جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[دارالندوه در حدیث]] - [[دارالندوه در نهج البلاغه]] - [[دارالندوه در تاریخ اسلامی]] - [[دارالندوه در معارف و سیره نبوی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[دارالندوه در حدیث]] - [[دارالندوه در نهج البلاغه]] - [[دارالندوه در تاریخ اسلامی]] - [[دارالندوه در معارف و سیره نبوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==واژهشناسی لغوی== | == واژهشناسی لغوی == | ||
*دارالنَدوه، واژهای است که لفظ ندوه آن برگرفته از ندی، نادی و منتدی، به معنای [[مجلسی]] است که [[مردم]] در آن گرد میآیند<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۳۱۷.</ref>. | * دارالنَدوه، واژهای است که لفظ ندوه آن برگرفته از ندی، نادی و منتدی، به معنای [[مجلسی]] است که [[مردم]] در آن گرد میآیند<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۳۱۷.</ref>. | ||
*و در اصطلاح [[تاریخی]] به مکانی در [[مکه]] گفته میشود که [[قصی بن کلاب]] آن را به منظور [[مشورت]] دادن به [[مردم]] بنا نهاد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۲۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۵۸.</ref><ref>[[منیره شریعتجو|شریعتجو، منیره]]، [[دارالندوه (مقاله)|دارالندوه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۴۹.</ref>. | * و در اصطلاح [[تاریخی]] به مکانی در [[مکه]] گفته میشود که [[قصی بن کلاب]] آن را به منظور [[مشورت]] دادن به [[مردم]] بنا نهاد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۲۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۵۸.</ref><ref>[[منیره شریعتجو|شریعتجو، منیره]]، [[دارالندوه (مقاله)|دارالندوه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۴۹.</ref>. | ||
==تأسیس دار الندوه== | == تأسیس دار الندوه == | ||
*نخست، [[مکه]] ناحیهای خشک، و خالی از سکنه در سرزمین [[عربستان]] بود که [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} به [[دستور خداوند]] پس از بنای [[خانه کعبه]]، [[خانواده]] خویش، [[هاجر]] و [[اسماعیل]]{{ع}} را در آن اسکان داد{{متن قرآن|وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref> «و (یاد کن) آنگاه را که خانه (کعبه) را برای مردم جای بازگشت و امن کردیم و (گفتیم) از "مقام ابراهیم" نمازگاه گزینید و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانه مرا برای طوافکنندگان (مسافر) و مجاوران (حرم) و رکوعکنندگان سجدهگزار، پاکیزه بدارید و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! اینجا را شهری امن کن و از اهل آن هر کس را که به خداوند و روز واپسین ایمان دارد، از میوهها روزی رسان؛ (خداوند) فرمود: آن را که کفر ورزد، اندکی برخورداری خواهم داد سپس او را به (چشیدن) عذاب دوزخ ناگزیر خواهم کرد و این پایانه، بد است و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه (کعبه) را فرا میبردند (گفتند): پروردگارا! از ما بپذیر، بیگمان تویی که شنوای دانایی» سوره بقره، آیه ۱۲۵-۱۲۷.</ref>. با پیدا شدن [[چاه زمزم]]، قبایلی از [[یمن]] به نامهای جرهم و قطورا در آنجا ساکن شدند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۱۱؛ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۵۴.</ref>. در طول [[تاریخ]]، [[قبایل]] مختلف همواره به [[مکه]] - به علت موقعیت ممتاز خود به سبب وجود [[خانه کعبه]] در آن - توجه کرده، و هر یک در [[تسلط]] بر این منطقه کوشیدهاند؛ چنان که [[قبایل]] بنوبکر و غبشان از [[طایفه]] [[خزاعه]] بر جرهمیان چیره شدند و آنها را از این سرزمین به مناطق اطراف راندند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۱۳-۱۱۴؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۲، ص۱۰.</ref><ref>[[منیره شریعتجو|شریعتجو، منیره]]، [[دارالندوه (مقاله)|دارالندوه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۴۹.</ref>. | * نخست، [[مکه]] ناحیهای خشک، و خالی از سکنه در سرزمین [[عربستان]] بود که [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} به [[دستور خداوند]] پس از بنای [[خانه کعبه]]، [[خانواده]] خویش، [[هاجر]] و [[اسماعیل]] {{ع}} را در آن اسکان داد{{متن قرآن|وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref> «و (یاد کن) آنگاه را که خانه (کعبه) را برای مردم جای بازگشت و امن کردیم و (گفتیم) از "مقام ابراهیم" نمازگاه گزینید و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانه مرا برای طوافکنندگان (مسافر) و مجاوران (حرم) و رکوعکنندگان سجدهگزار، پاکیزه بدارید و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! اینجا را شهری امن کن و از اهل آن هر کس را که به خداوند و روز واپسین ایمان دارد، از میوهها روزی رسان؛ (خداوند) فرمود: آن را که کفر ورزد، اندکی برخورداری خواهم داد سپس او را به (چشیدن) عذاب دوزخ ناگزیر خواهم کرد و این پایانه، بد است و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه (کعبه) را فرا میبردند (گفتند): پروردگارا! از ما بپذیر، بیگمان تویی که شنوای دانایی» سوره بقره، آیه ۱۲۵-۱۲۷.</ref>. با پیدا شدن [[چاه زمزم]]، قبایلی از [[یمن]] به نامهای جرهم و قطورا در آنجا ساکن شدند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۱۱؛ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۵۴.</ref>. در طول [[تاریخ]]، [[قبایل]] مختلف همواره به [[مکه]] - به علت موقعیت ممتاز خود به سبب وجود [[خانه کعبه]] در آن - توجه کرده، و هر یک در [[تسلط]] بر این منطقه کوشیدهاند؛ چنان که [[قبایل]] بنوبکر و غبشان از [[طایفه]] [[خزاعه]] بر جرهمیان چیره شدند و آنها را از این سرزمین به مناطق اطراف راندند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۱۳-۱۱۴؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۲، ص۱۰.</ref><ref>[[منیره شریعتجو|شریعتجو، منیره]]، [[دارالندوه (مقاله)|دارالندوه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۴۹.</ref>. | ||
*قصی، جد چهارم [[پیامبر]]{{صل}}<ref>محمد بن عبد الله بن عبدالمطلب (شیبة) بن هاشم (عمرو) بن عبد مناف (مغیرة) بن قصی (زید) بن کلاب.</ref> که از [[قبیله قریش]] بود<ref>از دیدگاه عدهای افراد قریش به کسانی گفته میشود که فرزندان نضر بن کنانه باشند و به نظر برخی دیگر به فرزندان فهر بن مالک گفته میشود. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۹۳.</ref> با دختر آخرین [[حاکم]] [[قبیله]] [[خزاعه]] - که [[فرمانروایی]] [[قبایل]] [[مکه]] را بر عهده داشت -[[ازدواج]] کرد. با [[مرگ]] [[حاکم]] [[قبیله]] [[خزاعه]]، وی با توجه به شایستگیهایی که داشت و نیز [[برتری]] [[نسب]] که به [[اسماعیل]]{{ع}} میرسید، طی کشمکشهایی چند، [[فرمانروایی]] [[مکه]] و [[تصدی]] امور [[کعبه]] را به دست گرفت<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۱۷-۱۱۸ و ص۱۲۳.</ref>. | * قصی، جد چهارم [[پیامبر]] {{صل}}<ref>محمد بن عبد الله بن عبدالمطلب (شیبة) بن هاشم (عمرو) بن عبد مناف (مغیرة) بن قصی (زید) بن کلاب.</ref> که از [[قبیله قریش]] بود<ref>از دیدگاه عدهای افراد قریش به کسانی گفته میشود که فرزندان نضر بن کنانه باشند و به نظر برخی دیگر به فرزندان فهر بن مالک گفته میشود. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۹۳.</ref> با دختر آخرین [[حاکم]] [[قبیله]] [[خزاعه]] - که [[فرمانروایی]] [[قبایل]] [[مکه]] را بر عهده داشت -[[ازدواج]] کرد. با [[مرگ]] [[حاکم]] [[قبیله]] [[خزاعه]]، وی با توجه به شایستگیهایی که داشت و نیز [[برتری]] [[نسب]] که به [[اسماعیل]] {{ع}} میرسید، طی کشمکشهایی چند، [[فرمانروایی]] [[مکه]] و [[تصدی]] امور [[کعبه]] را به دست گرفت<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۱۷-۱۱۸ و ص۱۲۳.</ref>. | ||
*قصی، اقدامات مختلفی انجام داد. از جمله آنها که وی را به "مجمع" مشهور کرد، گردآوری [[قبایل]] پراکنده [[قریش]] در [[مکه]] بود. قصی، با توجه به مراجعات زیادی که در [[مقام]] [[رئیس]] [[قبیله]] به وی میشد، خانهای ویژه مشورتهای مردمی، مشهور به دارالندوه که در آن به سمت [[مسجدالحرام]] باز میشد در ضلع غربی [[کعبه]]<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۲، ص۲۰۷.</ref> بنا نهاد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۲۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۵۸.</ref><ref>[[منیره شریعتجو|شریعتجو، منیره]]، [[دارالندوه (مقاله)|دارالندوه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۵۰.</ref>. | * قصی، اقدامات مختلفی انجام داد. از جمله آنها که وی را به "مجمع" مشهور کرد، گردآوری [[قبایل]] پراکنده [[قریش]] در [[مکه]] بود. قصی، با توجه به مراجعات زیادی که در [[مقام]] [[رئیس]] [[قبیله]] به وی میشد، خانهای ویژه مشورتهای مردمی، مشهور به دارالندوه که در آن به سمت [[مسجدالحرام]] باز میشد در ضلع غربی [[کعبه]]<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۲، ص۲۰۷.</ref> بنا نهاد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۲۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۵۸.</ref><ref>[[منیره شریعتجو|شریعتجو، منیره]]، [[دارالندوه (مقاله)|دارالندوه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۵۰.</ref>. | ||
==کارکردهای دارالندوه== | == کارکردهای دارالندوه == | ||
*کارکردهای دارالندوه در طول دورههای مختلف [[تاریخی]]، گوناگون است. در زمان قصی، وی [[ریاست]] این [[خانه]] را به عهده داشت و [[قریش]]، برای [[مشورت]] در امور مهم خود - از جمله [[ازدواج]]، تصمیمگیری درباره [[جنگ]]، آماده کردن [[پرچم]] [[جنگها]] که به دست قصی انجام میگرفت، [[ختنه]] [[پسران]]، حرکت و بازگشت کاروانهای تجاری و حتی پوشیدن یا دست کم بریدن [[جامه]] [[عروسی]] دختران - به این مکان میآمدند. نظر قصی برای [[قریش]] [[قریش]] آنقدر مهم بود که حتی پس از [[وفات]] وی اجرای آن را بر خود لازم میدانستند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۵۸؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۲۵.</ref>. | * کارکردهای دارالندوه در طول دورههای مختلف [[تاریخی]]، گوناگون است. در زمان قصی، وی [[ریاست]] این [[خانه]] را به عهده داشت و [[قریش]]، برای [[مشورت]] در امور مهم خود - از جمله [[ازدواج]]، تصمیمگیری درباره [[جنگ]]، آماده کردن [[پرچم]] [[جنگها]] که به دست قصی انجام میگرفت، [[ختنه]] [[پسران]]، حرکت و بازگشت کاروانهای تجاری و حتی پوشیدن یا دست کم بریدن [[جامه]] [[عروسی]] دختران - به این مکان میآمدند. نظر قصی برای [[قریش]] [[قریش]] آنقدر مهم بود که حتی پس از [[وفات]] وی اجرای آن را بر خود لازم میدانستند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۵۸؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۲۵.</ref>. | ||
*بنا بر [[وصیت]] قصی، [[ریاست]] دارالندوه به عبدالدار واگذار شد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۲؛ ابوالربیع حمیری کلاعی، الاکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله{{صل}} و الثلاثه الخلفاء، ج۱، ص۶۰.</ref>. تا وقتی که [[معاویه]]، دارالندوه را خرید<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۲، ص۲۰۷.</ref>، این سمت، همچنان باقی بود. | * بنا بر [[وصیت]] قصی، [[ریاست]] دارالندوه به عبدالدار واگذار شد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۲؛ ابوالربیع حمیری کلاعی، الاکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله {{صل}} و الثلاثه الخلفاء، ج۱، ص۶۰.</ref>. تا وقتی که [[معاویه]]، دارالندوه را خرید<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۲، ص۲۰۷.</ref>، این سمت، همچنان باقی بود. | ||
*از جمله تصمیمات مشهوری که در این مکان گرفته شد، [[پیمان]] [[حلفالفضول]] در [[یاری]] رساندن به [[مظلومان]] در زمان [[جاهلیت]]<ref>علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۲۷۰.</ref> بود که [[پیامبر]]{{صل}} در آن حضور داشت و نیز [[تصمیم]] سران طایفههای مختلف [[قریش]]، درباره [[قتل پیامبر]]{{صل}} که به [[هجرت]] ایشان به یثرب انجامید<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۸۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۶.</ref>؛ اما به نظر میرسد پس از [[فتح مکه]] با توجه به [[سیستم]] [[حکومتی]] [[پیامبر]]{{صل}} در [[مدینه]] و اهمیت [[مسجد]] به منزله مرکز تصمیمگیریها، این مکان دیگر کارایی گذشته خود را از دست داد. | * از جمله تصمیمات مشهوری که در این مکان گرفته شد، [[پیمان]] [[حلفالفضول]] در [[یاری]] رساندن به [[مظلومان]] در زمان [[جاهلیت]]<ref>علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۲۷۰.</ref> بود که [[پیامبر]] {{صل}} در آن حضور داشت و نیز [[تصمیم]] سران طایفههای مختلف [[قریش]]، درباره [[قتل پیامبر]] {{صل}} که به [[هجرت]] ایشان به یثرب انجامید<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۸۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۶.</ref>؛ اما به نظر میرسد پس از [[فتح مکه]] با توجه به [[سیستم]] [[حکومتی]] [[پیامبر]] {{صل}} در [[مدینه]] و اهمیت [[مسجد]] به منزله مرکز تصمیمگیریها، این مکان دیگر کارایی گذشته خود را از دست داد. | ||
*درباره [[سرنوشت]] دارالندوه در زمان [[حکومت معاویه]] چند گزارش [[تاریخی]] به صورتهای گوناگون آمده است: | * درباره [[سرنوشت]] دارالندوه در زمان [[حکومت معاویه]] چند گزارش [[تاریخی]] به صورتهای گوناگون آمده است: | ||
#خرید آن به دست [[معاویه]] از [[عکرمه بن عامر]]<ref>ابن هشام، الطبقات الکبری، ج۱، ص۶۳؛ محمد بن حبیب بغدادی، المنمق فی اخبار قریش، ص۳۴.</ref> و در بعضی گزارشها [[حکیم بن حزام]]<ref>حکیم بن حزام بن خویلد بن أسد بن عبد العزّی بن قصی القرشی الأسدی برادرزاده خدیجه همسر پیامبر{{صل}} میباشد. ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۱، ص۳۶۲.</ref> و دارالاماره قرار دادن آن؛ | # خرید آن به دست [[معاویه]] از [[عکرمه بن عامر]]<ref>ابن هشام، الطبقات الکبری، ج۱، ص۶۳؛ محمد بن حبیب بغدادی، المنمق فی اخبار قریش، ص۳۴.</ref> و در بعضی گزارشها [[حکیم بن حزام]]<ref>حکیم بن حزام بن خویلد بن أسد بن عبد العزّی بن قصی القرشی الأسدی برادرزاده خدیجه همسر پیامبر {{صل}} میباشد. ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۱، ص۳۶۲.</ref> و دارالاماره قرار دادن آن؛ | ||
#خرید آن از [[عکرمه بن عامر]] به دست [[حکیم بن مزاحم]] در زمان [[جاهلیت]]) و فروختن آن به [[معاویه]]<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۱۲۱ و ۱۲۷.</ref>؛ | # خرید آن از [[عکرمه بن عامر]] به دست [[حکیم بن مزاحم]] در زمان [[جاهلیت]]) و فروختن آن به [[معاویه]]<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۱۲۱ و ۱۲۷.</ref>؛ | ||
#فروختن آن با نظر [[حکیم بن مزاحم]] به [[معاویه]] و خریدن آن به وسیله [[عکرمه بن عامر]] از [[معاویه]]<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۴۲۳.</ref>. | # فروختن آن با نظر [[حکیم بن مزاحم]] به [[معاویه]] و خریدن آن به وسیله [[عکرمه بن عامر]] از [[معاویه]]<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۴۲۳.</ref>. | ||
*به هر حال آنچه مشخص است اینکه دارالندوه پس از [[بنیامیه]] به دست خلفای [[بنیعباس]] رسید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۶۳.</ref>. به مرور زمان، دارالندوه به منظور گسترش [[مسجدالحرام]] [[تخریب]] شد. نخست [[عبدالملک مروان]] و پسرش، بخشی از آن را به [[مسجد]] اضافه کردند، و در زمان [[خلفای عباسی]] این کار ادامه یافت. گزارشهای [[تاریخی]]، به [[اختلاف]] از دوران [[منصور]]<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۵۹.</ref>، [[معتضد]]<ref>شمس الدین محمد بن احمد الذهبی (م ۷۴۸)؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۲۱، ص۷؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۲۶۵.</ref> و [[موفق عباسی]] نام میبرند که احتمالاً در هر کدام از دورهها بخشی از کار یا تعمیرات صورت پذیرفته است. سرانجام دارالندوه به طور کامل، ضمیمه [[مسجدالحرام]] شد<ref>شمس الدین محمد بن احمد الذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۲۱، ص۷؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۲۶۵.</ref>. | * به هر حال آنچه مشخص است اینکه دارالندوه پس از [[بنیامیه]] به دست خلفای [[بنیعباس]] رسید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۶۳.</ref>. به مرور زمان، دارالندوه به منظور گسترش [[مسجدالحرام]] [[تخریب]] شد. نخست [[عبدالملک مروان]] و پسرش، بخشی از آن را به [[مسجد]] اضافه کردند، و در زمان [[خلفای عباسی]] این کار ادامه یافت. گزارشهای [[تاریخی]]، به [[اختلاف]] از دوران [[منصور]]<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۵۹.</ref>، [[معتضد]]<ref>شمس الدین محمد بن احمد الذهبی (م ۷۴۸)؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۲۱، ص۷؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۲۶۵.</ref> و [[موفق عباسی]] نام میبرند که احتمالاً در هر کدام از دورهها بخشی از کار یا تعمیرات صورت پذیرفته است. سرانجام دارالندوه به طور کامل، ضمیمه [[مسجدالحرام]] شد<ref>شمس الدین محمد بن احمد الذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۲۱، ص۷؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۲۶۵.</ref>. | ||
*در یکی از این نقلهای [[تاریخی]] آمده است که با [[امتناع]] [[مردم]] از فروختن خانههایشان برای وسعت بخشیدن به [[مسجدالحرام]]، [[منصور عباسی]] با [[امام صادق]]{{ع}} [[مشورت]] کرد. ایشان فرمودند: "از [[مردم]] بپرس: آیا آنان بر [[خانه]] ([[کعبه]]) وارد شدهاند یا [[خانه]] بر آنان؟" [[مردم]] نیز در پاسخ گفتند: "ما بر [[خانه کعبه]] وارد شدهایم" و بدین ترتیب خانهها [[تخریب]] و همه دارالندوه، جزئی از [[مسجد الحرام]] شد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۶۹.</ref><ref>[[منیره شریعتجو|شریعتجو، منیره]]، [[دارالندوه (مقاله)|دارالندوه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۵۰-۳۵۲.</ref>. | * در یکی از این نقلهای [[تاریخی]] آمده است که با [[امتناع]] [[مردم]] از فروختن خانههایشان برای وسعت بخشیدن به [[مسجدالحرام]]، [[منصور عباسی]] با [[امام صادق]] {{ع}} [[مشورت]] کرد. ایشان فرمودند: "از [[مردم]] بپرس: آیا آنان بر [[خانه]] ([[کعبه]]) وارد شدهاند یا [[خانه]] بر آنان؟" [[مردم]] نیز در پاسخ گفتند: "ما بر [[خانه کعبه]] وارد شدهایم" و بدین ترتیب خانهها [[تخریب]] و همه دارالندوه، جزئی از [[مسجد الحرام]] شد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۶۹.</ref><ref>[[منیره شریعتجو|شریعتجو، منیره]]، [[دارالندوه (مقاله)|دارالندوه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۵۰-۳۵۲.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |