتماعی است؛ بدین سبب بر آیین [[باطل]] خود پای‌فشرده، زمینه [[اختلاف‌های عقیدتی]] و شکاف اجتماعی را فراهم می‌سازند.
در شماری از آیات تصریح شده که اختلاف [[امّت‌ها]] به‌ویژه [[یهود]] و [[نصارا]] پس از [[آگاهی]] و دست‌یابی به [[براهین]] روشن بوده و این اختلاف برخاسته از [[دنیاطلبی]] آنان بوده است: {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ}}<ref>«بی‌گمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref> عموم [[مفسّران]]، [[بغی]] را به‌معنای [[حسدورزی]] و [[ستیز]] با یک‌دیگر در [[طلب]] [[دنیا]] و [[گردن‌کشی]] در ‌برابر [[حق]] دانسته‌اند؛<ref>التبیان، ج‌۲، ص‌۴۱۹؛ المیزان، ج‌۲، ص‌۱۱۱؛ جامع‌البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۴۵۹.</ref> زیرا روشن است که گروهی در سایه [[حمایت]] و نشر یک [[آیین]] میان [[مردم]]، به [[مناصب]] [[اجتماعی]] مهمّی دست یافته، در سایه آن [[اهداف]] [[دنیایی]] خود را پی می‌گیرند. در نتیجه دست‌کشیدن از آیین پیشین و [[تسلیم]] در برابر [[آیین جدید]] ـ‌هرچند حقّانیّت آن را [[باور]] داشته باشند‌ـ به‌معنای از دست دادن تمام موقعیّت‌های اجتماعی است؛ بدین سبب بر آیین [[باطل]] خود پای‌فشرده، زمینه [[اختلاف‌های عقیدتی]] و شکاف اجتماعی را فراهم می‌سازند.


[[مقاومت]] [[حاکمان]] [[ستم‌گری]] چون [[فرعون]] در برابر [[موسی]]{{ع}} و ایجاد [[تفرقه]] در میان مردم {{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بی‌گمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دسته‌دسته کرد. دسته‌ای از آنان را به ناتوانی می‌کشاند، پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را زنده وا می‌نهاد، به یقین او از تبهکاران بود» سوره قصص، آیه ۴.</ref> و [[اسلام]] نیاوردن گروه فراوانی از [[یهود]] و [[نصارا]] به‌ویژه دانشورانشان در برابر دعوتِ به [[حقّ]] [[پیامبر]]{{صل}} {{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) داده‌ایم او را می‌شناسند همان‌گونه که فرزندانشان را می‌شناسند؛ و به راستی دسته‌ای از آنان حق را دانسته پنهان می‌دارند» سوره بقره، آیه ۱۴۶.</ref> در [[دنیاخواهی]] آنان ریشه داشته است. تفرقه افکنی‌های [[منافقان]] در ماجرای ساختن [[مسجد]] [[ضرار]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«و کسانی هستند که مسجدی را برگزیده‌اند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند می‌خورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی می‌دهد که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۱۰۷.</ref><ref>جامع‌البیان، مج۷، ج۱۲، ص‌۳۱‌ـ‌۳۳؛ مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۱۱۰.</ref> نیز به‌سبب [[حفظ]] موقعیّت اجتماعی و [[انتقام]] از [[مسلمانان]] بوده است.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
[[مقاومت]] [[حاکمان]] [[ستم‌گری]] چون [[فرعون]] در برابر [[موسی]] {{ع}} و ایجاد [[تفرقه]] در میان مردم {{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بی‌گمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دسته‌دسته کرد. دسته‌ای از آنان را به ناتوانی می‌کشاند، پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را زنده وا می‌نهاد، به یقین او از تبهکاران بود» سوره قصص، آیه ۴.</ref> و [[اسلام]] نیاوردن گروه فراوانی از [[یهود]] و [[نصارا]] به‌ویژه دانشورانشان در برابر دعوتِ به [[حقّ]] [[پیامبر]] {{صل}} {{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) داده‌ایم او را می‌شناسند همان‌گونه که فرزندانشان را می‌شناسند؛ و به راستی دسته‌ای از آنان حق را دانسته پنهان می‌دارند» سوره بقره، آیه ۱۴۶.</ref> در [[دنیاخواهی]] آنان ریشه داشته است. تفرقه افکنی‌های [[منافقان]] در ماجرای ساختن [[مسجد]] [[ضرار]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«و کسانی هستند که مسجدی را برگزیده‌اند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند می‌خورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی می‌دهد که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۱۰۷.</ref><ref>جامع‌البیان، مج۷، ج۱۲، ص‌۳۱‌ـ‌۳۳؛ مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۱۱۰.</ref> نیز به‌سبب [[حفظ]] موقعیّت اجتماعی و [[انتقام]] از [[مسلمانان]] بوده است.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
=== [[رذایل اخلاقی]] ===
=== [[رذایل اخلاقی]] ===
بسیاری از [[اختلافات]] اجتماعی میان [[دین‌داران]] از رذیلت‌هایی [[اخلاقی]] چون [[خودخواهی]] و [[تحقیر]] دیگران، ناشی می‌شود؛ چنان‌که [[یهودیان]]، [[مسیحیان]] را دارای هیچ منزلتی نزد [[خدای متعال]] نمی‌دانستند و مسیحیان نیز همین برخورد را با یهودیان داشتند و هر یک خود را برحق و دیگری را باطل می‌پنداشتند: {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ}}<ref>«و یهودیان گفتند: مسیحیان هیچ بر حق نیستند و مسیحیان گفتند: یهودیان هیچ بر حق نیستند با آنکه (همه) آنان کتاب (آسمانی) را می‌خوانند، کسانی که چیزی نمی‌دانند (نیز) همانند گفتار آنان را گفتند؛ باری، خداوند میان آنها در آنچه اختلاف می‌داشتند، روز رستخیز داوری خواهد کرد» سوره بقره، آیه ۱۱۳.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
بسیاری از [[اختلافات]] اجتماعی میان [[دین‌داران]] از رذیلت‌هایی [[اخلاقی]] چون [[خودخواهی]] و [[تحقیر]] دیگران، ناشی می‌شود؛ چنان‌که [[یهودیان]]، [[مسیحیان]] را دارای هیچ منزلتی نزد [[خدای متعال]] نمی‌دانستند و مسیحیان نیز همین برخورد را با یهودیان داشتند و هر یک خود را برحق و دیگری را باطل می‌پنداشتند: {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ}}<ref>«و یهودیان گفتند: مسیحیان هیچ بر حق نیستند و مسیحیان گفتند: یهودیان هیچ بر حق نیستند با آنکه (همه) آنان کتاب (آسمانی) را می‌خوانند، کسانی که چیزی نمی‌دانند (نیز) همانند گفتار آنان را گفتند؛ باری، خداوند میان آنها در آنچه اختلاف می‌داشتند، روز رستخیز داوری خواهد کرد» سوره بقره، آیه ۱۱۳.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
خط ۵۴: خط ۵۴:


=== [[شیطان]] ===
=== [[شیطان]] ===
گذشته از [[رذیلت‌های اخلاقی]] که به نوعی به شیطان باز‌می‌گردد، به استناد برخی آیات، بسیاری از ستیزها و تفرقه‌ها از دخالت بدون واسطه یا با واسطه شیطان ناشی می‌شود؛ چنان‌که از نگاه [[قرآن]]، [[شیطان]] از رهگذر شراب‌خواری و قمار درصدد ایجاد [[دشمنی]] میان [[مردم]] است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ}}<ref>«شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست می‌کشید؟» سوره مائده، آیه ۹۱.</ref> و [[یوسف]]{{ع}} شکاف ایجاد شده میان خود و برادرانش را به شیطان نسبت داده است: {{متن قرآن|وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ}}<ref>«و پدر و مادر خود را بر اورنگ (خویش) فرا برد و همه برای او به فروتنی در افتادند و گفت: پدر جان! این تعبیر خواب پیشین من است که خداوند آن را درست گردانید و بی‌گمان به من نیکی فرمود هنگامی که مرا از زندان بیرون آورد و شما را پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را خراب کرده بود از بیابان (نزد من) آورد؛ به راستی پروردگارم در آنچه بخواهد، نازک‌بین است؛ همانا اوست که دانای فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.</ref><ref>جامع‌البیان، مج‌۸‌، ج‌۱۳، ص‌۹۵.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
گذشته از [[رذیلت‌های اخلاقی]] که به نوعی به شیطان باز‌می‌گردد، به استناد برخی آیات، بسیاری از ستیزها و تفرقه‌ها از دخالت بدون واسطه یا با واسطه شیطان ناشی می‌شود؛ چنان‌که از نگاه [[قرآن]]، [[شیطان]] از رهگذر شراب‌خواری و قمار درصدد ایجاد [[دشمنی]] میان [[مردم]] است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ}}<ref>«شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست می‌کشید؟» سوره مائده، آیه ۹۱.</ref> و [[یوسف]] {{ع}} شکاف ایجاد شده میان خود و برادرانش را به شیطان نسبت داده است: {{متن قرآن|وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ}}<ref>«و پدر و مادر خود را بر اورنگ (خویش) فرا برد و همه برای او به فروتنی در افتادند و گفت: پدر جان! این تعبیر خواب پیشین من است که خداوند آن را درست گردانید و بی‌گمان به من نیکی فرمود هنگامی که مرا از زندان بیرون آورد و شما را پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را خراب کرده بود از بیابان (نزد من) آورد؛ به راستی پروردگارم در آنچه بخواهد، نازک‌بین است؛ همانا اوست که دانای فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.</ref><ref>جامع‌البیان، مج‌۸‌، ج‌۱۳، ص‌۹۵.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


== تفرقه افکنان ==
== تفرقه افکنان ==
وجود تیره‌های قومی [[اوس و خزرج]] و مسلمانان [[مهاجر]] در کنار [[انصار]] و نیز [[ظهور]] پدیده [[نفاق]] و حضور [[اهل‌کتاب]] به‌ویژه [[یهود]] در [[مدینه]]، [[همبستگی]] میان مسلمانان را دشوار ساخته بود و زمینه تفرقه و [[اختلاف]] را میانشان تشدید می‌کرد؛ ازاین‌رو [[پیامبر]]{{صل}} در نخستین روزهای ورود خود به مدینه، میان مسلمانان [[عقد برادری]] بست و با اهل‌کتاب پیمان‌نامه‌ای مبنی بر عدم دخالت آنان در امور مسلمانان امضاکرد.<ref>مکاتیب الرسول، ج۳، ص۶‌ـ‌۵۶؛ السیرة‌النبویه، ابن‌کثیر، ج۲، ص‌۱۵۲‌ـ‌۱۵۸؛ ینابیع‌المودّه، ج۲، ص۲۸۹ و ج۱، ص‌۱۷۸ ـ‌۱۷۹.</ref> با این حال، گاه [[آتش فتنه]] و اختلاف میان آنان چنان شعله‌ور می‌شد که برای آغاز [[جنگ]] با یک‌دیگر هم‌پیمان می‌شدند؛ چنان‌که در ماجرای [[افک]]، و [[تهمت]] زدن به یک‌دیگر، [[مشاجره]] لفظی میان [[اوس و خزرج]] در حضور [[پیامبر]] بالا گرفت؛ به‌طوری که [[حضرت]] [[مسجد]] را ترک‌ کرد.<ref>المیزان، ج۱۵، ص۹۹؛ السیرة النبویه، ابن‌هشام، ج۳، ص۳۰۰‌ـ‌۳۰۱.</ref> در این میان [[منافقان]] که به رغم [[دشمنی]] [[باطنی]] در صف [[مسلمانان]] حضور داشتند، از هیچ کوششی برای [[تضعیف]] روحیّه مسلمانان و ایجاد [[تفرقه]] میان آنان کوتاهی نمی‌کردند. آنان همواره از مسلمانان می‌خواستند که در [[جنگ‌ها]] حضور نیابند {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَيَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا}}<ref>«و هنگامی که دسته‌ای از ایشان گفتند: ای مردم مدینه! جای ماندن ندارید پس بازگردید و دسته‌ای (دیگر) از آنان از پیامبر اجازه (بازگشت) می‌خواستند؛ می‌گفتند خانه‌های ما بی‌حفاظ است با آنکه بی‌حفاظ نبود، آنان جز سر گریز (از جنگ) نداشتند» سوره احزاب، آیه ۱۳.</ref>، و خود برای ایجاد شکاف میان صفوف مسلمانان، یا از شرکت در [[جنگ]] دوری‌ می‌جستند {{متن قرآن|لَوْ كَانَ عَرَضًا قَرِيبًا وَسَفَرًا قَاصِدًا لَاتَّبَعُوكَ وَلَكِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَسَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«اگر غنیمتی در دسترس و سفری آسان می‌بود از تو پیروی می‌کردند اما راه سخت بر آنان گران است و به زودی به خداوند سوگند می‌خورند که اگر یارایی می‌داشتیم با شما روانه می‌شدیم؛ خود را (با دروغ) نابود می‌کنند و خداوند می‌داند که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۴۲.</ref> یا در بحبوحه [[نبرد]]، به بهانه‌ای واهی، [[جنگ]] را رها می‌کردند. {{متن قرآن|لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَقَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ حَتَّى جَاءَ الْحَقُّ وَظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَهُمْ كَارِهُونَ}}<ref>«بی‌گمان آنان پیش‌تر هم فتنه‌جویی کردند و کارها را برای تو دگرگون ساختند تا آنکه حق فرا رسید و فرمان خداوند آشکار شد با آنکه آنان نمی‌پسندیدند» سوره توبه، آیه ۴۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا}}<ref>«و هنگامی که دو رویان و بیماردلان گفتند: خداوند و پیامبرش به ما جز وعده فریبنده نداده‌اند؛» سوره احزاب، آیه ۱۲.</ref> [[عبدالله بن ابی]] سردسته منافقان با [[اهانت]] به پیامبر{{صل}}، برخی [[مهاجران]] را به باد [[ناسزا]] گرفت و از [[انصار]] خواست که در بازگشت، آنان را با [[خواری]] از [[مدینه]] بیرون رانند: {{متن قرآن|يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«می‌گویند: چون به مدینه باز گردیم، فراپایه‌تر، فرومایه‌تر را از آنجا بیرون خواهد راند؛ با آنکه فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمی‌دانند» سوره منافقون، آیه ۸.</ref>، و این امر، [[آتش فتنه]] و تفرقه را میان مهاجران و انصار برافروخت که با [[نزول]] [[آیات الهی]] و دخالت پیامبر{{صل}} خاموش شد.<ref>صحیح البخاری، ج‌۴، ص‌۱۶۰‌ـ‌۱۶۴؛ مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۴۴۲؛ المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۸۳.</ref> منافقان در اقدامی تفرقه‌افکنانه و خطرناک، به سفارش [[ابوعامر]] [[راهب]] از [[روم]]، مسجدی را بنا نهادند که به‌سبب زیان‌رسانی آن به [[همبستگی]] [[اجتماع]] مسلمانان، به [[مسجد ضرار]] معروف شد... و از پیامبر{{صل}} خواستند تا برای افتتاح مسجد در آن [[نماز]] گزارد تا بدین‌وسیله به آن اعتبار [[دینی]] بخشیده، از آن به‌صورت پایگاهی [[مقدّس]] ضدّ مسلمانان بهره ‌جویند. [[قرآن]]، بنیان‌گذاری این مسجد را مایه ‌زیان، [[ترویج]] [[کفر]]، ابزاری برای پراکندن مسلمانان و جنگ با [[خدا]] و [[رسول]] دانست و از پیامبر خواست تا آن را ویران‌کند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«و کسانی هستند که مسجدی را برگزیده‌اند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند می‌خورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی می‌دهد که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۱۰۷.</ref><ref>جامع البیان، مج‌۷، ج۱۱، ص۳۲‌ـ‌۳۳؛ مجمع البیان، ج‌۵، ص‌۱۰۹‌ـ‌۱۱۰.</ref> به‌سبب تفرقه‌ افکنی‌های [[منافقان]]، [[پیامبر]] هماره مراقب آنان بود که در حضور یا غیاب [[حضرت]]، توطئه‌های آنان به [[مسلمانان]] آسیب نرساند.
وجود تیره‌های قومی [[اوس و خزرج]] و مسلمانان [[مهاجر]] در کنار [[انصار]] و نیز [[ظهور]] پدیده [[نفاق]] و حضور [[اهل‌کتاب]] به‌ویژه [[یهود]] در [[مدینه]]، [[همبستگی]] میان مسلمانان را دشوار ساخته بود و زمینه تفرقه و [[اختلاف]] را میانشان تشدید می‌کرد؛ ازاین‌رو [[پیامبر]] {{صل}} در نخستین روزهای ورود خود به مدینه، میان مسلمانان [[عقد برادری]] بست و با اهل‌کتاب پیمان‌نامه‌ای مبنی بر عدم دخالت آنان در امور مسلمانان امضاکرد.<ref>مکاتیب الرسول، ج۳، ص۶‌ـ‌۵۶؛ السیرة‌النبویه، ابن‌کثیر، ج۲، ص‌۱۵۲‌ـ‌۱۵۸؛ ینابیع‌المودّه، ج۲، ص۲۸۹ و ج۱، ص‌۱۷۸ ـ‌۱۷۹.</ref> با این حال، گاه [[آتش فتنه]] و اختلاف میان آنان چنان شعله‌ور می‌شد که برای آغاز [[جنگ]] با یک‌دیگر هم‌پیمان می‌شدند؛ چنان‌که در ماجرای [[افک]]، و [[تهمت]] زدن به یک‌دیگر، [[مشاجره]] لفظی میان [[اوس و خزرج]] در حضور [[پیامبر]] بالا گرفت؛ به‌طوری که [[حضرت]] [[مسجد]] را ترک‌ کرد.<ref>المیزان، ج۱۵، ص۹۹؛ السیرة النبویه، ابن‌هشام، ج۳، ص۳۰۰‌ـ‌۳۰۱.</ref> در این میان [[منافقان]] که به رغم [[دشمنی]] [[باطنی]] در صف [[مسلمانان]] حضور داشتند، از هیچ کوششی برای [[تضعیف]] روحیّه مسلمانان و ایجاد [[تفرقه]] میان آنان کوتاهی نمی‌کردند. آنان همواره از مسلمانان می‌خواستند که در [[جنگ‌ها]] حضور نیابند {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَيَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا}}<ref>«و هنگامی که دسته‌ای از ایشان گفتند: ای مردم مدینه! جای ماندن ندارید پس بازگردید و دسته‌ای (دیگر) از آنان از پیامبر اجازه (بازگشت) می‌خواستند؛ می‌گفتند خانه‌های ما بی‌حفاظ است با آنکه بی‌حفاظ نبود، آنان جز سر گریز (از جنگ) نداشتند» سوره احزاب، آیه ۱۳.</ref>، و خود برای ایجاد شکاف میان صفوف مسلمانان، یا از شرکت در [[جنگ]] دوری‌ می‌جستند {{متن قرآن|لَوْ كَانَ عَرَضًا قَرِيبًا وَسَفَرًا قَاصِدًا لَاتَّبَعُوكَ وَلَكِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَسَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«اگر غنیمتی در دسترس و سفری آسان می‌بود از تو پیروی می‌کردند اما راه سخت بر آنان گران است و به زودی به خداوند سوگند می‌خورند که اگر یارایی می‌داشتیم با شما روانه می‌شدیم؛ خود را (با دروغ) نابود می‌کنند و خداوند می‌داند که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۴۲.</ref> یا در بحبوحه [[نبرد]]، به بهانه‌ای واهی، [[جنگ]] را رها می‌کردند. {{متن قرآن|لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَقَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ حَتَّى جَاءَ الْحَقُّ وَظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَهُمْ كَارِهُونَ}}<ref>«بی‌گمان آنان پیش‌تر هم فتنه‌جویی کردند و کارها را برای تو دگرگون ساختند تا آنکه حق فرا رسید و فرمان خداوند آشکار شد با آنکه آنان نمی‌پسندیدند» سوره توبه، آیه ۴۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا}}<ref>«و هنگامی که دو رویان و بیماردلان گفتند: خداوند و پیامبرش به ما جز وعده فریبنده نداده‌اند؛» سوره احزاب، آیه ۱۲.</ref> [[عبدالله بن ابی]] سردسته منافقان با [[اهانت]] به پیامبر {{صل}}، برخی [[مهاجران]] را به باد [[ناسزا]] گرفت و از [[انصار]] خواست که در بازگشت، آنان را با [[خواری]] از [[مدینه]] بیرون رانند: {{متن قرآن|يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«می‌گویند: چون به مدینه باز گردیم، فراپایه‌تر، فرومایه‌تر را از آنجا بیرون خواهد راند؛ با آنکه فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمی‌دانند» سوره منافقون، آیه ۸.</ref>، و این امر، [[آتش فتنه]] و تفرقه را میان مهاجران و انصار برافروخت که با [[نزول]] [[آیات الهی]] و دخالت پیامبر {{صل}} خاموش شد.<ref>صحیح البخاری، ج‌۴، ص‌۱۶۰‌ـ‌۱۶۴؛ مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۴۴۲؛ المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۸۳.</ref> منافقان در اقدامی تفرقه‌افکنانه و خطرناک، به سفارش [[ابوعامر]] [[راهب]] از [[روم]]، مسجدی را بنا نهادند که به‌سبب زیان‌رسانی آن به [[همبستگی]] [[اجتماع]] مسلمانان، به [[مسجد ضرار]] معروف شد... و از پیامبر {{صل}} خواستند تا برای افتتاح مسجد در آن [[نماز]] گزارد تا بدین‌وسیله به آن اعتبار [[دینی]] بخشیده، از آن به‌صورت پایگاهی [[مقدّس]] ضدّ مسلمانان بهره ‌جویند. [[قرآن]]، بنیان‌گذاری این مسجد را مایه ‌زیان، [[ترویج]] [[کفر]]، ابزاری برای پراکندن مسلمانان و جنگ با [[خدا]] و [[رسول]] دانست و از پیامبر خواست تا آن را ویران‌کند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«و کسانی هستند که مسجدی را برگزیده‌اند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند می‌خورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی می‌دهد که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۱۰۷.</ref><ref>جامع البیان، مج‌۷، ج۱۱، ص۳۲‌ـ‌۳۳؛ مجمع البیان، ج‌۵، ص‌۱۰۹‌ـ‌۱۱۰.</ref> به‌سبب تفرقه‌ افکنی‌های [[منافقان]]، [[پیامبر]] هماره مراقب آنان بود که در حضور یا غیاب [[حضرت]]، توطئه‌های آنان به [[مسلمانان]] آسیب نرساند.


[[یهود]] نیز در کنار منافقان و گاه با هم‌دستی آنان، هماره پراکندن صفوف متّحد مسلمانان را پی‌می‌گرفتند. {{متن قرآن|وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}}<ref>«و دسته‌ای از اهل کتاب گفتند: در آغاز روز به آنچه بر مؤمنان فرو فرستاده شده است، ایمان آورید و در پایان آن بدان کفر ورزید باشد که آنان (از ایمان خود) بازگردند» سوره آل عمران، آیه ۷۲.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنْتُمْ شُهَدَاءُ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! چرا مؤمنان را از راه خداوند باز می‌دارید و آن را با آنکه خود (به درستی آن) گواهید کژ می‌خواهید و خداوند از آنچه می‌کنید غافل نیست» سوره آل عمران، آیه ۹۹.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ هَلْ تَنْقِمُونَ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلُ وَأَنَّ أَكْثَرَكُمْ فَاسِقُونَ}}<ref>«بگو ای اهل کتاب! آیا جز از این رو با ما می‌ستیزید که ما به خداوند و آنچه بر ما و آنچه از پیش فرو فرستاده شده است، ایمان داریم و بیشتر شما نافرمانید؟» سوره مائده، آیه ۵۹.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
[[یهود]] نیز در کنار منافقان و گاه با هم‌دستی آنان، هماره پراکندن صفوف متّحد مسلمانان را پی‌می‌گرفتند. {{متن قرآن|وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}}<ref>«و دسته‌ای از اهل کتاب گفتند: در آغاز روز به آنچه بر مؤمنان فرو فرستاده شده است، ایمان آورید و در پایان آن بدان کفر ورزید باشد که آنان (از ایمان خود) بازگردند» سوره آل عمران، آیه ۷۲.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنْتُمْ شُهَدَاءُ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! چرا مؤمنان را از راه خداوند باز می‌دارید و آن را با آنکه خود (به درستی آن) گواهید کژ می‌خواهید و خداوند از آنچه می‌کنید غافل نیست» سوره آل عمران، آیه ۹۹.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ هَلْ تَنْقِمُونَ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلُ وَأَنَّ أَكْثَرَكُمْ فَاسِقُونَ}}<ref>«بگو ای اهل کتاب! آیا جز از این رو با ما می‌ستیزید که ما به خداوند و آنچه بر ما و آنچه از پیش فرو فرستاده شده است، ایمان داریم و بیشتر شما نافرمانید؟» سوره مائده، آیه ۵۹.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
خط ۸۶: خط ۸۶:
#{{متن قرآن|مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ}}<ref>«از آن کسانی که دین خود را پراکندند و گروه گروه شدند؛ هر گروهی بدانچه نزد آنهاست شادمانند» سوره روم، آیه ۳۲.</ref>
#{{متن قرآن|مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ}}<ref>«از آن کسانی که دین خود را پراکندند و گروه گروه شدند؛ هر گروهی بدانچه نزد آنهاست شادمانند» سوره روم، آیه ۳۲.</ref>
#{{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۴۶.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۷۳.</ref>.
#{{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۴۶.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۷۳.</ref>.
*'''راه حل کاهش اختلاف'''
* '''راه حل کاهش اختلاف'''
#{{متن قرآن|وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ}}<ref>«و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند؛ بدینسان ما کردار هر امتی را (در دیدشان) آراسته‌ایم سپس بازگشتشان به سوی پروردگارشان است آنگاه آنان را از آنچه انجام می‌داده‌ا» سوره انعام، آیه ۱۰۸.</ref>
#{{متن قرآن|وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ}}<ref>«و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند؛ بدینسان ما کردار هر امتی را (در دیدشان) آراسته‌ایم سپس بازگشتشان به سوی پروردگارشان است آنگاه آنان را از آنچه انجام می‌داده‌ا» سوره انعام، آیه ۱۰۸.</ref>
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا}}<ref>«ای مؤمنان، چون (برای جهاد) در راه خداوند به سفر می‌روید خوب بررسی کنید و به کسی که به شما ابراز اسلام می‌کند نگویید: تو مؤمن نیستی، که بخواهید کالای ناپایدار این جهان را بجویید زیرا غنیمت‌های بسیار نزد خداوند است؛ خود نیز در گذشته چنین بودید و خداوند» سوره نساء، آیه ۹۴.</ref>
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا}}<ref>«ای مؤمنان، چون (برای جهاد) در راه خداوند به سفر می‌روید خوب بررسی کنید و به کسی که به شما ابراز اسلام می‌کند نگویید: تو مؤمن نیستی، که بخواهید کالای ناپایدار این جهان را بجویید زیرا غنیمت‌های بسیار نزد خداوند است؛ خود نیز در گذشته چنین بودید و خداوند» سوره نساء، آیه ۹۴.</ref>
خط ۹۴: خط ۹۴:
#{{متن قرآن|وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ}}<ref>«و از چیزی که (در ذبح) نام خداوند بر آن برده نشده است نخورید؛ و آن به راستی نافرمانی (از خداوند) است و شیطان‌ها بی‌گمان در یاران خویش می‌دمند که با شما چالش ورزند و اگر از آنان فرمانبرداری کنید به یقین مشرک خواهید بود» سوره انعام، آیه ۱۲۱.</ref>
#{{متن قرآن|وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ}}<ref>«و از چیزی که (در ذبح) نام خداوند بر آن برده نشده است نخورید؛ و آن به راستی نافرمانی (از خداوند) است و شیطان‌ها بی‌گمان در یاران خویش می‌دمند که با شما چالش ورزند و اگر از آنان فرمانبرداری کنید به یقین مشرک خواهید بود» سوره انعام، آیه ۱۲۱.</ref>
#{{متن قرآن|ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}<ref>«(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز! بی‌گمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۵.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۷۳.</ref>.
#{{متن قرآن|ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}<ref>«(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز! بی‌گمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۵.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۷۳.</ref>.
*'''نکات''':
* '''نکات''':
# اهتمام [[پیامبر]] به [[وحدت]] میان [[جامعه]] و پیشگیری از اختلاف و [[نزاع]] در [[دین]] بپرهیزید که [[سست]] شوید و مهابت شما از بین برود {{متن قرآن|وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ}}<ref>«و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۴۶.</ref>  
# اهتمام [[پیامبر]] به [[وحدت]] میان [[جامعه]] و پیشگیری از اختلاف و [[نزاع]] در [[دین]] بپرهیزید که [[سست]] شوید و مهابت شما از بین برود {{متن قرآن|وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ}}<ref>«و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۴۶.</ref>  
# [[خداوند]] در [[قرآن]] مطرح می‌کند {{متن قرآن|لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ}}<ref>«و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند؛ بدینسان ما کردار هر امتی را (در دیدشان) آراسته‌ایم سپس بازگشتشان به سوی پروردگارشان است آنگاه آنان را از آنچه انجام می‌داده‌ا» سوره انعام، آیه ۱۰۸.</ref>. اینگونه برای هر امتی کردارشان آراسته می‌گردد و [[اعتقاد]] پیدا می‌کند.  
# [[خداوند]] در [[قرآن]] مطرح می‌کند {{متن قرآن|لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ}}<ref>«و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند؛ بدینسان ما کردار هر امتی را (در دیدشان) آراسته‌ایم سپس بازگشتشان به سوی پروردگارشان است آنگاه آنان را از آنچه انجام می‌داده‌ا» سوره انعام، آیه ۱۰۸.</ref>. اینگونه برای هر امتی کردارشان آراسته می‌گردد و [[اعتقاد]] پیدا می‌کند.  
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
در [[قرآن کریم]] موارد ناپسند اختلاف با تعبیرات "[[تفرّق]]، تنازع، تقطّع، تخاصم و اختلاف" استعمال شده است. [[مسلمانان]] هم از درافتادن در وادی تفرقه و اختلاف، شدیداً [[نهی]] شده‌اند: {{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.</ref>. در مورد [[لزوم]] عمل به [[دین]] و عدم تفرقه در آن نیز آمده است: {{متن قرآن|أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ}}<ref>«دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید» سوره شوری، آیه ۱۳.</ref>. به همین صورت که قرآن کریم اختلاف در [[عقاید]] را محکوم می‌کند با هرگونه [[تنازع]] عملی نیز [[مخالفت]] نشان می‌دهد: {{متن قرآن|وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ}}<ref>«و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۴۶.</ref>. بنابراین، [[اسلام]] با [[اختلاف]] به معنای ضدّیت و [[ناسازگاری]] [[مسلمین]] نسبت به یکدیگر موافقت ندارد و وحدت‌شکنی را برای [[امت اسلامی]] نمی‌پسندد؛ زیرا [[تفرقه]] و اختلاف را کار [[مشرکان]] می‌داند: {{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ * مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا}}<ref>«و از مشرکان نباشید * از آن کسانی که دین خود را پراکندند و گروه گروه شدند» سوره روم، آیه ۳۱-۳۲.</ref>.
در [[قرآن کریم]] موارد ناپسند اختلاف با تعبیرات "[[تفرّق]]، تنازع، تقطّع، تخاصم و اختلاف" استعمال شده است. [[مسلمانان]] هم از درافتادن در وادی تفرقه و اختلاف، شدیداً [[نهی]] شده‌اند: {{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.</ref>. در مورد [[لزوم]] عمل به [[دین]] و عدم تفرقه در آن نیز آمده است: {{متن قرآن|أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ}}<ref>«دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید» سوره شوری، آیه ۱۳.</ref>. به همین صورت که قرآن کریم اختلاف در [[عقاید]] را محکوم می‌کند با هرگونه [[تنازع]] عملی نیز [[مخالفت]] نشان می‌دهد: {{متن قرآن|وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ}}<ref>«و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۴۶.</ref>. بنابراین، [[اسلام]] با [[اختلاف]] به معنای ضدّیت و [[ناسازگاری]] [[مسلمین]] نسبت به یکدیگر موافقت ندارد و وحدت‌شکنی را برای [[امت اسلامی]] نمی‌پسندد؛ زیرا [[تفرقه]] و اختلاف را کار [[مشرکان]] می‌داند: {{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ * مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا}}<ref>«و از مشرکان نباشید * از آن کسانی که دین خود را پراکندند و گروه گروه شدند» سوره روم، آیه ۳۱-۳۲.</ref>.


اختلاف [[دینی]] در میان [[ادیان]] یکی از شاخه‌های اختلاف [[عقیدتی]] است. از میان [[پیروان]] [[پیامبران پیشین]]، گروهی خاص که [[منافع]] مادی خود را در خطر می‌دیدند از روی [[ستم]] و [[طغیان]] به [[مخالفت با پیامبر]] نوظهور برمی‌خاستند. مثلاً [[یهودیان]] با آمدن [[عیسی]]{{ع}} به [[آیین مسیحیت]] تن در ندادند، چنان که بسیاری از یهودیان و [[مسیحیان]] با آمدن [[پیامبر اسلام]]{{صل}} از روی [[تعصب]] و [[عناد]] بر [[عقاید]] گذشته خویش [[ثابت]] ماندند و به تدریج، [[اختلافات]] عقیدتی تبدیل به [[منازعات]] و مخاصمان [[اجتماعی]] گردید. گاهی به رغم برخورداری پیروان یک [[دین]] از عقاید مشترک در اثر گذشت [[زمان]] و [[ظهور]] [[شبهات]] جدید در برخورد با فرهنگ‌های گوناگون، شکاف‌های مذهبی در میان پیروان یک دین رُخ نموده که باعث ظهور فرقه‌های گوناگون درون دینی شده است که در هر دینی شاخه‌های متعددی از [[مذهب]] را میتوان [[شناسایی]] کرد. انشعابات مذهبی در میان مسیحیان و [[مسلمانان]] در قالب [[مذاهب]] گوناگون، گویای چنین واقعیتی است. در [[روایات]] دینی آمده است که [[یهود]] به ۷۱ [[فرقه]] و [[نصارا]] به ۷۲ فرقه پراکنده شدند و امت اسلامی به ۷۳ فرقه پراکنده خواهد شد و همه آنان از بین میروند به جز یک فرقه که [[اهل]] [[نجات]] خواهند بود<ref>بحارالانوار، ج۲۸، ص۴.</ref>.
اختلاف [[دینی]] در میان [[ادیان]] یکی از شاخه‌های اختلاف [[عقیدتی]] است. از میان [[پیروان]] [[پیامبران پیشین]]، گروهی خاص که [[منافع]] مادی خود را در خطر می‌دیدند از روی [[ستم]] و [[طغیان]] به [[مخالفت با پیامبر]] نوظهور برمی‌خاستند. مثلاً [[یهودیان]] با آمدن [[عیسی]] {{ع}} به [[آیین مسیحیت]] تن در ندادند، چنان که بسیاری از یهودیان و [[مسیحیان]] با آمدن [[پیامبر اسلام]] {{صل}} از روی [[تعصب]] و [[عناد]] بر [[عقاید]] گذشته خویش [[ثابت]] ماندند و به تدریج، [[اختلافات]] عقیدتی تبدیل به [[منازعات]] و مخاصمان [[اجتماعی]] گردید. گاهی به رغم برخورداری پیروان یک [[دین]] از عقاید مشترک در اثر گذشت [[زمان]] و [[ظهور]] [[شبهات]] جدید در برخورد با فرهنگ‌های گوناگون، شکاف‌های مذهبی در میان پیروان یک دین رُخ نموده که باعث ظهور فرقه‌های گوناگون درون دینی شده است که در هر دینی شاخه‌های متعددی از [[مذهب]] را میتوان [[شناسایی]] کرد. انشعابات مذهبی در میان مسیحیان و [[مسلمانان]] در قالب [[مذاهب]] گوناگون، گویای چنین واقعیتی است. در [[روایات]] دینی آمده است که [[یهود]] به ۷۱ [[فرقه]] و [[نصارا]] به ۷۲ فرقه پراکنده شدند و امت اسلامی به ۷۳ فرقه پراکنده خواهد شد و همه آنان از بین میروند به جز یک فرقه که [[اهل]] [[نجات]] خواهند بود<ref>بحارالانوار، ج۲۸، ص۴.</ref>.


البته اختلاف در [[تکوین]] نه تنها [[ناپسند]] نیست، بلکه امری لازم و [[پسندیده]] است مانند [[اختلاف]] ظاهری در شکل و [[شمایل]] و قد و قامت [[انسان‌ها]]، [[اختلاف]] رنگ‌ها، اختلاف میوه‌ها، اختلاف زبان‌ها: {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ مَنَامُكُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُكُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ}}<ref>«و از نشانه‌های او، خوابتان در شب و روز و (روزی) جستنتان از بخشش اوست، همانا در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که سخن نیوشند» سوره روم، آیه ۲۳.</ref> و یا اینکه می‌فرماید: {{متن قرآن|وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا}}<ref>«با آنکه شما را گونه‌گون آفریده است» سوره نوح، آیه ۱۴.</ref> و یا اینکه اشاره به تعدد [[شرایع]] می‌کند که: {{متن قرآن|لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا}}<ref>«ما به هر یک از شما شریعت و راهی داده‌ایم» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref> یا اینکه اشاره به دگرگونی و رفت و آمد شب و [[روز]] می‌کند: {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يَذَّكَّرَ أَوْ أَرَادَ شُكُورًا}}<ref>«و اوست که شب و روز را پی سپر یکدیگر قرار داد برای آن کس که بخواهد در یاد گیرد یا بخواهد سپاس گزارد» سوره فرقان، آیه ۶۲.</ref>. مسئله اختلاف و دگرگونی شب و روز نیز، می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ}}<ref>«بی‌گمان در آفرینش آسمان‌ها و زمین و پیاپی آمدن شب و روز نشانه‌هایی برای خردمندان است» سوره آل عمران، آیه ۱۹۰.</ref>.
البته اختلاف در [[تکوین]] نه تنها [[ناپسند]] نیست، بلکه امری لازم و [[پسندیده]] است مانند [[اختلاف]] ظاهری در شکل و [[شمایل]] و قد و قامت [[انسان‌ها]]، [[اختلاف]] رنگ‌ها، اختلاف میوه‌ها، اختلاف زبان‌ها: {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ مَنَامُكُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُكُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ}}<ref>«و از نشانه‌های او، خوابتان در شب و روز و (روزی) جستنتان از بخشش اوست، همانا در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که سخن نیوشند» سوره روم، آیه ۲۳.</ref> و یا اینکه می‌فرماید: {{متن قرآن|وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا}}<ref>«با آنکه شما را گونه‌گون آفریده است» سوره نوح، آیه ۱۴.</ref> و یا اینکه اشاره به تعدد [[شرایع]] می‌کند که: {{متن قرآن|لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا}}<ref>«ما به هر یک از شما شریعت و راهی داده‌ایم» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref> یا اینکه اشاره به دگرگونی و رفت و آمد شب و [[روز]] می‌کند: {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يَذَّكَّرَ أَوْ أَرَادَ شُكُورًا}}<ref>«و اوست که شب و روز را پی سپر یکدیگر قرار داد برای آن کس که بخواهد در یاد گیرد یا بخواهد سپاس گزارد» سوره فرقان، آیه ۶۲.</ref>. مسئله اختلاف و دگرگونی شب و روز نیز، می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ}}<ref>«بی‌گمان در آفرینش آسمان‌ها و زمین و پیاپی آمدن شب و روز نشانه‌هایی برای خردمندان است» سوره آل عمران، آیه ۱۹۰.</ref>.
خط ۱۲۲: خط ۱۲۲:
[[تفرقه]] و [[اختلاف]] که در [[زندگی]] دسته جمعی [[انسان]] معمول است، ریشه [[تاریخی]] کهن دارد. از اختلاف و [[نزاع]] قاییل و [[هابیل]] تا تخاصم [[ملت‌ها]] و گروه‌ها و [[نبرد]] [[دینداران]] با دین‌ستیزان و انواع اختلاف ارضی و [[اقتصادی]] و [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] همچنان ادامه داشته و دارد. [[اختلاف]] [[بنی‌اسرائیل]] با [[موسی]] و دیگر [[پیامبران]] {{متن قرآن|قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَنْ تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَنْ تُخْلَفَهُ وَانْظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا}} <ref>«(موسی) گفت: برو که تو را در زندگی (کیفر) این است که بگویی: (به من) دست نزنید! و تو را موعدی است که در آن با تو خلاف نمی‌ورزند و (اینک) در خدایت که پیوسته در خدمتش بودی بنگر که آن را می‌سوزانیم سپس (خاکستر) آن را در دریا به هر سو می‌پاشیم» سوره طه، آیه ۹۷.</ref>، کشته شدن بی‌گناهان {{متن قرآن|وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ}}<ref> «و (یاد کنید) آنگاه را که انسانی را کشتید و در آن (با هم) به ستیزه برخاستید و خداوند چیزی را که پنهان می‌کردید آشکار کرد» سوره بقره، آیه ۷۲.</ref>، [[ستمگری]] [[فرعون]] و ایجاد [[شقاق]] در میان [[بنی‌اسرائیل]]{{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}} <ref>«بی‌گمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دسته‌دسته کرد. دسته‌ای از آنان را به ناتوانی می‌کشاند، پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را زنده وا می‌نهاد، به یقین او از تبهکاران بود» سوره قصص، آیه ۴.</ref> و [[تفرقه]] [[یهود]] و [[نصارا]] و پیدایش فرقه‌های گوناگون {{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}} <ref>«و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.</ref> به صورت کوتاه و گاه بلند در [[قرآن]] ذکر شده است.
[[تفرقه]] و [[اختلاف]] که در [[زندگی]] دسته جمعی [[انسان]] معمول است، ریشه [[تاریخی]] کهن دارد. از اختلاف و [[نزاع]] قاییل و [[هابیل]] تا تخاصم [[ملت‌ها]] و گروه‌ها و [[نبرد]] [[دینداران]] با دین‌ستیزان و انواع اختلاف ارضی و [[اقتصادی]] و [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] همچنان ادامه داشته و دارد. [[اختلاف]] [[بنی‌اسرائیل]] با [[موسی]] و دیگر [[پیامبران]] {{متن قرآن|قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَنْ تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَنْ تُخْلَفَهُ وَانْظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا}} <ref>«(موسی) گفت: برو که تو را در زندگی (کیفر) این است که بگویی: (به من) دست نزنید! و تو را موعدی است که در آن با تو خلاف نمی‌ورزند و (اینک) در خدایت که پیوسته در خدمتش بودی بنگر که آن را می‌سوزانیم سپس (خاکستر) آن را در دریا به هر سو می‌پاشیم» سوره طه، آیه ۹۷.</ref>، کشته شدن بی‌گناهان {{متن قرآن|وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ}}<ref> «و (یاد کنید) آنگاه را که انسانی را کشتید و در آن (با هم) به ستیزه برخاستید و خداوند چیزی را که پنهان می‌کردید آشکار کرد» سوره بقره، آیه ۷۲.</ref>، [[ستمگری]] [[فرعون]] و ایجاد [[شقاق]] در میان [[بنی‌اسرائیل]]{{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}} <ref>«بی‌گمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دسته‌دسته کرد. دسته‌ای از آنان را به ناتوانی می‌کشاند، پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را زنده وا می‌نهاد، به یقین او از تبهکاران بود» سوره قصص، آیه ۴.</ref> و [[تفرقه]] [[یهود]] و [[نصارا]] و پیدایش فرقه‌های گوناگون {{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}} <ref>«و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.</ref> به صورت کوتاه و گاه بلند در [[قرآن]] ذکر شده است.


در تمام [[اختلافات]] بشری، [[حل اختلافات]] نهایی به [[روز قیامت]] موکول شده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«خداوند میان کسانی که ایمان دارند و کسانی که یهودی‌اند و صابئان و مسیحیان و زرتشتیان و کسانی که شرک می‌ورزند در روز رستخیز داوری می‌کند، بی‌گمان خداوند بر هر چیزی گواه است» سوره حج، آیه ۱۷.</ref>. پیچیده‌ترین [[روابط اجتماعی]] سبب [[تنازع]] و [[اختلاف]] بیشتر در میان [[انسان‌ها]] گردیده است و [[آیه]] {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ}}<ref>«مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>، حاکی از این [[واقعیت]] است که انسان‌ها در آغاز، به خاطر داشتن [[زندگی ساده]] و نبودن روابط اجتماعی، [[اختلافات]] دامنه‌داری با هم نداشته‌اند، اما بعدها با پیچیده‌تر شدن [[زندگی اجتماعی]] و ایجاد حالت تضاد [[منافع]] و وجود [[حرص]] و [[حسد]] و [[زیاده‌خواهی]] در [[طبیعت]] [[انسان]]، [[اختلاف]] و تنازع شکل محسوس‌تری به خود گرفته است و به همین سبب [[پیامبران]] به عنوان نویدبخش و بیم‌دهنده [[برگزیده]] شدند تا انسان را به [[اعمال]] صالحش نوید دهند و از [[اعمال ناشایسته]] و زشتش بر [[حذر]] بدارند: {{متن قرآن|وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ}}<ref>«و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>. چنان که درباره [[داود]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ}}<ref>«ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن» سوره ص، آیه ۲۶.</ref> و داستان [[داوری]] او هم که منجر به [[توبه]] گردید در آیه {{متن قرآن|وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ * إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُم بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاء الصِّرَاطِ * إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ * قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنْ الْخُلَطَاء لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَّا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ}} <ref>«و آیا خبر آن دادخواهان به تو رسیده است که از دیوار نمازگاه فرا رفتند؟ * آنگاه که بر داود وارد شدند و او از ایشان ترسید؛ گفتند: نترس! ما دو داد خواهیم که یکی بر دیگری ستم کرده است، میان ما به درستی داوری کن و ستم مکن و ما را به راه میانه راهنما باش! * این برادر من است که نود و نه میش دارد و من یک میش دارم، و می‌گوید آن را (هم) به من واگذار و در گفتار بر من چیرگی دارد * (داود) گفت: بی‌گمان او با خواستن میش تو برای افزودن به میش‌های خویش، به تو ستم کرده است و بسیاری از همکاران بر یکدیگر ستم روا می‌دارند جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و آنان اندکند؛ و داود دانست که ما او را آزموده‌ایم و از پروردگار خویش آمرزش خواست و به سجده درافتاد و (به سوی ما) بازگشت» سوره ص، آیه ۲۱-۲۴.</ref> ذکر شده است. در دیگر [[آیات]] سخن از [[داوری]] [[پیامبر]] در میان [[مردم]] مطرح گردیده است {{متن قرآن|وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref> «و چون به سوی خداوند و پیامبرش فرا خوانده می‌شوند تا (پیامبر) میان آنان داوری کند ناگاه گروهی از آنان رو می‌گردانند» سوره نور، آیه ۴۸</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«جز این نیست که گفتار مؤمنان چون به سوی خداوند و پیامبرش فرا خوانده شوند تا (پیامبر) میان آنان داوری کند این است که می‌گویند: شنیدیم و فرمان بردیم و آنانند که رستگارند» سوره نور، آیه ۵۱</ref>؛ {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}} «پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref> و نیز از [[داوری]] بردن نزد [[طاغوت]] [[نهی]] شده است{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا}} <ref>«آیا به آن کسان ننگریسته‌ای که گمان می‌برند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند» سوره نساء، آیه ۶۰.</ref>.
در تمام [[اختلافات]] بشری، [[حل اختلافات]] نهایی به [[روز قیامت]] موکول شده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«خداوند میان کسانی که ایمان دارند و کسانی که یهودی‌اند و صابئان و مسیحیان و زرتشتیان و کسانی که شرک می‌ورزند در روز رستخیز داوری می‌کند، بی‌گمان خداوند بر هر چیزی گواه است» سوره حج، آیه ۱۷.</ref>. پیچیده‌ترین [[روابط اجتماعی]] سبب [[تنازع]] و [[اختلاف]] بیشتر در میان [[انسان‌ها]] گردیده است و [[آیه]] {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ}}<ref>«مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>، حاکی از این [[واقعیت]] است که انسان‌ها در آغاز، به خاطر داشتن [[زندگی ساده]] و نبودن روابط اجتماعی، [[اختلافات]] دامنه‌داری با هم نداشته‌اند، اما بعدها با پیچیده‌تر شدن [[زندگی اجتماعی]] و ایجاد حالت تضاد [[منافع]] و وجود [[حرص]] و [[حسد]] و [[زیاده‌خواهی]] در [[طبیعت]] [[انسان]]، [[اختلاف]] و تنازع شکل محسوس‌تری به خود گرفته است و به همین سبب [[پیامبران]] به عنوان نویدبخش و بیم‌دهنده [[برگزیده]] شدند تا انسان را به [[اعمال]] صالحش نوید دهند و از [[اعمال ناشایسته]] و زشتش بر [[حذر]] بدارند: {{متن قرآن|وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ}}<ref>«و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>. چنان که درباره [[داود]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ}}<ref>«ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن» سوره ص، آیه ۲۶.</ref> و داستان [[داوری]] او هم که منجر به [[توبه]] گردید در آیه {{متن قرآن|وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ * إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُم بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاء الصِّرَاطِ * إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ * قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنْ الْخُلَطَاء لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَّا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ}} <ref>«و آیا خبر آن دادخواهان به تو رسیده است که از دیوار نمازگاه فرا رفتند؟ * آنگاه که بر داود وارد شدند و او از ایشان ترسید؛ گفتند: نترس! ما دو داد خواهیم که یکی بر دیگری ستم کرده است، میان ما به درستی داوری کن و ستم مکن و ما را به راه میانه راهنما باش! * این برادر من است که نود و نه میش دارد و من یک میش دارم، و می‌گوید آن را (هم) به من واگذار و در گفتار بر من چیرگی دارد * (داود) گفت: بی‌گمان او با خواستن میش تو برای افزودن به میش‌های خویش، به تو ستم کرده است و بسیاری از همکاران بر یکدیگر ستم روا می‌دارند جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و آنان اندکند؛ و داود دانست که ما او را آزموده‌ایم و از پروردگار خویش آمرزش خواست و به سجده درافتاد و (به سوی ما) بازگشت» سوره ص، آیه ۲۱-۲۴.</ref> ذکر شده است. در دیگر [[آیات]] سخن از [[داوری]] [[پیامبر]] در میان [[مردم]] مطرح گردیده است {{متن قرآن|وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref> «و چون به سوی خداوند و پیامبرش فرا خوانده می‌شوند تا (پیامبر) میان آنان داوری کند ناگاه گروهی از آنان رو می‌گردانند» سوره نور، آیه ۴۸</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«جز این نیست که گفتار مؤمنان چون به سوی خداوند و پیامبرش فرا خوانده شوند تا (پیامبر) میان آنان داوری کند این است که می‌گویند: شنیدیم و فرمان بردیم و آنانند که رستگارند» سوره نور، آیه ۵۱</ref>؛ {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}} «پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref> و نیز از [[داوری]] بردن نزد [[طاغوت]] [[نهی]] شده است{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا}} <ref>«آیا به آن کسان ننگریسته‌ای که گمان می‌برند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند» سوره نساء، آیه ۶۰.</ref>.


'''نتیجه اینکه:''' [[مردم]] موظف‌اند از هر گونه [[اختلاف]] و [[تفرقه]] در [[دین]] و [[تنازع]] و تخاصم بپرهیزند و بر اساس [[کتاب خدا]] و [[سنت]] [[رسول]]{{صل}} و شیوه [[اهل بیت]] اطهار{{عم}} او عمل کنند و با ریشه‌های اختلاف به گونه اساسی یعنی [[ترویج]] [[فرهنگ]] صحیح [[دینی]] [[مبارزه]] کنند که عمده اساس و عوامل اختلاف به اموری از قبیل: [[نادانی]] و [[ناآگاهی]]، [[تعصبات قومی]]، [[نژادی]]، قبیله‌ای، دینی، مذهبی، [[دنیاطلبی]] و [[زیاده‌خواهی]] و به‌ویژه [[رذائل اخلاقی]] از قبیل [[حرص]] و [[حسد]] و [[تکبر]] بر می‌گردد. البته [[جهل و نادانی]] و نا [[آگاهی]] از مسائل صحیح دینی چه بسا تشدید کننده [[اختلافات]] باشد.
'''نتیجه اینکه:''' [[مردم]] موظف‌اند از هر گونه [[اختلاف]] و [[تفرقه]] در [[دین]] و [[تنازع]] و تخاصم بپرهیزند و بر اساس [[کتاب خدا]] و [[سنت]] [[رسول]] {{صل}} و شیوه [[اهل بیت]] اطهار {{عم}} او عمل کنند و با ریشه‌های اختلاف به گونه اساسی یعنی [[ترویج]] [[فرهنگ]] صحیح [[دینی]] [[مبارزه]] کنند که عمده اساس و عوامل اختلاف به اموری از قبیل: [[نادانی]] و [[ناآگاهی]]، [[تعصبات قومی]]، [[نژادی]]، قبیله‌ای، دینی، مذهبی، [[دنیاطلبی]] و [[زیاده‌خواهی]] و به‌ویژه [[رذائل اخلاقی]] از قبیل [[حرص]] و [[حسد]] و [[تکبر]] بر می‌گردد. البته [[جهل و نادانی]] و نا [[آگاهی]] از مسائل صحیح دینی چه بسا تشدید کننده [[اختلافات]] باشد.


داستان [[حکمیت]] در [[تاریخ]] [[صفین]]، نمونه‌ای از این تراژدی [[فرهنگی]] به حساب می‌آید. همچنین تفسیرهای غلط از [[معارف دین]] و [[آیات قرآن کریم]] هم میتواند به فجایع بینجامد. همچنین [[وسوسه‌های شیطان]] در این باره میتواند بر دامن اختلافات بیفزاید {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ}}<ref> «شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست می‌کشید؟» سوره مائده، آیه ۹۱</ref>؛ {{متن قرآن|وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ}}<ref>«و پدر و مادر خود را بر اورنگ (خویش) فرا برد و همه برای او به فروتنی در افتادند و گفت: پدر جان! این تعبیر خواب پیشین من است که خداوند آن را درست گردانید و بی‌گمان به من نیکی فرمود هنگامی که مرا از زندان بیرون آورد و شما را پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را خراب کرده بود از بیابان (نزد من) آورد؛ به راستی پروردگارم در آنچه بخواهد، نازک‌بین است؛ همانا اوست که دانای فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.</ref>.  
داستان [[حکمیت]] در [[تاریخ]] [[صفین]]، نمونه‌ای از این تراژدی [[فرهنگی]] به حساب می‌آید. همچنین تفسیرهای غلط از [[معارف دین]] و [[آیات قرآن کریم]] هم میتواند به فجایع بینجامد. همچنین [[وسوسه‌های شیطان]] در این باره میتواند بر دامن اختلافات بیفزاید {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ}}<ref> «شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست می‌کشید؟» سوره مائده، آیه ۹۱</ref>؛ {{متن قرآن|وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ}}<ref>«و پدر و مادر خود را بر اورنگ (خویش) فرا برد و همه برای او به فروتنی در افتادند و گفت: پدر جان! این تعبیر خواب پیشین من است که خداوند آن را درست گردانید و بی‌گمان به من نیکی فرمود هنگامی که مرا از زندان بیرون آورد و شما را پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را خراب کرده بود از بیابان (نزد من) آورد؛ به راستی پروردگارم در آنچه بخواهد، نازک‌بین است؛ همانا اوست که دانای فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.</ref>.  
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش