بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
==مهمترین اقوال در تعریف محكم و متشابه== | ==مهمترین اقوال در تعریف محكم و متشابه== | ||
*اگرچه در باره محكم و متشابه نزدیک به بیست قول گزارش شده است، اما با توجه به کماهمیت بودن برخی نظریات و نیز قابليّت ادغام برخی اقوال در یكدیگر، میتوان مهمترین این نظریات را به شرح زیر گزارش كرد: | *اگرچه در باره محكم و متشابه نزدیک به بیست قول گزارش شده است، اما با توجه به کماهمیت بودن برخی نظریات و نیز قابليّت ادغام برخی اقوال در یكدیگر، میتوان مهمترین این نظریات را به شرح زیر گزارش كرد: | ||
===آیات متشابه=== | |||
#آیات متشابه آیاتى هستند كه امر آن بر یهود مشتبه شده است و آن عبارت از رمزهایى است كه در آغاز برخی از سورههاى قرآن قرار گرفته است؛ مانند: الف ـ لام ـ میم، الف ـ لام ـ را, حا ـ میم، و امثال آن، كه یهود آنها را با حساب جمل محاسبه میكردند تا از این راه مدت عمر و بقاى امت اسلام را محاسبه كنند. | |||
#متشابه آیات منسوخ است كه تنها باید به آنها ایمان داشت، ولی عمل نكرد و محكمات همان آیات ناسخ هستند که هم باید به آنها ایمان داشت و هم عمل كرد. | |||
#متشابه آیاتی هستند كه نسبت به معناى خود ابهام دارند، كه در اصطلاح آن را مُجمَل مىخوانند و محكم را كه در مقابل آن است، مُبیَّن گویند. | |||
===آیات محکم=== | |||
#محكم آن است كه مراد آن با تفسیر یا تأویل معلوم میشود و متشابه آن است كه خداوند علم آن را به خودش اختصاص داده است؛ مانند: زمان رستاخیز, خروج یأجوج و مأجوج و دجّال و حروف مقطعه. از نظر قرطبی این بهترین وجه در تعریف محكم و متشابه است <ref>الجامع الأحكام القرآن, محمد بن احمد الانصاری, بیروت, دار الكتب العلمیه, ۲۰۰۰ م, ج ۴, ص ۸.</ref>. | |||
#مراد از محكمات، آیات فقهی و مراد از متشابهات آیات دیگر قرآن است. | |||
#آیات محكم آیاتى است كه تنها یک معنا داشته باشد و آیات متشابه آیاتى است كه بر چندین معنای گوناگون حمل شود. | |||
#محكم آیاتى است كه با عقل قابل درک است و متشابه آیاتی است كه با عقل قابل درک نباشد؛ مانند: شمار نمازها و اختصاص روزه به ماه رمضان. | |||
#محكمات آیاتی است كه ظاهرش منظور باشد و متشابهات آیاتی است كه ظاهر آنها منظور نباشد و به تأویل نیاز داشته باشد <ref>ر. ک: تفسیر الطبری, طبری, دار هجر, قاهره, ۲۰۰۱ م, ج ۵, ص ۲۰۱ ـ ۱۹۲؛ البرهان فی علوم القرآن, بدر الدین زركشی, ج ۲, ص ۸۱ ـ ۷۹؛ الاتقان فی علوم القرآن, سیوطی, ج ۲, ص ۴ ـ ۳؛ الجامع الأَحكام القرآن, قرطبی, بیروت, دار الكتب العلمیه, ۲۰۰۰ م, ج ۴ و ۳, ص ۸؛ محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن, ج ۳, ص ۴۰ ـ ۳۲.</ref>. | |||
#آیات محكم آیاتی است كه از نظر لفظ و معنا شبههای بر آنها عارض نگردد<ref>المفردات فی غریب القرآن, راغب اصفهانی, تهران, دفتر نشر كتاب, ۱۴۰۴ ﻫ, ص ۱۲۸.</ref> و متشابهات آیاتی است كه تفسیر آنها به دلیل وجود تشابهات لفظی یا معنوی مشكل باشد<ref>المفردات فی غریب القرآن, راغب اصفهانی, تهران, دفتر نشر كتاب, ۱۴۰۴ ﻫ, ص ۲۵۴.</ref>. | |||
==تحلیل معنای اصطلاحی محكم و متشابه== | |||
*برخی از اقوال یادشده تنها دلیلشان اخبار آحادی است كه به طور عمده از طریق برخی از صحابه و تابعان رسیده است<ref>جهت اطلاع از روایات فریقین و اسناد آنها ر. ک: طبری, پیشین, ج ۵, ص ۲۲۶ ـ ۱۹۲؛ تفسیر نور الثقلین, عبد علی بن جمعة الحویزی, قم, مؤسسۀ مطبوعاتی اسماعیلیان, ۱۴۱۵ ﻫ, ج ۱, ص ۳۱۹ ـ ۳۱۲.</ref>؛ مانند: قولهای اول تا چهارم (۴، ۳، ۲ و ۱)؛ این اقوال با توجه به آنچه كه سیاق آیه هفتم سوره آل عمران اقتضا دارد، جامع نیستند و احتمالاً در اخبار و آثار هم به عنوان مصادیقی از آیات محكم یا متشابه مطرح شدهاند؛ چنانكه در حدیثی از [[امام باقر]]{{ع}} آمده است كه آیات منسوخ از متشابهات و آیات ناسخ از محكمات است <ref>الكافی, كلینی, تهران, دار الكتب الاسلامیه, ۱۳۶۵ ﻫ. ش, ج ۲, ص ۲۸؛ وسائل الشیعه, حر عاملی, قم, مؤسسۀ آل البیت لإحیاء التراث, ۱۴۱۴ ﻫ, ج ۲۷, ص ۱۸۲.</ref>. | |||
*به طور کلی آنچه را كه مفسران، با استفاده از سیاق آیه هفتم سوره آل عمران، در تعریف محکم و متشابه بیان کردهاند میتوان در دو دیدگاه عمده به شرح زير خلاصه كرد: | |||
# '''اِحكام و تشابه، وصفی برای الفاظ:''' میتوان گفت كه بیشتر مفسرانی كه به تفسیر اجتهادی قرآن گرایش دارند و تفسیر را در تفسیر روایی منحصر نمیدانند، به این دیدگاه گرایش دارند. اصوليان نیز در مباحث الفاظ اصول فقه چنین دیدگاهی دارند. [[فخر رازی]] در تفسیر كبیر این دیدگاه را به خوبی تبیین کرده و آن را دیدگاه بیشتر محققان دانسته است. او چنین میگوید: لفظی كه برای معنایی وضع شده است یا در آن، احتمال معنای دیگری هم میرود و یا خیر. اگر در آن معنای دیگری محتمل نباشد، به آن نص میگویند. اما در صورتی که در آن احتمال معنای دیگری هم وجود داشته باشد، دو حالت پیش میآید، یا یكی از آن دو معنای محتمل بر دیگری رجحان دارد که در این صورت, لفظ را نسبت به معنای راجح, ظاهر؛ و نسبت به معنای مرجوح, مؤوّل مینامند. یا اینکه هیچ کدام از آن دو معنای محتمل بر دیگری رجحان ندارد، که در این صورت، لفظ را نسبت به هر یک از آن معانی, مجمل میگویند. بنا بر این، لفظ نسبت به معنا یا نص یا ظاهر یا مجمل و یا مؤوّل است. بنا بر این، نص و ظاهر محكم؛ و مجمل و مؤوّل متشابه هستند<ref>ر. ک: التفسیر الكبیر و مفاتیح الغیب, فخر رازی, بیروت, دار الفكر, ۱۹۹۵ م, ج ۴, ص ۱۸۲.</ref>.[[میرزای قمی]]، از اصوليان برجسته شیعه، نیز اِحكام و تشابه را در كیفیت دلالت لفظ بر معنا میداند و محكمات را اعم از نصوص و ظواهر قرآن دانسته و آنچه را كه دلالتش بر معنا قطعی یا ظاهر نباشد، متشابه دانسته است <ref>ر. ک: قوانین الأصول, میرزای قمی, چاپ سنگی، ص ۱۶۷ ـ ۱۶۳ (بحث در بارۀ کتاب).</ref>. برخی از قرآنپژوهان معاصر، مانند [[صبحی صالح]]، نیز بر همین عقیدهاند. [[صبحی صالح]] میگوید:گرچه آرای گوناگونی در تعریف محكم و متشابه بیان شده است، اما در نهایت همه این آرا به این امر بر میگردد كه محكم آن چیزی است كه به وضوح بر معنایش دلالت میكند و در آن هیچ خفایی وجود ندارد و متشابه آن است كه دلالت راجحی بر معنایش ندارد. بنا بر این, محكم شامل نص و ظاهر و متشابه شامل الفاظ مجمل, مؤوّل و مشكل است <ref>مباحثٌ فی علوم القرآن, صبحی صالح, بیروت, دار العلم للملایین, ۱۹۷۴ م, ص ۲۸۲.</ref>. | |||
#'''اِحكام و تشابه، وصفی برای معانی:'''این دیدگاه بیش از آنكه به الفاظ، قابلیت و فقدان قابلیت آنها برای پذیرش معانی مختلف بنگرد به معانی، قابلیت و فقدان قابلیت آنها برای ايجاد شبهه و فتنهانگیزی در بین مردم میاندیشد. بنا بر این، مطابق این دیدگاه، هر آیهای كه الفاظش در دلالت بر معنا دچار مشكل باشد و در دلالت آن نوعی ابهام یا اجمال باشد، آیه متشابه نخواهد بود. همچنین محكم و متشابه به الفاظ اختصاص نخواهد داشت، بلكه شامل تركیبها و نسبتهای موجود در جملهها نیز خواهد شد؛ به عنوان مثال در عبارت {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|جاءَ رَبُّك}}﴾}} هیچ اجمال و ابهامی در معنای {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|جاءَ}}﴾}} و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|رَبُّك}}﴾}} وجود ندارد، بلكه نسبت دادنِ "آمدن" به پروردگار است كه دارای تشابه است. *از میان مفسران گرچه میتوان افرادی را یافت كه به این دیدگاه نزدیکاند، اما باید گفت كه هیچ كدام مانند [[علامه طباطبایی|علامه سید محمد حسین طباطبایی]] به صراحت و وضوح به تبیین این نظریه و آثار و نتایج آن نپرداختهاند. ایشان در این باره چنین مینویسند:آیات محكم بیانگر یک مدلول و معنا است و در آن معنا به قدری صراحت و إتقان دارد كه هیچ عارف به كلامی در آن شک نمىكند و به اشتباه نمیافتد. این آیات در بر دارنده اصول مسلم قرآن است؛ اصول مسلّمی از قبیل وجود صانع و یگانگى او، بعثت انبیا و تشریع احكام و معاد. آیات متشابه آیاتی است كه بین چند معنا مشتبه است و باصراحت مىدانیم كه تنها یكی از آن معانى مراد است، اما خواننده در این كه كدام یک از آن معانى، مقصود است، شک و تردید مىكند. اما مىدانیم كه آن معناى واحدى كه مقصود خداى تعالى است، با اصول مسلّم قرآن بیگانه نیست. بنا بر این، معنای آیات متشابه به وسیله آیات دسته قبل روشن میگردد و نیز روشن میشود كه قرآن، خود مفسر خویش است و بعضى از آیاتش اصل و مرجع بعضى دیگر است<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن, ج ۲, ص ۲۱ ـ ۲۲.</ref>. | |||
*ایشان در ردِّ این نظریه كه اِحكام و تشابه وصف الفاظ و دلالت لفظی است، چنین میگویند:"آیه شریف<ref>{{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}﴾}} اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد؛ سوره آل عمران، آیه:۷.</ref>، آیات محكم را مرجعى براى بیانگرى آیات متشابه دانسته است و معلوم است كه غرابت لفظ و امثال آن با مراجعه به آیات محكم از بین نمىرود و روشنى دلالت محكمات با غرابت الفاظ متشابه ارتباطی ندارد، بلكه براى گرهگشایى این گونه الفاظ، مرجع دیگرى هست، كه باید به آنجا مراجعه شود و آن همان علم لغت است و نیز آیه مورد بحث یكى از نشانههاى متشابهات را این دانسته كه اگر كسی آن را پیروى كند، فقط به منظور فتنهانگیزی پیروى كرده است و جز این هیچ انگیره دیگرى نمىتواند داشته باشد و نيز مىدانیم كه پیروى عام بدون مراجعه به خاص و پیروى مطلق بدون مراجعه به مقیّد و همچنین پیروى لفظ غریب بدون مراجعه به كتابهاى لغت، عملى است که با طریقه اهل هر زبان مخالف است و قریحه هیچ اهل زبانى اجازه چنین كارى را نمىدهد و اگر كسى چنین كند، همه اهل زبان او را تخطئه مىكنند. پس او نمىتواند منشأ فتنه در بین آنان بشود؛ زیرا اهل لسان با او همكارى نخواهند كرد. پس از همین جا مىفهمیم كه منظور از متشابه، الفاظ غریب و امثال آن، مانند مجمل و مشكل و مؤوّل، نیست<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن, ج ۲, ص ۴۰ ـ ۴۱.</ref>. | |||
*[[علامه طباطبایی]] پس از گزارش شانزده قول در تعریف محكم و متشابه و بیان اشكالات تکتک آنها، با استناد به سیاق آیه هفتم سوره آل عمران چنین نتیجه میگیرد: آنچه از آیه شریف به روشنى ظاهر مىشود، خلاف همه اقوالی است كه در تعریف محكم و متشابه گفتهاند؛ چون آیه در معناى متشابه این ظهور را دارد كه متشابه، آن آیهاى است كه اولاً دلالت بر معنا داشته باشد و ثانیاً معنایى كه مىرساند محل شک و تردید باشد، نه لفظ آیه، تا از راه قواعد و طرق معمول نزد اهل زبان تردیدى كه از ناحیه لفظ ایجاد شده است، برطرف شود؛ مثلاً اگر لفظ عام است به مخصص آن ارجاع دهد، یا اگر مطلق است به مقیدش برگرداند و یا به نحوى دیگر لفظ را روشن و بدون تردید سازد، بلكه همان طور كه گفتیم آیه مورد بحث آن آیهای را متشابه مىداند كه معنایش مردّد و با آیات دیگر ناسازگار باشد. آیاتى كه محكم و بدون تردید است، معنای آیات متشابه را بیان مىكند و معلوم است كه هیچ آیهاى چنین وضعى ندارد، مگر وقتى كه براى فهم مردم عامى و ساده معنایى مألوف و مأنوس داشته باشد، معنایى كه اینگونه ذهنهاى ساده فوراً تصدیقش كند و یا تأویلى كه برایش ارائه میدهند، در نظر مردمِ كماطلاع و ضعیف الإدراک به ذهن نزدیکتر باشد. | |||
پیروى آیات متشابه منشأ بدعتها و انحرافهاى بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} و مبدأ فتنهها و محنتها بوده است. یک فرقه به خاطر تمسک به آیات متشابه بر این باور بودند كه خداى تعالی جسم دارد، دسته دیگر به جبر و گروهی به تفویض گراییدند. جمعى نیز معتقد بودند كه انبیاء معصوم نیستند و از آنان نیز گناه سر مىزند. طایفهاى به منظور منزه داشتن خدا او را فاقد صفت دانستند و دستهای دیگر معتقد بودند صفات خداوند در قرآن همانند صفات انسان است و گروههایى دیگر به انحرافهایى دیگر مبتلا گشتند، كه همه اینها بدان دلیل بود كه هیچ کدام از این گروهها آیات متشابه را به آیات محكم برنگرداندند، تا این محكمات بر آیات متشابه حاكم باشد. | |||
*همچنین در باره احكام دین، طایفهاى بر این باور بودند که هدف از تشریع احکام، ایجاد راهی برای وصال بندگان به خدا است، پس اگر براى رسیدن به خدا راهى نزدیکتر پیدا شود، هر راهی كه باشد، باید آن راه را پیمود؛ چرا كه مقصود، تنها و تنها، وصول به حق است. دستهاى دیگر معتقدند که به طور کلی تكلیف به واجبات و ترک محرمات، براى رسیدن به كمال است و معنا ندارد که این تکالیف با رسیدن انسان به حق و كمال، باز هم بر ذمّه او باقى بماند. با اینكه ما مىدانیم در عهد [[رسول خدا]]{{صل}} احكام، فرائض، حدود و سایر سیاستهاى اسلامی به اعتبار خود باقى بود و هیچ یک از مسلمانان، به این بهانه كه به حق واصل شده یا به كمال رسیده است، از آن مستثنا نبوده است<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن, ج ۳, ص ۴۱ ـ ۴۲.</ref>. | |||
*از نویسندگان معاصر كه بر دیدگاه [[علامه طباطبایی]] است و به تبیین آن پرداخته، [[محمد هادی معرفت]] است. او در بیان محكم و متشابه چنین میگوید:اِحكام به معنای استوار بودن گفتار یا كردارى است كه راه خلل و شبهه در آن بسته باشد، در مقابلِ آن, متشابه قرار دارد؛ چنانچه گفتار یا كردارى، بر اثر احتمالاتى چند، شبهه برانگیز باشد و مقصود پنهان گردد, آن را متشابه گویند. برخى آیات, بر اثر وجوه محتمل, ظاهرى شبههانگیز به خود یافته, دستخوش كج اندیشان قرارگرفتهاند تا با تأویل آنها مایه فتنه گردند و مردم سادهلوح را از راه به در برند. بنا بر این, وجه تسمیه این آیات به متشابه آن است كه مایه شبهه و گاه دستآویزى براى فتنه جویان گردیده است<ref>ر. ک: علوم قرآنی, محمد هادی معرفت, قم، مؤسسۀ فرهنگی التمهید، چاپ چهارم، ۱۳۸۱ ش، ص ۲۷۳ـ ۲۷۱.</ref>. نویسنده مذكور، بر خلاف دیدگاه اول, هر گونه ابهام و اجمال را مساوی با تشابه نمیداند، بلكه رابطه بین تشابه و ابهام را از نوع عموم و خصوص من وجه میداند <ref>ر. ک: التمهید فی علوم القرآن, محمد هادی معرفت, قم, مركز مدیریت حوزۀ علمیۀ قم, ۱۴۰۹ ﻫ, ج ۳, ص ۱۲ ـ ۹.</ref>. | |||
*ناگفته نماند كه برخی از اصوليان [[اهل سنت]] نیز در تعریف محكم، از دیدگاه مشهور در اصول، كه محكم را اعم از نص و ظاهر میداند, فاصله گرفته و آن را اخص از نص دانستهاند. آنان در تعریف محكم گفتهاند:محكم، در اصطلاح، به لفظ یا عبارتى از قرآن گفته مىشود كه بر مقصود اصلى خداوند دلالت داشته و دلالت آن به قدرى واضح باشد كه احتمال تأویل و نسخ در آن راه نداشته باشد؛ مانند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}﴾}}<ref> خداوند برای هر کس از بندگانش که (خود) بخواهد روزی را فراخ یا تنگ میدارد. بیگمان خداوند به هر چیزی داناست ؛ سوره عنکبوت، آیه:۶۲.</ref><ref> اصول السرخسی, محمد بن احمد سرخسی, بیروت, دار المعرفه, ۱۹۵۱ م, ج ۱, ص ۱۶۶ ـ ۱۶۵.</ref>. تفاوت محكم با نصّ آن است كه در نصّ، احتمال آن كه آن متن در عهد [[رسول خدا]]{{صل}} نسخ شده باشد، وجود دارد، اما این احتمال در باره محكم منتفى است<ref>المناهج الأصولیه فی الإجتهاد بالرأی فی التشریع الإسلامی, فتحی درینی, دمشق, الشركة المتحدة للتوزیع, ۱۴۰۵ م, ص ۶۱.</ref>. | |||
*مواردی كه این گروه از اصوليان آنها را ذیل عنوان آیات محكم معرفی كردهاند، تقریباً همان چیزی است كه در نظریه [[علامه طباطبایی]] از آن با نام اصول مسلم قرآن یاد شده است. بنا بر این، مهمترین آیات محكم از دیدگاه این اصوليان به شرح زیر است: | |||
#آیاتى كه بر اصول و قواعد اساسی دین دلالت داشته باشد، به نحوى كه در گذر زمان، دستخوش دگرگونى نگردد؛ مانند: ایمان به خدا، فرشتگان، كتب آسمانى، روز قیامت و..... <ref>در این مورد آیات فراوانى وجود دارد که براى نمونه مىتوان به آیات ۷ سورۀ حدید و ۱۷۷ سورۀ بقره اشاره كرد.</ref> | |||
#آیاتى كه دال بر اصول و قواعد كلی اخلاق و فضایل انسانى و با فطرت مطابق باشد و عقل به حُسن آنها حكم كند؛ مانند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ }}﴾}}<ref> به پیمان وفا کنید؛ سوره اسراء، آیه:۳۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاء ذِي الْقُرْبَى }}﴾}}<ref> به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان میدهد؛ سوره نحل، آیه:۹۰.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا }}﴾}}<ref> خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحب آنها باز گردانید؛ سوره نساء، آیه:۵۸.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا }}﴾}}<ref> و به آدمی سپردهایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ سوره احقاف، آیه:۱۵.</ref>. | |||
#آیاتى كه بر قبح و زشتى رذایل اخلاقى، چون ظلم، خیانت و غیره دلالت دارد؛ مانند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا}}﴾}}<ref> و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید؛ اگر هر یک از آن دو یا هر دو، نزد تو به پیری رسند به آنان اف مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی!؛ سوره اسراء، آیه:۲۳.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَخُونُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانتهای خود دانسته خیانت نورزید؛ سوره انفال، آیه:۲۷.</ref> | |||
#آیاتى كه از گذشته یا آینده خبر مىدهد؛ مانند: اخبار اُمتها و پیامبران گذشته، اخبار مربوط به امور آینده، اخبار اهل بهشت و جهنم و...<ref>برای نمونه میتوان به آیات ۲۳ سوره آل عمران و ۷۶، ۷۷، ۷۸، ۸۵، ۸۶ و ۸۷ سورۀ انعام اشاره كرد.</ref> | |||
#آیاتى كه سبک تعبیر آنها از دوام و پایدارى حكم آنها حکایت کند؛ مانند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا }}﴾}}<ref> وهرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید؛ سوره احزاب، آیه:۵۳.</ref> كه لفظ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَبَدًا}}﴾}} در این آیه، راه را بر هر گونه تأویل یا نسخ مىبندد<ref>المناهج الأصولیه فی الإجتهاد بالرأی فی التشریع الإسلامی, فتحی درینی, دمشق, الشركة المتحدة للتوزیع, ۱۴۰۵ م, ص ۶۱.</ref>. | |||
==جایگاه بحث محكم و متشابه در قرآن== | |||
*در دو آیه از قرآن, وصف اِحكام و در دو آیه وصف تشابه برای قرآن آمده است؛ در آیه نخست از سوره هود تمام قرآن به عنوان كتاب آسمانی متصف به صفت محكم شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الر كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ}}﴾}}<ref> الف، لام، را؛ (این) کتابی است که آیاتش استواری یافته سپس از سوی فرزانهای آگاه آشکار شده است؛ سوره هود، آیه:۱.</ref> و در سوره زمر تمام كتاب متصف به صفت متشابه شده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاء وَمَن يُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ }}﴾}}<ref> خداوند است که بهترین گفتار را (به گونه) کتابی (با آیاتی) همانند دوگانه (یعنی مکرّر) فرو فرستاده است؛ پوستهای آنان که از پروردگار خویش میهراسند از آن به لرزه میافتد سپس با یاد خداوند پوستها و دلهاشان نرم میشود؛ این رهنمود خداوند است که با آن هر که را بخواهد راهنمایی میکند و هر که را گمراه گذارد رهنمونی نخواهد داشت؛ سوره زمر، آیه:۲۳.</ref> | |||
*این در حالی است كه در سوره آل عمران به صراحت آمده است كه برخی از آیات قرآن محكم و برخی دیگر متشابه است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}﴾}}<ref> اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد؛ سوره آل عمران، آیه:۷.</ref> | |||
*تمامی مفسران و دانشمندان علوم قرآن بر این امر اتفاق نظر دارند كه اِحكام و تشابهی كه در سورههای هود و زمر در وصف کل قرآن آمده است، با اِحكام و تشابهی كه در سوره آل عمران در وصف آیات قرآن آمده است، متفاوتاند<ref>مناهل العرفان فی علوم القرآن, زرقانی, بیروت, مؤسسة التاریخ العربی, ۱۹۹۱ م, ج ۲, ص ۱۶۷.</ref>. در آیه هفتم آل عمران كلمه محكمات در مقابل متشابهات قرار گرفته است، بنا بر این مطابق این آیه آن دسته از آیات كه محكم است، متشابه نیست و آن دسته كه متشابه است، محكم نیست. | |||
*مراد از اِحكام در سوره هود, إتقان و استحكام نظم قرآن است و مراد از تشابه در سوره زمر, همانندی اجزای قرآن در حُسن سیاق و نظم است<ref>فتح الباری, ابن حجر, بیروت, دار المعرفه, بیتا، ج ۸, ص ۱۵۹ ـ ۱۵۸.</ref>. [[سیوطی]] نیز میگوید: "منظور از اِحكام, إتقان و عدم راهیابی نقص و اختلاف در قرآن است و مراد از تشابه, همانندی همه آیات قرآن در حق و صدق و إعجاز است"<ref>الاتقان فی علوم القرآن, سیوطی، ج۲، ص:۳.</ref>. | |||
*برخی از مفسران گفتهاند که مراد از اِحكام در سوره هود "ارتباط و به هم پیوستگى آیات قرآن" است<ref>تفسیر نمونه, ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۷۷ ﻫ. ش، چاپ سیام، ج ۲, ص ۴۳۴.</ref> و مراد از تشابه، تصدیق بعضی از آیات نسبت به بعضی دیگر است<ref>الجامع الأحكام القرآن, محمد بن احمد الانصاری, بیروت, دار الكتب العلمیه, ۲۰۰۰ م, ج ۴, ص ۸.</ref>. [[علامه طباطبایی]] در باره معنای اِحكام در سوره هود نظر دیگری دارد؛ او در این باره میگوید: "از آنجایی كه به دنبال جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ }}﴾}} فرموده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ثُمَّ فُصِّلَتْ }}﴾}}، لذا مىفهمیم كه مراد از اِحكام، حالى از حالات تمامى آیات كتاب است؛ یعنی اینکه [[قرآن كریم]] قبل از نزول، امرى واحد بوده و هنوز دستخوش تجزّى و تبعّض نشده بود و در آن هنگام آیاتش متعدد نبود"<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن, ج ۳, ص ۲۰.</ref>. اما وی در باره معنای تشابه در سوره زمر، همان دیدگاهی را دارد كه سایر مفسران دارند؛ او چنین میگوید: "منظور از تشابه، به عنوان وصف مجموع قرآن، آن است كه آیات این كتاب، اعم از محكم و متشابه، از این نظر كه اسلوبی بى نظیر دارند و همه آنها در بیان حقایق، حكمتها و هدایت به سوى حق صریح بوده و اسلوبى متقن دارند، متشابه و نظیر هم هستند"<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن, ج ۳, ص ۲۱.</ref>. [[علامه طباطبایی]] در باره معنای تشابه در سوره آل عمران چنین مینویسد: "منظور از تشابه در آیه هفتم سوره آل عمران این است كه آیات متشابه طوری است كه مقصود آن براى شنونده روشن نیست و چنان نیست كه شنونده به مجرد شنیدن آن، مراد آن را درک كند؛ بلكه در این كه منظور، فلان معنا است یا آن معنای دیگر, تردید مىكند و تردیدش تا زمان رجوع به آیات محکم برطرف نمیشود و معنای آیات متشابه تنها با کمک آیات محکم مشخص میشود"<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن, ج ۳, ص ۲۱.</ref>. | |||
*خلاصه آنكه تشابه در قرآن در دو معنا به كار رفته است: گاه تنها به معنای تماثل و همانندی است که تشابه در آیههای {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاء وَمَن يُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ }}﴾}}<ref> خداوند است که بهترین گفتار را (به گونه) کتابی (با آیاتی) همانند دوگانه (یعنی مکرّر) فرو فرستاده است؛ پوستهای آنان که از پروردگار خویش میهراسند از آن به لرزه میافتد سپس با یاد خداوند پوستها و دلهاشان نرم میشود؛ این رهنمود خداوند است که با آن هر که را بخواهد راهنمایی میکند و هر که را گمراه گذارد رهنمونی نخواهد داشت؛ سوره زمر، آیه:۲۳.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُّخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُّتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِن طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَجَنَّاتٍ مِّنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ انظُرُواْ إِلَى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ }}﴾}}<ref> و اوست که از آسمان، آبی فرو فرستاد و با آن هرگونه روییدنی را برون آوردیم آنگاه از آن جوانه سبزی بیرون کشیدیم که از آن دانههایی بر هم نشسته بیرون میآوریم و از شکوفه خرما، خوشههایی دسترس و باغستانهایی از انگور (بیرون میآوریم) و زیتون را و انار را همگون و غیر همگون (پدید میآوریم)؛ به میوه آن چون ثمر آورد و به رسیدن آن بنگرید! بیگمان در اینها برای گروه مؤمنان نشانههایی است؛ سوره انعام، آیه:۹۹.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَبَشِّرِ الَّذِين آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقًا قَالُواْ هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}﴾}}<ref> و به کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند نوید ده که بوستانهایی خواهند داشت که جویبارهایی از بن آنها روان است. هرگاه میوهای از آن بوستانها روزی آنان گردد، میگویند این همان است که از پیش روزی ما شده بود و همانند آن برای آنان آورده میشود و آنها در آن همسرانی پاکیزه دارند و در آن جاودانند؛ سوره بقره، آیه:۲۵.</ref>. به این معنا است. گاه نیز به معنای امری غامض است كه باعث اشتباه و التباس میشود. تشابه در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِن شَاء اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ}}﴾}}<ref> گفتند: به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما چگونگی آن را روشن گرداند، که این گاو بر ما بازشناخته نیست و ما اگر خداوند بخواهد رهیاب خواهیم بود؛ سوره بقره، آیه: ۷۰.</ref> و آیه هفتم آل عمران نیز به این معنا است. اِحكام در همه جا به معنای إتقان است. اما در سوره هود، در مقابل تفصیل و در سوره آل عمران، در مقابل تشابه به كار رفته است كه با توجه به اختلاف موجود در باره واژه متشابه، با توجه به قاعده {{عربی|اندازه=150%|" تُعرَفُ الأشیاءَ بأضدادِها "}} در معنای آنها نیز تفاوت ایجاد میشود. از این رو اِحكام در سوره آل عمران به معنای صراحت در مدلول است، به طوری كه میتواند مرجع رفع التباس و اشتباهی شود كه ممكن است در مورد متشابهات پیش آید. | |||
*دو اختلاف عمده در میان مفسران، از نظر دستور زبان عربی در آیه هفتم آل عمران وجود دارد: | |||
#اختلاف اول به مرجع ضمیر غایب در {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ}}﴾}} مربوط است؛ اگر مرجع این ضمیر واژه "كتاب" باشد، در این صورت معنای آن، چنین خواهد شد که تأویل تمامی قرآن را کسی غیر از خدا [و راسخان در علم] نمیداند. اما اگر مرجع این ضمیر "ما تشابه منه" باشد، در این صورت معنا چنین خواهد شد که تأویل آیات متشابه را كسی جز خدا [و راسخان در علم] نمیداند. | |||
#اختلاف دوم به عاطفه یا استینافیه بودن واو در {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}﴾}} مربوط است؛ در صورت استيناف بودن, تأویل قرآن یا آیات متشابه را تنها خداوند میداند و در صورت عاطفه بودن, راسخان در علم نیز از تأویل قرآن آگاه هستند. | |||
*در باب اینكه آیا آیه هفتم آل عمران بر حصر آیات قرآن در محكم و متشابه دلالت دارد یا خیر, اختلاف نظر وجود دارد. بعضی گفتهاند که هیچ یک از نشانههای حصر در این آیه وجود ندارد<ref>البرهان فی علوم القرآن، بدرالدین زرکشی، ص:۷۹.</ref> [[علامه طباطبایی]]، با آنكه حروف مقطعه را به دلیل رمزی بودن, از حوزه تقسیم آیات به محكم و متشابه خارج میداند, با این حال ظاهر آیه را دال بر حصر بقیه آیات "غیر از حروف مقطعه" در دو قسم محكم و متشابه میداند <ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن, ج ۳, ص ۳۲.</ref>. | |||
*بحث دیگری كه در مورد این آیه مطرح شده است محكم يا متشابه بودن خود آيه هفتم سوره آل عمران است. برخی گفتهاند كه خود این آیه نیز جزء متشابهات است؛ چون در باره واجب بودن يا واجب نبودن وقف بر "الله" در {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ}}﴾}} و نیز عاطفه یا استیناف بودن "واو" در {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}﴾}} اختلاف نظر وجود دارد<ref>البرهان فی علوم القرآن، بدرالدین زرکشی، ص:۸۳.</ref>. متشابه دانستن این آیه با توجه به این تصور صورت گرفته است که هر آیهای که محتمل چند معنا باشد، متشابه است، که البته ما این وجه را در تعریف متشابه مردود میدانیم؛ زيرا در اين صورت هیچ آیهای از قرآن محكم نخواهد بود. این در حالی است که این آیه به صراحت بيان میکند كه برخی از آیات قرآن محكم و برخی دیگر متشابه است |