حلیمه سعدیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲
جز
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[حلیمه سعدیه در حدیث]] - [[حلیمه سعدیه در نهج البلاغه]] - [[حلیمه سعدیه در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[حلیمه سعدیه در حدیث]] - [[حلیمه سعدیه در نهج البلاغه]] - [[حلیمه سعدیه در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}


==دوره [[زندگی پیامبر]]{{صل}} در [[بادیه]]==
== دوره [[زندگی پیامبر]] {{صل}} در [[بادیه]] ==
نخستین دایه [[رسول اکرم]]{{صل}} کنیزی بود به نام ثویبه که چهار ماه آن [[حضرت]] را شیر داد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۶۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۳.</ref>. بعد از ثویبه، [[حلیمه سعدیه]] دایه [[حضرت]] شد. او با [[زنان]] "بنی‌سعد" به [[شهر]] [[مکه]] آمده بود تا هر کدام، [[کودکی]] از [[قریش]] بگیرند و او را شیر دهند و بزرگ کنند تا خود را از تنگنای [[زندگی]] [[نجات]] دهند و [[افتخار]] دایگی [[حضرت]] به حلیمه رسید<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۶۲-۱۶۴.</ref>.
نخستین دایه [[رسول اکرم]] {{صل}} کنیزی بود به نام ثویبه که چهار ماه آن [[حضرت]] را شیر داد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۶۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۳.</ref>. بعد از ثویبه، [[حلیمه سعدیه]] دایه [[حضرت]] شد. او با [[زنان]] "بنی‌سعد" به [[شهر]] [[مکه]] آمده بود تا هر کدام، [[کودکی]] از [[قریش]] بگیرند و او را شیر دهند و بزرگ کنند تا خود را از تنگنای [[زندگی]] [[نجات]] دهند و [[افتخار]] دایگی [[حضرت]] به حلیمه رسید<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۶۲-۱۶۴.</ref>.


از [[برکت]] وجود [[پیامبر]]{{صل}} [[زندگی]] حلیمه و شوهرش متحول و پر [[برکت]] شد<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۶۲-۱۶۴.</ref>. مدت ۵ سال تمام، [[رسول خدا]]{{صل}} در میان [[قبیله]] بنی‌سعد بود و [[رشد]] و نمو کافی کرد و در ضمن این مدت دو یا سه بار حلیمه، او را پیش مادرش برد و آخرین بار، وی را به مادرش تحویل داد<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۶۴-۱۶۵.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[تولد و کودکی پیامبر (مقاله)|تولد و کودکی پیامبر]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۴۸.</ref>.
از [[برکت]] وجود [[پیامبر]] {{صل}} [[زندگی]] حلیمه و شوهرش متحول و پر [[برکت]] شد<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۶۲-۱۶۴.</ref>. مدت ۵ سال تمام، [[رسول خدا]] {{صل}} در میان [[قبیله]] بنی‌سعد بود و [[رشد]] و نمو کافی کرد و در ضمن این مدت دو یا سه بار حلیمه، او را پیش مادرش برد و آخرین بار، وی را به مادرش تحویل داد<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۶۴-۱۶۵.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[تولد و کودکی پیامبر (مقاله)|تولد و کودکی پیامبر]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۴۸.</ref>.


==حلیمه سعدیه کیست؟==
== حلیمه سعدیه کیست؟ ==
درباره [[زندگی]] حلیمه سعدیه، [[مادر]] رضاعی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} اطلاعات چندانی در دست نداریم؛ بیشترین اطلاعاتی که از او در [[تاریخ]] ثبت و ضبط شده است، متوجه ایام [[طفولیت]] [[پیغمبر]]{{صل}} است که البته برخی از موارد آن با اوهام و افسانه‌های عجیبی نیز توأم شده است<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حلیمه سعدیه (مقاله)|حلیمه سعدیه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۳۵.</ref>.
درباره [[زندگی]] حلیمه سعدیه، [[مادر]] رضاعی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} اطلاعات چندانی در دست نداریم؛ بیشترین اطلاعاتی که از او در [[تاریخ]] ثبت و ضبط شده است، متوجه ایام [[طفولیت]] [[پیغمبر]] {{صل}} است که البته برخی از موارد آن با اوهام و افسانه‌های عجیبی نیز توأم شده است<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حلیمه سعدیه (مقاله)|حلیمه سعدیه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۳۵.</ref>.


==[[نسب]] حلیمه سعدیه==
== [[نسب]] حلیمه سعدیه ==
حلیمه، دختر [[عبدالله بن حارث]]، معروف به ابوذؤیب بوده. سلسله نسبش به [[قیس بن عیلان بن مضر]] می‌رسید <ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۱۳۲.</ref>. بدین ترتیب [[نسب]] او، با [[نسب]] [[رسول خدا]]{{صل}} در "مضر" مشترک می‌شود که جد هفدهم [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز به شمار می‌رود. سلسله [[نسب]] کامل او به این شرح است: حلیمه بنت ابی ذؤیب [[عبدالله]] بن [[حارث]] بن شجنة بن [[جابر]] بن رزام بن ناصرة بن فصیة بن [[نصر]] بن سعد بن بکر بن [[هوازن]] بن [[منصور]] بن عکرمة بن خصفة بن عیلان بن مضر<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۱۳۲؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۲۶۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۶۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۸۹.</ref>. شوهر حلیمه نیز [[حارث بن عبدالعزی بن رفاعه]] نام داشت و [[عبدالله]]، انیسه و حذاقه (جذامه - حذافه) که به شیما معروف بود [[فرزندان]] حلیمه به شمار می‌آمدند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۶۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۸۹؛ مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۸، ص۸.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حلیمه سعدیه (مقاله)|حلیمه سعدیه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۳۵-۳۳۶.</ref>.
حلیمه، دختر [[عبدالله بن حارث]]، معروف به ابوذؤیب بوده. سلسله نسبش به [[قیس بن عیلان بن مضر]] می‌رسید <ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۱۳۲.</ref>. بدین ترتیب [[نسب]] او، با [[نسب]] [[رسول خدا]] {{صل}} در "مضر" مشترک می‌شود که جد هفدهم [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز به شمار می‌رود. سلسله [[نسب]] کامل او به این شرح است: حلیمه بنت ابی ذؤیب [[عبدالله]] بن [[حارث]] بن شجنة بن [[جابر]] بن رزام بن ناصرة بن فصیة بن [[نصر]] بن سعد بن بکر بن [[هوازن]] بن [[منصور]] بن عکرمة بن خصفة بن عیلان بن مضر<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۱۳۲؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۲۶۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۶۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۸۹.</ref>. شوهر حلیمه نیز [[حارث بن عبدالعزی بن رفاعه]] نام داشت و [[عبدالله]]، انیسه و حذاقه (جذامه - حذافه) که به شیما معروف بود [[فرزندان]] حلیمه به شمار می‌آمدند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۶۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۸۹؛ مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۸، ص۸.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حلیمه سعدیه (مقاله)|حلیمه سعدیه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۳۵-۳۳۶.</ref>.


==دایگی حلیمه برای [[فرستاده خدا]]{{صل}}==
== دایگی حلیمه برای [[فرستاده خدا]] {{صل}} ==
[[افتخار]] دایگی [[رسول خدا]]{{صل}} کم فضیلتی نبود و هر زنی [[شایستگی]] آن را ندارد. [[خداوند متعال]]، حلیمه سعدیه را به رضاع و تربیتش تخصیص داد. او دارای [[عقل]] و [[فضل]] بود و [[خداوند]] او را در [[دنیا]] و [[آخرت]] از برکتش برخوردار کرد<ref>ابوالفتح کراجکی، کنزالفوائد، ج۱، ص۳۳.</ref>.
[[افتخار]] دایگی [[رسول خدا]] {{صل}} کم فضیلتی نبود و هر زنی [[شایستگی]] آن را ندارد. [[خداوند متعال]]، حلیمه سعدیه را به رضاع و تربیتش تخصیص داد. او دارای [[عقل]] و [[فضل]] بود و [[خداوند]] او را در [[دنیا]] و [[آخرت]] از برکتش برخوردار کرد<ref>ابوالفتح کراجکی، کنزالفوائد، ج۱، ص۳۳.</ref>.


گزارش این واقعه از زبان حلیمه چنین [[نقل]] شده است: "به سالی خشک که هیچ چیز نبود به همراه شویَم [[حارث]]، روانه [[شهر]] [[مکه]] شدیم. [[زنان]] [[بنی‌سعد]] جلوتر از ما نزد شیرخواره‌هایشان رفته بودند و [[کودکی]] را به دایگی پذیرفته بودند. من هم سراغ شیرخواره‌ای را گرفتم. مرا نزد [[عبدالمطلب]] [[راهنمایی]] کردند و گفتند که او نوزادی دارد که به دایه [[نیازمند]] است؛ نزد او رفتم<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۳۳.</ref>.
گزارش این واقعه از زبان حلیمه چنین [[نقل]] شده است: "به سالی خشک که هیچ چیز نبود به همراه شویَم [[حارث]]، روانه [[شهر]] [[مکه]] شدیم. [[زنان]] [[بنی‌سعد]] جلوتر از ما نزد شیرخواره‌هایشان رفته بودند و [[کودکی]] را به دایگی پذیرفته بودند. من هم سراغ شیرخواره‌ای را گرفتم. مرا نزد [[عبدالمطلب]] [[راهنمایی]] کردند و گفتند که او نوزادی دارد که به دایه [[نیازمند]] است؛ نزد او رفتم<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۳۳.</ref>.
خط ۲۳: خط ۲۳:
حلیمه از همان لحظه که آن نوزاد [[مبارک]] را تحویل گرفت، آثار خیر و [[برکت]] از او نمایان شد<ref>مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۷۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۰-۹۱.</ref> و [[خشکسالی]] از سرزمین بنی‌سعد رخت بر بست و....
حلیمه از همان لحظه که آن نوزاد [[مبارک]] را تحویل گرفت، آثار خیر و [[برکت]] از او نمایان شد<ref>مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۷۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۰-۹۱.</ref> و [[خشکسالی]] از سرزمین بنی‌سعد رخت بر بست و....


پس از دو سال که دوران شیرخوارگی [[پیامبر]]{{صل}} تمام شد، حلیمه او را به [[مکه]] نزد مادرش [[آمنه]] آورد؛ ولی [[تمایل]] نداشت وی را به خانواده‌اش بسپارد؛ چرا که باعث خیر و [[برکت]] در زندگیشان بود. [[آمنه]]{{صل}} نیز به حلیمه گفت: "من از وبا بر فرزندم بیمناکم. او را دیگر بار به صحرا باز گردان". [[حضرت]]، مدت پنج یا شش سال در [[بادیه]] به سر برد تا اینکه حلیمه او را به [[مکه]] آورد و به مادرش سپرد<ref>ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۱۳۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حلیمه سعدیه (مقاله)|حلیمه سعدیه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۳۶-۳۳۷.</ref>.
پس از دو سال که دوران شیرخوارگی [[پیامبر]] {{صل}} تمام شد، حلیمه او را به [[مکه]] نزد مادرش [[آمنه]] آورد؛ ولی [[تمایل]] نداشت وی را به خانواده‌اش بسپارد؛ چرا که باعث خیر و [[برکت]] در زندگیشان بود. [[آمنه]] {{صل}} نیز به حلیمه گفت: "من از وبا بر فرزندم بیمناکم. او را دیگر بار به صحرا باز گردان". [[حضرت]]، مدت پنج یا شش سال در [[بادیه]] به سر برد تا اینکه حلیمه او را به [[مکه]] آورد و به مادرش سپرد<ref>ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۱۳۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حلیمه سعدیه (مقاله)|حلیمه سعدیه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۳۶-۳۳۷.</ref>.


==استمرار [[ارتباط]] [[پیامبر]]{{صل}} با حلیمه سعدیه==
== استمرار [[ارتباط]] [[پیامبر]] {{صل}} با حلیمه سعدیه ==
[[رسول خدا]]{{صل}} پیوسته [[روابط]] [[عاطفی]] خود را با حلیمه سعدیه [[حفظ]] کرد و تا پایان [[عمر]] او، پیوسته برایش صله و [[لباس]] می‌فرستاد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۵؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۸۸.</ref>.
[[رسول خدا]] {{صل}} پیوسته [[روابط]] [[عاطفی]] خود را با حلیمه سعدیه [[حفظ]] کرد و تا پایان [[عمر]] او، پیوسته برایش صله و [[لباس]] می‌فرستاد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۵؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۸۸.</ref>.


زمانی که [[پیامبر]]{{صل}} با [[خدیجه]]{{س}}[[ازدواج]] کرد، حلیمه به [[مکه]] به حضور آن [[حضرت]] آمد و از [[قحطی]] و خسکسالی و [[هلاکت]] گوسفندان و چهارپایان [[شکایت]] کرد. [[پیامبر]]{{صل}} در این باره با [[خدیجه]]{{س}} صحبت کرد که به او کمک کند. [[خدیجه]] [[چهل]] گوسفند و شتری راهوار که برای سواری زن‌ها در کوچیدن [[تربیت]] شده بود به حلیمه بخشید و او به [[بادیه]] برگشت<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۲؛ محمد بن یوسف صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱، ص۳۸۳.</ref>.
زمانی که [[پیامبر]] {{صل}} با [[خدیجه]] {{س}}[[ازدواج]] کرد، حلیمه به [[مکه]] به حضور آن [[حضرت]] آمد و از [[قحطی]] و خسکسالی و [[هلاکت]] گوسفندان و چهارپایان [[شکایت]] کرد. [[پیامبر]] {{صل}} در این باره با [[خدیجه]] {{س}} صحبت کرد که به او کمک کند. [[خدیجه]] [[چهل]] گوسفند و شتری راهوار که برای سواری زن‌ها در کوچیدن [[تربیت]] شده بود به حلیمه بخشید و او به [[بادیه]] برگشت<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۲؛ محمد بن یوسف صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱، ص۳۸۳.</ref>.


حلیمه بعد از [[رسالت پیامبر]] اکرم{{صل}} نیز، نزد [[حضرت]] می‌آمد و مورد [[احترام]] و [[تکریم]] ایشان قرار می‌گرفت. [[حضرت]]، ردای خود. را به [[احترام]] او پهن می‌کردند و وی را بر آن می‌نشاند و حاجتش را بر آورده می‌کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۲؛ قاضی عیاض اندلسی، الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، ج۲، ص۱۱۵.</ref>.
حلیمه بعد از [[رسالت پیامبر]] اکرم {{صل}} نیز، نزد [[حضرت]] می‌آمد و مورد [[احترام]] و [[تکریم]] ایشان قرار می‌گرفت. [[حضرت]]، ردای خود. را به [[احترام]] او پهن می‌کردند و وی را بر آن می‌نشاند و حاجتش را بر آورده می‌کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۲؛ قاضی عیاض اندلسی، الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، ج۲، ص۱۱۵.</ref>.


[[ابن‌سعد]] با اسنادش از [[محمد بن منکدر]] [[روایت]] می‌کند که زنی از [[رسول خدا]]{{صل}} اجازه ورود گرفت. این [[زن]]، [[پیامبر]]{{صل}} را شیر داده بود. همین که او را آوردند، [[پیامبر خدا]]{{صل}} برخاست و [[مادر]] [[مادر]] گویان، ردای خویش را برای او گسترد که روی آن بنشیند<ref>محمد بن یوسف صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱، ص۳۸۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۲؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۷۰.</ref>.
[[ابن‌سعد]] با اسنادش از [[محمد بن منکدر]] [[روایت]] می‌کند که زنی از [[رسول خدا]] {{صل}} اجازه ورود گرفت. این [[زن]]، [[پیامبر]] {{صل}} را شیر داده بود. همین که او را آوردند، [[پیامبر خدا]] {{صل}} برخاست و [[مادر]] [[مادر]] گویان، ردای خویش را برای او گسترد که روی آن بنشیند<ref>محمد بن یوسف صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱، ص۳۸۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۲؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۷۰.</ref>.


[[ابی‌طفیل]] نیز روایتی را [[نقل]] کرده است که [[رسول خدا]]{{صل}} در جعرانه<ref>محلی در یک منزلی مکه.</ref> بود و بین [[مردم]]، گوشت تقسیم می‌کرد. من در آن زمان [[کودک]] بودم و گوشت شتر حمل می‌کردم. دیدم زنی به سویش آمد. چون نزدیک شد [[پیامبر]]{{صل}} ردایش‌اش را برای او پهن کرد و آن [[زن]] بر آن نشست. گفتم: "او کیست؟" گفتند: "مادر رضاعی‌اش است"<ref>عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶ ص۶۹؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۸۸؛ خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۲، ص۲۷۱؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۹۹.</ref>.
[[ابی‌طفیل]] نیز روایتی را [[نقل]] کرده است که [[رسول خدا]] {{صل}} در جعرانه<ref>محلی در یک منزلی مکه.</ref> بود و بین [[مردم]]، گوشت تقسیم می‌کرد. من در آن زمان [[کودک]] بودم و گوشت شتر حمل می‌کردم. دیدم زنی به سویش آمد. چون نزدیک شد [[پیامبر]] {{صل}} ردایش‌اش را برای او پهن کرد و آن [[زن]] بر آن نشست. گفتم: "او کیست؟" گفتند: "مادر رضاعی‌اش است"<ref>عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶ ص۶۹؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۸۸؛ خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۲، ص۲۷۱؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۹۹.</ref>.


از [[عطاء بن یسار]] نیز [[روایت]] مشابهی [[نقل]] شده است که حاکی از [[احترام]] بسیار [[رسول خدا]]{{صل}} به حلیمه سعدیه است<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۸۷.</ref>. [[پیامبر خدا]]{{صل}} برای حلیمه سعدیه، [[احترام]] زیادی قائل بود. ایشان حتی بعد از [[آگاهی]] از [[وفات]] حلیمه و به [[احترام]] او، در سایه علاقه، [[محبت]] و قدرشناسی از آن [[کار نیک]]، [[کلیه]] [[اسیران]] متعلق به [[هوازن]] را -که بالغ بر ۶ هزار نفر شامل می‌شدند- [[آزاد]] کردند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۶۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حلیمه سعدیه (مقاله)|حلیمه سعدیه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۳۷-۳۳۸.</ref>.
از [[عطاء بن یسار]] نیز [[روایت]] مشابهی [[نقل]] شده است که حاکی از [[احترام]] بسیار [[رسول خدا]] {{صل}} به حلیمه سعدیه است<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۸۷.</ref>. [[پیامبر خدا]] {{صل}} برای حلیمه سعدیه، [[احترام]] زیادی قائل بود. ایشان حتی بعد از [[آگاهی]] از [[وفات]] حلیمه و به [[احترام]] او، در سایه علاقه، [[محبت]] و قدرشناسی از آن [[کار نیک]]، [[کلیه]] [[اسیران]] متعلق به [[هوازن]] را -که بالغ بر ۶ هزار نفر شامل می‌شدند- [[آزاد]] کردند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۶۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حلیمه سعدیه (مقاله)|حلیمه سعدیه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۳۷-۳۳۸.</ref>.


==[[اسلام]] حلیمه==
== [[اسلام]] حلیمه ==
در [[ایمان آوردن]] حلیمه به [[رسول خدا]]{{صل}}[[اختلاف]] است؛ اما اکثر [[عالمان]] و سیره‌نویسان بر [[اسلام]] حلیمه اشاره داشته‌اند. عده‌ای از سیره‌نویسان هم بر این عقیده‌اند که پس از آنکه [[آیین اسلام]] [[ظهور]] کرد، او همراه [[همسر]] (و فرزندانش) به حضور [[پیامبر]]{{صل}} آمد و [[مسلمان]] شدند<ref>محمد بن یوسف صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱، ص۳۸۳.</ref>. عده‌ای هم [[پذیرش]] [[اسلام]] حلیمه به همراه شوهر و فرزندانش را، مربوط به زمان بعد از [[فتح مکه]]، ذکر کرده‌اند<ref>مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۵، ص۸.</ref> که این [[روایات]] با توجه به [[اخبار]] [[وفات]] او از زبان خواهرش، بعد از [[غزوه]] [[هوازن]]، بعید به نظر می‌رسد<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حلیمه سعدیه (مقاله)|حلیمه سعدیه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۳۸.</ref>.
در [[ایمان آوردن]] حلیمه به [[رسول خدا]] {{صل}}[[اختلاف]] است؛ اما اکثر [[عالمان]] و سیره‌نویسان بر [[اسلام]] حلیمه اشاره داشته‌اند. عده‌ای از سیره‌نویسان هم بر این عقیده‌اند که پس از آنکه [[آیین اسلام]] [[ظهور]] کرد، او همراه [[همسر]] (و فرزندانش) به حضور [[پیامبر]] {{صل}} آمد و [[مسلمان]] شدند<ref>محمد بن یوسف صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱، ص۳۸۳.</ref>. عده‌ای هم [[پذیرش]] [[اسلام]] حلیمه به همراه شوهر و فرزندانش را، مربوط به زمان بعد از [[فتح مکه]]، ذکر کرده‌اند<ref>مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۵، ص۸.</ref> که این [[روایات]] با توجه به [[اخبار]] [[وفات]] او از زبان خواهرش، بعد از [[غزوه]] [[هوازن]]، بعید به نظر می‌رسد<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حلیمه سعدیه (مقاله)|حلیمه سعدیه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۳۸.</ref>.


==[[وفات]] حلیمه==
== [[وفات]] حلیمه ==
از زمان [[وفات]] حلیمه سعدیه، اطلاع دقیقی در دست نیست. مورخان [[روایات]] متعددی را درباره این امر آورده‌اند؛ از جمله [[نقل]] شده است که بعد از [[فتح مکه]]، [[خواهر]] حلیمه سعدیه، از بنی‌سعد بن بکر بر [[رسول خدا]]{{صل}} که در ابطح به سر می‌برد، وارد شد و برایش "جربا"<ref>غذایی تهیه شده از آرد، شیر و روغن.</ref> هدیه آورده بود. سپس خود را معرفی کرد. [[خاتم انبیا]]{{صل}} درباره حلیمه سعدیه از او پرسید. گفت: "او مدتی قبل [[وفات]] کرده است". سپس [[اشک]] از چشمان [[رسول خدا]]{{صل}} جاری شد و...<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۵.</ref>.
از زمان [[وفات]] حلیمه سعدیه، اطلاع دقیقی در دست نیست. مورخان [[روایات]] متعددی را درباره این امر آورده‌اند؛ از جمله [[نقل]] شده است که بعد از [[فتح مکه]]، [[خواهر]] حلیمه سعدیه، از بنی‌سعد بن بکر بر [[رسول خدا]] {{صل}} که در ابطح به سر می‌برد، وارد شد و برایش "جربا"<ref>غذایی تهیه شده از آرد، شیر و روغن.</ref> هدیه آورده بود. سپس خود را معرفی کرد. [[خاتم انبیا]] {{صل}} درباره حلیمه سعدیه از او پرسید. گفت: "او مدتی قبل [[وفات]] کرده است". سپس [[اشک]] از چشمان [[رسول خدا]] {{صل}} جاری شد و...<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۵.</ref>.


عده‌ای دیگر هم گفته‌اند که او بعد از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} در زمان [[ابوبکر]] و [[عمر]] نیز مورد [[حمایت]] و [[احترام]] آنها بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۲؛ محمد بن یوسف صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱، ص۳۸۳.</ref>. بعد از [[وفات]]، ایشان را در محلی در [[قبرستان بقیع]] که امروز به [[قبرستان]] شهدای "[[حرّه]]" معروف است به [[خاک]] سپردند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حلیمه سعدیه (مقاله)|حلیمه سعدیه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۳۸-۳۳۹.</ref>.
عده‌ای دیگر هم گفته‌اند که او بعد از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} در زمان [[ابوبکر]] و [[عمر]] نیز مورد [[حمایت]] و [[احترام]] آنها بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۲؛ محمد بن یوسف صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱، ص۳۸۳.</ref>. بعد از [[وفات]]، ایشان را در محلی در [[قبرستان بقیع]] که امروز به [[قبرستان]] شهدای "[[حرّه]]" معروف است به [[خاک]] سپردند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حلیمه سعدیه (مقاله)|حلیمه سعدیه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۳۸-۳۳۹.</ref>.


==حلیمه تنها [[روایتگر]] ایام [[کودکی پیامبر]]{{صل}}==
== حلیمه تنها [[روایتگر]] ایام [[کودکی پیامبر]] {{صل}} ==
حلیمه، [[راوی]] اصلی دوران شیرخوارگی و ایام [[طفولیت]] [[خاتم انبیا]]{{صل}} است و عمده [[روایات]] او را، [[عبدالله بن جعفر]] حکایت کرده است<ref>عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶، ص۶۸؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۸۷؛ خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۲، ص۲۷۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حلیمه سعدیه (مقاله)|حلیمه سعدیه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۳۹.</ref>.
حلیمه، [[راوی]] اصلی دوران شیرخوارگی و ایام [[طفولیت]] [[خاتم انبیا]] {{صل}} است و عمده [[روایات]] او را، [[عبدالله بن جعفر]] حکایت کرده است<ref>عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶، ص۶۸؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۸۷؛ خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۲، ص۲۷۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حلیمه سعدیه (مقاله)|حلیمه سعدیه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۳۹.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش