جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
در [[نبرد]] [[خندق]] ([[احزاب]])، [[توطئه]] بزرگ [[مشرکان]] و [[یهودیان]] در هم [[شکست]]. در آن [[نبرد]]، [[بنی قریظه]]، [[پیمان]] عدم تعرض به [[مسلمانان]] را شکسته و با [[مشرکان]]، علیه [[پیامبر]]{{صل}} همدستی کرده بودند. | در [[نبرد]] [[خندق]] ([[احزاب]])، [[توطئه]] بزرگ [[مشرکان]] و [[یهودیان]] در هم [[شکست]]. در آن [[نبرد]]، [[بنی قریظه]]، [[پیمان]] عدم تعرض به [[مسلمانان]] را شکسته و با [[مشرکان]]، علیه [[پیامبر]] {{صل}} همدستی کرده بودند. | ||
[[پیامبر خدا]]، فردای روز فرار [[مشرکان]]، عازم در هم شکستن دژ [[بنی قریظه]]، آخرین لانه [[فساد]] [[یهودیان]] در کنار [[مدینه]] شد. [[پیامبر خدا]]، [[نماز ظهر]] را خواند و [[فرمان]] بسیج داد و فرمود: "[[نماز عصر]] را در منطقه [[بنی قریظه]] به جا میآوریم"<ref>تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۵۸۱.</ref>. | [[پیامبر خدا]]، فردای روز فرار [[مشرکان]]، عازم در هم شکستن دژ [[بنی قریظه]]، آخرین لانه [[فساد]] [[یهودیان]] در کنار [[مدینه]] شد. [[پیامبر خدا]]، [[نماز ظهر]] را خواند و [[فرمان]] بسیج داد و فرمود: "[[نماز عصر]] را در منطقه [[بنی قریظه]] به جا میآوریم"<ref>تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۵۸۱.</ref>. | ||
جلوه [[شخصیت علی]]{{ع}} در این حرکت نیز چشمگیر است، بدینسان که: | جلوه [[شخصیت علی]] {{ع}} در این حرکت نیز چشمگیر است، بدینسان که: | ||
# [[پرچم]] بلند [[اسلام]] در دستان پرتوان [[علی]]{{ع}} بود. | # [[پرچم]] بلند [[اسلام]] در دستان پرتوان [[علی]] {{ع}} بود. | ||
# پیشروان [[سپاه]] را [[علی]]{{ع}} [[فرماندهی]] میکرد. | # پیشروان [[سپاه]] را [[علی]] {{ع}} [[فرماندهی]] میکرد. | ||
# [[بنی قریظه]]، آوازه [[علی]]{{ع}} را شنیده بودند و چون وی را دیدند، فریاد میزدند: "قاتلِ عمرو بن عبدِ وُد آمد". | # [[بنی قریظه]]، آوازه [[علی]] {{ع}} را شنیده بودند و چون وی را دیدند، فریاد میزدند: "قاتلِ عمرو بن عبدِ وُد آمد". | ||
ابن هشام میگوید: سبب [[تسلیم]] شدن [[بنی قریظه]] به [[حکمیت]] سعد بن مُعاذ، این بود که [[علی]]{{ع}} فریاد کشید: "به [[خدا]] [[سوگند]]، یا شربتی که [[حمزه]] نوشید، مینوشم و یا دژ آنان را میگشایم!"<ref>السیرة النبویة، ابن هشام، ج ۳، ص ۲۵۱.</ref>. [[یهودیان]]، به لحاظ [[پیوستگی]] و [[دوستی]] دیرینی که با [[سعد بن معاذ]] داشتند، به [[داوری]] او- که میپنداشتند به نفع آنان خواهد بود-، گردن نهادند و [[سعد بن معاذ]]، [[حکم]] کرد که مردان آنها کشته شوند، اموالشان مصادره شود و فرزندانشان [[اسیر]] گردند. السیرة النبویة، ابن هشام- در ذکر [[گردن نهادن]] [[بنی قریظه]] به [[حکم]] [[سعد بن معاذ]]-: [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}، در حالی که [با گروهش] [[بنی قریظه]] را محاصره کرده بود، فریاد برآورد: "ای [[لشکریان]] [[ایمان]]!" و با [[زبیر بن عوام]]، پیش آمد و فرمود: "به [[خدا]] [[سوگند]]، یا آنچه را [[حمزه]] نوشید، مینوشم و یا دژ آنان را میگشایم!". و [در این حال، یهودیان] گفتند: ای [[محمد]]! ما به [[حکم]] [[سعد بن معاذ]]، گردن مینهیم<ref>شایان ذکر است که آنان به امید عفو سعد بن معاذ، به حکم کردنش گردن نهادند، چون پیش از اسلام با او سابقه دوستی داشتند؛ ولی سعد به کشتن مردان و اسارت زنان و به غنیمت گرفتن داراییهایشان حکم کرد.</ref><ref>السیرة النبویة، ابن هشام، ج ۳، ص ۲۵۱.</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۶۳.</ref>. | ابن هشام میگوید: سبب [[تسلیم]] شدن [[بنی قریظه]] به [[حکمیت]] سعد بن مُعاذ، این بود که [[علی]] {{ع}} فریاد کشید: "به [[خدا]] [[سوگند]]، یا شربتی که [[حمزه]] نوشید، مینوشم و یا دژ آنان را میگشایم!"<ref>السیرة النبویة، ابن هشام، ج ۳، ص ۲۵۱.</ref>. [[یهودیان]]، به لحاظ [[پیوستگی]] و [[دوستی]] دیرینی که با [[سعد بن معاذ]] داشتند، به [[داوری]] او- که میپنداشتند به نفع آنان خواهد بود-، گردن نهادند و [[سعد بن معاذ]]، [[حکم]] کرد که مردان آنها کشته شوند، اموالشان مصادره شود و فرزندانشان [[اسیر]] گردند. السیرة النبویة، ابن هشام- در ذکر [[گردن نهادن]] [[بنی قریظه]] به [[حکم]] [[سعد بن معاذ]]-: [[علی بن ابی طالب]] {{ع}}، در حالی که [با گروهش] [[بنی قریظه]] را محاصره کرده بود، فریاد برآورد: "ای [[لشکریان]] [[ایمان]]!" و با [[زبیر بن عوام]]، پیش آمد و فرمود: "به [[خدا]] [[سوگند]]، یا آنچه را [[حمزه]] نوشید، مینوشم و یا دژ آنان را میگشایم!". و [در این حال، یهودیان] گفتند: ای [[محمد]]! ما به [[حکم]] [[سعد بن معاذ]]، گردن مینهیم<ref>شایان ذکر است که آنان به امید عفو سعد بن معاذ، به حکم کردنش گردن نهادند، چون پیش از اسلام با او سابقه دوستی داشتند؛ ولی سعد به کشتن مردان و اسارت زنان و به غنیمت گرفتن داراییهایشان حکم کرد.</ref><ref>السیرة النبویة، ابن هشام، ج ۳، ص ۲۵۱.</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۶۳.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |