جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[تکبر در قرآن]] - [[تکبر در حدیث]] - [[تکبر در نهج البلاغه]] - [[تکبر در فقه اسلامی]] - [[تکبر در اخلاق اسلامی]] - [[تکبر در جامعهشناسی اسلامی]] - [[تکبر در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[تکبر در قرآن]] - [[تکبر در حدیث]] - [[تکبر در نهج البلاغه]] - [[تکبر در فقه اسلامی]] - [[تکبر در اخلاق اسلامی]] - [[تکبر در جامعهشناسی اسلامی]] - [[تکبر در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
"تکبّر" یا "[[حمیّت]]" در زبان فارسی بهمعنای بزرگی به خود گرفتن، خود را بزرگ پنداشتن، بزرگمنشی کردن و بزرگی فروختن به دیگران است و در مفاهیم خودبینی، [[خودپسندی]] و [[خودستایی]] بهکار میرود و در نهایت منتهی به صفت رذیله "[[خودپرستی]]" میشود. [[قرآن کریم]] در فرازهایی چند، این صفت رذیله را مورد [[نکوهش]] قرار داده است، چنانکه مردمان را از گام برداشتن در حال تکبر پرهیز میدهد: در روی [[زمین]] به نخوت گام برمدار، زیرا هرگز [[زمین]] را نمیتوانی شکافت و در بلندی به کوهها نمیتوانی رسید<ref>{{متن قرآن|وَلاَ تَمْشِ فِي الأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَن تَخْرِقَ الأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولاً }}؛ سوره اسراء؛ آیه ۳۷</ref>. از [[مردم]] به نِخوت رُخ برمتاب و در [[زمین]] خرامان راه [[مرو]]، که [[خدا]] خودپسند لافزن را [[دوست]] ندارد<ref>{{متن قرآن| وَلا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلا تَمْشِ فِي الأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ }}؛ سوره لقمان؛ آیه ۱۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۱۰.</ref>. | "تکبّر" یا "[[حمیّت]]" در زبان فارسی بهمعنای بزرگی به خود گرفتن، خود را بزرگ پنداشتن، بزرگمنشی کردن و بزرگی فروختن به دیگران است و در مفاهیم خودبینی، [[خودپسندی]] و [[خودستایی]] بهکار میرود و در نهایت منتهی به صفت رذیله "[[خودپرستی]]" میشود. [[قرآن کریم]] در فرازهایی چند، این صفت رذیله را مورد [[نکوهش]] قرار داده است، چنانکه مردمان را از گام برداشتن در حال تکبر پرهیز میدهد: در روی [[زمین]] به نخوت گام برمدار، زیرا هرگز [[زمین]] را نمیتوانی شکافت و در بلندی به کوهها نمیتوانی رسید<ref>{{متن قرآن|وَلاَ تَمْشِ فِي الأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَن تَخْرِقَ الأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولاً }}؛ سوره اسراء؛ آیه ۳۷</ref>. از [[مردم]] به نِخوت رُخ برمتاب و در [[زمین]] خرامان راه [[مرو]]، که [[خدا]] خودپسند لافزن را [[دوست]] ندارد<ref>{{متن قرآن| وَلا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلا تَمْشِ فِي الأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ }}؛ سوره لقمان؛ آیه ۱۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۱۰.</ref>. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
این گزارش آینه عبرت برای کسانی است که بیماری [[کبر]] و [[غرور]] مبتلایند و در سر، هوای [[برتری]] و بزرگنمایی دارند و [[تلاش]] میکنند خود را [[برتر]] از دیگران نشان دهند. آنها در [[نظام آفرینش]] و حوزه [[تدبیر]] الهی سرکوب میشوند و در پرتگاه پستی و حقارت قرار خواهند گرفت. این [[قانون]] زندگی و [[عدل الهی]] است که در پرتگاه پستی و حقارت قرار خواهند گرفت. این [[قانون]] زندگی و [[عدل الهی]] است که هرگز [[خداوند]] بشری را با انجام گناهی که یکی از [[مقربان]] درگاهش به خاطر آن از [[بهشت]] رانده شد، نمیبخشاید. [[قانون الهی]] در مورد آسمانیان و زمینیان یکسان است و [[خدا]] به هیچکس از آفریدگانش اجازه ورود به "منطقه ممنوعه و [[حرام]]" نداده است. از اینرو به مردمان هشدار میدهد: [[شیطان]] سوارهنظام خود را بر ضد شما برانگیخته و با پیادگانش سر راهتان را گرفته است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۲: {{متن حدیث|"فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللَّهِ، عَدُوَّ اللَّهِ أَنْ يُعْدِيَكُمْ بِدَائِهِ وَ أَنْ يَسْتَفِزَّكُمْ (بِنِدَائِهِ وَ أَنْ يُجْلِبَ عَلَيْكُمْ) بِخَيْلِهِ وَ رَجْلِهِ"}}</ref>. [[ابلیس]] در کمین موقعیتی است تا مردمان را به تسخیر کشاند. او میخواهد تمام توانتان را بگیرد و [[قدرت]] رویارویی شما را درهم شکند تا نتوانید از دام او بگریزید و با مشت پولادین بر فرق او کوبید. برای [[مبارزه با شیطان]] و ترفندهای او، مهمترین راهکار مجهز شدن به [[فضایل]] [[اخلاقی]] و در رأس آن [[تواضع]] و از بین بردن رذیله تکبّر است. [[آتش]] عصبیت و کینههای جاهلی را که در [[دلها]] نهفته است خاموش کنید که بیتردید این ننگ و عار برای [[مسلمانان]] از خطرهای [[شیطان]] و خودستاییهای و [[تباهیها]] و وسوسههای اوست. پس بر آن شوید که [[فروتنی]] را چون افسری بر سرنهید و [[خودپسندی]] را زیر گامهایتان پایمان کنید و خوار شمارید و قلّاده تکبّر و خودبرتربینی را از گردن برکنید<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۱۲.</ref>. | این گزارش آینه عبرت برای کسانی است که بیماری [[کبر]] و [[غرور]] مبتلایند و در سر، هوای [[برتری]] و بزرگنمایی دارند و [[تلاش]] میکنند خود را [[برتر]] از دیگران نشان دهند. آنها در [[نظام آفرینش]] و حوزه [[تدبیر]] الهی سرکوب میشوند و در پرتگاه پستی و حقارت قرار خواهند گرفت. این [[قانون]] زندگی و [[عدل الهی]] است که در پرتگاه پستی و حقارت قرار خواهند گرفت. این [[قانون]] زندگی و [[عدل الهی]] است که هرگز [[خداوند]] بشری را با انجام گناهی که یکی از [[مقربان]] درگاهش به خاطر آن از [[بهشت]] رانده شد، نمیبخشاید. [[قانون الهی]] در مورد آسمانیان و زمینیان یکسان است و [[خدا]] به هیچکس از آفریدگانش اجازه ورود به "منطقه ممنوعه و [[حرام]]" نداده است. از اینرو به مردمان هشدار میدهد: [[شیطان]] سوارهنظام خود را بر ضد شما برانگیخته و با پیادگانش سر راهتان را گرفته است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۲: {{متن حدیث|"فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللَّهِ، عَدُوَّ اللَّهِ أَنْ يُعْدِيَكُمْ بِدَائِهِ وَ أَنْ يَسْتَفِزَّكُمْ (بِنِدَائِهِ وَ أَنْ يُجْلِبَ عَلَيْكُمْ) بِخَيْلِهِ وَ رَجْلِهِ"}}</ref>. [[ابلیس]] در کمین موقعیتی است تا مردمان را به تسخیر کشاند. او میخواهد تمام توانتان را بگیرد و [[قدرت]] رویارویی شما را درهم شکند تا نتوانید از دام او بگریزید و با مشت پولادین بر فرق او کوبید. برای [[مبارزه با شیطان]] و ترفندهای او، مهمترین راهکار مجهز شدن به [[فضایل]] [[اخلاقی]] و در رأس آن [[تواضع]] و از بین بردن رذیله تکبّر است. [[آتش]] عصبیت و کینههای جاهلی را که در [[دلها]] نهفته است خاموش کنید که بیتردید این ننگ و عار برای [[مسلمانان]] از خطرهای [[شیطان]] و خودستاییهای و [[تباهیها]] و وسوسههای اوست. پس بر آن شوید که [[فروتنی]] را چون افسری بر سرنهید و [[خودپسندی]] را زیر گامهایتان پایمان کنید و خوار شمارید و قلّاده تکبّر و خودبرتربینی را از گردن برکنید<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۱۲.</ref>. | ||
==تکبر، ریشه [[گناهان]]== | == تکبر، ریشه [[گناهان]] == | ||
[[امام]] {{ع}} پس از بیان ریشههای تکبر و نمونه بارز آن ([[شیطان]]) به این نکته توجه میدهد که همه [[انسانها]] مخاطب شدهاند و باید با این خطر بزرگ مقابله و [[مبارزه]] کنند، زیرا تکبر که ریشه بسیاری از [[رذائل اخلاقی]] و نابسامانیهای [[اجتماعی]] بهشمار میرود، بسیار مخفی و مرموز است تا حدی که شاید مبتلایان به آن از بیماری خویش غافل باشند. بیماری تکبر و خودبرتربینی آتشی در [[جان]] انسانهاست و همگان [[مأمور]] به مقابله با آن هستند. از دیدگاه [[امام]] {{ع}} بیماری تکبر، بیماری پنهان و ناشناختهای است که در مرحله اول باید آن را [[شناخت]] و سپس به درمان آن پرداخت<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۱۳.</ref>. | [[امام]] {{ع}} پس از بیان ریشههای تکبر و نمونه بارز آن ([[شیطان]]) به این نکته توجه میدهد که همه [[انسانها]] مخاطب شدهاند و باید با این خطر بزرگ مقابله و [[مبارزه]] کنند، زیرا تکبر که ریشه بسیاری از [[رذائل اخلاقی]] و نابسامانیهای [[اجتماعی]] بهشمار میرود، بسیار مخفی و مرموز است تا حدی که شاید مبتلایان به آن از بیماری خویش غافل باشند. بیماری تکبر و خودبرتربینی آتشی در [[جان]] انسانهاست و همگان [[مأمور]] به مقابله با آن هستند. از دیدگاه [[امام]] {{ع}} بیماری تکبر، بیماری پنهان و ناشناختهای است که در مرحله اول باید آن را [[شناخت]] و سپس به درمان آن پرداخت<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۱۳.</ref>. | ||
==عوامل ایجاد تکبر== | == عوامل ایجاد تکبر == | ||
#'''[[افکار شیطانی]]:''' [[شیطان]] برای رسیدن به [[هدف]] اصلی خود که سقوط [[انسان]] در ورطه تکّبر است، ابتدا در [[فکر]] و [[اندیشه]] او [[رسوخ]] میکند و سپس با ترفندهایی که به کار میبرد، در مرکز [[فرماندهی]] وجود او برای خود پایگاهی میسازد و نفوذ میکند تا در مواقع لازم او را وادار کند تا دست به [[اقدام]] بزند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۱۳.</ref>. | # '''[[افکار شیطانی]]:''' [[شیطان]] برای رسیدن به [[هدف]] اصلی خود که سقوط [[انسان]] در ورطه تکّبر است، ابتدا در [[فکر]] و [[اندیشه]] او [[رسوخ]] میکند و سپس با ترفندهایی که به کار میبرد، در مرکز [[فرماندهی]] وجود او برای خود پایگاهی میسازد و نفوذ میکند تا در مواقع لازم او را وادار کند تا دست به [[اقدام]] بزند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۱۳.</ref>. | ||
#'''[[خودستایی]] و بزرگنمایی:''' نخوت، محصول تکبر است. پس از آنکه [[فکر]] و [[اندیشه]] فردی مورد هجوم افکار [[شیطانی]] قرار گرفت، حالت خاصی به خود میگیرد و احساس دیگری پیدا میکند که به آن نخوت میگویند. در نتیجه این [[تفکر]]، احساس [[خودبزرگبینی]] در زندگی [[اجتماعی]] نیز تسرّی مییابد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۱۳.</ref>. | # '''[[خودستایی]] و بزرگنمایی:''' نخوت، محصول تکبر است. پس از آنکه [[فکر]] و [[اندیشه]] فردی مورد هجوم افکار [[شیطانی]] قرار گرفت، حالت خاصی به خود میگیرد و احساس دیگری پیدا میکند که به آن نخوت میگویند. در نتیجه این [[تفکر]]، احساس [[خودبزرگبینی]] در زندگی [[اجتماعی]] نیز تسرّی مییابد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۱۳.</ref>. | ||
#'''[[فساد]] و [[تباهی]]:''' نتیجه [[نخوت]] و [[خودبرتربینی]] [[انتظار]] انتقال به دیگران را در فرد تقویت میکند که در نهایت اقدامات نامناسب از طرف فرد را در پیدارد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۱۳.</ref>. | # '''[[فساد]] و [[تباهی]]:''' نتیجه [[نخوت]] و [[خودبرتربینی]] [[انتظار]] انتقال به دیگران را در فرد تقویت میکند که در نهایت اقدامات نامناسب از طرف فرد را در پیدارد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۱۳.</ref>. | ||
==درمان تکبر== | == درمان تکبر == | ||
[[امام]] {{ع}} برای درمان بیماری تکبر دو [[دستور]] مهم صادر فرموده است: | [[امام]] {{ع}} برای درمان بیماری تکبر دو [[دستور]] مهم صادر فرموده است: | ||
# [[فروتنی]] در عمل، بدینترتیب که باید به دیگران [[احترام]] گذاشت و با خوشرویی برخورد کرد تا [[روح]] [[انسان]] تحتتأثیر قرارگیرد و خلق و خوی او دگرگون شود و به جای "[[خودبرتربینی]]" [[دوستی]] و [[فروتنی]] در وجودش رشد کند [[امام]] میفرماید راه و رسم [[فروتنی]] را پذیرا شوید و وجودتان را در خدمت این [[جهاد]] معنوی و [[اخلاقی]] قرار دهید، که تحوّل [[اخلاقی]] و روحی از انجام یک سلسله اعمال ظاهری آغاز میشود تا به مراحل عالی [[تهذیب]] و [[خودسازی]] برسد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۱۳.</ref>. | # [[فروتنی]] در عمل، بدینترتیب که باید به دیگران [[احترام]] گذاشت و با خوشرویی برخورد کرد تا [[روح]] [[انسان]] تحتتأثیر قرارگیرد و خلق و خوی او دگرگون شود و به جای "[[خودبرتربینی]]" [[دوستی]] و [[فروتنی]] در وجودش رشد کند [[امام]] میفرماید راه و رسم [[فروتنی]] را پذیرا شوید و وجودتان را در خدمت این [[جهاد]] معنوی و [[اخلاقی]] قرار دهید، که تحوّل [[اخلاقی]] و روحی از انجام یک سلسله اعمال ظاهری آغاز میشود تا به مراحل عالی [[تهذیب]] و [[خودسازی]] برسد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۱۳.</ref>. | ||
#از آنجا که [[شیطان]] نیروهای خود را [[بسیج]] کرده تا از [[اولاد]] [[آدم]] [[انتقام]] بگیرد، مهمترین وسیله آن را در درون [[انسان]] یافته است، یعنی تکبّر و خودبینی، لذا باید در برابر این نیروی [[شیطانی]]، [[قدرت]] عظیمی را تجهیز کرد. [[امام]] {{ع}} روحیه [[اخلاقی]] [[فروتنی]] را "[[سپاه]] مسلح" این میدان معرفی فرموده است: [[فروتنی]] را [[سپاه]] مسلح خود گیرید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴: {{متن حدیث|"وَ اتَّخِذُوا التَّوَاضُعَ مَسْلَحَةً بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ عَدُوِّكُمْ إِبْلِيسَ وَ جُنُودِهِ"}}</ref>. هر فردی باید برای ایجاد [[تواضع]]، بهعنوان یک [[جهاد]] تمام عیار به ایجاد پایگاههای معنوی بپردازد و با [[آگاهی]] و تصمیمگیری جدّی در راه ایجاد [[فضیلت]] بزرگ [[فروتنی]] [[اقدام]] کند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۱۳- ۲۱۴.</ref>. | # از آنجا که [[شیطان]] نیروهای خود را [[بسیج]] کرده تا از [[اولاد]] [[آدم]] [[انتقام]] بگیرد، مهمترین وسیله آن را در درون [[انسان]] یافته است، یعنی تکبّر و خودبینی، لذا باید در برابر این نیروی [[شیطانی]]، [[قدرت]] عظیمی را تجهیز کرد. [[امام]] {{ع}} روحیه [[اخلاقی]] [[فروتنی]] را "[[سپاه]] مسلح" این میدان معرفی فرموده است: [[فروتنی]] را [[سپاه]] مسلح خود گیرید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴: {{متن حدیث|"وَ اتَّخِذُوا التَّوَاضُعَ مَسْلَحَةً بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ عَدُوِّكُمْ إِبْلِيسَ وَ جُنُودِهِ"}}</ref>. هر فردی باید برای ایجاد [[تواضع]]، بهعنوان یک [[جهاد]] تمام عیار به ایجاد پایگاههای معنوی بپردازد و با [[آگاهی]] و تصمیمگیری جدّی در راه ایجاد [[فضیلت]] بزرگ [[فروتنی]] [[اقدام]] کند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۱۳- ۲۱۴.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |