اعتراض: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲
جز
خط ۱: خط ۱:


==حکم شرعی اعتراض==
== حکم شرعی اعتراض ==
به طور کلّی اگر سخن یا عملی با همه شرایط لازم برای جواز صدور یا صحّت [[شرعی]] آن، از فرد صاحب صلاحیّتی صادر شود، [[اعتراض]] به آن جایز نیست، مانند سخن یا [[عمل]] [[معصوم]]{{ع}} <ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص:۲۹۶؛ المقنعة، ص:۲۸۷ و ۷۰۵</ref>، [[حاکم شرع]] در صورتی که خطای او معلوم نباشد،<ref>جواهر الکلام، ج۴۰، ص:۱۰۵.</ref> [[پدر]] و جدّ نسبت به کسانی که برآنها [[ولایت]] دارند، مرد و [[زن]] [[آزاد]] و [[رشید]] نسبت به [[جان]] و مالشان <ref>الخلاف، ج۳، ص:۲۱۲؛ النهایة، ص:۶۰۹؛ شرائع الاسلام، ج۲، ص:۴۷۳؛ الموسوعة الفقهیة المُیَسَّرة، ج۴، ص:۱۴۱.</ref>، قَیِّم و [[وصیّ]] نسبت به افرادی که بر آنان [[حقّ]] قیمومت و [[وصایت]] دارند و کسی که از سوی دیگری مانند [[مالک]] یا [[شارع]] یا کسی که حقّ [[اذن]] دادن دارد [[مأذون]] باشد. بنابر این ضابطه، اعتراض یکی از دو طرف دعوا به [[حکم]] قاضی‏ای که [[علم]] به [[خطا]] و یا [[فسق]] او دارد صحیح و جایز است.<ref> [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۵۹۵.</ref>
به طور کلّی اگر سخن یا عملی با همه شرایط لازم برای جواز صدور یا صحّت [[شرعی]] آن، از فرد صاحب صلاحیّتی صادر شود، [[اعتراض]] به آن جایز نیست، مانند سخن یا [[عمل]] [[معصوم]] {{ع}} <ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص:۲۹۶؛ المقنعة، ص:۲۸۷ و ۷۰۵</ref>، [[حاکم شرع]] در صورتی که خطای او معلوم نباشد،<ref>جواهر الکلام، ج۴۰، ص:۱۰۵.</ref> [[پدر]] و جدّ نسبت به کسانی که برآنها [[ولایت]] دارند، مرد و [[زن]] [[آزاد]] و [[رشید]] نسبت به [[جان]] و مالشان <ref>الخلاف، ج۳، ص:۲۱۲؛ النهایة، ص:۶۰۹؛ شرائع الاسلام، ج۲، ص:۴۷۳؛ الموسوعة الفقهیة المُیَسَّرة، ج۴، ص:۱۴۱.</ref>، قَیِّم و [[وصیّ]] نسبت به افرادی که بر آنان [[حقّ]] قیمومت و [[وصایت]] دارند و کسی که از سوی دیگری مانند [[مالک]] یا [[شارع]] یا کسی که حقّ [[اذن]] دادن دارد [[مأذون]] باشد. بنابر این ضابطه، اعتراض یکی از دو طرف دعوا به [[حکم]] قاضی‏ای که [[علم]] به [[خطا]] و یا [[فسق]] او دارد صحیح و جایز است.<ref> [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۵۹۵.</ref>


==[[اعتراض]] بر [[بی عدالتی]]‌ها==
== [[اعتراض]] بر [[بی عدالتی]]‌ها ==
اعتراض بر عدالتی‌ها یکی از روش‌های صحیح تحقّق "[[امر به معروف]]" و "[[نهی از منکر]]" است.
اعتراض بر عدالتی‌ها یکی از روش‌های صحیح تحقّق "[[امر به معروف]]" و "[[نهی از منکر]]" است.


اگر همه [[مردم]] بر [[کاستی‌ها]]، [[زشتی‌ها]]، [[بی‌عدالتی‌ها]]، اعتراض کنند و آنها را [[تذکّر]] دهند و تا [[اصلاح]] نشود، [[سکوت]] نکنند، [[رهبران]] و [[کارگزاران حکومتی]] ناچار می‌شوند [[راه]] [[صلاح]] و [[سازندگی]] را بروند.
اگر همه [[مردم]] بر [[کاستی‌ها]]، [[زشتی‌ها]]، [[بی‌عدالتی‌ها]]، اعتراض کنند و آنها را [[تذکّر]] دهند و تا [[اصلاح]] نشود، [[سکوت]] نکنند، [[رهبران]] و [[کارگزاران حکومتی]] ناچار می‌شوند [[راه]] [[صلاح]] و [[سازندگی]] را بروند.


یکی از [[مبارزات]] منفی [[حضرت امیرالمؤمنین]]{{ع}} در دوران ۲۵ ساله [[انزوا]]، اعتراض بر بی‌عدالتی‌های [[حاکمان]] بود که: هم مردم را بیدار و [[روح]] [[شجاعت]] را در مردم تقویت کرد، و هم حاکمان [[مغرور]] را وادار به عقب نشینی و [[نرمش]] ساخت.
یکی از [[مبارزات]] منفی [[حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}} در دوران ۲۵ ساله [[انزوا]]، اعتراض بر بی‌عدالتی‌های [[حاکمان]] بود که: هم مردم را بیدار و [[روح]] [[شجاعت]] را در مردم تقویت کرد، و هم حاکمان [[مغرور]] را وادار به عقب نشینی و [[نرمش]] ساخت.


در [[حکومت]] [[خلیفه]] اوّل بارها و بارها از [[کشتار]] و [[غصب]] [[اموال]] و [[جعل]] و [[تحریف]] [[دستگاه حکومت]] [[انتقاد]] کرد، و مردم را به [[نظارت]] و دخالت فراخواند. تا آنکه زیر [[شمشیر]] برهنه قرار گرفت، امّا دست از [[تبلیغ]] و [[ارشاد]] برنداشت. و در [[خطبه ۳]] کاستی‌ها و [[ستمکاری]] [[خلافت]] او را اینگونه توضیح داد: "[[آگاه]] باشید! به [[خدا]] [[سوگند]]! [[ابابکر]]، [[جامه]] خلافت را بر تن کرد، در حالی که می‌دانست، جایگاه من در [[حکومت اسلامی]]، چون مِحوَر سنگ‌های آسیاب است «که بدون آن آسیاب حرکت نمی‌کند» او می‌دانست که سیل [[علوم]] از دامن کوهسار من جاری است، و مرغان دور پرواز [[اندیشه‌ها]] به بُلَندای [[ارزش]] من نتوانند پرواز کرد، پس من رِدای [[خلافت]]، رها کرده، و دامن جمع نموده از آن کنارگیری کردم، و در این [[اندیشه]] بودم، که آیا با دست تنها برای گرفتن [[حق]] خود بپا خیزم؟ یا در این محیط خفقان‌زا و [[تاریکی]] که به وجود آوردند، [[صبر]] پیشه سازم؟ که [[پیران]] را فرسوده، [[جوانان]] را پیر، و مردان با [[ایمان]] را تا [[قیامت]] و [[ملاقات]] [[پروردگار]] [[اندوهگین]] نگه می‌دارد. پس از ارزیابی درست، صبر و [[بردباری]] را خِرَدمندانه‌تر دیدم، پس صبر کردم در حالی که گویا [[خار در چشم]] و استخوان در گلوی من مانده بود، و با دیدگان خود می‌نگریستم که [[میراث]] مرا به [[غارت]] می‌برند! تا اینکه [[خلیفه]] اوّل، به [[راه]] خود رفت و خلافت را به پسر خَطّاب سپرد»<ref>{{متن حدیث|أَمَا وَ اَللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا اِبْنُ أَبِي قُحَافَةَ وَ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّي مِنْهَا مَحَلُّ اَلْقُطْبِ مِنَ اَلرَّحَى يَنْحَدِرُ عَنِّي اَلسَّيْلُ وَ لاَ يَرْقَى إِلَيَّ اَلطَّيْرُ وَ لَكِنْ سَدَلْتُ دُونَهَا ثَوْباً وَ طَوَيْتُ عَنْهَا كَشْحاً وَ طَفِقْتُ أَرْتَئِي مِنْ أَنْ أَصُولَ بِيَدٍ جَذَّاءَ أَوْ أَصْبِرَ عَلَى طَخْيَةٍ عَمْيَاءَ ترضع [يَشِيبُ] فِيهَا اَلصَّغِيرُ وَ يُذَبُّ فِيهَا اَلْكَبِيرُ وَ يَكْدَحُ فِيهَا مُؤْمِنٌ حَتَّى يَلْقَى رَبَّهُ فَرَأَيْتُ اَلصَّبْرَ عَلَى هَاتَيْنِ أَحْجَى فَصَبَرْتُ وَ فِي اَلْعَيْنِ قَذًى وَ فِي اَلْحَلْقِ شَجًا مِنْ أَنْ أَرَى تُرَاثِي نَهْباً إِلَى أَنْ حَضَرَتْهُ اَلْوَفَاةُ فَأَدْلَى بِهَا إِلَى عُمَرَ بَعْدَ وَفَاتِهِ لَشَدَّ مَا شُطِرَ ضَرْعَاهَا: شَتَّانَ مَا يَوْمِي عَلَى كُورِهَا وَ يَوْمُ حَيَّانَ أَخِي جَابِرٍ}}خطبه ۱/۳ [[نهج‌البلاغه]] معجم المفهرس [[محمد دشتی]]، که برخی از اسناد آن به این شرح است:
در [[حکومت]] [[خلیفه]] اوّل بارها و بارها از [[کشتار]] و [[غصب]] [[اموال]] و [[جعل]] و [[تحریف]] [[دستگاه حکومت]] [[انتقاد]] کرد، و مردم را به [[نظارت]] و دخالت فراخواند. تا آنکه زیر [[شمشیر]] برهنه قرار گرفت، امّا دست از [[تبلیغ]] و [[ارشاد]] برنداشت. و در [[خطبه ۳]] کاستی‌ها و [[ستمکاری]] [[خلافت]] او را اینگونه توضیح داد: "[[آگاه]] باشید! به [[خدا]] [[سوگند]]! [[ابابکر]]، [[جامه]] خلافت را بر تن کرد، در حالی که می‌دانست، جایگاه من در [[حکومت اسلامی]]، چون مِحوَر سنگ‌های آسیاب است «که بدون آن آسیاب حرکت نمی‌کند» او می‌دانست که سیل [[علوم]] از دامن کوهسار من جاری است، و مرغان دور پرواز [[اندیشه‌ها]] به بُلَندای [[ارزش]] من نتوانند پرواز کرد، پس من رِدای [[خلافت]]، رها کرده، و دامن جمع نموده از آن کنارگیری کردم، و در این [[اندیشه]] بودم، که آیا با دست تنها برای گرفتن [[حق]] خود بپا خیزم؟ یا در این محیط خفقان‌زا و [[تاریکی]] که به وجود آوردند، [[صبر]] پیشه سازم؟ که [[پیران]] را فرسوده، [[جوانان]] را پیر، و مردان با [[ایمان]] را تا [[قیامت]] و [[ملاقات]] [[پروردگار]] [[اندوهگین]] نگه می‌دارد. پس از ارزیابی درست، صبر و [[بردباری]] را خِرَدمندانه‌تر دیدم، پس صبر کردم در حالی که گویا [[خار در چشم]] و استخوان در گلوی من مانده بود، و با دیدگان خود می‌نگریستم که [[میراث]] مرا به [[غارت]] می‌برند! تا اینکه [[خلیفه]] اوّل، به [[راه]] خود رفت و خلافت را به پسر خَطّاب سپرد»<ref>{{متن حدیث|أَمَا وَ اَللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا اِبْنُ أَبِي قُحَافَةَ وَ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّي مِنْهَا مَحَلُّ اَلْقُطْبِ مِنَ اَلرَّحَى يَنْحَدِرُ عَنِّي اَلسَّيْلُ وَ لاَ يَرْقَى إِلَيَّ اَلطَّيْرُ وَ لَكِنْ سَدَلْتُ دُونَهَا ثَوْباً وَ طَوَيْتُ عَنْهَا كَشْحاً وَ طَفِقْتُ أَرْتَئِي مِنْ أَنْ أَصُولَ بِيَدٍ جَذَّاءَ أَوْ أَصْبِرَ عَلَى طَخْيَةٍ عَمْيَاءَ ترضع [يَشِيبُ] فِيهَا اَلصَّغِيرُ وَ يُذَبُّ فِيهَا اَلْكَبِيرُ وَ يَكْدَحُ فِيهَا مُؤْمِنٌ حَتَّى يَلْقَى رَبَّهُ فَرَأَيْتُ اَلصَّبْرَ عَلَى هَاتَيْنِ أَحْجَى فَصَبَرْتُ وَ فِي اَلْعَيْنِ قَذًى وَ فِي اَلْحَلْقِ شَجًا مِنْ أَنْ أَرَى تُرَاثِي نَهْباً إِلَى أَنْ حَضَرَتْهُ اَلْوَفَاةُ فَأَدْلَى بِهَا إِلَى عُمَرَ بَعْدَ وَفَاتِهِ لَشَدَّ مَا شُطِرَ ضَرْعَاهَا: شَتَّانَ مَا يَوْمِي عَلَى كُورِهَا وَ يَوْمُ حَيَّانَ أَخِي جَابِرٍ}}خطبه ۱/۳ [[نهج‌البلاغه]] معجم المفهرس [[محمد دشتی]]، که برخی از اسناد آن به این شرح است:
#کتاب الجمل ص ۱۲۶ و ۱۷۱: [[شیخ مفید]] (متوفای ۴۱۳ ه)
# کتاب الجمل ص ۱۲۶ و ۱۷۱: [[شیخ مفید]] (متوفای ۴۱۳ ه)
#الفهرست ص ۹۲: [[نجاشی]] (متوفای ۴۵۰ ه)
# الفهرست ص ۹۲: [[نجاشی]] (متوفای ۴۵۰ ه)
#الفهرست ص ۲۲۴: [[ابن ندیم]] (متوفای ۴۳۸ ه)
# الفهرست ص ۲۲۴: [[ابن ندیم]] (متوفای ۴۳۸ ه)
# [[الانصاف فی الامامة]]: ابی‌جعفر [[ابن قبه رازی]] (متوفای ۳۱۹ ه)
# [[الانصاف فی الامامة]]: ابی‌جعفر [[ابن قبه رازی]] (متوفای ۳۱۹ ه)
# [[معانی الاخبار]] ص۳۶۰ و۳۶۱ و۳۶۲: [[شیخ صدوق]] (متوفای ۳۸۱ ه)
# [[معانی الاخبار]] ص۳۶۰ و۳۶۱ و۳۶۲: [[شیخ صدوق]] (متوفای ۳۸۱ ه)
# [[علل الشرایع]] ص۱۸۱ ح۱۲ ب۱۲۲: شیخ صدوق (متوفای ۳۸۱ ه)
# [[علل الشرایع]] ص۱۸۱ ح۱۲ ب۱۲۲: شیخ صدوق (متوفای ۳۸۱ ه)
# [[عقد]] الفرید ج ۴: [[ابن عبد ربه]] [[مالکی]] (متوفای ۳۲۸ ه)
# [[عقد]] الفرید ج ۴: [[ابن عبد ربه]] [[مالکی]] (متوفای ۳۲۸ ه)
#منهاج‌البراعة ج۱ ص۱۱۸: [[قطب]] [[راوندی]](متوفای ۵۷۳ ه).
# منهاج‌البراعة ج۱ ص۱۱۸: [[قطب]] [[راوندی]](متوفای ۵۷۳ ه).
</ref>
</ref>


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش