حارث بن ربیع بن زیاد عبسی: تفاوت میان نسخه‌ها

وی از تیره [[بنی عبس]] از [[قبیله غطفان بن سعد]] از [[قیس عیلان بن مضر]] بود<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۲۵۰.</ref>. به همین سبب او را [[غطفان]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۵.</ref> و [[عبسی]] خوانده‌اند<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۶۷.</ref>. وی را به ظاهر براساس یک ست پیش از [[اسلام]] که هر کس سواد [[خواندن و نوشتن]] و یا صفاتی دیگر داشت «کامل» نیز خوانده‌اند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۲۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۲۹، ص۳۵۸؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۵.</ref>. [[پدر]] حارث در شمار اشراف [[عرب]] در [[زمان جاهلیت]] بود و داستان‌هایی از وی با [[لبید بن ربیعه]] نزد [[نعمان بن منذر]] نقل شده است<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۶۸.</ref>، حارث در شماره نُه تن از [[نمایندگان]] [[بنی عبس]] بود که نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمدند و [[اسلام]] آوردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۲۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۹، ص۳۵۸.</ref>. در این [[دیدار]] رسول خدا {{صل}} برای آنان [[دعای خیر]] کرد و فرمود: مردی دیگر بیاورید تا ده نفر شوید و من برای شما [[پرچم]] ببندم. در این هنگام [[طلحة بن عبیدالله]] وارد شد و رسول خدا {{صل}} برای آنان پرچم بست و شعارشان را «یا عشره» قرار داد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۲۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۴۲۷.</ref>. همچنین بنا بر [[نقلی]] به رسول خدا {{صل}} خبر رسید که گروهی از [[قریش]] از [[شام]] می‌آیند، آن [[حضرت]] برای بنی عبس پرچمی قرار داد و آنان را در سریه‌ای به سوی قریش فرستاد. آنان پرسیدند ما نُه نفریم اگر غنیمتی به دست آوردیم، چگونه تقسیم کنیم؟ ایشان فرمود: من دهمین نفر شما هستم<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۹، ص۳۵۹.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حارث بن ربیع بن زیاد عبسی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۵۹-۴۶۰.</ref>