تفسیر عصر تابعین در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
منظور از «[[تابعی]]» کسی است که [[رسول خدا]]{{صل}} را ندیده باشد، ولی در حال [[ایمان]] به آن [[حضرت]] با [[صحابی]] آن حضرت [[مصاحبت]] داشته و با ایمان از [[دنیا]] رفته باشد. در برخی از کتاب‌های رجال‌شناسی مانند [[رجال نجاشی]] و [[فهرست شیخ طوسی]] و بعضی از منابع [[کتاب‌شناسی]] مانند فهرست [[ابن ندیم]]، [[کشف الظنون]] و [[الذریعة]] از وجود کتاب و تألیفی در [[تفسیر]] برای عده‌ای از [[تابعین]] یاد شده است و در برخی از [[کتاب‌های تفسیری]] مانند [[جامع البیان طبری]]، [[تفسیر القرآن العظیم ابن ابی حاتم رازی]]، [[تبیان شیخ طوسی]]، [[مجمع البیان طبرسی]]، [[تفسیر القرآن العظیم ابن کثیر]]، در المنثور [[سیوطی]] [[روایات]] و آرای [[تفسیری]] فراوانی از گروهی از تابعین نقل شده و حتی دانشمندی متأخر آرا و [[روایات تفسیری]] پراکندۀ برخی از آنان را در مجموعه‌ای گردآوری کرده و به نام تفسیر آن فرد از تابعی به چاپ رسانده است.
منظور از «[[تابعی]]» کسی است که [[رسول خدا]] {{صل}} را ندیده باشد، ولی در حال [[ایمان]] به آن [[حضرت]] با [[صحابی]] آن حضرت [[مصاحبت]] داشته و با ایمان از [[دنیا]] رفته باشد. در برخی از کتاب‌های رجال‌شناسی مانند [[رجال نجاشی]] و [[فهرست شیخ طوسی]] و بعضی از منابع [[کتاب‌شناسی]] مانند فهرست [[ابن ندیم]]، [[کشف الظنون]] و [[الذریعة]] از وجود کتاب و تألیفی در [[تفسیر]] برای عده‌ای از [[تابعین]] یاد شده است و در برخی از [[کتاب‌های تفسیری]] مانند [[جامع البیان طبری]]، [[تفسیر القرآن العظیم ابن ابی حاتم رازی]]، [[تبیان شیخ طوسی]]، [[مجمع البیان طبرسی]]، [[تفسیر القرآن العظیم ابن کثیر]]، در المنثور [[سیوطی]] [[روایات]] و آرای [[تفسیری]] فراوانی از گروهی از تابعین نقل شده و حتی دانشمندی متأخر آرا و [[روایات تفسیری]] پراکندۀ برخی از آنان را در مجموعه‌ای گردآوری کرده و به نام تفسیر آن فرد از تابعی به چاپ رسانده است.


منظور از [[مفسران]] تابعی در عنوان فوق آن دسته از تابعین است که برای آنان کتاب تفسیری ذکر و یا آرا و روایات تفسیری فراوانی از آنان نقل کرده‌اند. باتوجه به اینکه گفته‌اند اولین تابعی از نظر [[وفات]] [[معمر بن زید]] بوده که در سال سی‌ام ه‍‌. ق وفات کرده است و آخرین تابعی [[خلف بن خلیفه]] بوده که در [[سال ۱۸۰ هجری]] از دنیا رفته، پی می‌بریم که همۀ تابعین در [[عصر حضور]] [[امامان معصوم]] می‌زیسته‌اند، بلکه باتوجه به اینکه [[تولد]] [[نهمین امام]] [[معصوم]] ([[امام جواد]]{{ع}}) در [[سال ۱۹۵ هجری]] بوده، معلوم می‌شود که امتداد عصر حضور امامان معصوم بیش از عصر تابعین بوده و از [[عصر امام جواد]]{{ع}} به‌بعد، هیچ فرد تابعی وجود نداشته است؛ و ازاین‌رو، بی‌تردید می‌توان همۀ مفسران تابعی را از مفسران عصر حضور به شمار آورد.
منظور از [[مفسران]] تابعی در عنوان فوق آن دسته از تابعین است که برای آنان کتاب تفسیری ذکر و یا آرا و روایات تفسیری فراوانی از آنان نقل کرده‌اند. باتوجه به اینکه گفته‌اند اولین تابعی از نظر [[وفات]] [[معمر بن زید]] بوده که در سال سی‌ام ه‍‌. ق وفات کرده است و آخرین تابعی [[خلف بن خلیفه]] بوده که در [[سال ۱۸۰ هجری]] از دنیا رفته، پی می‌بریم که همۀ تابعین در [[عصر حضور]] [[امامان معصوم]] می‌زیسته‌اند، بلکه باتوجه به اینکه [[تولد]] [[نهمین امام]] [[معصوم]] ([[امام جواد]] {{ع}}) در [[سال ۱۹۵ هجری]] بوده، معلوم می‌شود که امتداد عصر حضور امامان معصوم بیش از عصر تابعین بوده و از [[عصر امام جواد]] {{ع}} به‌بعد، هیچ فرد تابعی وجود نداشته است؛ و ازاین‌رو، بی‌تردید می‌توان همۀ مفسران تابعی را از مفسران عصر حضور به شمار آورد.


تابعینی که برای آنان کتاب تفسیری ذکر و یا آرا و روایات تفسیری فراوانی از آنان نقل شده، بسیارند. [[محمد حسین ذهبی]] از پنج نفر با عنوان مشهورترین رجال مدرسۀ [[تفسیر]] در [[مکه]] و از سه نفر با عنوان مشهورترین [[رجال]] مدرسۀ تفسیر در [[مدینه]] و از هفت نفر با عنوان مشهورترین رجال مدرسۀ تفسیر در [[عراق]] یاد کرده است<ref>ر.ک: ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۱۰۱-۱۲۷.</ref>.
تابعینی که برای آنان کتاب تفسیری ذکر و یا آرا و روایات تفسیری فراوانی از آنان نقل شده، بسیارند. [[محمد حسین ذهبی]] از پنج نفر با عنوان مشهورترین رجال مدرسۀ [[تفسیر]] در [[مکه]] و از سه نفر با عنوان مشهورترین [[رجال]] مدرسۀ تفسیر در [[مدینه]] و از هفت نفر با عنوان مشهورترین رجال مدرسۀ تفسیر در [[عراق]] یاد کرده است<ref>ر. ک: ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۱۰۱-۱۲۷.</ref>.


آقای [[محمد هادی معرفت]] اعلام [[مفسران]] [[تابعی]] را سی نفر ذکر و مطالبی را در شرح‌حال آنان بیان کرده است<ref>ر.ک: معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج۱، ص۳۲۱-۴۲۳.</ref> و با تتبعی که انجام گرفت، به‌دست آمد که [[مفسر]] بودن برخی از آنها، مانند [[ابو عبدالرحمن سلمی]]، [[اسود بن یزید نخعی]]، [[ابو الشعثاء کوفی]] ([[سلیم بن اسود]]) و... [[ثابت]] نیست و برخی از تابعینی که مفسر بودن آنان مسلّم است، مانند [[ابو صالح میزان بصری]]، [[عطیه عوفی]]، [[سدّی کبیر]] و... در شمار آن سی نفر ذکر نشده‌اند؛ ازاین‌رو، جمعی از آن سی نفر را که دلیلی بر مفسر بودنشان نیافتم، ذکر نکردم<ref>مانند: ابو عبد الرحمان سلمی، اسود بن یزید نخعی، ابو الشعثای کوفی، ابو الشعثای ازدی، اصبغ بن نباته، ابن ابی لیلی و حارث بن قیس. برای آگاهی از زندگی‌نامه آنان ر.ک: معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج۱، ص۳۹۱، ۴۰۳، ۴۰۷، ۴۰۸، ۴۱۰ و ۴۱۱.</ref> و به جای آنان افراد دیگری را که مفسر بودن آنان مسلّم است، معرفی کردم<ref>مانند میثم تمار، ابو صالح میزان بصری، عطیۀ عوفی، زید بن علی بن الحسین، سدّی کبیر، عطا خراسانی، داوود بن ابی هند، محمد بن سائب و ابوحمزه ثمالی. ر.ک: همین کتاب، ص۱۴۴-۱۴۶، ۱۶۸-۱۷۰، ۱۸۴-۱۸۸، ۱۹۵-۲۰۴، ۲۰۶-۲۰۸، ۲۱۲-۲۱۴، ۲۱۸-۲۲۳.</ref>.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۱۴۲-۱۴۴.</ref>
آقای [[محمد هادی معرفت]] اعلام [[مفسران]] [[تابعی]] را سی نفر ذکر و مطالبی را در شرح‌حال آنان بیان کرده است<ref>ر. ک: معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج۱، ص۳۲۱-۴۲۳.</ref> و با تتبعی که انجام گرفت، به‌دست آمد که [[مفسر]] بودن برخی از آنها، مانند [[ابو عبدالرحمن سلمی]]، [[اسود بن یزید نخعی]]، [[ابو الشعثاء کوفی]] ([[سلیم بن اسود]]) و... [[ثابت]] نیست و برخی از تابعینی که مفسر بودن آنان مسلّم است، مانند [[ابو صالح میزان بصری]]، [[عطیه عوفی]]، [[سدّی کبیر]] و... در شمار آن سی نفر ذکر نشده‌اند؛ ازاین‌رو، جمعی از آن سی نفر را که دلیلی بر مفسر بودنشان نیافتم، ذکر نکردم<ref>مانند: ابو عبد الرحمان سلمی، اسود بن یزید نخعی، ابو الشعثای کوفی، ابو الشعثای ازدی، اصبغ بن نباته، ابن ابی لیلی و حارث بن قیس. برای آگاهی از زندگی‌نامه آنان ر. ک: معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج۱، ص۳۹۱، ۴۰۳، ۴۰۷، ۴۰۸، ۴۱۰ و ۴۱۱.</ref> و به جای آنان افراد دیگری را که مفسر بودن آنان مسلّم است، معرفی کردم<ref>مانند میثم تمار، ابو صالح میزان بصری، عطیۀ عوفی، زید بن علی بن الحسین، سدّی کبیر، عطا خراسانی، داوود بن ابی هند، محمد بن سائب و ابوحمزه ثمالی. ر. ک: همین کتاب، ص۱۴۴-۱۴۶، ۱۶۸-۱۷۰، ۱۸۴-۱۸۸، ۱۹۵-۲۰۴، ۲۰۶-۲۰۸، ۲۱۲-۲۱۴، ۲۱۸-۲۲۳.</ref>.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۱۴۲-۱۴۴.</ref>


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[تابعین]]، ابتدا براساس [[قرآن کریم]]، [[سنت نبوی]]، اقوال [[صحابه]] و پس از آن، [[تدبر]] و [[تعقل]] خود در [[قرآن]]، قرآن را [[تفسیر]] می‌کردند.
[[تابعین]]، ابتدا براساس [[قرآن کریم]]، [[سنت نبوی]]، اقوال [[صحابه]] و پس از آن، [[تدبر]] و [[تعقل]] خود در [[قرآن]]، قرآن را [[تفسیر]] می‌کردند.


در این باره که [[حکم]] تفسیر [[تابعان]] چیست و آیا جایی که نصی از کتاب، [[سنت]] و قول [[صحابی]] در دست نیست، قول [[تابعی]] می‌تواند در [[تفسیر قرآن]] معتبر باشد، به سه نظریه برمی‌خوریم:
در این باره که [[حکم]] تفسیر [[تابعان]] چیست و آیا جایی که نصی از کتاب، [[سنت]] و قول [[صحابی]] در دست نیست، قول [[تابعی]] می‌تواند در [[تفسیر قرآن]] معتبر باشد، به سه نظریه برمی‌خوریم:
#جواز مطلق؛
# جواز مطلق؛
#عدم جواز مطلق؛
# عدم جواز مطلق؛
#قول به تفصیل: اگر تابعی در بیان مسئله تنها باشد و [[شاهد]] یا مؤیدی نداشته باشد قول وی مردود است؛ اما اگر تابعین بر یک قول [[اجتماع]] کنند، بی‌شک [[حجّت]] است. البته اگر دسته‌ای از تابعین بر مطلبی [[اجماع]] کنند و دسته‌ای دیگر بر خلاف آن، قول هیچ‌کدام [[حجت]] نیست.
# قول به تفصیل: اگر تابعی در بیان مسئله تنها باشد و [[شاهد]] یا مؤیدی نداشته باشد قول وی مردود است؛ اما اگر تابعین بر یک قول [[اجتماع]] کنند، بی‌شک [[حجّت]] است. البته اگر دسته‌ای از تابعین بر مطلبی [[اجماع]] کنند و دسته‌ای دیگر بر خلاف آن، قول هیچ‌کدام [[حجت]] نیست.


[[زرکشی]] می‌گوید: از [[احمد بن حنبل]] دو قول در [[رجوع]] به اقوال تابعین نقل شده، و [[ابن عقیل]] هم قائل به منع رجوع شده و همین نظر از [[شعبة بن حجاج]] نقل شده، اما [[عمل]] [[مفسران]] بر خلاف این است و در کتاب‌های خود اقوال تابعین را حکایت می‌کنند<ref>زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن(باحاشیه)، جلد۲، صفحه ۱۵۸؛ ذهبی، محمد حسین، التفسیر والمفسرون، جلد۱، صفحه (۱۳۱-۱۳۲)؛ عک، خالد عبد الرحمان؛الفرقان والقرآن، صفحه (۳۴۵-۳۴۷)؛ عمیدزنجانی، عباسعلی، مبانی وروشهای تفسیرقرآن، صفحه ۵۱؛ کمالی دزفولی، علی، تاریخ تفسیر؛صفحه (۳۸-۵۱)؛ معرفت، محمد هادی، التفسیروالمفسرون فی ثوبه القشیب، جلد۱، صفحه ۳۱۱.</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۱۷۷۵.</ref>
[[زرکشی]] می‌گوید: از [[احمد بن حنبل]] دو قول در [[رجوع]] به اقوال تابعین نقل شده، و [[ابن عقیل]] هم قائل به منع رجوع شده و همین نظر از [[شعبة بن حجاج]] نقل شده، اما [[عمل]] [[مفسران]] بر خلاف این است و در کتاب‌های خود اقوال تابعین را حکایت می‌کنند<ref>زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن(باحاشیه)، جلد۲، صفحه ۱۵۸؛ ذهبی، محمد حسین، التفسیر والمفسرون، جلد۱، صفحه (۱۳۱-۱۳۲)؛ عک، خالد عبد الرحمان؛ الفرقان والقرآن، صفحه (۳۴۵-۳۴۷)؛ عمیدزنجانی، عباسعلی، مبانی وروشهای تفسیرقرآن، صفحه ۵۱؛ کمالی دزفولی، علی، تاریخ تفسیر؛ صفحه (۳۸-۵۱)؛ معرفت، محمد هادی، التفسیروالمفسرون فی ثوبه القشیب، جلد۱، صفحه ۳۱۱.</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۱۷۷۵.</ref>


==تفاسير تابعين==
== تفاسير تابعين ==
[[تابعین]] - بنابر مصطلح رایج - به کسانی گفته می‌شود که [[صحابه پیامبر]]{{صل}} را [[درک]] کرده‌اند. اینها عمدتاً در عصر ما قبل تدوین به سر برده‌اند؛ لذا [[روایات تفسیری]] آنها به‌صورت شفاهی و سینه به سینه به [[مفسران]] دوره‌های بعد رسیده است.
[[تابعین]] - بنابر مصطلح رایج - به کسانی گفته می‌شود که [[صحابه پیامبر]] {{صل}} را [[درک]] کرده‌اند. اینها عمدتاً در عصر ما قبل تدوین به سر برده‌اند؛ لذا [[روایات تفسیری]] آنها به‌صورت شفاهی و سینه به سینه به [[مفسران]] دوره‌های بعد رسیده است.


در دوره تابعین با گسترش [[تفسیر]] استنباطی و [[اجتهادی]]، [[تفسیر به رأی]] و [[اختلاف]] در [[تفسیر قرآن]] پدیدار شد و کم‌کم جریان‌های مختلف در تفسیر‌نگاری رخ نمود. همچنین در این دوره با اسلام‌آوردن گروهی ازیهودیان و [[مسیحیان]] زمینه گسترش [[اسرائیلیات]] فراهم آمد<ref>سیوطی، عبدالرحمان بن ابی‌بکر، الاتقان فی علوم القرآن، جلد۴، صفحه ۲۴۰؛ ذهبی، محمد حسین، التفسیروالمفسرون، جلد۱، صفحه (۹۹-۱۳۱)؛ جلالیان،حبیب الله،تاریخ تفسیرقرآن کریم،صفحه (۸۳-۹۲)و۶۸؛ کمالی دزفولی، علی، تاریخ تفسیر،صفحه (۳۷-۹۷)</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۱۶۹۰.</ref>
در دوره تابعین با گسترش [[تفسیر]] استنباطی و [[اجتهادی]]، [[تفسیر به رأی]] و [[اختلاف]] در [[تفسیر قرآن]] پدیدار شد و کم‌کم جریان‌های مختلف در تفسیر‌نگاری رخ نمود. همچنین در این دوره با اسلام‌آوردن گروهی ازیهودیان و [[مسیحیان]] زمینه گسترش [[اسرائیلیات]] فراهم آمد<ref>سیوطی، عبدالرحمان بن ابی‌بکر، الاتقان فی علوم القرآن، جلد۴، صفحه ۲۴۰؛ ذهبی، محمد حسین، التفسیروالمفسرون، جلد۱، صفحه (۹۹-۱۳۱)؛ جلالیان، حبیب الله، تاریخ تفسیرقرآن کریم، صفحه (۸۳-۹۲)و۶۸؛ کمالی دزفولی، علی، تاریخ تفسیر، صفحه (۳۷-۹۷)</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۱۶۹۰.</ref>


==تفسير عصر تابعين==
== تفسير عصر تابعين ==
[[تفسیر]] عصر [[تابعین]] را باید سومین مرحله از [[مراحل تفسیر]] دانست. در این عصر که از پایان [[عهد]] [[صحابه]] آغاز می‌شود، [[فتوحات اسلامی]] گسترش یافت و بسیاری از صحابه در سرزمین‌های مختلف [[اسلامی]] پراکنده شدند؛ مثلاً [[ابن‌عباس]] به [[مکه]] و [[ابن‌مسعود]] به [[کوفه]] روانه شدند. این صحابه بزرگوار به [[تعلیم]] [[قرآن]] و [[حدیث]] به تابعین - که پیرامونشان گرد آمده بودند - پرداختند و به این طریق، سه مدرسه معروف [[تفسیری]] مکه، کوفه و [[مدینه]] شکل گرفت.
[[تفسیر]] عصر [[تابعین]] را باید سومین مرحله از [[مراحل تفسیر]] دانست. در این عصر که از پایان [[عهد]] [[صحابه]] آغاز می‌شود، [[فتوحات اسلامی]] گسترش یافت و بسیاری از صحابه در سرزمین‌های مختلف [[اسلامی]] پراکنده شدند؛ مثلاً [[ابن‌عباس]] به [[مکه]] و [[ابن‌مسعود]] به [[کوفه]] روانه شدند. این صحابه بزرگوار به [[تعلیم]] [[قرآن]] و [[حدیث]] به تابعین - که پیرامونشان گرد آمده بودند - پرداختند و به این طریق، سه مدرسه معروف [[تفسیری]] مکه، کوفه و [[مدینه]] شکل گرفت.


خط ۳۶: خط ۳۶:


ویژگی‌های تفسیر در عصر تابعین:
ویژگی‌های تفسیر در عصر تابعین:
#وارد شدن [[اسرائیلیات در تفسیر]] قرآن، به دلیل گرویدن بسیاری از [[اهل‌کتاب]] در این دوران به [[اسلام]].
# وارد شدن [[اسرائیلیات در تفسیر]] قرآن، به دلیل گرویدن بسیاری از [[اهل‌کتاب]] در این دوران به [[اسلام]].
# [[استوار]] بودن تفسیر بر مدار برداشت شخصی [[مفسر]]. هر مفسری تفسیر خویش را از یک [[صحابی]] می‌گرفت.
# [[استوار]] بودن تفسیر بر مدار برداشت شخصی [[مفسر]]. هر مفسری تفسیر خویش را از یک [[صحابی]] می‌گرفت.
#جدا شدن حدیث از تفسیر در این دوره.
# جدا شدن حدیث از تفسیر در این دوره.
#فزونی [[اختلاف]] در تفسیر بین تابعین در مقایسه با عصر صحابه. گرچه همین اختلاف[[فهم]] نسبت به بعد از دوره تابعین اندک بود.
# فزونی [[اختلاف]] در تفسیر بین تابعین در مقایسه با عصر صحابه. گرچه همین اختلاف[[فهم]] نسبت به بعد از دوره تابعین اندک بود.
#پیدا شدن [[اختلافات]] [[کلامی]] پیدا شد و به تبع آن، استفاده از [[تفسیر قرآن]] برای [[اثبات]] [[حقانیت]] [[مذاهب]] و آرای کلامی.
# پیدا شدن [[اختلافات]] [[کلامی]] پیدا شد و به تبع آن، استفاده از [[تفسیر قرآن]] برای [[اثبات]] [[حقانیت]] [[مذاهب]] و آرای کلامی.
#نگه داشتن آنچه تفسیر می‌شد به حسب ترتیب [[مصحف]]؛ هر چند لازم نبود یک مفسر همه قرآن را تفسیر کند<ref>عک، خالد عبد الرحمان،الفرقان والقرآن،صفحه (۳۴۵-۳۴۹)؛ کمالی دزفولی، علی، تاریخ تفسیر،صفحه (۳۷-۹۷)؛ ذهبی، محمد حسین،التفسیروالمفسرون،جلد۱،صفحه (۱۰۳-۱۳۵)؛ معرفت، محمد هادی، التفسیروالمفسرون فی ثوبه القشیب،جلد۱،صفحه ۳۱۱</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۱۸۰۲.</ref>
# نگه داشتن آنچه تفسیر می‌شد به حسب ترتیب [[مصحف]]؛ هر چند لازم نبود یک مفسر همه قرآن را تفسیر کند<ref>عک، خالد عبد الرحمان، الفرقان والقرآن، صفحه (۳۴۵-۳۴۹)؛ کمالی دزفولی، علی، تاریخ تفسیر، صفحه (۳۷-۹۷)؛ ذهبی، محمد حسین، التفسیروالمفسرون،جلد۱،صفحه (۱۰۳-۱۳۵)؛ معرفت، محمد هادی، التفسیروالمفسرون فی ثوبه القشیب، جلد۱،صفحه ۳۱۱</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۱۸۰۲.</ref>


==طبقه [[مفسران]] [[تابعین]] [[اهل‌سنّت]]==
== طبقه [[مفسران]] [[تابعین]] [[اهل‌سنّت]] ==
با پایان یافتن مرحله اول [[تفسیر]] که در [[عهد]] [[صحابه]] بود، در نظر [[اهل سنت]] مرحله جدیدی در [[تفسیر قرآن]] به دست افرادی آغاز شد که تفسیر را از صحابه یاد گرفته بودند.
با پایان یافتن مرحله اول [[تفسیر]] که در [[عهد]] [[صحابه]] بود، در نظر [[اهل سنت]] مرحله جدیدی در [[تفسیر قرآن]] به دست افرادی آغاز شد که تفسیر را از صحابه یاد گرفته بودند.


در دوره [[تابعان]]، توجه به تفسیر به صورت گسترده‌تری درآمد؛ زیرا دورشدن از عهد [[نبوت]]، سبب پدید آمدن دشواری‌هایی در تفسیر برخی [[آیات]] و نیز پیداشدن مسائل جدیدی از [[عقاید]] و [[مذاهب]] و [[احکام]] شد که بایستی برای آنان به استناد [[قرآن]] راه حلی می‌یافتند.
در دوره [[تابعان]]، توجه به تفسیر به صورت گسترده‌تری درآمد؛ زیرا دورشدن از عهد [[نبوت]]، سبب پدید آمدن دشواری‌هایی در تفسیر برخی [[آیات]] و نیز پیداشدن مسائل جدیدی از [[عقاید]] و [[مذاهب]] و [[احکام]] شد که بایستی برای آنان به استناد [[قرآن]] راه حلی می‌یافتند.


تابعان برای [[فهم]] [[کلام الهی]]، نخست به خود قرآن، پس از آن به [[روایات]] صحابه از [[رسول خدا]]{{صل}} و سپس به گفته‌های صحابه در تفسیر، و در پایان به [[اجتهاد]] خویش نظر می‌کردند.
تابعان برای [[فهم]] [[کلام الهی]]، نخست به خود قرآن، پس از آن به [[روایات]] صحابه از [[رسول خدا]] {{صل}} و سپس به گفته‌های صحابه در تفسیر، و در پایان به [[اجتهاد]] خویش نظر می‌کردند.


همان‌گونه که صحابه را نمی‌توان از نظر [[آشنایی با معارف قرآن]] و تفسیر برابر دانست، تابعان نیز در تفسیر، برخی بر دیگران [[برتری]] داشته‌اند.
همان‌گونه که صحابه را نمی‌توان از نظر [[آشنایی با معارف قرآن]] و تفسیر برابر دانست، تابعان نیز در تفسیر، برخی بر دیگران [[برتری]] داشته‌اند.
خط ۷۳: خط ۷۳:
# [[عامر بن شراحیل شعبی حمیری کوفی]]،
# [[عامر بن شراحیل شعبی حمیری کوفی]]،
# [[حسن بن ابی الحسن یسار بصری]] معروف به [[حسن بصری]]،
# [[حسن بن ابی الحسن یسار بصری]] معروف به [[حسن بصری]]،
# [[قتادة بن دعامة سدوسی]] و...<ref>جلالیان،حبیب الله،تاریخ تفسیرقرآن کریم،صفحه (۶۸-۸۳)؛ عنایت، غازی، هدی الفرقان فی علوم القرآن، جلد۳، صفحه ۴۳؛ سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، جلد۴، صفحه (۲۴۰-۲۴۲)؛ کمالی دزفولی، علی، شناخت قرآن،صفحه ۲۸۱؛ معرفت، محمد هادی، التفسیروالمفسرون فی ثوبه القشیب،جلد۱،صفحه (۳۱۳-۳۵۰)؛ ذهبی، محمد حسین،التفسیروالمفسرون،صفحه (۱۰۵-۱۴۲)</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۳۳۶۴.</ref>
# [[قتادة بن دعامة سدوسی]] و...<ref>جلالیان، حبیب الله، تاریخ تفسیرقرآن کریم، صفحه (۶۸-۸۳)؛ عنایت، غازی، هدی الفرقان فی علوم القرآن، جلد۳، صفحه ۴۳؛ سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، جلد۴، صفحه (۲۴۰-۲۴۲)؛ کمالی دزفولی، علی، شناخت قرآن، صفحه ۲۸۱؛ معرفت، محمد هادی، التفسیروالمفسرون فی ثوبه القشیب، جلد۱،صفحه (۳۱۳-۳۵۰)؛ ذهبی، محمد حسین، التفسیروالمفسرون،صفحه (۱۰۵-۱۴۲)</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۳۳۶۴.</ref>


==طبقه [[مفسران]] [[تابعین]] تابعین==
== طبقه [[مفسران]] [[تابعین]] تابعین ==
کسانی که پس از ربع اول [[قرن دوم]] (تقریباً از آغاز [[خلافت بنی‌عباس]]) [[احادیث]] [[پیامبر]]{{صل}} را از [[تابعان]] نقل و [[روایت]] می‌کردند و مطالب زیادی بر آنها می‌افزودند، به «تابعین تابعین» معروف شده‌اند.
کسانی که پس از ربع اول [[قرن دوم]] (تقریباً از آغاز [[خلافت بنی‌عباس]]) [[احادیث]] [[پیامبر]] {{صل}} را از [[تابعان]] نقل و [[روایت]] می‌کردند و مطالب زیادی بر آنها می‌افزودند، به «تابعین تابعین» معروف شده‌اند.


این دوره با ورود [[افکار]] جدیدی از [[اقوام]] و [[ملل]] یونان و [[ایران]] به حوزه [[فکری]] و [[عقیدتی]] [[مسلمانان]]، تحت تأثیر قرار گرفت. در نتیجه، [[فرقه‌ها]] و [[مذاهب]] مختلف [[سیاسی]] و [[اعتقادی]] به وجود آمد و هرکدام می‌کوشیدند [[قرآن]] را براساس [[اعتقاد]] خویش [[تفسیر]] کنند.
این دوره با ورود [[افکار]] جدیدی از [[اقوام]] و [[ملل]] یونان و [[ایران]] به حوزه [[فکری]] و [[عقیدتی]] [[مسلمانان]]، تحت تأثیر قرار گرفت. در نتیجه، [[فرقه‌ها]] و [[مذاهب]] مختلف [[سیاسی]] و [[اعتقادی]] به وجود آمد و هرکدام می‌کوشیدند [[قرآن]] را براساس [[اعتقاد]] خویش [[تفسیر]] کنند.
خط ۸۶: خط ۸۶:
# [[وکیع بن جراح]]؛
# [[وکیع بن جراح]]؛
# [[سفیان بن عیینه]]؛
# [[سفیان بن عیینه]]؛
# [[یزید بن هارون]] و...
# [[یزید بن هارون]] و...
همه این افراد دارای تفسیر بوده‌اند که از آن میان، سه تفسیر سفیان ثوری، مقاتل بن سلیمان و [[عبدالرزاق بن همام صنعانی]] باقی مانده است<ref>حیدری، محمد، مختصری ازسیرتکاملی قرآن وتفسیر،صفحه (۲۴۴-۲۴۸)؛ عنایت، غازی،هدی الفرقان فی علوم القرآن،جلد۳،صفحه ۴۷؛ شحاته، عبد الله محمود،تاریخ القرآن والتفسیر،صفحه (۹۷-۹۸)؛ طباطبایی، محمد حسین، ۱۲۸۱ - ۱۳۶۰،قرآن دراسلام،صفحه ۷۶</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۳۳۶۵.</ref>
همه این افراد دارای تفسیر بوده‌اند که از آن میان، سه تفسیر سفیان ثوری، مقاتل بن سلیمان و [[عبدالرزاق بن همام صنعانی]] باقی مانده است<ref>حیدری، محمد، مختصری ازسیرتکاملی قرآن وتفسیر، صفحه (۲۴۴-۲۴۸)؛ عنایت، غازی، هدی الفرقان فی علوم القرآن، جلد۳،صفحه ۴۷؛ شحاته، عبد الله محمود، تاریخ القرآن والتفسیر، صفحه (۹۷-۹۸)؛ طباطبایی، محمد حسین، ۱۲۸۱ - ۱۳۶۰،قرآن دراسلام، صفحه ۷۶</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۳۳۶۵.</ref>


==طبقه [[مفسران]] [[تابعین]] تابعین [[اهل‌سنّت]]==
== طبقه [[مفسران]] [[تابعین]] تابعین [[اهل‌سنّت]] ==
این طبقه بر طبقه سوم [[مفسران اهل‌سنّت]] منطبق است و مراد، آن دسته از مفسرانی هستند که [[شاگرد]] مفسران از [[تابعان]] بوده، از آنها نقل قول می‌کردند. برخی از افراد مشهور این طبقه عبارتند از: [[ربیع بن انس]]؛ [[عبدالرحمان بن زید بن اسلم]]؛ و [[ابوصالح کلبی]].
این طبقه بر طبقه سوم [[مفسران اهل‌سنّت]] منطبق است و مراد، آن دسته از مفسرانی هستند که [[شاگرد]] مفسران از [[تابعان]] بوده، از آنها نقل قول می‌کردند. برخی از افراد مشهور این طبقه عبارتند از: [[ربیع بن انس]]؛ [[عبدالرحمان بن زید بن اسلم]]؛ و [[ابوصالح کلبی]].


طریقه تابعان در [[تفسیر]] این بود که [[تفسیر آیات]] را گاهی در شکل [[روایت]] از [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} یا صحابه نقل می‌کردند و گاهی معنای [[آیه]] را بدون اسناد به کسی، به شکل اظهارنظر ایراد می‌کردند، و متأخران مفسران با این اقوال نیز مانند [[روایات نبوی]] [[رفتار]] کرده، آنها را [[روایات]] موقوفه (روایتی که مرویٌ‌عنه در آن ذکر نشده است) می‌شمارند.
طریقه تابعان در [[تفسیر]] این بود که [[تفسیر آیات]] را گاهی در شکل [[روایت]] از [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} یا صحابه نقل می‌کردند و گاهی معنای [[آیه]] را بدون اسناد به کسی، به شکل اظهارنظر ایراد می‌کردند، و متأخران مفسران با این اقوال نیز مانند [[روایات نبوی]] [[رفتار]] کرده، آنها را [[روایات]] موقوفه (روایتی که مرویٌ‌عنه در آن ذکر نشده است) می‌شمارند.


به دو طبقه مفسران تابعان و مفسران تابعین تابعین، قدمای مفسران اطلاق می‌شود<ref>سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن،جلد۴،صفحه ۲۴۲؛ طباطبایی، محمد حسین، قرآن دراسلام،صفحه ۷۶؛ جمعی از محققان، علوم القرآن عندالمفسرین،جلد۳،صفحه ۴۳۵.</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۳۳۶۶.</ref>
به دو طبقه مفسران تابعان و مفسران تابعین تابعین، قدمای مفسران اطلاق می‌شود<ref>سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، جلد۴،صفحه ۲۴۲؛ طباطبایی، محمد حسین، قرآن دراسلام، صفحه ۷۶؛ جمعی از محققان، علوم القرآن عندالمفسرین، جلد۳،صفحه ۴۳۵.</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۳۳۶۶.</ref>


==طبقه [[مفسران]] [[تابعین]] [[شیعه]]==
== طبقه [[مفسران]] [[تابعین]] [[شیعه]] ==
این طبقه، [[شاگردان]] [[صحابیان]] [[مفسر]] هستند و برخی از آنان نزد [[اهل‌سنت]] نیز به عنوان مفسر شناخته شده‌اند. گروهی از این مفسران که در [[مکه]] می‌زیستند، از روش [[ابن‌عباس]] [[پیروی]] می‌کردند. گروهی نیز در [[مدینه]] از [[ابی بن کعب]] و دسته دیگر در [[عراق]] از [[ابن‌مسعود]] بهره می‌بردند.
این طبقه، [[شاگردان]] [[صحابیان]] [[مفسر]] هستند و برخی از آنان نزد [[اهل‌سنت]] نیز به عنوان مفسر شناخته شده‌اند. گروهی از این مفسران که در [[مکه]] می‌زیستند، از روش [[ابن‌عباس]] [[پیروی]] می‌کردند. گروهی نیز در [[مدینه]] از [[ابی بن کعب]] و دسته دیگر در [[عراق]] از [[ابن‌مسعود]] بهره می‌بردند.


مشهورترین مفسران از طبقه [[تابعان]]:
مشهورترین مفسران از طبقه [[تابعان]]:
# [[سعید بن جبیر]]: از مفسران شیعی است و چون به [[حضرت علی]]{{ع}} [[وفادار]] بود، به دست [[حجاج]] [[شکنجه]] و کشته شد. [[وثاقت]] او [[مورد اتفاق]] [[اصحاب]] [[صحاح سته]] [[اهل سنت]] و صاحبان [[کتب اربعه]] شیعه می‌باشد. ابن‌عباس او را به عنوان مطمئن‌ترین [[حجت]] و سند [[دینی]] توثیق کرده است.
# [[سعید بن جبیر]]: از مفسران شیعی است و چون به [[حضرت علی]] {{ع}} [[وفادار]] بود، به دست [[حجاج]] [[شکنجه]] و کشته شد. [[وثاقت]] او [[مورد اتفاق]] [[اصحاب]] [[صحاح سته]] [[اهل سنت]] و صاحبان [[کتب اربعه]] شیعه می‌باشد. ابن‌عباس او را به عنوان مطمئن‌ترین [[حجت]] و سند [[دینی]] توثیق کرده است.
# [[طاووس بن کیسان یمانی]]: برخی او را ایرانی‌الاصل خوانده‌اند. نقل است که ابن‌عباس درباره او گفته است: «من طاووس را [[اهل بهشت]] می‌دانم».
# [[طاووس بن کیسان یمانی]]: برخی او را ایرانی‌الاصل خوانده‌اند. نقل است که ابن‌عباس درباره او گفته است: «من طاووس را [[اهل بهشت]] می‌دانم».
# [[یحیی بن یعمر]]: او نخستین کسی است که [[قرآن]] را نقطه‌گذاری کرد. وی از [[شیعیان]] و [[معتقد]] به [[برتری]] [[ائمه]]{{ع}} بود و توسط حجاج به [[خراسان]] [[تبعید]] شد.
# [[یحیی بن یعمر]]: او نخستین کسی است که [[قرآن]] را نقطه‌گذاری کرد. وی از [[شیعیان]] و [[معتقد]] به [[برتری]] [[ائمه]] {{ع}} بود و توسط حجاج به [[خراسان]] [[تبعید]] شد.
# [[ابوصالح میزان بصری]]: وی از شاگردان ابن‌عباس بود. [[شیخ مفید]] در کتاب [[الکافیة فی ابطال توبة الخاطئة (کتاب)|الکافیة فی ابطال توبة الخاطئة]] روایتی از ایشان نقل و سپس سند آن را [[تأیید]] می‌کند و می‌فرماید: «راویانش از مردان جلیل‌القدر هستند».
# [[ابوصالح میزان بصری]]: وی از شاگردان ابن‌عباس بود. [[شیخ مفید]] در کتاب [[الکافیة فی ابطال توبة الخاطئة (کتاب)|الکافیة فی ابطال توبة الخاطئة]] روایتی از ایشان نقل و سپس سند آن را [[تأیید]] می‌کند و می‌فرماید: «راویانش از مردان جلیل‌القدر هستند».
# [[محمد بن سائب کلبی]]: [[سیوطی]] می‌گوید: «او [[روایات]] شایسته‌ای دارد و در میان تابعان هیچ کس [[تفسیری]] پربارتر از او عرضه نکرده است».
# [[محمد بن سائب کلبی]]: [[سیوطی]] می‌گوید: «او [[روایات]] شایسته‌ای دارد و در میان تابعان هیچ کس [[تفسیری]] پربارتر از او عرضه نکرده است».
# [[جابر بن یزید جعفی]]: وی از تابعان و [[اصحاب]] [[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{ع}} بوده است.
# [[جابر بن یزید جعفی]]: وی از تابعان و [[اصحاب]] [[امام باقر]] و [[امام صادق]] {{ع}} بوده است.
# [[اسماعیل سدی کبیر]]: سیوطی او را از تابعان شمرده و [[تفسیر]] او را [[بهترین]] [[تفسیرها]] [[وصف]] کرده و [[نجاشی]] نام او را در زمره مؤلفان شیعه آورده است<ref>عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی وروشهای تفسیرقرآن،صفحه ۸۰؛ جلالیان،حبیب الله،تاریخ تفسیرقرآن کریم،صفحه ۲۰۲و۷۰؛ زرقانی، محمد عبد العظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن،جلد۲،صفحه ۲۳</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۳۳۶۸.</ref>
# [[اسماعیل سدی کبیر]]: سیوطی او را از تابعان شمرده و [[تفسیر]] او را [[بهترین]] [[تفسیرها]] [[وصف]] کرده و [[نجاشی]] نام او را در زمره مؤلفان شیعه آورده است<ref>عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی وروشهای تفسیرقرآن، صفحه ۸۰؛ جلالیان، حبیب الله، تاریخ تفسیرقرآن کریم، صفحه ۲۰۲و۷۰؛ زرقانی، محمد عبد العظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، جلد۲،صفحه ۲۳</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۳۳۶۸.</ref>


==طبقه [[مفسران]] [[تابعین]] تابعین [[شیعه]]==
== طبقه [[مفسران]] [[تابعین]] تابعین [[شیعه]] ==
این طبقه شامل آن دسته از مفسران [[شیعی]] می‌شود که [[تابعان]] [[صحابه]] را [[درک]] کرده‌اند، و در طبقه‌بندی مفسران در طبقه سوم قرار می‌گیرد. جمعی از [[اصحاب ائمه]]{{ع}} که به [[تفسیر]] یا تألیف درباره [[علم تفسیر]] [[شهرت]] دارند، از این زمره‌اند و معروف‌ترین آنها عبارتند از: [[ابوحمزه ثمالی]]؛ [[ابان بن تغلب]]؛ [[ابوبصیر]]، [[یحیی بن قاسم اسدی]]؛ [[حصین بن مخارق]]؛ [[حسین بن سعید]]؛ [[علی بن اسباط]]<ref>جلالیان، حبیب الله، تاریخ تفسیر قرآن کری]]،صفحه (۲۰۲-۲۰۴)</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ۳۳۶۷.</ref>
این طبقه شامل آن دسته از مفسران [[شیعی]] می‌شود که [[تابعان]] [[صحابه]] را [[درک]] کرده‌اند، و در طبقه‌بندی مفسران در طبقه سوم قرار می‌گیرد. جمعی از [[اصحاب ائمه]] {{ع}} که به [[تفسیر]] یا تألیف درباره [[علم تفسیر]] [[شهرت]] دارند، از این زمره‌اند و معروف‌ترین آنها عبارتند از: [[ابوحمزه ثمالی]]؛ [[ابان بن تغلب]]؛ [[ابوبصیر]]، [[یحیی بن قاسم اسدی]]؛ [[حصین بن مخارق]]؛ [[حسین بن سعید]]؛ [[علی بن اسباط]]<ref>جلالیان، حبیب الله، تاریخ تفسیر قرآن کری]]، صفحه (۲۰۲-۲۰۴)</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ۳۳۶۷.</ref>


==[[مفسّران]] [[تابعین]]==
== [[مفسّران]] [[تابعین]] ==
بسیاری از تابعین در محضر [[صحابه]] [[رسول اکرم]]{{صل}} [[تفسیر قرآن]] را فرا گرفتند. از آنها افراد ذیل معروف‌اند:
بسیاری از تابعین در محضر [[صحابه]] [[رسول اکرم]] {{صل}} [[تفسیر قرآن]] را فرا گرفتند. از آنها افراد ذیل معروف‌اند:


[[سعید بن جبیر]]؛ [[مجاهد بن جبر]]؛ [[عکرمه]]؛ [[طاووس بن کیسان]]؛ [[عطاء بن ابی‌رباح]] که [[تفسیر]] را از [[ابن‌عباس]] و در مدرسه [[تفسیری]] [[مکه]] آموختند.
[[سعید بن جبیر]]؛ [[مجاهد بن جبر]]؛ [[عکرمه]]؛ [[طاووس بن کیسان]]؛ [[عطاء بن ابی‌رباح]] که [[تفسیر]] را از [[ابن‌عباس]] و در مدرسه [[تفسیری]] [[مکه]] آموختند.
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
[[رفیع بن مهران|ابوالعالیه]]، [[محمد بن کعب]] و [[زید بن اسلم]] نیز از مفسّران [[تابعی]] هستند که در حلقه درس [[ابی بن کعب]] در مدرسه تفسیری [[مدینه]] تفسیر آموختند.
[[رفیع بن مهران|ابوالعالیه]]، [[محمد بن کعب]] و [[زید بن اسلم]] نیز از مفسّران [[تابعی]] هستند که در حلقه درس [[ابی بن کعب]] در مدرسه تفسیری [[مدینه]] تفسیر آموختند.


دسته سوم در محضر [[ابن‌مسعود]] و در مدرسه تفسیری [[عراق]] به فراگیری تفسیر [[همّت]] گماشتند؛ مانند: [[علقمة بن قیس]]، [[مسروق بن اجدع بن مالک همدانی|مسروق]] و [[اسود بن زید]]<ref>زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن(باحاشیه)،جلد۲،صفحه ۱۵۸؛ ذهبی، محمد حسین، التفسیر والمفسرون، جلد۱، صفحه (۳۰-۱۰۵)؛ کمالی دزفولی، علی، تاریخ تفسیر،صفحه (۳۷-۹۷)؛ عک، خالد عبد الرحمان،الفرقان والقرآن،صفحه (۳۴۰-۳۵۷)؛ معرفت، محمد هادی، التفسیروالمفسرون فی ثوبه القشیب،جلد۱،صفحه ۳۲۳؛ جلالیان، حبیب الله،تاریخ تفسیرقرآن کریم،صفحه (۶۸-۸۳).</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۴۴۸۸.</ref>
دسته سوم در محضر [[ابن‌مسعود]] و در مدرسه تفسیری [[عراق]] به فراگیری تفسیر [[همّت]] گماشتند؛ مانند: [[علقمة بن قیس]]، [[مسروق بن اجدع بن مالک همدانی|مسروق]] و [[اسود بن زید]]<ref>زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن(باحاشیه)، جلد۲،صفحه ۱۵۸؛ ذهبی، محمد حسین، التفسیر والمفسرون، جلد۱، صفحه (۳۰-۱۰۵)؛ کمالی دزفولی، علی، تاریخ تفسیر، صفحه (۳۷-۹۷)؛ عک، خالد عبد الرحمان، الفرقان والقرآن، صفحه (۳۴۰-۳۵۷)؛ معرفت، محمد هادی، التفسیروالمفسرون فی ثوبه القشیب، جلد۱،صفحه ۳۲۳؛ جلالیان، حبیب الله، تاریخ تفسیرقرآن کریم، صفحه (۶۸-۸۳).</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۴۴۸۸.</ref>


{{تفسیر}}
{{تفسیر}}
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش