حجر الاسود در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۷: خط ۷:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[حجرالاسود]]، مرکّب از "حَجَر" به معنای سنگ و "[[اسود]]" ـ از ماده "س ـ و ـ د" ـ به معنای سیاه است<ref>مقاییس اللغه، ج ۳، ص ۱۱۴ «سود»؛ لسان العرب، ج ۴، ص ۱۶۵ «حجر».</ref>. سنگی به رنگ سیاهِ مایل به سرخ با نقطه‌های قرمز و خط‌های زرد است که در ارتفاع یک و نیم متر از سطح [[زمین]]، بر رکن شرقی [[کعبه]] قرار دارد. قطر آن نزدیک ۳۰ سانتیمتر <ref>المیزان، ج ۳، ص ۳۶۰؛ دایرة المعارف تشیع، ج ۶، ص ۱۰۱.</ref> و وزنش دو کیلوگرم است<ref>دایرة المعارف تشیع، ج ۶، ص ۱۰۱.</ref>. از آن به "الحجر"<ref>لسان العرب، ج ۳، ص ۵۶؛ لغت‌نامه، ج ۵، ص ۷۶۸۴، «حجر».</ref> و به جهت قرار گرفتن در رکن شرقی، به "رکن"<ref>اخبار مکه، ج ۱، ص ۶۵ و ۱۷۲؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۵۳.</ref> و "الرکن الاسود"<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص ۱۹۶، ۳۹۴؛ معجم‌البلدان، ج ۲، ص ۲۲۳.</ref> نیز یاد شده است<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۲۷۱.</ref>.
[[حجرالاسود]]، مرکّب از "حَجَر" به معنای سنگ و "[[اسود]]" ـ از ماده "س ـ و ـ د" ـ به معنای سیاه است<ref>مقاییس اللغه، ج ۳، ص ۱۱۴ «سود»؛ لسان العرب، ج ۴، ص ۱۶۵ «حجر».</ref>. سنگی به رنگ سیاهِ مایل به سرخ با نقطه‌های قرمز و خط‌های زرد است که در ارتفاع یک و نیم متر از سطح [[زمین]]، بر رکن شرقی [[کعبه]] قرار دارد. قطر آن نزدیک ۳۰ سانتیمتر <ref>المیزان، ج ۳، ص ۳۶۰؛ دایرة المعارف تشیع، ج ۶، ص ۱۰۱.</ref> و وزنش دو کیلوگرم است<ref>دایرة المعارف تشیع، ج ۶، ص ۱۰۱.</ref>. از آن به "الحجر"<ref>لسان العرب، ج ۳، ص ۵۶؛ لغت‌نامه، ج ۵، ص ۷۶۸۴، «حجر».</ref> و به جهت قرار گرفتن در رکن شرقی، به "رکن"<ref>اخبار مکه، ج ۱، ص ۶۵ و ۱۷۲؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۵۳.</ref> و "الرکن الاسود"<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص ۱۹۶، ۳۹۴؛ معجم‌البلدان، ج ۲، ص ۲۲۳.</ref> نیز یاد شده است<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۲۷۱.</ref>.


==[[حجرالاسود]] در [[تفاسیر]]==
== [[حجرالاسود]] در [[تفاسیر]] ==
واژه "حجرالاسود" در [[قرآن]] به کار نرفته است؛ اما [[مفسران]] پاره‌ای از [[آیات]] را به گونه‌ای با آن مرتبط دانسته‌اند:  
واژه "حجرالاسود" در [[قرآن]] به کار نرفته است؛ اما [[مفسران]] پاره‌ای از [[آیات]] را به گونه‌ای با آن مرتبط دانسته‌اند:  
#قرآن، [[کعبه]] را نخستین پرستشگاه روی [[زمین]] می‌داند و از نشانه‌های روشنی در آن برای [[مردم]] گزارش می‌دهد: {{متن قرآن|إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.</ref>، {{متن قرآن|فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«در آن نشانه‌هایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> شماری از مفسران<ref>مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۷۹۸؛ جامع البیان، ج ۴، ص ۱۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص ۹۰.</ref> حجرالاسود را از مصادیق این [[نشانه‌ها]] دانسته‌اند و پاره‌ای از [[احادیث]] نیز مؤید این معنایند<ref>الکافی، ج ۴، ص ۲۲۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۳۲.</ref>.
# قرآن، [[کعبه]] را نخستین پرستشگاه روی [[زمین]] می‌داند و از نشانه‌های روشنی در آن برای [[مردم]] گزارش می‌دهد: {{متن قرآن|إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.</ref>، {{متن قرآن|فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«در آن نشانه‌هایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> شماری از مفسران<ref>مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۷۹۸؛ جامع البیان، ج ۴، ص ۱۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص ۹۰.</ref> حجرالاسود را از مصادیق این [[نشانه‌ها]] دانسته‌اند و پاره‌ای از [[احادیث]] نیز مؤید این معنایند<ref>الکافی، ج ۴، ص ۲۲۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۳۲.</ref>.
#در [[سوره بروج]]، افزون بر [[آسمان]] و [[روز]] [[موعود]]، به [[شاهد]] و مشهود نیز [[سوگند]] یاد شده است که شکنجه‌گران مردان و [[زنان]] [[مؤمن]] [[کیفر]] خواهند شد: {{متن قرآن|وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ }}<ref>«سوگند به آسمان که باروها دارد، و به روزی که آن را وعده کرده‌اند، و به گواهی‌دهنده و آنچه گواهی دهد (که از ستمکاران انتقام می‌کشیم)» سوره بروج، آیه ۱-۳.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ}}<ref>«به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند» سوره بروج، آیه ۱۰.</ref>. گروهی از مفسران حجرالاسود را از مصادیق "شاهد" و "مشهود" را [[حاجیان]] استلام کننده آن دانسته‌اند؛ با این توضیح که این سنگ [[روز قیامت]] به سود آنان [[گواهی]] می‌دهد<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۰۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۱۸۹؛ زادالمسیر، ج ۸، ص ۲۱۷.</ref>.
# در [[سوره بروج]]، افزون بر [[آسمان]] و [[روز]] [[موعود]]، به [[شاهد]] و مشهود نیز [[سوگند]] یاد شده است که شکنجه‌گران مردان و [[زنان]] [[مؤمن]] [[کیفر]] خواهند شد: {{متن قرآن|وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ }}<ref>«سوگند به آسمان که باروها دارد، و به روزی که آن را وعده کرده‌اند، و به گواهی‌دهنده و آنچه گواهی دهد (که از ستمکاران انتقام می‌کشیم)» سوره بروج، آیه ۱-۳.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ}}<ref>«به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند» سوره بروج، آیه ۱۰.</ref>. گروهی از مفسران حجرالاسود را از مصادیق "شاهد" و "مشهود" را [[حاجیان]] استلام کننده آن دانسته‌اند؛ با این توضیح که این سنگ [[روز قیامت]] به سود آنان [[گواهی]] می‌دهد<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۰۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۱۸۹؛ زادالمسیر، ج ۸، ص ۲۱۷.</ref>.
#بر اساس برخی آیات، [[مشرکان قریش]] می‌کوشیده‌اند با [[فریب]] [[رسول خدا]] {{صل}} آن [[حضرت]] سخنی جز [[وحی]] را به [[خدا]] نسبت دهد و اگر خدا با اعطای [[مقام عصمت]]، آن حضرت را از [[انحراف]] [[حفظ]] نمی‌کرد، نزدیک بود که اندکی به آنان بگراید: {{متن قرآن|وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا}}<ref>«و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بی‌گمان دوست می‌گرفتند» سوره اسراء، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا}}<ref>«و اگر ما تو را پابرجا نمی‌داشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی» سوره اسراء، آیه ۷۴.</ref> در [[شأن نزول]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا}}<ref>«و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بی‌گمان دوست می‌گرفتند» سوره اسراء، آیه ۷۳.</ref> [[اختلاف]] است؛ از جمله برخی مفسران گفته‌اند که مشرکان قریش رسول خدا {{صل}} را از استلام حجرالاسود بازداشته و گفتند اگر با [[خدایان]] آنها نیز چنین نکند، از استلام [[حجرالاسود]] جلو می‌گیرند<ref>جامع‌البیان، ج ۱۵، ص ۱۶۲؛ کنز الدقائق، ج ۷، ص ۴۶۵.</ref>.
# بر اساس برخی آیات، [[مشرکان قریش]] می‌کوشیده‌اند با [[فریب]] [[رسول خدا]] {{صل}} آن [[حضرت]] سخنی جز [[وحی]] را به [[خدا]] نسبت دهد و اگر خدا با اعطای [[مقام عصمت]]، آن حضرت را از [[انحراف]] [[حفظ]] نمی‌کرد، نزدیک بود که اندکی به آنان بگراید: {{متن قرآن|وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا}}<ref>«و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بی‌گمان دوست می‌گرفتند» سوره اسراء، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا}}<ref>«و اگر ما تو را پابرجا نمی‌داشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی» سوره اسراء، آیه ۷۴.</ref> در [[شأن نزول]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا}}<ref>«و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بی‌گمان دوست می‌گرفتند» سوره اسراء، آیه ۷۳.</ref> [[اختلاف]] است؛ از جمله برخی مفسران گفته‌اند که مشرکان قریش رسول خدا {{صل}} را از استلام حجرالاسود بازداشته و گفتند اگر با [[خدایان]] آنها نیز چنین نکند، از استلام [[حجرالاسود]] جلو می‌گیرند<ref>جامع‌البیان، ج ۱۵، ص ۱۶۲؛ کنز الدقائق، ج ۷، ص ۴۶۵.</ref>.
# [[خدا]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، زاده‌های آنها را برآورد و از آنان بر خودشان گواهی گرفت که آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: چرا، گواهی می‌دهیم؛ مبادا که در رستخیز بگویید ما از این ناآگاه بودیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.</ref> درباره [[اقرار]] از نوع [[بشر]] بر [[ربوبیت]] خود خبر می‌دهد. این [[پیمان]] که در [[ادبیات]] [[معارف اسلامی]] "[[عهد]] {{متن قرآن|أَلَسْتُ}}" نامیده می‌شود، پیش از [[آفرینش]] طبیعی [[انسان]] بوده است. برپایه [[روایات]]، [[خلیفه دوم]]، هنگام [[حج]] در دوره [[خلافت]] خویش حجرالاسود را بوسید و گفت: می‌دانم که سود و زیانی نداری و اگر ندیده بودم که [[رسول خدا]] {{صل}} تو را می‌بوسد، هرگز این کار را نمی‌کردم. [[امام علی]] {{ع}} در واکنش به این سخن فرمود: به خدا [[سوگند]] حجرالاسود سود و زیان می‌رساند و در پاسخ [[پرسش]] [[عمر]] درباره مستند این گفتار، با [[تلاوت]] آیه یاد شده فرمود: خدا از بندگانش بر ربوبیت خود اقرار گرفت و نام‌های آنها را در ورقی نگاشت و آن را به حجرالاسود سپرد و از آن خواست [[روز قیامت]] درباره کسانی که آن را لمس کرده و بر پیمان خویش با خدا [[وفادار]] بوده‌اند [[گواهی]] دهد<ref>الامالی، ص ۴۷۶؛ ارشاد الساری، ج ۳، ص ۱۹۵؛ بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۲۱۶.</ref>.<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>
# [[خدا]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، زاده‌های آنها را برآورد و از آنان بر خودشان گواهی گرفت که آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: چرا، گواهی می‌دهیم؛ مبادا که در رستخیز بگویید ما از این ناآگاه بودیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.</ref> درباره [[اقرار]] از نوع [[بشر]] بر [[ربوبیت]] خود خبر می‌دهد. این [[پیمان]] که در [[ادبیات]] [[معارف اسلامی]] "[[عهد]] {{متن قرآن|أَلَسْتُ}}" نامیده می‌شود، پیش از [[آفرینش]] طبیعی [[انسان]] بوده است. برپایه [[روایات]]، [[خلیفه دوم]]، هنگام [[حج]] در دوره [[خلافت]] خویش حجرالاسود را بوسید و گفت: می‌دانم که سود و زیانی نداری و اگر ندیده بودم که [[رسول خدا]] {{صل}} تو را می‌بوسد، هرگز این کار را نمی‌کردم. [[امام علی]] {{ع}} در واکنش به این سخن فرمود: به خدا [[سوگند]] حجرالاسود سود و زیان می‌رساند و در پاسخ [[پرسش]] [[عمر]] درباره مستند این گفتار، با [[تلاوت]] آیه یاد شده فرمود: خدا از بندگانش بر ربوبیت خود اقرار گرفت و نام‌های آنها را در ورقی نگاشت و آن را به حجرالاسود سپرد و از آن خواست [[روز قیامت]] درباره کسانی که آن را لمس کرده و بر پیمان خویش با خدا [[وفادار]] بوده‌اند [[گواهی]] دهد<ref>الامالی، ص ۴۷۶؛ ارشاد الساری، ج ۳، ص ۱۹۵؛ بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۲۱۶.</ref>.<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش