جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[امیه عبدی در تاریخ اسلامی]] - [[امیه عبدی در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*به [[نقل]] [[شیخ مفید]]، امیه عبدی از [[اصحاب امیرمؤمنان]]{{ع}} بود که در [[جنگ جمل]] حضور داشت. در این [[جنگ]]، مردی از [[بنی عدی]] از [[دشمنان]] [[حضرت علی]]{{ع}} در حالی که [[شمشیر]] به [[دست]] داشت مقابل [[امام]]{{ع}} آمد و مبارز طلبید و گفت: آنان را با [[شمشیر]] میزنم، اگر چه [[علی]] را ببینم، برق شمشیرم او را نیز فرا خواهد گرفت. تا [[قوم]] خودم (عدی) را [[نجات]] دهم. | * به [[نقل]] [[شیخ مفید]]، امیه عبدی از [[اصحاب امیرمؤمنان]] {{ع}} بود که در [[جنگ جمل]] حضور داشت. در این [[جنگ]]، مردی از [[بنی عدی]] از [[دشمنان]] [[حضرت علی]] {{ع}} در حالی که [[شمشیر]] به [[دست]] داشت مقابل [[امام]] {{ع}} آمد و مبارز طلبید و گفت: آنان را با [[شمشیر]] میزنم، اگر چه [[علی]] را ببینم، برق شمشیرم او را نیز فرا خواهد گرفت. تا [[قوم]] خودم (عدی) را [[نجات]] دهم. | ||
*در این حال، امیه عبدی<ref>خوارزمی در مناقب، ص۱۸۷ و ابن شهر آشوب در مناقب، ج۲، ص۱۵۶ نقل میکنند که: امیرالمؤمنین علی{{ع}} ناشناخته مقابل او قرار گرفت و او را به هلاکت رسانید. و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۶۴ مینویسد: شخصی که به میدان جمل آمد و این رجز را خواند: {{عربی|أضربهم ولو..}}. خباب بن عمرو راسبی بود و مالک اشتر به مقابل او رفت و با ضربهای او را به هلاکت رسانید.!</ref> در مقابل وی ایستاد و گفت: این [[علی]] است که راهش [[هدایت]]، و [[رستگاری]] و [[تقوی]] [[دلیل]] و [[برهان]] اوست. هر کس از [[حق]] [[تبعیت]] کند، [[دوست]] [[علی]] است. | * در این حال، امیه عبدی<ref>خوارزمی در مناقب، ص۱۸۷ و ابن شهر آشوب در مناقب، ج۲، ص۱۵۶ نقل میکنند که: امیرالمؤمنین علی {{ع}} ناشناخته مقابل او قرار گرفت و او را به هلاکت رسانید. و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۶۴ مینویسد: شخصی که به میدان جمل آمد و این رجز را خواند: {{عربی|أضربهم ولو..}}. خباب بن عمرو راسبی بود و مالک اشتر به مقابل او رفت و با ضربهای او را به هلاکت رسانید. !</ref> در مقابل وی ایستاد و گفت: این [[علی]] است که راهش [[هدایت]]، و [[رستگاری]] و [[تقوی]] [[دلیل]] و [[برهان]] اوست. هر کس از [[حق]] [[تبعیت]] کند، [[دوست]] [[علی]] است. | ||
*سپس بین امیه عبدی و آن [[مرد]] [[بنی عدی]] [[جنگ]] تن به تن شد ولی [[شمشیر]] [[بنی عدی]] به [[خطا]] رفت و امیه عبدی - این [[یار]] [[علی]]{{ع}} - چنان بر او ضربه وارد کرد که به [[زمین]] افتاد و به [[هلاکت]] رسید<ref>الجمل، ص۳۴۴.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۲۱۰-۲۱۱.</ref> | * سپس بین امیه عبدی و آن [[مرد]] [[بنی عدی]] [[جنگ]] تن به تن شد ولی [[شمشیر]] [[بنی عدی]] به [[خطا]] رفت و امیه عبدی - این [[یار]] [[علی]] {{ع}} - چنان بر او ضربه وارد کرد که به [[زمین]] افتاد و به [[هلاکت]] رسید<ref>الجمل، ص۳۴۴.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۲۱۰-۲۱۱.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |