جهت اعجاز قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱۶: خط ۱۶:
جهت [[اعجاز]] به معنای جنبه ای که این [[عمل خارق‌العاده]] در آن تحقق یافته است.
جهت [[اعجاز]] به معنای جنبه ای که این [[عمل خارق‌العاده]] در آن تحقق یافته است.


==[[قرآن]]؛ معجزه جاوید==
== [[قرآن]]؛ معجزه جاوید ==
[[پیامبر اسلام]] {{صل}} معجزه‌های فراوانی داشته است؛ اما در آن میان [[قرآن کریم]] جایگاهی ویژه دارد. [[قرآن]] از ابعاد گوناگون [[معجزه]] دانسته شده است:
[[پیامبر اسلام]] {{صل}} معجزه‌های فراوانی داشته است؛ اما در آن میان [[قرآن کریم]] جایگاهی ویژه دارد. [[قرآن]] از ابعاد گوناگون [[معجزه]] دانسته شده است:


#'''[[فصاحت]] و [[بلاغت]]:''' بنابر شواهد [[تاریخی]]، [[مردمان]] [[عرب]] عصر [[جاهلی]] بسیار [[فصیح]] و [[بلیغ]] بوده‌اند و اشعار باقی مانده از آن روزگار [[گواهی]] روشن بر این [[حقیقت]] است. [[شاعران]] نامی [[عرب]]، اشعار خویش را در محافل و مجامع ادبی آن عصر عرضه می‌کردند و [[برترین]] آنها [[برگزیده]] و بر در [[کعبه]] آویخته می‌شد. الفاظ [[قرآن کریم]] همان است که در دسترس همگان بود؛ با این حال، کسی از فصیحان بزرگ [[عرب]] نتوانست با این [[کتاب آسمانی]] هماوردی کند یا خدشه‌ای در آن بیابد. [[قرآن]] خود بدین [[حقیقت]] اشارت برده و آن را گونه‌ای [[اعجاز]] دانسته است<ref>{{متن قرآن|فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَلَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ}}؛ سوره بقره، آیه ۲۴؛ وحی و نبوت در قرآن‌، ۳۰۱؛ قرآن و آخرین پیامبر، ۱۰۰- ۷۲.</ref>.
# '''[[فصاحت]] و [[بلاغت]]:''' بنابر شواهد [[تاریخی]]، [[مردمان]] [[عرب]] عصر [[جاهلی]] بسیار [[فصیح]] و [[بلیغ]] بوده‌اند و اشعار باقی مانده از آن روزگار [[گواهی]] روشن بر این [[حقیقت]] است. [[شاعران]] نامی [[عرب]]، اشعار خویش را در محافل و مجامع ادبی آن عصر عرضه می‌کردند و [[برترین]] آنها [[برگزیده]] و بر در [[کعبه]] آویخته می‌شد. الفاظ [[قرآن کریم]] همان است که در دسترس همگان بود؛ با این حال، کسی از فصیحان بزرگ [[عرب]] نتوانست با این [[کتاب آسمانی]] هماوردی کند یا خدشه‌ای در آن بیابد. [[قرآن]] خود بدین [[حقیقت]] اشارت برده و آن را گونه‌ای [[اعجاز]] دانسته است<ref>{{متن قرآن|فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَلَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ}}؛ سوره بقره، آیه ۲۴؛ وحی و نبوت در قرآن‌، ۳۰۱؛ قرآن و آخرین پیامبر، ۱۰۰- ۷۲.</ref>.
#'''[[هدایت]] و [[تربیت]]:''' [[معارف]] و [[تعالیم قرآن]] [[توفیق]] یافت از مردمانی [[جاهل]] و دور از [[تمدن]] و صفات انسانی، ملتی پارسا، پاکباز و متمدن بسازد. [[دانشمندان]] نامداری در سایه آموزه‌های [[قرآن]] پرورش یافتند و عرفا و حکمای برجسته‌ای میان [[مسلمانان]] [[ظهور]] کردند.
# '''[[هدایت]] و [[تربیت]]:''' [[معارف]] و [[تعالیم قرآن]] [[توفیق]] یافت از مردمانی [[جاهل]] و دور از [[تمدن]] و صفات انسانی، ملتی پارسا، پاکباز و متمدن بسازد. [[دانشمندان]] نامداری در سایه آموزه‌های [[قرآن]] پرورش یافتند و عرفا و حکمای برجسته‌ای میان [[مسلمانان]] [[ظهور]] کردند.
#'''[[نظم]] و معانی قرآن:''' واژگان [[قرآنی]]، بسان اعداد ریاضی در جای ویژه خویش قرار یافته‌اند. همراه این [[نظم]] و سامان لفظی، گستره بی‌همتایی از معانی بلند در [[قرآن]] [[خودنمایی]] می‌کند و مفاهیم آسمانی، منظم و هماهنگ کنار هم آمده‌اند<ref>ر.ک: تفسیر بیان السعادة، ۱/ ۴۵؛ المیزان‌، ۱/ ۲۳۴.</ref>.
# '''[[نظم]] و معانی قرآن:''' واژگان [[قرآنی]]، بسان اعداد ریاضی در جای ویژه خویش قرار یافته‌اند. همراه این [[نظم]] و سامان لفظی، گستره بی‌همتایی از معانی بلند در [[قرآن]] [[خودنمایی]] می‌کند و مفاهیم آسمانی، منظم و هماهنگ کنار هم آمده‌اند<ref>ر. ک: تفسیر بیان السعادة، ۱/ ۴۵؛ المیزان‌، ۱/ ۲۳۴.</ref>.
#'''[[اعجاز ادبی]] و هنری:''' [[قرآن کریم]]، سرشار از صنایع ادبی و هنرهای بلاغی است. هر چه زمان پیش می‌رود، ساحت ادبی و هنری [[قرآن]] بیش از پیش آشکار می‌گردد و ادیبان و [[مفسران]] بر [[اعجاز]] [[آیات قرآنی]] در این باره بیش‌تر [[آگاهی]] می‌یابند. در دامان [[بلاغت]] [[معنوی]] و ظرافت ادبی و هنری [[قرآن]]، [[فنون]] و دانش‌هایی همانند معانی و بیان و صرف و نحو زاده شد. تنها برای سوره فاتحه، هفتاد ویژگی بلاغی برشمرده‌اند که ده ویژگی تنها از آنِ آیه‌ {{متن قرآن|مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ}}<ref>«مالک روز پاداش و کیفر» سوره فاتحه، آیه ۴.</ref> است<ref>وحی و نبوت در قرآن‌، ۳۱۰.</ref>.
# '''[[اعجاز ادبی]] و هنری:''' [[قرآن کریم]]، سرشار از صنایع ادبی و هنرهای بلاغی است. هر چه زمان پیش می‌رود، ساحت ادبی و هنری [[قرآن]] بیش از پیش آشکار می‌گردد و ادیبان و [[مفسران]] بر [[اعجاز]] [[آیات قرآنی]] در این باره بیش‌تر [[آگاهی]] می‌یابند. در دامان [[بلاغت]] [[معنوی]] و ظرافت ادبی و هنری [[قرآن]]، [[فنون]] و دانش‌هایی همانند معانی و بیان و صرف و نحو زاده شد. تنها برای سوره فاتحه، هفتاد ویژگی بلاغی برشمرده‌اند که ده ویژگی تنها از آنِ آیه‌ {{متن قرآن|مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ}}<ref>«مالک روز پاداش و کیفر» سوره فاتحه، آیه ۴.</ref> است<ref>وحی و نبوت در قرآن‌، ۳۱۰.</ref>.
#'''مصونیت از [[تحریف]]:''' همه [[کتاب‌های آسمانی]] جز [[قرآن]]، دچار [[تحریف]] گشته‌اند و تنها [[قرآن]] است که از هر گونه‌ تغییر و [[تحریف]] در [[امان]] مانده است. [[قرآن]]، خود، از این [[حقیقت]] به اشارت و صراحت یاد کرده است<ref>{{متن قرآن| مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِن لَّعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً }}؛ سوره نساء، آیه ۴۶؛ {{متن قرآن|أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُواْ لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}؛ سوره بقره، آیه ۷۵، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُوْلَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ}}؛ آیه ۱۵۹ و ....</ref>. از آن رو که [[قرآن]] از [[تحریف]] دور مانده است، معیاری است برای ارزیابی دیگر [[کتب آسمانی]].
# '''مصونیت از [[تحریف]]:''' همه [[کتاب‌های آسمانی]] جز [[قرآن]]، دچار [[تحریف]] گشته‌اند و تنها [[قرآن]] است که از هر گونه‌ تغییر و [[تحریف]] در [[امان]] مانده است. [[قرآن]]، خود، از این [[حقیقت]] به اشارت و صراحت یاد کرده است<ref>{{متن قرآن| مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِن لَّعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً }}؛ سوره نساء، آیه ۴۶؛ {{متن قرآن|أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُواْ لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}؛ سوره بقره، آیه ۷۵، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُوْلَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ}}؛ آیه ۱۵۹ و ....</ref>. از آن رو که [[قرآن]] از [[تحریف]] دور مانده است، معیاری است برای ارزیابی دیگر [[کتب آسمانی]].
#'''[[اعجاز]] در قانون‌گذاری:''' [[قوانین]] [[قرآن]] به گونه‌ای شگفت با [[فطرت]] [[انسان]] سازگار است<ref>{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ}}؛ سوره روم، آیه ۳۰.</ref>. [[قرآن]]، برنامه‌های کلان [[زندگی مادی]] و [[معنوی]] [[انسان]] را ترسیم کرده است که هر یک از این برنامه‌ها، منشأ برنامه‌های فرعی دیگر است. [[دانشمندان]] [[علوم دینی]] تنها از [[آیه]] ۹۰ سوره نحل، شصت و نُه [[قانون]] بیرون کشیده‌اند<ref>وحی و نبوت در قرآن‌، ۳۳۵.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 420.</ref>
# '''[[اعجاز]] در قانون‌گذاری:''' [[قوانین]] [[قرآن]] به گونه‌ای شگفت با [[فطرت]] [[انسان]] سازگار است<ref>{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ}}؛ سوره روم، آیه ۳۰.</ref>. [[قرآن]]، برنامه‌های کلان [[زندگی مادی]] و [[معنوی]] [[انسان]] را ترسیم کرده است که هر یک از این برنامه‌ها، منشأ برنامه‌های فرعی دیگر است. [[دانشمندان]] [[علوم دینی]] تنها از [[آیه]] ۹۰ سوره نحل، شصت و نُه [[قانون]] بیرون کشیده‌اند<ref>وحی و نبوت در قرآن‌، ۳۳۵.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 420.</ref>


==وجوه و جهات [[اعجاز قرآن]]==
== وجوه و جهات [[اعجاز قرآن]] ==
[[معجزه]] بودن یک چیز به [[دلایل]] مختلف ظاهری و [[معنوی]] آن برمی گردد؛ حال [[معجزه]] بودن [[قرآن]] را چه به معنای بالاتر بودن از توان بشری [[تفسیر]] نماییم و چه آن را [[ناتوانی]] در آوردن امر مقدور بدانیم، در هر صورت اصل [[معجزه]] بودنش ثابت است: {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}}<ref> یا می‌گویند (پیامبر) آن را بربافته است، بگو: اگر راست می‌گویید سوره‌ای همگون آن بیاورید و هر کس جز خداوند را می‌توانید فرا خوانید؛ سوره یونس، آیه۳۸.</ref>. [[قرآن]] از جهات مختلف مانند [[بلاغت]]، [[علمی]] بودن، [[خبرهای غیبی]]، [[اتقان]] در [[تشریع]]، [[قانون]] گذاری، [[عظمت]] و منطقی بودن [[معارف]] و از جهت آورندۀ آن، [[معجزه]] است.  
[[معجزه]] بودن یک چیز به [[دلایل]] مختلف ظاهری و [[معنوی]] آن برمی گردد؛ حال [[معجزه]] بودن [[قرآن]] را چه به معنای بالاتر بودن از توان بشری [[تفسیر]] نماییم و چه آن را [[ناتوانی]] در آوردن امر مقدور بدانیم، در هر صورت اصل [[معجزه]] بودنش ثابت است: {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}}<ref> یا می‌گویند (پیامبر) آن را بربافته است، بگو: اگر راست می‌گویید سوره‌ای همگون آن بیاورید و هر کس جز خداوند را می‌توانید فرا خوانید؛ سوره یونس، آیه۳۸.</ref>. [[قرآن]] از جهات مختلف مانند [[بلاغت]]، [[علمی]] بودن، [[خبرهای غیبی]]، [[اتقان]] در [[تشریع]]، [[قانون]] گذاری، [[عظمت]] و منطقی بودن [[معارف]] و از جهت آورندۀ آن، [[معجزه]] است.  


عده‌ای معتقدند تمامی‌ [[سوره‌های قرآن]] و حتی کوچک‌ترین سوره‌اش در تمامی‌ وجوه و ابعاد [[معجزه]] است و برای [[اثبات]] آن چنین [[استدلال]] می‌کنند: اگر تحدی‌های [[قرآن]] عام نبوده و تنها در خصوص [[بلاغت]] و [[فصاحت]] یا [[عظمت]] اسلوب آن بود، باید فقط عرب‌های [[خالص]] دوره [[جاهلیت]] مخاطب آن بودند در حالی که [[انس]] و [[جن]] طرف مقابل [[تحدی]] هستند<ref>سوره اسراء، آیه۸۸.</ref> و این که [[خداوند]] نفرموده کتابِ [[فصیح]] همانند [[قرآن]] بیاورید و یا کتابِ مشتمل بر چنین معارفی بیاورید، می‌فهماند، [[قرآن]] از هر جهت که ممکن باشد، [[برتر]] است نه از یک یا دو جهت <ref>المیزان، ج۱، ص ۶۱ و ۵۹.</ref>.<ref>[[محمد رضا بهدار|بهدار، محمد رضا]]، [[اعجاز قرآن - بهدار (مقاله)|مقاله «اعجاز قرآن»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۳۲۴-۳۳۰.</ref>
عده‌ای معتقدند تمامی‌ [[سوره‌های قرآن]] و حتی کوچک‌ترین سوره‌اش در تمامی‌ وجوه و ابعاد [[معجزه]] است و برای [[اثبات]] آن چنین [[استدلال]] می‌کنند: اگر تحدی‌های [[قرآن]] عام نبوده و تنها در خصوص [[بلاغت]] و [[فصاحت]] یا [[عظمت]] اسلوب آن بود، باید فقط عرب‌های [[خالص]] دوره [[جاهلیت]] مخاطب آن بودند در حالی که [[انس]] و [[جن]] طرف مقابل [[تحدی]] هستند<ref>سوره اسراء، آیه۸۸.</ref> و این که [[خداوند]] نفرموده کتابِ [[فصیح]] همانند [[قرآن]] بیاورید و یا کتابِ مشتمل بر چنین معارفی بیاورید، می‌فهماند، [[قرآن]] از هر جهت که ممکن باشد، [[برتر]] است نه از یک یا دو جهت <ref>المیزان، ج۱، ص ۶۱ و ۵۹.</ref>.<ref>[[محمد رضا بهدار|بهدار، محمد رضا]]، [[اعجاز قرآن - بهدار (مقاله)|مقاله «اعجاز قرآن»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۳۲۴-۳۳۰.</ref>


اگر چه معجزه بودن [[قرآن کریم]] مورد [[اجماع]] تمامی‌ [[مذاهب اسلامی]] است، ولی در ابعاد معجزه بودن آن وجوه متفاوتی بیان شده که می‌توان آنها را در هشت وجه خلاصه کرد<ref>[[محمد رضا بهدار|بهدار، محمد رضا]]، [[اعجاز قرآن - بهدار (مقاله)|مقاله «اعجاز قرآن»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۳۲۴-۳۳۰؛ [[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>:
اگر چه معجزه بودن [[قرآن کریم]] مورد [[اجماع]] تمامی‌ [[مذاهب اسلامی]] است، ولی در ابعاد معجزه بودن آن وجوه متفاوتی بیان شده که می‌توان آنها را در هشت وجه خلاصه کرد<ref>[[محمد رضا بهدار|بهدار، محمد رضا]]، [[اعجاز قرآن - بهدار (مقاله)|مقاله «اعجاز قرآن»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۳۲۴-۳۳۰؛ [[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>:


# [[اعجاز قرآن]] از نظر [[فصاحت]] و [[بلاغت]]؛
# [[اعجاز قرآن]] از نظر [[فصاحت]] و [[بلاغت]]؛
خط ۴۲: خط ۴۲:
# [[اعجاز قرآن]] از نظر بیان [[قصص پیامبران|قصص]] و [[تاریخ پیامبران]].
# [[اعجاز قرآن]] از نظر بیان [[قصص پیامبران|قصص]] و [[تاریخ پیامبران]].


به استناد آیاتی که از هم‌آوردی سخن به میان آورده به‌طور [[یقین]] درمی‌یابیم که [[قرآن]] خود را [[معجزه]] و فراتر از حد توان [[بشر]] دانسته است. بدین روی‌، در کنار فراخوانی به [[مبارزه]] با ارائه گفتاری نظیر همه [[قرآن]] یا همسان با ده یا یک [[سوره]] آن، بر عدم امکان تحقق این امر تأکید کرده است. در آنجا که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ*فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَلَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ}}<ref>یقره، آیات ۲۳ و ۲۴.</ref>، با صرف‌نظر از این امر [[پرسش]] مهم در این زمینه آن است که [[قرآن]] چه امتیازات و ویژگی‌های [[فوق بشری]] خو را مدنظر قرار داده و [[معتقد]] است که دیگران از آوردن نظیر آن عاجزند؟ آنچه در این بین ارائه می‌شود در [[حقیقت]] ناظر به [[وجوه اعجاز قرآن]] است. [[اندیشمندان مسلمان]] از دیرباز این امر را موردتوجه قرار داده و کوشیده‌اند افق‌های مختلف [[اعجاز قرآن]] را مورد بازکاوی قرار دهند. در سایه این تحقیقات به نظر می‌رسد که می‌توان پنج وجه برای [[اعجاز قرآن]] برشمرد: [[اعجاز بیانی]]؛ [[اعجاز معارفی]]؛ [[اعجاز علمی]]؛ [[اعجاز تشریعی]]؛ [[اعجاز اخلاقی]]. آنچه در این بین اهمیت دارد توجه به این نکته است که: مسئله [[اعجاز قرآن]] را از دو جنبه باید بحث کرد، یکی جنبه [[زیبایی]] و هنری و دیگری جنبه [[علمی]] و [[فکری]]. جنبه [[زیبایی]] و هنری مربوط به لفظ [[قرآن]] یعنی همان عبارات [[قرآن]] است، اما جنبه [[علمی]] و [[فکری]]، آن مربوط به معنویت‌های [[قرآن]] است، ربطی به لفظ و [[ظاهر قرآن]] ندارد. مثلاً درباره [[توحید]] و [[خدا]] بحث کرده، و مسائلی که مربوط به [[خدا]] و ماوراء [[طبیعت]] است در [[قرآن]] آمده است<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[نبوت ۱(کتاب)|نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۵۴۶.</ref> به این معنا که باید [[قرآن]] را بر پایه دو عنصر لفظ و معنا [[استوار]] دانست و پذیرفت که برخی از وجوه [[اعجاز]] نظیر [[اعجاز بیانی]] بیشتر از آنکه مربوط به متن و معنای [[قرآن]] باشد، ناظر به لفظ [[قرآن]] است. اما سایر [[وجوه اعجاز قرآن]]، به معنا و درون‌مایه این [[کتاب آسمانی]] مربوط می‌شود. از [[اعجاز]] متنی و محتوایی [[قرآن]] می‌توان به [[اعجاز علمی]] تفکری تعبیر کرد و مدعی شد که: جنبه [[علمی]] و فکری‌، مربوط به معنوی‌های [[قرآن]] است. ربطی به لفظ و ظاهر آن ندارد. مثلاً درباره [[توحید]] و [[خدا]] بحث کرده است و مسائل که مربوط به [[خدا]] و ماوراء [[طبیعت]] است در [[قرآن]] آمده است<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[نبوت ۱(کتاب)|نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۵۴۷.</ref>. اینک مناسب است به [[اجمال]] این وجوه را مورد بررسی قرار دهیم<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|قرآن‌شناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص ۵۰.</ref>:
به استناد آیاتی که از هم‌آوردی سخن به میان آورده به‌طور [[یقین]] درمی‌یابیم که [[قرآن]] خود را [[معجزه]] و فراتر از حد توان [[بشر]] دانسته است. بدین روی‌، در کنار فراخوانی به [[مبارزه]] با ارائه گفتاری نظیر همه [[قرآن]] یا همسان با ده یا یک [[سوره]] آن، بر عدم امکان تحقق این امر تأکید کرده است. در آنجا که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ* فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَلَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ}}<ref>یقره، آیات ۲۳ و ۲۴.</ref>، با صرف‌نظر از این امر [[پرسش]] مهم در این زمینه آن است که [[قرآن]] چه امتیازات و ویژگی‌های [[فوق بشری]] خو را مدنظر قرار داده و [[معتقد]] است که دیگران از آوردن نظیر آن عاجزند؟ آنچه در این بین ارائه می‌شود در [[حقیقت]] ناظر به [[وجوه اعجاز قرآن]] است. [[اندیشمندان مسلمان]] از دیرباز این امر را موردتوجه قرار داده و کوشیده‌اند افق‌های مختلف [[اعجاز قرآن]] را مورد بازکاوی قرار دهند. در سایه این تحقیقات به نظر می‌رسد که می‌توان پنج وجه برای [[اعجاز قرآن]] برشمرد: [[اعجاز بیانی]]؛ [[اعجاز معارفی]]؛ [[اعجاز علمی]]؛ [[اعجاز تشریعی]]؛ [[اعجاز اخلاقی]]. آنچه در این بین اهمیت دارد توجه به این نکته است که: مسئله [[اعجاز قرآن]] را از دو جنبه باید بحث کرد، یکی جنبه [[زیبایی]] و هنری و دیگری جنبه [[علمی]] و [[فکری]]. جنبه [[زیبایی]] و هنری مربوط به لفظ [[قرآن]] یعنی همان عبارات [[قرآن]] است، اما جنبه [[علمی]] و [[فکری]]، آن مربوط به معنویت‌های [[قرآن]] است، ربطی به لفظ و [[ظاهر قرآن]] ندارد. مثلاً درباره [[توحید]] و [[خدا]] بحث کرده، و مسائلی که مربوط به [[خدا]] و ماوراء [[طبیعت]] است در [[قرآن]] آمده است<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[نبوت ۱(کتاب)|نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۵۴۶.</ref> به این معنا که باید [[قرآن]] را بر پایه دو عنصر لفظ و معنا [[استوار]] دانست و پذیرفت که برخی از وجوه [[اعجاز]] نظیر [[اعجاز بیانی]] بیشتر از آنکه مربوط به متن و معنای [[قرآن]] باشد، ناظر به لفظ [[قرآن]] است. اما سایر [[وجوه اعجاز قرآن]]، به معنا و درون‌مایه این [[کتاب آسمانی]] مربوط می‌شود. از [[اعجاز]] متنی و محتوایی [[قرآن]] می‌توان به [[اعجاز علمی]] تفکری تعبیر کرد و مدعی شد که: جنبه [[علمی]] و فکری‌، مربوط به معنوی‌های [[قرآن]] است. ربطی به لفظ و ظاهر آن ندارد. مثلاً درباره [[توحید]] و [[خدا]] بحث کرده است و مسائل که مربوط به [[خدا]] و ماوراء [[طبیعت]] است در [[قرآن]] آمده است<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[نبوت ۱(کتاب)|نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۵۴۷.</ref>. اینک مناسب است به [[اجمال]] این وجوه را مورد بررسی قرار دهیم<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|قرآن‌شناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص ۵۰.</ref>:


==نخست: [[فصاحت]] و [[بلاغت]]==
== نخست: [[فصاحت]] و [[بلاغت]] ==
{{اصلی|اعجاز بیانی قرآن}}
{{اصلی|اعجاز بیانی قرآن}}
یکی از [[وجوه اعجاز قرآن]] جنبه بیانی آن است، یعنی [[خداوند]] برای بیان مقاصد خود در هر مقامی، شیواترین و [[زیباترین]] الفاظ و سنجیده‌ترین و خوش‌آهنگ‌ترین ترکیباتی را به کار گرفته که به بهترین و رساترین وجهی معانی مورد نظر را به مخاطبین می‌فهماند. [[اعجاز ادبی قرآن]] هم در جنبه [[فصاحت]] است و هم در جنبه [[بلاغت]]<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۲۶۳؛ [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۱۴۵ ـ ۱۴۶؛ [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]، [[آموزش کلام اسلامی (کتاب)|آموزش کلام اسلامی]]، ج۲، ص۹۵-۹۷.</ref>.
یکی از [[وجوه اعجاز قرآن]] جنبه بیانی آن است، یعنی [[خداوند]] برای بیان مقاصد خود در هر مقامی، شیواترین و [[زیباترین]] الفاظ و سنجیده‌ترین و خوش‌آهنگ‌ترین ترکیباتی را به کار گرفته که به بهترین و رساترین وجهی معانی مورد نظر را به مخاطبین می‌فهماند. [[اعجاز ادبی قرآن]] هم در جنبه [[فصاحت]] است و هم در جنبه [[بلاغت]]<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۲۶۳؛ [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۱۴۵ ـ ۱۴۶؛ [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]، [[آموزش کلام اسلامی (کتاب)|آموزش کلام اسلامی]]، ج۲، ص۹۵-۹۷.</ref>.


==دوم: [[اعجاز قرآن]] از نظر خبرهای غیبی==
== دوم: [[اعجاز قرآن]] از نظر خبرهای غیبی ==
{{اصلی|اعجاز علوم غیبی قرآن}}
{{اصلی|اعجاز علوم غیبی قرآن}}


[[قرآن]] مشتمل بر [[خبرهای غیبی]] فراوانی است از حوادث گذشته و حال و [[آینده]] مانند: خبر دادن از امت‌های گذشته؛ خبر دادن از حال [[منافقین]] و یا خبر دادن از [[حوادث آینده]] مانند [[شکست]] [[روم]]<ref>[[محمد رضا بهدار|بهدار، محمد رضا]]، [[اعجاز قرآن - بهدار (مقاله)|مقاله «اعجاز قرآن»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۳۲۴-۳۳۰.</ref>.
[[قرآن]] مشتمل بر [[خبرهای غیبی]] فراوانی است از حوادث گذشته و حال و [[آینده]] مانند: خبر دادن از امت‌های گذشته؛ خبر دادن از حال [[منافقین]] و یا خبر دادن از [[حوادث آینده]] مانند [[شکست]] [[روم]]<ref>[[محمد رضا بهدار|بهدار، محمد رضا]]، [[اعجاز قرآن - بهدار (مقاله)|مقاله «اعجاز قرآن»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۳۲۴-۳۳۰.</ref>.


==سوم: [[اعجاز قرآن]] ازنظر قانون‌گذاری==
== سوم: [[اعجاز قرآن]] ازنظر قانون‌گذاری ==
{{اصلی|اعجاز تشریعی قرآن}}
{{اصلی|اعجاز تشریعی قرآن}}


[[اعجاز تشریعی قرآن]] عبارت از [[اعجاز قرآن]] در عرصه [[قانون‌گذاری]] است، از آن جهت که در [[قرآن]] [[قوانین]] و [[حقوق]] خصوصی، عمومی، جزایی، ‌کیفری، بین‌المللی و... در سطحی بالا قرار دارد که در تعالی و [[جامعیت]] با هیچ‌یک از قوانین و حقوق بشری قابل‌مقایسه نیست<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|قرآن‌شناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص ۶۱.</ref>.
[[اعجاز تشریعی قرآن]] عبارت از [[اعجاز قرآن]] در عرصه [[قانون‌گذاری]] است، از آن جهت که در [[قرآن]] [[قوانین]] و [[حقوق]] خصوصی، عمومی، جزایی، ‌کیفری، بین‌المللی و... در سطحی بالا قرار دارد که در تعالی و [[جامعیت]] با هیچ‌یک از قوانین و حقوق بشری قابل‌مقایسه نیست<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|قرآن‌شناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص ۶۱.</ref>.


==چهارم: [[اعجاز قرآن]] از نظر علوم طبیعی==
== چهارم: [[اعجاز قرآن]] از نظر علوم طبیعی ==
{{اصلی|اعجاز علمی قرآن}}
{{اصلی|اعجاز علمی قرآن}}


[[اعجاز علمی]] عبارت از این است که [[قرآن]] مشتمل بر آموزه‌هایی [[علمی]] است که زمانی برای [[مردم]] ناشناخته بود و بخشی از آنها در سایه تلاش‌های گسترده و تحقیقات [[تجربی]] وسیع [[اندیشمندان]] برای مردم شناخته شد. برخی از این نمونه‌ها عبارت است از: [[قانون]] [[جاذبه]]؛ [[کشف]] حرکت [[زمین]] به دور خود و [[خورشید]]؛ کروی بودن زمین؛ حرکت [[ستارگان]] و سیارگان در مدارهای خود؛ تأثیر بادها و لقاح گیاهان و زوجیت نباتات و دیگر موجودات<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص۱۹۲؛ [[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|قرآن‌شناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص۵۹.</ref>.
[[اعجاز علمی]] عبارت از این است که [[قرآن]] مشتمل بر آموزه‌هایی [[علمی]] است که زمانی برای [[مردم]] ناشناخته بود و بخشی از آنها در سایه تلاش‌های گسترده و تحقیقات [[تجربی]] وسیع [[اندیشمندان]] برای مردم شناخته شد. برخی از این نمونه‌ها عبارت است از: [[قانون]] [[جاذبه]]؛ [[کشف]] حرکت [[زمین]] به دور خود و [[خورشید]]؛ کروی بودن زمین؛ حرکت [[ستارگان]] و سیارگان در مدارهای خود؛ تأثیر بادها و لقاح گیاهان و زوجیت نباتات و دیگر موجودات<ref>ر. ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص۱۹۲؛ [[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|قرآن‌شناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص۵۹.</ref>.


==پنچم: [[اعجاز قرآن]] از نظر [[معارف الهی]]==
== پنچم: [[اعجاز قرآن]] از نظر [[معارف الهی]] ==
{{اصلی|اعجاز معارفی قرآن}}
{{اصلی|اعجاز معارفی قرآن}}


[[قرآن کریم]] دارای [[معارف]] عمیق آموزه‌های بلندی است مشتمل بر مباحثی همچون [[خداشناسی]]، [[جهان‌شناسی]]، [[انسان‌شناسی]]، [[پیامبر]]‌شناسی و... که با هیچ‌یک از [[کتاب‌های آسمانی]] موجود قابل‌مقایسه نیست<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۲۳ ـ ۲۲۶؛ [[محمد رضا بهدار|بهدار، محمد رضا]]، [[اعجاز قرآن - بهدار (مقاله)|مقاله «اعجاز قرآن»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۳۲۴-۳۳۰.</ref>.
[[قرآن کریم]] دارای [[معارف]] عمیق آموزه‌های بلندی است مشتمل بر مباحثی همچون [[خداشناسی]]، [[جهان‌شناسی]]، [[انسان‌شناسی]]، [[پیامبر]]‌شناسی و... که با هیچ‌یک از [[کتاب‌های آسمانی]] موجود قابل‌مقایسه نیست<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۲۳ ـ ۲۲۶؛ [[محمد رضا بهدار|بهدار، محمد رضا]]، [[اعجاز قرآن - بهدار (مقاله)|مقاله «اعجاز قرآن»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۳۲۴-۳۳۰.</ref>.


==ششم: [[اعجاز قرآن]] از نظر هماهنگی درونی==
== ششم: [[اعجاز قرآن]] از نظر هماهنگی درونی ==
{{اصلی|اعجاز ساختاری قرآن}}
{{اصلی|اعجاز ساختاری قرآن}}


[[قرآن کریم]]، کتابی است که در طول بیست و سه سال [[رسالت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} که با حوادث گوناگونی روبرو بود نازل گردید، ولی این حوادث، تأثیری در [[انسجام]] مطالب و شیوه [[اعجازآمیز]] آن نگذاشت و همین [[هماهنگی]] و یکنواختی آن از نظر شکل و محتوی، جهت دیگری از جهات [[اعجاز]] به شمار می‌رود<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۲۶۶.</ref>.
[[قرآن کریم]]، کتابی است که در طول بیست و سه سال [[رسالت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} که با حوادث گوناگونی روبرو بود نازل گردید، ولی این حوادث، تأثیری در [[انسجام]] مطالب و شیوه [[اعجازآمیز]] آن نگذاشت و همین [[هماهنگی]] و یکنواختی آن از نظر شکل و محتوی، جهت دیگری از جهات [[اعجاز]] به شمار می‌رود<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۲۶۶.</ref>.


==هفتم: [[امی بودن پیامبر خاتم|اُمّی بودن آورنده قرآن]]==
== هفتم: [[امی بودن پیامبر خاتم|اُمّی بودن آورنده قرآن]] ==
{{اصلی|امی بودن پیامبر خاتم}}
{{اصلی|امی بودن پیامبر خاتم}}
یکی از صفات پیامبر خاتم "[[امی بودن]]" است به‌معنای درس ناخوانده؛ داشتن این صفت یکی از [[وجوه اعجاز قرآن]] محسوب می‌شود. [[قرآن کریم]]، کتابی که با وجود کوچکی نسبی حجم، مشتمل بر انواعی از [[معارف]] و [[علوم]] و [[احکام]] و [[قوانین]] فردی و [[اجتماعی]] است و آوردن چنین کتابی به‌وسیله یک فرد [[درس نخوانده]] و [[تعلیم]] ندیده عجیب است<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۲۶۵ ـ ۲۶۶؛ [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص۱۹۲ - ۱۹۳.</ref>.
یکی از صفات پیامبر خاتم "[[امی بودن]]" است به‌معنای درس ناخوانده؛ داشتن این صفت یکی از [[وجوه اعجاز قرآن]] محسوب می‌شود. [[قرآن کریم]]، کتابی که با وجود کوچکی نسبی حجم، مشتمل بر انواعی از [[معارف]] و [[علوم]] و [[احکام]] و [[قوانین]] فردی و [[اجتماعی]] است و آوردن چنین کتابی به‌وسیله یک فرد [[درس نخوانده]] و [[تعلیم]] ندیده عجیب است<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۲۶۵ ـ ۲۶۶؛ [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص۱۹۲ - ۱۹۳.</ref>.
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش