جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
== آشنایی اجمالی == | == آشنایی اجمالی == | ||
وی منسوب به تیره [[بنی لهب]]، از [[قبیله ازد]] است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹۸؛ سمعانی، الأنساب، ج۵، ص۱۴۹.</ref>. [[واقدی]]<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۵۵ و ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۸۲ به نقل از واقدی.</ref> گوید: [[رسول خدا]]{{صل}} حارث را (سال هشتم) با نامهای نزد [[پادشاه]] [[بصری]]<ref>و به قولی نزد پادشاه روم، احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ج۲، ص۴۰۰.</ref> فرستاد. چون حارث به [[سرزمین مؤته]]<ref>نزدیک بلقاء و دمشق در شرق اردن؛ بنگرید: یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۲۰.</ref> رسید، به [[شرحبیل بن عمرو غسانی]] برخورد. شرحبیل پرسید: کجا میروی؟ حارث گفت: به [[شام]] و از فرستادگان رسول خدا{{صل}} هستم. شرحبیل بن عمرو غسانی دستور داد او را با طناب بستند و بعد از [[شکنجه]] زیاد کشتند. وقتی این خبر به رسول خدا{{صل}} رسید، بر آن [[حضرت]] گران آمد و [[مردم]] را فراخواند و خبر کشته شدن حارث و اینکه به وسیله چه کسی کشته شده را به اطلاع آنان رساند؛ سپس سه هزار نفر از [[مسلمانان]] را به [[جنگ]] [[حاکم]] بصری فرستاد که [[غزوه موته]] شد. گویند: حارث تنها فرستاده آن حضرت بود که کشته شد. در منابع مختلف این داستان با اندکی تفاوت در عبارات تکرار شده است<ref>بنگرید ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹۸ و ج۴، ص۲۵۵؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۶۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۲۸؛ قاضی نعمان، نعمان بن محمد، شرح الأخبار، ج۳، ص۲۰۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۲، ص۷؛ ج۱۱، ص۱۱ و ۶۴۴.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حارث بن عمیر ازدی لهبی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۸۳.</ref> | وی منسوب به تیره [[بنی لهب]]، از [[قبیله ازد]] است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹۸؛ سمعانی، الأنساب، ج۵، ص۱۴۹.</ref>. [[واقدی]]<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۵۵ و ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۸۲ به نقل از واقدی.</ref> گوید: [[رسول خدا]] {{صل}} حارث را (سال هشتم) با نامهای نزد [[پادشاه]] [[بصری]]<ref>و به قولی نزد پادشاه روم، احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ج۲، ص۴۰۰.</ref> فرستاد. چون حارث به [[سرزمین مؤته]]<ref>نزدیک بلقاء و دمشق در شرق اردن؛ بنگرید: یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۲۰.</ref> رسید، به [[شرحبیل بن عمرو غسانی]] برخورد. شرحبیل پرسید: کجا میروی؟ حارث گفت: به [[شام]] و از فرستادگان رسول خدا {{صل}} هستم. شرحبیل بن عمرو غسانی دستور داد او را با طناب بستند و بعد از [[شکنجه]] زیاد کشتند. وقتی این خبر به رسول خدا {{صل}} رسید، بر آن [[حضرت]] گران آمد و [[مردم]] را فراخواند و خبر کشته شدن حارث و اینکه به وسیله چه کسی کشته شده را به اطلاع آنان رساند؛ سپس سه هزار نفر از [[مسلمانان]] را به [[جنگ]] [[حاکم]] بصری فرستاد که [[غزوه موته]] شد. گویند: حارث تنها فرستاده آن حضرت بود که کشته شد. در منابع مختلف این داستان با اندکی تفاوت در عبارات تکرار شده است<ref>بنگرید ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹۸ و ج۴، ص۲۵۵؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۶۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۲۸؛ قاضی نعمان، نعمان بن محمد، شرح الأخبار، ج۳، ص۲۰۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۲، ص۷؛ ج۱۱، ص۱۱ و ۶۴۴.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حارث بن عمیر ازدی لهبی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۸۳.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |