جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اشیم ضبابی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
اشیم منسوب به تیره بنی ضباب از [[قبیله]] [[بنی کلاب]] است<ref>ابن ماکولا، ج۵، ص۲۱۷؛ ابن عساکر، ج۲۳، ص۱۸۶.</ref>. درباره او مطالب چندانی دانسته نیست، اما منابع در [[صحابی]] بودنش اتفاق دارند<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۴۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۵۱؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۴۱.</ref>. منابع، تنها به ذکر نام و ماجرای [[ارث]] بردن [[زن]] اشیم از او بسنده کردهاند. | اشیم منسوب به تیره بنی ضباب از [[قبیله]] [[بنی کلاب]] است<ref>ابن ماکولا، ج۵، ص۲۱۷؛ ابن عساکر، ج۲۳، ص۱۸۶.</ref>. درباره او مطالب چندانی دانسته نیست، اما منابع در [[صحابی]] بودنش اتفاق دارند<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۴۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۵۱؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۴۱.</ref>. منابع، تنها به ذکر نام و ماجرای [[ارث]] بردن [[زن]] اشیم از او بسنده کردهاند. | ||
اشیم در حالی که [[مسلمان]] بود، در [[زمان رسول خدا]]{{صل}} به [[خطا]] کشته شد<ref>احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۵۳؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۴۱؛ طبرانی، ج۸، ص۳۰۰.</ref>، اما در کجا و چگونه معلوم نیست. بعدها [[عمر بن خطاب]] [[فتوا]] داد زن، از دیه شوی خود ارث نمیبرد. عدهای از [[صحابه]] با این [[حکم]] [[مخالفت]] کردند. در این باره از [[صحابه رسول خدا]]{{صل}} سؤال شد و [[ضحاک بن سفیان کلابی]] گفت: هنگامی که اشیم کشته شد، [[رسول خدا]]{{صل}} [[حکم]] کرد زن اشیم را از دیه او ارث دهیم و ما نیز چنین کردیم<ref>ابن ماجه، ج۲، ص۸۸۳؛ ابوداود، ج۲، ص۱۲؛ شافعی، ص۲۰۳؛ بیهقی، ج۸، ص۵۷ و ۱۳۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۵۱.</ref>. | اشیم در حالی که [[مسلمان]] بود، در [[زمان رسول خدا]] {{صل}} به [[خطا]] کشته شد<ref>احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۵۳؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۴۱؛ طبرانی، ج۸، ص۳۰۰.</ref>، اما در کجا و چگونه معلوم نیست. بعدها [[عمر بن خطاب]] [[فتوا]] داد زن، از دیه شوی خود ارث نمیبرد. عدهای از [[صحابه]] با این [[حکم]] [[مخالفت]] کردند. در این باره از [[صحابه رسول خدا]] {{صل}} سؤال شد و [[ضحاک بن سفیان کلابی]] گفت: هنگامی که اشیم کشته شد، [[رسول خدا]] {{صل}} [[حکم]] کرد زن اشیم را از دیه او ارث دهیم و ما نیز چنین کردیم<ref>ابن ماجه، ج۲، ص۸۸۳؛ ابوداود، ج۲، ص۱۲؛ شافعی، ص۲۰۳؛ بیهقی، ج۸، ص۵۷ و ۱۳۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۵۱.</ref>. | ||
[[سعید بن مسیب]] گوید: عمر بن خطاب در [[منی]] [[خطبه]] خواند و از پیش خود درباره [[میراث]] [[زن]] از دیه شوهر سخنانی گفت، اما با [[اعتراض]] [[ضحاک بن سفیان]]<ref>با کمی اختلاف، ر.ک: ابن ابی عاصم، ج۳، ص۱۶۶.</ref>، رو به رو شد. عمر از فتوایش برگشت<ref>نووی، ج۱۸، ص۴۳۷؛ مالک، ج۲، ص۸۶۶.</ref>. به هر روی، برای ارث بردن زن از دیه [[همسر]]، به داستان اشیم [[استشهاد]] شده است<ref>ترمذی، ج۲، ص۴۳۴؛ عبدالرزاق صنعانی، ج۹، ص۳۹۸؛ طوسی، ج۴، ص۱۱۵.</ref><ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اشیم ضبابی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۹۶.</ref> | [[سعید بن مسیب]] گوید: عمر بن خطاب در [[منی]] [[خطبه]] خواند و از پیش خود درباره [[میراث]] [[زن]] از دیه شوهر سخنانی گفت، اما با [[اعتراض]] [[ضحاک بن سفیان]]<ref>با کمی اختلاف، ر. ک: ابن ابی عاصم، ج۳، ص۱۶۶.</ref>، رو به رو شد. عمر از فتوایش برگشت<ref>نووی، ج۱۸، ص۴۳۷؛ مالک، ج۲، ص۸۶۶.</ref>. به هر روی، برای ارث بردن زن از دیه [[همسر]]، به داستان اشیم [[استشهاد]] شده است<ref>ترمذی، ج۲، ص۴۳۴؛ عبدالرزاق صنعانی، ج۹، ص۳۹۸؛ طوسی، ج۴، ص۱۱۵.</ref><ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اشیم ضبابی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۹۶.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |