تسلیم در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[تسلیم در قرآن]] - [[تسلیم در حدیث]] - [[تسلیم در کلام اسلامی]] - [[تسلیم معصوم]] - [[مقام تسلیم]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[تسلیم در قرآن]] - [[تسلیم در حدیث]] - [[تسلیم در کلام اسلامی]] - [[تسلیم معصوم]] - [[مقام تسلیم]]| پرسش مرتبط  = }}


==چیستی [[تسلیم]]==
== چیستی [[تسلیم]] ==
[[تسلیم]] به معنای [[گردن نهادن]]، [[پذیرفتن]]، [[سرسپردن]] به دیگری و رام بودن در برابر اوست<ref>لسان‌العرب، ج‌۶، ص‌۳۴۶؛ التحقیق، ج‌۵، ص‌۲۱۸ ـ ۲۲۰، «سلم».</ref>. این واژه در [[علم]] [[فقه]]، [[منطق]]، [[اخلاق]] و [[عرفان]]، معانی خاصی دارد. در اصطلاح [[علم اخلاق]]، [[تسلیم]] یعنی اینکه [[انسان]] در برابر کار [[خداوند]] و نیز کسانی که [[فرمان]] و خواست آنان به [[فرمان خداوند]] بازمی‌گردد، حتی در [[ناملایمات]] و [[بلاها]] [[استوار]] مانده و بدون [[اعتراض]] یا تغییری در ظاهر و [[باطن]]، با [[قلبی]] گشاده به استقبال [[قضای الهی]] برود<ref>اخلاق ناصری، ص‌۱۱۶؛ التعریفات، ص‌۸۰.</ref>.[[تسلیم]] به این معنا، مرتبه‌ای بالاتر از [[ایمان]] و از گرانبهاترین آثار [[بندگی]] [[خداوند متعال]] است<ref>ر.ک: [[محمد صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۳.</ref>.
[[تسلیم]] به معنای [[گردن نهادن]]، [[پذیرفتن]]، [[سرسپردن]] به دیگری و رام بودن در برابر اوست<ref>لسان‌العرب، ج‌۶، ص‌۳۴۶؛ التحقیق، ج‌۵، ص‌۲۱۸ ـ ۲۲۰، «سلم».</ref>. این واژه در [[علم]] [[فقه]]، [[منطق]]، [[اخلاق]] و [[عرفان]]، معانی خاصی دارد. در اصطلاح [[علم اخلاق]]، [[تسلیم]] یعنی اینکه [[انسان]] در برابر کار [[خداوند]] و نیز کسانی که [[فرمان]] و خواست آنان به [[فرمان خداوند]] بازمی‌گردد، حتی در [[ناملایمات]] و [[بلاها]] [[استوار]] مانده و بدون [[اعتراض]] یا تغییری در ظاهر و [[باطن]]، با [[قلبی]] گشاده به استقبال [[قضای الهی]] برود<ref>اخلاق ناصری، ص‌۱۱۶؛ التعریفات، ص‌۸۰.</ref>.[[تسلیم]] به این معنا، مرتبه‌ای بالاتر از [[ایمان]] و از گرانبهاترین آثار [[بندگی]] [[خداوند متعال]] است<ref>ر. ک: [[محمد صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۳.</ref>.
==تفاوت [[مقام تسلیم]] با [[مقام]] [[تفویض]]، [[توکل]] و [[رضا]]==
== تفاوت [[مقام تسلیم]] با [[مقام]] [[تفویض]]، [[توکل]] و [[رضا]] ==
تسلیم با [[تفویض]] و [[توکل]] و [[رضا]] به یک معناست و تفاوت آنها به اعتبارات گوناگون است:
تسلیم با [[تفویض]] و [[توکل]] و [[رضا]] به یک معناست و تفاوت آنها به اعتبارات گوناگون است:
#تفاوت تسلیم با [[رضا]]:تسلیم، ترک [[اعتراض]] ظاهری و [[کراهت]] [[باطنی]] است؛ اما [[رضا]] [[خشنودی]] [[قلبی]] از کار خداست. در [[مقام]] [[رضا]] خواست [[خداوند]] با طبع [[انسان]] باید هماهنگ باشد؛ اما در تسلیم، شخص برای خود طبعی نمی‌شناسد تا موافقت یا [[مخالفت]] برای او مطرح باشد.
# تفاوت تسلیم با [[رضا]]:تسلیم، ترک [[اعتراض]] ظاهری و [[کراهت]] [[باطنی]] است؛ اما [[رضا]] [[خشنودی]] [[قلبی]] از کار خداست. در [[مقام]] [[رضا]] خواست [[خداوند]] با طبع [[انسان]] باید هماهنگ باشد؛ اما در تسلیم، شخص برای خود طبعی نمی‌شناسد تا موافقت یا [[مخالفت]] برای او مطرح باشد.
#تفاوت تسلیم با [[توکل]]: در [[مقام]] [[توکل]] شخص کار خود را به [[خدا]] وا‌می‌گذارد و او را [[وکیل]] خود قرار می‌دهد؛ ولی در [[مقام تسلیم]]، شخص هیچ وابستگی‌ای به امور مربوط به خود نداشته و به صورت کامل از همه علاقه‌ها [[دل]] می‌کند.
# تفاوت تسلیم با [[توکل]]: در [[مقام]] [[توکل]] شخص کار خود را به [[خدا]] وا‌می‌گذارد و او را [[وکیل]] خود قرار می‌دهد؛ ولی در [[مقام تسلیم]]، شخص هیچ وابستگی‌ای به امور مربوط به خود نداشته و به صورت کامل از همه علاقه‌ها [[دل]] می‌کند.
#تفاوت تسلیم با [[تفویض]]: در [[تفویض]]، [[بنده]] غیر از [[خدا]] را به صورت کلی نفی می‌کند، حتی خود را نیز نمی‌بیند و همۀ امور مربوط به خود را به [[خداوند سبحان]] بازمی گرداند؛ اما تسلیم، [[پذیرش]] هر چیزی است که [[خداوند]] برای او [[اراده]] کند یا از او بخواهد، بدون آنکه چیزی را به خود منتسب بداند<ref>ر.ک: [[محمد صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۳.</ref>.
# تفاوت تسلیم با [[تفویض]]: در [[تفویض]]، [[بنده]] غیر از [[خدا]] را به صورت کلی نفی می‌کند، حتی خود را نیز نمی‌بیند و همۀ امور مربوط به خود را به [[خداوند سبحان]] بازمی گرداند؛ اما تسلیم، [[پذیرش]] هر چیزی است که [[خداوند]] برای او [[اراده]] کند یا از او بخواهد، بدون آنکه چیزی را به خود منتسب بداند<ref>ر. ک: [[محمد صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۳.</ref>.
==منافات نداشتن [[تسلیم]] با تلاش و [[دعا]]==
== منافات نداشتن [[تسلیم]] با تلاش و [[دعا]] ==
تسلیم در برابر [[قضای الهی]] در ناگواری‌ها زمانی [[پسندیده]] است که [[انسان]] [[مأمور]] به دفع آن نباشد یا توان دفع نداشته باشد بنابراین تن دادن به [[فقر]]، [[ذلت]]، [[ظلم]] و... ‌که دیگران بر [[انسان]] تحمیل می‌کنند و [[انسان]] توان مقابله با آن را دارد از مصادیق تسلیم به خواست [[خداوند]] نیست. البته با توجه به آیۀ {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}<ref>«آیا گمان می‌کنید به بهشت در خواهید آمد با آنکه هنوز داستان کسانی که پیش از شما (در) گذشتند بر سر شما نیامده است؟ به آنان سختی و رنج رسید و لرزانده شدند تا جایی که پیامبر و مؤمنان همراه وی می‌گفتند: یاری خداوند کی در می‌رسد؟ آگاه باشید که یاری خداوند نزیک است» سوره بقره، آیه ۲۱۴.</ref> روشن می‌‌شود [[یاری]] خواستن [[پیامبران]] از [[خداوند]] هنگام [[سختی]] و دشواری برای از بین بردن [[سختی‌ها]] با [[مقام تسلیم]] منافاتی ندارد<ref>ر.ک: [[محمد صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۳.</ref>.
تسلیم در برابر [[قضای الهی]] در ناگواری‌ها زمانی [[پسندیده]] است که [[انسان]] [[مأمور]] به دفع آن نباشد یا توان دفع نداشته باشد بنابراین تن دادن به [[فقر]]، [[ذلت]]، [[ظلم]] و... ‌که دیگران بر [[انسان]] تحمیل می‌کنند و [[انسان]] توان مقابله با آن را دارد از مصادیق تسلیم به خواست [[خداوند]] نیست. البته با توجه به آیۀ {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}<ref>«آیا گمان می‌کنید به بهشت در خواهید آمد با آنکه هنوز داستان کسانی که پیش از شما (در) گذشتند بر سر شما نیامده است؟ به آنان سختی و رنج رسید و لرزانده شدند تا جایی که پیامبر و مؤمنان همراه وی می‌گفتند: یاری خداوند کی در می‌رسد؟ آگاه باشید که یاری خداوند نزیک است» سوره بقره، آیه ۲۱۴.</ref> روشن می‌‌شود [[یاری]] خواستن [[پیامبران]] از [[خداوند]] هنگام [[سختی]] و دشواری برای از بین بردن [[سختی‌ها]] با [[مقام تسلیم]] منافاتی ندارد<ref>ر. ک: [[محمد صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۳.</ref>.


==[[تسلیم در قرآن]]==
== [[تسلیم در قرآن]] ==
در [[قرآن‌ کریم]]، [[آیات]] بسیاری درباره [[تسلیم شدن]] در برابر [[خداوند]] وجود دارد، با [[ترغیب]] و امر به آن، درخواست دستیابی به [[مقام تسلیم]] از سوی [[پیامبران]] و...: {{متن قرآن|إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ}}<ref>«آنگاه که پروردگارش بدو فرمود: فرمانبردار باش» سوره بقره، آیه ۱۳۱.</ref>؛ {{متن قرآن|فَلَهُ أَسْلِمُوا}}<ref>«فرمانبردار او باشید» سوره حج، آیه ۳۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و فرمان یافته‌ام که فرمانپذیر پروردگار جهانیان باشم» سوره غافر، آیه ۶۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ}}<ref>«پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور)» سوره بقره، آیه ۱۲۸.</ref>. [[آیات]] یا عناوین دیگری نیز اشاره به [[مقام تسلیم]] د‌ارند:
در [[قرآن‌ کریم]]، [[آیات]] بسیاری درباره [[تسلیم شدن]] در برابر [[خداوند]] وجود دارد، با [[ترغیب]] و امر به آن، درخواست دستیابی به [[مقام تسلیم]] از سوی [[پیامبران]] و... : {{متن قرآن|إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ}}<ref>«آنگاه که پروردگارش بدو فرمود: فرمانبردار باش» سوره بقره، آیه ۱۳۱.</ref>؛ {{متن قرآن|فَلَهُ أَسْلِمُوا}}<ref>«فرمانبردار او باشید» سوره حج، آیه ۳۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و فرمان یافته‌ام که فرمانپذیر پروردگار جهانیان باشم» سوره غافر، آیه ۶۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ}}<ref>«پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور)» سوره بقره، آیه ۱۲۸.</ref>. [[آیات]] یا عناوین دیگری نیز اشاره به [[مقام تسلیم]] د‌ارند:
#در آیۀ {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ}}<ref>«آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند آنان که ایمان آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند» سوره یونس، آیه ۶۲ ـ ۶۳</ref> مراد از [[مؤمنان]] که [[خداوند]] آنها را اولیای خویش دانسته، صاحبان [[مقام]] تسلیم‌اند. براساس [[آیه]] کسانی که به [[مقام تسلیم]] می‌‌رسند از هرگونه [[اعتراض]] نسبت به [[قضا و قدر الهی]] به دور هستند<ref>ر.ک: [[محمد صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۳.</ref>.
# در آیۀ {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ}}<ref>«آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند آنان که ایمان آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند» سوره یونس، آیه ۶۲ ـ ۶۳</ref> مراد از [[مؤمنان]] که [[خداوند]] آنها را اولیای خویش دانسته، صاحبان [[مقام]] تسلیم‌اند. براساس [[آیه]] کسانی که به [[مقام تسلیم]] می‌‌رسند از هرگونه [[اعتراض]] نسبت به [[قضا و قدر الهی]] به دور هستند<ref>ر. ک: [[محمد صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۳.</ref>.
#مراد از مخبتان که قرآن‌ [[کریم]] از آنان تعریف می‌‌کند: {{متن قرآن|وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ}}<ref>«و برای هر امتی آیینی نهاده‌ایم تا نام خداوند را بر آنچه از چارپایان روزی آنان کرده است (به هنگام ذبح) یاد کنند پس خدای شما خدایی یگانه است؛ فرمانبردار او باشید و فروتنان را نوید ده» سوره حج، آیه ۳۴.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَى رَبِّهِمْ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«بی‌گمان کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و با فروتنی در برابر پروردگارشان آرامش یافته‌اند بهشتیند؛ آنان در آن جاودانند» سوره هود، آیه ۲۳.</ref> کسانی هستند که ویژگی [[تسلیم]] در برابر خواست [[تشریعی]] و [[تکوینی]] [[خداوند]]، اعم از [[نعمت‌ها]]، [[بلاها]] و پیشامدهای نوعی و شخصی را دارا هستند.  
# مراد از مخبتان که قرآن‌ [[کریم]] از آنان تعریف می‌‌کند: {{متن قرآن|وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ}}<ref>«و برای هر امتی آیینی نهاده‌ایم تا نام خداوند را بر آنچه از چارپایان روزی آنان کرده است (به هنگام ذبح) یاد کنند پس خدای شما خدایی یگانه است؛ فرمانبردار او باشید و فروتنان را نوید ده» سوره حج، آیه ۳۴.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَى رَبِّهِمْ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«بی‌گمان کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و با فروتنی در برابر پروردگارشان آرامش یافته‌اند بهشتیند؛ آنان در آن جاودانند» سوره هود، آیه ۲۳.</ref> کسانی هستند که ویژگی [[تسلیم]] در برابر خواست [[تشریعی]] و [[تکوینی]] [[خداوند]]، اعم از [[نعمت‌ها]]، [[بلاها]] و پیشامدهای نوعی و شخصی را دارا هستند.  
#در آیۀ {{متن قرآن|فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref> "سکینه" را [[ثابت قدم]] داشتن [[مؤمنان]] بر [[رضا]] و [[تسلیم]] دانسته‌اند.
# در آیۀ {{متن قرآن|فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref> "سکینه" را [[ثابت قدم]] داشتن [[مؤمنان]] بر [[رضا]] و [[تسلیم]] دانسته‌اند.
#در آیۀ {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref> [[هدایت]] [[قلب]]، به [[تسلیم]] در برابر امر [[خداوند]] و [[رضا]] به قضای او [[تفسیر]] شده است<ref>ر.ک: [[محمد صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۳.</ref>.
# در آیۀ {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref> [[هدایت]] [[قلب]]، به [[تسلیم]] در برابر امر [[خداوند]] و [[رضا]] به قضای او [[تفسیر]] شده است<ref>ر. ک: [[محمد صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۳.</ref>.


==[[مقام تسلیم]]==
== [[مقام تسلیم]] ==
[[تسلیم شدن]] در برابر [[خداوند]]، [[روح]] [[دین اسلام]]<ref>{{متن حدیث|الْإِسْلَامُ‏ هُوَ التَّسْلِیمُ‏}}؛ نهج البلاغه، قصار ۱۲۵.</ref> و از [[فضایل]] والای [[اخلاقی]] است که [[خداوند]] برگزیدگان خود را به آن [[وصف]] می‌‌کند. مثلا دربارۀ [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} می‌‌گوید: {{متن قرآن|مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درست‌آیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۶۷.</ref> و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را به این [[وصف]] امر می‌‌نماید و او پیشگام انجام این [[امر الهی]] است: {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو آیا جز خداوند آفریننده آسمان‌ها و زمین را سرور گزینم و اوست که (روزی) می‌خوراند و به او نمی‌خورانند؟ بگو فرمان یافته‌ام که نخستین کس باشم که تسلیم (خداوند) می‌شود و (به من گفته‌اند) هرگز از مشرکان مباش!» سوره انعام، آیه ۱۴.</ref>. [[پیامبران]]، [[فرزندان]] خویش را به آن سفارش‌ کرده اند: {{متن قرآن|وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«و ابراهیم آن را به پسران خود سفارش کرد و یعقوب نیز: که ای فرزندان من! خداوند برای شما این دین را برگزیده است پس، جز در فرمانبرداری (از او) از این جهان نروید» سوره بقره، آیه ۱۳۲.</ref>.
[[تسلیم شدن]] در برابر [[خداوند]]، [[روح]] [[دین اسلام]]<ref>{{متن حدیث|الْإِسْلَامُ‏ هُوَ التَّسْلِیمُ‏}}؛ نهج البلاغه، قصار ۱۲۵.</ref> و از [[فضایل]] والای [[اخلاقی]] است که [[خداوند]] برگزیدگان خود را به آن [[وصف]] می‌‌کند. مثلا دربارۀ [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} می‌‌گوید: {{متن قرآن|مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درست‌آیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۶۷.</ref> و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را به این [[وصف]] امر می‌‌نماید و او پیشگام انجام این [[امر الهی]] است: {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو آیا جز خداوند آفریننده آسمان‌ها و زمین را سرور گزینم و اوست که (روزی) می‌خوراند و به او نمی‌خورانند؟ بگو فرمان یافته‌ام که نخستین کس باشم که تسلیم (خداوند) می‌شود و (به من گفته‌اند) هرگز از مشرکان مباش!» سوره انعام، آیه ۱۴.</ref>. [[پیامبران]]، [[فرزندان]] خویش را به آن سفارش‌ کرده اند: {{متن قرآن|وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«و ابراهیم آن را به پسران خود سفارش کرد و یعقوب نیز: که ای فرزندان من! خداوند برای شما این دین را برگزیده است پس، جز در فرمانبرداری (از او) از این جهان نروید» سوره بقره، آیه ۱۳۲.</ref>.
[[مقام تسلیم]] چنان موهبتی [[ارزشمند]] است که [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} آن را از [[خداوند]] درخواست می‌کند: {{متن قرآن|وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و هنگامى كه ابراهيم و اسماعيل پايه‏ هاى خانه [كعبه‏] را بالا مى‏ بردند، [مى ‏گفتند:] «اى پروردگار ما، از ما بپذير كه در حقيقت، تو شنواى دانايى. پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوه‌های پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر بی‌گمان تویی که توبه‌پذیر مهربانی» سوره بقره، آیه ۱۲۷ ـ ۱۲۸</ref>.<ref>ر.ک: [[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]، ص۴۱۶.</ref>
[[مقام تسلیم]] چنان موهبتی [[ارزشمند]] است که [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} آن را از [[خداوند]] درخواست می‌کند: {{متن قرآن|وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و هنگامى كه ابراهيم و اسماعيل پايه‏ هاى خانه [كعبه‏] را بالا مى‏ بردند، [مى ‏گفتند:] «اى پروردگار ما، از ما بپذير كه در حقيقت، تو شنواى دانايى. پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوه‌های پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر بی‌گمان تویی که توبه‌پذیر مهربانی» سوره بقره، آیه ۱۲۷ ـ ۱۲۸</ref>.<ref>ر. ک: [[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]، ص۴۱۶.</ref>
زیر بنای [[تسلیم]] در برابر [[خداوند]]، [[معرفت به خداوند]] است چنانچه [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: «سزاوارترین [[خلق]] [[خدا]] به [[گردن نهادن]] در برابر [[قضا]] و [[فرمان]] او کسی است که [[خداشناس]] باشد»<ref>{{متن حدیث|أَحَقُ‏ مَنْ‏ خَلَقَ‏ اللَّهُ‏ بِالتَّسْلِیمِ‏ لِمَا قَضَی‏ اللَّهُ‏ مَنْ‏ عَرَفَ‏ اللَّهَ‏‏}}؛ بحارالأنوار، ج۷۱، ص۱۵۳.</ref>. هرچه [[معرفت]] [[انسان]] اوج پیدا کند، در [[مقام تسلیم]] به قلّه نزدیک‌تر می‌شود، لذا [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «[[رسول خدا]]{{صل}} درباره کاری که گذشته بود، نمی‌فرمود: کاش جز آن بود»<ref>{{متن حدیث|لَمْ‏ یَکُنْ‏ رَسُولُ‏ اللَّهِ‏ یَقُولُ‏ لِشَیْ‏ءٍ قَدْ مَضَی‏: لَوْ کَانَ غَیْرُه‏‏‏‏}}؛ تنبیه الخواطر، ج۲، ۱۸۵.</ref>. [[امامان معصوم]]{{ع}} نیز [[تسلیم]] بی‌چون و چرای [[قضای الهی]] بودند و آنچه [[امام حسین]]{{ع}} در آخرین لحظات [[عمر]] مبارکش فرمود، در [[حقیقت]] [[زبان]] حال همه [[امامان معصوم]]{{ع}} است<ref>ر.ک: [[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]، ص۴۱۷.</ref>.
زیر بنای [[تسلیم]] در برابر [[خداوند]]، [[معرفت به خداوند]] است چنانچه [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: «سزاوارترین [[خلق]] [[خدا]] به [[گردن نهادن]] در برابر [[قضا]] و [[فرمان]] او کسی است که [[خداشناس]] باشد»<ref>{{متن حدیث|أَحَقُ‏ مَنْ‏ خَلَقَ‏ اللَّهُ‏ بِالتَّسْلِیمِ‏ لِمَا قَضَی‏ اللَّهُ‏ مَنْ‏ عَرَفَ‏ اللَّهَ‏‏}}؛ بحارالأنوار، ج۷۱، ص۱۵۳.</ref>. هرچه [[معرفت]] [[انسان]] اوج پیدا کند، در [[مقام تسلیم]] به قلّه نزدیک‌تر می‌شود، لذا [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: «[[رسول خدا]] {{صل}} درباره کاری که گذشته بود، نمی‌فرمود: کاش جز آن بود»<ref>{{متن حدیث|لَمْ‏ یَکُنْ‏ رَسُولُ‏ اللَّهِ‏ یَقُولُ‏ لِشَیْ‏ءٍ قَدْ مَضَی‏: لَوْ کَانَ غَیْرُه‏‏‏‏}}؛ تنبیه الخواطر، ج۲، ۱۸۵.</ref>. [[امامان معصوم]] {{ع}} نیز [[تسلیم]] بی‌چون و چرای [[قضای الهی]] بودند و آنچه [[امام حسین]] {{ع}} در آخرین لحظات [[عمر]] مبارکش فرمود، در [[حقیقت]] [[زبان]] حال همه [[امامان معصوم]] {{ع}} است<ref>ر. ک: [[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]، ص۴۱۷.</ref>.
[[قرآن کریم]] در آیۀ {{متن قرآن|عَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ}}<ref>«بسا چیزی را ناپسند می‌دارید و همان برای شما بهتر است و بسا چیزی را دوست می‌دارید و همان برایتان بدتر است» سوره بقره، آیه ۲۱۶.</ref> [[لزوم]] [[تسلیم]] بودن در برابر [[ارادۀ الهی]] در [[تکوین]] و [[تشریع]] و [[مقام تسلیم]] را بیان می‌کند<ref>ر.ک: [[محمد صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۳.</ref>.
[[قرآن کریم]] در آیۀ {{متن قرآن|عَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ}}<ref>«بسا چیزی را ناپسند می‌دارید و همان برای شما بهتر است و بسا چیزی را دوست می‌دارید و همان برایتان بدتر است» سوره بقره، آیه ۲۱۶.</ref> [[لزوم]] [[تسلیم]] بودن در برابر [[ارادۀ الهی]] در [[تکوین]] و [[تشریع]] و [[مقام تسلیم]] را بیان می‌کند<ref>ر. ک: [[محمد صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۳.</ref>.
وقتی می‌‌توان به [[مقام تسلیم]] رسید که [[انسان]] خود را به تمام و کمال و در همه ابعاد تحت [[ولایت]] [[خداوند]] بداند که در همۀ ابعاد ذات و صفات و [[افعال]] خود به [[خداوند]] وابسته است و از خود هیچ استقلالی در سود و زیان و [[مرگ]] و [[زندگی]] خویش ندارد. این [[مقام تسلیم]] هنگامی در [[عبد]] محقق می‌شود که [[خداوند]] او را برای خویش [[خالص]] سازد<ref>ر.ک: [[محمد صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۳.</ref>.
وقتی می‌‌توان به [[مقام تسلیم]] رسید که [[انسان]] خود را به تمام و کمال و در همه ابعاد تحت [[ولایت]] [[خداوند]] بداند که در همۀ ابعاد ذات و صفات و [[افعال]] خود به [[خداوند]] وابسته است و از خود هیچ استقلالی در سود و زیان و [[مرگ]] و [[زندگی]] خویش ندارد. این [[مقام تسلیم]] هنگامی در [[عبد]] محقق می‌شود که [[خداوند]] او را برای خویش [[خالص]] سازد<ref>ر. ک: [[محمد صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۳.</ref>.
==[[تسلیم در برابر پیامبر]]{{صل}} و [[تسلیم در برابر امام|امامان]]{{ع}}==
== [[تسلیم در برابر پیامبر]] {{صل}} و [[تسلیم در برابر امام|امامان]] {{ع}} ==
[[تسلیم شدن در برابر پیامبر]]{{صل}} و [[تسلیم در برابر امام|امامان معصوم]]{{ع}}، زیر مجموعۀ [[تسلیم شدن]] در برابر [[خداوند]] است، چرا که [[مشروعیّت]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{ع}} به امر [[خداوند]] است: {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.</ref>. مفاد [[آیات]]، تسلیم بودن عام در برابر [[حکم]] پیامبر‌ اکرم{{صل}} است که همۀ [[احکام]] [[تکوینی]] و [[تشریعی]] [[خداوند]] و هرچه را که منتسب به [[خدا]] و [[رسول]] است به ویژه مسئلۀ [[وصایت]] و [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} را دربرمی‌گیرد. بر اساس این [[آیات]]، [[مؤمن]] واقعی باید [[تسلیم محض]] بوده و در هیچ یک از این موارد [[حق]] [[اعتراض]] ندارد<ref>ر.ک: [[محمد صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۳؛ [[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]، ص۴۱۸.</ref>.
[[تسلیم شدن در برابر پیامبر]] {{صل}} و [[تسلیم در برابر امام|امامان معصوم]] {{ع}}، زیر مجموعۀ [[تسلیم شدن]] در برابر [[خداوند]] است، چرا که [[مشروعیّت]] [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{ع}} به امر [[خداوند]] است: {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.</ref>. مفاد [[آیات]]، تسلیم بودن عام در برابر [[حکم]] پیامبر‌ اکرم {{صل}} است که همۀ [[احکام]] [[تکوینی]] و [[تشریعی]] [[خداوند]] و هرچه را که منتسب به [[خدا]] و [[رسول]] است به ویژه مسئلۀ [[وصایت]] و [[جانشینی پیامبر]] {{صل}} را دربرمی‌گیرد. بر اساس این [[آیات]]، [[مؤمن]] واقعی باید [[تسلیم محض]] بوده و در هیچ یک از این موارد [[حق]] [[اعتراض]] ندارد<ref>ر. ک: [[محمد صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۳؛ [[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]، ص۴۱۸.</ref>.
[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «اگر جمعیّتی [[خدا]] را بپرستند، [[نماز]] را بپا دارند و [[زکات]] را بپردازند و [[روزه]] [[ماه رمضان]] و [[حج]] را به جا آورند، ولی نسبت به کارهایی که [[پیامبر]] انجام داده، با [[سوءظن]] بنگرند و یا بگویند: اگر فلان کار را انجام نداده بود، بهتر بود، آنان در [[حقیقت]] [[مؤمنان]] واقعی نیستند، سپس [[امام]] آیۀ {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref> را [[تلاوت]] فرموده و فرمود: بر شما باد به تسلیم»<ref>{{متن حدیث|لَوْ أَنَ‏ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ‏ وَحْدَهُ‏ لَا شَرِیکَ‏ لَهُ‏ وَ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ آتَوُا الزَّکَاةَ وَ حَجُّوا الْبَیْتَ وَ صَامُوا شَهْرَ رَمَضَانَ ثُمَّ قَالُوا لِشَیْ‏ءٍ صَنَعَهُ اللَّهُ تَعَالَی أَوْ صَنَعَهُ النَّبِیُّ ص أَلَّا صَنَعَ خِلَافَ الَّذِی صَنَعَ أَوْ وَجَدُوا ذَلِکَ فِی قُلُوبِهِمْ لَکَانُوا بِذَلِکَ مُشْرِکِینَ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ﴿ فَلاَ وَرَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ حَتَّیَ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لاَ یَجِدُواْ فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُواْ تَسْلِیمًا ﴾ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} وَ عَلَیْکُمْ بِالتَّسْلِیم‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}؛ اصول کافی، ج۱، ص۳۹۰، ح ۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]، ص۴۱۹.</ref>
[[امام صادق]] {{ع}} فرمود: «اگر جمعیّتی [[خدا]] را بپرستند، [[نماز]] را بپا دارند و [[زکات]] را بپردازند و [[روزه]] [[ماه رمضان]] و [[حج]] را به جا آورند، ولی نسبت به کارهایی که [[پیامبر]] انجام داده، با [[سوءظن]] بنگرند و یا بگویند: اگر فلان کار را انجام نداده بود، بهتر بود، آنان در [[حقیقت]] [[مؤمنان]] واقعی نیستند، سپس [[امام]] آیۀ {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref> را [[تلاوت]] فرموده و فرمود: بر شما باد به تسلیم»<ref>{{متن حدیث|لَوْ أَنَ‏ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ‏ وَحْدَهُ‏ لَا شَرِیکَ‏ لَهُ‏ وَ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ آتَوُا الزَّکَاةَ وَ حَجُّوا الْبَیْتَ وَ صَامُوا شَهْرَ رَمَضَانَ ثُمَّ قَالُوا لِشَیْ‏ءٍ صَنَعَهُ اللَّهُ تَعَالَی أَوْ صَنَعَهُ النَّبِیُّ ص أَلَّا صَنَعَ خِلَافَ الَّذِی صَنَعَ أَوْ وَجَدُوا ذَلِکَ فِی قُلُوبِهِمْ لَکَانُوا بِذَلِکَ مُشْرِکِینَ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ﴿ فَلاَ وَرَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ حَتَّیَ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لاَ یَجِدُواْ فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُواْ تَسْلِیمًا ﴾ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} وَ عَلَیْکُمْ بِالتَّسْلِیم‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}؛ اصول کافی، ج۱، ص۳۹۰، ح ۲.</ref>.<ref>ر. ک: [[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]، ص۴۱۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش