ریا در جامعه‌شناسی اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = ریا
| موضوع مرتبط = ریا
| عنوان مدخل  = [[ریا]]
| عنوان مدخل  = ریا
| مداخل مرتبط = [[ریا در قرآن]] - [[ریا در حدیث]] - [[ریا در نهج البلاغه]] - [[ریا در اخلاق اسلامی]] - [[ریا در معارف دعا و زیارات]] - [[ریا در معارف و سیره سجادی]] - [[ریا در معارف و سیره رضوی]]
| مداخل مرتبط = [[نفی ریا در قرآن]] - [[ریا در حدیث]] - [[ریا در نهج البلاغه]] - [[ریا در اخلاق اسلامی]] - [[ریا در معارف دعا و زیارات]] - [[ریا در معارف و سیره سجادی]] - [[ریا در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[ریا در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = ریا (پرسش)
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
== مقدمه ==
«ریا» در لغت به معنی انجام یا ترک عملی است که بیشتر از روی [[تظاهر]]، [[خودنمایی]]، جلب توجه دیگران و کسب [[خشنودی]] این و آن صورت می‌گیرد. عملی که هرچند [[نیکو]] و دارای [[حسن فعلی]]، اما فاقد [[حسن]] فاعلی است و قاعدتاً فاعل نه تنها از طریق آن به [[رشد]] و تعالی [[روحی]] و [[معنوی]] نمی‌رسد که به درجاتی دستخوش فرسایش [[اخلاقی]] نیز می‌شود. به بیان دیگر، [[حقیقت]] [[ریا]] این است که [[انسان]] ظاهر خود را بهتر از [[باطن]] خویش جلوه دهد و آنچه را نشان می‌دهد بر خلاف باطن او باشد. ریا در [[روایت]] مصداق [[شرک خفی]] و [[ریاکار]] [[مشرک]] نام گرفته است<ref>محمد تقی مصباح یزدی، ره توشه، ج۱، ص۲۵۵.</ref>.
[[المیزان]] در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}} «ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را می‌بخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد، پس داستان وی چون داستان سنگی صاف است که بر آن گرد و خاکی نشسته باشد آنگاه بارانی تند بدان برسد (و آن خاک را بشوید) و آن را همچنان سنگ سختی درخشان (و بی‌رویش گیاهی بر آن) وا نهد؛ (اینان نیز) از آنچه انجام می‌دهند هیچ (بهره) نمی‌توانند گرفت و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref> می‌نویسد: از [[آیه شریفه]] چنین بر می‌آید که ریا در هر عملی که [[آدمی]] انجام می‌دهد، مستلزم نداشتن [[ایمان به خدا]] و [[روز جزا]] در همان عمل است و در ادامه می‌نویسد: ریاکننده در ریاکاری‌اش یکی از مصداق‌های [[کافر]] است و از همین [[آیه]] بر می‌آید که قبول شدن [[اعمال]]، احتیاج به [[نیت]] [[خالص]] و قصد [[وجه الله]] دارد<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۹۸-۵۹۹.</ref>.


== مقدمه ==
[[تفسیر نمونه]] نیز در توضیح [[آیات]] [[سوره ماعون]] می‌نویسد: کسی که برای [[تظاهر]] و [[ریاکاری]] عملی انجام می‌دهد، تنها به ظاهر و زرق و برق آن می‌پردازد، بی‌آنکه به عمق و [[باطن]] و شالوده و بهره‌گیری [[نیازمندان]] اهمیت دهد. جامعه‌ای که به ریاکاری [[عادت]] کند، نه فقط از [[خدا]] و [[اخلاق حسنه]] و [[ملکات فاضله]] دور می‌شود، بلکه تمام برنامه‌های [[اجتماعی]] او از محتوا تهی می‌گردد و در یک مشت [[ظواهر]] فاقد معنا خلاصه می‌شود. [[روایات]] در [[مذمت]] [[ربا]] بسیار زیاد است تا آنجا که آن را نوعی [[شرک]] نامیده‌اند<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۳۶۴؛ برای آگاهی بیشتر از علل و زمینه‌های ریاکاری و آثار مخرب آن، ر. ک: محسن فیض کاشانی، المهجة البیضاء، ج۶، ص۱۳۹ – ۱۸۱؛ سیدروح الله خمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۵-۴۶؛ احمد نراقی، معراج السعاده، ص۴۷۲-۴۸۶.</ref>.<ref>سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۲۷۰.</ref>
“ریا” در لغت به معنی انجام یا ترک عملی است که بیشتر از روی [[تظاهر]]، [[خودنمایی]]، جلب توجه دیگران و کسب [[خشنودی]] این و آن صورت می‌گیرد. عملی که هرچند [[نیکو]] و دارای [[حسن فعلی]]، اما فاقد [[حسن]] فاعلی است و قاعدتاً فاعل نه تنها از طریق آن به [[رشد]] و تعالی [[روحی]] و [[معنوی]] نمی‌رسد که به درجاتی دستخوش فرسایش [[اخلاقی]] نیز می‌شود. به بیان دیگر، [[حقیقت]] [[ریا]] این است که [[انسان]] ظاهر خود را بهتر از [[باطن]] خویش جلوه دهد و آنچه را نشان می‌دهد بر خلاف باطن او باشد. ریا در [[روایت]] مصداق [[شرک خفی]] و [[ریاکار]] [[مشرک]] نام گرفته است<ref>محمدتقی مصباح یزدی، ره توشه، ج۱، ص۲۵۵.</ref>. [[المیزان]] در [[تفسیر آیه]] ۲۶۴ بقره<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}} «ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را می‌بخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد، پس داستان وی چون داستان سنگی صاف است که بر آن گرد و خاکی نشسته باشد آنگاه بارانی تند بدان برسد (و آن خاک را بشوید) و آن را همچنان سنگ سختی درخشان (و بی‌رویش گیاهی بر آن) وا نهد؛ (اینان نیز) از آنچه انجام می‌دهند هیچ (بهره) نمی‌توانند گرفت و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref> می‌نویسد: از [[آیه شریفه]] چنین بر می‌آید که ریا در هر عملی که [[آدمی]] انجام می‌دهد، مستلزم نداشتن [[ایمان به خدا]] و [[روز جزا]] در همان عمل است و در ادامه می‌نویسد: ریاکننده در ریاکاری‌اش یکی از مصداق‌های [[کافر]] است و از همین [[آیه]] بر می‌آید که قبول شدن [[اعمال]]، احتیاج به [[نیت]] [[خالص]] و قصد [[وجه الله]] دارد<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۹۸-۵۹۹.</ref>. [[تفسیر نمونه]] نیز در توضیح [[آیات]] [[سوره ماعون]] می‌نویسد: کسی که برای [[تظاهر]] و [[ریاکاری]] عملی انجام می‌دهد، تنها به ظاهر و زرق و برق آن می‌پردازد، بی‌آنکه به عمق و [[باطن]] و شالوده و بهره‌گیری [[نیازمندان]] اهمیت دهد. جامعه‌ای که به ریاکاری [[عادت]] کند، نه فقط از [[خدا]] و [[اخلاق حسنه]] و [[ملکات فاضله]] دور می‌شود، بلکه تمام برنامه‌های [[اجتماعی]] او از محتوا تهی می‌گردد و در یک مشت [[ظواهر]] فاقد معنا خلاصه می‌شود. [[روایات]] در [[مذمت]] [[ربا]] بسیار زیاد است تا آنجا که آن را نوعی [[شرک]] نامیده‌اند<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۳۶۴؛ برای آگاهی بیشتر از علل و زمینه‌های ریاکاری و آثار مخرب آن، ر. ک: محسن فیض کاشانی، المهجة البیضاء، ج۶، ص۱۳۹ – ۱۸۱؛ سیدروح الله خمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۵-۴۶؛ احمد نراقی، معراج السعاده، ص۴۷۲-۴۸۶.</ref>.<ref>سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۲۷۰.</ref>


== [[آیات قرآنی]] مرتبط ==
== [[آیات قرآنی]] مرتبط ==
خط ۲۲: خط ۲۵:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:ریا]]


{{ارزش‌های اجتماعی}}
{{ارزش‌های اجتماعی}}
۷۳٬۴۱۵

ویرایش