اسعد بن سلامه اشهلی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
 
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اسعد بن سلامه اشهلی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اسعد بن سلامه اشهلی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
وی فرزند [[سلمة بن وقش]] از تیره بنوعبد الأشهل از [[قبیله اوس]] با [[کنیه]] «ابونائله» <ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۰۶.</ref> و [[برادر]] رضاعی [[کعب بن اشرف]] است<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۳۰۵.</ref>. همچنین شرح حال او را ذیل اسامی «سعد»، «اسعد»، «سلکان» و کنیه ابونائله آورده‌اند<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۸۲ و ج۳، ص۲۷۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۰۶ و ۴۳۸.</ref>.
وی فرزند [[سلمة بن وقش]] از تیره بنوعبد الأشهل از [[قبیله اوس]] با [[کنیه]] «ابونائله» <ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۰۶.</ref> و [[برادر]] رضاعی [[کعب بن اشرف]] است<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۳۰۵.</ref>. همچنین شرح حال او را ذیل اسامی «سعد»، «اسعد»، «سلکان» و کنیه ابونائله آورده‌اند<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۸۲ و ج۳، ص۲۷۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۰۶ و ۴۳۸.</ref>.


خط ۸: خط ۸:
وی از [[شاعران]]<ref>ابن هشام، ج۳، ص۵۸؛ ابن اثیر، ج۶، ص۳۰۵.</ref> و تیراندازان ماهر عصر خود<ref>ابن عساکر، ج۱۹، ص۴۱۰.</ref> به شمار می‌رفت. در [[غزوه بدر]]<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۱۷۸.</ref>، [[أحد]] و [[جنگ‌ها]] و سریه‌های دیگر حضور داشت<ref>واقدی، ج۱، ص۲۴۳ و ۴۲۳ و ج۲، ص۴۹۸، ۵۵۱ و ۸۰۰ و ج۳، ص۹۸۵ ۱۰۳۴ و ۱۰۵۴.</ref>.
وی از [[شاعران]]<ref>ابن هشام، ج۳، ص۵۸؛ ابن اثیر، ج۶، ص۳۰۵.</ref> و تیراندازان ماهر عصر خود<ref>ابن عساکر، ج۱۹، ص۴۱۰.</ref> به شمار می‌رفت. در [[غزوه بدر]]<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۱۷۸.</ref>، [[أحد]] و [[جنگ‌ها]] و سریه‌های دیگر حضور داشت<ref>واقدی، ج۱، ص۲۴۳ و ۴۲۳ و ج۲، ص۴۹۸، ۵۵۱ و ۸۰۰ و ج۳، ص۹۸۵ ۱۰۳۴ و ۱۰۵۴.</ref>.


[[رسول خدا]]{{صل}} به [[محمد بن مسلمه]] دستور داد کعب بن اشرف که [[زنان]] [[مسلمان]] را [[سب]] و هجو می‌کرد، بکشد. محمد بن مسلمه با چند نفر از [[قبیله]] بنو عبدالاشهل، از جمله ابونائله اسعد بن سلامه برادر رضاعی کعب که در [[جاهلیت]] [[همنشین]] او و مورد اعتمادش بود<ref>واقدی، ج۲، ص۴۵۶؛ ابن عبد البر، ج۴، ص۳۲۹؛ ابن حجر، فتح، ج۷، ص۲۶۰.</ref>، [[سخن]] گفت و آنان پذیرفتند او را [[یاری]] دهند. ابونائله نزد کعب بن اشرف رفت و گفت: آمدن محمد به [[مدینه]] برای ما و [[مردم]] بلایی شده است. کعب گفت: هر تصمیمی بگیرید با شما هستیم. ابونائله گفت: [[فرزندان]] ما در [[سختی]] هستند. به ما آذوقه [[قرض]] بده تا چیزی نزد شما به [[ودیعه]] بگذاریم، ولی ما به جز [[سلاح]] چیز دیگری نداریم. کعب پذیرفت. ابونائله شبانه همراه یارانش با سلاح در بیرون قلعه توقف کردند. وی نزد کعب آمد و با هم از قلعه خارج شدند. پس از مدتی [[گفتگو]]، ابونائله موی سرش را گرفت و به [[یاران]] خود گفت: این [[دشمن خدا]] را بکشید<ref>ابن هشام، ج۲، ص۵۷؛ سرخسی، ج۱، ص۲۷۴؛ ابن شبه، ج۲، ص۴۵۷؛ واقدی، ج۲، ص۱۸۷ و ۱۸۹.</ref>.
[[رسول خدا]] {{صل}} به [[محمد بن مسلمه]] دستور داد کعب بن اشرف که [[زنان]] [[مسلمان]] را [[سب]] و هجو می‌کرد، بکشد. محمد بن مسلمه با چند نفر از [[قبیله]] بنو عبدالاشهل، از جمله ابونائله اسعد بن سلامه برادر رضاعی کعب که در [[جاهلیت]] [[همنشین]] او و مورد اعتمادش بود<ref>واقدی، ج۲، ص۴۵۶؛ ابن عبد البر، ج۴، ص۳۲۹؛ ابن حجر، فتح، ج۷، ص۲۶۰.</ref>، [[سخن]] گفت و آنان پذیرفتند او را [[یاری]] دهند. ابونائله نزد کعب بن اشرف رفت و گفت: آمدن محمد به [[مدینه]] برای ما و [[مردم]] بلایی شده است. کعب گفت: هر تصمیمی بگیرید با شما هستیم. ابونائله گفت: [[فرزندان]] ما در [[سختی]] هستند. به ما آذوقه [[قرض]] بده تا چیزی نزد شما به [[ودیعه]] بگذاریم، ولی ما به جز [[سلاح]] چیز دیگری نداریم. کعب پذیرفت. ابونائله شبانه همراه یارانش با سلاح در بیرون قلعه توقف کردند. وی نزد کعب آمد و با هم از قلعه خارج شدند. پس از مدتی [[گفتگو]]، ابونائله موی سرش را گرفت و به [[یاران]] خود گفت: این [[دشمن خدا]] را بکشید<ref>ابن هشام، ج۲، ص۵۷؛ سرخسی، ج۱، ص۲۷۴؛ ابن شبه، ج۲، ص۴۵۷؛ واقدی، ج۲، ص۱۸۷ و ۱۸۹.</ref>.


حکایت دیگر از ابونائله، حضور وی در [[دفن]] جنازه [[سعد بن معاذ]] است که داخل [[قبر]] سعد رفت<ref>واقدی، ج۲، ص۵۲۹؛ ابن سعد، ج۳، ص۳۲۰.</ref>. گویند سلکان (بخوان [[اسعد]]) در [[فتح مکه]] [[پرچمدار]] [[قبیله]] بنو عبدالأشهل بود<ref>واقدی، ج۲، ص۸۰۰.</ref>، وی به همراه برادرش [[سلمه]]<ref>ابن حبان، مشاهیر، ص۴۱.</ref> [[بشارت]] [[قبول توبه]] [[مرارة بن ربیع]] (به سبب [[تخلف]] از [[جنگ تبوک]]) را به او داد<ref>واقدی، ج۳، ص۱۹۶.</ref>.
حکایت دیگر از ابونائله، حضور وی در [[دفن]] جنازه [[سعد بن معاذ]] است که داخل [[قبر]] سعد رفت<ref>واقدی، ج۲، ص۵۲۹؛ ابن سعد، ج۳، ص۳۲۰.</ref>. گویند سلکان (بخوان [[اسعد]]) در [[فتح مکه]] [[پرچمدار]] [[قبیله]] بنو عبدالأشهل بود<ref>واقدی، ج۲، ص۸۰۰.</ref>، وی به همراه برادرش [[سلمه]]<ref>ابن حبان، مشاهیر، ص۴۱.</ref> [[بشارت]] [[قبول توبه]] [[مرارة بن ربیع]] (به سبب [[تخلف]] از [[جنگ تبوک]]) را به او داد<ref>واقدی، ج۳، ص۱۹۶.</ref>.
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش