بحیر بن ریسان کلاعی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[بحیر بن ریسان کلاعی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[بحیر بن ریسان کلاعی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۶۶.</ref> در بخش سوم کتاب خود ([[مخضرمین]]) از او یاد کرده است. بنابراین، وی [[صحابی]] نیست؛ چنان که برخی بر [[تابعی]] بودن او تصریح کرده‌اند <ref>زبیدی، ج۳، ص۲۹.</ref>. وی [[یمنی]] بود و به دلیل انتساب به جد اعلای خود، [[ذوالکلاع بن معدی کرب]]، او را «کِلاعی» گفته‌اند<ref>نسب کامل وی را بنگرید: ابن یونس، ج۱، ص۵۹.</ref>. چنان که نسبت «رَیسانی» برای [[نوادگان]] وی، به اعتبار نام [[پدر]] بحیر است<ref>سمعانی، ج۳، ص۱۱۴؛ و ر.ک: سیوطی، ص۱۲۱.</ref>. طبق معمول در برخی منابع نام وی به «بُجیر» تصحیف شده است.
[[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۶۶.</ref> در بخش سوم کتاب خود ([[مخضرمین]]) از او یاد کرده است. بنابراین، وی [[صحابی]] نیست؛ چنان که برخی بر [[تابعی]] بودن او تصریح کرده‌اند <ref>زبیدی، ج۳، ص۲۹.</ref>. وی [[یمنی]] بود و به دلیل انتساب به جد اعلای خود، [[ذوالکلاع بن معدی کرب]]، او را «کِلاعی» گفته‌اند<ref>نسب کامل وی را بنگرید: ابن یونس، ج۱، ص۵۹.</ref>. چنان که نسبت «رَیسانی» برای [[نوادگان]] وی، به اعتبار نام [[پدر]] بحیر است<ref>سمعانی، ج۳، ص۱۱۴؛ و ر. ک: سیوطی، ص۱۲۱.</ref>. طبق معمول در برخی منابع نام وی به «بُجیر» تصحیف شده است.


او در [[زمان معاویه]] به [[مصر]] رفت و در [[لشکرکشی]] به [[مغرب]] حضور داشت. پس از آن به مصر بازگشت و در آنجا سکونت کرد<ref>ابن یونس، ج۱، ص۵۹.</ref>. بحیر بعدها [[والی]] [[یمن]] شد. یک بار که نزد [[معاویه]] بود، [[ابو الاسود دؤلی]] شعری در [[مدح]] وی سرود و خواستار کنیزی از او شد. بَحیر به تقاضای وی پاسخ مثبت داد و گفت دو [[کنیز]] به وی می‌دهد و افزود: اگر مبلغ زیادی [[پول]] نیز تقاضا می‌کرد به وی می‌داد<ref>بلاذری، ج۵، ص۱۱۸.</ref>. بحیر که [[ولایت یمن]] را در [[زمان]] [[یزید]] بر عهده داشت<ref>بلاذری، ج۵، ص۳۷۴.</ref>، کاروانی از [[هدایا]] به سوی یزید فرستاد که [[امام حسین]]{{ع}}در مسیر خود به [[کوفه]]، در [[منزل]] تنعیم این کاروان را [[تصرف]] کرد<ref>طبری، ج۵، ص۳۸۵؛ بلاذری، ج۳، ص۳۷۶؛ ابن طاووس، ص۴۲.</ref>.
او در [[زمان معاویه]] به [[مصر]] رفت و در [[لشکرکشی]] به [[مغرب]] حضور داشت. پس از آن به مصر بازگشت و در آنجا سکونت کرد<ref>ابن یونس، ج۱، ص۵۹.</ref>. بحیر بعدها [[والی]] [[یمن]] شد. یک بار که نزد [[معاویه]] بود، [[ابو الاسود دؤلی]] شعری در [[مدح]] وی سرود و خواستار کنیزی از او شد. بَحیر به تقاضای وی پاسخ مثبت داد و گفت دو [[کنیز]] به وی می‌دهد و افزود: اگر مبلغ زیادی [[پول]] نیز تقاضا می‌کرد به وی می‌داد<ref>بلاذری، ج۵، ص۱۱۸.</ref>. بحیر که [[ولایت یمن]] را در [[زمان]] [[یزید]] بر عهده داشت<ref>بلاذری، ج۵، ص۳۷۴.</ref>، کاروانی از [[هدایا]] به سوی یزید فرستاد که [[امام حسین]] {{ع}}در مسیر خود به [[کوفه]]، در [[منزل]] تنعیم این کاروان را [[تصرف]] کرد<ref>طبری، ج۵، ص۳۸۵؛ بلاذری، ج۳، ص۳۷۶؛ ابن طاووس، ص۴۲.</ref>.


بحیر بن ریسان در درگیری‌های میان [[عبدالله بن زبیر]] و [[مروان بن حکم]] در یمن، از [[ابن زبیر]] [[حمایت]] کرده و برای وی از [[مردم]] یمن [[بیعت]] گرفت<ref>بلاذری، ج۵، ص۳۷۴ و ج۶، ص۳۴۲.</ref> و در دوره عبدالله بن زبیر، والی «جَنَد» از شهرهای جنوب [[صنعا]] بود. او هنگامی که عبدالله بن زبیر والیان [[بصره]] و کوفه را تعیین کرد، از آنان خواست برای رفتن به [[مأموریت]] [[عجله]] نکنند؛ زیرا اوضاع نجومی مساعد نیست. [[عبدالله بن مطیع]] که به [[امارت کوفه]] می‌رفت، به سخن او اعتنایی نکرد و دچار صدماتی شد<ref>طبری، ج۶، ص۹.</ref>.
بحیر بن ریسان در درگیری‌های میان [[عبدالله بن زبیر]] و [[مروان بن حکم]] در یمن، از [[ابن زبیر]] [[حمایت]] کرده و برای وی از [[مردم]] یمن [[بیعت]] گرفت<ref>بلاذری، ج۵، ص۳۷۴ و ج۶، ص۳۴۲.</ref> و در دوره عبدالله بن زبیر، والی «جَنَد» از شهرهای جنوب [[صنعا]] بود. او هنگامی که عبدالله بن زبیر والیان [[بصره]] و کوفه را تعیین کرد، از آنان خواست برای رفتن به [[مأموریت]] [[عجله]] نکنند؛ زیرا اوضاع نجومی مساعد نیست. [[عبدالله بن مطیع]] که به [[امارت کوفه]] می‌رفت، به سخن او اعتنایی نکرد و دچار صدماتی شد<ref>طبری، ج۶، ص۹.</ref>.
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش